eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
164 عکس
58 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین نشست از سلسله جلسات «اسلام و مقتضیات زمان/زنان» باحضور دکتر سوزنچی،مدیر گروه مطالعات زنان دانشگاه باقرالعلوم با عنوان«اسلام در دنیای متجدد» زمان:پنج شنبه۹۹/۳/۱۵،ساعت ۱۵_۱۷ در فضای ادوبی.. لینک ورود به جلسه: http://live.urd.ac.ir/master-zan-khanevadeh98 @fwf_news @souzanchi
نشست اسلام و مقتضیات زمان.mp3
28.82M
🔶🔹فایل صوتی اولین نشست اسلام و مقتضیات زمان/زنان 🔶ارائه‌دهنده: حسین سوزنچی. 🔹دانشکده زن و خانواده - دانشگاه ادیان و مذاهب @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کنشگری اجتماعی زن مسلمان 990419 (Trimmed).mp3
31.48M
امروز (۱۹ تیر ۱۳۹۹) در جمع فعالان اجتماعی زن در سازمان تبلیغات شهر قم بحثی داشتم با عنوان تا دقیقه 36 ارائه بحث است و ادامه‌اش پرسش و پاسخ است این بحث را به یک معنا تکمله و ارتقای بحث «زن یا نا-مرد، مسأله این است» می‌توان دانست. @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «وَ كانُوا یصِرُّونَ عَلَی الْحِنْثِ الْعَظیمِ» مهمترین چیزی که جهنمیان را جهنمی می‌کند این است که انجام گناهان بزرگ برای آنان عادی و رویه شده است؛‌ و این مضمونی است که با تعابیر متعدد در این آیه در مقام بیان آن است: ▪️اولا خود کلمه «یصرون» و اصرار ورزیدن دلالت بر استمرار و وجود یک رویه دارد؛ ▪️ثانیا از تعبیر «کان یفعل» استفاده کرد که دلالت بر استمرار و مداومت دارد؛ ▪️ثالثا از کلمه «حنث» استفاده کرد که برای گناهان شدید و غلیظ است؛ ‌برخلاف کلماتی مانند اثم و ذنب و سیئة که برای هرگناهی به کار می‌روند؛ ▪️رابعا با کلمه «عظیم» این شدید و غلیظ بودن گناهانشان را بیشتر مورد تاکید قرار داد. ▪️خامسا کلمه «حنث» را معرفه آورد که بر گناهی کاملا معین دلالت دارد؛‌نه لزوما هر گناه کبیره‌ای. 📝تبصره: جدی بودن٫جهنم برای گناهان بسیار جدی 💢برخی از ساده‌اندیشان می‌گویند با توجه به گستره عظیم رحمت الهی و نیز اینکه خلف وعده قبیح است اما خلف وعید (عمل نکردن به تهدید) قبیح نیست جهنمی آن گونه که در آیات آمده نیست؛‌ بلکه اینها بیشتر برای ترساندن مردم بوده است؛ و خداوند با رحمت عظیمش همه را به بهشت خواهد برد❗️ 🤔حتی اگر از این اشکال فلسفی صرف نظر کنیم که تحلیل افعال خدا با حسن وقبح‌های اعتباری، اگرچه در میان معتزله رایج بوده، اما مبنای سستی در شناخت افعال خداوند است؛ و حقیقت بهشت و جهنم تجسم اعمال خود انسانهاست نه امری قراردادی و اعتباری (توضیح این مبنا در مقدمه شهید مطهری بر کتاب عدل الهی آمده است)؛ 👈 باید گفت که چیزی که موجب بروز این اشکال شده این توهم بوده که شخصی با انجام یک گناه – ولو گناه کبیره- جهنمی شود. در حالی که باید گفت در عین حال که حهنم کاملا جدی است اما این گونه نیست که هرکس با انجام یک گناه بلافاصله جهنمی شود؛‌ بلکه این آیه بخوبی نشان می‌دهد که جهنمیان، بویژه آنان که همانند اصحاب شمال در جهنم جاودانه‌اند چنان در بدی‌ها وزشتی‌های بسیار بزرگ غوطه‌ور بوده و بر انجام آنها در دنیا اصرار ورزیده‌اند که آن بدی عین وجودشان شده است و هرچقدر هم که بسوزند آن بدی از وجودشان زایل نمی‌شود. 💢بله، باور به اینکه برخی انسانها بتواند چنان ظلمهای عظیمی انجام دهند که جزای آن عمل عذاب جاودانه باشد (نه عذابی که حتی بعد از میلیونها سال تمام شود) برای اغلب مومنان ساده‌دل هم که تصوری از چنان ظلمی ندارند همواره بسیار سخت بوده است از این رو در همان زمان که خداوند در قرآنش بر این مساله تاکید کرد که عده‌ای صرفا به خاطر آنچه خودشان کسب کرده‌اند در جهنم جاودانه می‌شوند: «ثُمَّ قيلَ لِلَّذينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُون‏» (یونس/52) برخی از مخاطبان پیامبر باور نکردند و با اعجاب تمام که از یک خبر بسیار مهم سوال می‌کنند پرسیدند آیا واقعا چنین چیزی می‌شود؟ «وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ: أَ حَقٌّ هُوَ؟!» (یونس/53) و خداوند به پیامبرش دستور داد که با قاطعیت بگو بله به پروردگارم سوگند که چنین چیزی رخ خواهد داد و شما هم نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید: «قُلْ إي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزين‏» (یونس/53) 💢شاید بدین جهت بوده که در جاهای دیگر نیز قرآن کریم از طرفی بر غفاریت خداوند بر کسانی که اصرار بر گناهان عظیم ندارند (هرچند که مرتکب چنان گناهی شده باشند) تاکید می‌کند: «وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» (آل عمران/135) و از سوی دیگر کسانی را که اهل اصرار بر گناهان بزرگ باشند مهمترین مخالفان انبیاء برمی‌شمرد و با قاطعیت به آنان وعده عذاب می دهد: «وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ في‏ آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً» (نوح/7) «يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَليمٍ» (جاثیه/8) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بحث زنده درباره فلسفه خانواده چهارشنبه ۱ مرداد 1399 ساعت ۲۲ لینک ورود: 🌐https://instagram.com/ifstngo?igshid=neyg91az7azz
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَیهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ» بحث این آیات در اصحاب شمال بود که محور اصلی جهنمیان را تشکیل می‌دهند و اکنون دو وصف برای اینان برمی‌شمرد؛ گمراهی و تکذیب‌گری. یعنی 🔻اولا راه را گم کرده‌اند؛ و 🔺ثانیا اهل تکذیب‌اند؛ یعنی به جای اینکه اکنون که راه را گم کرده‌اند نسبت به کسانی که حقیقت را عرضه می‌کنند گوش شنوایی داشته باشند و حقیقتی که بر آنان عرضه می‌شود را بپذیرند هر حقیقتی که بر آنان عرضه می‌شود را دروغ می‌شمرند. 🔹شاید از اینکه وصف دوم را هم به وصف اول افزود بتوان نتیجه گرفت صرف اینکه کسی راه را گم کند وی را جهنمی نمی‌کند و هنوز امید به نجات او هست. زمانی یک گمراه جهنمی می‌شود که این گمراهی را مقصد خویش قرار دهد و هر حقیقتی که بر وی عرضه شود را تکذیب کند. (الميزان، ج‏19، ص125 ) 🔸به تعبیر دیگر، بدتر از گمراهی، تکذیب کردن است؛ وگرنه بسیاری از گمراهان، توفیق هدایت می‌یابند (تفسیر نور، ج۹، ص۴۳۳) 💠نکته تخصصی : بیچاره‌کننده از بدبختی‌های دوره مدرن این است که ، و محور هدایت دیگران قلمداد شده‌اند❗️ و بدین جهت است که شاید این نحوه گمراهی که در دوره مدرن در جهان شیوع پیدا کرده بی‌سابقه باشد: بعد از رنسانس انسانی که با مسیحیت تحریف شده روبرو بود به جای اینکه از این تحریف برگردد و راه صحیح را بیابد اساسا دین آسمانی را کنار گذاشت و پنداشت که با (که به غلط نامش را و گذاشته بود) می‌تواند کار خویش را پیش ببرد❗️ این گونه بود که برای اولین بار در تاریخ بشر، ، تحت نام و در جایگاه مرجعیت فکری جامعه قرار گرفتند؛ که اوج این فاجعه با رقم خورد که بحق نام به وی داده‌اند. وی کسی بود که توانست (که نتیجه‌اش صرفا اذعان به در همه چیز بود) را به (نه فقط ادعا کند ؛ بلکه هرکس را که ادعای دانستن داشته باشد پیشاپیش متهم و محکوم به دروغگویی کند) تبدیل کند. در مردم سه دسته بودند: ، که اگرچه به حقیقت نرسیده اما در مسیر رسیدن به حقیقت است؛ و بقیه بودند که «همج رعاع» (افراد ) بودند (نهج‌البلاغه، حکمت147 )؛ یعنی 🔺اگرچه می پذیرفتند عالمانی که به حقیقت دست یافته باشند (= عالم ربانی) بسیار ناچیزند 🔺اما دیگران می‌توانستند در مسیر رسیدن به حقیقت قرار گیرند (متعلم علی سبیل النجاة) و 🔻تنها اگر کسی در این مسیر قرار نمی‌گرفت حیران و سرگردان و پوچ می‌شد؛ 📛 اما ثمره فلسفه کانت این شد که چون دست‌یابی به حقیقت و در نتیجه وجود هرگونه «عالم ربانی» مورد انکار قرار گرفت، افتخار کردن به ندانستن، از حد واقعی خویش (= علامت تواضع عالِمی که علمش البته محدود است) بیرون شد و محور قضاوت درباره همگان قرار گرفت❗️ (جالب اینجاست که کسانی که رسیدن به حقیقت را انکار می‌کنند و منطقا راه هر گونه قضاوتی را می‌بندند، به خود اجازه می‌دهند درباره دیگران قضاوت قطعی داشته باشند‼️) 🌐این درست نقطه مقابل دیدگاه قرآن است که در عین حال که از انسانها می‌خواهد که هیچ سخنی را بدون تحقیق و بررسی نپذیرند و هر سخنی را بشنوند، اما اصرار دارد که تشخیص حق هم ممکن است و از انسانها می‌خواهد به شنیدن بسنده نکنند، بلکه سپس از بهترین آن پیروی کنند: «فَبَشِّرْ عِبادِ؛ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» (زمر/17-18) 🌀اما کانت به انسانها می‌گفت که اساسا هیچ سخنی درباره حقیقت غیرمادی ارزش شنیدن ندارد؛ و علیرغم توصیه‌های اخلاقی دست‌نیافتنی وی، تنها چیزی که برای پیروی کردن باقی ماند دلخواه‌ها و هوس‌های انسانها بود؛ که چون پیروی از همه دلخواه‌ها و هوس‌ها امکان نداشت مردمان مدرن با خود قرار گذاشتند که دلخواه‌ها و هوس‌های اکثریت معیار رفتار همگان باشد (که البته هرجا افرادی توانستند که با زور بر اکثریت غلبه کنند با قرار دادن حق وتو و امثالهم این حق را برای خود محفوظ نگه داشتند❗️) ♻️این گونه بود که با سیطره و در پرتوی آموزه‌های ، بودن (یعنی هر حقیقتی را پیشاپیش تکذیب کردن) که است که انسان را از رسیدن به حقیقت محروم می‌کند، به عنوان قلمداد شد❗️ 🤔و شاید این برترین دستاورد ابلیس در تاریخ بشر برای گمراه کردن انسانها باشد؛ زیرا مادامی که این امر به عنوان فضیلت قلمداد شود هرگز هیچ گمراهی درصدد جستجو و حتی گوش دادن به حقیقت برنخواهد آمد. 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 1️⃣ 💠درددلی با آنچه بیشتر جای تعجب دارد این است که برخی از کسانی که خود را مسلمان و شیعه می‌دانند فراموش کرده‌اند که خداوند زمین را بدون حجت نمی‌گذارد؛ و چون از فهم و تحلیل اختلاف نظرهایی که بین علمای شیعه رخ می‌دهد ناتوان مانده‌اند می‌پندارند چون از دیدگان ما است پس بر انسانها تمام نمی‌شود و انسانها مجبورند در زندگی خود را ادامه دهند❗️ گویی اینان (که همچنان از جهان را روشن می‌کند) را به منزله (که جهان یکسره در باشد) می‌پندارند. 💢اینکه آنها نتوانند اختلاف بین علمای شیعه را تبیین کنند چندان جای تعجب ندارد (چون به هر حال هر تبیینی نیازمند درک ظرایفی است که بسیاری از اوقات بر افراد مخفی می ماند) 🚫اما این ناراحت‌‌کننده است که خود را شیعه و معتقد به می‌دانند، در عین حال به خاطر اینکه در جایی از یک تبیین ناتوان مانده‌اند (یعنی در مورد چرایی اختلاف علما علیرغم نقش‌آفرینی امام ع)، به جای اینکه صرفا به خود در این موضوع خاص اذعان کنند و برای یافتن حقیقت بیشتر بکوشند، واضحترین واضحات معارف الهی (که خداوند انسانها را بدون حجت در جهان رها نمی‌کند) را می‌کنند. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» پس از اشاره به گرد آمدن همگان در میقات آن روز، گمراهان تکذیب‌کننده را مخاطب قرار داد و در این آیات به سراغ این رفت که خوردنی و نوشیدنی آنها چیست. اولین نکته در این باره این است که خوردن چنان برای انسان ضروری است که حتی در جهنم هم چاره‌ای از آن نیست؛ و حتی سختی‌ها و شدت‌های روز قیامت هم مانع از آن نیست که انسان از خوردن و آشامیدن بازایستد. (حدیث۵). نکته تخصصی : خوردن و آشامیدن از همان ابتدای خلقت انسان یکی از محورهای اساسی وجود او بود؛ ‌چنانکه اولین خطابی که بعد از آفریده شدن و قرار گرفتن انسان در بهشت به وی رسید این بود که «بخورید از همه چیز غیر از این درخت» (وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمين‏؛‌بقره/۳۵؛ در اعراف/19 هم عین همین است فقط به جای «وَ كُلا مِنْها رَغَداً» تعبیر «فَكُلا مِنْ» آمده است). قبلا در جلسات مختلفی به اهمیت و جایگاه خوردن در زندگی آدمی و اینکه چگونه شروع خوردن آدمی در بهشت موجب تفاوتی بنیادین بین او و حیوان گردید و خوردن را به پدیده‌ای بشدت فرهنگی تبدیل نمود اشاره شد. * * برای مشاهده مواردی که قبلا در این باره بحث شده به لینک زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/yekaye/8156 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر1 💢اکنون می‌افزاییم اساسا انسان به گونه‌ای آفریده شده است که حتی در عالم قیامت هم چاره‌ای از خوردن و نوشیدن ندارد؛ این نیز شاهدی دیگر است بر اینکه مساله خوردن و آشامیدن در انسان را نباید صرفا در حد یک رفع نیاز عادی دنیوی تحلیل کرد. در واقع، رفع نیاز عادی دنیوی (که از آن با تعبیر «بدل ما یتحلل» یاد می‌کنند؛ که ناشی از آن است که انسان برای فعالیت‌هایش انرژی مصرف می‌کند و باید منبع این انرژی در بدن تامین شود) تنها سطحی از حقیقت خوردن و آشامیدن در انسان است. 💢این مطلب نه‌تنها فهم ما از انسان را عمیق‌تر می‌کند بلکه ما را به سمت فهم عمیق‌تری از نشأه آخرت رهنمون می‌شود: یعنی اگرچه درست است که زمان قیامت از جنس زمان دنیوی نیست و بساط زمان و مکان دنیوی در قیامت برچیده می‌شود (يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ؛ انبیاء/104)؛‌ اما برخلاف ظاهر کلام برخی از فلاسفه، این گونه نیست که مرتبه حضور انسان در عالم قیامت، مرتبه تجرد محض باشد؛ بلکه همچنان خوردن و آشامیدن در انسان برقرار است؛ و اساسا حتی حیات ملکوتی انسان هم جدای از خوردن و آشامیدن نیست. 💢شاید ریشه مساله در این است که انسان (و بلکه هر موجودی ما سوی الله) برای تداوم هستی خویش نیازمند افاضه دائم الهی است؛ و تجلی دنیوی این افاضه از طریق همین خوردنی است که مایه امتداد یافتن حیات دنیوی انسان می‌شود؛ و اگر بقا در مراتب بالاتری در عوالم ملکوت ادامه دارد پس در آن عوالم هم باید خوردنی به ازای آن مرتبه داشته باشد؛ پس شاید بتوان گفت حقیقت خوردن دریافت فیض از غیر است به نحوی که این فیض جدید با وجود قبلی وی کاملا آمیخته گردد و مایه بقای وجود آن موجود شود. 🤔پس چه‌بسا بدین معنا حقیقت خوردن، لازمه هر موجودی غیر از خداوند است؛ و موید این مطلب روایاتی است که از غذای فرشتگان مقرب (که غذایشان حمد و تسبیح و تهلیل است) سخن می‌گوید (مثلا؛‌ ر.ک: الإختصاص، ص45 ؛ تفسير فرات الكوفي، ص185 ) و بویژه اگر به تقابل معنایی «صمد» و «أجوف» توجه شود و اینکه تنها خداوند است که «صمد» است؛ هر موجود دیگری «أجوف»؛ و از این رو نیازمند طعام است (حدیث۵. ب). و شاید با همین لحاظ بوده که برخی از محدثان همچون علامه مجلسی این معنا از تجرد تام را برای غیرخداوند انکار کرده‌اند. 💠تبصره به نظر می‌رسد غلبه نگاه‌های عرفان هندی و مسیحی (که بدن را مزاحم روح می‌بینند و راهکار سعادت را در رهبانیت، و اوج انسان را در کنار گذاشتن و نفی نیازهای طبیعی می‌پندارند) فهم بسیاری از متفکران مسلمان از ملکوت را نیز تحت‌الشعاع قرار داده است؛ ‌به طوری که گاه خودآگاه یا ناخودآگاه برترین مرتبه توحید را رسیدن به «مقام فنا» معرفی می‌کنند. البته بسیاری از متفکران اصیل مسلمان از مقام بقای بعد از فناء هم سخن گفته‌اند؛ اما به نظر می‌رسد هنوز این مرحله، که اصل مرحله سعادت انسان است و تمام آیات ناظر به بهشت و جهنم حکایت از بقای این‌چنینی انسان دارد، به اندازه کافی مورد توجه و تامل قرار نگرفته و همچنان شیوع ادبیات فنامحور از سویی، و فهم ظاهربینانه دنیامدار از نعمتهای بهشتی از سوی دیگر، کاری کرده که بسیاری از جاهلانی که نام خود را روشنفکر نهاده‌اند می پندارند توصیفات قرآنی از زندگی نهایی انسان در بهشت و جهنم نعوذ بالله صرفا توصیف‌هایی عوام‌پسندانه است و حقیقت را باید در جای دیگری جستجو کرد!!! بله؛ اینکه خوردنی و آشامیدنی‌های بهشت را نباید در حد لذت‌های دنیوی فروکاست سخن صحیحی است؛ اما اشکال ما آنجاست که چنان فهمی از انسان است که خیال شود نخوردن و نیاشامیدن در انسان کمال نهایی اوست! و توهم شود اگر سخن از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها در بهشت به میان آمده ناشی از نگرش عوامانه است❗️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» در آیه ۲۶ (جلسه۹۹5) ‌به مناسبت اشاره به درخت «سدر مخضود» نکاتی درباره درخت بهشتی بیان شد. اکنون می‌افزاییم که در قرآن کریم غیر از درخت‌های عادی‌ای که به مناسبت از آنها سخن گفته شده؛ چند درخت خاص که ارتباط با ماوراء دارند نیز محل بحث است. 🌳یکی درختی است که در بهشت آدم و حوا بود و آنها از خوردنش نهی شدند اما از آن خوردند و به هبوط گرفتار شدند (بقره/۳۵؛‌اعراف/۱۹-۲۲؛‌طه/۱۲۰-121) 🌿دوم درخت مبارکی که خداوند با موسی از آن سخن گفت (قصص/۳۰) که البته در جاهای دیگری هم ظاهرا از این درخت سخن به میان آمده است. (وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلينَ، مومنون/20؛‌ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ، نور/۳۵) 🌳🌵سوم شجره طیبه و شجره خبیثه‌ای است که کلمه حق و کلمه باطل بدان تشبیه شده‌اند: «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ، تُؤْتي‏ أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون‏، وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ» (ابراهیم/24-26) 🌊دیگری درخت ملعونه‌ای است که در کنار ویا ضمن رویای پیامبر از آن یاد شده: «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتي‏ أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن»؛( اسراء/۶۰) که در احادیث شیعه و سنی بر بنی‌امیه تطبیق داده شده است؛ و جالب اینجاست که در منابع اهل سنت با سندهای مختلف از ابن‌عباس، علاوه بر اینکه تطبیق این شجره را بر بنی‌امیه نقل کرده‌اند، از وی نقل کرده‌اند که او این درخت را همان درخت زقوم هم می‌دانسته است. (مثلا در الكشف و البيان عن تفسير القرآن (ثعلبی)، ج‏6، ص111 ؛ الدر المنثور، ج‏4، ص191-192 ) 🌲و مورد دیگری که کلمه «شجرة» برایش نیامده درخت «سدر» است که در آیه 28 بدان اشاره شد، که البته آن تعبیر بتنهایی بر مطلب خاصی دلالت ندارد (و از این جهت شبیه سایر درختانی همچون «طلح: موز» و «نخل:‌خرما» است که جزء‌درختان بهشتی است؛ ولی تعبیر «سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏» (نجم/۱۴) اشاره به یک حقیقت ملکوتی و ماورایی دارد: «وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى‏، إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ ما يَغْشى»‏ (نجم/13-16) که چون «السدرة» نام درختی است و در روایات هم بر درخت بودن آن تاکید شده است پس در همین فهرست باید نامش افزوده شود. 💢اگر از دو مورد اول صرف نظر کنیم به نظر می‌رسد این احتمال که ما در اصل با دو درخت ماورایی مواجه باشیم بسیار زیاد است؛‌ 🔺یکی شجره‌ای طیبه، که احتمالا همان سدرة‌المنتهی است و احتمالا همین است که در روایات از آن به شجره طوبی یاد شده که تمام بهشت را در برگرفته است (احادیث جلسه ۹۹7) (و ظاهرا همان است که در برخی روایات از آن به درخت رضوان یادشده؛ جلسه997، حدیث۴)؛ 🔻و دیگری شجره‌‌ای خبیثه، که احتمالا همین زقوم و شجره ملعونة باشد. اگر این نکته را در کنار روایاتی قرار دهیم که اصل شجره طوبی را ولایت پیامبر اکرم ص و امیرالمومنین ع و اصل شجره ملعونه را بنی‌امیه معرفی می‌کند، 🤔آنگاه شاید بتوان نتیجه گرفت که این دو درخت دو جریان اصلی حق و باطل در جهان‌اند؛ ‌و به تعبیر دیگر، چه‌بسا بتوان گفت که ما یک امت حق داریم که در آخرت در قالب شجره طوبی تجلی می‌یابد و یک امت (یا امتهای متعدد؛ از این جهت که باطل می‌تواند متکثر باشد و یکی نگردد) ‌باطل داریم که همه‌شان ذیل یک شجره خبیثه بی‌قرار در جهنم جای می‌گیرند. 🍀چیزی که می‌تواند موید این برداشت باشد استفاده از تعبیر «درخت» است؛ درخت پدیده‌ای است که شاخه‌های آن در هم فرو رفته است و تمام اجزایش یک کل واحد را تشکیل می‌دهد؛ به علاوه اینکه در روایات، 🌱اولا خوردن از میوه این درخت را وضعیت همه کسانی که می‌میرند و جهنمی می‌شوند معرفی کرده (احادیث۲ و ۳)؛ 🌱و ثانیا این را به ازای درخت طوبی (که در خانه همه بهشتیان حضور دارد)‌ دانسته‌اند (حدیث۶). @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
الحمدللَّه الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین والائمّة علیهم السّلام 💐🌹🌷عیدسعیدغدیر بر تمامی شیعیان و محبان امیرالمومنین و دوستداران عدالت علوی مبارک باد🌷🌹🥀 @souzanchi @yekaye
💐🌹میلاد بابرکت با الحوائج امام موسی کاظم ع بر همگان مبارک باد🌹🥀
انتظار؛ افضل اعمال.mp3
9.97M
سخنرانی شب اول محرم (1399/5/30) در جمع خانواده‌های ناجا در بندرعباس با موضوع بازخوانی حدیث «افضل اعمال امتی انتظار الفرج» @souzanchi
را باور کنیم یا را در کمال تعجب ستاد بحران کشور در حالی که همین ایام اجازه برگزاری ۴ ساعت آزمون کنکور در محیطهای بسته را داده و هیچ منع قانونی برای حضور و تردد و ازدحام افراد در پاساژهای سرپوشیده، بازارها و ... نگذاشته و در هواپیماها مطلقا فاصله‌گذاری فیزیکی (که به غلط نامش را فاصله‌گذاری اجتماعی گذاشته‌اند)‌ رعایت نمی‌شود و حتی مجوز برقراری دوباره طرح ترافیک از اول شهریور در تهران را که اوضاعش قرمز است صادر کرده (که معنایش افزایش تجمعات در مترو و اتوبوس‌هاست)، در اقدامی کاملا مشکوک ۴۸ ساعت قبل از شروع محرم یکدفعه اعلام کرد که برگزاری مراسم عزاداری حتی با رعایت تمام پروتکل‌هایی که برای سایر تجمعات در محل‌های بسته انجام می‌شود مطلقا در فضای بسته ممنوع است؛ امری که ده روز پیش آن را مجاز اعلام کرده بود❗️ این در حالی رخ داد که تاکنون هیآت و مجامع دینی جزء‌ ملتزم‌ترین نهادهای مدنی کشور به رعایت پروتکل‌های بهداشتی بوده‌اند ولی این مصوبه برنامه‌ریزی بسیاری از این هیاتها را، بویژه در مناطق گرمسیری که امکان برگزاری مراسم در محیط باز غالبا مهیا نیست، دچار کرد و می‌توان گفت عملا به در شهرهای گرمسیری کشور (مانند بندرعباس که به خاطر شرجی بودن هوا تفاوت چندانی بین شب و روز نیست) انجامید. حقیقت این است که انسان در بسیاری از پروتکل‌هایی که ستاد بحران برای برگزاری مراسم عزای حسینی آماده کرده است هدفی جز برای جلوگیری از برگزاری مراسم دینی نمی‌بیند: 📛واضحترینش همین است که احیای شعائر حسینی و برگزاری مراسم سالار شهیدان حتی علیرغم زدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی و زیر سقفهایی با ارتفاع بالای ۶ متر و حداکثر به مدت یک ساعت (پروتکل قبلی این ستاد برای برگزاری مراسم در محیطهای بسته) تنها ۴۸ ساعت قبل از شروع محرم ممنوع شد❗️ و علیرغم این تغییر برنامه ناگهانی، طبق بند دیگری از این پروتکل، زدن بنر در شهر برای اطلاع‌رسانی مراسم نیز ممنوع شده است‼️ یعنی هیاتها مجبورند محل برنامه خود را عوض کنند و در عین حال اجازه ندارند به مخاطبانشان اطلاع‌رسانی کنند‼️ 📛همچنین اینکه حرکت دسته‌های عزاداری در محیط کاملا باز خیابانها و با رعایت فاصله و ماسک هم ممنوع شده است❗️آیا حرکت افراد در محیط کاملا باز و با رعایت فاصله و با داشتن ماسک می‌تواند منجر به انتقال کرونا شود اما تردد و ازدحام افراد در پاساژها و بازارهای سرپوشیده و حتی بدون ماسک هیچ اشکالی ندارد‼️ 💢 سوال ما این است: آیا تدوین چنین پروتکل‌هایی (در شرایطی که با امور مشابه و بلکه خطرناکتر از آن بسیار سهل‌گیرانه برخورد می‌شود) برای پیشگیری از کرونا تنظیم شده یا برای ممانعت از احیای شعائر حسینی؟! آیا چون رهبر معظم انقلاب فرمودند نظرات کارشناسان بهداشت که از طریق ستاد بحران کرونا اعلام می‌شود رعایت کنید، آیا این ستاد حق دارد دستورالعمل‌هایی را صادر کند که خود همین ستاد عدم رعایت خیلی کمتر از این دستورالعمل‌ها را برای سایر عرصه‌های اجتماعی مجاز دانسته است؟! 🏴من به نوبه خود این مصیبت وارده - که عده‌ای خواسته یا ناخواسته با سوءاستفاده از قدرت حکومت اسلامی در مسیر زدودن شعائر دینی از جامعه اسلامی حرکت می‌کنند - را به عموم عزاداران حسینی تسلیت عرض می‌کنم 🏴 و از خداوند منان عاجزانه خواهانم که هرکس را در هر پست و مقامی اگر درصدد تضعیف شعائر اسلامی برآمده هرچه سریعتر بحق عظمت و عزت سالار شهیدان در جامعه خوار و رسوا نماید. @souzanchi
✅اطلاعیه 1️⃣محرم امسال (1399) شبها (ساعت ۲۱:۱۵) در هیات انتظار بندرعباس بحثی خواهم داشت درباره اینکه چگونه از سویی به دعا برای تعجیل فرج تشویق شده‌ایم و از سوی دیگر ما را از تعجیل در فرج بازداشته‌اند و کسانی که در مساله فرج تعجیل می‌کنند را مذمت کرده‌اند. مساله این است که یک فرد منتظر در عین حال که می‌فهمد نباید صرفا دست روی دست بگذارد چگونه باید بین صبر کردن و دعا برای تعجیل جمع کند؛ و در واقع صبر یک فرد منتظر چه اقتضائاتی دارد و چگونه بسیاری از اقداماتی که شاید از یک دغدغه‌های دینی و انقلابی سرچشمه گرفته باشد می‌تواند خلاف اقتضای انتظار باشد. هدفم در این بحث این است که مقداری با توضیح پیچیدگی‌های فتنه‌های آخرالزمان، درباره تصمیم‌گیری صحیح در چنان فتنه‌هایی با مراجعه به کتاب و سنت راهی بیابم. مراسم هیات انتظار به صورت آنلاین از طریق آپارات قابل مشاهده است. ازطریق لینک زیر 🌐https://www.aparat.com/intezar_ir/live تلاش می‌شود که فایل صوتی آن به همراه خلاصه‌ای از بحث در ادامه در همین کانال و نیز در سایت به آدرس زیر تقدیم شود 🌐http://www.souzanchi.ir/intezar-hurry-or-patience/ 2️⃣ از شب پنجم محرم بحثی را با این موضوع از در هیات مسجد غدیر بندرعباس آغاز کردم ناظر به حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» که آیا واقعا ما امام زمانمان را می‌شناسیم؟ شناخت شناسنامه‌ای را که بسیاری از دشمنانشان هم دارند! چه شناختی مورد نظر است؟ وقتی قبل از ظهور بشدت غربال شدیم و ۱۲ پرچم به این اسم بلند شد زمین نخوریم؟ و چکار کنیم که به مرگ جاهلی نمیریم؟ تلاش می‌شود که فایل صوتی این جلسات نیز به همراه خلاصه‌ای از بحث در ادامه در همین کانال و نیز در سایت به آدرس زیر تقدیم شود 🌐http://www.souzanchi.ir/salvation-from-death-in-the-style-of-jahiliyyah/ @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (۱).mp3
12.55M
جلسه اول از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا برترین انسانها (همچون حضرت علی ع) جامع‌الاضدادند؛ و در حوزه معارف هم هرچه انسان عمیق‌تر می‌شود باید بتواند معارفی که چه‌بسا برای اذهان ساده برضد هم به نظر می‌رسد جمع کند. یکی از این موارد روایات ناظر به شخص منتظر است. از طرفی در روایات متعدد به دعا کردن برای تعجیل فرج دعوت شده‌ایم؛ و از طرف دیگر در روایاتی دیگر مستعجلان در فرج بشدت مذمت شده و ما را از اینکه در آنچه خداوند به تاخیر انداخته عجله کنیم بازداشته‌اند. چگونه بین این دو می‌توان جمع کرد؟ در اینکه خود ما در آماده شدن خود برای پیوستن به امام باید عجله کنیم بحثی نیست؛ اما درباره جامعه چطور؟ این مساله در کربلا هم مطرح است: آیا مسلم بن عقیل که فکر کرد مردم آماده‌اند و به امام نامه نوشت وقتی که در معرض شهادت قرار گرفت مهمترین ناراحتی‌اش این نبود که چرا عجله کرده و زود به امام نامه نوشته که بیا؟! تشخیص وظیفه گاه برای بزرگان شیعه هم سخت بوده است. @souzanchi فایل با کیفیت بالاتر از لینک زیر https://eitaa.com/intezar_ir/296
انتظار،عجله و صبر (2).mp3
16.19M
جلسه دوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا مساله در تشخیص شرایط محیط است که آیا ما شرایط را برای اقدام اجتماعی درست تشخیص می‌دهیم؟ قبل از انقلاب عده‌ای از بزرگان مخالفتشان با امام خمینی بر سر همین بود که شرایط را برای انقلاب و قیام آماده نمی‌دانستند؛ با اهل هوی و هوس و ترسوها و ... کاری نداریم؛ اما وقتی بین خود بزرگان ذین اختلاف شود چه باید کرد؟ در فتنه مشروطیت آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی که در فقاهت و عدالت هیچیک تردیدی نیست بشدت اختلاف کردند. برای اینکه منافق نشویم باید هر اختلافی را به شخص رسول برگردانیم (نساء/65) اکنون که رسول از دنیا رفته چطور؟ خودش فرمود بعد از من کتاب و عترتم؛مادام که به آنها تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد. عده‌ای حسبنا کتاب الله گفتند؛ اما شیعه به هر دو چنگ زد و از فتنه‌ها رها شد. اما در زمان غیبت چطور؟ خود امام فرمود که در حوادث واقعه به روات احادیثنا مراجعه کنید؛ امام صادق ع هم فرموده بود نه هر فقیهی، بلکه فقیهی که صائنا لنفسه ... باشد و فرمود ذلک بعض فقهاء الشیعه لا کلهم. اما اگر خود این فقیهان متقی اختلاف کردند چه کنیم؟ فتنه‌های آخرالزمان بسیار خطرناک است و صرف مقلد بودن کافی نیست؛ به تعبیر حضرت امیر اگر عالم ربانی نباشیم باید متعلم علی سبیل النجاة باشیم؛ وگرنه ...؛ و متعلم علی سبیل النجاة باید الان که فضا آرام است یاد بگیرد که چگونه بارجوع به ثقلین (که پیامبر تمسک به آن را تا ابد-نه فقط تا زمان حضور معصوم-رهایی‌بخش از ضلالت معرفی کرد) وظیفه خود در جامعه را درجایی که بزرگان دین هم اختلاف کردند تشخیص بدهد. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (3).mp3
18.66M
جلسه سوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا سوره کهف را گفته‌اند کسی بخواند از فتنه دجال در امان می‌ماند؛ و به نظر می‌رسد از سوره‌هایی است که بشدت برای راهنمایی منتظران و ناظر به مساله مهدویت تنظیم شده است: حمد برای نزول کتابی قیم و بدون اعوجاج؛ ابتدا انذاری به همگان برای بأسی شدید؛‌ سپس بشارتی به مومنان و انذاری به کسانی که چه‌بسا با دغدغه‌های دینی معارف الهی را دستکاری می‌کنند و بزرگتر از دهانشان حرف می‌زنند و لذا دروغ می‌گویند. این ایمان رهایی‌بخش (که مومنان را بشارت داد)‌ بقدری کالای نایابی است که پیامبر دارد از غصه جانش را می‌دهد که چرا اینان ایمان نمی‌آورند؟! مساله این است که زینت زمین را خدا مایه ابتلا قرار داد و چقدر افراد زمین می‌خورند در این ابتلای عظیم. این سوره راه نجات را در ابتدا و انتهایش در ایمان و عمل صالح معرفی می‌کند؛ اما در سه داستان (و بلکه چهار داستان) اصلی‌اش نشان می‌دهد این ایمان و عمل صالح متناظر با آن برای یک منتظر واقعی که قرار است در فتنه‌ها بیفتد بسیار پیچیده‌تر از آن است که فکرش را هم می‌کنیم؛ و در هر فراز دوباره خطر این زینتی که انسانها را مفتون خود می‌کند را یادآور می‌شود. @souzanchi
18. الکهف.pdf
9.33M
سوره کهف را قبلا در سال ۱۳۹۶ در بحثهای «یک آیه در روز» بحث کرده بودم؛ اما این زاویه دید امروز را نداشتم. آن بحثها را می‌توانید در فضای وب (شروع از اینجا و بقیه‌اش در پایین هر صفحه وارد برگه بعدی بشوید) مطالعه کنید یا کل آن را در همین فایل ضمیمه دانلود کنید. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (4).mp3
17.25M
جلسه چهارم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا آیا شرایط برای اقدام مهیاست یا طوری است که ضرر اقدام بیش از سودش است؟ محور تمجید قرآن از اصحاب کهف این است که از جامعه کنار کشیدند و منتظر هدایت خدا ماندند! یعنی متعلم علی سبیل النجاه، اگر عالم ربانی ندارد (و اگر بین خود عالمان ربانی اختلاف شد و راه حق مبهم گشت) باید احتیاط پیشه کند و خودش را کنار بکشد. (فیلم اصحاب کهف، منطبق بر قرآن و روایات نیست؛ آنها علنا در مقابل دقیانوس نایستادند و گرفتار نشدند!) ما به خاطر غلبه روحیه انقلابی‌گری، در داستان شیخ فضل الله فقط می‌گوییم که با شعار عدالتخانه قیام را آغاز کرد و با مطرح شدن اسم مشروطه، طرفدار مشروعه شدنش بود؛ اما نمی‌گوییم که وقتی فهمید که ثمره نهایی این مشروطه غلبه انگلیس بر امور کشور است بحث عدالتخانه و مشروعه بودن را رها کرد و از مخالفان محکم مشروطه (=مدافع شاه!) شد؛ و متهم شد به طرفداری از استبداد؛ و برای همین دارش زدند! امام خمینی از وی خیلی تمجید می‌کرد؛ یعنی با همه روحیه انقلابی‌اش اگر بین شاه قاجار و انگلیس مخیر شود از قیام علیه ظلم شاه صرف‌نظر و حتی از شاه دفاع می‌کند! حضرت علی ع در جنگ قادسیه، نقشه جنگی‌ای می‌دهد که جان عمر را به عنوان قطب سنگ آسیای جهان اسلام در مقابل غلبه کفر حفظ کند! (خطبه۱۴۶) البته اگر حق آشکار بود و کسی به بهانه احتیاط، از یاری حق دست بردارد، جز حامیان باطل است؛ همچون ابوموسی اشعری در بازداشتن مردم از پیوستن به امیرالمومنین ع در جنگ جمل به این بهانه که این دعوای همسر و داماد پیامبر است! @souzanchi