eitaa logo
سلطان نصیر
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
436 ویدیو
245 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (هوالفتاح العليم ) سوال شد از ملک الموکلین قرآنی که چیستند ? عزیزان هر آیه قرآن یک یا چند فرشته موکل (نگهبان ) دارد و هر سوره قرآن نیز یک یا چند ملک الموکل دارد که ریاست کل فرشته های نگهبان آیات آن سوره را بر عهده دارد (استثنا هم وجود دارد ) این فرشته های موکل سور و آیات قرآنی مسخر می شوند (نسخه های آن در کتب مختلف این وادی نظیر شمس المعارف و... موجود است البته معمولا یک تعداد کم و کاستی در این نسخه ها وجود دارد که نیاز به استاد عامل می باشد ).شاید عده ای تعجب نمایند مگر فرشته مسخر می شود می گوییم بله می شود 😊 معمولا عده ای از علما در حوزه می گویند نمی شود و این ها جن هست که شخص مسخر می نماید همیشه چنین اعتراضاتی از سوی اشخاصی می شود که هرگز گام درستی در این وادی برنداشته اند . هر موکل آیه خواص و اسرار آن آیه را تا بطن سوم می داند (قرآن دارای هفت بطن می باشد ) و ریس الملائکه موکل یک سوره خواص و اسرار کل آیات آن سوره را تا بطن سوم می داند . پس مسخر کردن یک ملک الموکل قرآنی به شما اجاره می دهد تا به اسرار باطنی یک سوره پی ببرید . توجه به هر سوره و این که چه آیاتی دارد و چه خواصی برای آن سوره از معصومین و علمای این وادی روایت شده است مجموعا می تواند به شما کمک نماید تا درک نمایید که ملک الموکلین آن سوره چه علومی را در اختیار دارند از میان آیات قرآن بیشترین فرشته های موکل متعلق به آیه نور هستند که زیر نظر رییس ملک الموکلین این آیه هستند و اما رییس الملائکه آیه نور از رییس ملک الموکلین سوره نور تبعیت نمی کند و در واقع این آیه گویی مستقل از کل سوره هست (این یکی از همان موارد استثنایی می باشد ) تا کنون کسی در جهان اسلام موفق به مسخر کردن رییس ملک الموکلین آیه نور نشده است شاید بدین خاطر که این آیه مربوط به حضرت صاحب می باشد ( این یک احتمال است بنده از اساتید این فن نشنیده ام ) زیرا نور با ظهور و ظهور با نور مرتبط است و یکی از نسخ مجرب برای رسیدن به خدمت امام عصر اربعین نور می باشد که بسیاری از علمای اهل سلوک نظیر آیت الله سید علی قاضی و آیت الله بهجت و آیت الله کشمیری و....... این دستور را به سالکین متوسط داده اند مرحوم آقا سید علی آقای قاضی_علیه الرحمه_ در مورد تشرف آیت الله شیخ محمد تقی آملی می فرمودند: بعضی از افراد زمان ما مسلما ادراک محضر مبارک آن حضرت(حضرت امام بقیه الله الاعظم روحی فداه) را کرده اند و به خدمتشان شرفیاب شده اند.یکی از آن ها در مسجد سهله در مقام آن حضرت که به مقام صاحب الزمان علیه السلام معروف است،مشغول دعا و ذکر بودند که ناگهان می بینند آن حضرت در میانه نوری بسیار قوی به ایشان نزدیک می شدند و چنان ابهت و عظمت آن نور ایشان را فرا می گیرد که نزدیک بود قبض روح شوند و نفس های ایشان قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو نفس به آخر مانده بود که جان دهند،آن حضرت را به اسماء جلالیه خدا قسم می دهند که دیگر به ایشان نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در مسجد کوفه مشغول ذکر بود که حضرت بر ایشان ظاهر شدند و مراد خود را می یابند و به شرف ملاقات می رسند. (این دستور تشرف همان اربعین نور بوده که شیخ محمد تقی آملی از آیت الله قاضی دریافت نموده بودند ) @soltannasir 👼👼👼👼👼👼👼👼👼👼👼👼👼👼👼
@soltannasir از معاصرین ما حاج شیخ جعفر آقا مجتهدی ملک الموکلین سوره حمد را توانسته بودند مسخر نمایند در کتاب لاله ای از ملکوت به داستان آن اشاره رفته است و در کتاب ذکرهای شگفت عارفان اینچنین آمده 👇👇👇👇👇👇👇👇 {مرحوم مجتهدی سوره حمد. را بهترین ختم. از ختومات مهم می دانست که در میان اهل آن رایج و جاری است . طبق نقل که. در دست است ایشان با این ختم. حتی به زنده کردن. مردگان نیز قادر بوده (ایشان اینطور نقل ننموده ) ایشان می فرمودند زمانی که در مسجد سهله معتکف بودم به ختم سوره حمد پرداختم و موکلان الرحمن الرحیم (تسخیر موکلین حمد منظور،است ) در اختیارم قرار گرفتند که مهمترین موکلین شناخته می شوند پس از آن بر سر قبری که سوره حمد قرائت می نمودم به محض اینکه به الرحمن الرحیم می رسیدم نه تنها آن دو ملک موکل حاضر می شدند بلکه صاحب قبر نیز بر می خاست و با روح خود تحت فرمان من قرار می گرفت } . اگر این نقل👆 درست باشد ارواحی بر می خاستند و تحت تسلط ایشان قرار می گرفتند که مقامی پایین تر از این دو فرشته داشتند ممکن نیست ارواح کاملین از اولیا الله که به مقام فنا و بقای بعد از فنا رسیده اند تحت فرمان ایشان قرار بگیرند چون فوق جعفر آقا و این دو ملک هستند . جعفر آقا مجتهدی ریاضت 21 روزه برای این تسخیر کشیدند متاسفانه عده ای از علما در حوزه ها که اهل سیر و سلوک هستند ولی قدمی راسخ در این وادی تسخیر و مسخرات ندارند از جمله آیت الله سید ..... از شاگردان آیت الله انصاری همدانی که در قید حیات هستند در زندگی نامه خود نوشت خویش بدون نام بردن از جعفر آقا نوشته اند که ایشان جن داشتند نه ملک الموکلین این سوره را در حالی که از ماجراهای زندگی نامه خود ایشان (سید ....) مشخص می باشد که ایشان توانایی مشاهده جنیان را ندارند پس طبیعتا قضاوتشان نادرست می باشد جعفر آقا مجتهدی با علمای اهل این وادی نظیر آیت الله سید عبدالکریم کشمیری و آیت الله العظمی مرعشی و شاگردان مرحوم حافظیان در قزوین و جناب رحمت علیشاه طرقی که شیخ خانقاه سلسله خاکسار در مشهد بودند ارتباطاتی داشتند و این مسئله تسخیر موکلین حمد توسط ایشان مورد تایید علمای بزرگ این وادی می باشد علمای دیگری نیز ایشان را به جعفر کذاب بودن و ارتباط با شیاطین متهم کرده اند فقیر از میان معاصرین شناخته شده شیوه سلوکی توحیدی آیت الله سید علی قاضی و سید هاشم حداد را ترجیح می دهم . و به شیوه سلوکی جعفرآقا انتقادهایی نیز دارم اما به هر حال بزرگ بزرگ است و ایشان در وادی این علوم متبحر بودند متاسفانه عده ای عرفان را فقط منحصر در حوزه یا سلسله خانقاهی خود می دانند . نقل است که ایشان برای ماموریتی که شفای یک جوان بود عازم گناباد می شوند و پس از شفای جوان از ایشان در خواست می شود بدلیل عدم بارش باران در گناباد دعا نمایند و لحظاتی پس از دعای ایشان باران می بارد و ایشان مورد ازدحام رجوع مردم قرار می گیرند و شیخی که در آنجا صاحب تشکیلات خانقاهی بود چون نگران دم و دستگاه خویش بود از شهربانی برای خاموش کردن این فتنه کمک می گیرد (در محضر لاهوتیان جلد 1 صفحه 388) @soltannasir ☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️
Soltannasir: Soltannasir: @soltannasir (یس و القرآن الحکیم ) حتما این حدیث حضرت رسول (ص) را شنیده اید که برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین می باشد . (این حدیث مورد قبول فرقین تشیع و تسنن می باشد ) وقتی به آیات این سوره مبارکه نگاه نماییم شاید ریتم زیبای سوره های مدنی انتهای قرآن را مشاهده ننماییم شاید آیاتی که بتوان تفاسیر بلند و زیبا از آن ارائه داد برای یک مفسر در علم تفسیر. (نه معصومین و اولیای حق )به نسبت بعضی سوره ها ,در این سوره کمتر یافت شود (اگر به تفسیر سوره یاسین در کتب تفسیری مراجعه نمایید تفسیر آن کوتاه است و در حد شأن و جایگاه این سوره نمی باشد) اما بدون شک هر انسان مومنی که بر قرائت این سوره مبارکه در بین الطلوعین و یا پس از طلوع آفتاب مداومت داشته تاثیر عینی و بی نظیر این سوره را بر خود دیده است . حالاتی نظیر خوشی وشادی و بسط عرفانی ,و نوعی سکر را در خود مشاهده نموده است (اگر چنین حالتی را تجربه ننموده اشکال را باید در خود جستجو نمود ) چون یاسین قلب قرآن است چنین حالاتی را در قلب مومن ایجاد می نماید . تلاوت این سوره به همراه سوره انشراح در صبح برای قلب مفید می باشد اگر پس از تلاوت سوره مبارکه یاسین یک عدد سیب قرمز تناول شود تاثیر مفرح القلب بودن این سوره دو چندان می شود. اما نکاتی در مورد موکلین این سوره و ختم یاسین ابتدا باید بدانید که فرشته موکل آیه { یس(1)} حضرت جبراییل ع می باشند این آیه از حروف مقطعه می باشد اما دو آیه اول این سوره یعنی یس (1) والقرآن الحکیم (2) مجوعا 3333فرشته موکل دارد. اما ملک الموکلین اصلی خود سوره یاسین 7ملک موکل هستند که این هفت ملک موکل مربوط به 7 آیه ای هستند که در این سوره با مبین به پایان می رسد (آیات 12و17و24و 47و60و69و77) یس قلب قرآن بود و قلب انسان نیز در لسان عرفا هفت طور دارد طور اول : صدر معدن اسلام است {افمن شرح الله صدره للاسلام }(زمر 22) {پس آیا کسی که خدا سینه اش را گشاده نموده برای پذیرش اسلام }💚 طوردوم : قلب معدن ایمان است {اولئک کتب فی قلوبهم الایمان } (22مجادله ){در دلهای اینان است که خدا ایمان را نوشته }❤️ طور سوم : شغاف معدن محبت و عشق و شفقت بر خلق است {قد شغفها حبا}(یوسف 30){سخت علاقه مند به او شده است } 💘 طور چهارم : فواد معدن مشاهدات ربانی است {ماکذب الفواد ما رای }(نجم 11) {آنچه را دل دید انکار نکرد )💛 طور پنجم : حبة القلب می نامند معدن محبت خاص الله است و بس 💙 طور ششم : سویدا گویند معدن علوم لدنی است 💜 طور هفتم : مهجة القلب معدن ظهور تجلی الهی است 💔 این هفت طور قلب انسان با هفت مبین قلب قرآن (سوره یس ) ارتباطی معنا دار دارند @soltannasir ❤️💛💚💙💜💘💔❤️💛💚💙💜
@soltannasir یکی از ختوم معروف سوره یاسین ختم هفت مبین می باشد بدین صورت که ابتدا فاتحه و اخلاص می خوانی سپس هفت بار بسم الله الرحمن الرحیم می گویی , بعد هفت بار یاسین می گویی (یعنی آیه اول را هفت بار می خوانی ) سپس آیه دوم را می خوانی و جلو می روی تا به مبین اول برسی چون به مبین اول رسیدی بر می گردی از ابتدای سوره (بدون بسم الله ) شروع می نمایی (این بار آیه یس یک بارخوانده می شود ) تا به مبین دوم برسی چون رسیدی باز به ابتدای سوره بر می گردی و آغاز می نمایی تا به مبین سوم برسی و همینطور ...... تا به مبین هفتم برسی , چون به مبین هفتم رسیدی به ابتدا می روی و از اول تا آخر سوره را می خوانی و تمام می نمایی ( نظیر یک ختم معمولی) سپس در آخر یک فاتحه و اخلاص می خوانی و در انتها این ذکر را (ان الله هوالرزاق ذوالقوة المتین ) 27 بار قرائت می نمایی زمان عمل بین الطلوعین است مدت عمل از شنبه تا جمعه (یک هفته ) باید در ابتدای یک ماه عربی انجام شود که با شنبه شروع شود (در رمضان تاثیر. آن فوق العاده بیشتر است ) و باید در هر روز هفته به یکی از هفت سلطان سوره یاسین عمل را تقدیم نمایی شنبه : سلطان العارفین بایزید بسطامی💚 یکشنبه : سلطان ابوسعید ابوالخیر ❤️ دوشنبه : سلطان خراسانی 💘 سه شنبه : سلطان ابراهیم ادهم 💛 چهارشنبه: سلطان سنجر💙 پنج شنبه :سلطان محمد غازی 💜 جمعه : سلطان اسماعیل بیابانی 💔 این ختم و.دستور برای هر حاجت شرعی مجرب است در بعضی نسخ نوشته شده که به هر سلطان معنوی می توانی تقدیم نمایی که اشتباه است و این بزرگان هفت سلطان معنوی سوره یس هستند @soltannasir 🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍
Soltannasir: @soltannasir اما بعد از آیه یس(1) که ملک موکل آن جبراییل (ع) می باشد . مهمترین آیه این سوره آیه {سلام قولامن رب رحیم }(58) می باشد این آیه دارای چهار ملک موکل می باشد که مهمترین ملک الموکل های قرآن هستند که مسخر می شوند این چهار ملک زیر نظر موکلین هفت آیه مبین نیستند (این هم جز استثنا ها می باشد ) این چهار ملک موکل تمام روسای ملک الموکلین سوره های قرآن جز ده سوره را تحت امر خود دارند آن ده سوره که زیر نظر موکلین آیه سلام قولامن رب رحیم نمی باشند این ده سوره هستند (توحید , فلق ,ناس , الرحمن , تکویر , رعد , نجم , انفطار , جاثیه , نوح ) یعنی اگر کسی بتواند این چهار ملک موکل (سلام قولا من رب رحیم ) را مسخر نماید و آن گاه استادی دیگر ملک الموکلین سوره یوسف را مسخر داشته باشد مسخر کننده (سلام قولا من رب رحیم ) می تواند اگر سوال یا کاری یا نیازی به ملک الموکلین سوره یوسف داشته باشد (برای پی بردن به اسرار علوم این سوره ) به ملک الموکلین خود بگوید تا ملک الموکلین این سوره را حاضر نمایند تاپرسش های لازم پرسیده شود ضمنا این چهار ملک موکل 618 فرشته یهودی نیز در خدمتشان هستند بنابراین در وادی تسخیرات فرشتگان موکل سوره ها و آیات مهمترین فرشتگان قابل تسخیر همین چهار ملک موکل هستند تسخیر آنان به مسخر کننده خود اجازه ریاست بر 104 سوره قرآن را (در این وادی ) می دهد ضمنا به یاد داشته باشید تمام فرشتگان موکل قرآنی (هر 114سوره و تمام آیات ) زیر نظر حضرت جبراییل هستند اما جبراییل (ع) هرگز مسخر نمی شوند زیرا برای مسخر نمودن جبراییل باید مقامی برابر یا بالاتر از وی داشت یعنی مقام سدرة المنتهی و مقام قاب قوسین او ادنی و دارنده چنین مقامی چون به مقام فنا و بقای بعد از فنا رسیده دیگر از خود هستی و وجودی ندارد تا بخواهد جبراییل (ع) را مسخر نماید 😊 ذکر این نکته خالی از لطف نیست که یکی از پیران معاصر سلسله خاکسار جلالی چند سال پیش در استان مازندران در کنار ساحل برای تسخیر موکلین سلام قولا من رب رحیم به 👈اربعین 👉 نشست (روش های غیر اربعین نیز وجود دارد برای تسخیر این چهار ملک موکل اما اربعین بهتر و درست تر است ) با خدمت یکی از مریدانش و شکست خورد 😃 (عزیزان اگر از این وادی سخن می گوییم قصد داریم یک داستانی تعریف نماییم در مورد یهودیان پس صبر نمایید به ارتباط این ارسال ها با دروس آینده پی خواهید برد ) @soltannasir 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊
@soltannasir عزیزانی که با ختومات آشنایی دارند در کتب اذکار , ختوم مختلفی برای سوره مبارکه یاسین آمده از میان تمامی ختوم این سوره بهترین و کامل ترین و موثر ترین ختم برای سلوک و معنویت ختم زیر می باشد 👇👇👇👇👇👇 پس از بسم الله الرحمن الرحیم و قرائت آیات یس و القرآن الحکیم (1و2) به اول بر می گردیم و این دو آیه را 332 بار دیگر تکرار می نماییم مجموعا (333)بار یعنی هنگام شروع پس از بسم الله شما 333بار می گویی (یس و القرآن الحکیم ) سپس آیه 3 را قرائت می نمایی تا به آیه 58 یعنی (سلام قولا من رب رحیم ) برسی این آیه را 1000بار تکرار می نمایی و سپس ادامه سوره را به شکل عادی تلاوت می نمایی . {آیات 1و2 (333) بار آیه 58(1000)بار } این روش بهترین روشی می باشد که ملک الموکلین این سوره را جذب می نماید . زمان این عمل از طلوع آفتاب تا نیمه ظهر می باشد . زمان طلوع آفتاب را از زمان اذان ظهر کم بنما .عدد بدست آمده را به دو نیم قسمت کن سپس این نیم را به زمان طلوع آفتاب بیفزا مثال طلوع آفتاب 6 صبح اذان ظهر 13 13-6=7 7÷2=3.5 6+3.5=9.5. زمان انجام ختم بین طلوع آفتاب در ساعت 6 تا 9.5 صبح می باشد در این بازه زمانی تمام 3333 ملک موکل آیات یس و القرآن الحکیم (1و2) در آسمان دنیا حاضر می باشند و شما با مداومت بر این ختم به مرور توجه این فرشتگان را به خود جلب می نمایید پس از مدتی مداومت بر این ختم این فرشتگان ممکن است در هنگام عمل حاضر شوند و نشانه حضورشان عطر خوشی است که مشام جان را می نوازد در تمام روزهایی که شخص به این ختم مداومت دارد از خوردن سیر و پیاز و ماهی باید خودداری نماید (از پنیر و ....نیز بعضی اساتید یاد نموده اند که لزومی به ترک آن نیست ) زیرا فرشتگان از. بوی این مواد غذایی خوششان نمی آید به همین دلیل است که رسول الله (ص) از خوردن سیر و پیاز اجتناب می نمودند زیرا جبراییل (ع) از بوی آن خوشش نمی آمد و نقل است که حضرت رسول از ورود افرادی که سیر و پیاز خورده اند به مسجد (در بعضی موارد) جلوگیری می نمود (برای موثر بودن این ختم حداقل چهل روز این عمل را متصل انجام دهد ) نکته 1: عزیزانی که در زمان بین الطلوعین بر قرائت سوره مبارکه یاسین مداومت دارند بهتر است که در هنگام روشن شدن هوا (کمی پیش از طلوع آفتاب ) این سوره مبارکه را تلاوت نمایند. اگر پس از طلوع آفتاب قرائت شود تاثیر آن بیشتر است اما عده ای شاغل هستند و نمی توانند پس از طلوع این عمل را انجام دهند . نکته 2: سوره های یس و ص و ق و قلم سور تحبیب هستند و آیات (یس و القرآن الحکیم , ص و القرآن ذی الذکر , ق و القرآن المجید , ن والقلم ما یسطرون ) آیات تحبیب می باشند اربعین سور تحبیب یا اربعین آیات تحبیب از اربعینات سلوکی بسیار زیبا و موثر می باشد از آیات تحبیب برای محبوب خلایق شدن و یا ایجاد حب در دل شخص و...سایر اعمال محبت استفاده می نمایند 😊 @soltannasir 🐠🐟🐡🐬🐠🐟🐡🐬🐠🐟🐡🐬
@soltannasir در کتاب روح و ریحان (شرح احوال آیت الله سید عبدالکریم کشمیری ) صفحه 153 آمده 👇👇👇👇👇👇👇 حضرت استاد فرمودند: قلب سوره ياسين، آيه 58 است «سَلام قُولاً من رَبّ رَحيم» در آيه نقطه بالا و نقطه پائين دارد. چهار ملك موكل دارد، داراى ختوماتى است از جمله: به عدد جمع آيه يك اربعين براى روحانيت و معنويت خوب است. از حروف آيه حرف سين مورد نظر است.  از جمله ختومات اين آيه، «ختمى است كه از مرحوم سيد هاشم حدّاد نقل شده است كه: سوره ياسين را شروع به خواندن كند وقتى به اين آيه رسيد 1000 مرتبه آن را تكرار كند، بعد بقيه سوره خوانده شود شرح کلام ایشان : اگر قلب قرآن سوره یاسین است قلب این سوره آیه 58 می باشد . اما چرا ? عزیزان دقت نمایید کلمه یس در حساب جمل ی=10 و س =60 می باشد جمع آن 70 که با این حدیث که قرآن هفتاد بطن دارد یا حدیثی که قرآن هفت بطن دارد و هر بطنی خود ده بطن مجموعا هفتاد بطن تطابق دارد اما یس چون حروف آن با زبر بینه نوشته شود یاسین در حساب جمل می شود یا =11 سین =120. 120+11= 131 و آیه سلام قولا من رب رحیم با اسم سلام که از اسما الله می باشد شروع می شود و سلام در حساب جمل 60+30+1+40=131 می باشد پس یاسین با اسم سلام ارتباطی معنا دار دارد. و یس, سلام است و سلام ,یس می باشد . سلام سوره یس همین آیه سلام قولا من رب رحیم می باشد . ایشان فرمودند که ختم آیه به عدد جمع آیه مجرب است عدد مجموع آیه در حساب جمل 818 می باشد سلام (131)قولا (137)من (90)رب (202) رحیم (258) مجموعا =818 می شود و جالب این است که کلمه 👈تحیت 👉 نیز که به معنی سلام و خوش آمد گویی می باشد به حساب جمل 818 است سلام قولا من رب رحیم سلام و تحیت سخنی از جانب خدای مهربان می باشد که آیه اشاره به تحیت و خوش آمدگویی به مومنان در بهشت از سوی خداوند دارد از سویی آیت الله کشمیری اشاره به نقطه بالا و پایین دارند . در جایی به نقل از ایشان آمده که ایشان گفتند که دو نقطه. بالا و دو نقطه پایین اشاره به موکلین این آیه دارد . در این صورت 👇👇👇👇👇👇 دو نقطه بالا ,نقطه های ق کلمه قولا می باشد و دو نقطه پایین نقطه های ي رحیم می باشد و ق (100)+ی (10)می شود قی 110 برابر با اسم علی (110)می شود . عدد شماره آیه سلام قولا 58 بود و کلمات موحد به حساب جمل 58 و محبوب 58 می باشند بنابراین می توان اینچنین ،تاویل نمود که موحدین مورد خطاب سلام خداوند قرار می گیرند و موحدین محبوب پروردگار می باشند سوره یس 83 آیه دارد و اسم جمیل نیز به حساب جمل 83 می باشد در نتیجه سوره یس سوره ای است که مظهر اسم جمیل خداوند است این که آیت الله کشمیری به سین اشاره نمودند تفسیر حرف سین باشد زمانی دیگر اما ایشان اشاره به ختم نمودند که سید هاشم حداد توصیه می نمودند در شیوه نقل شده فقط 1000بار سلام قولا آمده بود . شیوه کامل این ختم همان است که ما نقل نمودیم یعنی 333 بار یس و القرآن الحکیم و 1000بار سلام قولا من رب رحیم والسلام 😊 @soltannasir 👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥
آیت الله کشمیری 💚💛❤️
@soltannasir این داستان ملک الموکلین قرآنی را از آن جهت روایت نمودیم تا بگوییم که بیش از یک قرن پیش یک خاخام قبالیست یهودی در کشورمان ایران برای کمک به قوم یهود مسلمان شد و اقدام به تسخیر ملک الموکلین سوره نمل نمود ایشان تا آخر عمرشان مسلمان بود و مانند یک مسلمان زندگی نمود . اما این کار را برای کمک به یهودیان انجام داد. ملک المومکلین سوره نمل از اسرار سلیمان (ع) و آصف بن برخیا و.... که در این سوره. به آن اشاره شده آگاه هستند این اسرار توسط این خاخام نو مسلمان به سایر هم کیشانش منتقل شد و کمک نمود که یهودیان در حیطه علوم باطنی جهش فوق العاده ای نمایند داستان این خاخام یهودی در بین بزرگان علمای علوم غریبه در جهان اسلام معروف است . پس از وی ,تعدادی از بزرگان علمای وادی تسخیر و مسخرات در جهان اسلام نظیر علامه سید ..... اقدام به نشستن اربعین برای تسخیر این فرشتگان نمود اما شکست خورد معلوم نیست این خاخام جحود در دورانی که این ملک الموکلین را مسخر داشت چه کار نمود که تا کنون تلاش علمای وادی تسخیر و مسخرات برای مسخر نمودن این موکلین ناکام مانده است .😊 اما شاید عده ای تعجب نمایند و پرسش نمایند چگونه خداوند گذاشت این اتفاق بیفتد ? اولا :گوییم که این خاخام یهودی مکر نمود و خداوند نیز با وی مکر نمود تا وی موفق شود و یهودیان برای دومین بار در زمین به فرموده الهی سرکشی نمایند (موفق به تشکیل اسراییل شوند در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد )تا زمان ظهور امام مهدی (ع) که چون وقت انتقام دوم فرا رسد .... ثانیا : گوییم این همان نکته ای است که عده ای باید در زیر بنای تفکر خود در مورد ساز و کار و قوانین جهان ماورا تجدید نظر نمایند ! وقتی یک خاخام یهودی مسلمان می شود و تمام دستورات دین را درست انجام می دهد و با دستورات شریعت اسلام و اذکار آن صدها برابر بیشتر از ما نور تولید می نماید . و سپس اقدام به نشستن اربعین تسخیر می نماید . اگر در این اربعین کیفیت اربعین آن قدر بالا باشد که نورانیت لازم برای جلب این فرشتگان ایجاد شود عمل تسخیر انجام می شود . چنانچه این اتفاق افتاد ! اما اگر از عالم الهی بخواهند مانع چنین کسی شوند . باید مانع عمل چنین شخصی شوند, که این مانع شدن به طرق مختلفی می تواند انجام شود , گاه با یک مریضی که شخص نتواند عمل را درست انجام دهد گاه با یک گوشمالی حسابی تا شخص دیگر جرأت نکند سمت چنین عملی برود . (یعنی نگذارند که شخص میزان نورانیت لازم در اثر دستور اربعین که برای جلب موکلین آن لازم می باشد را ایجاد نماید ) سوال : آیا قبالیست های دیگری نیز به اقداماتی مشابه دست زده اند یا نه? جواب آن مشخص نیست ولی اگر هم دست به تسخیر موکلین قرآنی زده باشند ناموفق بوده اند . (شاید توسط اولیا الله گوشمالی داده شده باشند ) . یک نکته دیگر نیز باید گفته شود. در عرفان قبالا علی الخصوص عرفان مرکابا شما زیاد می بینید که قبالیست ها از اوراد و طلسمات مخصوص استفاده می نمایند تا به هنگام خلع بدن و سیر روح و رسیدن به دروازه های مختلف جهان ملکوت از این اوراد و طلسمات برای باز نمودن دروازه ها و عبور از کنار فرشتگان نگهبان این دروازه ها استفاده نمایند (یعنی این طلسمات نوعی کلید است ) بدیهی است با چنین روش هایی شاید قبالیست ها بتوانند قوانین عوالم مثال و ملکوت را کنار بزنند و به خواست خود برسند . اما برای رسیدن به مراحل بالاتر سلوکی (جبروت و لاهوت ) باید خالص بود که تنها مخلصین به حق می رسند و جز مخلصین ابلیس توانایی دست درازی بر تمام بندگان خدا را دارد @soltannasir 🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜
@soltannasir (تا سه نشه بازی نشه 😊) حتما این ضرب المثل عامیانه را شنیده اید . در اربعینات تسخیری نظیر اربعین تسخیر موکلین قرآنی یاموکلین طبیعت و ...... یک سالک فقط سه بار فرصت دارد تا اربعین را به ثمر برساند یعنی اگر در چهل روز اول نتواند تسخیر نماید باید ترجیحا پس از کمی وقفه و تجدید قوا اربعین دوم را انجام دهد اگر در اربعین دوم نیز موفق نشود . اربعین سوم آخرین فرصت می باشد پس از عدم موفقیت در اربعین سوم دیگر سالک شانس آن تسخیر را برای همیشه از دست می دهد (این که چرا ? علت خاصی دارد که ان شاالله در بحث عاملیت خواهیم گفت ) اما داستان ملک النمل چند نکته مهم دارد . به یاد بیاورید تحقیق علامه طهرانی را در مورد سلوک پیروان ادیان مختلف شخصی که خالص باشد در سلوک از هر دینی اگر به کرامات دل را خوش ننماید و توقف نکند بالاخره در مرحله ای از مراحل سلوک حقیقت اسلام بر وی هویدا می شود . برای یک سالک طریق قبالا خیلی زود حقیقت اسلام مشخص می شود . وقتی چنین سالکی در وادی تسخیر و مسخرات گام بر می دارد . با این حقیقت رو برو می شود که تمام آیات و سور قرآن فرشتگان موکل دارد در نتیجه قرآن ,کتاب آسمانی است که الله نازل نموده و محمد رسول الله است برای یک قبالیست در برابر برخورد با چنین حقیقتی سه حالت پیش می آید یا مسلمان می شود که نادر است 😉. یا ایمان (بلکه یقین ) می آورد که خداوند محمد (ص) را به رسالت فرستاده و قرآن کتاب الله است . اما اسلام ظاهری نمی آورد و همچنان یهودی می ماند . چنین قبالیستی دیگر با اسلام دشمنی نمی نماید بلکه شاید حتی به جبهه اسلام کمک نیز بنماید ,عده کمی از قبالیست های یهودی اینچنین هستند . (قابل توجه آن دسته از دشمن شناسان ما که قبالا را از اساس محکوم می نمایند ) اما اکثریت قبالیست ها در اثر برخورد با حقیقت اسلام , نه تنها که ایمان نمی آورند بلکه به عمد با آن دشمنی می ورزند . اینان حقیقت را می بینند ولی جحود می نمایند . توجه 👇👇👇👇 یهودی , جهود نیز نامیده می شود , اما یهودیان از این که جهود نامیده شوند خوششان نمی آید , زیرا جهود (یهودی ) شبیه واژه جحود است و جحود یعنی کسی که حق را انکار می نماید ( هر انسانی اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی و.... که حق را پس از دانستن , انکار نماید جحود می باشد ) بسیاری از سران صهیونیست در غرب (جحود ) نیستند . یعنی علمی به حقیقت اسلام ندارند . جحودان در حقیقت پیروان ابلیس می باشند . و جایگاه رفیعی مانند سرورشان در دوزخ خواهند داشت . نکته دیگر منظور ما از قبالیست ها کسانی نیست که در غرب و یا در اسراییل در موسسات مدرن نظیر موسسه فیلیپ برگ به قبالا می پردازند آنچه این موسسات می آموزند شبیه قبالا است نه خود قبالا # جهود @soltannasir 🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩
@soltannasir {حتی اذا اتوا علی واد النمل قالت نملة یا ایها النمل ادخلوا مسکنکم لا یحطمنکم سلیمان و جنوده و هم لا یشعرون } (18نمل ) (تا آنگاه که به وادی مورچگان رسیدند . مورچه ای به زبان (خویش) گفت : ای مورچگان , به خانه هایتان داخل شوید , مبادا سلیمان و سپاهیانش - ندیده وندانسته - شما را پایمال کنند .) اسامی جفت ملک الموکلین این آیه که ریاست فرشتگان موکل این سوره را بر عهده دارند . نملة (قالت نملة) و نمل (ايها النمل ) می باشد . این ملک الموکلین سپاهی از مورچگان را تحت امر خود دارند . (این سپاه مورچگان ظاهری نیست بلکه مورچگان آن مربوط به عالم مثال (عالم اختری در نزد هندوان ) می باشند ) البته مسخر کننده ملک النمل توانایی این را دارد که مورچگان ظاهری را نیز فرا خوانی نماید (با کمک این دو فرشته ) مسخر کننده این دو ملک نباید در زندگی خویش مورچگان را تعمدا کشته باشد . در این صورت این موکلین مسخر وی نخواهند شد . اما عمل تسخیر باید در ناحیه ای باشد که محل زندگی مورچگان باشد در آیه اشاره به واد النمل (سرزمین مورچگان )شده ! این سرزمین مورچگان کجاست ? در روایات داستانی از عسقلان (بندر اشکلون )در خاک فلسطین اشغالی به عنوان سرزمین مورچگان یاد شده در بعضی روایات داستانی از طائف در عربستان کنونی به عنوان واد النمل یاد شده است . اما در بعضی افسانه های شفاهی از مورچه خورت در استان اصفهان به عنوان واد النمل یاد شده است . در وجه تسمیه مورچه خورت روایت داستانی معروف این است : {درزمان فتح لشكر اسلام و ورود اسلام به ايران لشكراسلام اطراف مورچه خورت خيمه ميزنند وچون آذوقه آنها تمام ميشود وطبق نقل وقولها رهبري لشكر اسلام دراين محل بدست حضرت علي (ع بوده است .حضرت علي (ع )ازحاكم وقت مورچه خورت ميخواهد كه مقداري آذوقه دراخيتار لشكريان اسلام قراردهدولي حاكم  ازاين امر حضرت علي (ع )امتناع ميكندوشبانه مورچه هابه  انبارگندم حاكم ميروندوتمامي گندمها را ازانبارحاكم بيرون وبه محلي درابتداي جاده كاشان به نام (دوتلي )ميبرندوازآن جهت  كه شكل آرايش گندمها بصورت تپه بوده است معروف به (دوتلي ) شده است كه بقاياي ان هنوزوجود داردازآن زمان نام اين  آبادي را(مورچه خورد)گفتند. } (حضور حضرت علی (ع) در جنگ با ایران مورد قبول علمای شیعه نیست و حتی عده ای از علمای اهل سنت نیز چنین روایات نا معتبری را قبول نمی نمایند ) بنابراین در روایات داستانی معروف, وجه تسمیه شهر مورچه خورت ارتباطی به سلیمان (ع) ندارد اما افسانه هایی نیز درباره مورچه خورت و سلیمان (ع)وجود دارد که ..............😊 عده ای از زبان شناسان واژه مورچه خورت را مورچه خور می دانند و معتقدند که ت بعدها به آن اضافه شده است ., خور به معنی سوراخ می باشد بنابراین مورچه خور یعنی سوراخ مورچگان و اگر اینچنین باشد با افسانه های شفاهی در مورد واد النمل سلیمان و آیه (ادخلو مسکنکم )انطباق وجود دارد . (اما چنین روایت افسانه ای با مستندات تاریخی تناقض دارد ) اما واد النمل سلیمان چه عسقلان یا طائف یا مورچه خورت اصفهان و یا هر نقطه دیگری از جهان باشد این نکته را می دانیم که مورچه خورت در اصفهان مورد توجه برادران قبالیست یهودی ما در داخل کشور می باشد. و هر چند وقت یک بار اطراف مورچه خورت را با قدومشان متبرک می نمایند .😊 خورت @soltannasir 🐜🕳🐜🕳🐜🕳🐜🕳🐜🕳🐜🕳🐜🕳🐜🕳🐜🕳
@soltannasir اما بخشی از اسرار سوره نمل : {و لقد اتینا داود و سلیمان علما و قالا الحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المومنین } (15نمل ) {و به تحقیق دادیم به داوود و سلیمان دانشی را و گفتند سپاس برای الله که برتری داد ما را بر بسیاری از بندگان مومن خود } در آیه بالا اشاره به دانش داود (ع)و سلیمان (ع) شده است . دانشی که این دو پیامبر در آن شریک هستند چه بود که با آن بر بسیاری از بندگان مومن خداوند برتری یافتند ? در نظر عده ای از علما همان دانش انبیای دیگر است از نظر عده ای (بخصوص قبالیست های یهود ) داود (ع) و سلیمان (ع) در علوم غریبه و خفیه استاد بودند و این علوم را به تعلیم الهی دریافت نمودند و با کمک آن توانستند (به اذن حق ) بر تمام اسراییل و سرزمین های بسیاری (در دوران سلیمان ) حکومت نمایند . داوود (ع) کوه ها و مرغان مسخر وی شدند و سلیمان (ع) لشگری از جن و انس و پرندگان را مسخر داشت . در تاریخ انبیا الهی این دو نبی که پدر و پسر بودند تنها پیامبرانی بودند که دولت ظاهری و باطنی را با هم داشتند عده ای از دشمن شناسان ما می گویند که یهودیان از داود و سلیمان با عنوان پادشاه نام می برند و این دو بزرگ را نبی نمی دانند . اما یهودیان بخوبی از مقام نبوتشان با خبرند ,علتی که از عنوان پادشاه استفاده می نمایند . برای ایجاد تمایز بین انبیا دیگر و داود و سلیمان (ع) می باشد یعنی داود و سلیمان (ع) جایگاهشان نزد آنان برتر از انبیای دیگر بنی اسراییل است (جز موسی ع ) اما ادامه مسائل سوره نمل {علمنا منطق الطیر } (16) (آموختند به ما زبان مرغان را } عزیزان این زبان مرغان داستان ها دارد ان شاالله در آینده بدان خواهیم پرداخت . یهودیان سالهاست پی به این حقیقت برده اند و در حال تحقیق بر روی این منطق الطیر هستند و در غرب هم اکنون بر روی زبان مرغان تحقیقات علمی بسیار خوبی در حال انجام است . و بخشی از نتایج آن به بیرون منتشر شده و در اختیار عموم قرار گرفته است . اما از دیگر اسراری که در قرآن در سوره نمل وجود دارد اسرار هدهد سلیمان است {ما لی لا اری الهدهد } این پرنده که از روایت قرآنی مشخص است یک پرنده معمولی نبوده و دارای خرد و شعور می باشد. خود یکی از معماهای امروز اکابر علمای علوم غریبه می باشد عزیزان گفته می شود نام هدهد سلیمان جافیر بوده یا گافیر و این هدهد از روح امام ناطق جعفر صادق (ع) خلق شده است . و این هدهد بسیاری از علوم را به سلیمان (ع) آموزش داده است در روایت شفاهی این هدهد هنوز زنده است . سلیمان (ع) سوتی داشته که با آن هدهد را فرا میخوانده , و قبالیست های یهودی به دنبال آن سوت می باشند تا هدهد را فراخوانی نمایند و از علوم بیشمار وی که از روح امام صادق (ع) می باشد کمال استفاده را ببرند ذکر این نکته خالی از لطف نیست که برای هر عضوی از،اجزای بدن هدهد در علوم غریبه خواص شگفت انگیزی نقل شده است @soltannasir 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
@soltannasir (سلیمان و ملکه سبا ) در داستان حضرت سلیمان در قرآن مجید از زنی یاد شده که هیچ نامی از وی در متون مقدس (قرآن و عهد عتیق )نیست , این زن ملکه کشور سبا بوده , بر طبق روایات داستانی نام این زن بلقیس است و او دختر هدهادبن شرحبیل پادشاه کشور سبا بوده است . احتمالا نام واقعی این بانو بلقیس نیست . (اما ما نیز از وی با همین نام یاد می نماییم😉) مقام بلقیس متاسفانه از دید اکثر علما پنهان مانده است {انی وجدت امراة تملکهم و اوتیت من کل شی و لها عرش عظیم (23)} هدهد :{همانا من یافتم زنی را که پادشاهی می کند بر ایشان و داده شده است (به او ) از هر چیزی و برای او تختی بزرگ است } در آیات قبلی سوره نمل آمده {.....و اوتینا من کل شی ان هذا لهو الفضل المبین (16)} {از زبان سلیمان نقل شده : و داده شده به ما از هر چیزی همانا این آن برتری آشکار است } توجه نمودید سلیمان و بلقیس هر دو از هر چیزی به آنها داده شده . و در این صفت مشترک هستند , یعنی اگر ما از هر چیزی را فقط ملک ظاهری در نظر بگیریم بلقیس نیز ملکی داشته که کمی از سلیمان نداشته است !!! در برخی روایات عامه و داستانهای اسلامی گفته شده که بلقیس محصول ازدواج جن و انس بوده ; و بر طبق بعضی از این داستانها (بلقیس)با جنیان ارتباطاتی داشته است . (به نظر می آید بلقیس نیز دارای درجه ای از قوای روحی و معنوی بوده ) ملکه سبا دارای عرش عظیم بوده است هدهد که در دستگاه سلیمان بوده از وجود چنین عرشی شگفت زده می شود . و در سوره نمل بخشی از داستان حول همین عرش ملکه سبا می باشد نقل است که این عرش به جواهراتی منقش بوده و وقتی بلقیس بر روی آن جلوس می نموده و در معرض نور خورشید قرار می گرفته , جواهرات ,نور خورشید را طوری منعکس می نمودند که صورت ملکه بلقیس دیده نمی شده . در ادامه هدهد می گوید : {وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون الله ....}(24نمل ) {یافتم او و قومش رو که سجده می نمایند برای خورشید به جای الله......} نقل است که ملکه سبا و قومش جز پرستندگان الهه خورشید بودند و برای این خدای خورشید معبدی ساخته بودند(شاید بلقیس کاهنه معبد نیز بوده باشد ) در ادامه حق تعالی در آیه 26 سوره نمل می فرماید {الله لا اله الا هو رب العرش العظیم } (الله است که نیست هیچ الهی غیر از او پروردگار عرش عظیم است ) این آیه هم اشاره به عرش بلقیس دارد که خداوند پروردگار آن عرش عظیم است و هم اشاره به عرش حق تعالی دارد . در ادامه سلیمان (ع) برای نشان دادن قدرت خویش به ملکه سبا از بزرگان دربار خویش خواست که عرش بلقیس را نزد او بیاورند و پرسید کدام یک این کار را انجام می دهید { قال عفریت من الجن انا اتیک به قبل ان تقوم من مقامک .... } (39نمل ) {عفریتی از جن گفت من می آورم پیش تو آن را پیش از آنکه برخیزی از جایت ....} عفاریت نژادی از جنیان هستند که قدی کوتاه تر از انسان دارند و توانایی ها خرق عادت و علوم بسیاری در اختیار دارند و دینشان یهودی می باشد و به زبان عبری تکلم می نمایند هر چند عامه مردم هر نوع جن قدرتمندی را عفریت می دانند ( جنیان به زبان های مختلف توان تکلم دارند اما زبان منطقه ای که در آن زندگی می نمایند زبان اصلیشان می باشد )تقریبا تمام خاندان های عفاریت تحت تسلط قبالیست های یهود می باشند . بخشی از آنان تحت تسلط قبالیست های مثبت هستند که به جبهه اسلام کمک می نمایند , و بخشی تحت تسلط دشمنان جبهه اسلام می باشد . (این عفاریت در خاک فلسطین اشغالی و لبنان در عالم مربوط به خودشان زندگی می نمایند ) در داستان سلیمان ع از شخصی که علمی از کتاب داشت نیز صحبت شده که آصف بن برخیا است و عرش بلقیس را پیش از چشم بر هم زدن نزد سلیمان (ع) حاضر نمود (سلیمان با این در خواست برتری انسان بر جن را به رخ جنیان کشید ) و عرش بلقیس را برای وی ناشناس نمودند و چون بلقیس به کاخ سلیمان (ع) وارد شد گفت {.......انی ظلمت نفسی و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین }(44) {همانا من ستم کردم بر خود و تسلیم شدم با سلیمان در برابر الله که پروردگار جهانیان است } دقت نمایید بلقیس می گوید من تسلیم شدم مع همراه سلیمان این مقام مع همراه بودن در کنار سلیمان (ع) می باشد که مقامی بس بزرگ است نمی گوید من تسلیم الله و رسولش شدم می گوید من همراه با سلیمان تسلیم شدم و خود را در کنار سلیمان نام می برد که رسول خدا است و این مقام همراهی مقام بزرگی است فافهم شخصیت های کلیدی سوره نمل : داود (ع) سلیمان (ع) که ملک داود را به ارث برد , هدهد (جافیر ), بلقیس , عفریتی از جن (عفاریت ) , آصف بن برخیا . هدهد و عفاریت زنده اند . داود و سلیمان و بلقیس و آصف را باید بخاطر داشت .😊 ان شاالله در آینده بدان خواهیم پرداخت @soltannasir 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
@soltannasir (از بابل تا بابل ) {و اتّبعوا ما تتلوا الشّياطين على ملك سليمان و ماكفر سليمان ولكنّ الشّياطين كفروا يعلّمون النّاس السّحر وما أنزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت وما يعلّمان من احد حتّى يقولا انّما نحن فتنة فلاتكفر فيتعلمون منهما مايفرّقون به بين المرء و زوجه وماهم بضارّي ن به من أحد الاّ باذن اللّه و يتعلّمون مايضرّهم ولاينفعهم و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الآخرة من خلاق ولبئس ماشروا به انفسهم لوكانوا يعلمون }(102 بقره ) {و (یهودیان ) پیروی کردند از آنچه که شیاطین در ملک سلیمان خوانده بودند , و سلیمان کفر نورزید , لیکن شیاطین کافر شدند , به مردم سحر می آموختند , و از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فروفرستاده شده بود پیروی کردند , با اینکه آن دو به هیچ کس (سحر) نمی آموختند مگر آنکه می گفتند , ما فتنه هستیم , پس زنهار کافر نشوی , ولی آنها از آن دو (فرشته ) چیزهایی می آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند , هر چند بدون اذن خدا نمی توانستند به احدی زیان برسانند , چیزی می آموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمی رسانید , و قطعا (یهودیان ) دریافته بودند که هر کس خریدار این (متاع ) باشد , در آخرت بهره ای ندارد . وای که چه بد بود آنچه که برای نفوسشان (خودشان ) خریدند اگر می دانستند } @soltannasir 😈👺👹👼👼😈👺👹👼👼😈👺👹👼👼
@soltannasir علامه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ المیزان می گوید مفسرین در تفسیر این آیه اختلافات عجیبی براه انداخته اند , بطوریکه نظیر این اختلاف را در هیچ آیه ای از ایشان نمی یابیم . علامه طباطبایی پس از ذکر مهمترین این اختلافات , احتمال اختلافاتی که ذکر شده را یک میلیون دویست و شصت هزار دانسته . 😃 یعنی برای همان اختلافات اصلی 1260000 تفسیر مختلف می تواند وجود داشته باشد . اگر اختلافات فرعی را حساب نماییم عدد نجومی بدست می آید ایشان در ادامه می گویند : و بخدا سوگند این مطلب از. عجایب نظم قرآن است که یک آیه اش با مذاهب و احتمال هایی می سازد که عددش حیرت انگیز و محیر العقول است , و در عین حال کلام همچنان بر حسن و زیبایی خود متکی است . اما تفسیر آیه : یهودیان پیروی کردند از آنچه که شیاطین در ملک سلیمان خوانده بودند دوران سلیمان (ع) تنها دورانی بود که تمام جنیان و شیاطین به بند کشیده شدند و همه به تسخیر سلیمان و حلقه وی در آمدند این شیاطین قسم خوردند که از نسل بشر انتقام بگیرند. علمای یهود که شوکت و قدرت سلیمان را می دیدند در دوران زندگی سلیمان سعی بر یادگیری سحر داشتند یکی از تفاسیر آیه این است : شیاطین در دوران حکومت سلیمان با بعضی اوراد و اسحار برای سلیمان کارهایی انجام می دادند . و این اوراد همان است که اشاره شده شیاطین در ملک سلیمان خوانده اند . و علمای یهود دنبال این اوراد سحر آمیز بودند در بعضی روایات آمده پس از مرگ سلیمان , شیطان کتابی در علم سحر را زیر تخت سلیمان قرار داد . و علمای یهود این کتاب را پیدا نمودند , و با خود گفتند سلیمان با این کتاب (با کمک سحر )توانست بر شیاطین مسلط شود و این علما شروع به استفاده از جادو نمودند . این علمای یهود از این دوران به بعد با شیاطین ارتباطات محکمی برقرار نمودند . و از این دوران افتراقی بین علمای یهود پیش می آید . عده ای که با سحر به نص تورات مخالف بودند, و عده ای که طرفدار ارتباط با شیاطین و استفاده از،جادو بودند . شیاطین از طریق همین علمای یهود (و تحریک آنان ) اقدام به قتل انبیا نمودند , تا انتقام خویش را از بشر بگیرند . از جمله معروف ترین این شیاطین از جنیان اطمار جنی یا اسمار جنی یا سوسمار جنی است که در شهادت حضرت زکریا (ع) و حضرت یحیی (ع) نقش بسیار مهمی داشته است و تا کنون زنده می باشد . و این اطمار جنی در ماجرای عاشورا و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نیز نقش بسیار مهمی داشته است . ( عده ای از علمای یهود (نه همه یهودیان )با ارتباط با همین شیاطین در پشت صحنه عاشورا نقش داشته اند . ) سلیمان تفسیری @soltannasir
@soltannasir در ادامه حق تعالی می فرماید که سلیمان (ع) کافر نشد ولی شیاطین کافر شدند و به مردم سحر می آموختند . اما حق تعالی نسبت را به بابل عقب برد و گفت از آنچه که بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شد یهودیان پیروی کردند . با آنکه آن دو فرشته به احدی سحر نمی آموختند مگر آنکه می گفتتد ما فتته هستیم پس کافر نشوی . ولی از آن دو چیزهایی می آموختند که میان مرد و همسرش جدایی بیفکند . یکی از جنجالی ترین قسمت های این آیه همین ماجرای هاروت و ماروت می باشد این که هاروت و ماروت کیستند آیا دو فرشته هستند یا دو پادشاه می باشند . بین مفسرین اختلاف است بعضی از زبان شناسان نام هاروت و ماروت را همان شکل تغییر یافته دو ایزد زرتشتی یعنی هئوروتات (خرداد) و امرتات (مرداد ) می دانند . که جز هفت امشاسپند می باشند . در تعدادی از روایات اهل سنت آمده که هاروت و ماروت دو فرشته بودند و نسبت به لطف حق تعالی نسبت به انسان ها اعتراض نمودند (یا نسبت به خلقت انسان و مقام خلیفه اللهی وی ) حق تعالی آنان را به زمین فرو فرستاد (تا امتحان شوند ) و به مردم تعلیم سحر نمودند تا این که عاشق زنی به نام زهره شدند . و با وی زنا نمودند و شرب خمر. کردند و قتل نفس نیز نمودند و اسما خاص را به زهره یاد دادند و چون زهره خواست از اسم استفاده نماید و به آسمان رود , زهره در آسمان به صورت سیاره زهره مسخ شد 😳 و این دو فرشته را حق تعالی مخیر نمود بین عذاب دنیا و آخرت , آنان عذاب دنیا را انتخاب نمودند , و در چاه بابل به شکل بر عکس آویزان شدند . تا قیامت فرا رسد . در همین دسته روایات آمده که حضرت رسول هر موقع به سیاره زهره در آسمان نگاه می نمود وی را لعنت می نمود و می فرمود این همان زنی است که آن دو فرشته را لغزاند . 😳 در روایت از امام علی بن موسی الرضا و امام حسن عسکری , این دو فرشته از چنین تهمت هایی مبرا شده اند و گفته شده که سحر را به مردم می آموختند تا سحر ساحران را باطل نمایند و آمده که فرشتگان معصوم هستند پس خطا و نافرمانی پروردگار نمی نمایند . اما در روایتی دیگر از امام محمد باقر(ع) هاروت و ماروت خطا کار و سرنگون هستند . اکثر علمای شیعه نظریه مبرا بودن هاروت و ماروت را پذیرفته اند . اما بعضی از علما نظیر مرحوم فیض کاشانی نظریه خطا کار بودن این دو فرشته را پذیرفته اند . مرحوم فیض نظرش این است که چون این دو فرشته شکل انسانی به خود گرفته اند دیگر فرشته نیستند که معصوم باشند . اما در قرآن آمده که این دو فرشته سحر می آموختند و مردم را از کافر شدن می ترساندند و می گفتند که ما برای شما فتنه هستیم . به ادامه داستان در قرآن اشاره نشده که این دو فرشته چه سرنوشتی داشته اند . روایت داستان هاروت و ماروت و زهره بخصوص مسخ شدن زهره به شکل سیاره زهره با عقل سلیم هم خوانی ندارد . شاید. اصل داستان به شکل دیگر بتواند معقول باشد , (یعنی اگر زهره به شکل سیاره زهره مسخ نشده باشد ). اما چنین داستانی نیز با روایت قرآنی همچنان هم خوانی کامل ندارد . @soltannasir 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
@soltannasir در اینکه آیافرشتگان ممکن است گناه و خطا بنمایند ? باید ابتدا دید که این دو فرشته به چه صورت در بین مردم بابل بودند. اگر این دو فرشته کاملا صورت انسانی گرفته باشند , دیگر تغییر و.تبدل جوهری نمودند یعنی فرشته نیستند که نتوانند گناه نمایند . یا اینکه این دو فرشته به صورت انسان متمثل شده اند مانند جبراییل (ع) که نقل است به صورت دحیه کلبی (از مردان زیبای عرب ) متمثل می شده است . در آیه اشاره به همین ملک بودن آن دو در میان مردم دارد . در نتیجه می توان نظر. دوم (تمثل ) را به صواب نزدیکتر دانست . بنابراین در صورت پذیرش تمثل احتمال گناه برای آنان منتفی می شود . اما احتمال خطا و لغزش برای آنان همچنان وجود دارد . شاید عده ای تعحب نمایند که آیا مگر فرشتگان خطا و لغزش دارند . ⁉️ روایت فطرس ملک و امام حسین (ع) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 {در مورد فطرس كه يكي از فرشتگان الهي است، روايات متعددي داريم كه مضمون و محتواي آنها يكسان است. در روايتي مي خوانيم: فطرس فرشته اي بود كه گردا گرد عرش الهي در گردش بود و درباره دستوري از اوامر خداوند كوتاهي و سستي ورزيد. بالش به كيفر اين نافرماني چيده شد و به يكي از جزيره ها تبعيد گرديد. هنگامي كه امام حسين(ع) متولد شد، جبريل(ع) براي عرض تبريك به پيامبر(ص) به سوي زمين فرود آمد و در راه با فطرس ديدار كرد. جبريل(ع) به وي پيشنهاد كرد، براي عرض تبريك و تهنيت، با او نزد پيامبر(ص) برود. هنگامي كه جبريل(ع) او را به حضور پيامبر(ص) برد، به امر پيامبر(ص)، بالش را به بدن پاك امام حسين(ع) ماليد و سلامتش را باز يافت. عده اي از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آيات صريح قرآن كه ويژگيهاي فرشتگان را برشمرده، آنها را بندگان مطيع و كريم و شايسته خداوند معرفي مي كند و از هر نوع سرپيچي و نافرماني پيراسته مي داند، سازگاري ندارد؛ پس بايد اين گونه روايات را نادرست شماريم؛ و به فرض درستي شان، بدان سبب كه نكتهاي فراتر از ادراك ما دارند، بايد علمش را به اهلش يعني اولياي برگزيده الهي واگذاريم و خود را در فهم آن ناتوان بدانيم. در مقابل عده اي بر اين باورند كه فرشتگان اصناف و درجه هاي گوناگون دارند. گروهي مقرّبند و گروهي در درجه پايينتر جاي گرفته اند. آياتي كه هر گونه نافرماني و سرپيچي را از فرشتگان نفي ميكنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود تا از هر نوع سركشي پيراسته باشد؛ به ويژه آن كه تخلف و سرپيچي فطرس در برخي روايات كندي و سستي ورزيدن خوانده شده كه نوعي ترك اولي است نه گناه. چنان كه پيامبران(ع) نيز درجات مختلف دارند: "تلك الرسل فضّلنا بعضهم علي بعض؛(۸) بعضي پيامبران را بر بعضي برتري بخشيديم." عده اي از انبياء ترك اولي داشتند؛ ولي جمعي مانند پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان پاكش جز اراده الهي اراده اي نداشتند و حتي از ترك اولي نيز پيراسته بودند } اما به غیر از ماجرای فطرس ملک داستانی دیگر برای شما عزیزان از کتاب نفحات الانس جامی نقل می نمایم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 { روزی مسافری از راه دور به حضرت خواجه آمده بود (خواجه عبدالخالق غجدوانی از پیران بزرگ خراسان و پیر خواجه بهاالدین نقشبند بخارایی ) ناگاه جوانی خوب صورت به حضرت خواجه آمد و طلب دعایی کرد . خواجه دعایی فرمودند , آن جوان ناپیدا شد . آن مسافر پرسید : که این جوان چه کس بود ? خواجه فرمودند که : فرشته ای بود که مقام وی در آسمان چهارم بود . به سبب تقصیری از مقام خود دور افتاده بود و به آسمان دنیا آمده , با فرشتگان دیگر گفت چکار کنم که حق تعالی مرا باز به همان مقام رساند ? فرشتگان وی را به اینجا نشان دادند . آمد و دعا درخواست کرد . دعا کردیم و اجابت شد و به مقام خود باز رسید . آن مسافر گفت خواجه ما را به دعای ایمان مدد کند باشد که از این دامگاه شیطان جان به سلامت بریم . خواجه فرمودند : وعده آن است که بعد از ادای فرایض هر کس دعا کند مستجاب شود . تو بر کار باش و ما را به دعای خیر یاد کن بعد از فرایض , و ما نیز ترا یاد کنیم . باشد که در این میان اثر اجابت ظاهر شود , هم در حق تو و هم در حق ما .} روایتی از کتاب زندگی نامه یک یوگی فصل 43 رستاخیز شری یوکشتوار 👇👇👇👇👇 {فرشتگان سقوط کرده و ظلمت زده که از کرات اختری رانده شده اند با استفاده از بمب های لایفترونی و یا شعاع متموج مانتراها (اذکار ) به جنگ با یکدیگر می پردازند . (برای صعود مجدد به بخش های بالاتر ) . این فرشتگان مطرود (سقوط کرده به دلیل لغزش ) در طبقات پست و ظلمت زده عالم اختری ساکن هستند(مانند فطرس که سقوط کرده بود ) و کارمای پلید خود را تخلیه می کنند } عزیزان اینها تجربه مشترک در باب سقوط فرشتگان(برای لغزش های کوچک ) بین اولیا ادیان مختلف می باشد (ع) الانس @soltannasir ☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃
پطرس پرش شکست ،شفا دادی و پرید من که دلم شکسته چه خاکی به سر کنم . @Soltannasir 💛💚💛💚💛💚💛
@soltannasir گفتیم که ممکن است فرشتگان بر اثر خطا سقوط نمایند . شاید هاروت و ماروت نیز بر اثر خطایی در آموزش سحر (نه داستان زنا و قتل و...) به مردمان سقوط نموده باشند . و در چاه بابل معلق باشند . یک بار دیگر عقاید مردمان درباره این دو فرشته را مرور نماییم عموم اهل سنت اعتقاد به زنا و قتل و نفس و شرب خمر هاروت و ماروت و معلق بودنشان در چاه بابل دارند 😃 عموم علمای شیعه اعتقاد به بری بودن این دو فرشته از این تهمت ها و نسبت ها دارند . اما عزیزان نکته ای وجود دارد در عالم این موجودات (جنیان و دیوها و .......) روایت معروف سرنگون بودن این دو فرشته است حال به هر علتی چه زنا و شرب خمر باشد و چه خطا در آموزش سحر و جادو باشد .یا هر علت دیگری . قبالیست های بزرگ یهودی و فراماسونرها و ایلومیناتی ها اعتقاد به سرنگون بودن این دو فرشته در چاه بابل دارند . اینان (قبالیست ها )با عفاریت و جنیان و شیاطین و موکلین و فرشتگان و دیو ها و الهه ها و غیره ارتباط دارند شیاطین و جنیان و عفاریت و دیوها ممکن است اشتباه نمایند اما ارتباط یهودیان با موکلین و فرشتگان یهودی نیز موجب این نشده که آنان اعتقاد به معلق بودن این دو فرشته نداشته باشند . در عالم اسلام نیز در وادی این موجودات اعتقاد بر سرنگون بودن این دو می باشد . منطقیون می گویند تواتر خبر موجب علم است . بنابراین می توان گفت وقتی خبری تا این حد متواتر هست .( در وادی این موجودات) , شاید حقیقت داشته باشد . زمانی که منابع مختلف را درباره این دو فرشته در کنار هم می گذاریم (احادیث مبرا بودنشان و روایت شفاهی سرنگون بودنشان و احادیث شرب خمر و قتل نفس و زنا ) بهترین انتخاب برای ما این است که در باره این دو فرشته متوقف باشیم . شاید این دو فرشته هم از تهمت زنا و قتل و نفس مبرا باشند و هم از خطا و لغزش معصوم باشند و در چاه سرنگون نباشند و دوباره به آسمان برگشته باشند . شاید هم خطا کار باشند و در چاه بابل سرنگون باشند . دشمنان ما عمیقا اعتقاد به سرنگونی آنان در چاه بابل دارند و دنبال این چاه معروف می باشند .تا این دو فرشته را بیرون کشند و از علم سحر آنان در راستای اهدافی که دارند کمال استفاده را ببرند اما چاه بابل کجاست ? سه منطقه برای چاه بابل که هاروت و ماروت در آن سرنگون هستند , در کتب نقل شده است 1 : چاه در عراق امروزی می باشد بابل نام استانی در کشور عراق کنونی با مرکزیت شهر حله می باشد و ویرانه های تمدن بابل بزرگ در این استان موجود است 2:چاه در سوریه امروزی نزدیک شهر حلب می باشد . 3 : چاه در منطقه بابل و بابلسر , در مازندران ایران می باشد 😃 روایت معروف در بین دوستان جحود ما این است که چاه مذکور در کشور عراق کنونی می باشد . @soltannasir 🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳
هاروت و ماروت معلق در چاه بابل
@soltannasir حق تعالی به زیبایی در آیه 102 (آیه هاروت و ماروت ) داستان علمای یهود , پس از وفات سلیمان (ع) را که به سحر و جادوگری و ارتباط با شیاطین پرداختند , بیان می نماید , و نکته مهم این است که ریشه داستان (سحرو جادوگری ) را به. سرزمین ایران و مصر و غیره نمی رساند ریشه آن را به سرزمین 👈 بابل 👉می رساند این نکته مهم سالها از دید دوست و دشمن مخفی مانده بود . تعجب ننمایید 😳 بگذارید داستانی برایتان بگویم. بنی اسراییل (فرزندان یعقوب ) از کنعان به مصر رفتند. بنی اسراییل در زمینه های بسیاری تحت تاثیر تمدن با شکوه مصر آن زمان قرار گرفتند , در مصر کمی با فنون سحر و جادوی مصری آشنا شدند , این آشنایی با سحر و تاثیر پذیری از مصر را در ماجرای گوساله سامری در قرآن می بینیم . آنان پس از خروج از مصر تا هنگام تشکیل دولت اسراییل با تمدن های منطقه غرب خاورمیانه , ارتباط نزدیکی داشتتد و این تمدن ها نیز شرک آمیز بودند . در دوران تشکیل حکومت سلیمان , عده ای از علمای یهود چون شکوه دولت سلیمان را دیدند گرایش بیشتری به سحر و جادو و ارتباط با شیاطین پیدا نمودند , ریشه سحری که از شیاطین می آموختند را حق تعالی به هاروت و ماروت و بابل بزرگ بر می گرداند . سحر هاروت و ماروت به زبان آرامی باستان است و تفاوت خاصی با تمام اوراد جادویی جهان دارد . ان شاالله در آینده پس از کمی آموزش عبری خواهیم گفت این تفاوت مهم در چیست . علی ای حال پس از دوران سلیمان (ع) قدرت دولت اسراییل کم شد تا اینکه نبوکد نصر ( بخت النصر )به اسراییل حمله نمود و هیکل را خراب نمود و بخشی از یهودیان طبق گفته خودشان به اسارات به بابل رفتند (کسی چه می داند شاید عده ای با میل خود رفتند 😉 ) عده ای از علمای یهود در بابل توانستند آشنایی بیشتری با علوم نجوم و سحر بابلی پیدا نمایند . پس از آزادی بنی اسراییل توسط کوروش کبیر (به نقل خودشان ) عده ای از یهودیان به ایران آمدند (هر چند عده ای از مورخین سابقه حضور یهودیان در ایران را به قبل از دوران کوروش کبیر می رسانند ) و در ایران زمین زندگی نمودند . در ایران نیز با آیین های ایرانی نظیر زرتشیت و مهر پرستی دین یهودیت برخورد نمود , از منظر محققین ادیان (محققین بی طرف نه متعصب )تاثیر پذیری یهودیت از آیین زرتشتیت انکار ناپذیر است ; اما آن دسته از علمای یهود که علاقه به سحر و جادو داشتند در ایران زمین با سحر و افسون های ایرانی نظیر افسون فریدون و.غیره آشنایی پیدا نمودند که مغان مهر پرست وارث آن بودند . ( در آیین مهر پرستی آشنایی با علم نجوم و افسون و سحر برای یک مغ لازم بوده )تاثیر آیین مهر بر عرفان یهود بخصوص عرفان مرکابا انکار ناپذیر است . یهودیان در خاورمیانه با عرفان گنوسی و مکتب اسکندرانی و حکمت یونانی و مکتب فیثاغورثیان و هرمسیان نیز آشنایی پیدا نمودند. ادامه .... @soltannasir 🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞
@soltannasir پس از ظهور اسلام رسول الله (ص) (به تعلیم الهی ) علم جفر را بر حضرت علی (ع)املا می نمود و آن حضرت بر روی پوست بزغاله مکتوب می نمود . اما در دوران امام ناطق جعفر صادق (ع) علم جفر توسط آن حضرت آشکار شد. و حضرت به خواص شاگردانش آموزش داد علی الخصوص جفر خافیه که توسط حضرت ابداع شد . و علم کیمیا نیز توسط حضرت به جابربن حیان آموزش داده شد اینجا سخنی هست 👇👇👇👇👇 {متاسفانه مقام امام جعفر صادق (ع) از دید اکثر شیعیان پنهان مانده است . خیلی از شیعیان امام صادق را با نهضت علمی و تربیت شاگردان بسیار و احادیث روایت شده ازحضرتش می شناسند . اما هنوز جایگاه علمی حضرت را به درستی نمی شناسند . عزیزان درست است که ائمه ما کل هم نور واحد هستند اما شکل بروز و ظهور این نور در هر تعینی از تعینات متفاوت بوده در امام صادق صفت علم ظهور بسیاری داشته است . منشا بسیاری از علوم اسلامی (در شکل اولیه خود ) امام علی بن ابی طالب (ع) می باشد . اما ظهور و تکمیل این علوم توسط امام جعفر صادق (ع) بوده است عزیزان در علوم غریبه در وادی تسخیرات نام حضرت سلیمان (ع) مهم است , بسیاری از عزایم تسخیر بدون نام سلیمان کارایی لازم را ندارند . شخصی که بخواهد در این وادی (تسخیر و مسخرات )موفق شود باید با حضرت سلیمان (ع) ارتباط دلی و احساسی پیدا نماید و ذکر یا سلیمان بگوید . در اربعینات علوم نیز ,نظیر اربعین علم جفر . اربعین علم نجوم , اربعین علم کیمیا و...... (در عالم اسلام ) شخص بدون نام بردن از امام صادق (در بعضی ادعیه اربعین )موفق نخواهد شد. (اگر بشود جز نوادر است ) و در طول این اربعینات شخص باید با امام صادق ارتباط دلی و روحی پیدا نماید . (یادتان بیاد هدهد سلیمان گافیر خلقتش از روح حضرت بود ) عزیزان این ویژگی هر کدام از این بزرگان است . کلید اربعین تسخیر . ذکر یا سلیمان است کلید اربعینات علوم , ذکر یاجعفر است چنانچه کلید حوائج دنیایی بدست امام موسی کاظم می باشد و این جز اسرار است که عده ای از علما در حوزه می دانند ولی نمی گویند . اکنون شاید در بیابید علمای علامه شیعه نظیر خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی و علامه شیخ بهایی و میرداماد و ..... چگونه علوم مختلف را در خود جمع نمودند اگر شما به یادگیری علوم مختلف و متنوع علاقه دارید , کافی است که امام صادق را درک نمایید , روح وی را و علوم وی را بفهمید و لمس نمایید و پس از این فهم با وی ارتباط دلی و احساسی برقرار نمایید , آنگاه خواهید دید که پس از مدتی ابواب علوم کم کم برایتان گشاده خواهد شد (به شرطی که در حال یادگیری علم باشید ) } ادامه داستان 👇👇👇👇 در دوران امام صادق نهضت ترجمه کتب (بیشتر کتب یونانی ) آغاز شد از این زمان به بعد به تدریج در جهان اسلام میراث گذشتگان از تمدن های منطقه خاورمیانه به زبان های آرامی و سریانی و عبری و آکدی و اوستایی و پهلوی و.... توسط علمای علوم غریبه جهان اسلام جمع آوری شد . بسیاری از بخش های این علوم از زبان های مختلف علی الخصوص یونانی ترجمه شد متاسفانه در اثر همین ترجمه ها بخش هایی از این علوم (علوم غریبه و خفیه )به اشخاصی نظیر بلیناس حکیم یونانی نسبت داده شد . و بخش هایی دیگر به هرمس حکیم و متاسفانه عده ای از علمای بزرگ فلسفه ما نظیر سهروردی و ملا صدرا هرمس را ادریس پیامبر در نظر گرفتند و برای فرار از عدم همخوانی ادریس (ع) و هرمس قایل به این شدند که دو هرمس وجود داشته است . تمام این سخنان نوعی یونان زدگی بود که در جهان اسلام بر اثر نهضت ترجمه بوجود آمد در حالی که یونانیان در این علوم (خفیه ) حرفی برای گفتن ندارند نه تنها در این علوم بلکه در بسیاری از علوم دیگر نیز حرفی برای گفتن ندارند نه بقراط پدر علم پزشکی است و نه بلیناس پدر علوم غریبه و نه فیثاغورث کاشف قضیه فیثاغورث در هندسه می باشد . اکثر این علوم متعلق به مردمان خاورمیانه می باشد تمدن هایی نظیر ایران و سومر و بابل . ادامه داستان 👇 از سویی دانش نجوم نیز بر پایه میراث گذشتگان توسط دانشمندان ایرانی -در جهان اسلام -دوباره احیا شد . این علوم همه به هم آمیخته شد و مجموعا علوم غریبه تمدن اسلامی بوجود آمد @soltannasir 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@soltannasir تقریبا در پایان قرن پنجم هجری علوم مختلف اسلامی من جمله علوم غریبه شکلی قوام یافته پیدا نموده بود . در تمام این دوران یهودیان در سرتاسر بلاد اسلامی حضور داشتند . و طبیعتا بخشی از علمای یهود, با دستاورد علمای اسلام آشنایی لازم را پیدا نمودند . یهودیان در باره علم جفر خود گفیر و گماتریا اعتقاد دارند که از انبیای پیشین به آنان ارث رسیده , ما منکر این حقیقت نیستیم , لیکن به نظر ما آنچه علمای یهود در اختیار داشته اند در علم حروف و جفر ناقص بوده و بخش هایی از این میراث علمی در طی سالها آوراگی از بین رفته بود . یهودیان در دوران اسلام با کمک علم جفر و حروف اسلامی توانستند به مرور علم گفیر و گماتریا خود را احیا نمایند . شیوه جفر یهود بیشتر بر اساس سیستم جفر خافیه امام جعفر صادق (ع) می باشد . اما اواخر قرن پنجم هجری جهان اسلام با جنگ های صلیبی روبرو شد مسیحیان برای باز پس گیری بیت المقدس جنگی را شروع نمودند که نزدیک به دو قرن به درازا انجامید در طول این دوران در بین لشگر صلیبیون گروهی به نام تامپلیه ها یا شوالیه های معبد سلیمان بوجود آمد . زمانی که مسلمین با صلیبیون جنگ می نمودند . گروهی از اسماعیلیه به رهبری رشید الدین سنان در سوریه , ابتدا سعی به ترور صلاح الدین ایوبی (حاکم سلسله ایوبیان ) نمودند و دوبار در این ترور ناموفق بودند , تا اینکه رشیدالدین تدبیری به خرج داد و به سومین مامور ترور خود اعلام نمود که خنجری به همراه یک نامه صلح در کنار تخت صلاح الدین فرو نما , و این اقدام منجر به دوستی اسماعیلیه و صلاح الدین شد رشید الدین برای اثبات حسن نیت بیشتر خود اقدام به ترور دشمن صلاح الدین ایوبی شاهزاده -کنراد دو مونفرا- پادشاه شهر صور در بیت المقدس نمود اما پس از مرگ صلاح الدین ایوبی اسماعیلیه اینبار با صلیبیون وارد معامله شدند . (صلیبیون پول بیشتر دادند اسماعیلیه هم گفتتد ای جانم 😊) آنان با ریچارد اول پادشاه انگلیس و با فیلیپ دوم پادشاه فرانسه همکاری نمودند . و پشت جبهه اسلام را خالی نمودند . @soltannasir 💒💒💒💒💒💒⛪️⛪️⛪️⛪️⛪️⛪️