eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.4هزار دنبال‌کننده
941 عکس
267 ویدیو
113 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️دربارهٔ لایهٔ پنهان جریان صدر (جامعه شناسی شهرکِ صدرِ بغداد؛ محرومیت های چندجانبه، بحران های هویتی در سیاسی ترین منطقهٔ عراق) ✍ به قلم: سیدعلی بطحائی ➣ https://t.me/Muslimnair مُسْلِمْنا ✂️برشهایی از یادداشت: 🔸شناخت دقیق و درک چیستی و چرایی جریان صدر(التیار الصدر)، بدون توجه به پایگاه مردمی وجایگاه حسّاس اجتماعی شهرک صدر(مدینه الصدر) غیرممکن است. 🔹شهرک سه ملیون نفری صدر (از هشت ملیون ساکن بغداد)، مهمترین پایگاه این جنبش اسلام گراست و بخشی از تحوّلات این حرکت، با دغدغه های ساکنان این شهرک تنیده شده است. به همین مناسبت در یادداشت پیش رو به نکاتی در مورد تاریخچه احداث، مصائب و چالش های انباشته این شهرکِ پرسروصدا اشاراتی خواهیم داشت. 🔹از نظر جمعیّت شناختی، عمده ساکنان آن را عشایر و کشاورزان - اغلب شیعیان استان های جنوبی عراق - به اصطلاح عراقی الشروگ(مهاجران استانهای میسان، بصره و ذی قار و ناصریه) هستند که در پیامدهای کم آبی احداث سد الکوت(1939م/1317ش) بر دجله، با بحران شدید بی آبی ومعضلات اجتماعی مواجه شدند وبالاضطرار به بغداد مهاجرت کردند. 🔸تراکم جمعیّت این شهرک، با معیارهای قرابتهای عشایری و فرهنگ کوچ و سکونت غیراستاندارد شهری بوجود و حل مشکلات انباشته این منطقه را با چالش جدی مواجه کرده است. پراکندگی جمعیتی شهرک، عمدتا به صورت خویشاوندی، نظام قومی- قبیله ای شکل گرفته است و ملاک های عشایری، جایابی این منطقه را به وجود آورده است. 🔹نقشه شهری این شهرک بر اساس معیارهای بدویت شکل گرفته و آلونک های توی در تو وکوچه های تنگ، باریک واصطلاحاً آشتی کنان وحلبی آباد، باعث شده که اگر یکی از ساکنان قصد کند تا اسباب جدیدی مثل یخچال نویی را به آنجا منتقل کند؛ باید از هفت خوان رستم بگذرد و پشت بام نوردی ها و حیات نوردی های متعدّدی بکند تا وسیله سرمایشی جدید خود را به مقصد خود برساند. به دلیل صعوبت انتقال مصالح ساختمانی، بازسازی و مرمت تقریبا منتفی است. 🔸کارویژهٔ مقتدی صدر - که میراث پدرش آیت الله سیدمحمد صدر است - در حضور مستمر در این شکاف سیاسی- اجتماعی و همدردی های پدرانه با محرومان ساکنان این شهرک و رفع عقب ماندگی های متراکم آنهاست. او همواره در تلاش برای پیگیری حقوقِ عقب مانده انباشته و نهیب به دولت ها برای توجه به انبوه مشکلات این منطقه است. 🔹 هنر دیگر صدر کم کردن فاصله میان ساکنان این منطقه عراق با سایر نواحی عراق وتغییر نگاه مردم عراق به آنان بوده است. در دوران فعّالیّت او در شهرک صدر، جوانان و ساکنان شهرک صدر در کنار سایر محرومان عراقی قرار گرفتند و با از بین رفتن فاصلهٔ آنها با سایرشهروندان عراقی در تلاش برای احقاق حقوق آنها را در جبهه واحد قرار گرفتند. 🔸 این خاندان صدر بودند که شهروندان درجه دوم شهرک صدر را به شهروندان درجه یک عراق تبدیل کردند. صدر با ایستادن در شکاف های اجتماعی وگسل های هویتی، رسالت خود را در احقاق حقوق آنها تعریف کرد، هر چند گاهی در تشخیص مصادیق دچار اشتباهاتی بزرگ می شود. 🔹 غایت این نوشتار حمایت همه جانبه وتطهیر اقدامات مقتدی صدر در همه موضوعات(اقدامات نظامی، حشدالشعبی و...) نیست وهدف ترسیم چهره کمترتوجه شده از «حاکم غیر رسمی شهرک محروم صدر» است؛ تا در پناه آن نگاهی شفاف تر به این جنبش وآرمانهای آن پدید آید. مطالعه کامل⬅️↙️ http://muslimna.ir/news/3284-2022-08-31-15-56-47.html 🌐 کانال علمی - تخصصی مسائل جهان اسلام(مُسْلِمْنا) ➣ تلگرام: ➣ https://t.me/Muslimnair ➣ ایتا: ➣ https://eitaa.com/muslimnair ➣ واتس اَپ(1): ➣ https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J
َشب خوب علم اقتصاد ایران 🖌حسین مهدیزاده 📍مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم نمی دانم دقیقا چند سال پیش بود، اما احتمالا در حال نزدیک شدن به یک دهه می شود که در سایت مکتبخونه، تدریس اقتصاد خُرد دکتر فرهاد نیلی را گوش می دادم. نمی دانم جلسه یک و یا ابتدای جلسه دو بود که ایشان تاکید می کرد که علم اقتصاد، علم باید و نباید نیست، علمی است برای پس از مشخص شدن باید و نباید، شایست و ناشایست! علم اقتصاد متعارف در یک قرن اخیر، علمی است که «پس» از مشخص شدن باید و هنجار، نباید و ناهنجار، رفتار انسانی را بهینه می کند و توسعه می دهد. آنجا یادم هست که فرهاد نیلی تاکید داشت که شایست و ناشایست را سیاست مشخص می کند و ما در قرن بیستم، دیگر اقتصاد سیاسی نداریم، یا اقتصاد می خوانیم یا سیاست و دیگر این دو، علم یک علم نیستند! چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، اسلامگرایانی که انقلاب 57 را رقم زدند، مواجهه علمی ناچیزی با مدرنیته داشتند و برای پاسخ به این سوال بسیار ضعیف تر از امروز بودند. آن سالها هنوز فکر می شد که علم، یک دستگاه همه فن حریف است که هر کس، با هر غایتی می تواند از آن استفاده کند و به هیچ کس نه نمی گوید! این حرف به راحتی در طلبه های حجره نشین قم و دانشجویان از فرنگ برگشته جا باز کرد تا جایی که نتیجه این خطای بزرگ این وضعیت قر و قاطی امروز شد که حزب اللهی ها، با عزم و اراده پولادی و جهادی و مومنانه، روز به روز سفره مردم را تنگ تر می کنند و عدالتخواهان پیشین، دولتشان را دو دستی به بنگاه دارنی که چیزی جز سود شخصی سازی شده نمی فهمند، تحویل داده اند و از بسیج و نیروی انتظامی و روحانی و هیات و امام حسین و... توقع دارند که این کلاف سردرگم را حمایت کنند و لخت بودن این انسان را به معنی انقلابی بودن آن بگیرند! مناظره دوشنبه شب مسعود درخشان و موسی غنی نژاد، شاید برای نخستین بار اقتصاد را به سر جای خودش برگرداند: «اقتصاد دین مدرن است!» و اساسا این یک گزارش غلط از جایگاه علم از بیخ غلط بوده! آن سالهایی که انقلابی ها، مکتب اسلام واقعی را می دانستند، اقتصاد مدرن دین واقعی همان کشورها بود. دوشنبه اما همه چیز سر جای خود برگشت! غنی نژادِ حسابدار و مترجم هایکِ حقوق-سیاست دان با مسعود درخشان، نابغه اقصادسنجی و اقتصاد انرژی دو ساعت و نیم روبروی هم نشستند و یک کلمه هم از جزئیات نگفتند و نمودارها و سنجه ها را به رخ هم نکشیدند و با عصبانیت و جدیت تمام از آنچه باید یک اقتصاددان به آن «ایمان» داشته باشد گفتند! غنی نژاد ایمان خودش به را فریاد زد! تو گویی مردان پارسی قرار است آنچه لیبرال های اروپایی و آمریکایی هیچگاه روی زمین ننشسته است را از ثریا بیاورد و به زمین بنشاند و هیچ ابایی هم نداشت که آنکسی که جلوی او نشسته است هم یک پروفسور کامل اقتصاد است و باید با او با زبان اقتصاد حرف بزند! درخشان هم مدام از آرمان ادیان و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه می گفت و اینکه ما باید تابع حکم حکومتی رهبری باشیم که مشخص می کند امروز چه جامعه ای اسلامی است و چه جامعه ای اسلامی نیست و ما باید علم اقتصاد مورد نیاز او را تولید کنیم! دوشنبه شب حقیقت علم اقتصاد با حقیقت علم اقتصاد مناظره کرد و تنها کسانی که نمی خواهند این حقیقت ایدئولوژیک و الاهیاتی خودش را آشکار کند و همچنان می خواهند ایران مصرف کننده طرح هایی باشد که نمی دانند چه رویایی در سر دارند، از این مناظره ناراحت هستند و البته آنهایی که به اشتباه فکر می کنند دعوای لیبرالیسم با ادیان را باید در جعبه إجورث تعیین تکلیف کنند، این شب را «شب بد اساتید» نامیدند! روزهای خوب علم اقتصاد ایران در حال آغاز است. پیرمردهای استخوان خرد کرده ای که خودشان درس مخفی شدن پشت فرمولها را به شاگردانشان داده بودند، حالا خودشان دست برداشتند و لخت و عور نشان دادند که اقتصاد بخشی از تکنولوژی تحقق ، در کف زندگی است و یگانه نیست و آسمان ریاضی باز نشده است و این کودک یگانه را فروفرستاده باشد! می دانم که نه چپ از این ماجرا خوشحال است و نه راست! چون هر دو سالها، برج و باروهایی دور این لایه مخفی شده علم ساخته بودند که کسی دیگر به سوی آن باز نگردد و حالا رستم ها آمده اند تا با پتک این دیوارها را خراب کنند، تا معلوم کنند که مساله از رکود در آمدن نیست، مساله تورم نیست، حالت بهینه گردش مالی نیست، بلکه مساله این است که چه غایتی داریم و چه انسانی می خواهیم بسازیم و چه کیفیتی از جامعه برای این انسان مناسب است؟! مشخص شدن مرزها، فقط برای آدمهای کوچک دلسرد کننده است، آدمهای جدی از اینکه مرزهای دانش شفاف تر می شوند، فقط لذت می برند. @social_theory