به جای «فرقه» از کلمه «طریقت» استفاده میکنند
با توجه با اینکه اصل و اساس آنها متفاوت از مبانی اسلام است، چرا جزو فرقهها شناخته میشوند؟
فرقه یک اصطلاح ادیانی است که بر زیر مجموعههای یک دین و مذهب اطلاق میشود. وقتی که یک دین و مذهب به دستههای متعدد تقسیم شود، به هر دسته آن فرقه گفته میشود. مثلاً در مسیحیت فرقه کاتولیک، فرقه پروتستان و فرقه ارتودوکس از انشعابات دین مسیحیت است. در دین اسلام نیز این انشعبات وجود دارد؛ مانند فرقه معتزله، فرقه ماتریدیه، فرقه اسماعیلیه، فرقه زیدیه و.... بنابراین تصوف نیز یکی از فرقههای اسلامی محسوب میشود. تصوف خود باز به فرقههای متعددی تقسیم شده که گنابادیه یکی از این فرقهها است. البته پیروان فرقههای تصوف اسم فرقه را برای خودشان نمیپسندند. بلکه به جای «فرقه» از کلمه «طریقت» استفاده میکنند. مثلاً طریقت گنابادیه، طریقت قادریه، طریقت ذهبیه، طریقت نقشبندیه و امثال اینها.
اولین قطب فرقه گنابادی سه سال قبل از شهادت امام رضا (ع) مُرده است
چرا قطب را در حد مقام نبی و امام بالا میبرند؟
قطبسازی یکی از اموری است که در تمام فرقه صوفیه رایج است. دلیل آن این است که بدون قطب و بدون داشته سلسله اقطاب که فرقه را به امام معصوم و پیامبر اسلام (ص) برساند، اصلاً تصوف و فرقههای آن قوام پیدا نمیکند. بنابراین سلسله اقطاب در هر فرقهای بنابر اصول تصوف از ارکان اصلی تصوف به شمار میآید. با توجه به اینکه اقطاب اولیه صوفیه تا قرن هشتم و نهم همگی سنی مذهب بودهاند، فرقههای شیعی مذهب صوفیه نیز سلسلههای اقطاب خود را از طریق همین اقطاب سنی مذهب به امام معصوم متصل میکنند. فرقههای شیعی مذهب صوفیه بر خلاف عقاید مذهب شیعه در مسأله اقطاب بدعتی را به وجود آورده و به جای اهل بیت (ع) که در کنار قرآن ثقل هدایت است، میدانند.
در این فرقه ولایت طبق سلیقه و ذوق صوفیانه بر عشق و امور سرّی و باطنی و امثال اینها تفسیر و تأویل شده و در نتیجه این باور را پذیرفته است که اقطاب این فرقه به صورت باطنی از پیامبر اسلام (ص) تا امروز به عنوان قطب و ولی معرفی شده و هر قطب قبلی قطب بعدی را با همین روش باطنی و با پوشاندن خرقه جانشین خود قرار میدهند. در این فرقه عقیده بر آن است که اولین قطبی که سلسله اقطاب گنابادی را به امام معصوم وصل میکند، معروف کرخی است که امام رضا (ع) وی را به عنوان قطب جانشین خود قرار داده است!
برای خودشان سلسله اقطاب میسازند
این در حالی است که «معروف کرخی» سه سال قبل از شهادت امام رضا (ع) فوت کرده است. بنابراین در فرقه صوفیسازی انجام میگیرد و با مبانی دین اسلام هیچ سنخیتی ندارد و هر فرقهای که به وجود میآید، برای اینکه آن فرقه از دیدگاه تصوف اعتبار پیدا کند، برای خودش سلسله اقطاب میسازد و آن را بالاخره به اقطاب گذشته متصل میکند.
خشونت و رفتار نامتعادل بر خلاف ادعای صوفیگری است
چرا با اینکه این فرقه ادعای عرفان و معنویت دارد، پیروان آن دست به اقدامات خشونتآمیز میزنند؟
تمام فرقههای صوفیه دم از عرفان و معنویت میزنند. طبعاً این عنوان اقتضا میکند که پیروان فرقههای صوفیه باید ملتزم به مبانی عرفان بوده و از هر کاری که با منش عرفان و تصوف منافات داشته باشد، اجتناب کنند. یکی از اموری که با مبانی عرفان و تصوف منافات دارد، اعمال و رفتار خشونتآمیز است. همانگونه که صوفیه نباید هیچ دلبستگیای به مال دنیا داشته باشد، اما بر خلاف این مبنا فلسفه وجودی این فرقهها درآمدزایی و پرداختن به مسائل دنیایی و سیاسی است. خشونت و رفتار نامتعادل ناشی از همین خصیصه است که در هر کسی ممکن است وجود داشته باشد.
پرداختن به امور معنوی نیاز به ساختن فرقه ندارد / دنیاطلبی از سوی اقطاب دنبال میشود
دیده میشود که اعضای این فرقه در فواصل کوتاه و در موقعیتهای مکانی متفاوت در صدد جلب توجه هستند و دست به اقدامات خشونتآمیزی میزنند که نمونهاش را درست یک سال قبل شاهد بودیم.
البته پیروان همه فرقههای صوفیه مانند گروههای سیاسی برای جذب و یارگیری کارهایی را انجام میدهند که دیگران را به سوی خود جلب کنند. در حالی که پرداختن به امور معنوی نه نیاز به ساختن فرقه و طریقت دارد و نه محتاج یارگیری است. یک صوفی عارف باید با همه انسانها رابطه مساوی و همسان داشته باشد. این رفتارهای عجیب و غریب صوفیه که برای جلب توجه انجام میگیرد، حاکی از مشی سیاسی و دنیاطلبی آنان است.
نکته جالب اینکه هنوز آنها به مظلومنمایی در غائله سال گذشته منطقه پاسداران میپردازند.
غائله خیابان پاسداران، یک حادثه کاملاً سیاسی بود که از سوی صوفیه گنابادی اتفاق افتاد. این مظلومنماییهای آنان با هدف جلب توجه سازمانهای بینالمللی و قدرتهای غربی انجام گرفت تا هم خواسته باشند نظام جمهوری اسلامی را در انظار آنان زیر سؤال برده و هم خودشان را با قدرت آنان تبرئه کنند. اما شگرد آنان هیچ نتیجهای به نفع آنان نداد. بلکه موقعیت خودشان را تضعیف و ماهیتشان را برای جامعه مسلمان ایران آشکارتر کردند.
شاهد بازی در تصوف
۱-شاهد در لغت و اصطلاح
لغت شاهد به معنای مشاهده کننده است. شاهد از (ش ه د)گرفته شده است که به معنای حضور و آگاهی است.
شاهد در اصطلاح صوفیه به جوان نورس زیبا که هنوز پشت لب سیاه نکرده باشد و در اصطلاح قدما صوفیه «امرد» گفته میشود.
اوحد الدین کرمانی میگوید:
بی آب بود سماع کان بی ساز است
آتش در زن به هر کجا غماز است
باد است سماعی که در او شاهد نیست
خاکش به سر هر که نه شاهد باز است1⃣
۲-علت ورود صوفیه به مقوله شاهد بازی
علت اصلی شاهد بازی صوفیه،ترک کردن ازدواج و همنشینی با نوجوانان بوده است بعضی از صوفیه به سبب ترک تأهل و یا به
جهت مصاحبت با نوجوانان متهم به شاهد بازی بودند البته این صحبت نوجوانان که از قدیم در مجالس صوفیه و خانقاه هاشان تردد داشتند از آفات صوفیه به شمار می آمد حتی بعضی از مشایخ منسوب به شاهد بازی شدند ابوحلمان بنابر مشهور در پیش خوبرویان سجده می کرد، اوحدالدین کرمانی با شاهدان سروسری داشت و در غلبه ی وجد سینه بر سینه هاشان می نهاد حکایت او با پسر خلیفه مشهور است و گفته می شود شمس تبریزی در این بابها بر وی اعتراض لطیفی کرد
فخرالدین عراقی در دنبال قلندر پسری خوبرو از عراق به هند افتاد»2⃣
📚منابع:
1⃣دیوان رباعیات اوحد الدین کرمانی ص۲۷۴/اوحد الدین کرمانی/ناشر: انتشارات سروش/چاپ اول تهران۱۳۶۶
2⃣ارزش میراث صوفیه ص۱۵۴-۱۵۵/عبدالحسین زرین کوب/ناشر: انتشارات امیرکبیر۱۳۷۸
#عرفان_تصوف
#صوفیه_کلهم_مخالفونا
#شاهد_بازی
@sonnat_voice
کانال صفیر شیطان.مقاله نقد تصوف و صوفیه در کلام اهل بیت علیهم السلام و عالمان متقدم شیعه.pdf
1.02M
📄 مقاله نقد تصوف و صوفیه در کلام اهل بیت علیهم السلام و عالمان متقدم شیعه
✍ مولف: دکتر محمد علی صابری
🔹 تعداد صفحات: ۳۹
🔸 زبان: فارسی
🆔 @safiresheytan🕸
📝 #تحلیل
💬 براندازی اسلام با شعار وحدت وجود
🖌به قلم علامه #مرتضی_رضوی
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
🚨از زمان #حسن_بصري و #ابوهاشم_كوفي تا حوالي سال ۱۲۰ هجري هيچ صوفي صريحاً به #وحدت_وجود معتقد نبود. صوفيان اين دوره تقريباً همگي از مردمان عرب زبان با تبار عربي (غير از حسن بصري كه تبار به مسيحيان غير عرب مي رساند)، بودند. اين دوره را بايد #دوره_اول_تصوف_عربي ناميد و پس از محي الدين را #دوره_دوم_تصوف_عربي.
☯ از حوالي سال ۱۲۰ سيل جريان انتقال جوكيات هندي، عقايد برهمائي ، بودائي و هندوئي از ناحيه #خراسان_بزرگ به ممالك اسلامي شروع شد و روز به روز «وحدت وجود» به زبان ها افتاد. حدود يك قرن طول كشيد كه گوش ها و روح اجتماعي به آن عادت كند و ابراز اين باور خلاف واقعيت، نشان از ديوانگي تلقي نشود.
#بايزيد_بسطامي (ف ۲۶۱) فرازترين بلندگوي آن شد، در زمان #جنيد_بغدادي (ف ۲۹۸) يكي از باورهاي پر نفوذ در جامعه سنيان گشت و اصطلاح بي معني «شرك در وجود» ساخته شد و رواج يافت.
❌#همه_چيز_خدائي در مقابل #تك_خدائي به سرعت پيش رفت و «توحيد» كه صيغه مصدر از باب تفعيل است به معني «يكي كردن همه اشياء هستي » معني شد. يعني درست نقيض معنائي كه از مبعث پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تا سال ۱۲۰ هجري به كار رفته بود.♨️
❇️ بدين ترتيب لفظ #توحيد در جامعه عيني و تاريخي مسلمانان به دو كاربرد كاملاً متضاد به كار رفته است:
1⃣ توحيد: يكي دانستن خدا در اعتقاد، و نفي الوهيت از هر چيز غير از خدا.
لفظ «متعدي » توحيد، در اين كاربرد، «يكي كردن خدا در اعتقاد» است. نه يكی كردن وجود خارجي.
2⃣ توحيد: يكي كردن خدا در عينيت و عرصه وجود خارجي.
❇️و « #شرك» در مقابل دو كاربرد بالا، به شرح زير مي شود:
1⃣ شرك: چيزي يا كسي را در الوهيت شريك خدا دانستن.
2⃣ شرك: چيزي يا كسي را در «وجود» شريك خدا كردن.
🔹صوفيان به شدت شعار #شرك_در_وجود را در مقابل #شرك_در_الوهيت، تبليغ كردند. آن تنفّر شديدي كه مسلمانان نسبت به چيزي به نام «شرك» داشتند وادارشان مي كرد از هر چيز، هر مفهوم، هر بو و رائحه شرك گرچه وهمي و خيالي باشد پرهيز كرده و دوري بجويند. وقتي كه صوفيان چيزي به نام «شرك در وجود» را مطرح كردند، مردم به حرف شان حساس شده وسخن شان را استماع كردند.
🔸حقيقتاً مردم نمي توانستند ميان صوفيان و عالمان (اهل فكر به معني عام) داوري كنند كه آيا آن شرك است يا اين. يا: توحيد اين است يا آن. همان طور كه در مقاله «حديث سلسلة الذهب» از مقالات مقدماتي به شرح رفت امام رضا(علیه السلام) به حمايت و پاسداري از (لا اله الا الله) برخاست و آن ماجراي عظيم را به وجود آورد تا براي همگان روشن شود؛
⚠️ آن چه صوفيان مي گويند «تجميع» است نه توحيد، كه همه چيز را جمع كرده يك جا خدا مي نامند كه هم شرك در وجود است و هم شرك در الوهيت.💯
🤔صوفيان مي گفتند: شما مي گوئيد هم خدا وجود دارد و هم مخلوق، اين شرك در وجود است‼️
✍پاسخ: هميشه اشتباه بنيادين #ارسطوئيان و #صوفيان، «اصالت دادن به ذهنيات» بوده و هست كه نتيجه اش سلب واقعيت از واقعيات، است.
☑️ «وجود» فقط يك «مفهوم محض» است مفهوم صرفاً ذهني.
... از جمله چيزهائي كه در خارج از ذهن و در عالم واقع، وجود ندارد خود همين «وجود» است [مفهوم] وجود در خارج وجود ندارد و عدم است، درست مانند «عدم» كه در ذهن قابل فرض است اما در خارج، عدم، عدم است. وجود و عدم، در ذهن متناقض اند اما در خارج «مساوي هم» هستند و هر دو «عدم»اند.
☑️وجود، مفهومي است كه ذهن آن را از موجودات خارجي انتزاع كرده و در خود جاي مي دهد و نقيض آن را عدم مي نامد. نه وجود در خارج از ذهن وجود دارد و نه عدم. آن چه در خارج وجود دارد «موجود» است نه وجود.
بلي درست است «مفهوم ذهني وجود يك مفهوم واحد است» همان طور كه «مفهوم عدم يك مفهوم واحد است» و دو نوع يا دو جور عدم نداريم اما وجودهاي خارجي كه «موجود» هستند كثيراند.
نتيجه: آن شرك در وجود كه ارسطوئيان صدرائي #صوفيان_مدرن آن را چماق كرده اند، خيالي بيش نيست و در واقعيت خارجي شرك_در_عدم است نه #شرك_در_وجود.
💠🔅💠🔅💠🔅💠
✴️#تصوف با عَلَم كردن شعار موهوم "شرك در وجود" مي رفت بنيان اسلام را بر كند و اگر به اين سير ادامه مي داد همه ممالك اسلام را به دين #جوكيان_هندي معتقد مي كرد و الغاي اسلام و قرآن را رسماً اعلام مي كرد و اساساً #زردشتيان_ايراني، تصوف را براي همين هدف با يك #برنامه_استراتژيك دراز مدت، وارد جامعه مسلمانان كرده بودند كه امام رضا(علیه السلام) آن ضربه كاري را بر اين جريان وارد كرد. تصوف پس از اين ضربه به احتضار افتاده بود كه با گذشت زمان از نو جان گرفت ليكن هرگز نتوانست براندازي اسلام را مثل سابق، هدف بگيرد و قانع شد كه به اصطلاح «قرائت ويژه اي از اسلام» باشد.
-------------
📚 مجله نورالصادق شماره ۲۵
🆔 @safiresheytan 🕸
🔴 #دیدگاهای_مراجع_تقلید درمورد #صوفیه
♦️حضرت آیتالله العظمی #خامنهای: شرکت کردن در مجالس صوفیه و انجام اعمال و گفتن اذکار آنان و حضور در خانقاه آنها جایز نیست و کسانی که اوامر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه معتقدند چه بهتر است که اسم جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشد.
♦️حضرت آیتالله العظمی #گلپایگانی: مجالست با فرقههای ضاله حرام است و شرکت در مجالس آنها حرام است توضیح اینکه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوین اسلامی مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غیره باشد حرام است و هر چیزی که تقویت آنها به حساب آید حرام است.
♦️حضرت آیتالله العظمی #مکارم_شیرازی: تمامی فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و شرکت در فعالیتهای آنان و کمک به اهدافشان جایز نیست. تمام فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از مراکز آنان تعطیل شد. مسئولین محترم هم نباید اجازه تاسیس یا تعمیر خانقاه تحت هر اسم و عنوانی به آنها بدهند.
♦️حضرت آیت الله العظمی #سیستانی: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور کردن مردم از آنها لازم است
♦️حضرت آیتالعظمی #فاضل_لنکرانی: معبد مسلمان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر بر این باشد که گمان کند آنجا خصوصیت و شرافتی بر سایر امکنه دارد صحیح نیست بلکه اگر به این عنوان بروند که آنجا شرعا پایگاه ذکر و مدح و منقبت است حرام میباشد. لذا بر عموم مسلمانان است که برای امور عبادی،مذهبی و اعیاد موالید ائمه در مساجد اجتماع کنند که «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله» و شما هم در مقابله با این حرکت طبق شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر عمل کنید.
♦️حضرت آیتالله العظمی #بهجت: هر عنوانی که سبب تشکیل حزب و گروهی شود که مولد فرقهای از 72 فرقه شود باطل است و تاسیس و ترویج آن جایز نیست.تاسیس و ترویج اماکن و مجالس فرقههای صوفیه کاملا جایز نیست و نهی از منکر و جلوگیری آنها با احراز شرایط امر به معروف وبرهمگان واجب است.
♦️حضرت آیتآلله العظمی #نوری_همدانی: شرکت در مجالس ذکرو دعای فرقههای صوفیه و کمک مادی و معنوی در ساخت و عمران اماکن آنها همچون خانقاه و حسینه و نامهالیی از این قبیل که ویژه عبادت این فرقه ساخته میشود جایز نیست.
♦️حضرت آیتالله العظمی سید شهاب الدین #مرعشی نجفی در صفحه 183 از تعلیقات جلد اول احقاق الحق مینویسد: حقیقتاً مصیبت صوفیه بر علیه اسلام در نزد من از بزرگترین مصیبتاست که ارکان اسلام بواسطه این مصیبت منهدم و بنیان اسلام از هم پاشیده وامصیبتا از این همه غفلت و سکوت مردم.
♦️علامه سید محمد حسین #طباطبایی رحمت الله علیه : این گروه صوفیه طریقت را در مقابل شریعت قرار دادهاند در حالی که طریقت هرگز نمیتواند در مقابل شریعت قرار گیرد
🌍 @sofinetgonabad
اولین صوفی
https://eitaa.com/sofinetgonabad/56
تصوف چیست
https://eitaa.com/sofinetgonabad/57
سه انحراف صوفیه
https://eitaa.com/sofinetgonabad/58
نظرات صوفیه
https://eitaa.com/sofinetgonabad/9
نحوه شکل گیری
https://eitaa.com/sofinetgonabad/11
ظواهر شریعت
https://eitaa.com/sofinetgonabad/12
امام زمان
https://eitaa.com/sofinetgonabad/13
تصوف در ایران
https://eitaa.com/sofinetgonabad/14
طریقت
https://eitaa.com/sofinetgonabad/15
مقام قطب
https://eitaa.com/sofinetgonabad/16
خشونت
https://eitaa.com/sofinetgonabad/18
شاهدبازی
https://eitaa.com/sofinetgonabad/22
شعار وحدت
https://eitaa.com/sofinetgonabad/24
نظر مراجع
https://eitaa.com/sofinetgonabad/26
امام هادی علیه السلام وتصوف
https://eitaa.com/sofinetgonabad/34
تصوف و سیاست
https://eitaa.com/sofinetgonabad/35
سکولاریزم ذهنی تصوف
https://eitaa.com/sofinetgonabad/37
شش انحراف صوفیه
https://eitaa.com/sofinetgonabad/40
حجیت خواب برای صوفیه
https://eitaa.com/sofinetgonabad/41
شهید عجمیان
https://eitaa.com/sofinetgonabad/80
چه انحرافاتی در «صوفیه» وجود دارد؟ (ذکر شش انحراف)
https://eitaa.com/sofinetgonabad/86
فرقههای صوفی در جهان اسلام
https://eitaa.com/sofinetgonabad/92
May 11
پیوند دراویش گنابادی با جریان اهلسنت مکی زاهدان!
🔹پایگاه خبری مفاز - پس از انتشار تصاویر زنان بیحجاب در مسجد اهلسنت مکی زاهدان، این بار انتشار تصویر ملاقات «محمداسماعیل صلاحی» قطب خود خوانده دراویش گنابادی با مولوی «عبدالحمید اسماعیلزهی» پرده دیگری از رفتار سیاسی جریان مکی را آشکار کرد.
🔹در حالی که سالها در دارالعلوم #اهلسنت مکی، اندیشه #صوفیه مذمت و گاه #تکفیر هم شده، همآوایی سران این دو جریان به ظاهر مخالف نشان میدهد که هدف مشترکی پیش روی آنان قرار دارد و این هدف چنان مهم است که میتوانند با یکدیگر به تقسیم نقش بپردازند.
🔺احتمالاً در آینده نشانههای بیشتری از این قرارداد همکاری پنهانی، جلوهگر خواهد شد.
✍️ شیخ فرهاد فتحی
eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبوبعلی شاه ، قطب صوفی های گنابادی؛
۱-من جانشین همه انبیاء الهی هستم
۲-هرکس میخواهد از آدم تا خاتم انبیاء
را ببینید، به چهره من نگاه کند!
معنویت با بوی حشیش؛صوفیه و معنویت دروغین
| Tasnim
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/12/10/1015182/%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D9%88%DB%8C-%D8%AD%D8%B4%DB%8C%D8%B4-%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تصویری عجیب از فرقه انحرافی دراویش در کردستان!
@sarbaz_enghelab313
🔴 #دیدگاهای_مراجع_تقلید درمورد #صوفیه
♦️حضرت آیتالله العظمی #خامنهای: شرکت کردن در مجالس صوفیه و انجام اعمال و گفتن اذکار آنان و حضور در خانقاه آنها جایز نیست و کسانی که اوامر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه معتقدند چه بهتر است که اسم جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشد.
♦️حضرت آیتالله العظمی #گلپایگانی: مجالست با فرقههای ضاله حرام است و شرکت در مجالس آنها حرام است توضیح اینکه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوین اسلامی مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غیره باشد حرام است و هر چیزی که تقویت آنها به حساب آید حرام است.
♦️حضرت آیتالله العظمی #مکارم_شیرازی: تمامی فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و شرکت در فعالیتهای آنان و کمک به اهدافشان جایز نیست. تمام فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از مراکز آنان تعطیل شد. مسئولین محترم هم نباید اجازه تاسیس یا تعمیر خانقاه تحت هر اسم و عنوانی به آنها بدهند.
♦️حضرت آیت الله العظمی #سیستانی: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور کردن مردم از آنها لازم است
♦️حضرت آیتالعظمی #فاضل_لنکرانی: معبد مسلمان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر بر این باشد که گمان کند آنجا خصوصیت و شرافتی بر سایر امکنه دارد صحیح نیست بلکه اگر به این عنوان بروند که آنجا شرعا پایگاه ذکر و مدح و منقبت است حرام میباشد. لذا بر عموم مسلمانان است که برای امور عبادی،مذهبی و اعیاد موالید ائمه در مساجد اجتماع کنند که «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله» و شما هم در مقابله با این حرکت طبق شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر عمل کنید.
♦️حضرت آیتالله العظمی #بهجت: هر عنوانی که سبب تشکیل حزب و گروهی شود که مولد فرقهای از 72 فرقه شود باطل است و تاسیس و ترویج آن جایز نیست.تاسیس و ترویج اماکن و مجالس فرقههای صوفیه کاملا جایز نیست و نهی از منکر و جلوگیری آنها با احراز شرایط امر به معروف وبرهمگان واجب است.
♦️حضرت آیتآلله العظمی #نوری_همدانی: شرکت در مجالس ذکرو دعای فرقههای صوفیه و کمک مادی و معنوی در ساخت و عمران اماکن آنها همچون خانقاه و حسینه و نامهالیی از این قبیل که ویژه عبادت این فرقه ساخته میشود جایز نیست.
♦️حضرت آیتالله العظمی سید شهاب الدین #مرعشی نجفی در صفحه 183 از تعلیقات جلد اول احقاق الحق مینویسد: حقیقتاً مصیبت صوفیه بر علیه اسلام در نزد من از بزرگترین مصیبتاست که ارکان اسلام بواسطه این مصیبت منهدم و بنیان اسلام از هم پاشیده وامصیبتا از این همه غفلت و سکوت مردم.
♦️علامه سید محمد حسین #طباطبایی رحمت الله علیه : این گروه صوفیه طریقت را در مقابل شریعت قرار دادهاند در حالی که طریقت هرگز نمیتواند در مقابل شریعت قرار گیرد
https://eitaa.com/sofinetgonabad
✅ویژه کسانی که سنگ #تصوف بر سینه میزنند
روزی امام #هادی(ع) با گروهی از یاران خود در مسجد مقدس پیامبر(ص) نشسته بودند.
🔺گروهی از صوفیه وارد مسجد النبی(ص) شدند و گوشه ای از مسجد را برگزیده، دور هم #حلقه زدند و با حالتی ویژه، مشغول تهلیل گردیدند. امام (ع) با دیدن اعمال فریب کارانه آنها، به یاران خود فرمودند:
🔻 "به این جماعت حیله گر و دو رو توجهی نکنید. اینان همنشینان #شیاطین و ویران کنندگان پایه های استوار دین اند. برای رسیدن به اهداف تن پرورانه و رفاه طلبانه خود، چهره ای زاهدانه از خود نشان می دهند و برای به دام انداختن مردم ساده دل، شب زنده داری می کنند.
🔺به راستی که اینان مدتی را به گرسنگی سرمی کنند تا برای زین کردن، استری بیابند. اینها لا اله الاّ اللّه نمی گویند، مگر اینکه مردم را #گول بزنند و کم نمی خورند، مگر اینکه بتوانند کاسه های بزرگ خود را پر سازند و دلهای ابلهان را به سوی خود جذب کنند. با مردم از دیدگاه و سلیقه خود درباره دوستی خدا سخن می گویند و آنان را رفته رفته و نهانی در چاه #گمراهی که خود کنده اند، می اندازند.
🔻همه این وردهایشان، سماع و کف زدنشان و ذکرهایی که می خوانند، آوازه خوانی است و جز #ابلهان و نابخردان، کسی از آنان پیروی نمی کند و به سوی آنان #گرایش نمی یابد.
🔺 هر کس به #دیدار آنها برود، چه در زمان زندگانی آنان و چه پس از مرگ آنها، گویی به زیارت #شیطان و همه بت پرستان رفته است و هر کس هم به آنان کمک کند، مانند این است که به پلیدانی چون یزید و معاویه و ابوسفیان یاری رسانده است."
🔺وقتی سخنان امام (ع) به اینجا رسید، یکی از حاضران با انگیزه ای که امام (ع) از آن آگاهی داشت، پرسشی مطرح کرد که سبب ناراحتی ایشان شد. او پرسید: "آیا این گفته ها در حالی است که آنان به حقوق شما اقرار داشته باشند؟"
🔻امام (ع) با تندی به او نگریست و فرمود: "دست بردار از این پرسش! بدان که هر کس به حقوق ما اعتراف داشته باشد، هرگز این چنین مشمول #نفرین و طعن و لعن ما نمی شود. آنان که این اعمال را انجام می دهند و به حقوق ما نیز اعتراف دارند، پست ترین طایفه صوفیان اند؛ چرا که #تمامی صوفیان با ما #مخالف اند و راهشان نیز از ما جداست.
آنها یهودیان و نصرانیان امت اسلام اند. همین ها هستند که سعی در خاموش کردن نور الهی دارند؛ ولی خداوند نورش را بر همگان به طور کامل خواهد تاباند، هر چند که کافران ناخشنود باشند."
این روایت در دهها کتاب از منابع معتبرنقل شده است
@a_fatemi24
https://eitaa.com/fatemi222/2284
تصوف از نظر سیاسی قائل به خلافت بلافصل امام علی(ع) نیست
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با بیان روایتی از امام حسن عسکری(ع)، اظهار کرد: بنابر این روایات ابوهاشم کوفی مؤسس تصوف شخصی فاسدالعقیده بوده است و مذهب تصوف را بدعت گذاری کرده است، صوفیان با امام صادق(ع) اختلافات بسیاری داشتهاند، این اختلافات ریشه در مباحثی نظیر شیعه و سنی نبوده است بلکه آنها امام علی(ع) قطب الأقطاب میدانستند و در حقیقت هم سنی و هم شیعه بودهاند، اهل سنت به لحاظ سیاسی ابوبکر را خلیفه اول میدانستند اما به لحاظ عرفانی و معنوی قائل به خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) بودند، قریب به اتفاق صوفیان ایشان را خلیفه بلافصل پیامبر اکرم(ص) میدانند.
حجت الاسلام والمسلمین خسرو پناه سبک زندگی را علت اصلی مخالفت صوفیان با امام صادق(ع) عنوان کرد و گفت: امام صادق(ع) لباس مرتب و بی وصله پینه میپوشید که صوفیان آن را لباس فاخر میدانستند، ایشان اهل کشاورزی کردن بود در صورتی که تصوف معتقد بودند این فعالتیهای ایشان مخالف زندگی امام علی(ع) و دستورات ایشان بوده است، امام صادق(ع) این اعتقادات تصوف را خلاف عقل و روایات میدانستند و بر لزوم کار و تلاش و زحمت کشیدن برای تأمین معاش زندگی خود و خانواده تأکید داشتند.
وی با اعتقاد بر اینکه تصوف در قرن دوم یک تصوف اجتماعی و سبک زندگی بدون داشتن مباحث عرفانی و نظری بوده است، عنوان کرد: ائمه معصومین(ع) این دیدگاههای تصوف را قبول نداشتند. حسن بصری که به نوعی پدربزرگ جریان تصوف محسوب میشود و تصوف بسیار تحت تأثیر او است متوفای 100 قمری است و تا امام محمد باقر(ع) را درک کرده است، اما هرگز در جنگها و فعالیتهای دوران اهل بیت(ع) حضور نداشته است و نام و نشانی در دفاع از اهل بیت(ع) از او نیست، مسلمانی که گوشه عزلت بگیرد و نیاز عصر و دوران خود را تشخیص ندهد و نداند در چه دورانی زندگی میکند به درد نمیخورد.
گروههایی که میگویند کاری به سیاست ندارند عمله سیاستمداران فاسد میشوند
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با تأکید بر لزوم حضور مسلمانان و اندیشمندان مسلمان در مسائل اجتماعی و موضوعات مربوط به جامعه اسلامی و جهان اسلام، تصریح کرد: قطبهای تصوف میگویند کار ما سلوک و طریقت است و کاری به شریعت و مباحث سیاسی نداریم و تنها توصیههای طریقتی به پیروان خود داریم، ائمه معصومین(ع) با همین نگاه و روش و منش تصوف مخالف بودند.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه خاطرنشان کرد: معمولا گروهها و فرقههایی که میگویند کاری به سیاست ندارند معمولا عمله سیاستمداران فاسد هستند، همه فرقههای صوفی کشور بدون استثناء معتقد هستند که نباید کاری به سیاست داشت، آنها مانع فعالیت سیاسی اجتماعی پیروان خود نیستند اما مشوق هم نخواهند بود و عملا کاری به سیاست ندارند، عمدتا ولی مورد سوئ استفاده دیگران واقع میشوند و گاهی سازمانهای جاسوسی برای استفاده از آنها وارد عمل میشوند.
وی با اشاره به فعالیت سیاسی برخی فرقههای صوفیه نظیر سربداران، اظهار کرد: صفویه نیز از صوفیانی بودند که حکومت تشکیل دادند اما تحقیقا تصوف میانهای با سیاست و فعالیتهای سیاسی نداشتند و علت اصلی مخالفت ائمه معصومین(ع) با آنها به همین دلیل بوده است، اگرچه صوفیان عمدتا انس و الفتی با اهل بیت(ع) دارند، به عنوان مثال پس از امیرالمؤمنین(ع) امام حسین(ع) را به عنوان قطب خود معرفی میکنند، تا امام صادق(ع) برای صوفیه جذابیت داشتند و اغلب پس از ایشان را نام نمیبرند، برخی از آنها معتقد به مهدویت هستند.
تصوف دارای سکولاریزم ذهنی و اعتقادی است
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با بیان اینکه برخی از صوفیان نظیر عزالدین کاشانی که از منظر سیاسی سنی بودند در مباحث خود رجوع به روایات اهل بیت(ع) میداده است، افزود: روح تصوف چون سبک زندگی زاهدانه بوده است و سلوک معنوی را تنها مورد توجه داشته است سیاست را مورد توجه قرار نمیداده است به همین دلیل برای آنها خلافت امام علی(ع) و ابوبکر فرقی نداشته است اما در سلوک معنوی خود قائل به ولایت ایشان پس از پیامبر اکرم(ص) هستند، در حقیقت یک سکولاریزم ذهنی و اعتقادی دارند مبنی بر اینکه یا باید به دنبال معنویت بود و یا به دنبال سیاست و این دو باهم جمع نخواهند شد.
وی خاطرنشان کرد: اصطلاح شاه یک اصطلاح تصوفی و وصفی طریقتی است، در تصوف این وصف با سیاست پیوند خورد اما نادرشاه با متأخر قرار دادن این وصف پس از اسم خود آنها صرفا سیاسی کرد و وجه تصوفی آن را کنار زد.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه واژه تصوف را همانند عرفان دانست و تصریح کرد: واژه عرفان در قرن چهارم شکل گرفته است، بعد اما عرفان و تصوف باهم پیش رفتند، این دو متعدد مترادف به کار رفتند اگرچه برخی این دو را جدای از هم میدانند، نخستین کسی که تصوف را متصف به خود نمیداند و تنها خود راعارف میدانند آیت الله سید علی قاضی است.
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، فلسفه تشکیل خانقاه را تبلیغ و تعلیم اسلام غیر از معتزله و اشاعره تبیین کرد و گفت: لازم بود که این مراحل زهد و طریقت تصوف به درستی به صورت کلاسیک تبیین شود که کتابهایی نظیر منازل السائلین از سوی خواجه عبدالله انصاری در این راستا نگارش شده است که این کتاب جزء کتب مرجع تصوف است.
ائمه اطهار (ع) را ميتوان اولين مخالفان تصوف دانست. براي نمونه به برخي از اين احاديث و روايات توجه ميكنيم:
امام رضا (ع) فرمود: «كسي كه به نزد او نامي از صوفيه برده شود و نسبت به آنها ابراز تنفر و مخالفت نكند، از ما نيست و كسي كه آنان را انكار نمايد چنان است كه در ركاب پيامبر (ص) با كفار جهاد كرده است.»
مردي از اصحاب ما به امام صادق (ع) عرض كرد: در زمان ما دستهاي پيدا شدهاند كه به آنها صوفيه گفته ميشود. شما درباره آنها چه ميفرماييد؟
امام (ع) فرمود: «آنان دشمنان ما هستند. هر كس به سوي آنها اظهار تمايل كند، از آنها محسوب ميشود و با آنها محشور. زود است كه عدهاي از مدعيان دوستي ما اهلبيت نسبت به آنها تمايل خواهند نمود و خود را تشبيه به آنها كرده و به نام و لقب آنها ملقب خواهند شد و گفتههاي آنان را تأويل و توجيه خواهند كرد.
آگاه باش، هر كس به آنها تمايل نمايد، از ما نيست و من از او بيزارم و هر كس نسبت به آنان ابراز مخالفت و انكار و آنها را رد نمايد، مانند كسي است كه پيش روي پيامبر (ص) با كفار جهاد كرده باشد.»
انحرافات «صوفیه»
پرسش : چه انحرافاتی در «صوفیه» وجود دارد؟
پاسخ اجمالی:
«صوفیه» بدعتهای زیادی در دین ایجاد کرده اند که بخشی از آنها عبارت است از:
1. چون خود را اهل طريقت مى پندارند، اعتناى چندانى به مسائل شرعى ندارند.
2. گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت اند.
3. «مرشد» خود را واجب الاطاعه شمرده و كرامات دروغين زيادى براى او قائلند.
5. بسيارى از آنها هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى پندارند.
6. از مهمترين انحرافات آنها این است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى دانند و بت پرستى را نيز نوعى خداپرستى به حساب مى آورند.
پاسخ تفصیلی:
عموم فِرَق صوفيه هم در مسائل عقيدتى و هم در مسائل فقهى و اخلاقى داراى انحرافاتى هستند كه به چند قسمت آن در اينجا اشاره مى كنيم:
1. چون خود را اهل طريقت مى پندارند طريقتى كه در مسير حقيقت است و احكام شريعت را مقدمه اى براى وصول به طريقت و حقيقت مى شمرند اعتناى چندانى به مسائل شرعى ندارند و در بسيارى از موارد با اعذار و بهانه هايى آنها را كنار مى گذارند.
2. غالباً گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت اند و به كمك آن خواسته هاى خود را بر كتاب و سنّت تحميل مى كنند و براى ارتكاب بعضى از گناهان به پيروان خود چراغ سبز نشان مى دهند.
3. «قطب» و «مرشد» خود را واجب الاطاعه مى شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى انجامد و «قطب» و «مرشد» خود را همچون معبودى مى پرستند.
4. بدعتهاى زيادى در دين به وجود آورده اند و هر فرقه اى از آنها براى خود بدعتى دارد؛ از انواع مجالس ذكر و ورد گرفته تا برنامه هاى ديگر. به همين دليل كمتر در مساجد اسلامى حضور مى يابند و كانون عبادتى به نام «خانقاه» براى خود درست كرده اند تا براى انجام برنامه هاى خود آزاد باشند.
5. بسيارى از آنها معتقد به «پلوراليسم» هستند و هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى پندارند و متاع كفر و دين را بى مشترى نمى دانند.
6. از مهمترين انحرافات آنها، اعتقاد به وحدت وجود به معناى وحدت موجود است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى دانند و به همين دليل بت پرستى را نيز نوعى خداپرستى به حساب مى آورند، مشروط بر اينكه خدا را در همان بت محدود نكنند. كتابهاى زيادى از سوى جمعى از علما و محقّقان در مورد انحرافات آنها نوشته شده است و آنچه در بالا آمد اشاره اى بيش نبود.(1)،(2)
پی نوشت:
(1). براى توضيح بيشتر مى توانيد به كتاب «جلوه حق، بحثى پيرامون صوفيگرى در گذشته و حال»، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان، قم، 1384 شمسی، چاپ: سوم؛ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، مطهرى، مرتضی، صدرا، تهران، چاپ: 1383 ش، چاپ چهارم، ج، 22، ص 523؛ منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله و حسن زاده آملىٍ، حسن و كمره اى، محمد باقر، محقق / مصحح: ميانجى، ابراهيم، مكتبة الإسلامية، تهران، 1400 ق، چاپ چهارم، ج 13، ص 132 به بعد، مراجعه كنيد.
(2). پيام امام امير المومنين(عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1386 ش، چاپ اول، ج 8، ص 133.
http://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&mid=415146&catid=-2