حسین سوزنچی
. 1️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...» یکی از کسانی که انسان روز قی
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣«اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»
صرف اینکه کسی خدمات رایگان به ما بدهد، دلیل موجهی نیست که از او پیروی کنیم؛
وقتی میخواهیم از کسی پیروی کنیم، یک ضابطه دیگر ما باید این باشد که او هدایتیافته باشد؛ نه اینکه بر اساس دلخواه ما رفتار کند.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
🔅مقدمه1.
انسان، به دلایل مختلف - از جمله به این دلیل که همه چیز را نمیداند و نمیتواند صرفاً به تجربه خود اکتفا کند (توضیح در پینوشت)* - در زندگی خود، چارهای جز پیروی از این و آن ندارد؛ و هدف هرکس از هر پیروی، رسیدن به وضع بهتر است.
🔅مقدمه2.
در درون ما انسانها، دو گونه محرک برای پیرو دیگران شدن وجود دارد:
(1) میل و غریزه صرف، یعنی دلخواههای فوری و دمدستیمان؛ و
(2) فطرت، یعنی خواستههای عمیق و بنیادیمان؛
و چون این دو انگیزه درون ما هست، هرکس ما را به پیروی از خویش میخواند بر روی همین دو نکته سرمایهگذاری میکند.
🔅مقدمه 3.
کسی منطقا می تواند ما را به وضع بهتر برساند که
اولا وضع بهترش واقعا بهتر باشد و وضع بهتر را درست بشناسد؛ و
ثانیا راه معتبری را برای رسیدن به وضع بهتر سراغ داشته باشد؛
و این دو روی هم یعنی «هدایت یافتگی».
🔺 کلمه «هدایت» در جایی مطرح میشود که موضوع آن، امری دمدستیِ همگان نباشد؛
و رسیدن به آن صرفا با رعایت دلخواههای دمدستی حاصل نشود؛
پس، «هدایت یافته بودنِ» یک دعوتکننده، یعنی او علاوه بر اینکه راه رسیدن به مقصود خود را بلد است، در افق نیازهای فطری، ما را به پیروی از خویش بخواند؛ و نه صرفا در راستای تامین دلخواههای فوری و دمدستی.
🔅مقدمه4.
عرصه خواستههای غریزیِ صرف، عرصه دنیا و عالم ماده است، که عرصه تزاحم است؛ یعنی خواسته من اگر بخواهد تامین شود، با تامین خواسته شما درگیر میشود: مثلا: اگر غذایی را من بخورم، شما دیگر نمیتوانید آن را بخورید؛ و اگر پولی به من داده شود، دیگر به شما داده نمیشود؛ و ... .
اما عرصه خواستههای اصیل فطری، عرصه ماوراء و عالم معنوی است، و خودش بهخودیی خود اقتضای درگیری ندارد، مثلا اگر من به شناختی دست پیدا کنم، شما هم میتوانید به همان شناخت دست پیدا کنید؛ و اگر دانشی را به من بدهند، همان را هم میتوانند به شما بدهند.
🔆نتیجه
اگر کسی با دست گذاشتن روی نیازهای غریزیِ صرف، ما را به پیروی از خویش بخواند (یعنی قبول دعوت وی صرفا دلخواه غریزیِ ما باشد، و نه در افق تعالی ما)، چون عالم ماده، محل تزاحم است، او حتما دنبال منافع خویش است، نه منافع ما؛ هرچند ادعا کند اجرت و پاداشی از ما نمیخواهد.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
یکی از اساتید ما نقل میکردند که حضرت آیت الله بهجت بارها میفرمود:
🔻اگر کفار در جایی به شما خدمات رایگان ارائه کردند، یقین بدانید که چند برابر آن را از جیب شما برخواهند داشت❗️
♦️♦️♦️قابل توجه کسانی که از پیامرسانهای غربی دل نمیکنند ♦️♦️♦️
✳️* توضیح مربوط به مقدمه1 ( #برهان_نبوت ):
هر انسانی میداند که وضع موجودش، مطلوب نیست؛ و همین عامل حرکت و پویایی در انسانهاست، که وضع موجود را رها کند و دنبال وضع بهتری باشد.
از سوی دیگر،
هرکسی اگر اندکی تامل کند، بوضوح مییابد که آنچه دلخواهِ الان اوست، لزوما آن وضع بهتری نیست؛ که در عمق وجود خویش آن را میجوید؛ و این واقعیتی است که همگان تجربه کردهاند: بارها و بارها با شوق و علاقه دنبال چیزی بودهایم و پس از رسیدن به آن، پشیمان شدهایم؛ و یا بالعکس:
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون» (بقره/216)
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيرا» (نساء/19)
بدین جهت است که انسان چارهای جز پیروی از دیگران – که آنها را دانای به راه رسیدن به وضع مطلوب می داند – ندارد؛
و دین هم مبتنی است بر ایمان به اینکه خدایی هست که همه آنچه را ما و دیگران نمی دانیم، میداند (آیه اول: والله یعلم و انتم لا تعلمون).
@yekaye