eitaa logo
تحقیقی پیرامون فلسفه،عرفان و تصوف
697 دنبال‌کننده
242 عکس
62 ویدیو
55 فایل
✅مکتب اهل بیت علیهم السلام=مکتب تفکر و تدبر ارتباط با ادمین(لطفا فقط پیشنهادات و انتقادات): https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 کانال تلگرام: t.me/sonnat_voice
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش كرامات و خرافات ساختگی صوفیه توسط علامه همه چیز دان وکیلی در شبکه ملی!! وقتی دست مدعیان عرفان، از برهان و دلیل خالی باشد، برای اثبات مقامات عالیه اقطاب خودخوانده خود به افسانه ها و خوابها و... رو می آورند تا بتوانند ذهن برخی از توده مردم را با این افسانه ها تخدیر و به خود جلب کنند تا با ترویج فرقه خود به اهداف و مطامع مختلف اعم از ریاست و غیره برسند. 🔺این قبیل ادعاها و کرامات ساختگی، ابزار همه فرق انحرافی از قبیل نواصب و صوفیه است که در کتب این جماعت مشاهده میشود. از قبیل کرامات ابوبکر و عمر و مشایخ و مشاهیر صوفیه همچون عطار و باباطاهر عریان و ... نقل کرده اند. پ ن:دینی که سرتاسر آن از براهین عقلی و نقلی تشکیل شده است و هرکس متمایل به آن شده به همین دلیل است به لطف صوفیان عمامه بسر باید جای خود را به داغ بودن آقای حداد ، وارونه دشداشه پوشیدن او و مابقی کرامات بی دلیل بدهد. @sonnat_voice
تاویل قرآن - مرحوم موسوی طهرانی.mp3
2.58M
مرحوم آیت الله موسوی تهرانی: از معجزات قرآن است که خودش را از دست صوفی ها و عرفا حفظ کرده است حضرت آیت الله استاد سید رسول موسوی تهرانی اعلی الله مقامه الشریف، از اساتید پیشکسوت سطوح عالی حوزه علمیه قم، چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. وی سالیان سال به تربیت طلاب و روحانیون حوزه اشتغال داشت و شاگردان مبرزی را به جامعه اسلامی تحویل داد. آیت الله موسوی تهرانی متولد سال ۱۳۱۵ بود و از ایشان کتاب‌هایی نظیر «الوسائل الی غوامض الرسائل لاستاذ الفقهاء و المجتهدین الشیخ مرتضی الانصاری قدس سره» و «مجمع الفوائد فی شرح الفرائد» به یادگار مانده است. فایل بالا قسمتی از صوت ایشان راجع به تأویلات قرآنی عرفا و صوفیه است @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عوام فریبی و کرامت سازی در بین برخی افراد مدعی عرفان ترویج پیدا کرده و به جای ذکر مناقب و فضائل اهل بیت علیهم السلام در صدد بالا بردن اشخاصی غیر معصوم به جای آنها دارند امام هادی علیه السلام: به این فریب کاران(صوفیه) و حیله گران توجه نکنید که اینها... @sonnat_voice
📝لینک کانال «تحقیقی پیرامون فلسفه، عرفان و تصوف» در پیام رسان ها 👈ایتا: https://eitaa.com/sonnat_voice 👈تلگرام: http://t.me/sonnat_voice 👈اینستاگرام: http://instagram.com/sonnat_voice 🔸انتقادات و پیشنهادات https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 لطفا لینک کانال های بالای به دیگر دوستان به خصوص طلاب و دانشجویان گرامی ارسال نمایید🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⛔️پرهیز از پیروی کورکورانه از اشخاص در کلام امام صادق علیه السلام «شیخ صدوق رضوان الله عليه روایت کرده است که ابو حمزه ثمالی رضوان الله عليه گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: از ریاست بپرهیز، و از راه افتادن دنبال رجال و شخصیت ها دوری کن. عرض کردم: قربانت گردم! ریاست و مذموم بودن آن را می دانم اما این که دنبال رجال راه بیفتیم، من دو سوم آنچه [از اخبار و احادیث و دانشی]که در دست دارم، از همین راه افتادن دنبال رجال است. حضرت فرمودند: منظورم را درست متوجه نشده ای؛ مقصود این است که بپرهیز از این که شخصیتی (غیر معصوم) را حجت قرار دهی و هر چه گفت تصدیقش نمایی»1️⃣ و اما آقای محمد صادق طهرانی به نقل از پدرش می نویسد: «عامل حرکت سالک بعد از رسیدن به استاد خبير، همان محبت خالص و ارادت تام او به استاد بوده و از لوازم این محبت، تبعیت محضه و بدون چون و چراست، سالک در برابر استاد باید اراده و اختیار را از خود سلب کند و عبد محض باشد، چه این محبت و تسلیم سالک در برابر استاد است که راه تصرف در نفس و اصلاح آن را برای مربی باز می کند»2️⃣ 📚منبع: 1️⃣الکافی ج۲ ص۲۹۸/محمد بن یعقوب کلینی/مصحح:علی اکبر غفاری/ناشر:دارالکتب الاسلامیة/تهران۱۳۶۵ 2️⃣نور مجرد ج۱ ص۵۴۷/محمد صادق طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد @sonnat_voice
شمه ای از سخنان و ادعاهای یاور (حسن) وکیلی.pdf
2.54M
شمه ای از دیدگاه ها و سخنان یاور(محمد حسن)وکیلی در این نوشتار مفید به نقد و بررسی سخنان و ادعاهای محمد حسن وکیلی پرداخته شده است 👈توهین و دروغ بستن به انبیا ء عظام و علمای شیعه 👈ترویج باورهای صوفیه و دفاع از اندیشه های انحرافی آنها از جمله: (دفاع از عمل شنیع شاهد بازی صوفیه، باور غلط نسبت به واقعه عاشورا، پلورالیسم دینی، رسیدن به مقامات اهل بیت علیهم السلام، موسیقی سبب قرب الهی است و...) 👈انتساب سلسله اساتید خود به فرقه ذهبیه 👈سرقت علمی و عدم رعایت اخلاق پژوهش و نقد @sonnat_voice
اراده خدا تابع اراده هاشم حداد هاشم حداد در سخنی مدعی است که اراده و مشیت الهی تابع اراده اوست: «یکی از نوه های آقای حداد به نام سید محمد (پسر سید حسن) در اثر عارضه سرخک فوت نمود ... و چون حقیر با ایشان جنازه را به غسالخانه خیمه گاه بردیم بدون اختیار اشکشان سرازیر بود. عصر آن روز عرض کردم مگر از شما میل به حیات این طفل نبود تا خداوند اراده حیات کند و مرگ را برگرداند؟ فرمودند: آری ! اما بعضی اوقات امر از آن طرف غلبه میکند و میل و اراده را از این طرف می رباید»1⃣ طبق این عبارت، آقای محمد حسین طهرانی اراده خدا را تابع اراده حداد می داند و با این سؤال که «مگر شما حیات را اراده نکردی» اراده هاشم حداد را اصیل و لزوم تبعیت اراده خدا از اراده وی را اصلی پذیرفته شده تلقی می کند. حداد نیز کلام وی را تأیید کرده و اراده خدا را همراه با تبصره ای تابع اراده خود می داند در حالی که براساس آموزه ها و روایات اسلامی تسلیم شدن در برابر خواست و اراده حق تعالی از درجات بالای ایمان مؤمنان شمرده شده است. همچنین اراده معصومین علیهم السلام در اراده خداوند است؛ به این معنا که خدا هر چه را اراده کند آنان نیز همان را اراده میکنند نه آنکه هر چه آنها بخواهند خدا تابع اراده آنها باشد.خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: (وَمَا تَشاءُونَ إلا اَنْ يَشَاءَ اللهُ) انسان/۳۰؛ و تا خدا نخواهد نخواهید خواست. امام عصر علیه السلام را در این رابطه می فرمایند: قُلُوبُنَا أَوْعِيَّةٌ لِمَشِيَّةِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِنْنا و اللهُ يَقُولُ: (وَمَا تَشاءُونَ إِلا أَنْ يَشَاءَ اللهُ)2⃣قلوب ما ظروفی برای خواست خداوند است اگر خدا چیزی را اراده کند و بخواهد ما نیز اراده کرده و خواهیم خواست. علاوه بر آن در زیارت امام حسین علیه السلام می خوانیم:«ارادَةُ الرَّبِّ فِي مَقادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ»3⃣ اراده پروردگار در امور مقدرش به سوی شما خاندان فرود می آید. 📚منابع: 1⃣روح مجرد ص۱۴۰/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/ چاپ نهم ۱۴۲۷ 2⃣الغیبة ص۲۳۷/محمد بن حسن طوسی/ناشر:دارالمعارف الاسلامیة/قم۱۴۱۱ 3⃣الکافی ج۴ ص۵۷۷/محمد بن یعقوب کلینی/ناشر: دارالکتب الاسلامیة/تهران۱۴۰۷ @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لرزه بر بدن امام رضا علیه‌السلام ‌حضرت امام رضا علیه‌السلام در مجلسی اوصاف خداوند را بر می‌شمردند مردی به ایشان عرض کرد: يٱبن رسول الله! من با فردی آشنا هستم که موالات شما را به خود می‌بندد و می‌پندارد همه این‌ها، اوصاف علی علیه‌السلام است و او همان الله و پرودگار جهانیان است وقتی امام رضا علیه‌السلام این سخن را شنیدند، اعضای بدن‌شان لرزید و عرق‌شان جاری شد و فرمودند: پاک ومنزّه است خداوند متعال وبلندمرتبه از گفتار ستم‌گران و کافران؛ مگر جز این است که علی علیه‌السلام با غذاخورندگان، غذا می‌خورد و با آشامندگان، می‌آشامید؟ 📚منبع: الدمعة الساکبة فی احوال النبی و العترة الطاهرة علیهم السلام ج۷ ص۲۸۰/محمد باقر بهبهانی/ناشر:مکتبة العلوم العامة/منامه۱۴۰۹ @sonnat_voice
اراده و مشیت حق تعالی حادث و از صفات فعل است «قال علی بن موسی الرضا علیه‌السلام : يا سليمان ألا تخبرني عن الإرادة فعل هي أم غير فعل؟ قال : بل هي فعل ، قال : فهي محدثة لأن الفعل كله محدث ، قال : ليست بفعل ، قال : فمعه غيره لم يزل....فالإرادة محدثة ، وإلا فمعه غيره» «امان رضا علیه السلام فرمودند: ای سلیمان ! به من نمیگویی که آیا اراده فعل است یا غیر فعل؟ گفت: اراده فعل است. حضرت فرمود: پس آن محدّث و مخلوق است؛ زیرا که همه فعل محدَث است، سلیمان گفت که آن فعل نیست حضرت فرمود: پس با او غیر او همیشه بوده (اگر فعل نباشد تعدد قدماء لازم می آید) ... حضرت فرمود: پس اراده محدَث و مخلوق است و گرنه با خداوند غیر او خواهد بود.» 🔸توضیح: فلاسفه معتقدند اراده حق تعالی ازلی، علت تامه و از صفات ذات است ولی آنچه موافق کتاب و سنت است قول متکلمین و فقها می باشد که اراده را از صفات فعل میدانند زیرا اگر اراده از صفات ذات همچون علم باشد تغییر و معدوم شدن اشیاء محال خواهد بود به خاطر اینکه همه اشیاء معلول اراده خداوند هستند پس اشیاء(معالیل) نیز قدیم خواهد بود و به حکم «ما ثبت قدمه امتنع عدمه» نزد فلاسفه هر چیزی که قدیم باشد محال است معدوم شود. 📚منبع: التوحید ص۴۴۸/محمّد بن علي بن بابويه قمی/ناشر:جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية @sonnat_voice
مخالفت علما نجف با آقای قاضی و اخراج شاگردان وی آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی رضوان الله علیه وقتی متوجه میشود که سید حسن مسقطی از شاگردان آقای قاضی در حرم مطهر امیر المؤمنین علیه السلام درس عرفان و تصوف عمومی برگزار کرده و از وحدت وجود و موجود تبلیغ و ترویج میکند که (صوفیان به آن توحید میگویند) درس او را تعطیل کرده و او را از نجف اشرف اخراج میکند این امر چنان بر مدعیان عرفان گران آمده است که برخی همچون آقای طهرانی در روح مجرد جسارت های فراوانی به آن عظیم الشان کرده اند(ر.ک روح مجرد ص۱۰۲) آقای سید حسن قاضی(فرزند سید علی قاضی)در پاسخ به سؤال از علت اخراج سید حسن مسقطی از نجف می گوید: «در هند مدرسه ای باز شده بود برای اهل تسنن و خیلی بر ضد شیعه تبلیغ می کردند آسید ابوالحسن میخواست کسی را بفرستد برای مقابله با آنها و کی بهتر از آ سید حسن مسقطی؟ هم کلام بلد بود هم فلسفه، هم حديث ... سؤال: اما گذشته از این قضیه آیا شما صحه میگذارید بر اینکه ایشان توسط آسید ابوالحسن از نجف اخراج شد؟ جواب: بله اخراجش کردند.»(عطش ص۳۷۸) افراد دیگری نیز از شاگردان آقای قاضی همچون: شیخ ابراهیم شریفی(عطش ص۴۰۴)شیخ حسین محدث خراسانی،(عطش ص۲۳۲) سید محمدحسین طباطبائی و برادرش سید محمدحسن طباطبایی(آیت حق ج۱ ص۳۱۵) به جهت جوّ مخالفت فقها و بزرگان نجف با عرفان عراق را ترک کردند. «بسیاری از بزرگان و فقهای عصر با ایشان مخالف بودند»(عطش ص۳۹۵) سید عبدالکریم کشمیری میگوید: «من روزی در صحن مطهر با آقای قاضی ایستاده بودم یکی از بزرگان و فضلا را دیدم که با دیدن من سرش را به علامت تأسف تکان میداد»(عطش ص۳۹۶) همو میگوید: «یکی از شاگردان آقای قاضی... میرزاعلی محمد بروجردی بود ... یکی از علمای معروف نجف ایشان را از رفتن به جلسات آقای قاضی منع میکرد و می گفت: به آن مجلس نرو که از اجتهاد باز می مانی. لذا آقای بروجردی مخفیانه به درس آقای قاضی می رفت»(عطش ص۲۳۳-۲۳۴) سید حسن قاضی میگوید: (پدرم) مکرر می فرمود: «نمیخواهم در تاریخ نوشته شود که قاضی به علت مخالفت با فقهای روزگار خود به قتل رسید»(عطش ص۲۳۲) سید عبدالکریم کشمیری میگوید: «به خاطر جوّ حوزه نجف آن روزها به اهل عرفان و به ایشان به دیده بی احترامی نگاه میکردند»(عطش ص۲۳۹) به همین جهت بوده است که پس از فوت ایشان هیچ یک از علما و مراجع نجف برای وی مجلس ترحیم برگزار نمی کند شیخ عباس قوچانی میگوید: «پس از رحلت آقای قاضی در نجف از ایشان تجلیلی به عمل نیامد. فقط یک مجلس ختم و فاتحه از طرف آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی طباطبائی گرفته شد»(مهر تابناک ص۳۳۵) مخفی نماند که آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی از علما و مراجع ساکن کربلا بودند و از عقائد و روش آقای قاضی آگاهی و اطلاع نداشتند و شاید مانند بسیاری با توجه به ظواهر امر، او را به عنوان استاد اخلاق میشناختند به همین جهت از طرف ایشان در نجف مجلس ترحیم برپا کردند. به همین جهت است که ایشان در مجلس ترحیم از آیت الله العظمی خوئی میپرسند آقای قاضی از نظر مقامات معنوی چگونه بود؟!(عطش ص۲۹۶) روشن است که اگر وی به آقای قاضی ارادت داشت و یا روش او را تأیید میکرد و از این قبیل ادعاها که از طرف مدعیان عرفان مطرح میشود وجهی برای این سؤال و استفهام نبود. آیت الله قمی ارادت بسیاری به مرحوم سید مرتضی کشمیری داشته که در روش عرفان کاملاً مخالف با روش ملا حسینقلی همدانی و آقای قاضی بوده است.(جرعه ای از دریا ج۲ ص۳۹۷) 📚منابع: 🔸عطش(ناگفته‌هایی از سیر توحیدی «کامل عظیم» حضرت آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبایی)/مولف و ناشر:هیئت تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس/چاپ اول ۱۳۸۳ 🔸مهر تابناک/سید محمد حسین طهرانی/ناشر:مکتب وحی/طهران۱۳۹۲ 🔸جرعه ای از دریا/سید موسی شبیری زنجانی/موسسه کتاب شناسی شیعه/قم آیت حق/محمد حسن قاضی/ناشر:انتشارات حکمت 🔸روح مجرد/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد۱۴۲۵ @sonnat_voice
آقای قاضی و تصرف در شاگردان یکی از بدعت های صوفیه خیالی است که بر اثر آن سالک، مرشد خود را دائم الحضور در نزد خود میبیند!(برای مطالعه بیشتر ر.ک بهین سخن ص۱۲۵ نوشته عباسعلی کیوان قزوینی،صوفی تائب) مشایخ صوفیه نیز همانند مرتاضان غیر مسلمان بر اثر ریاضات شاقه ای که کشیده اند قدرت بر تأثیرگذاری بر ذهن و فکر شاگردان خود دارند و همچنین از خصوصی ترین اعمال آنها نیز مطلع میشوند. که به نمونه هایی از این نوع تصرفات اشاره می کنیم: ۱- در کتاب آیت حق آمده است: «آقای قوچانی میگفت بعد از گذشت سالهای اولی و شاید هم پنج یا شش سال... یک زمان متوجه شدم که من در محضر استاد هستم... و او در طول شب و روز مراقب حرکات من است و بر من مستولی شده و در تمام احوال مرا همراهی میکند. با این شدت مراقبت لغزش کجا بود؟ و کوتاهی و تقصیر کجا؟ دیدم که مثلا معاشرت با دیگران و ادای فرائض و نوافل و یا قیام به وظایف شبانه، تمام این اعمال در حضور استاد و جلوی چشم او اتفاق می افتد. که اگر حرکتی که مناسب سالک نیست از وی سر بزند او را مؤاخذه میکند. وقتی که این را دریافتم، هرچه بیشتر به احتیاط و دقت خود افزودم، به طوری که هیچ عملی از من صادر نشد که مرا به خاطر آن مورد سؤال قرار دهند و مؤاخذه نمایند... مگر اندک مواردی که قابل ذکر نیست... و از این مراقبت و همراهی او با شاگردانش حتی در شدیدترین لحظات بیماریش نیز کاسته نشد.(آیت حق ص۳۷۶) ۲-آقای قوچانی میگوید:« آقای قاضی در دو سال آخر مطالبی را برای من گفتند و من نمیتوانستم آنها را برای کس دیگری نقل کنم و ما همین قدر متوجه شدیم که ایشان از تمام حرکات و سکنات ۲۴ ساعته ما آگاه بودند و کنترل میکردند»(عطش ص۱۲۸) ۳- در مخطوطات آقای محمد حسین طهرانی آمده است که:« و ایشان (آقای قوچانی) ایضا نقل می کردند از آقای سید محمد کلانتر... که در ماههای مبارک رمضان مرحوم قاضی در منزل خود... مجلسی برای رفقای خود داشتند یک شب من هم رفتم ببینم چه خبر است؟! ولی در داخل اطاق نرفتم و در ایوان مجاور نشستم و به فرمایشات ایشان گوش میدادم حالتی در آن شب به من دست داد که چون بیرون آمدم و از کوچه های نجف عبور مینمودم با خود میگفتم: یا من امشب دیوانه شده ام و یا تمام مردم نجف غیر از من همه دیوانه اند»(مهر تابناک ص۱۲۳) ۴- آقای حسن زاده از قول استادش علامه طباطبائی نسبت به حاضرین درست ملاحسینقلی همدانی نقل میکند: «که آیت الله سید علی قاضی فرمود: من که به نجف تشرف حاصل کردم روزی در معبری آخوندی را دیدم شبیه آدمی که اختلال حواس دارد و مشاعر او درست کار نمی کند، راه می رود. از یکی پرسیدم که این آقا اختلال فکر و حواس دارد؟ گفت: نه، الآن از جلسه درس اخلاق آخوند ملاحسینقلی همدانی به در آمده و هر وقت آخوند صحبت می فرماید در حُضار اثری می گذارد که بدین صورت از کثرت تأثیر کلام و تصرف روحی آن جناب از محضر او بیرون می آیند»(هزار و یک کلمه ج۳ ص۹-۱۰) مخفی نماند که مدعیان عرفان تسلط بر روح شاگردان را شرط استادی میدانند. سید هاشم حداد که مدعی است وصایت باطنی آقای قاضی را دارد میگوید:«وصی باطن آن است که در باطن خود به کمالات استاد مکمل بوده و دارای معرفت شهودی و قدرت رهبری باطنی و سری! باشد. گرچه استاد وی را معرفی نکرده باشد! زیرا که خواهینخواهی او از باطن بر نفوس سیطره دارد و شاگردان را به امر خدا! هدایت مینماید و به راه و روش آنها نظر میکند و می رسد»(مهر تابناک ج۱ ص۱۹۷) 📝بررسی: تصرفات روحی در حاضرین در مجالس و محافل صوفیانه باعث می شود که آنها به غیر از استاد و سخن او به چیز دیگری فکر نکنند و از سایر امور زندگی باز بمانند و یا حالتی غیرعادی پیدا کنند؛ و حال آنکه این حالات از شنیدن کلام معصومین علیهمالسلام و حضور در مجالس خاتم الانبیاء و اوصیاء طاهرینش پیدا نمیشده است. و در سیره ائمه معصومین صلوات الله علیهم چنین اعمالی به شکل عام در مجالس وعظ گزارش نشده است. @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ✅نفی مجردات در کلام امام جواد علیه السلام محمد حسن وکیلی نسبت به تجرد نفس می نویسد: «چیزهایی که در دامنه ی ادراک حسی ما در نمی آید به نوعی مجرد نامیده می شود مجرد یعنی خالی و ندار. کسی که همسر ندارد را مجرد می نامند چون فاقد همسر است و موجودی که از عالم اجسام مادی بیرون بوده و به اصطلاح فلسفی فاقد ماده است مجرد نامیده می شود»1⃣ 👈توضیح: تجرد نفس و روح انسان ادعایی است که فلاسفه و صوفیه مطرح کرده اند در حالی که این مسأله از مسائل غیبی است و اطلاع از آن وابسته به مراجعه به کلام آفریننده روح است. یا منوط به رجوع به معصومین علیهم السلام است زیرا که آنان علمشان را از خالق روح اخذ کرده اند، و واضح است که امور غیبی و توقیفی مانند کیفیت روح و یا خصوصیات بهشت و جهنم و یا وقایع معراج پیامبر علیه و آله السلام و نظایر آن جایگاه عقل نیست زیرا مقدمات علمی لازم در نزدش موجود نیست و عقل نسبت به آنچه که اطلاعات کافی ندارد نمی تواند واقع را کشف نماید و بدون مقدمات علمی تنها به تخمین و گمانه زنی می رسد. قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَـٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ*فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ(حجر/۲۹-۳۰) مرحوم طبرسی می نویسد: «نفخ دمیدن باد در چیزی است هنگامی که خدا روح را در بدن انسان وارد ساخت در حقیقت روح را در آن دمید در اینجا روح آدم را اضافه ی به خودش میکند برای شرافت مقام آدم و تکریم ،او و اضافه مذکور برای ملک است»2⃣ جمله دمیدن روح در جسم حضرت آدم علیه السلام حکایت از عدم تجردش میکند زیرا: 👈رفتن روح در قالب بدن به معنای حد خوردن روح و مقداری بودن آن است. 👈رفتن روح در قالب تن حکایت از ترکیب میان آن دو میکند. 👈رفتن روح در قالب بدن حکایت از زمانی و مکانی بودن آن میکند. 👈دخول روح در بدن و خروج آن در هنگام وفات دلالت بر حرکت و انتقال میکند. در این باب (تغیّر، تجزی و محدودیت ما سوی الله )احادیث فراوانی وجود دارد که دلالت بر حدوث و دارا بودن صفات مادی برای غیر خدا دارد و یا به دلالت مطابقی یا التزامی بر عدم تجرد غیر خداوند اذعان دارد که به اختصار به ذکر حدیث نورانی از آقا جوادالائمه علیه السلام بسنده می کنیم: أَنَّ مَا سِوَى اَلْوَاحِدِ مُتَجَزِّئٌ وَ اَللَّهُ وَاحِدٌ لاَ مُتَجَزِّئٌ وَ لاَ مُتَوَهَّمٌ بِالْقِلَّةِ وَ اَلْكَثْرَةِ وَ كُلُّ مُتَجَزِّئٍ أَوْ مُتَوَهَّمٍ بِالْقِلَّةِ وَ اَلْكَثْرَةِ فَهُوَ مَخْلُوقٌ دَالُّ عَلَى خَالِقٍ امام جواد علیه‌السلام فرمودند: «غیر از خدای واحد همه چیز(مثل روح) دارای اجزا است و خداوند واحد احد است نه جزء دارد و نه قابل تصور و توهم به کمی و زیادی می باشد . هر چیز متجزی و قابل تصور به کمی و زیادی مخلوق است و دلیل بر وجود خالق خود می باشد.»3⃣ 📚منابع: 1⃣هفت روز در بهشت(انسان شناسی جهان شناسی)ص۳۰/محمد حسن وکیلی/ناشر: انتشارات موسسه جوانان آستان قدس رضوی ۱۳۹۷ 2⃣مجمع البیان ج۶ ص۵۱۶/فضل بن حسن طبرسی/ناشر:ناصر خسرو/تهران۱۳۷۲ 3⃣الکافی ج۱ ص۱۱۶/محمد بن یعقوب کلینی/ناشر:دارالکتب الاسلامیة/تهران (برگرفته از کتاب نقدی بر تصوف نوشته استاد سید محمود هاشمی نسب ص۱۳۸/ناشر:خسرو خوبان/تهران۱۴۰۰) @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سعادت در پیروی از اهل بیت علیهم السلام است امام باقر علیه السلام فرمودند: «به وسیله ما خدا بندگی می شود. و به وسیله ما خدا شناخته می شود. و به وسیله ما توحید خداوند متعال تحقق می یابد. و حضرت محمد صلی الله علیه و آله حجاب خدای متعال است» علامه مجلسی رضوان الله علیه: «بدان هر چه خیر و خوبی هست ما در اخبار ائمه معصومین علیهم السلام یافته ایم؛ چه، هیچ حکمتی از حکمت های الهی نیست مگر این که در اخبار اهل بیت ایشان برای مردمان بیان و شرح شده است، به شرط آن که فرد دارای دلی سالم و خردی درست باشد و اندیشه اش، با پیمودن کجراهه ها و کوره راهها، به انحراف کشیده نشده(به خلاف فلاسفه عرفای وحدت وجودی) و قوه فهم و درک او با افکار منحرفان و تباهکاران خو نگرفته باشد. راه رسیدن به رستگاری و دست یافتن به خوشبختی ها، برای کسی که پرده هوی و هوس را از دیده بصیرت خویش کنار زده و در درست کردن نیتش به پروردگار خود توسل جسته باشد، در این اخبار روشن و هویدا گشته است. خداوند تعالی فرموده است: «و آنان که در راه ما جهاد و تلاش کنند البته ما راههای خود را به آنان نشان می دهیم»عنکبوت۶۹ و محال است که خداوند تعالی خلاف وعده خود عمل کند به شرط آن که از درهایی وارد شوند که خداوند دستور داده است از آنها وارد شوند»1⃣ 📚منبع: 1⃣العقائد ص۸۵ /محمد باقر مجلسی/ناشر:موسسة الهدی للنشر و التوزیع/۱۴۲۰ ه ق @sonnat_voice
تحریف به زیادت در ذیل دعای عرفه در قسمت آخر این دعای شریف بعد از ذکر و تکرار: یا رب، یا رب.. یک سلسله کلماتی ممتد و طولانی به اصل سیاق کلام دعا اضافه شده، و از این جمله آغاز میشود «إلهي انا الفقیر فی غنای...»تا پایان آنچه در مفاتیح الجنان آمده است. این موضوع قابل توجه است از اینکه این اضافات از بیانات امام عليه السلام باشد اعتبار آن ضعیف است و به دلائلی که در این مختصر از اقوال بزرگان ذکر می شود. جهت سندی: ۱-شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در پایان اصل دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام چنین آورده است: امام عليه السلام پس از تکرار بسیار از ذکر یا رب، کسانی که در اطراف آن حضرت بودند و همه به دعای آن بزرگوار متوجه بودند و آمین می گفتند و صداهای آنان به گریستن بلند بود تا غروب کرد آفتاب و به جانب مشعرالحرام روانه شدند. 👈🏻اکنون از این بیان که مرحوم شیخ در پایان اصل این دعا آورده معلوم می شود که پایان این دعا تا همین ذکر یا رب در همان غروب روز عرفه بوده و کاروان بعد از خواندن اصل دعا هنگام غروب به سوی مشعرالحرام رهسپار شدند. و دیگر مجالی برای خواندن این سلسله ممتد از اضافات نبوده است. اما مرحوم شیخ گویا علت اینکه این اضافات را در پیرو این دعا آورده چنین یادآور شده که تنها استناد به کتاب شریف اقبال کرده است که آنهم از قول علامه مجلسی رد شده است، و چنین می فرماید که در نسخه اصلی کتاب اقبال چنین اضافاتی نیامده و در چاپهای بعد این اضافات پیوست داده شده. ۲-علامه مجلسی نیز می فرماید: در «بلد الأمين» از کفعمی و ابن طاوس (در مصباح الزائر) این دعای شریف را نقل کرده اند و لكن قسمتی که از جمله: إلهي أنا الفقير في غنای تا پایان اضافات ذکر کرده اند در بعضی از نسخه های قدیمی اقبال یافت نشده است و عبارات آن موافق بیان معصومین علیهم السلام نیست، و همچنین این عبارات بر وفق مذاق صوفیه است که بعضی از مشایخ آنها بر این دعا اضافه کرده اند و با دخالت آنرا به اصل دعا ملحق نموده اند. بنابراین معلوم گردید نه اینکه (سید ابن طاوس) این اضافات را خود در کتاب خود آورده، بلکه بعد که بعضی نسخ آن تجدید چاپ شده افرادی با نظر خصوصی و بدون مسئولیت که رعایت اصول اخلاقی و وجدانی نداشته اند این اضافات را به اصل دعا پیوست داده اند.1️⃣ ۳-جلال الدین همایی(تصوف پژوه و مفسر مثنوی)در کتاب مولوی نامه خود در پاورقی می نویسد: «تمام اين فقرات را عينا و بى‏ كم ‏و زياد در نسخه قديم كتاب «الحكم العطائية» ديده ‏ام شامل دعوات و مقامات عرفانى «ابن عطاء الله اسكندرانى شاذلى» تاج الدين ابو الفضل احمد بن محمد صوفى عارف معروف سده هفتم هجرى كه وفات او را در ۷۰۹ ه. ق نوشته ‏اند؛»2️⃣ 👈🏻نکته:با مراجعه به نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی مشخص شده که نسخه ای که به تاریخ ۹۵۷ ه ق نوشته شده این ذیل را ندارد آقای جواد قیومی اصفهانی نیز در مقدمه کتاب اقبال می نویسد:نسخه فوق اقدم نسخ موجود است.3️⃣ ۴-آیت الله شبیری زنجانی می فرمایند:«ذیل متن دعای شریف برگرفته از عبارات ابن عطا الله اسکندرانی از اکابر صوفیه در کتاب «الحكم العطائية» است.4⃣ ۵-آقای محمد حسین طهرانی نیز با قبول این که این فقرات مورد بحث متعلق به مناجات تاج الدین ابن عطاء الله اسکندرانی(سنی مالکی) است، عبارات وی را نشانه توحید محض نویسنده می داند5⃣ حال سوال از ایشان این است که چگونه می شود فردی به توحید محض دست پیدا کند ولی ولایت مولای متقیان علیه السلام،عدالت خدا و.. را قبول نداشته باشد در نتیجه باید به این توحید شک کرد! جهت متنی: قسمت «إلهي تَرَدُّدي في الآثارِ يُوجِبُ بُعدَ المَزارِ» وبعد آن دارای اضطراب و دوگانگی در متن است بدین صورت که: در ابتداء می گوید:«خدای من تامل و رفت وآمد من در آثار الله موجب بعد و دوری من از تو می شود» و در انتهاء می گوید:«خدایا تو امر کردی مراجعه به آثار و آیات را» بنابراین خداوند امر کرده به آنچه که موجب بعد و دوری از خودش می شود و این امر معقول نیست چون معقول نیست که خدا امر کند به کاری که باعث دوری عبد از او شود و این بعد و دوری با روایاتی که دلالت بر انحصار معرفت الله در آثار و آن آیات(آل عمران:۱۹۰) و روایاتی که خلق را ترغیب به تفکر در آیات می کند معارضه دارد. 📚منابع: 1️⃣بحارالانوار ج۹۵ ص۲۲۷-۲۲۸/محمد باقر مجلسی/ناشر:دار احیاءِ التراث العربی/بیروت 2️⃣مولوی نامه مقدمه ج۲ص۱۸/جلال الدین همایی/ناشر:نشر هما/تهران 3️⃣الاقبال بالاعمال ج۱ ص۲۱/علی بن موسی بن طاووس/مصحح:جواد قیومی اصفهانی/مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی/قم۱۳۷۶ 4⃣جرعه ای از دریا ج۳ ۲۵۶/سید موسی شبیری زنجانی/ناشر:موسسه کتاب شناسی شیعه 5⃣الله شناسی ج۱ ص۲۵۳/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠قواعد توحیدی در بیان امام هادی علیه السلام [تحف العقول] ، عَنْ  أَبِي اَلْحَسَنِ اَلثَّالِثِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: 🔸 إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ 🔸وَ أَنَّى يُوصَفُ اَلَّذِي تَعْجِزُ اَلْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ اَلْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ اَلْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ اَلْأَبْصَارُ عَنِ اَلْإِحَاطَةِ بِهِ 🔸نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ 🔸كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ اَلْكَيْفِيَّةِ وَ اَلْأَيْنِيَّةِ 🔸اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ. اصول توحیدی که در این روایت شریف بیان شده عبارت است از: ۱_ انحصار راه شناخت و توصیف خداوند به بیان وحی. ( پس از قبول وحی از طریق عقل) ۲_ عدم قدرت عقل و حس بشر بر نیل و احاطه به پروردگار. ( عقل فقط قدرت بر اثبات ذات پروردگار دارد، نه احاطه بر او و توصیف او ، همچانکه چشم و حس بشر از ادراک حسی ذات حق عاجز است) ۳_ خداوند هم سنخ با خلق نیست تا قرب و بعد مکانی با خلق داشته باشد، به همین جهت در عین حال که نزدیک به خلق است از حیث احاطه بر خلق، از آن دور است از حیث عدم سنخیت و تشابه ۴_ خداوند خالق کیفیت و مکان است یعنی این دو حقیقت را از کتم عدم به وجود آورده است پس خود او کیفیت و مکان نداشته و ندارد. ۵_ خداوند یگانه است و هیچ چیز همانند او نیست و حتی نامهای او نیز مقدس از درک عقل بشر است. 🔺اما صوفیه و فلاسفه اساس خداشناسی خود را بر تشبیه و قیاس و تفکر در ذات حق تعالی بنا گذاشته و به عقائدی همچون وحدت وجود و قدم عالم و ... معتقد گردیده اند. @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⛔️ابن عربی: پیامبر صلی الله علیه[و آله] وفات نمود و کسی را به عنوان جانشین انتخاب نکرد. (و لهذا مات رسول الله صلی الله  علیه[و آله] و ما نص بخلافة عنه الی احد و عینه...)1️⃣ 👈🏻حدیث غدیر در منابع اهل سنت: احمد بن حنبل:۴۰سند ابن حجر عسقلانی:۲۵سند نسایی:۲۵۰ سند ابوسعید سجستانی:۱۲۰ سند 👈🏻احتمال تحریف کتاب فصوص الحکم شاید عده ای برای تبرئه ابن عربی قائل به تحریف کتب وی باشند ولی این سخن صحیح نمی باشد زیرا این گونه مطالب در نسخه های خطی وی موجود است و با احتمال تحریف دیگر هیچ اعتباری برای نوشته های وی نمی تواند باشد. 👈🏻آیا ابن عربی تقیه کرده است؟! ابن عربی در مقدمه فصوص الحکم خود مدعی است که این کتاب را در عالم مکاشفه بین خود و پیامبر از ایشان دریافت کرده و مامور تبلیغ آن است: «من رسول خدا صلی الله علیه [و آله]و سلم» را درمبشره ای دیدم که در دستش کتابی بود، و به من فرمود: این کتاب فصوص الحکم است، آنرا بگیر و به مردم برسان تا از او نفع برند. من گفتم: شنیدم و اطاعت نمودم»2️⃣ 📚منابع: 1️⃣فصوص الحکم ص۱۶۳/محی الدین ابن عربی/ناشر: الزهرا علیها السلام/چاپ دوم۱۳۷۰ 2⃣همان/ص۴۷ @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا