♨️سیاستگذاری و اصلاح سیاسی
1⃣ از 2⃣
اخیراً مسعود نیلی طی یادداشتی با اشاره به بنبست سیاستگذاری، بر ضرورت اصلاح فضای سیاسی تأکید کردند. بیان این گزاره از سوی این نحله از اقتصاددانان تازگی دارد چراکه این نحله در توصیههای سیاستگذاری خود عموماً به بستر سیاسی ایران بیتوجه بوده است. در شمارۀ 52 مجلۀ اندیشۀ پویا میزگردی تحت عنوان «شکست دولت در اصلاحات سیاستی» با حضور حسین عبدهتبریزی و احمد میدری منتشر شده که تفاوتهای دو نوع نگاه به سیاستگذاری در آن روشن شده است. نوع اول که بدون توجه به بستر سیاسی طی سه دهۀ اخیر انواعی از برنامههای خصوصیسازی حوزههای عمومی و واگذاری بنگاههای دولتی را پیش برده و نوع دوم که با تأکید بر بستر سیاسی ایران به تقویت حاکمیت قانون و بالابردن سقف فضای سیاستگذاری از طریق تشکلیابی اجتماعی توجه داشته است. طیف دوم بر این باورند که بخش قابلاعتنایی از بنبست سیاسی موجود ناشی از سیاستهای اقتصادی نادرستی است که طی سه دهۀ اخیر اعمال شده است. خلاصهای از این میزگرد در دو بخش در کانال سیاستگذاری اجتماعی ارائه میشود.
🔸میدری: سیاست خصوصیسازی در نظام بانکی به ساختار مالکیتی بسیار پیچیدهتر از مالکیت دولتی انجامید. با شناختی که از وضعیت سیاسی کشور داشتیم، باید متوجه میبودیم که پیشنهاد بانکداری خصوصی و گسترش مؤسسات مالی و اعتباری، توصیۀ صحیحی نیست. بانک مرکزی نمیتواند بر بانکهای خصوصی و مؤسسات مالی اعمال قدرت کند. بانکداری خصوصی و مؤسسات مالی و اعتباری، هیولای جدیدی را وارد نظام حاکمیتی کردند که به نام بانکداری غیردولتی در همه حوزههای سیاسی ریشه میدواند و ارکان حکومت را به تصرف خود در میآورد؛ در مجلس و سایر نهادهای نظارتی نفوذ میکند، مقررات نظارتی را برمیدارد، و تلاش میکند نظارت بانک مرکزی را هر روز ضعیفتر کند. یا به توصیه سیاستی خودکفایی مدارس توجه کنید. وقتی شعار میدهیم که مدارس باید خودکفا باشند، فراموش میکنیم کشور هنوز به صنایع ارز اختصاص میدهد! ما کار را برعکس کردهایم و برای صنایع، صندوق توسعۀ ملی درست میکنیم اما میخواهیم حوزۀ آموزش را با منطق اقتصادی اداره کنیم! نتیجۀ این سیاست و سایر سیاستهای نادرست تجاریشدن نظام آموزشی کشور بود که از یکسو طبقه محروم را بهشدت تحت فشار قرار داده و از سوی دیگر طبقه متوسط را که میتواند همراه اصلاحات سیاسی باشد به مخالفان جریانهای عمده کشور تبدیل کرده است.
🔸عبدهتبریزی: بدون یک اجماع سیاسی، نمیتوانیم توسعه ایجاد کنیم. مکانیسم حل اختلاف در کشور ما بحرانزده شده است و سازوکاری برای حل مشکلات از طریق مکالمه وجود ندارد... این یکی از عجیبترین ساختارهاست که مدعی پارلمان باشید، اما حزب سیاسی نداشته باشید؛ به دلیل نداشتن حزب سیاسی، هر نمایندهای در مجلس ما، محدود به حوزۀ انتخابیۀ خود عمل میکند. منطق روز به ما میگوید تمام نیروگاهها باید در کنار آب باشند اما در جایی که نه آب دارد و نه توجیه اقتصادی، زیر فشار نمایندگان مجلس مثلاً برای ایجاد اشتغال نیروگاه احداث کردهایم. بنابراین من هم موافقم که گرههای سیاسی، وضعیت سیاستگذاری را بسیار مشکل کرده است.
🔸میدری: نگاه ما باید به عرصۀ سیاسی واقعبینانه باشد. به نظر من مشکل توصیههای نادرست اقتصادی است. اگر میخواهیم سیاستهای اقتصادی، کشور را به سمت حاکمیت قانون سوق دهد و سقف سیاستها را باز کند باید توصیههای اقتصادی خود را تغییر دهیم. من سال 1384 از تعدادی کارشناسان اقتصادی بینالمللی که به ایران آمده و روی اقتصاد کشور مطالعه کرده بودند، پرسیدم، اولین توصیۀ شما برای اقتصاد ایران چیست؟ گفتند اولین توصیۀ ما این است که به قانون اساسی خودتان بازگردید.اصل 53 قانون اساسی شما میگوید تمام درآمدهای دولت باید در یک حساب متمرکز خزانهداری باشد اما این اتفاق هنوز در کشور شما نیفتاده است... یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران که تأثیر بسیار گسترده در حوزه سیاسی دارد عدم کنترل دولت مرکزی بر منابع عمومی است. یکپارچگی مالی قدم اول برای حاکمیت قانون است. شاید تعجب کنید اگر بدانید، دولت حدود 40 هزار حساب برای پرداخت دارد و حسابهای دریافتی که باید منابع عمومی به آنها واریز شود نامشخص است. متأسفانه شیرازۀ مالی کشور به هم ریخته است. حکومت درآمدهای خود را نمیداند و نمیتواند روی رفتار مدیران و سیاستگذاری نظارت کند.
تلخیص: کانال تلگرام سیاستگذاری اجتماعی
#تاریخ_اقتصاد_سیاسی_ایران
#تاریخ_تحول_اجتماعی_ایران
#نظریه_اجتماعی
@teghtesadi
🔹نسبت سیاستگذاری و اصلاح سیاسی- بخش دوم
در شمارۀ ۵۲ مجلۀ اندیشۀ پویا میزگردی تحت عنوان «شکست دولت در اصلاحات سیاستی» با حضور حسین عبدهتبریزی و احمد میدری منتشر شده که تفاوتهای دو نوع نگاه به سیاستگذاری در آن روشن شده است. بخش دوم از خلاصۀ این میزگرد در ادامه آمده است.
🔸عبدهتبریزی: بیایید شرایط را واقعبینانه تحلیل کنیم. آیا حوزۀ تدبیر و سیاستگذاری، در وضعیت فعلی میتواند به شیوۀ اصلاحطلبانه گام بردارد؟ آیا نظام تدبیر و نظام سیاسی، در شرایط بحرانی در ماههای اخیر، مثلاً در حوزۀ ارز عملکرد قابل دفاعی داشته؟ خیر بسیار ضعیف عمل کرد. در حوزۀ تخصیص ارز، نه نهادهای دیگر دخالتی داشتند و نه مشکلی به نام قدرت دوگانه وجود داشت. مشخصاً در حوزۀ امور بانکی من دولت آقای روحانی را مقصر میدانم که همان سیاستهای آقای احمدینژاد را انجام داد.
🔸میدری: در تحریمی که بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ پشت سر گذاشتیم، حدود ۷ درصد تولید ناخالص کشور کاهش پیدا کرد. اگر در تحریمهای جدید هم همین اتفاق بیفتد، بهمعنای کاهش ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از درآمد دولت خواهد بود. طبق بررسیهای ما، این طبقات فقیر هستند که هم درآمد و هم قدرت به دست آوردنِ دارایی در سالهای بعد را از دست میدهند. تحریمها، قدرت کسب داراییهای طبقات کمدرآمد را بهشدت کاهش میدهد... در زمان تحریم، کسانی که در خارج و داخل کشور در سوداگری دارو فعال هستند، قدرت چانهزنی بالایی بهدست میآورند و بنابراین بیماران آسیب زیادی میبینند. تأثیر دیگر تحریم بر طبقات کمدرآمد، از دست دادن شغل است. در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ خروج از کار ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش پیدا کرد. ما هر سال عدد مشخصی به عنوان ترک بیمه داریم که آمارش مشخص است. در سال ۱۳۹۰ دو میلیون نفر ترک کار کردند که ۴۰۰ هزار نفر آنها بازنگشتند؛ یعنی در آن سال چهارصد هزار نفر به نرخ بیکاران افزوده شد.
🔸عبدهتبریزی: تفسیر آقای میدری درست است. طبقات ضعیف قیمت را میپذیرند، در حالی که طبقات قویتر قیمت را تعیین میکنند. بنابراین گروه دوم میتوانند خودشان را در شرایط تحریم حفظ کنند و این تعبیر درستی است که طبقات ضعیف آسیب بیشتری میبینند. اما جدای از این موارد، ریسک بزرگی که تحریم برای کشور ایجاد میکند، حاکم شدن نظام جیرهبندی در فضایی است که سرمایۀ اجتماعی کم است، فساد گسترده است و دستگاه قضایی قوی هم وجود ندارد. وقتی محدودیتها زیاد میشود، جیرهبندی، فساد گستردهای را ایجاد میکند که ما ظرفیت کنترل آن را نداریم... به نظر میرسد یک سادهانگاری در دولت آقای روحانی وجود داشت که اگر مسئلۀ تحریم حل شود، کشور میتواند با سرعت به سالهای ۱۳۸۳ یا ۱۳۸۴ بازگردد.
🔸میدری: این اشتباه بود که فکر میشد بدون سیاست داخلی روشن و تنها با تغییر در روابط بینالملل میتوان کشور را در مدار توسعه قرار داد و مشکلات معیشت مردم را حل کرد. آقای روحانی بستهای در سیاست داخلی ارائه نداد. ما در نظام تدبیرمان باید اصلاحاتی را انجام دهیم و این اصلاحات متضمن حضور سازمانیافتۀ جامعه در فرآیند تصمیمگیریهاست. تا کی میخواهیم به مردم، رسانهها، نهادها و تشکلهای کارگری، نگاه امنیتی داشته باشیم؟ ما از جامعهای که مدام به سمت اتمیزهشدن هلش دادهایم، باید به سمت جامعۀ متشکل پیش برویم. فشار افکار عمومی و رسانهها در شفافیت و تصمیمگیری صحیح دولت بسیار کارآمد است. وقتی موضوع تخصیص ارز برملا میشود جلوی رویۀ غلط گرفته میشود، اما در سالهای ۱۳۹۰تا ۱۳۹۲چنین نبود و شفافیتی وجود نداشت... بعضی از اصلاحات، تغییر رفتار درون حکومت را نیاز دارد. الآن حکومت بیشترین نیاز را به مشارکت مردم دارد و برای همین الآن وقت آن است که تشکلهای صنفی حضور سازمانیافتهای در ساختار تصمیمگیری داشته باشند. با فشارهای مدنی باید تصمیمگیری آدمهای محدود در فضای بسته را به تصمیمگیری چندجانبه در فضای شیشهای تغییر داد. اگر این اتفاق بیفتد، تحریم میتواند سکویی باشد برای اصلاح نظام تدبیر در کشور.
تلخیص: کانال تلگرام سیاستگذاری اجتماعی
#تاریخ_اقتصاد_سیاسی_ایران
#تاریخ_تحول_اجتماعی_ایران
#نظریه_اجتماعی
@teghtesadi
🔹مالکیت اشتراکی زمین در آمریکای قرن 21
🔸یکی از چالشهای جدی در حوزۀ مسکن چگونگی حذف قیمت زمین در راستای افزایش توانایی خرید مسکن بهویژه برای گروههای کمدرآمد است. یکی از مکانیسمهایی که امروزه در برخی ایالتهای آمریکا رواج دارد، ایجاد صندوقهای امانی زمین (CLT) است که ایدۀ آن از تعاونیهای قرن 19 گرفته شده است.
🔸این صندوقها که در ایالتهایی نظیر ورمونت و کالیفرنیا رواج دارند، تعاونیهایی غیرانتفاعی و معاف از مالیاتاند که هدف آنها تضمین مسکن ارزانقیمت و جلوگیری از خالیماندن خانههایی است که در زمینهای این تعاونیها ساخته شده است. این صندوقها مالکیت زمین را از مالکیت مسکن جدا میکنند: زمین در مالکیت جامعۀ محلی (صندوق) میماند و عملاً از مناسبات بازار حذف میشود و تنها مسکن است که براساس قیمت تمامشدۀ ساخت (با احتساب قیمت زمین صفر) خرید و فروش میشود.
🔸نکتۀ مهم این است که در این تعاونیها حقتقدم در خرید واحد مسکونی از مالکان با صندوق امانی است و قیمت مسکن براساس فرمولی که صندوق تعیین میکند به فروش میرسد.
🔸هیئت مدیرۀ این صندوقها 1. نمایندگان منتخب اعضای صندوق، 2. ساکنان منطقه (که نه مالک هستند و نه مستأجر املاک صندوق)، و 3. نمایندگان منافع عمومی (که ممکن است مقامات محلی و تأمینکنندگان غیرانتفاعی خدمات باشند) را شامل میشود.
🔸در ایالت ورمونت، دولت فدرال و شهرداری وامی تا ارزش 22 هزار دلار برای اعضای کمدرآمد صندوق اختصاص میدهند تا امکان خرید مسکن مناسب را داشته باشند. با استفاده از این سازوکار خانوارهایی که درآمد آنها معادل 50 درصد میانگین درآمد ایالت است (خط فقر نسبی) میتوانند مسکن مناسبی را خریداری کنند که بهراحتی از عهدۀ اقساط آن برمیآیند.
🔸براساس همین الگو، در برنامۀ توسعۀ شهر ایروین در ایالت کالیفرنیا مصوب شده است که تا سال 2025، حدود 10 درصد کل واحدهای مسکونی شهری با این مکانیسم خرید و فروش شود و تا سال هدف بیش از 9700 واحد مسکونی جدید نیز به خانههای ارزانقیمت منطقه افزوده شود.
🔸این تعاونیها علاوه بر مسکن، مکانهای مناسب برای کسبوکار اعضا (اعم از کارگاه و فروشگاه) را نیز در زمینهای اشتراکی تأمین میکنند.
🔹(برگرفته از کتاب: ضرورت تابآوری، نوشتۀ مایکل لویس و پت کاناتی، ترجمۀ افشین خاکباز، مؤسسۀ عالی پژوهش تأمین اجتماعی، 1396)
گزارش از کانال تلگرامی سیاستگذاری اجتماعی
⚠️ ساخت ایران: همیشه سیاستهایی که برای کمک گرفتن از سرمایه، نوعی رانت و امتیاز را به سرمایه داران تخصیص میدهد، در بلندمدت و ایام بحرانی، به اهرم سوداگری سرمایه داران و بهره کشی از طبقات دیگر منتهی میشود. این متن به طور خوشبینانه نسبت به این نوح بحرانها و ظرفیت قانونی مبارزه با آن ساکت است
@teghtesadi
هدایت شده از محسن قنبریان
✅پرونده اول کارگاه فقه تراز انقلاب: زندگی اشرافی
✅ویژه طلاب و دانش پژوهان فقه
✅تعقیب مباحثات فقهی این طرح بحث در گروه مجازی کارگاه فقه تراز انقلاب
✅فضلای دوره سطح حوزه برای عضویت در گروه شماره شان را به مدیر کانال بفرستند
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
کارگاه فقه ۱.mp3
4.13M
هدایت شده از محسن قنبریان
کارگاه فقه۲.mp3
9.87M
📚پرونده اول کارگاه فقه تراز انقلاب: زندگی اشرافی
#ویژه_طلاب_و_دانش_پژوهان_فقه
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
✅ سه وجهی آهنین بین بوروکرات ها، نمایندگان مجلس و بنگاه های شبه دولتی و پدیده درهای چرخان
ترویج و اشاعه فساد با ایجاد لابی های سیاسی و اقتصادی و تشکیل سه وجهی آهنین بین دولت (بوروکراتها)، مجلس (قانون گذاران) و گروه های اقتصادی شبه دولتی (خصولتی) یکی از ویژگی های کلیدی و مهم اقتصاد سیاسی سی سال اخیر محسوب می شود. در نتیجه گسترش مناسبات و روابط شکل گرفته بر اساس توزیع رانت ها و منابع، تبانی و اتحاد بین ذینفعان در بنگاه های شبه دولتی، مسئولین دولتی و نمایندگان مجلس در جهت کسب منابع رانتی و تقسیم آن بین این سه گروه شکل گرفته است.
🔹 گسترش پدیده درهای چرخان با جابجایی گروه های منتخب بین قوای مجریه و مقننه و بنگاه های شبه دولتی در طول سی سال گذشته به تدریج گسترش یافته است. در این خصوص به استخدام تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس در بنگاه های دولتی و شبه دولتی، پس از پایان دوره وکالت و سهم خواهی نمایندگان مجلس از صندلی های هیئت مدیره این بنگاه ها جهت وابستگان ذینفع خود می توان اشاره کرد.
🔹 استفاده از قدرت سیاسی در ایجاد و اداره واحدهای شبه دولتی در جهت تامین منافع شخصی و گروهی و در نتیجه ترویج فساد به واسطه گسترش اقتصاد شبه دولتی رانت-محور. با توجه به آزادی عمل و نظارت ناپذیری به مراتب بیشتر بنگاه های شبه دولتی نسبت به دستگاه های دولتی، شدت و احتمال وقوع و شیوع فساد در این بنگاه ها و همچنین تسری آن به دیگر بخش های اجرایی و اقتصادی بالاتر می باشد.
🔹 فقدان شفافیت و نظارت لازم و کافی در دخل و خرج بنگاه های شبه دولتی (به خصوص صنایع پتروشیمی، فولاد و فلزات اساسی و معادن بزرگ) و تقسیم بخش مهمی از سودها و منافع کلان آنها در شبکه ای از بنگاه های تو در تو و وابسته
🔹 برخورداری کامل بنگاه های شبه دولتی از کلیه امتیازات بنگاه های دولتی و در همین حال آزادی عمل کامل، خروج نسبی از نظارت سازمان های مسئول و گریز از هر گونه شفافیت و پاسخگویی تحت عنوان بخش خصوصی و همچنین تبدیل بنگاه های شبه دولتی به حیاط خلوت مدیران دولتی
✏️دکتر احسان سلطانی
#تاریخ_اقتصاد_سیاسی_ایران
@teghtesadi
هدایت شده از محمدجواد توکلی- یادداشتهای اقتصادی
📘انتشار کتاب نه فقط به خاطر پول؛ تبیین هزینههای مخفی پاداش و جریمه: از روانشناسی تا اقتصاد
http://eshop.iki.ac.ir/shop/7/Product/3503
📕این کتاب در پی تبیین ابعاد پنهان انگیزش عاملان اقتصادی و واکنش منفی آنها به پول است.
✅ @eqmoq2
هدایت شده از محمدجواد توکلی- یادداشتهای اقتصادی
✅ نه فقط خاطر پول
✅ کتاب نه فقط به خاطر پول به بررسی واکنش نامتعارف افراد به پاداش و جریمه پولی می پردازد. نتایج مطالعات پردامنه روانشناسان و اقتصاددانان نشان می دهد که پرداخت مشوق پولی و یا وضع جریمه در بسیاری از موارد اثر معکوس دارد، اهدای خون را کاهش می دهد، فرار مالیاتی را افزایش می دهد، اثر معکوس بر وجدان کاری دارد، از فعالیت های داوطلبانه می کاهد، میزان تخریب محیط زیست را افزایش می دهد و ...
✅ روانشناسان این پدیده را متاثر از تاثیر تشویق و تنبیه بر انگیزه های درونی می دانند، آنها بر همین مبنا توصیه می کنند که کودکان خودتان را به پاداش و جریمه عادت ندهید، در فضاهای کاری خیلی روی پاداش و جریمه تاکید نکنید، تا انگیزه های درونی افراد از بین نرود.
✅ اقتصاددانان رویکرد متمایزی در تبیین این مشکل دارند. برخی به هزینه های اجتماعی دریافت پاداش و اثر معکوس آن بر امکان خودنمایی توجه کرده اند، برخی به تمایز میان بازار اجتماعی و بازار پولی و تاثیر مشوق پولی در انتقال از اولی به دومی اشاره کرده اند.
✅ کتاب نه فقط به خاطر پول ، علاوه بر تجزیه و تحلیل نظریات مختلف در تبیین هزینه های مخفی پاداش و جریمه، نظریه کاهش تقاضای خیرخواهی را مطرح می کند که بر اساس آن تشویق یا تنبیه می تواند باعث کاهش تقاضای خیرخواهی شود.
✅ در این کتاب سعی شده با تصحیح فروض نظریات اقتصادی در زمینه انگیزش، به افزایش واقع گرایی نظریات اقتصادی کمک شود. در این راستا نظریه قیمت و نظریات رفتار عام المنفعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. بررسی مشکل هزینه های مخفی پاداش و جریمه در اقتصاد ایران نیز بخش دیگری از این تحقیق را به خود اختصاص داده است.
✅ یکی از نکات برجسته کتاب تلاش برای پایه ریزی نظریه انگیزش اقتصادی بر اساس منابع دینی است. در این راستا الگوی تشویق و تنبیه در قرآن و سنت بررسی شده است.
📘 نه فقط به خاطر پول؛ تبیین هزینههای مخفی پاداش و جریمه: از روانشناسی تا اقتصاد
http://eshop.iki.ac.ir/shop/7/Product/3503
✅ @eqmoq2
هدایت شده از حسین مهدیزاده
[ Photo ]
⁉️اینروزها ما طرفداران جمهوری اسلامی باید به سوالاتی پاسخ دهیم مثل اینکه
1⃣ این منفعت گرایی لجام گسیخته از کجا آمده
2⃣چرا دولتِ منتصب به انقلاب اسلامی مستضعفان، در مسیری قدم بر می دارد که علم می گوید هدف از آن غارت زحمت مستضعفان است؟
3⃣ماهیت این غارتگری چه تفاوتی با غارتگری خان ها می کند که در مقابل آن باید انقلاب کرد اما در مقابل قبول؟
👇👇👇
@teghtesadi
🔴بازخوانی بحران مداوم ارزی ایران پس از انقلاب اسلامی از دریچه «نظریه اجتماعی»
📝حسین مهدیزاده؛ پژوهشگر گروه فقه حکومتی فرهنگستان علوم اسلامی قم
✅یادداشت مقدمه
🔻یکی از حرفهایی که این روزها در توضیح علت سقوط ارزش پول ملی گفته می شود، این است که ماهیت این اتفاق بی تدبیری دولت است و برنامه ریز و بهره بردار اصلی این بی تدبیری هم صاحبان سرمایه که در راس آنها موسسات اقتصادی خود دولت هستند می باشد!
ابعاد این بی تدبری دولت منتصب به انقلاب اسلامی مستضعفین هم بسیار بهت برانگیز است چرا که در این بحران متمکنین و صاحبان سرمایه و قدرت، زحمت چندین سال تلاش کارگرها را ظرف کمتر از شش ماه بلعیدند و به دارایی خود اضافه کردند!
❓لذا این روزها ما طرفداران جمهوری اسلامی باید به سوالاتی پاسخ دهیم مثل اینکه:
1⃣ این منفعت گرایی لجام گسیخته از کجا آمده و چرا دولتِ جمهوری اسلامی از از مهار آن شانه خالی می کند؟
2⃣ چرا دولت منتصب به انقلاب اسلامیِ مستضعفان، در مسیری قدم بر می دارد که همه می دانند هدف از آن غارت زحمت مستضعفان به سود کسانی است که ادبیات انقلاب اسلامی آنها را یا حامی مستضعفان می داند(دولت جمهوری اسلامی) یا آنها را سرمایه داران زالو صفت معرفی می کند؟
3⃣ماهیت این غارتگری چه تفاوتی با غارت اموال و زندگی مردم توسط اربابان و خان ها می کند که در مقابل آن باید انقلاب کرد اما در مقابل این باید صبر کرد؟
⁉️این سلسله یادداشت در توضیح این است که مشکل در بی تدبیری دولت یازده و دوازده نیست، که دولت نهم و دهم هم چنین ماجرایی را پشت سر گذاشت و دولت هفت و هشت هم به نحوی و دولت پنج و شش و دولتهای ماقبل آن نیز به نحو دیگر!
🔑مشکل از آنجاست که انقلاب اسلامی -که از دریچه فرهنگی یعنی نخبگان و مردمی که به این نخبگان اعتماد می کنند- از «نظریه اجتماعی» دنیایی که در مقابل آن انقلاب کرد نتوانست خارج شود و خود را به حک و اصلاح مدام نظامات سیاسی و اقتصادی و قضایی و... این نظریه مکلف کرده است در حالی که تقسیم مردم به مستضعف و مستکبر، تدبیر ذاتی و نهادی این نظریه اجتماعی است نه ندبیر افراد بدی مثل ترامپ و کلینتون و بوش و ریگان و تاچر!
🔻نکته اینجاست که زالوصفتی در بازارهای مالی یکی از ابزارهای اصلی حل بحرانهای نهادی مدرنیته است و البته نرم افزارها و مکاتب علمی سیاسی و اقتصادی و... مدرن، همگی ابزارهایی هستند برای حفظ جامعه حول این نظریه.
بنابراین تن دادن به این نظریه اجتماعی پذیرفتن این بیماری است.
🔍این سلسله یادداشت ها به امید الهی سعی می کند از نظریه اجتماعی عصر جدید بگوید و در ادامه جزئیات تحولات بازار ارز را بر اساس آن توضیح دهد.
@teghtesadi
🔴بحران مداوم ارزی ایران پس از انقلاب اسلامی از دریچه «نظریه اجتماعی»
📝حسین مهدیزاده
✅یادداشت توضیحی: نظریه اجتماعی چیست؟
⁉️یکی از سوالات معروف درباره تفاوت دوران مدرن و دوران های قدیمی زندگی بشر در کره خاکی، این سوال است که تفاوت نهاد اجتماعی زندگی مدرن با نهاد زندگی های متعدد سنتی در شرق و غرب کره خاکی چیست؟
برای پاسخ به این سوال، نظریات متعددی وجود دارد:
◀️برخی روح این تمایز را رشد آزادی و شکل گیری جامعه مدنی و خروج از جبر عشیره و قبیله و رسوم آن را نقطه تمایز قدیم و جدی معرفی می کنند.
◀️برخی دیگر معتقدند که در دنیای قدیم اخلاق و احکام و مناسک اجتماعی به اموری غیبی ارجاع می دادند اما در عصر جدید انسان اخلاق و قوانینی را جعل کرد که همه ضمانت آن در همین دنیا بود این باعث رشد عجیب مناسبات اجتماعی شد.
◀️برخی گفته اند که دنیای جدید احیای «شهر» یونانی و رومی به جای قصبات و املاک اربابی قدیم است و لذا در این دوره برای اولین بار قالب اصلی حیات اجتماعی از «کوچ-روستا» به «شهر-حاشیه شهر» بدل شد و این تصویری جدید از زندگی را به همراه داشته است.
◀️برخی گفته اند که علت اصلی تمایز بین قدیم و جدید، توجه بشر به قدرت عقل و علم در ساخت ابزار و تکنولوژی است و اینکه بشر متوجه شد که با فرآوری کردن مواد خام به کمک ابزار(صنعت گری) می تواند استفاده از ابزار را به عنوان یک نیروی بی بدیل برای تسهیل، زندگی انسانها را متحول کند
◀️برخی دیگر ...
❓اما برای ما که تجربه طولانی از زندگی در دوران مدرن را پشت سر گذاشته ایم و کم و بیش همه این تمایزها را دیده ایم و تایید می کنیم و حالا سوالمان این است که کدام یک از این تغییرات سنگ بنای این عمارت جدید است؟ چطور این تمایزها در کنار هم قرار گرفته اند و این ساختمان بزرگ را ایجاد کردند، که نوعی جدید از زندگی و نهاد جامعه را ایجاده کرده است؟
👇👇
@teghtesadi
🔑این پرسش از چشم اهل علم هم دور نمانده است، در فضای علوم انسانی و اجتماعی امروز، نظریاتی که به تجزیه و تحلیل و ترکیب این عوامل می پردازند تا علت این تمایز اجتماعی را توضیح دهند را «نظریه اجتماعیِ» مدرن می نامند.
🔴در ایران امروز اما از بین نظریات اجتماعی که برای توضیح این تمایز ارائه شده اند، بیشتر نظریه کسانی مطالعه شده است که تغییر در عرصه سیاست، قدرت و حکمرانی را تفاوت ماهوی قدیم و جدید معرفی می کند. در این نظریه امروزی شدن جامعه ایران یعنی، «خواستن قانون و جامعه مدنی و آزادی توسط مردم و قبول آن توسط حاکمان». در روزهایی که هم نسل های من به یاد دارند، بین سالهای 1376 تا 1384 یک گفتمان قوی و عمومی از این نگاه از سوی دولت هفتم و هشتم به جامعه ایران پمپاژ شد و سعی شد مطالبه جامعه مدنی و آزادی از قیود شریعت را به عنوان «تنها راه تغییر» به گفتمان عمومی تبدیل کنند. اما جناح سیاسی مقابل، به کمک دانشمندانی که مخالف برتری اجتماعی غرب بودند در مقابل این حرکت ایستادند و آنها نیز درون همین پازل بازی، یک گفتمان ضد جامعه مدنی مدرن و آزادی های اجتماعی الگو گرفته از غرب به جامعه ایران ارائه کردند. البته مردم نیز از آنجا که موضوع بحث در علم سیاست بود، رقابت این سالها را رقابت دو جناح «سیاسیِ» رقیب برداشت کردند.
🔴البته این تنها نظریات اجتماعی که جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی به خود دیده است نمی باشد. مثلا در فضای آکادمیک ایران نظریات اجتماعی پست مدرن هم تنفس می کنند که به تبع گفتمان نیچه-هایدگر، با نگاه بدبینانه به مدرنیته می نگرند، مثلا زندگی جدید را تکنیک زده و در چنبره عقل کاربردیِ انسانِ خودبنیاد می دانند و در جستجوی عالم جدیدی در فردا و پس فرداها می گردد که چنین نباشد.
🔴اما جالب آن است که یکی از معروف ترین نظریات اجتماعی در ماهیت جامعه مدرن، که با دیدی اقتصاد بنیان، به تحلیل ماهیت جامعه مدرن و تمایز آن با زندگی قدیم بشر می پردازد و در دنیا هم تحقیقات اجتماعی متنوعی بر محور آن انجام می شود و طرفداران زیادی دارد، در ایران چندان معرفی شده نیست. نظریه ای که در قرن 18 یعنی عصر روشنگری در اروپا متولد شد و طیف های وسیعی از طرفداران زندگی مدرن و همینطور مخالفین آن، مبتنی بر این تحلیل از ماهیت نهاد اجتماعی مدرن، آن را تایید یا نقد می کنند.
این نظریه با کتاب مهم و معروف «ثروت ملل» آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن صورت بندی شد و به سرعت جای خود را در محافل علمی باز کرد و از آن روز تا به حال نظریه اجتماعی بر آمده از کتاب ثروت ملل، هنوز در قله اثربخشی بر جامعه مدرن باقی مانده است.
✅در فصل اول یادداشت ها سعی می شود تحولات نهاد اجتماعی مدرنیته بر اساس این الگوی نظری توضیح داده شود و در فصل دوم یادداشت ها، مدرنیته ایرانی نیز با این الگو توضیح داده شود.
👇👇
@teghtesadi
پاراگراف اول نقدهای سنتی به اقتصاد اسمیت و پاراگراف آخر نکته ای جالب درباره تاریخ علم اقتصاد سیاسی
@teghtesadi
✅امامت «قالب اجتماعی» ما با کیست؟
📢مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی
🚩جلسه 2صنعت/20-11-65
❓... ممكن است كسي خيال كند كه ما ...[تکنولوژی ها را از غربی ها می گیریم و هرطور که خودمان خواستیم می سازیم و دیگر کاری به اصل غربی] آن نداريم. من عرض مي كنم كه اين ساختار و بافت نظام توليدتان اگر «هم نظام» با كفر شد نمي تواند منفعت تان «منفعت مشترك» و جهت تان «جهت مشترك» [با آنها]نباشد.
🔴شما در نظام پولي نمي شود بگوئيد من بانك ربوي درست مي كنم ولي رفتار پوليم هم جهت با رفتار بانك ربوي ـ مثلاً ـ افغانستان نباشد، بانك ربوي سوئيس نباشد، بانك ربوي لندن نباشد. بانک شما اگر بانك ربوي شد اگر «ساختار»ش، «كيفيت روابط»ش، «هم كيفيت» [با بانک ربوی آنها] شد خب «هم جهت» هم حركت مي كنيد!
❗️بعد ديگر اصلاً منع دارد که بگوئيد نمي خواهم با آنها «رابطه» داشته باشم! چرا رابطه نداشته باشيد؟ مي خواهم عرض كنم نه فقط می تواند با آنها به هماهنگی برسد، بلکه بايد با آنها رابطه داشته باشد!
‼️حتی یک قدم بالاتر! مجبوريد دنباله كسي كه در اين خصلت پيشرو است هم باشید! يعني اگر آمریکا رهبری در تکنولوژی تمركز گرائي در توليد را دارد،حتی اگر در بد بودن سر آمد عالم هم باشد، محبورید از او پیروی کنید!
💡این تعبیر در نهج البلاغه است که حضرت(ع) مي فرمايند: «الا و لكلّ مأموم امام يقتدي به» هر مأمومي، يك رهبري دارد كه به او اقتدا می کند. یعنی ببينيد رفتارتان چه گونه است می فهمید امامتان چه كسي است!
⚠️حضرت(ع) نفرمودند که «الا و ان لكلّ أمام مأموم» [یعنی هر پيشوايي پيرواني دارد] تا من بگویم درست است که دچار ضعف در مقابل دیگران هستیم اما پيرو علي بن ابيطالب ـ عليه الصلوه و السلام ـ هستيم؛ نه! در این حدیث حضرت(ع) می فرمایند نگاه عملت كن ببين چه قالبي به آن مي خورد، امامت ات به دست امامت اين قالب است.
🔴تصحيح تصورات درباره FATF
📝کانال دکتر شاکری
❗️فرمايشات بعضي مقامات محترم سياسي در باره پرونده FATF چنان از حقيقت دور است كه انصافا موجب تعجب است. بطور خاص فرمايشات اقاي دكتر پزشكيان نايب رييس محترم مجلس و سر كار خانم مافي كه بلحاظ رسانه اي بسيار توزيع شد بيش از حد غير فني است. ذيلا توضيحاتي درباره بعضي مفروضات غلط اين بزرگواران تقديم مي كنم.
1️⃣آيا مشكل اجراي اكشن پلن فتف ناتواني در كمك به حزب الله و حماس است؟
واضح است كه خير. مشكلات اصلي اكشن پلن فتف، گزارش دهي FIU، بند شش كنوانسيون TF، منطق كنوانسيون پالرمو، و مسئله پيوستن به اگمونت است. اين موارد صدها بار مهم تر از كمك يا عدم كمك به حماس و مانند آن است. يك بسته كامل امنيتي كه با منطق شناخت ذينفعان عملا كل ساختار انتقالات ريالي ايران را براي طرف خارجي با دقت بسيار بالا مكشوف مي كند.
2️⃣آيا با اجراي اكشن پلن فتف از ليست سياه خارج مي شويم؟
واضح است كه خير. در بيانيه بوسان ابدا گفته نشده ايران بعد از احراي اكشن پلن از ليست سياه خارج مي شود بلكه گفته شده براي بررسي وضعيت پرونده ايران به محمع عمومي ارجاع مي شود. خروج ايران از بلك ليست نياز به اجماع اعضاي مجمع عمومي دارد. با توجه به عضويت امريكا در محمع و عضويت اسرائيل و عربستان از محمع آتي عملا خروج ايران از بلك ليست نياز به راي مثبت همزمان اين سه كشور دارد كه احتمال آن به صفر ميل مي كند.
3️⃣آيا با عدم اجراي ٤ بند باقي ماندن برنامه اجرايي( از بيش از ٤٠ بند) ايران به ليست سياه بر مي گردد؟
نه لزوما. بازگشت ايران به ليست سياه محددا نياز به اجماع دارد و در صورت مخالفت فقط يك عضو دليلي براي بازگشت ايران به فهرست سياه نيست. ايا كشورهايي در مجمع عمومي عضو هستند كه شانس مخالفتشان با بازگشت ايران به بلك ليست بسيار بالا باشد؟ بله اما اين به ديپلماسي طرف ايران بر مي گردد.
.
⚠️ دو نکته آخر حائز اهمیت است. بازنشر حداکثری دهیم تا دوستان مطالب گر بدانند چگونه و از چه چیز دولت را سر خط کنند
@teghtesadi
هدایت شده از مدیالوژی/Medialogy
💢 بلومبرگ: چند اقتصاد نوظهور دنیا که در حال اجرای برنامههای صندوق بینالمللی پول هستند، از جمله ترکیه، سریلانکا، مصر، آرژانتین و اوکراین هماکنون در بحران ارزی بهسر میبرند.
🔹 کشورهای برزیل، بلغارستان، اندونزی، قزاقستان، تایلند، پرو، فیلیپین و روسیه نیز در مرحله بعدی بحران قرار دارند.
🔸 پیشبینی شده است که دوسوم کشورهای در حال توسعه، طی سال آینده با بحران ارزی مواجه خواهند شد.
@medialogy1
هدایت شده از مدیالوژی/Medialogy
💢روی جلد نشریه تایم: مدرک فوق لیسانس دارم، ۱۶ سال سابقه کار، دو تا شغل اضافه هم کار میکنم و پلاسمای خونم را هم اهدا میکنم تا بتوانم قبوضم را پرداخت کنم. من یک معلم در آمریکا هستم!
هدایت شده از سطلیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روسلینگ، سوئدی، میگوید اگر چهار دقیقه وقت برای تماشای این ویدئو صرف کنید، معادل این است که یک سال زمان را در دانشگاه به مطالعهی تاریخ صرف کرده باشید.
هدایت شده از ترجمان علوم انسانی
🎯 در ستایش جان رالز کم نگفتهاند. او را بزرگترین فیلسوف سیاسی قرن نامیدهاند و کتابِ خشک او را احیاگر لیبرالیسم دانستهاند. در اهمیت کار او همین بس که چندین نحلۀ فکری عظیم با نقد نظریات او به شهرت رسیدهاند و عملاً میدان عمومی بحث دربارۀ عدالت را با نظر به مفاهیم و استدلالهای او ساختهاند. اما اثری جدید، وجه دیگری از افکار او را برجسته کرده است: تردیدی که پس از یکعمر دفاع از مالکیت خصوصی، به جان او افتاده بود.
🔖 ۳۲۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۲۱ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
tarjomaan.com/barresi_ketab/9137/
🔗 @tarjomaan
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🎯 در ستایش جان رالز کم نگفتهاند. او را بزرگترین فیلسوف سیاسی قرن نامیدهاند و کتابِ خشک او را احیاگ
خبری مهم در دنیای علوم اجتماعی!
🔰📌 رشد نقدینگی و مشکل تورم
✍🏻 امیررضا عبدلی
💠اقتصاد یک علم اثباتی است. کاری به بایستهها و نبایستهها ندارد. اقتصاد تنها در مورد سازگاری ابزاری که انتخاب کردهایم با هدفی که مدّ نظر داریم داوری میکند. داوری در مورد اهداف در حیطۀ علم اقتصاد نیست.
بر همین مبنا میتوان گفت اگر هدف دولتهای اخیر ایران و اقتصاددانان مشاور آنها افزایش شکاف طبقاتی و تحمیل بیشترین فشار بر کارگران و اقشار فرودست جامعه بوده است، اقدامات منتهی به افزایش نقدینگی و سیاستهای تورمزا بهترین سیاستهای ممکن برای نیل به این اهداف بوده، و این دولتها کارآمدترین دولتهای جهان بودهاند. امّا در غیر این صورت باید کارآمدی همۀ این دولتها و علم همۀ مشاورینشان را بی هیچ اغماضی زیر سؤال برد.
💠 پنج سال قبل حسن روحانی با دهها وعده و شعار آمد که یکی از آنها مهار تورم بود. آنهایی که اقتصاد را علم میدانستند، خوشحال شدند. در نظر آنان مهار تورم، راهی و معنایی جز مهار رشد پول نداشت. در سال اول این دولت رشد پول کاهش یافت و امید به کاهش بیشتر را زنده نگه داشت ولی از سال دوم، هر وقتی که آمار نقدینگی منتشر شد امیدها ناامیدتر شدند. معلوم شد منظور از شعار مهار تورم، باز هم مثل همیشه، فقط بستن راههای بروز تورم بوده است.
💠 برای خیلیها، سؤال و بلکه معما شده بود که پس چرا معادلۀ مقداری پول کار نمیکند؟ چرا نقدینگی افزایش مییابد و تورم کاهش؟ و جواب این بود که از سرِ چشمه، دو کانال اصلی انتقال اثر رشد پول بر قیمتها را کنترل کرده و بند آوردهاند: کنترل نرخ ارز، و کنترل نرخ دستمزد. مقدار زیادی نقدینگی نیز با نرخ بهرههای دستوری مثل وایت واکرهای «بازی تاج و تخت» در حسابهای بانکی آن سوی دیوار یخ زدهاند، تا روزی که شاه شب بیدارشان کند و دیگر هیچ دیواری نتواند بین آنها و یک ابرتورم مهیب حائل بماند.
💠باید اعتراف تلخی کرد. در تمام سالهایی که افزایش نرخ دستمزد از نرخ تورم عقب میافتاد، باید هواداران بازار آزاد هم به چپها میپیوستند و حتّی شدیدتر از آنها اعتراض میکردند. پایین نگاه داشتن اجباری نرخ دستمزد فقط فشردن نابخردانۀ فنری بود که دیر یا زود در میرفت؛ البته با تبعات اجتماعی بسی فراتر از جهش فنر نرخ ارز.
💠اصولاً ذات سیاستگذاری اقتصادی در این وسوسۀ مقاومت ناپذیر خلاصه می شود: بیایید قوانین اقتصادی را دور بزنیم. بیایید شرایطی فراهم کنیم که این قوانین موقتاً مختل شوند و دست سیاستمدار برای اقدامات کوتاه مدت و رأیآور باز شود: اشتغال کامل ایجاد شود، فرآیند توسعه شتاب بگیرد، تبدیل به معجزۀ رشد شویم...، و توهّمات دیگری از این دست. در واقع خطرناک ترین نوع توهم پولی، تصور سیاستمداران و مشاوران اقتصادیشان دربارۀ ماهیت پول است. از نظر آنها اقتصاد علم نیست، فن است. قوانین اقتصادی لایتخلف نیستند بلکه می شود فنونی آموخت و آنها را دور زد و اثراتشان را به اندازۀ کافی به تاخیر انداخت تا مقامات فعلی دورۀ تصدیشان را به خیر و سلامت بگذارنند و یک دل سیر برای نرخ رشد و شغلهایی که ایجاد کردهاند پُز بدهند و بعد راهی قبرستان دولتمردان اسقاطی شوند. اتفاقاً برعکس آنچه گفته میشود، مصونیت سیاستمدار درست لحظهای آغاز می شود که دفترش را ترک میکند! از همان لحظه افکار عمومی روی نفر بعد متمرکز میشوند و با نفر قبل مثل مرده رفتار میکنند: اذکرو امواتکم بالخیر! پشت سر مرده حرف نزنید! کماهی که امروز کسی از دولتمردان قبل به خاطر نقش آثار انباشتۀ تصمیمات گذشتۀ آنها در وضعیت فعلی انتقاد نمیکند و همۀ انتقادات و.. منحصراً نثار متصدی فعلی میشوند. این خصلت آدمی است. عادت دارد جریان را ببیند و موجودی را نادیده بینگارد.
امّا کفر آدم فوران میکند وقتی می شنود حالا دوباره همان حضرات متخصص در فنون و بدلها و رکبهای اقتصادی (همان توجیهکنندگان همیشگی سرکوب بازار و همان مسبّبان وضع موجود) پیشنهاد شعبدۀ تکراریشان را بی هیچ شرمی و با صدایی بلندتر از قبل تکرار می کنند: نقدینگی را افزایش دهید تا کاهش قدرت خرید مردم جبران شود! اگر بپرسی تورم بعدش را چه کنیم، اگر بگویی مشکل حقیقی با تغییر اسمی حل نمیشود، اگر به رویشان بیاوری که رشد پول یعنی تورم و تورم فقیر را فقیرتر میکند، اگر شعبدۀ نخ نمایشان را زیر سوال ببری، جوابت فقط یک مشت فحش نخ نما خواهد بود، گاه در دل و بیگاه بر زبان
@teghtesadi
💢چگونه بانك مركزي پس از ماهها به بازار بازگشت(1)
📝 دکتر مجید شاکری
❌صبح روز سه شنبه ٩مهر ١٣٩٧ بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران بعد از نزديك به هشت ماه غيبت در بازار ازاد اسكناس تهران به بازار بازگشت.
1️⃣بانك مركزي كه در حدود يك سال و نيم منتهي به فروردين ٩٧ به غير علمي ترين صورت ممكن به مداخله خام دستانه مبتني بر فروش صرف منابع به زير قيمت بازار مي پرداخت، بعد از يك تنش موقت در يكي از كانال هاي اسكناس در اوايل فروردين نسبت به ادامه مداخله دچار ترديد شد. بارونمايي از معجزه ٤٢٠٠( تك نرخي و ارزان كردن نرخ ارز با چوب جادو) خود بازار ازاد قاچاق اعلام شد و طبعا حضور بانك مركزي در بازار قاچاقچي ها فاقد توجيه بود. اين غيبت طولاني در حالي اغاز مي شد كه از بهمن سال ٩٦ نرخ اسكناس تهران به راهبر نرخ ازاد بدل شده بود و غياب بانك مركزي عملا به معناي رها كردن نرخ ازاد بود. رها كردن نرخ ازاد توسط بانك مركزي در كنار كسر شديدطرف عرضه توسط صادر كنندگان بدليل تفاوت بالاي نرخ ٤٢٠٠ و نرخ قاچاق در يك فرايند خود تشديدگر دائما تفاوت نرخ قاچاق و نرخ جادويي ٤٢٠٠ را بيشتر مي كرد و شدت انحراف منابع تخصيص داده شده در نيما را به اعداد خطرناكي رساند تا جايي كه بعضي براوردها از انحراف شصت درصدي تخصيص هاي يورويي حكايت داشت.
2️⃣با رفتن دكتر سيف و امدن دكتر همتي، برنامه تعميق بازارثانويه سرلوحه عمل اهالي ميردامادقرار گرفت. در ابتدا نرخ بازار ازاد بدليل چشم انداز رفع كسري طرف عرضه به سرعت كاهش يافت اما همچنان بازار راهبر نرخ( اسكناس) در مقابل اين كاهش مقاومت مي كرد و در نبود بازار ساز مقاومت جدي در بازار اسكناس روند كاهش را متوقف و سپس معكوس كرد. اين مقاومت مي تواند توسط گروههاي مختلفي سامان گرفته باشد( اماراتي ها، يهودي هاي ساكن آمريكا، دارندگان سبدهاي بزرگ دلار يا به سادگي مقاومت تكنيكال) اما مهمتر از عامل ان نبود بازار ساز بود كه به هر عدد كوچكي امكان اثر گذاري بر شاخص غير شفاف بازار ازاد را مي داد. چه شبها و روزهاي تعطيل كه " لفظ" نرخ برابري دلار و ريال را در ذهن مردم مي داد.( در يادداشتي ديگر درباره مكانيسم اين نرخ سازي غير اقتصادي توسط اعداد كوچك و انگيزه هاي ويژه نكاتي را توضيح خواهم داد.)
واضح بود كه بانك مركزي بايد به فوريت به بازار بر مي گشت.
3️⃣در عمل موانع پيش روي بانك براي بازگشتن به بازار بسيار بود. مداخله عوامانه زمستان ٩٦، موجودي اسكناس بانك را تضعيف كرده بود و پيش فروش سكه عجيب، غريب و باور نكردني بهار ٩٧ اين وخامت را تشديد كرده بود. اگرچه تحريم اسكناس اثر ويژه اي بر روند ورود نداشت ولي لجستيك خاص ورود اسكناس جريان ورود توسط بانك مركزي را با تاخير مواجه كرده بود. براي تخفيف مشكل تلاش شد تا واردات اسكناس توسط صرافان هم تسهيل شود تا خالص عرضه اسكناس مثبت شود.
4️⃣شوك بعدي در تابستان ٩٧ رخ داد. در راستاي برخورد با فساد تعدادي از عوامل سنتي مداخله بانك مركزي بدون ايجاد جايگزين مناسب توسط قوه قضاييه دستگير شدند. تلاش بانك مركزي براي نجات ايشان با واكنش تند و سريع و رسانه اي قوه قضاييه مواجه شد و در عمل افراد مختلف درباره پذيرش عامليت بانك مركزي براي ورود اسكناس و مداخله در بازار دچار ترديد شديد شدند. نرخ در يك بازي تكنيكال در بازار بالا و بالاتر مي رفت و بانك مركزي باز غائب بود.
5️⃣تلاش ها براي اطمينان بخشي به صرافان در كنار ايحاد فاصله هاي جدي در نرخ اسكناس تهران و حواله هرات و سليمانيه به مرور ظرف يك ماه دپوي ارز بانك مركزي و صرافي ها را شديدا تقويت كرد. حالا وقت عمل بود. با اين وحود موانع جديدي ايجاد شده بود.
6️⃣تجربه دهشتناك پيش فروش سكه در كنار مداخله افراطي ٣٥ ميليارد دلاري بانك در بازار در دو سال قبلي( كه از تير ٩٦ تشديد شده بود)، اين تصور تفريطي را ايجاد كرده بود كه مداخله بانك مركزي اساسا غير عاقلانه است چرا كه " در اين وضع هر چه بفروشيم را مردم ميخرند و اين كار باعث تضعيف مجدد منابع بانك مركزي در شرايط تحريم خواهد شد." باز اين تصور كه " نبايد ارز كشور صرف خروج سرمايه شود باعث تحديد عرضه دلار صرافي ها( از منابع خودشان!) به ٢٣ مورد مصرف قانوني شده بود. افراط رفته بود و تفريط ممكن بود جايگزين شود.
@teghtesadi
💢چگونه بانك مركزي پس از ماهها به بازار بازگشت(2)
📝 دکتر مجید شاکری
7️⃣اين تصور قطعا غلط بود. مداخله اساسا به معناي فروش صرف نبوده و نيست. بلكه شكل علمي مداخله تعيين نرخ هدف، فروش اسكناس در نرخ بازار بالاي هدف و خريد در زير نرخ هدف است به نحوي كه ضمن تثبيت نرخ در نقطه هدف، خالص ارز مصرف شده كوچكتر يا مساوي صفر باشد. بديهي است كه با كاهش پلكاني اين نرخ هدف بدون صرف يك دلار از منابع ذيقيمت ايام تحريم امكان كاهش كانال نرخ ازاد وحود داشته و دارد. دستيابي به دو هدف متناقض( حفظ منابع و كاهش قيمت) با روشي عاقلانه. اين يك چرخه كامل مداخله علمي است: كاري كه بانك مركزي در روزهاي ٩ و ١٠ مهر ماه بخوبي انجام داد
8️⃣ضربه ناگهاني بود. عرضه جدي و درست در كنار يك پيوست رسانه اي قوي كه " لشكر لفظ بازان" را شديدا ناكام كرد. بازار ساز اراده خود را براي كاهش نه با حرف بلكه با تزريق سنگين نشان داد. دلار هاي ترسان خانگي به بازار امد و درست در جايي كه بايد بانك مركزي كف قيمت خود را اعلام كرد و روي ان نرخ خيلي رسمي شروع به خريدن كرد.
9️⃣كساني معتقدند بانك مركزي نبايد رسما اعلام مي كرد كه خريدار است. اما بايد به ياد داشته باشيم به هر حال بازار از خريد توسط بانك مطلع ميشد و اين امر دستاويز جدي براي اعتبار زدايي از مشروعيت برنامه كاهش را به حاكمان بازار در ايام غيبت بانك مركزي مي داد. هنچنين مردم بايد شفاف معناي مداخله بانك را بفهمند.
🔟كساني معنقدند بانك بايد اجازه كاهش بيشتر مي داد و بعد كف ميزد. اما بايد به ياد داشت مكانيسم درست مداخله پله اي است تا در هر مرحله بخشي از دلار خانگي با ان همراه شود و بدليل تفاوت زياد قيمت با قيمت خريد ريسك نگهداشت در صندوق خانه را به جان نخرند.
❗️خيلي مهم است، خيلي مهم است كه بانك رسما و شفاف مكانيسم مداخله علمي را براي مردم توضيح دهد تا فكر نكنند بازگشت نرخ ازاد به حوالي ١٤ مثلا شكست بانك بوده.
‼️خيلي مهم تر است كه اين رويه مداوما و با ضرباهنگ تند تكرار شود و هر بار نرخ هدف پايينتر گذاشته شود. مداخله موفق اگر ادامه نداشته باشد بدترين سيگنال ممكن است.
@teghtesadi