eitaa logo
سلطان نصیر
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { درد و دل سلطان نصیری 23} ادامه ...👇 از اختلال در مدیریت کشور توسط دشمنان سخن گفته شد . اما با اینحال نفوذ دشمن تنها عامل اختلال در اقتصاد و مدیریت کشور و فساد گسترده و رانت خواری و غیره نیست . بسیاری از قوانین ما نیز ناکارآمد و فساد انگیز است! و باید در زمانش در باب آن سخن گفت . و خود نیز دچار مشکلات اساسی ساختاری هستیم . در همه جای دنیا ، افراد فاسد را با فشار رسانه ها برکنار و یا دستگیر می نمایند . در کشور ما بعضاً ارتقا می یابند !!! و فاش کننده های فساد اقتصادی و ... در رسانه ها باید از افشا نمودن فساد بترسند . زیرا بعضاً مشاهده شده که فاش کننده دستگیر و فاسد آزاد است . این مشکل را در موارد امنیتی اطلاعاتی نیز داریم . بسیار دیده شده که صاحب یک کانال تلگرامی یا یک وبلاگ نویس و یا صاحب یک صفحه در فیس بوک و اینستاگرام و یا یک خبرنگار بدلیل چند انتقاد دستگیر شده است ! اما عوامل نفوذی دشمنان در درون ارگان های نظام با وجود صدها مدرک بر علیهشان به بهانه اینکه ما می خواهیم به سرمنشأ اصلی نفوذ برسیم . ( که باش تا صبح دولتتان بدمد تا برسید . که نخواهید رسید ) آزادانه در کشور و در درون نظام می چرخند . همچنین مشکل دیگر ما این بوده که از نخبگان و متخصصین و دلسوزین واقعی کمتر استفاده شده است . و اگر اقتصاد و کشاورزی و آب و صنعت و ... ما مشکل دارد . زیرا مدیریت در دست نخبگان نبوده است . اگر در صنایع دفاعی و صنعت هسته ای و یا علم نانو توانسته ایم پیشرفت نماییم ! علتش استفاده از نخبگان و مدیریت درست بوده است ! در بخش هایی که به پیشرفت های چشمگیر دست نیافته ایم . علتش استفاده از مدیران غیر متخصص و بعضاً با آیکیوی 👈جُلبک بوده است . نکته : فقیر نخبگانی را دیده ام . که بعضی از اختراعاتشان می توانسته در یک صنعت خاص تحولات اساسی بوجود آورد . اما بدین خاطر که کار واردات رانت خواران وارد کننده با مشکل روبرو می شده است . تهدید به قتل شده اند . فقیر این موارد را گفتم که خوانندگان گرامی اینگونه فکر ننمایند . که فقیر به شرایط موجود نقد ندارم . مگر می شود شیعه امیرالمومنین (ع) بود و نگران جامعه و مردم نبود و به شرایط کنونی نقد نداشت ! اما عزیزان باید شرایط را درک نمود . در عید غدیر ،حضرت رسول الله (ص) امیرالمومنین علی(ع) را به فرموده الله تبارک تعالی در آیه 67 سوره مبارکه مائده : 👈 {يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ = اى پيامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى رسالتش را به انجام نرسانده‌اى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‌دارد. بی گمان، خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند. } به عنوان خلیفه و وصی خویش و ولی امر مومنان معرفی نمودند . پس از ماجرای سقیفه بنی ساعده ، حضرت امیرالمومنین (ع) آیا شروع به شورش و لشکر کشی نمودند ?! یا اینکه 25 سال صبر نمودند و حتی در دوران حکومت خلفا در جایی که نیاز دیدند توصیه هایی نمودند و یا هنگامی که از ایشان مسئله ای پرسیده می شد . برای اصلاح جامعه به خلفای وقت مشاوره نیز دادند ?! اگر حضرتش در شرایطی که دشمنان اسلام دندان تیز نموده بودند که نهال نو پای اسلام را از بُن و ریشه قطع نمایند. اقدام به اعتراض و شورش می نمودند ? امروز نشانی از اسلام و مسلمانی باقی نبود ? بنابراین حضرتش سکوت نمودند تا دین اسلام حفظ شود . سکوت حضرتش بدین معنا نبود که حضرتش نسبت به شرایط جامعه اعتراض نداشتند . هر کس می خواهد نظر حضرتش را در بارهٔ شرایط جامعه در دوران خلفای پیشین بداند به کتاب نهج البلاغه و خطبه شقشقیه مراجعه نماید . اما شرایط امروز جامعه ما نیز بسیار حساس است . و با وجود کاستی های بسیار که در مدیریت کشور وجود دارد. سرنوشت ظهور در 👈 شرایط فعلی با حفظ نظام اسلامی گره خورده است . و هر حرکتی که کیان نظام را به خطر اندازد . اشکال دارد . ادامه دارد ... @soltannasir 🛠⚒
@soltannasir { درد و دل سلطان نصیری 24} ادامه ...👇 و بسیاری از علوم غریبه کاران و اولیای بی نام و نشان الله که اکثراً علوم غریبه کار نیستند . با وجود کم و کاستی های بسیاری که در مدیریت کشور شاهد آن هستیم ، از نظام حمایت می نمایند . این بدان معنی نیست که این بزرگان از شرایط فعلی گله ندارند . اما در شرایط جنگی ای که ما در آن به سر می بریم . حفظ نظام و تمامیت ارضی کشور از مشکلات مهم تر است . بسیاری از سربازان گمنام گواهی می دهند که در بسیاری از عملیات های خاص به طرز معجزه آسایی ، موفق به کشف تیم های دشمن شده اند . و این نبوده جز با دم اولیای الله و رجال الغیب جهان اسلام ! در سال 88 در صبح همان دوشنبه معروفی که در عصرش سه میلیون در شهر طهران بیرون آمده بودند . سران قبالیست های جحود داخل کشور به همراه بعضی قبالیست های جحود که از صفد و حیفا با 👈طیران 👉 به خاک کشور وارد شده بودند . در استان هرمزگان در بیرون شهر بندر خمیر در زیر یک کوره آجرپزی جلسه داشتند . ( در زیر کوره آجر پزی کنیسه ای وجود داشت ) تا در مورد شرایط کشور تصمیم بگیرند . و با فن طلسمات 👈 آتش تنش را در سطح جامعه افزایش دهند . پس از این جلسه در شهرهای بزرگ اقدام به اعمال نمودند . اما تیرشان در نهایت با دم اولیای الله به سنگ برخورد نمود. و آتش فتنه با 👈 آب خاموش شد . مدتها پس از این جلسه سربازان گمنام با دم اولیای الله موفق به کشف این کوره آجر پزی شدند . داستان نقل شده یک نمونه از تقابلات پشت پرده با دشمنان است . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل . بنابراین باید زمانه را شناخت و دانست که عملی انجام ندهیم که آب به آسیاب دشمن بریزیم. با توجه به اینکه شرایط کشور تقریباً آرام شده است . ان شاالله بزودی دروس ادامه خواهد یافت . @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به چند پرسش خوانندگان } از فقیر در باب ساخت معبد سلیمان (ع) سوال شد و اینکه چرا برای یهود ساخت این معبد مهم است ? مهم ترین دلیل ساخت معبد برای جهودان ریشه در احکام دیانت یهود دارد . یهودیان نیز به مانند ما مسلمانان حج دارند و احکام و اعمالی ، نظیر قربانی سوختنی حیوانی و ... دارند که به جا آوردن بعضی از این اعمال در گرو داشتن معبد است . بنابراین برای یهودیان مذهبی ساخته شدن معبد ، برای کامل شدن اعمال دینیشان لازم است . اما قبالیست های جحود نیز برای افزایش قدرت معنوی خویش به وجود معبد نیاز دارند . پیشتر در دروس حج و تشابه انوار گفته شد. که چگونه گردش به دور خانه کعبه باعث افزایش نور اعمال می شود . و رشته های نوری آن در سرتاسر عالم اسلام پخش می شود . و این عمل چگونه به افزایش نورانیت و معنویت نمازهای ما کمک می نماید . به برکت وجود خانه کعبه و مراسم حج و نماز های یومیه به سوی خانه کعبه ، سالکین عالم اسلام منازل سلوکی را با سرعتی مناسب پشت سر می گذارند . امروز که جحودان عالم هیکل سلیمان را در 👈محل خویش در اختیار ندارند . اعمال مذهبیشان در عالم مثال با قدرت نسبتاً کمی انجام می شود .علاوه بر این اعمالشان ناقص نیز می باشد. بنابراین اعمال ناقص نمی تواند قبالیست ها را به آنچه که می خواهند برساند . برای جبران این نقیصه جحودان از دانش تانترای هندی و تبتی و سایر تکنیک های کهن شرقی استفاده می نمایند . تا بتوانند ضعف نورانیت و نقص اعمال خویش را که ناشی از نداشتن معبد است را جبران نمایند . با کمک دانش های شرقی آنان توانستند؛ بعضی نقص هایشان را جبران نمایند . اما هنوز در بخش هایی از پیشرفت معنوی خویش دچار مشکل هستند . اگر به فرض جهودان صاحب معبد بشوند روند پیشرفت معنویشان در سلوک سرعت می یابد . همچنین پیشتر در دروس مسبحات گفته شد که کعبه به مثابه قلب عالم است و بیت المقدس به مثابه مغز می باشد . و مغز و سر در بدن انسان با برج حمل ارتباط دارد . و جالب است که سرزمین فلسطین نیز جز منسوبات برج حمل است . و پیشتر در دروس مسبحات گفته شد که چاکرای هفتم و عقل که محل آن مغز است . با کوکب زحل مرتبط است ! و کوکب دین یهود نیز ، زحل است . بنابراین ساخت معبد به جهودان قدرت بیشتر در تسلط بر اذهان بشر می دهد . کاری که در حال حاضر هم علی رغمی که معبد در اختیار ندارند در حال انجام دادنش می باشند . قلب ها را با اعمال کثیف و مراسم های جادوی سیاه آیینی و ترویج گناهان گوناگون، دچار قساوت و تیرگی می نمایند . و با ترویج علم گرایی و تأکید زیاد بر 👈 ذهن ، سعی بر این دارند که بشریت را به سمت ذهن ببرند . ترویج انواع عرفان های ذهن گرا و مدیتیشن های مدرن و دوره های ذهن گرا در روانشناسی مدرن که پایه های این علوم روانشناسی را خود جهودان گذاشته اند . در همین راستا است . زیرا تمرکز آگاهی نفوس بشر در جهان بر ذهن باشد _که هست _ با توجه به اینکه رسانه ها را در اختیار دارند . می توانند برای اذهان خوراک ذهنی تولید نمایند . و اینگونه بر نفوس بشری مسلط باشند . اما در باب اینکه آیا ساخت معبد سلیمان (ع) می تواند به جحودان اجازه ورود جنیان به عالم ما را بدهد یا خیر ? باید بگویم خیر وجود معبد می تواند به تسلط جحودان بر جنیان مرئی شده کمک نماید . بنابراین ابتدا باید بتوانند این فرومایگان را مرئی نمایند . و مرئی شدن جنیان با آزاد نمودن قدرت ستاره ایرانی شش پر که به نام ستاره داود (ع) شناخته می شود . و آغاز دوره آخرالزمان و شروع دوباره عصر زرین و سلطنت شمس، ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد . و جهودان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز دارند که وارثین انگشترین سلیمانی (انگشتر نرینگی و مادگی ) را در معبد قربانی نمایند . زیرا اگر جنیان مرئی شوند به تحت تسلط وارثین انگشترین نرینگی و مادگی در خواهند آمد . ان شاالله در این باره در ادامه دروس سلیمان (ع) و خاتم سلیمانی سخن خواهیم گفت . @soltannasir 🐉🐉
@soltannasir {پاسخ به چند پرسش خوانندگان 2 } سوال : چه اذکاری برای مبارزه با جحودان موثر است? مبارزه به شکل عام در چند بخش خلاصه می شود ! 1: مبارزه با قبالیست ها اساتید فقیر، برای مبارزه با قبالیست های جحود به قرائت سوره مبارکه نجم در شب ها 3 بار متصل ( پشت سر هم ) و سپس به 1 بار قرائت سوره تکویر توصیه نموده اند . قرائت این دو سوره به تضعیف ستاره ایرانی شش پر یا ستاره داود کمک می نماید . همچنین به قرائت ذکر جبرائیلیه «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار » به عدد 110 در حال قیام در بین الطلوعین توصیه شده است . گفتن این ذکر برای کمک به بازگرداندن قدرت ذوالفقار به این شمشیر آسمانی است . 2: مبارزه با خدایان باستانی کواکب : 👇 برای این مهم نیز سوره مبارکه نجم و تکویر به شکلی که در بالا گفته شده موثر است . همچنین قرائت سوره های توحید و کافرون نیز برای امر مبارزه بسیار مناسب می باشند . در روایت به 12 بار قرائت سوره مبارکه توحید پس از نمازهای یومیه توصیه شده است . همچنین ۱۰۰ بار قرائت این سوره (توحید) در صبح جمعه نیز مستحب است . شما وقتی داستان خدایان را در اساطیر مطالعه می نمایید . آنگاه به مفاهیم سوره توحید، دقت نمایید. متوجه خواهید شد که سوره توحید کاملا در نقطه مقابله با خدایان نازل شده است . سوره کافرون نیز می تواند علاوه بر اینکه در چهار قل پس از هر نماز خوانده شود. در طول روز نیز ۱۲ بار قرائت شود . اذکاری که به مبارزه کمک می نماید . اذکار توحیدی نظیر کلمه طیبه لااله الا الله می باشد . که اهل سلوک این ذکر را رفت و روب نیز می نامند . ذکر لااله الا اللّه نیز در مفهوم اولیه خویش بسیار ساده و در نفی خدایی هر موجودی غیر از اللّه می باشد . در روایت به صدبار گفتن این ذکر در روز توصیه شده است . بعضی اهل سلوک این ذکر را به عدد 1001بار ، پس از نماز مغرب، نشسته به شکل مربع بر سر سجاده توصیه نموده اند . همچنین سایر اذکار توحیدی نظیر لااله الا الله الملک الحق المبین و یا تسبیحات اربعه ، نیز 100 بار گفتنش مفید است . نکته : فقیر تسبیحات اربعه را به این شکل توصیه می نمایم : 👇 ابتدا 100بار صلوات با توجه به روحانیت و نورانیت رسول الله (ص) سپس 100بار تسبیحات اربعه و سپس 100بار صلوات با توجه به روحانیت رسول الله (ص) شما نیز می توانید امتحان نمایید ! 3: مبارزه با تولید ظلمت مراسم های جادوی سیاه و آیینی به طور کلی عباداتی نظیر نماز و قرائت قرآن و ذکر ، تولید نور می نماید . اما آیه نور و ذکر نور و دعای نور حضرت فاطمه (س) در تولید نور موثرتر می باشند. آیه نور را می توان یکبار پس از کلیه نمازها خواند. عدد ختم این آیه 256 است که فقیر توصیه نمی نمایم . زیرا برای مبتدی سنگین است . ذکر نور را می توان به عدد نور 256 و یا 2560 بار یا به شیوه ( نام فرد + نام مادر + 256 + 70 ) هنگام طلوع آفتاب و یا پس از نماز ظهر گفت . دعای نور را نیز پس از نماز ها می توان یکبار قرائت نمود . برای زنده ماندن قلب : 👇 سوره یس، پس از طلوع آفتاب به طریق معمول و یا طریق ذکر شده در کانال مناسب است. سوره انشراح در نمازها یکبار و پیش از خواب سه بار قرائت شود . ذکر رئوف روزی 100بار شرکت در روضه هفتگی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ذکر «یا حی یا قیوم یا لا اله الا انت اسألک ان تحیی قلبی بنور معرفتک ابداً یا الله » 41 بار پس از نماز صبح. نکته 2: پیشتر در باب سایر دستوراتی که در هنگام برگزاری مراسم ها می تواند تأثیرات مراسم هایشان را کم نماید سخن گفته شد . نکته 3: از میان دستورات متنوع ذکر شده ، فقیر تنها سوره نجم و تکویر و ذکر جبرئیلیه را در مبارزه بسیار ضروری می دانم . شما با انجام همین دستور ساده می توانید به جبهه تقابل اولیا الله و علمای علوم غریبه ما با قبالیست های جحود کمک نمایید . @soltannasir
تصویر زایچه عالم به طالع برج سرطان به نقل از کتاب روضه المنجمین ، در این زایچه همه کواکب در شرف خویش می باشند . @soltannasir
تصویر زایچه عالم به نقل از کتاب بُندهش که طالع برج سرطان است و همه کواکب جز عطارد در شرف خویش می باشند . @soltannasir
نمودار اعمالی که برای مبارزه با دشمنان در جنگ معنوی مفید است . به این مجموعه می توان اذکار دیگری را نیز اضافه نمود . فعلاً به این مختصر بسنده نمایید . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 64 } { رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 1} گفته شد که عیسی بن مریم مسیح موعود روح اللّه چه در شب انقلاب زمستانی و یا زمانی نزدیک به آن متولد شده باشد ! و چه در زمانی دیگر با توجه به اینکه در روایات اسلامی ، تولد حضرتش در شب و یا روز دحوالارض بوده است . و دحوالارض با خورشید پیوند تنگاتنگ دارد . بنابراین عیسی(ع) از این جهت با خورشید مرتبط است ! شباهت های بسیاری بین اسطورهٔ ایزد مهر و داستان زندگی عیسی بن مریم (ع) به 👈روایت انجیل وجود دارد. همچنین بین بعضی اعمال و اعتقادات مسیحیان و پیروان مهر پرستی نیز شباهت هایی وجود دارد. مجموعهٔ این شباهت ها آنچنان است که بسیاری از محققین ادیان، اذعان داشته اند که مسیحیت تحت تأثیر نفوذ آیین میترا در امپراطوری روم باستان، شکل گرفته و یا در خویش تغییراتی داده و رنگ میترائیسم رومی را به خود گرفته است. ابتدا بعضی شباهت های آیین مسیحیت و روایت اناجیل را از حضرت عیسی بن مریم (ع) با ایزد مهر و آیین مهر پرستی نقل می نماییم. و شرحی نیز بر آن خواهیم داد و سپس صفت نجومی حضرتش را در قرآن بررسی خواهیم نمود. شباهت های آیین میترائیسم رومی با آیین مسیحیت و حضرت عیسی (ع) به نقل از کتاب سهم ایرانیان در تمدن جهان جناب حمید نیر نوری ص 239 :👇 { 1⃣ : معروف است که چون میترا پا به عرصه ی وجود نهاد مورد ستایش شبانان قرار گرفت و حضرت مسیح (ع) نیز به محض تولد، از سوی شبانان مورد تکریم واقع شد. 2⃣ : مهر دینان نخستین شب زمستان را که آغاز انقلاب شتوی و اول چله ی بزرگ زمستان است، به عنوان روز تولد خورشید مقدس دانسته و جشن می گرفتند. مسیحیان نیز همین روز را با اندکی اختلاف به عنوان روز تولد مسیح جشن می گیرند و این عید را در سده ی چهارم میلادی وارد دین خود کردند. 3⃣ : غسل تعمید که در میان مهردینان معمول بوده، بعدها به وسیله ی مسیحیان پذیرفته شده و هنوز معمول است. 4⃣ : یک شنبه که روز خورشید یا مهر است، روز آسایش و مقدس مسیحیان گشت و هنوز هم به نام sunday معروف است. 5⃣ : ناقوس و شمع و نوازندگی در حین مراسم عبادی از آیین میترا وارد دین مسیحی شد. 6⃣ : دوازده برج آسمانی که یاران مهر بودند، در دین مسیح دوازده حواریون شدند. 7⃣ : علامت صلیب که پیش از آن نشانه و نماد در آیین میترایی بود توسط مسیحیان پذیرفته شد. 8⃣ : مهر را پیروان مهر، و مسیح را مسیحیان _داور اعمال بشر می دانند. 9⃣ : مهر برای پیروانش و مسیح برای مسیحیان میان آفریدگار و بندگان به منزله ی واسطه و میانجی بودند. 0⃣1⃣ : مهر ایزد و میثاق است و جالب است که کتاب را عهد یا پیمان جدید می نامند. 1⃣1⃣ : در آغاز رواج دین و بلکه در حین انتشار و توسعه، مسیحیان مانند پیروان مهر برای انجام مراسم پرستش و عبادت ،انجمن های سرّی داشتند که اغلب در غارها و یا جایی که چارپایان باشند برگزار می شد. 2⃣1⃣ : هنگامی که میترا در می یابد که زندگیش به پایان رسیده مجلس شام آخر را با یاران خود برپا می کند. آن گاه در گردونه نشسته و به آسمان نزد فراز می رود. حضرت نیز شب قبل از مصلوب شدنش شام آخر را با حواریون خود صرف کرد. آن گاه پس از آن که او را به کشیدند و دفن کردند، به آسمان نزد پدرخود، یعنی خداوند فراز رفت. 3⃣1⃣ : کلاه ها را امروزه گویند که از یک نوع کلاه ویژه ایرانی اقتباس شده که به احتمال نزد پیروان آیین مهر مرسوم بوده است. 4⃣1⃣ : در جزو مراسم و آداب پیروان دین مسیح معمول است که در کلیسا ها نان و شراب در روزهای معین توسط کشیش میان حاضران تقسیم می شود تا نان را به عنوان گوشت و شراب را به عنوان خون مسیح بیاشامند. چنین مراسم و آیینی، پیش از مسیحیت در آیین میترایی معمول بود . بدین گونه که همه ی حاضران در خوردن یک قطعه نان (drun) و آب ممزوج با شراب که معروف به شربت هئومه/پراهوم بود شرکت می کردند. } ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 65} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 2} نکته 1: اینکه جناب حمید نیر نوری می فرمایند ایزد مهر در هنگام تولد مورد پرستش شبانان قرار می گیرد ! سوال بر انگیز است ?! فقیر چنین روایتی را در باب ایزد مهر ندیده ام و بالشخصه نمی دانم منبع گفته جناب حمید نیر نوری کجاست ?! هنگامی که ایزد زاده می شود. چوپانان کجا هستند ? وی از صخره یا تخم کیهانی زاده می شود و سپس را قربانی می نماید و آفرینش انجام می شود. در این هنگام چوپانان کجا هستند که وی را پرستش نمایند. با اینحال شاید در داستان های فولکلور اروپایی و یا تصاویر مهرابه ها چنین مطلبی آمده باشد. وگرنه در اصل داستان زایش میترا چنین مسئله ای وجود ندارد. به داستان زایش میترا توجه نمایید : 👇 { «مهر» از تخته سنگی که در کنار 👈رودخانه زیر سایه 👈درخت انجیری قرار داشت زاده شد و هنگام تولد در یک دست مشعلی فروزان و در دست دیگر خنجری دارد. مشعل نشانه نوری است که به اعماق تاریکی ها نور می تابد و خنجر نشانه سلاحی که با آن گاو را می کشد. صور منطقه البروج مهر را احاطه کرده اند که نشانه مفهوم گیهانی تولد اوست. تولد از تخم مرغ اقتباسی از فرهنگ اورفئوسی است. «مهر» ابتدا از برگ های انجیر برای خود جامه ای ساخت و سپس بر آن شد بر موجوداتی که پیش از او آفریده شده بودند، چیره گردد. او نخست با خورشید زورآزمایی کرد و با آن پیمان دوستی بست و از آن پس «مهر» و خورشید یکدیگر را یاری داده اند. } (فرهنگ اساطیر ایرانی صفحه 397) نکته 1 از 1 : به زایش مهر در زیر درخت انجیر در کنار رودخانه و شباهت آن به داستان زایش حضرت عیسی بن مریم (ع) در زیر درخت خرما در قرآن مجید دقت نمایید : 👈 {فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا ﴿۲۳﴾فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴿۲۴﴾ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿۲۵﴾ = تا درد زايمان او را به سوى تنه درخت 👈خرمايى كشانيد گفت اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش شده بودم (۲۳) پس از زير [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زير [پاى] تو 👈چشمه آبى پديد آورده است (۲۴) و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان بر تو خرماى تازه مى ريزد (۲۵ ) } مسئله جالب دیگر این است که درخت خرما که عیسی (ع) در کنار آن متولد می شود در علم تنجیم جز منسوبات کوکب خورشید است. و درخت انجیر که ایزد مهر در زیر آن متولد شده است. جز منسوبات کوکب مشتری می باشد ! نکته 2 از 1 : داستان زایش میترا بیشتر از روی آثار مهرابه ها برداشت شده است. وگرنه متون کمی در این باره برای ما به جای مانده است. نکته 3 از 1 : تخم مرغ لزوماً ربطی به فرهنگ اورفئوسی یونان باستان ندارد ! در متون پهلوی ما نیز به این مسئله اشاره شده است. نکته 2: به نظر فقیر شباهت غسل تعمید مهردینان و مسیحیان امری انکار ناپذیر است. اما اینکه جناب حمید نیر نوری ادعا می نمایند. این مسئله بعدها توسط مسیحیان پذیرفته شده است. شاید چندان درست نباشد. زیرا به نقل اناجیل در زمان عیسی بن مریم (ع) حضرت یحیی تعمید دهنده وجود داشته و خود حضرت عیسی (ع) توسط ایشان تعمید یافت. به قسمت هایی از انجیل متی در این باره نگاه نمایید : 👇 { «یحیای تعمید دهنده راه را برای عیسی آماده می کند» و در آن ایّام، تعمید دهنده در بیابان یهودیّه ظاهر شد و موعظه کرده، می گفت : «توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است. » زیرا همان است آنکه اشعیای نبی از او خبر داده، می گوید : « صدای ندا کننده ای در بیابان که راه خداوند را مهیّا سازید و طُرُق او را راست نمایید. » و این یحیی 👈 لباس از پشم شتر ( چیزی شبیه لباس صوف ) می داشت و 👈 کمربندی چرمی بر کمر، و خوراک او از ملخ و عسل برّی (بیابانی) می بود . (خوردن ملخ بالدار در فقه اسلامی هم حلال است. ) در این وقت، اورشلیم و تمام یهودیّه وجمیع حوالی اُردُن نزد او بیرون می آمدند، و به گناهان خود اعتراف کرده، در اُردُن از وی تعمید می یافتند. پس چون بسیاری از فریسیان و صدّوقیان را دید که بجهت تعمید وی می آیند ، بدیشان گفت: «ای افعی زادگان، که شما را اعلام کرد که از غضب آینده بگریزید ? اکنون ثمرهٔ شایستهٔ توبه بیاورید، و این سخن را به خاطر خود راه مدهید که پدر ما ابراهیم است، زیرا به شما می گویم خدا قادر است که از این سنگها فرزندان برای ابراهیم برانگیزاند. و الحال تیشه بر ریشهٔ درختان نهاده شده است ، پس هر درختی که ثمرهٔ نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود. } ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 66} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 3} ادامه...👇 { ...من شما را به 👈آب به جهت توبه تعمید می دهم لکن او که بعد از من می آید از من تواناتر است که لایق برداشتن نعلین او نیستم؛ او شما را به روح القدس و 👈 آتش تعمید خواهد داد. او غربال خود را در دست دارد و خرمن خود را نیکو پاک کرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولی کاه را در آتشی که خاموشی نمی پذیرد خواهد سوزانید » «یحیی عیسی را تعمید می دهد» آنگاه عیسی از جلیل به اُردُن نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد. امّا یحیی او را منع نموده، گفت : «من احتیاج دارم که از تو تعمید یابم و تو نزد من می آیی?» عیسی در جواب وی گفت : «الآن بگذار زیرا که ما را همچنان مناسب است تا تمام عدالت را به کمال رسانیم. » پس او را گذاشت. امّا عیسی چون تعمید یافت، فوراً از آب بر آمد که در ساعت آسمان بر وی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده، بر وی می آید. آنگاه خطابی از آسمان در رسید که «این است پسر حبیب من که از او خشنودم. »} (کتاب مقدس، عهد جدید ، متی ،ص 1087 چاپ ایلام ) نکته 1 از 2: به پوشیدن لباس پشمی (صوف) توسط یحیی (ع) توجه نمایید. بسیاری از انبیای الهی جامه ای از صوف می پوشیدند. به بخشی از خطبه قاصعه امیرالمومنین در باب صوف پوشی موسی و هارون (علیهما السلام) توجه فرمایید : 👇 {وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ (عليه السلام) عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرِطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ = وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت... }بنابراین صوف پوشی طریقه انبیای الهی بوده است . نکته 2 از 2 : بستن کمربند توسط یحیی (ع) به کُستی بستن مغان ایران باستان شباهت دارد. نکته 3 از نکته 2: پیشتر به نقل از مدخل انقلابین کتاب فرهنگ نمادها آورده شد که 👈 {می توان گفت که دروازه ی شتوی مرحله ی نورانی مدار را عرضه می کند، و دروازه ی صیفی مرحله ی تاریک آن را. در این مورد ما تولد مسیح را در انقلاب شتوی و تولد یحیای معمدان را در انقلاب صیفی به خاطر می آوریم، و از آنجا یکی از آیات زیبای انجیلی به یاد می آید : می باید که به او افزوده شود و من ناقص گردم. (یوحنا 3:30) (کتاب فرهنگ نمادها جلد اول صفحات 267 و 268) } که در مسیحیت یحیی (ع) با انقلاب تابستانی و عیسی (ع) با انقلاب زمستانی در ارتباط است . انقلاب تابستانی با برج سرطان مرتبط است که از بروج آبی است . و اگر تولد یحیی (ع) با انقلاب تابستانی در ارتباط باشد می توان دریافت که چرا وی تعمید دهنده است . نکته 4 از 2: در ایران باستان پیش از غلبهٔ دیانت زرتشتی آیین های آب و آتش در دو کیش پرستش آناهیتا و مهرپرستی وجود داشته که در هنگام غلبه دیانت زرتشتی نیز این دو آیین با کمی تغییر شکل وارد دیانت زرتشتی شد. (البته آتش خود ایزد آذر بوده ولی با اینحال نمادی از ایزد مهر نیز می باشد) نکته جالب اینجا است که یحیی (ع) به آب تعمید می دهد و عیسی (ع) به روح القدس و آتش. بنابراین در اینجا یحیی (ع) به مثابهٔ ایزد آناهیتا است که با کوکب زهره در ارتباط است. و عیسی (ع) به مثابه ایزد و مهر و 👈 هورمزد است. زیرا روح القدس (روح) نیز با کوکب مشتری و باد و هورمزد مرتبط است. همچنین نکته جالب دیگر این ارتباطات این است که صابئیون که آنان را مغتسله نیز می نامند و خود را پیروان یحیی(ع) تعمید دهنده می دانند . بنا به تحقیق بعضی محققین نظیر استاد پرویز اذکائی بازماندگان مغان ایران باستان هستند . و اگر نظر ایشان درست باشد می توان این احتمال را در نظر گرفت که یحیی (ع) بخشی از دوران زندگی خویش را در خاک ایران زمین (دوران اشکانی) به سر برده است . (احتمالاً عراق ایران ) ادامه دارد... @soltannasir 🌞🔥💦
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 66} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 3} ادامه...👇 { ...من شما را به 👈آب به جهت توبه تعمید می دهم لکن او که بعد از من می آید از من تواناتر است که لایق برداشتن نعلین او نیستم؛ او شما را به روح القدس و 👈 آتش تعمید خواهد داد. او غربال خود را در دست دارد و خرمن خود را نیکو پاک کرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولی کاه را در آتشی که خاموشی نمی پذیرد خواهد سوزانید » «یحیی عیسی را تعمید می دهد» آنگاه عیسی از جلیل به اُردُن نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد. امّا یحیی او را منع نموده، گفت : «من احتیاج دارم که از تو تعمید یابم و تو نزد من می آیی?» عیسی در جواب وی گفت : «الآن بگذار زیرا که ما را همچنان مناسب است تا تمام عدالت را به کمال رسانیم. » پس او را گذاشت. امّا عیسی چون تعمید یافت، فوراً از آب بر آمد که در ساعت آسمان بر وی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده، بر وی می آید. آنگاه خطابی از آسمان در رسید که «این است پسر حبیب من که از او خشنودم. »} (کتاب مقدس، عهد جدید ، متی ،ص 1087 چاپ ایلام ) نکته 1 از 2: به پوشیدن لباس پشمی (صوف) توسط یحیی (ع) توجه نمایید. بسیاری از انبیای الهی جامه ای از صوف می پوشیدند. به بخشی از خطبه قاصعه امیرالمومنین در باب صوف پوشی موسی و هارون (علیهما السلام) توجه فرمایید : 👇 {وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ (عليه السلام) عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرِطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ = وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت... }بنابراین صوف پوشی طریقه انبیای الهی بوده است . نکته 2 از 2 : بستن کمربند توسط یحیی (ع) به کُستی بستن مغان ایران باستان شباهت دارد. نکته 3 از نکته 2: پیشتر به نقل از مدخل انقلابین کتاب فرهنگ نمادها آورده شد که 👈 {می توان گفت که دروازه ی شتوی مرحله ی نورانی مدار را عرضه می کند، و دروازه ی صیفی مرحله ی تاریک آن را. در این مورد ما تولد مسیح را در انقلاب شتوی و تولد یحیای معمدان را در انقلاب صیفی به خاطر می آوریم، و از آنجا یکی از آیات زیبای انجیلی به یاد می آید : می باید که به او افزوده شود و من ناقص گردم. (یوحنا 3:30) (کتاب فرهنگ نمادها جلد اول صفحات 267 و 268) } که در مسیحیت یحیی (ع) با انقلاب تابستانی و عیسی (ع) با انقلاب زمستانی در ارتباط است . انقلاب تابستانی با برج سرطان مرتبط است که از بروج آبی است . و اگر تولد یحیی (ع) با انقلاب تابستانی در ارتباط باشد می توان دریافت که چرا وی تعمید دهنده است . نکته 4 از 2: در ایران باستان پیش از غلبهٔ دیانت زرتشتی آیین های آب و آتش در دو کیش پرستش آناهیتا و مهرپرستی وجود داشته که در هنگام غلبه دیانت زرتشتی نیز این دو آیین با کمی تغییر شکل وارد دیانت زرتشتی شد. (البته آتش خود ایزد آذر بوده ولی با اینحال نمادی از ایزد مهر نیز می باشد) نکته جالب اینجا است که یحیی (ع) به آب تعمید می دهد و عیسی (ع) به روح القدس و آتش. بنابراین در اینجا یحیی (ع) به مثابهٔ ایزد آناهیتا است که با کوکب زهره در ارتباط است. و عیسی (ع) به مثابه ایزد و مهر و 👈 هورمزد است. زیرا روح القدس (روح) نیز با کوکب مشتری و باد و هورمزد مرتبط است. همچنین نکته جالب دیگر این ارتباطات این است که صابئیون که آنان را مغتسله نیز می نامند و خود را پیروان یحیی(ع) تعمید دهنده می دانند . بنا به تحقیق بعضی محققین نظیر استاد پرویز اذکائی بازماندگان مغان ایران باستان هستند . و اگر نظر ایشان درست باشد می توان این احتمال را در نظر گرفت که یحیی (ع) بخشی از دوران زندگی خویش را در خاک ایران زمین (دوران اشکانی) به سر برده است . (احتمالاً عراق ایران ) ادامه دارد... @soltannasir 🌞🔥💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت هایی از فیلم عیسی مسیح (ع) که حضرت عیسی (ع) توسط حضرت یحیی (ع) غسل تعمید می یابد . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 67} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 4} {در چگونگی نسبت کواکب به روزهای هفته} نکته 3: برای فهم چگونگی انتساب کواکب به روزهای هفته، باید ترتیب کواکب را در نظام ، در نظر داشته باشیم. که به ترتیب از پایین به بالا شامل فلک قمر، فلک عطارد، فلک زهره، فلک شمس، فلک مریخ، فلک مشتری و فلک زحل می باشد. اگر شروع خلقت را در ارتباط با کوکب شمس بدانیم. که درست در میان آسمانهای هفت گانه قرار دارد. و آنگاه چهار گام به جلو رویم. به کوکب قمر می رسیم. (مریخ، مشتری، زحل، قمر) بنابراین روز دوم به کوکب قمر منتسب می شود. و اگر از قمر باز چهار گام به جلو رویم. به کوکب مریخ می رسیم. (عطارد، زهره، شمس، مریخ ) بنابراین سومین روز به مریخ منتسب می شود. حال اگر از مریخ چهار گام به جلو رویم به عطارد می رسیم. (مشتری، زحل، قمر، عطارد) بنابراین چهارشنبه به عطارد منتسب می شود. حال اگر از عطارد چهار گام دیگر به جلو رویم به کوکب مشتری می رسیم. (زهره، شمس، مریخ، مشتری) بنابراین پنج شنبه به کوکب مشتری منتسب می شود. حال اگر از کوکب مشتری چهار گام دیگر به جلو رویم. به کوکب زهره می رسیم (زحل، قمر، عطارد، زهره) بنابراین جمعه یا روز ششم به کوکب زهره منتسب می شود. حال اگر از کوکب زهره چهار گام به جلو رویم به کوکب زحل می رسیم (شمس، مریخ، مشتری، زحل) بنابراین روز هفتم یا شنبه به کوکب زحل منتسب می شود. حال اگر دوباره چهار گام از زحل به جلو رویم بار دیگر به شمس می رسیم. نکته 1 از 3: حرکت چهار گام به جلو با توالی گام های موسیقی در تئوری موسیقی شباهت بسیار دارد. که این ارتباط با گام های موسیقیایی ریشه در نظرات فیثاغورثیان دارد. زیرا که در نظر آنان موسیقی با نجوم در ارتباط است. و البته می دانیم که فیثاغورث تا حد زیادی تحت تأثیر آیین های شرقی در ایران و هند بوده است . ( پیشتر به بازدید وی از مراسم مهرپرستان اشاره شده است ) نکته 2 از 3: بعضی از پیشینیان شروع گام های موسیقی کواکب در شروع هفته را از زحل می دانند. نکته 4: در باره نفوذ فرهنگ موسیقی و سرودخوانی مغان ایرانی در مقاله دبیره استاد ذبیح بهروز اشاراتی شده است 👈 { در تاریخ کلیسای عیسوی راجع به تنظیم سرودهای مذهبی چیزی نوشته اند که خالصه آن این است: در قرن پنجم میلادی)عصر ساسانیان( دو نفر ایرانی برای یاد دادن سرودهای مذهبی به "میلان" می روند. آهنگهایی که این دو نفر در کلیسا تنظیم کرده بودند به طوری موثر بوده که سنت اگوستین هنگام شنیدن آنها اشک از چشمانش روان میگردیده است. } (این مقاله در کانال موجود است) نکته 5: باید توجه داشت که صور فلکی دایره البروج یاران مهر نیستند بلکه به گردش مهر سوار بر گردونه خویش در دایراه البروج اشاره دارد. (در آینده یاران مهر را بررسی خواهیم نمود ) نکته 6 : اینکه جناب نیر نوری می فرمایند که مهر مانند عیسی (ع) واسطه بین خداوند و مخلوقات است. بیشتر مربوط به تغییر نقش ایزد مهر در دیانت زرتشتی می باشد . نکته 7 : باید توجه داشت که نشان مهر پرستی صلیب شکسته یا چلیپا است. که. بعضاً با عنوان گردونه ایزد مهر نیز شناخته می شود. ولی صلیب در نزد مسیحیان از آن جهت مقدس است که بر طبق روایت اناجیل عیسی (ع) به صلیب کشیده شده است. و شکل صلیب در مسیحیت با چلیپای ایرانی تفاوت دارد. شکل چلیپا از منظر علوم خفیه ای نظیر، تنجیم و کیمیا دارای اسرار است. اما صلیب مسیحیت دارای چنین ویژگی هایی تا آنجا که فقیر اطلاع دارم نیست. ضمن اینکه باید توجه داشت که با توجه به نص قرآن مجید و عزیز حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده نشد : 👇 { وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا﴿۱۵۷﴾بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۵۸﴾= و گفته ايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه در باره او اختلاف كردند قطعا در مورد آن دچار شك شده اند و هيچ علمى بدان ندارند جز آنكه از گمان پيروى مى كنند و يقينا او را نكشتند (۱۵۷) بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است (۱۵۸) } ( آیات 157 و 158 سوره مبارکه نسا) نکته 8: باید توجه داشت که شربت باستانی هوم که مهر پرستان باستان و همچنین زرتشتیان می نوشیدند که ریشه در آیین ها و اساطیر هندوایرانی دارد با شراب انگوری تفاوت دارد . @soltannasir 🎵🌞
نمودار هندسی نسبت موسیقیایی کواکب با گام های چهار _چهار که یک ستاره هفت پر و روزهای هفته را می سازد . @soltannasir
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 68} {کُستی و میان بستن 1 } در دروس پیشین گفته شد که مغان مهر پرست ایران باستان و زرتشتیان اعتقاد بر این داشته اند که جهان به دو بخش زبرین و زیرین تقسیم می شود. جهان زبرین جهان است. و جهان زیرین جهان اهریمنی می باشد. آنان کمربندی به نام کُستی می بستند که مرز جهان زبرین و زیرین را جدا نماید. نکته : در دو سلسله (اهل فتوت) و نیز سنتی به نام میان بستن وجود دارد. اینان کمربندی را به رسم مغان ایران باستان می بندند و عمل خویش را «میان بستن» می نامند. یعنی جهان زبرین (اهورایی) را از جهان زیرین (اهریمنی) با این عمل جدا می نمایند. نکته 1 از 1: باید در نظر داشت که هر دو سلسله فتیان و خاکسار جلالی از 👈 که خود یک مغ ایرانی بوده است منشعب شده اند. اما چرا مغان ایران باستان میان را در حیطهٔ کمر می دانستند ? زیرا میانگاه در بدن محلی است که 👈شش برج بالایی و شش برج پایینی را از یکدیگر جدا می نماید. در دروس تطابق شکل صور فلکی دایره البروج و اندام های بدن گفته شد که برج ششم (سنبله یا عزرا) با معده و روده ها و برج هفتم (میزان) با کلیه ها تطابق دارد و میان بند باید بر روی محل قرار گیری کلیه ها و روده ها بسته شود. همچنین در دروس مربوط به کوه قاف ملاحظه نمودید که کوه که در بدن انسان بسیار به روده بزرگ شباهت دارد به مانند کمربندی است که دور عالم (روده کوچک) را فرا گرفته است. و کمربند کُستی باید بر روی قسمت بالایی روده های بزرگ که پشت آن کلیه ها قرار دارد بسته شود. اینگونه محل چاکرای خورشیدی که نور است در بالای کمربند در نیمه اهورایی قرار می گیرد. و (مشتری) نیز که قلب بدان منسوب است در نیمه اهورایی قرار می گیرد. اکنون مدخل کُستی را از کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی نقل می نماییم : 👇 { کُستی در فارسه میانه kusti ؛ کُستی، بندی است مقدس که زردشتیان بر کمر می بندند و گمان دارند که بند مرز میان دو بخش از تن انسان است. بخش زبرین که از آن اعمال نیک بر می خیزد و بخش زیرین که از طریق آن اهریمن می تواند انسان را به عمل بد برانگیزاند . هر زردشتی در هنگام تشرف آیینی به دین، این بند را به کمر می بندد. این کمربند آنقدر مقدس است که بدون کُستی بودن جزء گناهان بزرگ محسوب می شد. به همین جهت کُستی سرور پوشش هاست . کُستی از هفتاد و دو نخ به شش رشته قسمت شده ، هر رشته دارای دوازده نخ است . عدد هفتاد و دو (72) نماد هفتاد و دو فصل کتاب یسناست. دوازده اشاره به دوازده ماه سال و شش، نماد شش گاهنبار و به قول برخی نماد شش وظیفه دینی زردشتیان است . کُستی را سه بار به دور کمر می بندند و در آخر آن ( در هر طرف ) سه منگوله است که نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است و هر کدام از منگوله ها بیست و چهار فصل ویسپرد است. کُستی را باید سه بار به دور کمر ببندند و در دور دوم دو گره در پیش و در دور سوم دو گره در پشت می زنند . با گره اول گواهی می دهند به هستی خداوند یگانه؛ در گره دوم گواهی می دهند که دین مزدیسنا بر حق و فرستاده اورمزد است، در گره سوم گواهی می دهند به پیامبری زردشت ؛ در گره چهارم گواهی می دهند به اصول مزدیسنا که اندیشه نیک، و کردار نیک است. گره زدن نهایی همه نخ ها به صورت یک نخ نماد برادری یا اتحاد جهانی است. فرو رفتگی میان نخ ها به مفهوم فضای میان این جهان و جهان دیگر ؛ دو لا بودن نخ ها در سر کُستی نماد ارتباط میان جهان مادی و جهان مینوی آینده است؛ و گشودن و بستن (در هنگام خواند دعا) نماد انتقال روان از دنیای مادی به دنیای مینوی است. کُستی که بر کمر بسته می شود، ، نمادی است از سپهر ستارگان نیامیزنده و کهکشان که مرز آلودگی و پاکی را در انسان مشخص می کند و ما را به یاد وظایف دینی مان می افکند. هر زردشتی پس از سن پانزده سالگی از بستن کُستی به دور کمر ناگزیر می باشد. بدین منظور جشنی با شکوه برگزار می گردید و دختر یا پسر مورد نظر در برابر حاضران و طی مراسمی این کمربند را به دور می بست و سدره را می پوشید. پس از این سن بدون کُستی و سدره بودن از گناهان محسوب می شود. هر زردشتی معتقد در مواردی باید کُستی را نو کند یعنی رشته را از میان گشوده و خدای را یاد کرده و اهریمن را نفرین کنند و نیرنگ کُستی خوانده و دوباره آن را به میان ببندند. در شبانه روز باید در موارد زیر کُستی را نو کنند : نخست بلافاصله پس از برخاستن از خواب، دوم پس از قضای حاجت، سوم پیش از نماز گذاردن، چهارم هنگام حمام کردن، پنجم پیش از خوراک خوردن. هنگام نو کردن کُستی، رو به خورشید و اگر خورشید غروب کرده باشد رو به ماه و اگر ماه نباشد رو به چراغ می کنند. در روایت پهلوی آمده اگر کسی کُستی گشاده راه رود، شیر همه مادگان جهان خواهد کاست . } ادامه دارد... @soltannasir
تصویر کُستی (کمربند زرتشتیان) و محل بستن آن که میان را می بندد و دو نیمه اهورایی و اهریمنی بدن را بر طبق نگاه زرتشتیان از یکدیگر جدا می نماید . @soltannasir
نگاهی به محل قرار گیری روده بزرگ در بدن (قاف ) و کلیه ها (میزان) و بستن کُستی ، کمربند ، میان بند بر روی این محل . @soltannasir
اگر بروج را به شکل دایره رسم نماییم و شش برج روشن یعنی حمل تا سنبله را در بالا و شش برج تاریک میزان تا حوت را نیمه پایین درنظر بگیریم. آنگاه دو نقطه اعتدالین، میان بند خواهد بود. @soltannasir
مقاله جامعه یهودیان ایران در دوران ساسانی به روایت تلمود ، بر گرفته از سخنرانی خانم دکتر آزاده احسانی در محل موسسه انسان شناسی و فرهنگ @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 69} { کُستی و میان بستن 2} ادامه ...👇 نکته 1: باید در نظر داشت که بهترین تفسیر برای میان بند آن است که بگوییم که میان بند دو نیمه روشن و تاریک بدن را از یکدیگر جدا می نماید. نیمه بالایی نیمه روشن 6برج اول در بدن است و نیمه پایینی، نیمه تاریک یا 6برج دوم در بدن می باشد. چنین تفسیری مشکل ثنویت گرایی مغان و موبدان ایران باستان را حل می نماید. زیرا اگر ما نیمه بالایی را متعلق به هورمزد بدانیم و نیمه پایین را متعلق به اهریمن، به نوعی به ثنویت قائل شده ایم. شاید کسی بگوید که شما خود گفتید اهریمن در دیانت زرتشتی جوهره تاریک و نیروی تاریک است و با ابلیس ادیان ابراهیمی تفاوت دارد ! پس چرا نیمه تاریک متعلق به اهریمن نباشد ? و نیمه روشن متعلق به هورمزد ? در پاسخ باید بگویم که ابتدا به یاد بیاوریم که هورمزد که بود ? در دروس پیشین گفتیم که اهورامزدا در روند خلقت امشاسپند هفتم را هورمزد یا کوکب مشتری قرار دارد. و این هورمزد شأنی از شئونات اهورامزدا است. همانگونه که در عالم صغیر یعنی بدن انسان روح بخاری شأنی از شئونات نفس ناطقه مجرد می باشد. همچنین گفته شد که کوکب مشتری (هورمزد) کوکبی بادی است و گفته شد که روح نیز در لغت به معنای باد است و گفته شد که روحی که به نوعی فرشته است ولی مقامی بالاتر از تمام فرشتگان مقرب نظیر جبراییل و میکاییل و... دارد. و حق تعالی آن را به خود نسبت داده است. (نفخت فیه من روحی) بسیار محتمل است که با هورمزد در نزد زرتشتیان یکی باشد. و با توجه به اینکه در عالم صغیر ، قلب انسان محل تکون روح_بخاری است. و این روح بخاری در کل بدن سریان دارد. بنابراین با توجه به ارتباط عالم صغیر و کبیر، اگر هورمزد را در عالم کبیر معادل، بخاری در عالم صغیر بدانیم. آنگاه همانگونه که نیمه پایینی بدن از روح بخاری خالی نیست ! در عالم کبیر نیز نقطه ای نیست که از روح کل () خالی باشد. بنابراین تقسیم بدن به دو نیمه و اهریمنی حتی بر اساس آموزه های خود زرتشیت غلط می باشد و همانگونه که گفته شد بهتر است که میان بند را جدایی دو نیمه روشن و تاریک بدن از یکدیگر بدانیم. نکته 2 : باید در نظر داشت، واژهٔ کُستی در ادبیات پارسی معاصر به کُشتی تبدیل شده است. (واک س به ش تبدیل شده) ریشه ورزش کُشتی نیز در همین کلمهٔ کُستی است. در ایران باستان هنگام کشتی گرفتن هر کدام از دو کشتی گیر سعی می نمودند با گرفتن بند کُستی حریف وی را بر زمین زنند. در میان کُردان کرمانج خراسان شمالی نوعی از ورزش کُشتی به نام کُشتی باچوخه وجود دارد. که خود این کلمه چوخه نام لباس 👈 پشمی کُردان خراسان است. و اینان کمربندی با نام پُشتی ( واک «ک» به «پ» و واک «س» به «ش» تبدیل شده) یا پُشتیند به مانند زرتشتیان سه دور بر کمر می بندند. و در زمینی به شکل 👈دایره با یکدیگر مبارزه می نمایند. چنین آدابی مسلماً ریشه در فرهنگ ایران باستان دارد و با اندکی تفاوت در سرتاسر کشور عزیزمان ایران و در بین اقوام گوناگون این آب و خاک وجود دارد. نکته 3 : برای توضیح سدره و اینکه سدره پوشی چیست. مدخل سدره (جامه) را از کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی نقل می نماییم : 👇 { سدره پیراهنی است سفید، گشاد، آستین کوتاه و بدون یخه که در گذشته روی لباس های دیگر و امروزه در زیر لباس پوشیده می شود. در جلوی سدره از گریبان تا سینه دارای چاک است و در انتهای آن کیسه کرفه نامیده می شود و به عقیده زردشتیان گنجینه اندیشه و گفتار و کردار نیک است. جنس این لباس از 👈پشم و پنبه و گاهی ابریشم و پوست و حتی مو بوده است. سدرهای که ریشه گیاهی داشته باشد مطابق کتب مقدس است . هر زردشتی که به سن پانزده سالگی می رسد باید سدره بپوشد. سدره جامه ستایش و بندگی اورمزد و به منزله زرهی در برابر تمایلات نفسانی و صفات رذیله است. بدون سدره راه رفتن از گناهان بزرگ محسوب می شد. در مینوی خرد آمده : بدون کُستی و سدره راه نرو تا از تو به دو پایان و چهارپایان و به فرزندان گزند نرسد. در متون پهلوی از آن با عنوان «شبی» (پهلوی) یاد شده است. نکته 1 از 3 : عزیزان به شباهت های سدره پوشی زرتشتیان و خرقه پوشی صوفیان یا به اصطلاح کفنی پوشیدن آنان دقت نمایید. پیراهن سدره اندکی از زانو پایین تر است و اصل خرقهٔ بعضی از سلاسل درویشی نیز اندکی از زانو پایین تر است. سدره از دو طرف چاک دارد و خرقه بعضی سلاسل نیز از دو طرف چاک دارد. نکته2 از 3 : سدره پوشی و سن آن در دین زرتشتی 15 سالگی است و سن تکلیف پسران نیز در دین مبین اسلام سن 15 سالگی می باشد. نکته 4 : یهودیان نیز، کمربندی به مانند کُستی می بندند. در حالی که علمای پیشین یهود در دوران ساسانی در عصر نوشتن تلمود کُستی بستن زرتشتیان را مورد انتقاد قرار می دادند. اما خود در نهایت از این آیین استفاده نمودند. @soltannasir 🌞🗡
تصویر ویسگون لباس محلی مردم لُرستان، به کمربند میان بند آنان توجه نمایید. گستره استفاده از میان بند را نه تنها در ایران باستان بلکه در کل جهان باستان می توان مشاهده نمود. @soltannasir
تصویر مردی با لباس گیلانی که کمربند میان بند بسته است. چنین پوششی در میان اقوام گوناگون کشور با اندکی تفاوت وجود دارد. @soltannasir
تصویر دو کودک کُرد با لباس کُردی که کمربند میان بند نیز بسته اند . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 70} {کُستی و میان بستن 3} ادامه ..👇 نکته1 از 4 : به نظر فقیر اینکه یهودیان در اروپا میان بستن را جزئی از آداب خویش برگزیده اند. ریشه در آیین دارد. اما حال شیوه میان بستن و یا شدّ بستن فتیان را از کتاب فتوت نامه سلطانی می آوریم : 👇 { «فصل سیم : در بیان استاد و شرایط آن» بدان که هیچ کاری بی استاد میسر نمی شود و هر که بی استاد کاری کند بی بنیاد باشد. از شاه ولایت منقول است که اگر کسی به مرتبهٔ کشف و کرامات رسد و کارهای کلی از او در وجود آید و او را استادی به استادی درست نباشد از او هیچ کاری نیاید و کار او هیچ چیز را نشاید و این جا گفته اند. بیت : 👇 هر که را استاد نبود کار بر بنیاد نیست در ره معنی رفیقی بهتر از استاد نیست پس هر که خواهد (که کاری) بر اصل باشد اقتدا به استادی کامل باید کرد چنان که خدای تعالی فرموده :«أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ= اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن» (و قصهٔ) موسی و خضر (علیهما السلام) به غایت دلیل روشن است بر آن که استاد باید و بی متابعت استاد از هیچ کس کاری نیاید. مثنوی : 👇 «هر که بی استاد کرد آغاز کار کار و بار او ندارد اعتبار دامن استاد گیرو شادشو مدتی خدمت کن و استاد شو» و در طریق آن کس را که میان کسی (را) بندد او را استاد شدّ گویند و شاگرد را که داعیهٔ میان بستن دارد خلف گویند و فرزند طریق نیز خوانند. بعد آن که شخصی صاحب سعادت به برکت نور ارادت دامن (دولت) پیری صاحب کمال به دست آورد و داعیهٔ آن کرد که در زمرهٔ فتوت داخل گردد و از جمع میان بستگان شود، او رااز استاد شدّ چاره نیست و تا پیری نداشته باشد او را میان نتوان بست و چون پیر گرفته باشد و خشنودی (پیر حاصل کرده) استاد باید که او را میان (در) بندد و هر کس استادی را نشاید بلکه مردی کامل مکمل باید تا قواعد این کار به جای آورد. اگر پرسند که شرایط استاد شدّ چند است ? بگوی شش: اول آن که استادی کامل میان وی بسته باشد که اگر مردی دست به میان او نرسانیده باشد او را نرسد که دست به میان فرزندی رساند. دویم آن که هر صفتی که در فتوت (و طریقت) ذکر کردیم باید که او را حاصل باشد. سیم آن که خرده های طریقت دانسته باشد و نکته های محققان معلوم کرده تا به فرزند رساند. دویم آن که هر صفتی که درفتوت (و طریقت) ذکر کردیم باید که او را حاصل باشد. سیم آن که خرده های طریقت دانسته باشد ونکته های محققان معلوم کرده تا به فرزند رساند. چهارم باید که اسناد میان بستن خود تا حضرت رسالت صلی الله علیه و آله از روی راستی داند تا پی به اصل برده باشد. پنجم باید میان فرزند را در محفلی بندد که شیخ و نقیب و برادران طریقت باشند و اگر میسر نشود به حضور جمعی میان بستن باید نه در گوشهٔ خلوتی. ششم باید که ملاحظهٔ حال فرزند نماید که لایق هست که شدّ بدو رساند یا نه? اگر لایق نداند ترک میان بستن او کند و اگر نه ظلم کرده باشد و وضع شیء در غیر موضع فرموده و از آن جمله باشد که أَلَا لَعْنَةُ (اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ) «هود آیه18». اگر پرسند که ارکان میان بستن چند است? بگوی شش : اول آن که استاد اقسام شدّ و انواع آن را داند و بیان کند. دویم فرزند را تا چهل روز خدمت فرماید بعد از آن برداشت کند. سیم آب و نمک به مجلس حاضر کند. چهارم چراغ پنج فتیله روشن سازد. پنجم میان فرزند به شرط ببندد. ششم حلوای شدّ ترتیب دهد که آن نمودار حلوای خفیه باشد. اگر پرسند که مستحبات میان بستن چند است? بگوی هفت : اول سجادهٔ شدّ را روی به قبله انداختن. دویم دست چپ بر سر فرزند نهادن. سیم به دست راست (دست راست) فرزند گرفتن. چهارم نماز شدّ گزاردن. پنجم دو بار شدّ را به روی سجاده انداختن. ششم به سه بار شدّ را به میان فرزند رسانیدن. هفتم بعد از سه روز میان فرزند گشادن. اگر پرسند که آداب میان بستن چند است? بگوی ده : اول پیران و پیش قدمان را یاد کردن. دویم فرزند را صفای نظر برادران طریق کردن. سیم چون دست ( فرزند به دست) بگیرد فاتحه و تکبیر و صلوات فرستادن. چهارم سه قدم از کنار سجاده پس رفتن. پنجم شدّ را از کتف خود به دست چپ فرود آوردن. ششم در هر محلی 👈آیتی و دعایی که منقول است خواندن. هفتم فرزند را بر قاعده روی به راه کردن، یعنی هر نفس که با او باید گفت به راستی گفتن. هشتم حلوا را که ساخته باشد میزان گرفتن. نهم در وقت دست گرفتن فرزند انگشت ابهام خود را بر انگشت ابهام او نهادن. دهم هر عمل که کند معنی آن را به اثبات باز نمودن. اگر پرسند که استاد کامل در میان بستن کیست? بگوی آن که 👈پاک مذهب و متّقی و بینا به عیب خود و دانا به کار مرید و صاحب تمیز باشد و حسود و کینه دار و بخیل نباشد. } ادامه دارد... @soltannasir 〽️