حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی آیتالله آقای حسنزاده آملی را تسلیت گفتند.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسنزادهی آملی رحمةاللهعلیه را دریافت کردم. این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأمان دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد.
نوشتهها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود انشاءالله. اینجانب به همهی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۴ مهر ۱۴۰۰
@sokhanerfan
♦خاکسپاری پیکر علامه حسنزاده آملی در زادگاهش
حجت الاسلام سیدجلیل مرتضوی امام جمعه شهرستان آمل:
🔹پیکر مطهر علامه حسن زاده آملی بنا به وصیت علامه و اعلام رسمی خانواده ایشان، در زادگاهش روستای "ایرا" از توابع بخش لاریجان به خاک سپرده خواهد شد.
🔹مراسم تشییع پیکرعلامه حسن زاده آملی روز دوشنبه پنجم مهرماه مصادف با روز اربعین حسینی در میدان بزرگ ۱۷شهریور آمل همراه با برگزاری مراسم زیارت عاشورا برگزار خواهد شد.
@sokhanerfan
💠 پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال علامه حسن زاده آملی
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون
▪️ ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی را به محضر مبارک حضرت بقیة الله «ارواح من سواه فداه» و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و همه شاگردان و دست پروردگان آن حکیم راحل و عموم مردم بزرگ و بزرگوار آمل و بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم.
▫️ حکیم و عارف کم نظیر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی جامع عقل نظر و عقل عمل بود؛ هم در مسائل علمی از چهار راه استفاده کرد، هم در مسائل عملی از چهار راه بهره برد؛ راه هایی که انسان می تواند از آن راه ها به فیض علمی برسد چهارتاست و راه های عملی که می تواند از آن راه های عملی به فوز الهی بار یابد چهارتاست.
▫️ خدای سبحان از دو راه به بنده اش #فیض_علمی و #فوز_عملی می رساند : یکی به وسیله رهبران الهی، یکی بلاواسطه؛ هم به واسطه رهبران الهی کتاب و حکمت را تعلیم می کند و هم بر اساس «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ»، «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» و مانند آن، بلاواسطه فیض علمی را القاء می کند؛ اگر کسی بخواهد با خدا راز و نیاز کند و ارتباطی برقرار کند، آن نیز دو را ه دارد: یا با توسل به انبیا و اولیا و رهبران الهی است یا بلاواسطه است؛ انسان می تواند بدون واسطه بگوید یا الله، با واسطه هم می تواند بگوید یا الله. اگر کسی خواست با خدا رابطه برقرار کند چه فیض علمی و چه فوز عملی، دو راه دارد یکی مع الواسطه، یکی بی واسطه و اگر کسی خواست فیضی از خدا و فوزی از خدا، علماً و عملاً به او برسد، آن هم دو راه دارد، گاهی بلا واسطه فیض الهی می رسد گاهی مع الواسطه. این بلاواسطه، در علوم عقلی اثباتش آسان نیست؛ ولی در عرفان کاملا محقق است و حکیم و عارف گران سنگی مثل #آیت_الله_حسن_زاده_آملی ، هم راه عقل را هم راه #شهود را به خوبی پیمود و توانست از این چهار راه، هم حرف خودش را به خدا برساند، هم فیض و فوز خدا را دریافت کند.
▫️ زندگی #سراسر_فخر این حکیم الهی در آن اربعین گیری های او، در آن روزه های متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزی های ممتد او، در آن ناله ها و گریه های او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید» گذشت. از این کارها زیاد داشت، از این ناله ها زیاد داشت، از این گریه ها زیاد داشت، از این شب زنده داری ها زیاد داشت، از این تعلیم و تربیت های خالصانه زیاد داشت؛ شاگردانی تربیت کرد که هم اکنون به فیض الهی از اساتید سرآمد حوزه ها هستند و موفق¬ اند و کتاب های گراسنگی چه کتاب های درسی، چه کتاب های مرجعی، یا تالیف کرد یا تصنیف کرد یا تحقیق کرد و آثار گذشتگان را احیا کرد. هم در #عرفان، هم در #فلسفه، هم در #نجوم، هم در #ریاضیات، هم در #تفسیر، هم در حدیث، انسان جامعی شد که توانست انسان هایی تربیت کند، توانست آثاری به یادگار بگذارد، شاگردانی تربیت کند و دوستانی را بپروراند که از محضر او فیض و از مکتب او فوز، از بنان او فیض و از بیان او فوز دریافت کنند؛ لذا ارتحال آن بزرگوار بسیار غمبار است.
▫️ امیدوارم ذات اقدس الهی به عنوان عطیه ای الهی، این سانحه و این سوگ سنگین را بر همگان آسان کند که بتوانند تحمل کنند و این بار سنگین را بکشند، روح پرفتوح آن #حکیم_الهی، آن منجم، آن ریاضیدان، آن عارف، آن فقیه، آن مفسر و آن محدث را با انبیای الهی محشور کند و صبر جمیل به عموم بازماندگان، شاگردان، کسانی که از کتاب های او فیضی بردند و می برند و از محضر و مکتبشان استفاده کرده اند، خصوصاً مردم بزرگ و بزرگوار آمل که متاسفانه وضع حالم مساعد نیست که در مراسم تشییع و در مراسم بزرگداشت این حکیم در کنار آنها شرکت کنم، عنایت فرماید. به طایفه محترم ایشان به دوستان ایشان به شاگردان ایشان و به بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم، علوّ منزلت آن حکیم راحل را از خدا مسئلت می کنم و صبر جمیل و اجر جزیل عموم بازماندگان را از ذات اقدس الهی مسئلت می کنم؛ امیدواریم خدای سبحان حشرشان را با انبیا و اولیا قرار بدهد و دل های داغدیده ها را تسلی بخشد.
غفر الله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
جوادی آملی
1400/07/04
@sokhanerfan
🌸 علامه در محضر علامه - 1
علامه حسن زاده آملی، جامع عقل نظر و عقل عمل بود. ایشان در تحصیل، تحقیق، تالیف، تصنیف، تصحیح، تدریس، ریاضت و عرفان عملی از جهاتی بی نظیر و نادر دوران بود. فرمود: الهی جان به لب رسید تا جام به لب رسید.
تنها به عنوان نمونه: کتب و دروسی که در خدمت علامه شعرانی تحصیل کرده اند:
علامه حسن زاده آملی (قدس سره) می نویسد:
بعد از آن چندين سال در مدرسه مبارك مروى به سر بردم تا به ارشاد جناب آيت اللّه حاج شيخ محمد تقى آملى قدس سرّه به محضر مبارك علامه حاج ميرزا ابو الحسن شعرانى - اعلى اللّه تعالى مقاماته- آشنا شدم و آن بزرگوار چون پدر مهربان ساليانى دراز در كنف عنايتش همّ خويش را به تربيت و تعليم اينجانب مصروف داشت و از فنونى چند درى به روى اين ناچيز بگشود:
از منقول تمام مكاسب و رسائل شيخ انصارى (قده) و جلدين كفايه آخوند خراسانى (قده) و پس از آن كتاب طهارت و كتابهاى صلوة و خمس و زكوة و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالى محققانه.
از معقول اكثر شرح خواجه طوسى قدس سره بر اشارات ابن سينا قدس سره و اكثر اسفار ملّاصدرا قدس سره و كتاب نفس و حيوان و نبات و تشريح شفاى شيخ رئيس كه از كتاب نفس تا آخر طبيعيات شفاء است.
از تفسير تمام دوره تفسير مجمع البيان طبرسى از بدو تا ختم آن.
از كتب قرائت و تجويد: شرح شاطبيه.
از كتب رياضى و هيئت و نجوم: فارسى هيئت قوشجى، و شرح چغمينى قاضىزاده رومى، و اصول اقليدس و اكرمانالاؤوس به تحرير خواجه طوسى، و شرح علامه خفرى بر تذكره خواجه، و از اول تا آخر زيج بهادرى، و مجسطى بطليموس به تحرير خواجه طوسى، و عمل بربع مجيّب و اسطرلاب.
از كتب رجال و درايه: دوره جلدين جامع الرواة اردبيلى و درايه فارسى كه از مؤلفات خود آنجناب است.
از كتب طب: قانونچه چغمينى و تشريح كليات قانون شيخ رئيس بوعلى سينا و قسمت اعظم شرح نفيس بن عوض مشهور بشرح اسباب.
💢سخن عرفان
@sokhanerfan
🔹علامه در محضر علامه - 2
علامه حسن زاده می نویسد:
در آن سنوات استاد آيت اللّه حاج ميرزا ابو الحسن رفيعى قزوينى- قدّس سرّه- از قزوين- به تهران تشريففرما شدند و اقامت فرمودند كه به هدايت جناب استاد شعرانى به حضور شريفش تشرّف يافتم و چند سال در محضر مباركش نيز به تحصيل علوم نقلى و عقلى و عرفانى از اسفار صدر اعاظم فلاسفه و شرح علامه فنارى بر مصباح الانس صدر الدين قونوى، و خارج فقه و اصول مشتغل بودم. آن عالم ربّانى بر اين بنده ناچيز عنايات و توجّهات خاصّى مبذول داشت.
و نيز از محضر مبارك حكيم الهى و عارف ربّانى استاد ميرزا مهدى الهى قمشهاى- رضوان اللّه تعالى عليه- تمام حكمت منظومه متأله سبزوارى و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شيخ رئيس را تلمذ نمودهام و نيز در مجلس تفسير قرآن آنجناب خوشهچين بودهام. و آنجناب به من فرمودند وقتى به الحاح و ابرام شما خواستم درس منظومه را قبول و شروع كنم با قرآن مجيد استخاره كردهام اين آيه كريمه آمد «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ».
و نيز مدتى مديد در تهران توفيق استفاضه از مباحث درس خارج فقه و اصول جناب استاد آيت اللّه حاج شيخ محمد تقى آملى- قدس سرّه- يافتم.
و نيز از اعاظمى كه در تهران به ادراك محضر مقدسش بهرهمند بودم جناب حكيم الهى و عارف صمدانى استاد محمد حسين فاضل تونى- رحمة اللّه تعالى عليه- است كه قسمتى از طبيعيات شفا و شرح علامه قيصرى بر فصوص شيخ اكبر محيى الدين عربى را در نزد ايشان تتلمذ نمودهام.
و نيز قسمتى از طبيعيات شفا را در محضر مبارك جناب آيت اللّه حاج ميرزا احمد آشتيانى قدس سره خواندهام.
💢سخن عرفان
@sokhanerfan
علامه در محضر علامه - 3
در دوشنبه 25 ج 1/ 1383 هجری قمری برابر با 22 مهر 1342 هجری شمسی به قصد اقامت در قم، تهران را ترك گفتيم.
و اكنون كه ماه ولايت رجب 1404 هجری قمری و ارديبهشت 1363 هجری شمسی است در حدود 21 سال است در حوزه علميه قم كه هنالك الولاية للّه الحق بتدريس معارف حقّه محمّدى صلّى اللّه عليه و آله اشتغال دارم.
از كسانى كه در قم بر اين بنده حق بسيار عظيم دارند آيتين استادان علامه طباطبائى صاحب تفسير عظيم الميزان- مدظلّه العالى- و برادر مكرّم آنجناب مرحوم محمد حسن آقاى الهى طباطبائى- قدّس سرّه- است.
و نيز ساليانى در قم به محضر مبارك تنى چند از آيات عظام در دروس فقه افتخار تشرف مىيافتم و اخيرا توفيق الهى رفيق شد كه از حضور شريف عبد صالح نبيه، مصداق الولد سر أبيه نجل جليل آية اللّه حاج سيد على قاضى تبريزى- قدّس سرّه- جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى سيد مهدى قاضى- رضوان اللّه تعالى عليه- معارفى تحصيل نمايم.
و همچنين بسيارى از آيات و اعاظم و افاخم علما را بر اين بنده ناچيز حق استادى است. ولى اينهمه علل و اسباب ظاهرى است و علة العلل و مسبّب الاسباب و مفيض و واهب على الاطلاق حق جلّ و على است الّذى علّم بالقلم علّم الانسان ما لم يعلم.
اين همه ميناگري ها كار اوست
اين همه اكسيرها اسرار اوست
هر چه خواهد آن مسبِب آورد
قدرت مطلق سبب ها بر درد
اين سبب ها بر نظرها پردههاست
كه نه هر ديدار صنعش را سزاست
ديدهاى بايد سبب سوراخ كن
تا حجب را بر كند از بيخ و بن
💢سخن عرفان
@sokhanerfan
پیام تسلیت آیت الله العظمی سبحانی به مناسبت ارتحال حضرت علامه حسن زاده آملی
إنا لله و إنا الیه راجعون
درگذشت عالم بزرگوار حضرت آیت الله حسن زاده آملی (قدس سره) مایه تأسف و تأثر شد، فقید سعید سالیان متمادی در حوزه علمیه قم به تالیف و تدریس پرداخته و آثار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشته است.
ایشان از شخصیتهای علمی حوزه بود که علاوه بر فقه، اصول و فلسفه در علوم دیگر تبحّر کافی داشت و در صفای نفس و سلوک کم نظیر بود. درگذشت این عالم خسارت عظیم و جبران ناپذیری بر حوزه علمیه و جامعه علمی است.
اینجانب مراتب تسلیت خود را به علمای اعلام و حوزههای علمیه و بازماندگان آن مرحوم و مردم عزیز مازندران، عرضه میدارم و از خداوند متعال برای فقید سعید علو درجه و بازماندگان صبر جمیل خواهانم.
جعفر سبحانی
@sokhanerfan
پیام تسلیت آیت الله العظمی نوری همدانی به مناسبت ارتحال حضرت علامه حسن زاده آملی
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون
رحلت حکیم متأله و عالم فرزانه حضرت آیت الله العظمی علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) موجب تأثر و تأسف فراوان گردید.
جامع بودن در علوم عقلی و نقلی، تربیت و پرورش شاگردان برجسته، و برخورداری از فرهنگ انقلابی در سطح بسیار بالا از ویژگی های ممتاز ایشان بود که تألیفات متعددی در حوزههای مختلف علوم در جهت ترویج و تبیین معارف اسلامی و نشر تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) از خود به یادگار گذاشتند که حقاً در جامعیت و ذوفنون بودن کم نظیر بودند.
فقدان آن عالم وارسته علم و عمل و تقوا را به حوزههای علمیه، جامعه علمی ، شاگردان و علاقهمندان و فرزندان معظم له و خاندان مکرّم ایشان تسلیت عرض نموده از خداوند قادر متعال غفران و رحمت واسعه الهی را برای آن مرحوم مسئلت می نمایم.
حسین نوری همدانی
@sokhanerfan
پیام استاد رحیم پور ازغدی در پی گذشت عالم ربانی علامه حسن زاده آملی
🔹نخست، تبریک به آمل، شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ، عالم دوست و نابغه پرور و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی.
🔹دوم، تبریک به حضرت حسن زاده آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ، سابقه رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می گفت معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد. آن شیخ برخوردار از «بیداری» و گریزان از «دلمردگی»، «زنده بیدار» و فرزانهی بیتاب ، «دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»، یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود. همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»، روزها کوکو میکرد و شبها هوهو میگفت، و چه سالها که منتظر وصال بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:
مژده ای دل که شب هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب جانان آمد
تن خاکی بسوی خاک روان است ولی
دل عرشی بسوی عرش خرامان آمد
چون به گورم بسپردید بنشینید به سور
نه که درسوگ کسی باشد ونالان آمد
حمدلله که حسن تا زندای خوش دوست
ارجعی را بشنیده ست غزلخوان آمد
🔹آیت الله العظمی حسن زاده، زادهی عشقی مقدس که پایان نداشت، و
آیت غیر مجازی خدا بود، فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس میخواند اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود، چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله، دوخته، دائم در ابتهاج، و شعله وری که خاموش و بی صدا میسوخت و از این سوختن لذت می برد. حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما، و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود، پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت.
🔹 اهل کشف بود در این عصر کور، و کاشف بسیاری سرزمینهای ناشناخته در عالم معنی، که لقمههای نور می بلعید و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق، متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود. به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا میخواست و اینک از علمالیقین بسوی عینالیقین فراتر رفت و رهسپار اندرونی منزل دوست و خلوت حضور شد و صدها بار، نوشش باد. بر او درود و بدرود.
@sokhanerfan
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانی
@sokhanerfan
بخش تخصصی اخلاق اسلامی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران برگزار میکند:
سخنرانی با موضوع: ویژگیهای علمی و معنوی علامه حسنزاده آملی (ره)
ارائه دهنده: حجتالاسلام والمسلمین وحید واحدجوان
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
دبیر جلسه: دکتر ندا ملکی
مدرس دانشگاه تهران و کارشناس مجری شبکه یک سیما
پنجشنبه 8 مهرماه 1400
ساعت 22
از طریق پخش زنده (لایو) اینستاگرام در صفحه زیر
dr.neda_maleki
🔹کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
◼️ سالروز رحلت پیامبر نور و رحمت، حضرت ختمی مرتبت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله) و شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد!
⚫️ گلچین شهید استاد مطهری از سخنان پیامبر اسلام(ص)
👈 مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند.
👈 در رفتار با زنان، از خدا بترسید و آنچه درباره آنان، از نیکی دریغ ننمایید.
👈 با هوای نفس خود نبرد کنید تا مالک وجود خود گردید.
👈 پرهیزگاری، جان و تن را آسایش میبخشد.
👈 دانش را به بندِ نوشتن درآورید.
👈 تا دل درست نشود، ایمان درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، دل درست نخواهد بود.
👈 زیان نادانان بیش از ضرری است که تبهکاران به دین میرسانند.
👈 من برای امت خود، از بیتدبیری بیم دارم نه از فقر.
👈 سه چیز نشانه ایمان است: دستگیری با وجود تنگدستی، از حق خود به نفع دیگری گذشتن، به دانشجو علم آموختن.
👈 عالِم فاسد، بدترین مردم است.
👈 هر جا که بدکاران حکمروا باشند و نابخردان را گرامی بدارند، باید منتظر بلایی بود.
👈 هر قومی شایسته حکومتی است که دارد.
👈 خداوند دوست ندارد که بندهای را بین یارانش با امتیاز مخصوص ببیند.
@sokhanerfan
🔹نگاه عرفا به پیامبر اکرم (ص)
🔹بینش برخی از مخالفان عرفان درباره عرفا
🔸عبارت مهم علامه حسن زاده آملی
@sokhanerfan
آیت الله استاد حسن رمضانی:
درجه حساسيت علامه حسن زاده آملی با همه تخصص هاي فلسفي، عرفاني و علوم مربوطه اي كه دارند نسبت به وحي و تعالیم وحی بسیار بالاست و این را بيشتر براي افرادي عرض مي كنم كه گمان مي كنند كساني كه به طرف فلسفه و عرفان و تخصص هاي مربوطه رفتند ديگر مسائل مربوط به وحي و شرع و مكتب ولايت و نبوت و امامت و اين موارد در اينگونه افراد كمرنگ جلوه مي كند.
@sokhanerfan
علامه مي فرمود اگر ما فرض كنيم تمام بني نوع انسان بشوند فارابي، تمام بني نوع انسان بشوند بوعلي سینا، تمام بني نوع انسان بشوند ملاصدرا و ميرداماد و انيشتين و افلاطون و سقراط، و همه از نوابغ باشند. در اين فضا اگر پيامبر بيايد و مبعوث شود اين آيه باز صادق است كه «هو الذي بعث في الأميين رسولاً.»
همه هر چه هستند و هر كه هستند در برابر آن كسي كه وحي مي آورد امي و بي سواد هستند.
اين چه ارزيابي دقیق و حسّاس نسبت به وحی است که یک فيلسوف و يك عارف دارد؟!
@sokhanerfan
اتفاقاً حکیم و عارف بهتر این مقام را ادراک می کند چون حقایق برای چنین کسی روشن تر مي شود . حقايق را كه بر اساس حق و صدق بهدست ما رسيده است بهتر مي گيرند و بهتر مي فهمند.
@sokhanerfan
اصلاً اينگونه علوم براي تقويت هاضمه من و شما است. براي توسعه دين من و شما است. هر چه دين ما توسعه اش بيشتر شود و هاضمه ما قوي تر شود اين لقمه هاي وحياني را بهتر مي گيريم و بهتر هضم مي كنيم و بهتر مي فهميم.
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
✅ رسول خدا ، هوش و عقل جهان
هرچه در آثار بزرگان، فیلسوفان، عارفان، متفکران و اندیشمندان بیشتر دقت میکنم این کلام علامه بزرگوار آیت الله #حسن_زاده_آملی (قدس الله نفسه) را بهتر درک میکنم که فرموده است:
اگر فرض کنیم همه بشر و همه انسانها بشوند افلاطون، ارسطو، فارابی، بو علی سینا، خواجه نصیر الدین طوسی، ملا صدرا، انیشتین و همه و همه جزو نوابغ باشند و اصلا آدم معمولی در دنیا نداشته باشیم و همگی از این سنخ آدمها باشند باز هم این آیه قرآن کریم صادق است که فرمود:
«هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» (جمعه2)
نه تنها همه در کنار او امی هستند و باید از او حکمت و معرفت و دین صحیح بیاموزند، بلکه رزق معنوی و مادی و بالاتر وجود همه به برکت وجود اوست.
چه خوش گفت #مولانا :
آسمان ها بنده ماه وی اند
شرق و مغرب جمله نان خواه وی اند
زآنک لولاک است بر توقیع او
جمله در انعام و در توزیع او
گر نبودی او نیابیدی فلک
گردش و نور و مکانی ملک
گر نبودی او نیابیدی به حار
هیبت و ماهی و درّ شاهوار
گر نبودی او نیابیدی زمین
در درونه گنج و بیرون یاسمین
رزق ها هم رزق خواران وی اند
میوه ها لب خشک باران وی اند
انسان کامل، جان جهان است و جهان بدون انسان کامل، جسم سرگردان و بدون روح و هوش است.
و چه زیبا گفت #مولانا :
سر مکش اندر گلیم و رو مپوش
که جهان جسمی است سرگردان تو هوش
✍#وحید_واحدجوان
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
🔹شعر بدون نقطه حضرت علامه حسن زاده آملی در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
محمود مسلم ملائک
امّار مطاع در ممالک
هم سالک و هم سلوک و مسلوک
او مالک و ماسواه مملوک
هر حکم که داد هر دل آگاه
سر لوحه حکم اسم الله
اسمی که در او دوای هر درد
اسمی که روای مرئه و مرد
اسمی که مراد آدم آمد
اسمی که سرود عالم آمد
سوداگر اگر در او دل آسود
سودا همه سود دارد و سود
مر همدم کردگار عالم
کی هول و هراس دارد و همّ
دل در حرم مطهر او
گل گردد و هم معطّر او
هر دل که ولای وصل دارد
همواره هوای وصل دارد
موسی که هوای طور دارد
کی دل سر وصل حور دارد
ای وای مر آدم هوس را
دل داده کام سگ مگس را
در وصل صمد رسد رصدگر
در اسم احد رود سراسر
درگاه سحر مراد سالک
دادار دهد علی مسالک
لوح دل آملی اوّاه
دارد صور ملائک الله
📗 دیوان اشعار علامه حسن زاده آملی (رضوان الله علیه )
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
🌹اطلاع پیامبر و امامان از عقاید و اعمال ما
عبدالله بن أبان زيّات كه نزد امام علی بن موسی الرضا(عليهالسلام) جايگاهی ويژه داشت، میگويد: به آن حضرت عرض كردم: برای من و خانوادهام دعا كنيد.
امام رضا (عليهالسلام) فرمود: مگر من برای شما دعا نمی كنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه می شود.
«أولستُ أفعل؟ والله إنّ أعمالكم لتعرض عليّ في كلّ يومٍ وليلةٍ».
آنگاه آن حضرت چون مرا از اين سخن در شگفت ديد، فرمود: آيا اين آيه را در كتاب خدا نخواندهای: (وقل اعملوا فسيری الله عملكم ورسوله والمؤمنون)؟
اشاره: از اين روايات به خوبی بر می آيد كه ائمّه (عليهمالسلام) نه تنها شئون ظاهری جامعه را رهبری و هدايت می كنند بلكه آنان بر روح و جان افراد نيز احاطه علمی و اشراف حضوری دارند؛ ازاينرو از عقايد و اخلاق و اعمال ديگران آگاهاند و آنها را می بينند.
📙 تسنيم، جلد 6 - صفحه 523
@sokhanerfan
🔹تهمت و بهتان به علامه حسن زاده آملی
در شب شهادت حضرت امام رضا علیه السلام مناسب است به تهمت و بهتانی که برخی از مخالفان عرفان به علامه حسن زاده آملی (قدس سره) میزنند اشاره کنیم تا روشن شود آنها علاوه بر اینکه در فهم عبارات عارفان ناتوانند، در مخالفت و رد اهل معرفت نیز دچار گناهان کبیره میشوند!
متن پیام دکتر سید یحیی یثربی گویای این امر است:
بسمه تعالی
اخیرا فایل صوتی در گروه های مختلف تلگرامی و واتساپی منتشر شده است که در آن شخصی ادعا می کند من، یعنی دکتر سید یحیی یثربی در سفری چهارده روزه به مشهد با مرحوم آیت الله حسن زاده آملی و دکتر دینانی همراه بوده ام و از آیت الله حسن زاده آملی نقل کرده ام که ایشان زیارت امام رضا(ع) نمی رفتند و می گفتند که من ولی حی هستم و امام رضا(ع) ولی مرده!
من اعلام می کنم که نه از این سفر و نه از اظهارات آن مرحوم چنین چیزی به یاد نمی آورم. بنابراین گوینده که مدعی است از من چنین سخنانی را شنیده است و فایل صوتی آن را هم دارد، این فایل را منتشر کند تا معلوم شود من فراموش کرده ام یا این که این خبر اشتباه و یا دروغ است. من ده ها بار با آقای حسن زاده آملی در قم و تبریز و شهرهای دیگر ساعت ها نشسته و گفتگو کرده ام، و هرگز از ایشان چنین ادعای صوفیانه ای نشنیده ام.
خداوند ایشان و همه ما را بیامرزد!
والسلام
دکتر سید یحیی یثربی
@sokhanerfan
حُسن حَسن – 1
سخن گفتن درباره شخصیت های بزرگ و برجسته، سخت و دشوار است. این مسأله درباره بزرگان معنوی و الهی دشوارتر هم می شود؛ چرا که دسترسی به ابعاد علمی و معنوی آنها کار هر کسی نیست و شایستگی خاصی را می طلبد. بنده نیز با توجه به عدم شایستگی قطعاً نمی توانم درباره علامه ذوالفنون آیت الله حسن زاده آملی (رضوان الله علیه) آن چنان که ایشان بوده اند، سخن بگویم و مطلب بنویسم، اما از باب انجام وظیفه و امتثال امر، نکاتی در حد فهم خودم عرض میکنم.
1. عشق به علم و دانش
ایشان عاشق علم بودند. می فرمودند:
منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش مــرا اندر دل آتــش همی باشد نشیمنها
این نهایت عشقی است که ممکن است انسانی به دانش داشته باشد که اگر دانش، آتش هم بشود، او حاضر است به دل آتش برود و آن را کسب نماید. لذا می فرمودند: از هیچ زبان و علمی انزجار ندارم.
ما نیز باید مانند ایشان به علم و دانش، هر چه باشد، عشق بورزیم مخصوصاً اگر علومی باشد که با انسانیت انسان و الهی شدن او مرتبط باشد.
2. تلاش فراوان در تحصیل
ایشان با وجود مشکلات متعدد زندگی، دوری از خانواده و مانند آن، شبانه روز در تحصیل علوم مختلف، زحمات فراوانی کشیدند. سالهای زیادی در خدمت اساتید بزرگ، ادبیات (صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع و مانند آن) منطق، اصول فقه، فقه، رجال، درایه، تجوید، تفسیر، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضی، هیئت و نجوم و طب را به زبان فارسی و عربی و فرانسه آموختند و در آنها متبحر و متخصص شدند.
می فرمودند: جز در روز عاشورا و شاید یکی دو روز دیگر مثل 28 صفر، تعطیلی نداشتم.
می فرمودند: یک روز که هوا خیلی سرد بود و برف بسیار زیادی آمده بود و راهها تقریباً بسته شده بود، با هزار و یک زحمت خودمان را به منزل علامه شعرانی رساندیم، با شرمساری در زدیم و ایشان در را باز کردند، وقتی که خدمت ایشان نشستیم، با شرمندگی گفتیم ببخشید آقا که در این موقعیّت مزاحم شدم دلم نمیآمد که درس را تعطیل کنم. ایشان فرمودند که نیازی به این حرفها نیست. مگر این نیازمندان و گداها که سر راه مینشینند کارشان را تعطیل کرده بودند که ما کارمان را تعطیل کنیم؟ گفتم نه! آنها اتفاقاً این روزها کارشان گرمتر میشود. فرمودند ما هم نباید کارمان را تعطیل کنیم. کتاب را بیاور بخوانیم.
نتیجه همین زحمات است که اکنون ایشان را علامه ذو فنون می نامند.
3. تحصیل همراه با پاکی و توفیقات معنوی
تحصیلات ایشان همراه تهذیب نفس بود، همراه پاکی و طهارت گفتار و رفتار بود، همراه سَحرخیزی و سَهر بود. به همین جهت از همان اوایل مورد عنایت ملکوت هستی قرار گرفتند.
می فرمودند: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و به زیارت جمال دلآراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا- علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیه و الثنا- نائل شدم. در آن لیله مباركه قبل از آنكه به حضور باهر النور امام- علیهالسلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در كنار این تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا- روحى لتربته الفداء، و خاك درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینكه سخنى بگویم امام كه آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مىدانست فرمود نزدیك بیا، نزدیك رفتم و از كوثر دهانش آب حیات نوشیدم. پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملاً به من بنمود، كه از آن خواب نوشین شیرین كه از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم كه روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم كه:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
ادامه دارد...
وحید واحدجوان
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
@sokhanerfan
حُسن حَسن – 2
نکاتی در یادداشت قبلی عرض شد. اما ادامه نکات:
4. اساتید برجسته
حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس سره) چون عاشق علم و دانش بودند و در این راه زحمات فراوانی کشیدند و آن زحمات همراه تهذیب و پاکی بود، لطف خداوند شامل شد که از اساتید بسیار خوب و برجسته ای بهره مند شوند. بزرگانی مانند: آیت الله محمدتقی آملی، علامه ابوالحسن شعرانی، آیت الله مهدی الهی قمشه ای، علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی، آیت الله محمدحسین فاضل تونی، آیت الله میرزا احمد آشتیانی، علامه سید محمدحسین طباطبایی، علامه سید محمدحسن الهی طباطبایی و سید مهدی قاضی. (رضوان الله علیهم)
هر یک از این بزرگان، از جهاتی دریای مواج علامه حسن زاده آملی را ساختند و پرداختند.
5. عشق به استاد
ایشان عاشق اساتید خود بودند و به آنها عشق می ورزیدند و در برابر آنها فانی بودند.
الهی! شکرت که از اساتید بی رنگ رنگ گرفته ام.
می فرمودند: وقتی دیدم علامه طباطبایی با آن عظمت مستأجر است و از خود خانه ندارد یک روز مقداری از کتابهای نفیس و قیمتی خود را جمع کرده و بردم همه را جلوی ایشان گذاشتم و گفتم فقط و فقط محض اطلاع شما که ناراحت نشوید وإلا بدون اطلاع شما این کار را میکردم. میخواهم شما را در جریان قرار دهم تا ناراحت نشوید. میخواهم اینها را بفروشم و با فروش آنها برای شما خانه بخرم. میدانید که من این کار را میکنم. ایشان فرمودند: نه! من به شما اجازه نمیدهم که این کار را بکنید.
میفرمودند: مرحوم علامه شعرانی دچار فقر شدیدی بودند. علیرغم همه آن تخصص و علم و معرفتی که داشتند دچار فقر عجیبی بودند. من شاگرد و فرزند ایشان که گاهی اوقات تبلیغ میرفتم، بر میگشتم محضر ایشان و آنچه را که به من داده بودند در محضر ایشان میگذاشتم و میگفتم خود من و آنچه که دارم مال شماست، هر چه میخواهید بردارید؛ و ایشان به خاطر آن فقری که داشتند بزرگواری میکردند و بر من منت میگذاشتند و آنچه که بود تقسیم میکردند و میگفتند نصف مال تو و نصف مال من.
میفرمودند: نشسته بودم و پای علامه الهی قمشه ای از زیر عبا بیرون زده بود، من از شدّت علاقه به ایشان خم شده و کف پای ایشان را بوسیدم. ایشان جا خوردند و فرمودند: این چه کاری است که شما میکنید. گفتم من که لیاقت بوسیدن دست شما را ندارم، پس اقلاً من را از بوسیدن کف پایتان محروم نکنید.
بعد فرمودند: یک وقتی ایشان (مرحوم الهی قمشهای) به من فرمودند آقای حسنزاده شما خیر میبینید. من با شعف و شور فوقالعاده گفتم الهی آمین، امّا بفرمایید روی چه جهتی این مطلب را فرمودید؟ ایشان میفرماید روی این جهت که میبینم شما در برابر اساتیدتان بسیار بسیار خاضع هستید.
میفرمودند: فهمیده بودم که جناب آقاسید مهدی قاضی فرزند علامه سید علی آقا قاضی به قم مشرف شدهاند. مطلع شدم ایشان در مسافرخانه زندگی میکنند. به سراغ ایشان رفتم وقتی که وضع رقّت بار ایشان را دیدم، فوری برگشتم مقداری پول جور کردم و حداقل امکانات زندگی را برای ایشان فراهم کردم و یک گاری دستی کرایه کردم و همه اشیائی را که برای ایشان تهیه کرده بودم ریختم روی گاری و رفتم طرف مسافرخانه و اوضاع ایشان را مرتب کردم.
یک وقتی مرحوم سید مهدی قاضی به ایشان فرموده بودند: آقای حسنزاده من به عمرم شخصی را باوفاتر از شما ندیدم.
ادامه دارد...
وحید واحدجوان
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
@sokhanerfan
حُسنِ حَسن – 3
در دو یادداشت قبلی نکاتی عرض شد. اما ادامه نکات:
6. تدریس
علامه حسن زاده آملی (رضوان الله علیه) در تدریس بسیار موفق بودند.
تدریس صرفاً دادن اطلاعات نیست. استاد برجسته، به همراه اطلاعات، روش فهم و تسلط بر بحث را آموزش می دهد و حضرت علامه چنین بودند. این نحوه تدریس شاگرد را پرورش می دهد و او را به درجه استادی می رساند.
حضرت علامه، علوم مختلفی را تدریس و شاگردان برجسته ای تربیت نمودند اما آنچه در این مورد به نظر بنده شاخص است، تدریس عرفان بود که منجر به تربیت اساتید برجسته عرفان در حوزه علمیه قم شد.
در حوزههای عرفان نظری معمولاً سه کتاب مهم «تمهید القواعد ابن ترکه»، «شرح فصوص الحکم» و «مصباح الأنس» تدریس میشود و کسی که این سه کتاب سنگین و عمیق را نزد استاد ماهر و عارف به خوبی و درستی بخواند، در حل و فصل و تحلیل و تبیین مسائل عرفان چیزی کم نخواهد داشت و مشکلی برایش پیش نمی آید.
تأکید میکنم که این کتب با استاد عارفِ ماهر باید خوانده شود و مطالعه خودسر، یا با استاد غیر عارف که هنوز مبانی و اصول برای او حل نیست، سوء تفاهم ها و مشکلاتی ایجاد میکند. استاد مطهری (ره) چه نیکو میگوید: «ديگر كتاب فصوص الحكم است كه گرچه كوچك است ولى دقيق ترين و عميق ترين متن عرفانى است. شروح زياد بر آن نوشته شده است. در هر عصرى شايد دو سه نفر بيشتر پيدا نشده باشند كه قادر به فهم اين متن عميق باشند».
حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس الله سره) با تدریس عالمانه و عارفانه این کتب، شاگردانی تربیت کرد که اکنون از اساتید برجسته عرفان در حوزه های علمیه شیعه هستند. شاگردان آن شاگردان برجسته نیز اکنون استادان خوبی هستند. شاید بتوانم به راحتی ادعا کنم که اگر علامه حسن زاده آملی نبود (یعنی خداوند ایشان را چنین توفیق نمی داد)، اکنون حوزه عرفان نظری، در فقر شدید استاد برجسته و مسلط به سر می برد.
البته در کنار استاد علامه حسن زاده آملی (رضوان الله علیه)، مناسب است یادی از حضرت آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی (رضوان الله علیه) و حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) نیز بکنم که در درجات بعدی، چراغ با برکت حوزه عرفان نظری را روشن نگه داشتند و با تدریس کتب فوق الذکر، شاگردان خوبی تربیت کردند. جزاهم الله خیرالجزاء
7. تحقیق و تألیف و تصنیف
تحقیقات و تالیفات و تصنیفات و تصحیحات علامه ذوالفنون نیز برجسته و مورد مراجعه اساتید و محققان است. کتب متعددی در زمینه علوم عرفانی، فلسفی، کلامی، تفسیری، روایی، رجالی، فقهی، ریاضی و هیوی، ادبی و مانند آن به یادگار گذاشتند که جهت آشنایی می توان به کتاب مروری بر آثار و تألیفات استاد علامه حسن زاده آملی، نوشته استاد حسن رمضانی مراجعه کرد.
لازم به ذکر است که اکثر قریب به اتفاق این کتب به دست و قلم مبارک خود استادِ علامه نگارش شده است و همین بر وزانت آثار افزوده است.
ادامه دارد....
وحید واحدجوان
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
@sokhanerfan
🌸 حُسنِ حَسن – 4
در این شماره به ویژگی معنوی و عرفانی حضرت علامه حسن زاده آملی (ره) اشاره میکنم، گرچه می دانم نا لایقم.
هر ظاهری باطن و معنایی دارد و هر باطن و معنایی، باطن و معنایی دیگر، تا برسیم به باطن و معنای حقیقی و نهایی که خداوندمتعال است که همه کثرات و مخلوقات را معنا بخشیده است. از این رو، کسی اهل معناست که اهل حقیقت و خداوند باشد و علامه حسن زاده آملی (ره) سراسر زندگی اش چنین بود.
بی تردید، علامه حسن زاده آملی (قدس سره) یکی از شخصیت های برجسته معنوی و عرفانی در دنیای معاصر بود. «دفتر دل» و «الهی نامه» تنها بخش کوچکی از این بُعد ایشان را به نمایش گذاشته است.
الهی به حقّ خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهی از پای تا فرقم در نور تو غرقم.
الهی چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم.
الهى دل داده معنى را از لفظ چه خبر، و شیفته مسمّى را از اسم چه اثر.
الهی از سجده کردن شرمسارم و از سجده سر برداشتن شرمسارتر.
الهی با اجازه ات نام عالم را عشق آباد گذاشته ام.
الهی همه تو را خوانند؛ قمری به قوقو، پوپک به پوپو، فاخته به کوکو، حسن به هوهو.
الهی جان به لب رسید تا جام به لب رسید.
الهى شكرت كه ديده جهان بين ندارم. هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن .
الهی موج از دریا خیزد و با وی آمیزد و در وی گریزد و از وی ناگزیر است «انا لله و انا الیه راجعون».
🔹اهل کشف صوری و معنوی
علامه حسن زاده آملی، اهل کشف و شهود صوری و معنوی بودند.
در نقلی می فرمایند: «وقتى حضرت استادم علامه آقا سيد محمّد حسين طباطبائى صاحب تفسير عظيم الميزان (رضوان اللّه عليه) از من پرسيدند كه آيا تمثّل بى صورت يعنى كشف بى مثال هم به شما دست مى دهد و روى مى آورد؟ عرض كردم آنچه را كه مشاهده مى كنم همه با مثالاند و گاهى عظمت نظام هستى آنچنان مرا مى گيرد و مضطربم مى نمايم كه اگر خودم را از آن حال انصراف ندهم، جان از بدنم مفارقت مى كند. آن جناب فرمود: «همين معنى كشف بلاصورت و مثال است، و از اين كه خودت را انصراف مى دهى كارى خوب و محبوب و مطلوب است تا كمكم به عالم ماوراى مادّه و فوق آن انس بگيرى».
بله، وقتی که سالك، مجذوب عظموت و جبروت وجود مطلق، و كبريائى نظام احسن الهی مى شود، از آن حالت تعبير به كشف بى صورت و بى مثال مى شود.
کشف بی مثال بالاتر از کشف با مثال است و علامه در زمان حیات با برکت علامه طباطبایی(ره) یعنی دهه ۴۰ و ۵۰ چنین حالاتی داشتند.
🔹تدریس علوم همراه با اخلاق و عرفان عملی
طبق نقل، جلسات درس ایشان چه عرفان نظری، چه فلسفه و کلام و چه ریاضی و هیئت، با مطالب اخلاقی و عرفان عملی و دستور العملهای عمومی جهت رشد معنوی همراه بود.
به عنوان نمونه، طبق نقل حضرت استاد حسن رمضانی، علامه می فرمودند: تا جایی که ممکن است دایم الوضو و با طهارت بوده باشید. در روز مراقبه را جدی بگیرید؛ هر چیزی را نگویید، هر چیزی را نخورید، هر جایی نروید، با هر کسی ننشینید. در جایی که حاضر میشوید بدانید که در محضر ملکوتید. شبها قبل از خواب مسبحات ششگانه (مسبحات سوره هایی هستند که با تسبیح خدا آغاز می شوند) را تا جایی که ممکن است بخوانید. با قرآن مأنوس و محشور باشید.
در بین درس، حکایات، شرح حال علما، عرفا و اهل معنا را به مناسبتهایی بیان میکردند که شیرینی و معنویت خاصی به درس میبخشید و شاگردان را پرورش میداد.
البته طبق نقل، به صورت خصوصی کسانی که به ایشان مراجعه میکردند و ایشان تشخیص میدادند که مستعد و اهل است و اهل هوا و هوس نیست به مناسبت، دستور العملهایی میدادند و پی گیری میکردند. اگر خوب پیش رفته بود، افزون بر آن، دستورالعملهای دیگری نیز میدادند.
یعنی دستورالعمل های خصوصی را در جمع و برای عموم نمیگفتند.
می فرمودند: «روزی، روز به روز است».
لذا عنایت ویژهای نسبت به کسانی که تشخیص میدادند حرف و دستورات در ایشان به هدر نمیرود داشتند.
روح پاکش مهمان امیرمومنان و سیدالشهدا علیهما السلام باشد.
📝وحید واحدجوان
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
@sokhanerfan
🌺 درک کتابهای مثنوی و حافظ با ادبیات فارسی
تا انسان به كتب عرفا آشنا نباشد، آنهم نه به كتابهاى فارسى كه كار ادبياتى هاست (ادبياتى هاى ما مى روند چهار تا ديوان شعر را مى خوانند، خيال مى كنند كه با رموز عرفانى آشنا هستند)، تا انسان كتب علمى عرفانى را- چه آنها كه در سير و سلوك نوشته شده و چه آنها كه در عرفانِ به اصطلاح فلسفى نوشته شده مثل كتابهاى محيى الدين- درست نخواند نمى تواند مثنوى يا حافظ را بفهمد، محال و ممتنع است، اصلًا درك اينها كار اديب و ادبياتى به هيچ شكل نيست.
📙 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج23، ص: 428
@sokhanerfan
🍀 عرفان حافظ شيرازى و مولوی، مُخّ اسلام است
به طور كلّى كلمات اولياى خدا و عرفاى بالله داراى رموز و اشارات و كناياتى است كه فهم آنها اختصاص به خود آنها و همطرازانشان دارد. از اشارات و رموز عارف عاليقدر اسلام خواجه حافظ شيرازى كسى ميتواند اطّلاع پيدا نمايد كه هم درجه و هم مقام با او باشد.
امّا صد حيف و هزار افسوس كه ما قدر و قيمت اين بزرگان را ندانستيم، و معانى اشعارشان را به امور مبتذل حمل كرديم، و يا اگر شرحى در احوال آنها نگاشتيم نتوانستيم از عهده شرح و شكافتن آن معانى و اسرار برآئيم؛ تا خارجيان و كفّار آمدند و براى خود عرفان ساختند، و عرفان را از اسلام جدا پنداشتند، و مقام عظيم عرفان و عرفا را كه مخّ و اسّ و ريشه اسلام است امرى مباين با تعليمات دينى وانمود كردند، و براى ما عرفان ايرانى و هندى و رومى ساختند، و همه را خطّى در برابر خطّ اسلام، و راهى غير از مسير دين نمودار نمودند، و ريشه عرفان مولوى معنوى و حافظ شيرازى و مغربى و أمثالهم را عرفان ايرانى قلمداد كردند كه با روح اسلام سازگار نباشد.
اينها همه و همه نتيجه جمود و تحجّر و يك چشمى به مسائل دين نگريستن است؛ و حساب توحيد را از عالم امر و خلق جدا نمودن و به أئمّه و لواداران عرفان به نظر موجودات ساخته شده بدون تكليف و مأموريّت نگريستن است كه ما را دچار اين مصيبت عظمى نمود؛ تا جائيكه اينك براى آنكه از آنها عقب نمانيم و در اين بازى، محكوم و سرافكنده نگرديم، بايد با هزار دليل اثبات كنيم كه عرفان حافظ و مولانا متّخَذ از روح قرآن و روح نبوّت و ولايت است.
شما به يك يك از غزلهاى حافظ بنگريد و ببينيد چگونه آن لطائف و حقائق معنوى را در كسوت عبارات گنجانيده، و با چه دقائق و اشاراتى ميخواهد آن حقيقت منظور و مراد خود را ارائه دهد. رضوانُ الله علَيه رضواناً شاملًا.
🔹علامه طهرانی، روح مجرد، ص: 519
@sokhanerfan
🔹مقام معظم رهبری:
🌸اشعار قله های شعر فارسی، آکنده از اخلاق، عرفان و اسلام ناب است
🔹قلّههای شعر فارسی چه کسانی هستند؟ #سعدی، #حافظ، #مولوی، #فردوسی؛ اینها قلّههای شعر فارسی اند. شما ببینید شعر اینها که قلّهی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهت هایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [میبینید] این هنر فاخرِ فوقالعاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمّد بس است و آل محمّد
یا:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست
🔹#حافظ [همین طور]؛ البتّه عقیدهی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامه طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر می کردند که اینها نشستهاند آن تفسیرها را نوشته اند و جمع کرده اند و تدوین کرده اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است.
عشقت رسد به فریاد گر خود بَسان حافظ
قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
حافظ این [جور] است؛ قرآن را حالا از رو هم ما به سختی میخوانیم [امّا او] از بَر میخواند آن هم با چهارده روایت که هفت قاریِ معروفِ صاحبانِ سبکند که هر کدام دو راوی دارند، میشود چهارده روایت؛ یعنی اینها این جوری هستند، این قلّهی شعر است.
🔹#فردوسی [همین طور]؛ فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همهی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است.
🔷#مولوی که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره #عرفان و #معنویّت و #حقیقت و #اسلام_ناب و #معرفت_توحیدیِ خالص [است]؛ او هم این [گونه] است. اینها قلّههای شعر فارسیاند؛ اگر چنانچه بنا باشد که ما تصوّر کنیم که جنبهی هنری و زیباییشناختی شعر از جنبهی معنوی و رسالتی و پیامیِ او جدا است، باید همهی اینها را از دایرهی شعر بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است.
🎙آیت الله خامنه ای 30/ 2/ 1398
@sokhanerfan
🔹به مناسبت سالروز شهادت امام عسکری علیه السلام همیشه برخی از مخالفان فلسفه و عرفان روایتی نقل میکنند که مناسب است یکی دو روز مانده به فعالیت آنان، نقل و بررسی شود.
🔹 در برخی از کتب به #امام_عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین اند؛ از آن جهت که به #فلسفه و #تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی دینان اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)
🔷 بررسی سند
اولین کتابی که این روایت را نقل می کند #حدیقة_الشیعة است. دیگران از او نقل کرده اند.
بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از #مقدس_اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس اولاً حدیقه الشیعه کتاب معتبری نیست.
ثانیا به فرض اگر کسی بگوید حدیقه، معتبر است و مجعول نیست، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن داعی رازی نسبت می دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بنمحمد بنحسن بنولید و از او به پدرش محمد بنالحسن و از او به سعد بنعبدالله و از او به محمد بنعبدالله و در نهایت به محمد بنعبدالجبار میرساند.
از محمد بنعبدالله و از طريق محمد بنعبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره میشود (شیخ صدوق، بيتا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بنعبدالله هیچ روایتی از محمد بنعبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است.
ثالثا درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بنعبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ولید وی را تضعیف کرده است. (خويى، 1410: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است.
🔷 بررسی دلالی
به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل #صدرالمتألهین شیرازی، #امام_خمینی، #علامه_طباطبایی و علامه_حسن_زاده_آملی رضوان الله علیهم پرچمدار آن هستند.
#خواجه_طوسی در عصر مغولان، #شیخ_بهايی و #میرداماد در عصر صفویه و #امام_خمینی در عصر حاضر نمونه های کاملی از علما هستند که به منصب های عالی دست یافته اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند.) در آنان نه تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی دهد.
نکته دیگر اینکه روش اهل بیت علیهم السلام تقویت تهذیب نفس (اخلاق و عرفان)، تشویق به معرفت خداوند از طریق تعقل و شهود بوده است و فلسفه و عرفان اسلامی همین امور را به عهده دارد.
🔶 قاعده
نقل روایت، خیلی مهم نیست. (بارها عرض شده که روایت غیر از خود عترت است. قرآن و عترت از هم جدا نیستند اما ممکن است تفسیر یک مفسر یا روایتی از معصوم درست نباشد.)
فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است.
اگر قرار بر نقل روایت باشد، برای خیلی امور روایت داریم، برای تحریف قرآن هم روایت داریم، اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟
📝استاد وحید واحدجوان
❇️کانال سخن عرفان
@sokhanerfan