یکی از آفات سلوک، شتابزدگی در فهم و استنباط معارف توحیدی است.
افرادی که هوش بالا و ذهن تیزی دارند، در فهم معارف الهی توفیق بیشتری خواهند داشت. اما این قدرت ذهن، نباید سبب استغنای سالک از تحصیل گردد.
ذهن قوی به ضمیمه پاکی نفس، جهشهای علمی خوبی به ارمغان خواهد داشت، که از برکات ویژه الهی است. اما شیطان تلاش میکند همین عامل رشد، را به عامل سقوط مبدل سازد.
چنانکه نوعی اعتماد به نفسِ کاذب، در سالک ایجاد میکند و او به زودی خود را از استاد و تحصیل بینیاز دیده، با مطالعه شخصی به استنباط معارف میپردازد.
اندک اندک، این جربزه علمی، یک نفسانیت پنهانی در او ایجاد میکند. که تشدید آن خطرناک خواهد بود.
لذا اساتید سلوک توصیه بسیار، به سیر علمی در نزد استاد نمودهاند. و از مطالعات و استنباطهای شخصی پرهیز دادهاند؛ زیرا خطر جهل مرکب، بسیار جدی و کشنده است.
نظیر این مطلب، در بحث مکاشفات نیز صادق است. برخی نفوس، بر اساس ساختار و استعدادی که دارند، با کمی ریاضت، به مکاشفه دست مییابند.
این مکاشفات، سبب ذوقزدگی و اعتماد به نفس شده، اندک اندک، نوعی نفسانیت بسیار پنهان را ایجاد میکند.
اعتماد به چنین مکاشفاتی، سبب استقلال از استاد، و بیتوجهی به موازین شرع و عقل میگردد.
اینگونه افراد، به سرعت دَعوي کمال سر داده، خلق را به خود میخوانند. و گاهی ادامه این مسیر تا مرز شرک و کفر پیش میرود.
از این رو سالک آگاه، اگر هزاران هنر دارد، هرگز به انانیت تن نخواهد داد و خود را از استاد و کتاب بینیاز نخواهد دید. حافظ نکتهسنج چه زیبا سرود:
«تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش»
و سعدی شیرین سخن، چه زیبا فرمود:
«ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
کان را که خبر شد خبری باز نیامد».
#ر_س
#مخاطرات_سلوک
#اعتماد_به_خویش
#استقلال_از_تحصیل
#استقلال_از_استاد
@sooyesama
گاهى از خدمت علاّمه والد [علامه طهرانی] سؤال مىكرديم: چه مىشود أفرادى كه زحمت كشيده و عشق و شورى دارند و مدّتى در راه خدا حركت نموده و نورانيّتى تحصيل مىكنند، ناگهان در اثر امتحانى سقوط كرده و آن نور به ظلمت تبديل مىشود؟...
مىفرمودند: سرّ سقوطها و شكستها اغترار سالك به كمالات خود و ترك التجاء و ابتهال به درگاه حضرت پروردگار است و تنها و تنها حالت افتقار و انقطاع به حضرت پروردگار است كه ميتواند انسان را از سقوط در امتحان نجات دهد و او را از دستبرد شيطان و نفس أمّاره حفظ ميكند.
اگر حال انقطاع در تمام مراحل با سالك همراه باشد، چنانچه اشتباه نيز داشته باشد، خداوند اشتباهش را دفع مىنمايد. انسان بايد با گريه إظهار عجز و نياز كند تا خداوند راهش را باز كند؛ يك قطره اشك خيلى كارها ميكند.
#استاد_محمدصادق_طهرانی
(فرزند علامه طهرانی)
#مخاطرات_سلوک
@sooyesama
یكى از عالیترين ثمرۀ استاد همين است كه شاگرد را خودسر و يَله نمی گذارد؛ و محال است با تحقّق معانى عاليۀ عرفانيّه در شاگرد، اين نحوه از كلمات (شطحیّات) از او صادر شود.
حسين منصور حلّاج استاد نداشت؛ و همين موجب خطرات براى وى شد.
#علامه_طهرانی
(روح مجرد، ص۴۶۲)
#ضرورت_استاد
#مخاطرات_سلوک
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
یکی از آفات سلوک، شتابزدگی در فهم و استنباط معارف توحیدی است.
افرادی که هوش بالا و ذهن تیزی دارند، در فهم معارف الهی توفیق بیشتری خواهند داشت. اما این قدرت ذهن، نباید سبب استغنای سالک از تحصیل گردد.
ذهن قوی به ضمیمه پاکی نفس، جهشهای علمی خوبی به ارمغان خواهد داشت، که از برکات ویژه الهی است. اما شیطان تلاش میکند همین عامل رشد، را به عامل سقوط مبدل سازد.
چنانکه نوعی اعتماد به نفسِ کاذب، در سالک ایجاد میکند و او به زودی خود را از استاد و تحصیل بینیاز دیده، با مطالعه شخصی به استنباط معارف میپردازد.
اندک اندک، این جربزه علمی، یک نفسانیت پنهانی در او ایجاد میکند. که تشدید آن خطرناک خواهد بود.
لذا اساتید سلوک توصیه بسیار، به سیر علمی در نزد استاد نمودهاند. و از مطالعات و استنباطهای شخصی پرهیز دادهاند؛ زیرا خطر جهل مرکب، بسیار جدی و کشنده است.
نظیر این مطلب، در بحث مکاشفات نیز صادق است. برخی نفوس، بر اساس ساختار و استعدادی که دارند، با کمی ریاضت، به مکاشفه دست مییابند.
این مکاشفات، سبب ذوقزدگی و اعتماد به نفس شده، اندک اندک، نوعی نفسانیت بسیار پنهان را ایجاد میکند.
اعتماد به چنین مکاشفاتی، سبب استقلال از استاد، و بیتوجهی به موازین شرع و عقل میگردد.
اینگونه افراد، به سرعت دَعوي کمال سر داده، خلق را به خود میخوانند. و گاهی ادامه این مسیر تا مرز شرک و کفر پیش میرود.
از این رو سالک آگاه، اگر هزاران هنر دارد، هرگز به انانیت تن نخواهد داد و خود را از استاد و کتاب بینیاز نخواهد دید. حافظ نکتهسنج چه زیبا سرود:
«تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش»
و سعدی شیرین سخن، چه زیبا فرمود:
«ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
کان را که خبر شد خبری باز نیامد».
#ر_س
#مخاطرات_سلوک
#اعتماد_به_خویش
#استقلال_از_تحصیل
#استقلال_از_استاد
@sooyesama