eitaa logo
تحقیقی پیرامون فلسفه،عرفان و تصوف
703 دنبال‌کننده
239 عکس
57 ویدیو
54 فایل
✅مکتب اهل بیت علیهم السلام=مکتب تفکر و تدبر ارتباط با ادمین(لطفا فقط پیشنهادات و انتقادات): https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 کانال تلگرام: t.me/sonnat_voice
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🔴عدم حجیت کشف و شهود و ارتباط با غیب در کلام امام باقر علیه السلام امام باقر عليه السلام مي‌فرمايند: ◀️هيچ شب و روزي نيست مگر اين‌که تمامي جنيان و شياطين، امامان گمراهي و ضلالت را ديدار كرده... براي ايشان سخنان ناروا و دروغ مي ‏آورند. لذا آن امام ضلالت هر روز مي‏گويد كه چنين و چنان شهود كرده ‏ام. ✅نقد و بررسی حجیت مکاشفات صوفیه https://t.me/sonnat_voice/3414 ✅صوفیه و مرجعیت مکاشفه و رها کردن عقل https://t.me/sonnat_voice/3429 📚منابع: الکافی ج۱ ص۲۵۳/محمد بن یعقوب کلینی/مصحح:علی اکبر غفاری/ناشر:دارالکتب الاسلامیة/تهران۱۳۶۳ @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصحیح اعتقادات توسط امام هادی علیه السلام «جناب عبدالعظيم مي‌فرمايد: به خدمت مولي و سرورم حضرت امام هادي (عليه‌السلام) رسيدم. چون مرا ديد فرمود: مرحبا به تو، اي ابوالقاسم! تو به راستي دوست ما هستي، گفتم: اي فرزند پيامبر! من مي‌خواهم دين خود را بر شما عرضه کنم، اگر مورد پذيرش باشد بر آن استوار بمانم، تا هنگامي که خداوند را ملاقات نمايم. 🔸فرمود: بازگوي. گفتم: من معتقدم که خداي تبارک و تعالي، خداوند يگانه‌اي است که همانندي ندارد، از دو حد تعطيل و تشبيه به دور است، نه جسم است و نه صورت، نه جوهر است و نه عرض. بلکه اوست که به اجسام جسميت بخشيده و صورت‌ها را تصوير نموده، اعراض و جواهر را آفريده، پروردگار هر چيزي، صاحب و آفريدگار و پديد آورنده‌ي هر پديداريست. 🔸حضرت محمد (صلي‌الله‌عليه‌وآله) بنده و فرستاده‌ي اوست، که به وسيله‌ي او رسالت خاتمه يافت، ديگر پيامبري بعد از او تا روز قيامت برانگيخته نخواهد شد. 🔸آئين او پايان بخش همه‌ي شريعت‌هاست، ديگر شريعتي پس از آن تا روز قيامت تشريع نخواهد شد. 🔸و معتقدم که پيشوا، خليفه و ولي امر بعد از او اميرمومنان، علي بن ابي طالب (عليه‌السلام) است، و سپس: امام حسن، و امام حسين، حضرت علي بن الحسين، حضرت محمد بن علي، حضرت جعفر بن محمد، حضرت موسي بن جعفر، حضرت علي بن موسي، حضرت محمد بن علي (عليهم‌السلام) سپس شما هستيد، اي سرور و مولاي من. 🔸فرمود: و بعد از من پسرم حسن (عليه‌السلام) مي‌باشد ولي بعد از او حال مردم چگونه خواهد بود، در مورد جانشين او!! 🔸گفتم: براي چه؟ فرمود:- «لانه لا يري شخصه ولا يحل ذکره باسمه، حتي يخرج فيملأ الأرض قسطا و عدلا، کما ملئت جورا و ظلما».- «زيرا شخص او ديده نمي شود، و ياد کردن او با اسم شريفش روا نخواهد بود تا هنگامي که ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد نمايد، آن سان که پر از جور و ستم شده باشد». 🔸گفتم: اقرار مي کنم و معتقدم که دوست آنان دوست خدا، و دشمن آن‌ها دشمن خدا است. اطاعت آن‌ها اطاعت خدا و معصيت آن‌ها معصيت خداست. 🔸و معتقدم که معراج حق است. پرسش در قبر حق است. بهشت و دوزخ حق است. صراط و ميزان حق است. رستاخيز بي ترديد واقع خواهد شد، هيچ شبهه‌اي در آن نيست. و خداوند اهل قبور را برخواهد انگيخت. 🔸و معتقدم که واجبات بعد از «ولايت» عبارت است از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر. 🔸امام هادي (عليه‌السلام) فرمود: اي ابوالقاسم! به خدا سوگند، اين همان آئيني است که خداوند آن را براي بندگانش پسنديده است. برآن استوار باش، که خداوند تو را در دنيا و آخرت، روي اين عقيده‌ي استوار، ثابت و پاي بر جا نمايد». 📚منبع: التّوحيد ص۸۱/محمد بن علی بابویه/جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية/قم @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمومنین علیه السلام و استحاله شناخت ذات حق تعالی «كَذَبَ اَلْعَادِلُونَ بِاللَّهِ إِذْ شَبَّهُوهُ بِمِثْلِ أَصْنَافِهِمْ وَ حَلَّوْهُ حِلْيَةَ اَلْمَخْلُوقِينَ بِأَوْهَامِهِمْ وَ جَزُّوهُ بِتَقْدِيرِ مُنْتَجِ خَوَاطِرِهِمْ وَ قَدَّرُوهُ عَلَى اَلْخَلْقِ اَلْمُخْتَلِفَةِ اَلْقُوَى بِقَرَائِحِ عُقُولِهِمْ وَ كَيْفَ يَكُونُ مَنْ لاَ يُقَدَّرُ قَدْرُهُ مُقَدَّراً فِي رَوِيَّاتِ اَلْأَوْهَامِ وَ قَدْ ضَلَّتْ فِي إِدْرَاكِ كُنْهِهِ هَوَاجِسُ اَلْأَحْلاَمِ لِأَنَّهُ أَجَلُّ مِنْ أَنْ يَحُدَّهُ أَلْبَابُ اَلْبَشَرِ بِالتَّفْكِيرِ أَوْ يُحِيطَ بِهِ اَلْمَلاَئِكَةُ عَلَى قُرْبِهِمْ مِنْ مَلَكُوتِ عِزَّتِهِ بِتَقْدِيرٍ » «دروغ مى‌گويند كسانى كه خداوند را با شبيه دانستن به چيزهايى،آن را هم‌رديف موجودات ديگر قرار داده‌اند و با گمان خود لباس مخلوقات را بر او پوشاندند و به اندازه ذهنشان از او نتيجه گرفتند و لباسش را بريدند و او را با ذهن خودشان براساس مخلوقات گوناگون،اندازه گرفته‌اند و چگونه كسى كه اندازه ندارد،در ذهن‌ها جاى مى‌گيرد؟در حالى‌كه ذهن‌ها در فهم و فكر كردن به ذات خداوند گمراه مى‌شوند، زيرا جايگاه او بالاتر از اين است كه در ذهن انسانها با فكر كردن،اندازه‌گيرى شود يا فرشتگان با همۀ نزديكى‌شان به مقام بالاى خداوند به واسطه اندازه‌گيرى بر او تسلط‍‌ يابند.» 👈توضیح: در روایات فراوانی هر یک از این منابع معرفتی(عقل، حواس خمسه، وهم و خیال، قلب) به خصوص نام برده شده و رسیدن آن به ذات خالق تعالی نفی گردیده شده است و این بدان معناست که بین ساختار وجودی مخلوق و ذات حق تعالی هیچ گونه مناسبت و سنخیتی نیست و کاملاً مباينت حاکم است زیرا اگر کمترین سنخیت و تشابهتی بر قرار بود از همان جهت تشابه و به همان مقدار معرفت به حقیقت حق تعالی ممکن می گشت و دیگر وجهی برای نفی شناخت ذات حق تعالى مطلقاً نبود. حاصل آنکه استحاله معرفت ذات حق تعالی برای بشر دلیل تباین و عدم سنخیت بین او و مخلوق است و این عدم امکان وصول به ذات حق تعالى اختصاص به بشر ندارد بلکه ملائکه نیز چنین هستند. 📚منبع: 1⃣التوحید ص۵۱/محمد بن علی بابویه/جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة/قم 2⃣بحار الأنوار ج۴ ص۲۷۵/علامه محمد باقر مجلسی/مؤسسة الوفاء/بیروت ۱۴۰۳ ق 🔰برگرفته از کتاب تاملی در نشریه اصالت وجود و وحدت وجود ص۱۳۸/سید محمود هاشمی نسب/دلیل ما @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 فـلـسفــه، هـرگــز اسـلامی نمی شود. 💢 امام کاظم صلوات الله علیه را یک فیلسوف به قتل رساند! أَخْبَرَنِي جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيِ‏ قَالَ حَدَّثَنِي الشَّيْخُ الْحُسَيْنُ بْنُ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ‏ أَنَّ يَحْيَى‏ بْنَ‏ خَالِدٍ سَمَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع فِي إِحْدَى وَ عِشْرِينَ رُطَبَةً وَ بِهَا مَاتَ. جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی اعلی الله مقامه الشریف فرمود: یحیی بن خالد، موسی بن جعفر علیه السلام را با 21 دانه خرما مسموم کرد و ایشان به همین خاطر از دنیا رفت. 📚الغيبة؛ الشیخ الطوسی؛ دار المعارف الاسلامیة؛ ص387 و 389 دخالت مستقیم خاندان برمکی به خصوص «یحیی بن خالد برمکی» لعنه الله در آزار امام موسی بن جعفر علیه السلام و قتل ایشان از متواترات تاریخ است. نیاز به تذکر نیست که همین خاندان برمکی نقش اساسی در انتقال «فلسفه» به جهان اسلام داشتند. «یحیی بن خالد» لعنه الله روی تعصّبی که نسبت به فلسفه داشت؛ هشام بن حکم را در معرض قتل قرار داد و باعث فرار و آوارگی او شد: أَبُو عَمْرٍو الْكَشِّيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْخَالِدِيُّ، قَالَ أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ الْبَغْدَادِيُّ أَبُو عَلِيٍّ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ أَحْمَدَ النَّخَعِيِّ، قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَفْصٍ الْحَدَّادُ وَ غَيْرُهُ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ‏:كَانَ يَحْيَى‏ بْنُ‏ خَالِدٍ الْبَرْمَكِيُّ قَدْ وَجَدَ عَلَى هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ شَيْئاً مِنْ طَعْنِهِ عَلَى الْفَلَاسِفَةِ، وَ أَحَبَّ أَنْ يُغْرِيَ بِهِ هَارُونَ وَ يُضْرِيَهُ‏ عَلَى الْقَتْلِ ... 📚رجال الكشي؛ دانشگاه مشهد؛ ص258 ✳️نکته: قبل از اینکه باز متوهمین فلسفی مزاج پیش خود اینگونه توجیه کنند که فلسفه اسلامی با فلسفه آن زمان فرق کرده میگویم: ⚠️فلسفه هرگز اسلامی نمیشود زیرا که اولا با تعریف خود فلسفه تناقض دارد و ثانیا فلسفه امروز هیچ تغییری در مبانی نکرده جز اینکه با یک سری اصطلاحات شما را در سراب شبهات فرو برده است. 📌کتاب تألیف شده توسط متکلم پرورش یافته امام صادق علیه السلام یعنی هشام ابن حکم رضی الله عنه🔰 📚کتاب الرد علی ارسطاطالیس فی التوحید(فهرست طوسی ص۲۰۴) و ایضا کتاب دیگری از صحابی جلیل القدر جناب فضل ابن شاذان(رحمة الله عليه) در رد بر فلاسفه🔰 📚کتاب الرد علی الفلاسفه (رجال نجاشی؛ص۳۰۷) 🔷با این شواهد به وضوح میتوان دریافت که مکتب فلاسفه مطرود اهل البیت علیهم السلام و شاگردانشان بوده است.🔷 @sonnat_voice
حدوث عالم در کلام امام زین العابدین علیه السلام امام سجاد علیه السلام فرمودند: وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الَّذِي أَنْشَأْتَ الْأَشْيَاءَ مِنْ غَيْرِ سِنْخٍ، وَ صَوَّرْتَ مَا صَوَّرْتَ مِنْ غَيْرِ مِثَالٍ، وَ ابْتَدَعْتَ الْمُبْتَدَعَاتِ بِلَا احْتِذَاءٍ. و تويى آن خدايى كه جز تو معبودى نيست، تو اشياء را بدون الگو و نمونه‌اى ايجاد كردى، و مخلوقات را بدون شبيه، تصوير كردى و پديده‌هاى نو را بدون الگوگيرى، به پدید آوردی. 👈در این روایت امام زین العابدین علیه السلام تصریح می فرمایند که فاعلیت خداوند تعالی مشابهتی با فاعلیت مخلوقات ندارد و خداوند تعالی همه اشیاء را (لا من شی) خلق کرد و این سخن مستلزم این است که عالم مسبوق به عدم و نیستی بوده است و ادعای فلاسفه مبنی بر علیت و عدم انفکاک معلول از علت تامّه و بالنتیجة قدیم بودن عالم ردّ می شود. @sonnat_voice
‼️اعتماد مرجع گرانقدر و سوء استفاده صوفیان حوزوی 😳تا به الان که حقیر محضر شما هستم مریدان علامه طهرانی حداقل سه بار از اعتماد حضرت آیت الله شیخ جعفر سبحانی سوء استفاده کرده اند و البته در همهٔ این موارد، ایشان بعد از خیانت آشکار و نپذیرفتن توضیحات خائنین ، با نشر کلیپ و یا نشر نامه ،یا بیانیه ای آنرا تدارک نموده اند. 1⃣اولین بار در مورد پیام‌ ایشان در همایش شهید اول بود که بعد از خیانت صورت گرفته ، ایشان با ناراحتی وصف ناپذیری بصورت ایستاده دم درب اتاق خود، ردیه ای بر جریان فلسفه مشهد صادر نمودند و آنرا به دور از انسانیت خواندند. 2⃣دومین بار در پی تقریظ ایشان بر کتابی بود که از نظرات سید هاشم حداد استاد علامه طهرانی استفاده کرده است که ایشان به محض اطلاع،ازمولف خواستند که تقریظ ایشان حذف شود یا مطالبی که در باب وحدت وجوداست از کتاب حذف گردد. 3⃣سومین بار درپی ملاقات با حسن آقای وکیلی و موسسه جوانان استان قدس بودکه انچه از ایشان نقل کردندتایید دو کتاب از مجموعه کتب بودکه نهایتاًایشان بعد از اطلاع از اسم سخیف(بی نهایت شو)مخالفت جدی خود را با آن ابراز داشتند. 👏به امید حذف خیانت و دروغ از سازوکار تصوف https://t.me/tasavvufs
معرفت صحیح در بحث خدا شناسی مرحوم سید هاشم بحرانی در این باره می نویسد: «واعلم أيها الأخ أنّ بعض العلماء ذهب إلى أن معرفة الله فطريّة ضرورية، و بعضهم إلى أنها ثابتة بالاستدلال. والصحيح الثاني، فإنّها ثابتة بالاستدلال وإن كان دليلها وجدانياً، وهي الآيات المنصوبة من السماء والأرض و ما فيهما و ما بينهما. فإنّ جميع المشاهدات وجميع المحسوسات دالة على وجوده دلالة بينة واضحة منيرة منكشفة». بدان برادر که بعضی از علما گفته اند که معرفت خداوند فطری و بدون نیاز به استدلال است، و برخی دیگر گفته اند که معرفت فقط از راه استدلال است. و صحیح این است که آن معرفت ثابت به استدلال است، و اگرچه دلیلش روشن و وجدانی است که همان آیات منصوب زمین و آسمان و موجودات بین آنها میباشد چرا که جمیع آنچه مشاهده و حس می شود، به گونه ای روشن و واضح و آشکار گواه بر وجود اویند. @sonnat_voice
نمونه ای از ده ها رأی باطله ای که جریان طهرانی ها فقط برای مهر شناسنامه به صندوق ها افکندند... از مسؤول محترمی که با ارسال این مدرک جرم گامی در افشاگری برداشتند متشکرم @sonnat_voice
‍ بسم الله الرحمن الرحیم دفتر مرجع بزرگ و عالی قدر حضرت آیة الله العظمی العظمی شیخ محمد اسحاق فیاض (ادام الله ظله) سلام علیکم و رحمة الله آنچه در این روزگار اخیر به چشم می‌خورد این است که برخی دارند به ترویج اندیشه های عرفان و تصوف می پردازند که حال یا به ذکر اصطلاحات و اشعار خاص این جماعت است و یا با تمجید از برخی چهره های این جریان نظیر صاحب فصوص (ابن عربی) و غیر او صورت می‌پذیرد. حال [سوال این است که] در قبال این امور چه موضعی باید اتخاذ کرد؟ و نصيحت حضرتعالی به جوانان مؤمن [در این باب] چیست؟ خدای متعال به شما جزای خیر دهد و همواره حضرتعالی را ذخيره و پناهی برای ما قرار دهد. شیخ نهاد فیاض ۱۳ شعبان ۱۴۴۵ هجری قمری [جواب معظم له:] باسمه تعالی عرفان در واقع [به معنای] همان معرفت [و شناخت] است و هیچ معرفتی هم بالاتر از معرفت خدا و آیات او و معرفت شریعت و سنت های پیامبرش و مکارم والای اخلاقی _و نیز هر فضیلتی که ائمه علیهم السلام بدان فراخوانده اند_ نیست‌. و اقوال سائرین هیچ حجیتی ندارد و اگر در آن اقوال چیزی بود که بتواند در این امور مزبوره داخل شود که خب بدان أخذ می‌شود [آن هم تنها به این خاطر که داخل این امور مذکوره است] اما اگر چنین نبود [و از چیزهایی نبود که خدا و اهل بیت عليهم السلام بدان فراخوانده اند] پس [در این صورت] از جمله اموری خواهد بود که هیچ دلیل و بصیرتی در اخذ به آن موجود نیست. دفتر آيت الله فياض - نجف اشرف ١٥ شعبان ١٤٤٥ @sonnat_voice @seyyedmohsentayyebnia
گوشه‌ای از تسنن خالص ابن سینا! ❖ در کتاب "پنج رساله" که مجموعه‌ای از رسائل بوعلی است؛ فصلی با عنوان (امر الصحابة رضوان الله علیهم اجمعین!) وجود دارد که مصنف، ناظر به مبانی عامّة چنین می‌نویسد: «ده نفر از صحابه هستند که پیامبر صلی الله علیه و آله ایشان را بشارت به بهشت داد [ حکایت عشرة مبشرة از مجعولات اهل خلاف ] سیّد و آقای این صحابه ابوبکر است...ابوبکر و عمر وزیر و خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله بودند! این دو نفر اسلام را در زمان حیات و ممات پیامبر نصرت کردند!...میان امام علی علیه السلام و ابوبکر و عمر آنچه که اهل بدعت می‌گویند نبوده (قول امامیّه، مبنی بر منافق دانستن آن دو توسط حضرت امیرالمؤمنين) بلکه این سه تن برادر هم در راه خداوند متعال بودند و باهم مصالح عباد الله را اقامه می‌کردند...فقط یک معارضه مختصری بود که هرگز موجب جدایی و قهر و غضب نشد همگی آنها دنبال محکم ساختن دین و نصرتش بودند! • برای طائفه‌ای از صحابه القابی است که ایشان را لائق است و لازم است که برایشان استعمال شود! مانند ابوبکر صدیق و عمر فاروق. کسی که ایشان را سبّ کند اهل بدعت و ملعون است» تصویر کتاب 📚منبع: پنج رساله/حسین بن عبدالله سینا/ناشر:دانشگاه بوعلی سينا/همدان۱۳۸۳ @sonnat_voice
32.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙تفاوت دو عرفان 🚫مراقب باشید فریب ابن‌عربی، ملاصدرا و مولوی را نخورید! 🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دا‌م ظله 🪴 سوژه‌های معرفتی در شب‌های ماه مبارک رمضان { @AyatollahBahrololom }
عدم شناخت ذات خداوند مرحوم آیت الله محمد جواد خراسانی می نویسند: بعضی از معاصرین تخیل کرده اند که فاسد بودن کشف بخاطر نا اهل بودن مدعیان کشف یا به خاطر قائل بودنشان به فناء در ذات الهی است فلذا گفته است مانعی نیست که خداوند تعالی به اولیای خاصش که مشمول عنایت الهیه او شده اند ذات مقدسش را به ایشان به نفس مقدس خود و نور خود بشناساند شناساندنی شهودی به هر اندازه که او می خواهد بدون اینکه فناء صوفیه باشد. و گمان کرده است که این نوع معرفت، معرفت ذات خدا به ذات خداست و فکر کرده که این مطلب را از روایات استفاده کرده است. خداوند ما را از امثال این توهمات پناه بدهد. آنچه که مذهب اهل بیت علیهم السلام است آن است که کشف ذات خدا و ادراکش ذاتــا و فــي نفسه ممتنع است چه آن را کشف صوفیانه بنامند و چه اسمی دیگری برایش بگذراند. 📚منبع: هدایة الامة الی معارف الائمة ص۲۸۷/محمد جواد خراسانی/ناشر:موسسة البعثة/قم @sonnat_voice
بازی با دین، عقاید، معنویت و .... در تبلیغاتی که در گروهها منتشر کرده اند نوشته اند استاد.... از علمای ربانی و صاحب دعای مستجاب!! که ثبت نام میکنند به اسم دعا کند و در سال ۱۴۰۳ اثرش ظاهر شود! ثبت نام یا پولی است یا جهت جذب انسان های ساده !! جهت اهداف بعدی. این وعده ها جز ضرر و جز بازی با اعتقادات هیچ سودی ندارد. قاعده : هر کس خودش را چنین تحویل بگیرد یا اجازه دهد دور و برش چنین برایش بگویند و او همراهی و عملا تایید کند، هیچ ندارد بلکه جزو منحرفان است. @sonnat_voice
44.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگوی استاد سیدقاسم علی احمدی با یک وهابی سعودی درباره ابن عربی، تشیع وی و وحدت وجود! شب چهاردهم ماه رمضان۱۴۴۵/بیت آیت الله یثربی @sonnat_voice
اشیاء بی ارزش و حقیر مظاهر حق تعالی(العیاذ بالله) 👈مقدمه: نظریه وحدت شخصی وجود بدین معناست که وجود منحصراً واحد است و آن حق تعالی است و غیر او هر چه که هست وجود نیست ظهور و نمود است. و لازمه این امر این است که اشیاءِ پست و بی ارزش -العیاذ بالله - مظاهر حق تعالى شوند و این همان امری است که هیچ عاقلی بدان راضی نمی شود یعنی اگر به یکی از عقلاء بگویند این شیء حقیر ظهور و نمود توست آن را ناپسند و مستقبح می شمرد و متکلم را بر این گفتار مذمت می کند ولی طائفه صوفيه همه اشياء، حتى اشياء بی ارزش و بی مقدار را مظاهر حق تعالی می شمارند. ملاصدرا می نویسد: پس عین سگ نجس و پلید است، ولی وجود فائض بر وی-از آن روی که وجود است - پاک است، و همین طور عین کافر از حیث ماهیت و عین ثابتش - نه از حيث وجودش - نجس و پلید است چون (وجود) ذاتاً طاهر و پاک است، و این وجودات اند که به أعدام و ظلمات - به واسطهٔ دوریشان از کانون بخشش و نور - آمیخته گشته اند مانند نور خورشیدی که بر پلیدی ها و جاهای چرک آلود می افتد از نوریت و صفا و پاکی - به واسطه افتادنش بر آنها- بیرون نرفته و متصف به صفات آنها ـ از بوی بد و غیراینها جز بالعرض - نمی گردد. ❌نقد و بررسی: مراد او از این تشبیه این است که حقیقت وجود مانند خورشید و نورش می باشد و ماهیات نیز مانند نجاسات می باشند چنانکه نور خورشید، قذارت را از نجاسات کسب نمی کند حقیقت وجود هم از ماهیات نجسه، قذارت را کسب نمیکند. و به طهارت خود باقی است. ولی این قیاس صحیح نیست زیرا بنابر نظر نهائی ملاصدرا - صوفيه - حقیقت وجود، عین اشیاء ممکنه است در خارج هرگونه دوئیت منتفی است اما خورشید و نورش و جسمی که در مقابل نور است هر کدام غیر دیگری است. به بیان دیگر: نجاسات خارجیه از معقولات اولی است و ما بازاء خارجی دارند اما ماهيات بنابر عقيده ملّاصدرا ما بازاء خارجی ندارند بنابر نظریه وحدت شخصی وجود که نظریه- نهایی ملاصدرا است ـ از امور عدمیه اند. هنگامی که نور خورشید به اعیان نجسه می تابد دو موضوعی هستند که ما بازاء خارجی دارند و به وضوح محسوس است که قذارتِ عین نجسه تأثیری در نور خورشید ندارد. اما در محل بحث بنابر نظر ملاصدرا حقیقت وجود منبسط بر ماهیاتی شده که ما بازاء خارجی ندارند بنابراین باید گفت آنچه ما بازاء خارجی دارد وجود کلب است و آن هم طاهر الأصل است و اساساً در خارج شیء نجس یافت نمی شود زیرا ماهیات -نجاسات - امور عدمیه می باشند. 📚منبع: تاملی در نظریه اصالت وجود و وحدت وجود ص۴۵۴/سید محمود هاشمی نسب/ناشر:دلیل ما/تهران ۱۳۹۳ @sonnat_voice
🔥 دروغ بستن مولوی و عطار (سنی صوفی) به امیرالمومنین علیه السلام و تبرئه‌ی ابن ملجم لعنت الله علیه !! 🔹 مولوی که یکی از بزرگترین شاعر طایفه صوفیه و جبری مذهب هم هست "ابن ‏ملجم ملعون” را آلت حق مى‌‌‏شمارد ، و جنایت او را غیر قابل طعن و ملامت مى‌‌داند.!! مولوی به دروغ از زبان امیرالمؤمنین صلوات الله عليه خطاب به ابن ملجم لعنت الله علیه می نویسد: 9. هیچ بغضی نیست در جانم ز تو! زآنکه این را من نمی دانم ز تو 10. آلت حقی تو فاعل، دست حق! چون زنم بر آلت حق طعن و دق1⃣ و همچنین در جای دیگر می نویسد: 1. باز آمد کای علی زودم بکش تا نبینم آن دم و وقت ترش 2. من حلالت می‌کنم خونم بریز تا نبیند چشم من آن رستخیز 3. گفتم ار هر ذره‌ای خونی شود خنجر اندر کف به قصد تو رود 4. یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنان خطی کشید 5. لیک بی غم شو شفیع تو منم!! خواجه روحم نه مملوک تنم2⃣ 🔺 مولوی از زبان امیرالمومنین علیه السلام این چنین افترا و دروغی می‌سازد و می‌گوید امیرالمومنین علیه السلام معتقد است ابن ملجم مجبور به کشتن او بوده و آلت حق و دست حق بوده است!! و شک نیست این عقیده جبری مذاهب و صوفیه کفر است. ✅علامه ملامحمد طاهر قمي از مشايخ اجازه علامه مجلسي و شیخ حر عاملی رضوان الله عليهم می نویسد: و دلیل دیگر بر بدی اعتقاد ملای روم این بیت مثنویست: غم مخور فردا شفیع تو منم خواجه روحم نه مملوک تنم این بیت را از زبان حضرت مرتضی علیه السلام گفته و مخاطب به این کلام ابن ملجم [لعنة الله علیه] است. پس بگمان و زعم ملای روم حضرت مرتضی(علیه السلام) شفيع ابن ملجم خواهد بود و این رأی فاسد و مخالف اجماع اهل بیت است و مخالف روایت مشهوره است که شیعه و سنی در کتابهای خود روایت کرده اند... دلیل دیگر بر بدی اعتقاد ملای روی این ابیات مثنویست: هیچ بغضی نیست در جانم زتو زانکه اینرا من نمیدانم زتو آلت حقی تو فاعل دست حق چون زنم من آلت حق طعن ودق شك نیست که این حکایت محض كذب و افتراست هرگز حضرت رسول الله (ص) بابن ملجم نگفته که تو قاتل على خواهی بود و هرگز على (علیه السلام) باين عدو الله نگفته که بغض تو در دلم نیست. چرا که این مذهب جبر است و حضرت مرتضی تصریح کرده که جبری کافر و مشرکست.3⃣ مولوی روایتی را از قول امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که پیامبر علیه و آله السلام ماجرای شهادتشان را به ابن ملجم خبر داده و فرمودند که او در ارتکاب آن جنایت مجبور بوده است. 👈ولی این داستان با کیفیت مذکور در هیچ یک از منابع روایی معتبر یافت نمی شود.👉 🔹‌عطار نیشابوری نیز هم نوا با مولوی، ابن ملجم را از بزرگترین گناه تاریخ تبرئه و حضرت علیه السلام را شفیع وی در قیامت می داند چونک آن بدبخت آخر از قضا ناگهان آن زخم زد بر مرتضا مرتضی را شربتی کردند راست مرتضا گفتا که خون ریزم کجاست شربت او را ده نخست آنگه مرا زانک او خواهد بدن هم ره مرا شربتش بردند او گفت اینت قهر حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر مرتضا گفتا به حق کردگار گر بخوردی شربتم این نابکار من همی ننهادمی بی او به هم پیش حق در جنت المأوی قدم4⃣ 📚 منابع: 1⃣مثنوی معنوی دفتر اول/بخش۱۶۷ 2⃣همان بخش۱۷۰ 3⃣تحفه الاخیار فی شرح مونس الابرار، ص۱۷۹-۱۸۰-۱۸۱/مولا محمد طاهرقمی/ناشر: کتابفروشی طباطبایی 4⃣منطق الطیر/فرید الدین عطار نیشابوری بخش (در تعصب گوید)، حکایت (شفقت کردن مرتضی[علیه السلام] بر دشمن) https://eitaa.com/joinchat/952107051C6569ff7b9d
🔸معرفت شناسی در امیرالمومنین علیه السلام سلمان فارسى در حديث طولانى نقل مى‌كند كه جاثليق[اسقف بزرگ مسيحىان]به همراه صد نفر از مسيحيان وارد مدينه شدند و از ابوبكر سؤالاتى پرسيدند كه نتوانست جواب بدهد.سپس آنها را به سوى امير مؤمنان على عليه السّلام راهنمايى كردند و سؤالاتى از ايشان پرسيدند. يكى از سؤالات اين بود: به من بفرماييد كه خداوند را به وسيلۀ محمّد [صلی الله علیه و آله] يا محمّد[صلی الله علیه و آله] را به وسيلۀ خداوند شناختيد؟ امیرالمومنین عليه السّلام فرمودند: ما خدا را به وسيلۀ حضرت محمّد [صلّى اللّه عليه و آله] نشناختيم، بلكه محمد[صلی الله علیه و آله] را به خدا شناختم، چرا که او را خلق نمود و حدودی مانند طول و عرض در او احداث نمود. لذا بر اساس استدلال و الهام و اراده الهی شناختم که او تدبیر شده و مصنوع است. همان طور که طاعت خود را به ملائکه اش الهام نموده و خود را بدون شبیه و کیفیت به ایشان شناساند. 📚منبع: التوحید ص۲۸۶/محمد بن علی بابویه/ناشر:جامعة المدرسین فی الحوزة العلمیة/قم https://eitaa.com/joinchat/952107051C6569ff7b9d
ادعای وصول به مقامات معصومین علیهم السلام در تصوف لاله زاریه اقای سید محمد حسین طهرانی(قطب فرقه) درباره مقام انسان کامل(خود وی) می نویسد: «سالك طريق پس از عبور از مراحل مثالى و ملكوت أسفل و تحقّق به معانى كلّيّه عقليّه، أسماء و صفات كلّيّه ذات حقّ تعالى براى وى تجلّى مى‌نمايد. يعنى علم محيط، و قدرت محيط، و حيات محيط بر عوالم را بالعيان مشاهده مى‌نمايد، كه در حقيقت همان وجود باطنى و حقيقى ائمّه عليهم السّلام ميباشند. و حتماً براى كمال و وصول به منبع الحقائق و ذات حضرت أحديّت، بايد از اين مرحله عبور كند و إلّا إلى الأبد در همينجا خواهد ماند» وی همچنین می نویسد: «به سبزه ميدان كه رسيدم اين فكر به نظرم آمد كه: من چقدر ايشان را قبول دارم؟! ديدم در حدود يك پيامبر إلهى! من واقعاً به كمال و شرف و توحيد و فضائل اخلاقى و معنوى ايشان در حدود ايمان به يك پيغمبر، ايمان و يقين دارم. زيرا اگر الان حضرت يوسف و يا شعيب و يا حضرت موسى و عيسى على نبيّنا و آله و عليهم السّلام زنده شوند، و بيايند و امر و نهيى داشته باشند، من حقيقةً بقدر اطاعت و انقياد و ايمان به حقّانيّت آن انبياء به اين راد مرد بزرگ و الهى ايمان و ايقان دارم» ولی هنگامی که به آثار معصومین علیهم السلام مراجعه شود روشن می گردد که مقام نبوت و امامت برای بشر قابل شناخت نیست چه برسد به آنکه قابل وصول باشد «عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : جَلَّ مَقَامُ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ عَنْ وَصْفِ اَلْوَاصِفِينَ وَ نَعْتِ اَلنَّاعِتِينَ وَ أَنْ يُقَاسَ بِهِمْ أَحَدٌ مِنَ اَلْعَالَمِينَ» بزرگتر است مقام آل محمّد از وصف ستايشگران و توصيف وصف‌كنندگان و اينكه احدى را با آنها مقايسه نمود «آتَاكُمُ اَللَّهُ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ» «عَنْ أبَی جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: إنّا أهلَ البيتِ لا يُقاسُ بِنا أحَدٌ، مَن قاسَ بِنا أحداً مِنَ البَشَر فقَد كَفَر» به ‌درستی که با ما اهل بیت علیهم السلام احدی قابل قیاس نمی‌شود، پس هر کس شخصی را با ما مقایسه کند، همانا کافر شده است. 👈خلاصه آنکه مقام و منزلت نبی و امام علیه السلام به گونه ای نیست که بشر توانائی دست یابی به آن را داشته باشد زیرا خدای متعال ویژگیهایی به آنان عطاء فرموده که به سایرین به مقتضای حکمتش عنایت نفرموده مانند اینکه خلقت ارواح و ابدانشان با دیگران متفاوت است و از همه انسانها برتر و والاتر می باشد. @sonnat_voice
🔶ماه رمضان چو بیست و هفتش کَم شد 🔶تاریخ وفات باقر اعلم شد ۲۷ماه رمضان، سالروز عروجِ ملکوتی إحیاگر مذهب حقه تشیّع،مرحوم شیخ الإسلام علامهٔ مجلسی (رضوان الله علیه) 🔴برای شادی روح مطهر ایشان سه صلوات و یک حمد قرائت فرمایید @sonnat_voice
اگر علّامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه نبود ... 🗓 به مناسبت ۲۷ رمضان ؛ سالروز ارتحال علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه ✍ مرحوم آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی بیاناتی راجع علامه مجلسی دارند که تقدیم میشود: پس از عصر ائمّه عليهم‌السّلام، همواره حاملان حديث بودند که مي‌توانستند سره را از ناسره و بدعت را از سنّت تشخيص دهند و مردم را از گمراهي‌هايي که در نتيجه غور در فلسفه و گرايش به عرفان مصطلح و مکتب‌هاي الحادي مطرح مي‌گرديد نجات دهند و بالاخره تا اين اواخر، يعني عصر صفويّه - که در آن رسميت تشيّع تجديد گرديد- اعلان مي‌شد به واسطه عوامل خاصّي که بعد از سلطنت شاه طهماسب اوّل پيش آمد، رفته رفته گرايش به فلسفه و افکار صوفيانه و مشارب غير شرعي قوّت گرفت، تا حدي که در اصفهان، خانقاه‌ها برپا شده و مثل عالم جليل آقا حسين خوانساري را به جاي القاب اسلامي، به عقل حادي‌عشر مي‌خواندند و نهايت ظهور علوم اهل بيت عليهم‌السّلام آن بود که محقّق داماد در قالب اصطلاحات فلسفي مطرح مي‌کرد و خلاصه، زبان اهل بيت عليهم‌السّلام و احاديث آنها، در غربت افتاده بود، که به اذن الله تعالي شخصيتي، مثل علّامه مجلسي قدّس سره ظاهر شد و حديث را دوباره چنان احيا و مطرح کرد که احاديث اهل بيت عليهم‌السّلام را نه فقط در مدارس و در معرض توجّه و دقّت علما قرار داد، بلکه شايد خانه‌اي در بلاد ايران نماند که از خواندن کتاب بهره داشته باشد، مگر آن‌که احاديث اهل بيت عليهم‌السّلام به صورتي و زير عنوانی، در آن وارد شد. خانقاه‌هاي اصفهان، همه تعطيل شد و افکار صوفيانه از ميان رفت و زبان حديث و استدلال به ظواهر قرآن و احاديث و زبان ائمّه معصومين عليهم‌السّلام، زبان علما و حوزه‌ها شد. بدون شکّ، بايد گفت: ظهور علّامه مجلسي در آن عصر، موجب بازگشت تشيّع به عصر ائمّه عليهم‌السّلام و اصحاب آنها، امثال زرارة بن أعين‌ها و محمّد بن مسلم‌ها و صاحبان اصول گرديد. نمي‌خواهم بگويم عصر قبل از آن، همانند عصر ائمّه عليهم‌السّلام نبود، ولي اين را هم نمي‌توانم بگويم که همانند عصر آنان بود، زيرا اصطلاحات و الفاظ اسلامي کم و بيش عوض شده بود و بحث درس و تأليف و تصنيف چنان‌که بايد، بر محور کتاب و سنّت و احاديث اهل بيت ‌عليهم‌السلام دور نمي‌زد. هر طور بود و هر گونه بود، به ظاهر اگر مجلسي رحمة‌الله علیه ظهور نکرده بود و وضع حوزه‌ها به آن‌گونه که داشت، جلو مي‌رفت، شريعت ارسطوئي و اسلام ابن سينائي و صدرايي و ابن‌عربي پابرجا مي‌شد و خدا مي‌داند که باب تأويل و توجيه آيات و احاديث و حمل آنها با تکلّف بر بياني خاصّ تا کجا گسترده مي‌گشت! اين علّامه مجلسي بود که حوزه‌ها را به معارف اصيل دين و تشيّع بازگرداند و قرآن و سنّت را مافوق همه مکتب‌ها قرار داد. خطر کم‌رنگ‌شدن محور بودن کتاب و سنّت در حوزه‌هاي شيعه را باید بسیار مراقب بود. ما عقيده داريم که در کتاب و سنّت همه آنچه بيانش لازم باشد در مسائل اعتقادي و ماوراء طبيعت و عالم مادّه، بيان شده است و نيازي به گدایي‌نشستن بر در مکتب‌هاي ديگر نداريم و در اصل، براي هدايت همگان و دعوت همه به حقائق و عالم غيب، همين کتاب و سنّت کافي است و به علم صحيح فقط از طريق اهل بيت وحي و رسالت مي‌توان دست يافت که حضرت باقر عليه‌السّلام به سلمة بن کهيل و حکم بن عتيبة، فرمود: «شَرِّقا وَ غَرِّبا لَن تَجِدا عِلماً صَحيحاً إلّا شَيئاً يَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَيتِ» همه‌ علم، نزد آنها است و ما، و همه امّت و همه مردم وظيفه داريم به آنها رجوع کنيم و مراجعه به غير آنها در مسائل الهي، خواه فلاسفه به اختلاف مشارب و مسالکي که در اين مسائل دارند باشد و خواه مدّعيان اشراق و شهود و عرفاني که مدّعي حصول آن از اين طريق شده‌اند باشند، همه غير مطمئن و متضمّن گمراهي و خطرات بسيار است. در مسائل عقيدتي و مربوط به عالم غيب، قول فصل، فقط کتاب و حديث معتبر است و بيش از آنچه در احاديث و قرآن کريم بيان شده است، کسي مکلّف به غور و بحث در اين مسائل نيست که نه به جاي مطمئنّي منتهي مي‌شود و نه براي سير إلی الله مفيد مي‌باشد: آنـچـه نـه از شـرع بر آرد علم ور منم آن حرف، در آن کش قلم بنابر اين بايد ما در معارف عقيدتي، و برنامه‌های اخلاقی و نظامات حياتي و فردي و اجتماعي، تنها بر محور کتاب و حديث بگرديم. 📚 منبع: کتاب «حوزه‌های علمیه؛ بایدها و نبایدها» دیدگاه‌های مرجع عالیقدر حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی/به اهتمام: اکبری شاهرودی @sonnat_voice