eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { درد و دل 48} { انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور 16} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 10} ادامه 👇 .... یکی از بزرگترین حکمای صدرایی در قرن اخیر آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بودند . که اکثر بزرگان معاصر در حوزه , ایشان را در تدریس اسفار اربعه ملاصدرا بینظیر می دانستند . از مهم ترین شاگردان ایشان می توان به حضرت امام خمینی و استاد سید جلال الدین آشتیانی و علامه حسن زاده آملی و دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و استاد محمد خواجوی اشاره کرد . مرحوم محقق جناب استاد محمد خواجوی می فرمودند : چون از جناب آیت الله رفیعی قزوینی خواسته شد که به قم بیایند و تدریس اسفار نمایند ایشان نپذیرفتند . و ایشان ظاهرا به قم و حوزه علمیه قم چندان عنایتی نداشتند . ایشان در واکنش به احادیثی در باب آشکار شدن علم از قم می فرمودند : علم مگر سوهان است که از قم بیرون بیاید . عزیزان ایشان , با علوم غریبه و خفیه آشنایی کامل داشتند و دارای وسعت مشرب عرفانی بودند . ایشان هنگامی که تصمیم داشتند که مثنوی معنوی تدریس نمایند . به شاگردان خویش می فرمودند : بیایید تفسیر ملامحمد بلخی بخوانیم .😊 اما با این حال ایشان هم مانند استاد مرحوم فقیر محمد حسن قاضی جهرمی , به دنیای باستان و همچنین به روایت های شفاهی در باب ساخت شهر قم توسط طهمورث دیوبند و طالع ساخته شدن آن در برج جوزا توجه ننمودند ! اگر ایشان به طالع ساخته شدن شهر قم در برج جوزا توجه می نمودند . علت آشکار شدن علم از شهر قم را در می یافتند . نکته : علاوه بر طالع بنای شهر قم در برج جوزا خود نام «قم» به حساب جمل« 140 »می شود . و «علم» نیز به حساب جمل «140» می شود . که اشاره به ارتباط معنا دار نام قم با علم دارد . نکته2: حدیث امام صادق (ع) : 👇 «به زودی کوفه از مؤمنان خالی می‌گردد، و علم از آن همچون ماری که در لانه‌اش جمع می‌شود، جمع و برچیده می‌گردد و سپس در شهری که آن را «قم» می‌گویند آشکار می‌شود و آنجا مرکز علم و فضیلت خواهد شد...» (بحار الانوار جلد 60) از سویی نگاهی به تاریخ شهر قم نشان می دهد که قم در دوران پیش از اسلام نیز محل زندگی زرتشتیان معتقد بوده است . و مردمان آن مردمی مذهبی بوده اند . عزیزان این اهمیت علم جغرافیا و البلدان است . خاک هر منطقه ای با خاک منطقه ای دیگر متفاوت است و ویژگی های خاصی در زمینه معنوی دارد . من باب مثال پیشتر گفتیم که خاک منطقه حلب در سوریه تقریبا انواع طلسم و سحر را باطل می نماید !!! اینها ویژگی های مناطق مختلف روی زمین است . مشاهده نمودید که چگونه دو بزرگ (آیت الله رفیعی قزوینی و استاد محمد حسن قاضی جهرمی ) علی رغم مقام معنوی شان به این مسئله ساده توجه ننمودند . مهمترین علت این عدم توجه را باید در جهان بینی این بزرگان جستجو نمود . جهان بینی ای که معمولا به جهان باستان کم توجه است . و همه چیز را در حیطه تمدن اسلامی آن هم به طور ناقص جستجو می نمایند ! فقیر نیز زمانی به این مسائل بی توجه بودم . شناخت دشمن و فعالیت های آنان مهمترین علت توجه فقیر به دنیای باستان بوده است . اگر دشمنان ما به جهان باستان توجه دارند . باید از خود پرسید که چرا ? آنان بدنبال چه مسائلی می باشند ?! فقیر امیدوارم که عزیزان خواننده نیز به مسائل و حقایق از جنبه ای دیگر بنگرند . نکته 3: امروزه در کشور ما نیز به مانند غرب بسیاری از جوانان سعی در آموختن علم نجوم احکامی دارند . اما کمتر کسی به دانش شناخت «خاک» و احکام «خاک» توجه می نماید ! در دوران قدیم علم نجوم قدیم با دانش زمین و جغرافیا البلدان و اقالیم آمیختگی داشته است . اما با این حال دانشمندان نجوم احکامی نیز توجه درستی به خاک شناسی و علم احکام خاک ننمودند ! عزیزان اعضای انجمن های مخفی (فراماسونر ها و ایلومیناتی ها و ..) سالهاست که توجه شان به به این مسئله جلب شده است . و سعی در شناخت خاک و احکام خاک (ویژگی های خاص خاک هر منطقه ) هر منطقه از زمین دارند . براستی که باید خاک و اسرار آن را شناخت , زیرا که سر خلیفة اللهی انسان در آن تعبیه شده است . اکنون شاید خواننده های عزیز در یابند چرا فقیر مبحثی را تحت عنوان جغرافیای علوم غریبه شروع نمودم . که ان شاء الله همچنان ادامه خواهد داشت . ادامه دارد ... @soltannasir ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
@soltannasir { درد و دل 51} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 11} { حکایت } یکی از بزرگترین عرفای تاریخ جهان اسلام ابن الفارض حموی مصری می باشد . که دیوان اشعار وی بسیار مورد عنایت بزرگان علمای ربانی و صوفی مشرب شیعه نظیر آیت الله سید علی قاضی و آیت الله انصاری همدانی و علامه طباطبایی و علامه طهرانی و استاد سید جلال الدین آشتیانی و .. همواره قرار داشته است . مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی داستان زندگی وی را در کتاب نفحات الانس خویش به طور خلاصه آورده است . در این داستان نکاتی وجود دارد که در ادامه بدان نیاز داریم . داستان : 👇👇👇 { کنیت وی ابوحفص است و نام وی عمر . از قبیله بنی سعد است , قبیله حلیمه ، مرضعه (دایه حضرت رسول «ص») حموی الاصل بود و مصری المولد و المحتد . پدر وی از اکابر علمای مصر بود . فرزند وی (ابن فارض) سیدی کمال الدین محمد گفته است : که وی گفته که « در اول تجرید و سیاحت از پدر خود اجازت می خواستم و در وادیها و کوهها نزدیک به مصر بود می گشتم , و بعد از شبانه روزی کم یا بیشتر جهت مراعات خاطر وی باز می گشتم . و پیش وی می آمدم . و چون پدر وفات یافت , به تجرید و سیاحت و سلوک طریق حقیقت بالکلیه باز گشتم . اما بر من هیچ چیز از این طریق فتح نمی شد . تا آن زمان که روزی خواستم که به یکی از مدارس مصر در آیم , دیدم که بر در مدرسه پیری است بقال وضو می سازد , وضویی نه بر ترتیب مشروع . اول دستهای خود بشست ، بعد از آن پایها. را ، بعد از آن مسح سر کشید ، بعد از آن روی بشست . با خود گفتم : عجب از این پیر ! در این سن ، در دیار اسلام بر در مدرسه ، در میان فقهای مسلمانان ، وضو می سازد نه بر ترتیب مشروع ! آن پیر در من نگریست و گفت : ای عمر ! بر تو در 👈مصر 👉 هیچ 👈فتح 👉نمی شود ، « فتحی » که ترا دست دهد در👈 زمین حجاز و مکه 👉خواهد بود . قصد آنجا کن که 👈وقت 👉 «فتح» تو رسیده است ! دانستم که وی اولیاء الله است و مراد وی از آن وضوی غیر مرتب اظهار جهل و تلبیس و ستر حال . پیش وی بنشستم و گفتم : یا سیدی من کجا و مکه کجا ! غیر موسم حج است , و هیچ رفیق و همراه یافت نیست . به دست خود اشاره کرد و گفت : اینک مکه پیش روی تست . نظر کردم مکه را دیدم . وی را بگذاشتم و روی به مکه نهادم , و مکه از نظر من غایب نشد تا به آنجا در آمدم و ابواب «فتح» بر من گشاده شد و آثار آن مترادف گشت . ....وی را دیوانی است مشتمل بر عیون معارف و فنون لطایف که یکی از قصاید آن قصیده تاییه است که هفتصد و پنجاه بیت است کما بیش . و همان این قصیده در بین مشایخ صوفیه و غیر آنان از فضلا و علما بسیار مشهور است . و علی الحقیقه آنچه بعد از سیر و سلوک تمام در این قصیده از حقایق علوم دینیه و معارف یقینیه از ذوق خود و اذواق کاملان اولیا و اکابر محققان مشایخ روح الله تعالی ارواحهم اجمعین جمع کرده است در چنین نظمی رایق فایق ، گفته اند که کسی دیگر را میسر نشده است و میسور هیچ کس از اهل فضل و هنر ، بلکه مقدور اکثر نوع بشر نتواند بود . شیخ رضی الله عنه فرموده است که :«چون قصیده تائیه گفته شد، رسول را صلی الله علیه وسلم به خواب دیدم فرمودند که : یا عمر ! قصیده ات را چه نامیدی? گفتم : یا رسول الله ! آن را لوایح الجنان و روایح الجنان نام کرده ام . پس رسول الله (ص) فرمود : نه بلکه آن را نظم السلوک بنام ! پس نامیده شد آن بدان نام . و حکایت کرده اند از اصحاب وی که : گفتن وی این قصیده را نه بر قاعده شعرا بود ، بلکه گاهی وی را جذبه ای می رسید ، و روزها ، هفته ، یا ده روز کما بیش از حواس خود غایب می شد . چون به خود حاضر می شد ، املا می کرد سی بیت یا چهل یا پنجاه ، آنچه خداوند_سبحانه_ بر وی در آن غیبت فتح کرده بود بعد از آن ترک می کرد تا آن وقت که مثل آن حالت معاودت کردی . } (نفحات الانس جامی صفحات 539و540و 541) @soltannasir 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@soltannasir { درد و دل 52} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 12} داستان ابن فارض مصری دارای نکات جالبی می باشد . داستان نشان می دهد که هنگامی که وی در زمین مصر در کوه ها و بیابان ها می گشت . هم هنگام فتح وی فرا نرسیده بود . و هم مکانی که وی در آن به ریاضات می پرداخت . محل فتح وی نبود . پس از وفات پدر وی زمان «فتح» وی فرا می رسد . اما همچنان مکان زندگی وی محل مناسبی برای «فتح» وی نبود . یعنی در زمین مصر ابواب مکاشفات عالیه بر وی باز نمی شد . و مکان دولت(عرفانی) وی در خاک مقدس سرزمین حجاز و مکه بوده است . اینجا نکات مهمه وجود دارد 👇👇 نکته اول: ارتباط بسیار مهم زمان و مکان در باز شدن ابواب مکاشفات بر وی . یعنی اگر ابن فارض در زمانی که از نظر نجومی علی القاعده باید باب مکاشفات بر وی باز می شده . همچنان در سرزمین مصر بسر می برده و توسط آن ولی خدا به سرزمین حجاز رهنمون نمی شده ابواب مکاشفات بر وی باز نمیشده و همچنین اگر وی در زمانی پیش از فرارسیدن زمان باز شدن ابواب مکاشفات بر وی در سرزمین حجاز و مکه حضور می یافته ، ابواب مکاشفات بر وی باز نمی شده است . بنابراین زمان و مکان در این امر ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند . نکته دوم : زمان دولت فتح و مکاشفات یک سالک را می توان از ارتباط سه زایچه بدست آورد !!! 1: زایچه زمان تشکیل نطفه سالک ، که در واقع عناصر مولدات نطفه سازنده وجود سالک در حرکت از قوس نزولی نطفه وجود سالک را می سازد . این زایچه بیشتر مربوط به احکام جسم به عنوان مرکب روح می باشد . 2: زمان دمیده شدن روح سالک به درون جسم در رحم مادر . که روح از عالم برزخ نزولی در قوس نزول حرکت می کند و داخل جسم می شود . (بین صوفیان و حکما در اینجا اختلافاتی وجود دارد ) این زایچه بیشتر مربوط به احکام روح و استعدادهای آن می باشد . و بدست آوردن آن بسیار مشکل است . 😊 و 3: زایچه زمان تولد سالک این زایچه (تولد) مربوط به مجموعه کامل انسانی (جسم و روح ) می باشد . نکته سوم : ارتباط فرا رسیدن زمان دولت فتح با مرگ پدر ! که رضایت والد و والده در این باب بسیار مهم است . زیرا اگر دولت فتح ابن فارض به وی داده می شد . از آنجایی که وی از اصحاب سکر و جذبه بود . توان حضور در نزد پدر بلکه خلایق را نداشت . بنابراین حق تبارک تعالی زمان فتح وی را بعد از وفات پدر در نظر گرفته بود . نکته 4: مکان مناسب برای فتح است ! این مسئله را می توان از دو جنبه بررسی نمود : یکی از جنبه ذات خاک هر منطقه و دیگری از جنبه ارتباط اقالیم و کواکب و حتی طالع نجومی شهرها . منجمین و جغرافی دانان قدیم در دوره اسلامی زمین را به هفت اقلیم جغرافیایی تقسیم می نمودند ! و هر اقلیم را منسوب به کوکبی می دانستند . (نظریه حکمای پیشین ایران باستان با نظریه جغرافی دانان و منجمین دوره اسلامی تفاوت دارد . که ان شاء الله هرگاه به صورت تخصصی وارد این مبحث شدیم بدان اشاره خواهیم نمود . ) ادامه دارد ..👇👇 @soltannasir ❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️
@soltannasir { درد و دل 53} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان13} ادامه ...👇👇 اما تقسیم بندی اقالیم سبعه به نقل از کتاب المدخل الی علم احکام نجوم اثر ابونصر حسن بن علی قمی 👇👇👇 { اقلیم اول : اما مطالع اندر وسط اقلیم اول آنجا که عرضش بود از خط استوا ، شانزده درجه وبیست دقیقه باشد . ابتدای این اقلیم اول خط استوا یعنی صفر درجه است . و انتهایش بیست درجه و سی دقیقه است . و این اقلیم منسوب به کوکب زحل است اقلیم دوم :اما مطالع اندر وسط اقلیم دوم آنجا که عرضشان بود از خط استوا بیست و چهار درجه محل شروع این اقلیم انتهای اقلیم اول یعنی بیست درجه و سی دقیقه است و انتهای این اقلیم بیست و هفت درجه و سی دقیقه است . این اقلیم در مذهب پارسیان (منجمین ایرانی) اقلیم 👈مشتری👉 است و در مذهب رومیان(منجم غربی) اقلیم شمس است . اقلیم سوم : و مطالع اندر وسط اقلیم سیم آنجا بود که عرض استوا در آنجا سی درجه و بیست و دو دقیقه بود . محل شروع اقلیم سوم ، انتهای اقلیم ثانی یعنی بیست و هفت درجه و سی دقیقه و انتهای آن سی و سه درجه و چهل دقیقه است . و کوکب این اقلیم در مذهب پارسیان مریخ است و در مذهب رومیان عطارد . اقلیم چهارم : و مطالع اندر وسط اقلیم رابع آنجا که عرض از خط استوا سی و شش درجه و پانزده دقیقه می باشد . و محل شروع این اقلیم انتهای اقلیم سوم یعنی سی و سه درجه و چهل دقیقه و انتهای آن سی و نه درجه است . و کوکب منسوب به آن در مذهب پارسیان شمس و در مذهب رومیان مشتری است . اقلیم پنجم : و مطالع اندر وسط اقلیم پنجم آنجا عرض بود از خط استوا که چهل و یک درجه و بیست دقیقه است . و ابتدای این اقلیم انتهای اقلیم چهارم است یعنی سی و نه درجه و انتهایش چهل و سه درجه است . و کوکب این اقلیم در هر دو مذهب زهره است . اقلیم ششم : مطالع وسط اقلیم ششم آنجا است که عرض از خط استوا چهل و پنج درجه و چهارده دقیقه بود . و ابتدای این اقلیم انتهای اقلیم پنجم یعنی چهل و سه درجه است و انتهایش چهل و نه درجه است . و کوکب این اقلیم بر مذهب پارسیان عطارد و بر مذهب رومیان قمر است . اقلیم هفتم : مطالع اقلیم هفتم اندر وسط که عرض بود چهل و نه درجه بود . این مسئله اشتباه است و احتمالا در نسخه خطی توسط کاتب اشتباه درج شده است و مصحح محترم در تصحیح از قلم انداخته اند . زیرا عرض 49 درجه انتهای اقلیم ششم بود که نمی تواند حد وسط اقلیم هفتم باشد نویسنده چند صفحه قبل اینگونه نوشته است . 👇👇👇 اقلیم هفتم درجه ابتدایش انتهای اقلیم ششم یعنی عرض 49 درجه است و انتهایش عرض 63 درجه می باشد . کوکب منسوب به این اقلیم در مذهب پارسیان قمر و در مذهب رومیان مریخ است . نکته : در کتب مختلف این درجه ها کم و بیش با کمی اختلاف جزئی ذکر شده است . و بلاد مختلفی در این اقالیم نام برده شده است که استاد ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم پیش از آنکه این بلاد را نام ببرد می گوید که این نام ها تقریبی است و نیاز به محاسبه دقیق دارد . ادامه دارد ... @soltannasir ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
@soltannasir {درد و دل 59} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 19} ادامه نکته 7: 👇👇👇 حال عزیزان جوینده این علوم نگاهی به اسامی تنی چند از بزرگان علوم غریبه و خفیه بیندازند . تمامی این بزرگان کم و بیش با فلسفه و طب آشنایی داشته اند . 1: علامه سکاکی خوارزمی 2: خواجه نصیرالدین طوسی 3:علامه محمود دهدار شیرازی 4: علامه شیخ بهاالدین عاملی 5: میرداماد 6: میر فندرسکی 7: شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی 8: شیخ المشایخ سعدالدین حمویه 9: شیخ الاشراق شهاب الدین یحیی سهروردی از میان معاصرین 👇👇 10: علامه شعرانی 11: علامه رفیعی قزوینی 12: سید موسی زرآبادی (در فلسفه مشاء ) 13: شیخ مجتبی قزوینی (فلسفه مشاء) 14: علامه طباطبایی 15: استاد حسن الهی (برادر علامه طباطبایی) 16: سید مهدی قاضی فرزند آیت الله قاضی بزرگ 17: علامه حسن زاده آملی 18: آیت الله سید عبدالکریم کشمیری 19: آیت الله حجت هاشمی خراسانی 20: آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی 21: سید ابوالحسن حافظیان 22: علامه سردار کابلی 23: علامه شمس الدین آملی بزرگان متبحر در این علوم بسیار اند . اسامی تنی چند از معروف ترین این بزرگان را به عنوان شاهد آوردیم . تا عزیزان ملاحظه نمایند . که تقریبا تمام این اعاظم ، با فلسفه و علم النفس و طبیعیات قدیم و طب آشنایی داشته اند . و همچنین اکثر این بزرگان شخصیت های جامعی در علوم مختلف بوده اند . عزیزانی که علاقه مند به یادگیری این علوم می باشند . و آرزو دارند که روزی پای در جای پای بزرگان این علوم بگذراند . باید بدانند که بدون یادیگیری علوم مختلف قدیمه نمی توانند . در این علوم موفق شوند . زیرا جملگی علوم به یکدیگر مرتبطند . و نکات بسیار ظریفی وجود دارد که جویندگان این علم از آن بی خبرند . برای مثال علم البلدان و جغرافیا ، مقدمه یادگیری علم سیمیا است . 😊 ممکن است شخصی بدون دانستن علم البلدان و جغرافیا ، بتواند به علم سیمیا عملی دست بیابد . چنانچه فقیر دیده ام که بعضی از دراویش بدون دانستن علم البلدان و جغرافیا در بخش عملی سیمیا توانمندی هایی داشته اند . منتهی اینان(افرادی که علم البلدان نمی دانند ) فقط به حد ابتدایی این علم می رسند . و هرگز نمی توانند به حد انتهایی علم سیمیا برسند . نکته 1: علم البلدان و جغرافیا و اقالیم از جنبه جغرافیای معنوی و مثالی و ابعاد مختلف زمین ، در باب علم سیمیا کلید می باشد . یعنی صرف خواندن کتب جعرافیایی قدیم ، کمکی در باب باز شدن در علم سیمیا بر شخص نمی نماید . نکته 2: از میان موجودات مختلف پریان (موجودات آبی) متخصص در علم سیمیا هستند . بدین خاطر ، تسخیر آنان حتی از تسخیر ملک الموکلین قرآنی نیز سخت تر می با شد . و بسیاری از افرادی که سعی نمودند این موجودات را مسخر خویش نمایند . بدلیل تصرفات ذهنی این موجودات در خیال آنان از تسخیر منصرف شده اند . و یا دیوانه شده اند و یا خود مسخر این موجودات شده اند . فقیر نشنیده ام در میان اساتید علوم غریبه کشور عزیزمان ایران ، شخصی توانسته باشد . یک فامیل یا خاندان پری را مسخر خویش نماید . نکته 3: علم سیمیا فقط علم تصرفات در خیال نمی باشد . علم احضارات در آب و آینه بر خلاف نوشته بعضی کتب ، جزء زیر مجموعه علوم سیمیا می باشد . همچنین علم سفر به عوالم مختلف روی زمین نیز جزئی از زیر مجموعه علوم سیمیا می باشد . نکته 4: هنگام بین الطلوعین (نیمه دوم آن) 940 بار گفتن ذکر «عزیز» که از اذکار 👈آبی👉 است . در طلب علم سیمیا مفید می باشد . نکته 5: یکی از توصیه هایی که فقیر از اساتید این علوم(غریبه و خفیه ) در ابتدای شروع سیر مطالعاتی این علوم شنیده ام . مطالعه کتاب مفاتیح العلوم خوارزمی و سپس کتاب نفائس الفنون فی عرایس العیون علامه شمس الدین آملی است . که هر دو کتاب در بازار کتاب موجود است . نکته 6: فقیر علاوه بر انتقادی که به اساتید این علوم در باب خساست در باب یاد دادن این علوم به مستعدین دارم . انتقادی هم به جویندگان این علوم دارم . امروزه در عصر دلو ما شاهد این مسئله هستیم که افراد زیادی به دنبال یادگیری علوم خفیه هستند . فردی که فهم کتب فلسفی و یا حساب و هندسه و هیئت و نجوم و طب قدیم برای وی مشکل است . باید بداند که هیچ گاه در علوم غریبه هم به مقام استادی (واقعی) نائل نخواهد شد . همه بزرگان این علوم جز نوابغ زمان خویش بوده اند . بنابراین هر کسی استعداد یادگیری این علوم را در حد اعلی ندارد . این نکته ای است که متاسفانه بسیاری از دوستداران این علم آن را درک نمی نمایند . این بدان معنی نیست که دوستداران واقعی این علوم ناامید شوند . با همت و پشتکار زیاد می توان بر محدودیت ها غلبه کرد . روی سخن فقیر بیشتر با کسانی است که در فهم ساده ترین مسائل مشکل دارند . @soltannasir 🌊💧💦🌊💧
@soltannasir { درد و دل 61} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 21} ادامه ..👇👇 گاه در سیر تفکرات خویش به مسائلی برسد که آنان را در کتب نخوانده است . و ممکن است هنگامی که کتب را مطالعه می نماید . و یا در سر کلاس درس ، با آن مطلب روبرو شود . در حالی که وی بدون خواندن و شنیدن آن مطلب به آن رسیده بود . و این نتیجه هم راستا شدن آگاهی و فکر این شخص با مجموعه آگاهی هایی که در باب علوم دینی در «جو» معنوی شهر قم علی الخصوص در نزدیکی حرم کریمه اهل بیت موجود است . می باشد . نکته1 : طبیعی است هر چقدر شخص از نقطه مرکز تجمع انوار و نقطه تجمع فکر و آگاهی دورتر شود . این هم راستایی با نقطه تجمع آگاهی مشکل تر است . نکته 2:اولیا الله از همین روش هم راستا شدن آگاهی خویش با تجمع آگاهی در علوم مختلف برای دریافت آن علوم استفاده می نمایند . یکی از عللی که اولیا الله می توانند در هر علمی سخن بگویند ، دقیقا همین مسئله است . یعنی یک ولی خدا با مطالعات اندک در حیطه یک دانش می تواند . با هم راستا شدن آگاهی خویش با مجموعه تمام آگاهی هایی که در حیطه آن دانش خاص وجود دارد ، از آن دانش خاص تا حدی برخوردار شود . نکته 3: شخصی که در حیطه یک دانش خاص مقدمات فهم آن دانش را در خود فراهم ننموده است . اگر پای در مقام ولایت بگذارد . با هم راستا شدن ذهن و آگاهی خویش با تجمع آگاهی در حیطه آن دانش خاص ، ممکن است بتواند به آگاهی آن دانش دست بیابد . اما فهم درستی از آن دانش نخواهد داشت . بنابراین چنین شخصی با وجود آنکه ولی خدا است نمی تواند . قسمت های خوب و بد آن دانش را از هم جدا نماید و به دانش و معارف جدیدی دست پیدا نماید . نکته 4: اولیای الله هر چقدر که در سیر روح پیشرفتشان بیشتر شود و منازل بیشتری را سپری نمایند . و به اصطلاح در مقامات ولایت متمکن شوند . از فواصل دورتری توانایی هم راستا شدن با آگاهی دانش های مختلف را دارند . به همین دلیل هر دانشی که دشمنان جهان اسلام (انجمن های مخفی و قبالیست ها و ...) در آزمایشگاه های فوق سری خویش بر روی آن تحقیق می نمایند . و کدها و اسراری را که باز می نمایند . جزئی از آگاهی جهانی می باشد . و دیگر نابود نمی شود . و قابل دریافت برای اکابر اولیا الله می باشد . منتهی این دریافت تنها زمانی مثمر ثمر خواهد بود . که این اکابر(اولیاالله) ، مقدمات فهم این دانش ها را در خویش فراهم نموده باشند . که متاسفانه علی الظاهر اکابر اولیای الله جهان اسلام ذوق علوم جدید را آنچنان که باید و شاید ندارند . 😔 نکته 5 : اعضای انجمن های مخفی با کمک استفاده از همین تکنیک هم راستا شدن با آگاهی ، تا کنون توانسته اند . اسرار جادو و علوم باستانی را تا حدی رمز گشایی نمایند . زیرا درست است که بخش زیادی از اسرار علوم باستانی از بین رفته است و یا در دل خاک پنهان مانده است . منتهی آگاهی آن در «جو» معنوی👈 خاک👉 مناطق باستانی موجود است . و این یکی دیگر از دلایل حمله به خاک کشور عراق بود . و پیروان انجمن های مخفی در تمام نقاطی که روزگاری معابد این خدایان فرومایه بوده است (در کشور عراق) یا در نزدیکی این مناطق معبد و لژ دارند . و مراسم اجرا می نمایند . زیرا هر چقدر به جغرافیای منبع آگاهی دانش ارتباط با این خدایان فرومایه نزدیک تر باشند . دانش مربوطه سریع تر برای آنان رمز گشایی می شود . نکته 6 : عالم ربانی میرداماد استرآبادی در کتاب قبسات خویش نقل نموده است که : شاگردان ارسطو هر وقت مشكلی علمی داشتند به كنار قبر ارسطو می رفتند و آنجا مباحثه مي‌كردند حل مي‌شد . حال عزیزان دقت نمایند که در زیارت قبور بزرگان(چهارده معصوم و انبیا ، امام زادگان ، اولیاء الله ، و علمای بزرگ) چه اسراری نهفته است . با زیارت قبور این بزرگان. زائر علاوه بر استفاده نوری از مقبره این بزرگان ، به محل تجمع آگاهی علوم این بزرگان نزدیک می شود . و می تواند استفاده علمی ببرد . نکته فوق العاده مهم 7 : اولیای الله جهان اسلام و علی الخصوص اکابر آنان جدای از اصحاب خانقاه از اقطاب سلاسل صوفیه (شیعه و سنی)و علمای ربانی حوزه های علمیه شیعه و اساتید علوم غریبه هستند . اگر مسئولیت جهان اسلام و مبارزه باطنی با جحودان عالم بر عهده این آقایان بود . تا به حال نشانی از اسلام و مسلمانی بر روی زمین باقی نمانده بود . نکته 8 : حال عزیزان نگاهی به اشخاصی که امروزه در میان جامعه به عنوان ولی خدا شناخته می شوند بیندازند . نکته جالب در باب این افراد این است که مریدان نه تنها آنان را ولی خدا می دانند بلکه با صفت کامل مکمل و واصل ، از آنان یاد می نمایند . نمی دانم صفت کمال ، در پندار این مریدان چیست . سخنان و آثار آقایان در دست است . جملگی آقایان ریزه خوار بزرگان پیشین هستند . ادامه دارد ... @soltannasir 🌓🌓🌓🌓🌓🌓