eitaa logo
حسین سوزنچی
2.4هزار دنبال‌کننده
154 عکس
47 ویدیو
84 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4⃣«اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» صرف اینکه کسی خدمات رایگان به ما بدهد، دلیل موجهی نیست که از او پیروی کنیم؛ وقتی می‌خواهیم از کسی پیروی کنیم، یک ضابطه دیگر ما باید این باشد که او هدایت‌یافته باشد؛ نه اینکه بر اساس دلخواه ما رفتار کند. 💠نکته تخصصی 🔅مقدمه1. انسان، به دلایل مختلف - از جمله به این دلیل که همه چیز را نمی‌داند و نمی‌تواند صرفاً به تجربه خود اکتفا کند (توضیح در پی‌نوشت)* - در زندگی خود، چاره‌ای جز پیروی از این و آن ندارد؛ و هدف هرکس از هر پیروی، رسیدن به وضع بهتر است. 🔅مقدمه2. در درون ما انسانها، دو گونه محرک برای پیرو دیگران شدن وجود دارد: (1) میل و غریزه صرف، یعنی دلخواه‌های فوری و دم‌دستی‌مان؛ و (2) فطرت، یعنی خواسته‌های عمیق و بنیادی‌مان؛ و چون این دو انگیزه درون ما هست، هرکس ما را به پیروی از خویش می‌خواند بر روی همین دو نکته سرمایه‌گذاری می‌کند. 🔅مقدمه 3. کسی منطقا می تواند ما را به وضع بهتر برساند که اولا وضع بهترش واقعا بهتر باشد و وضع بهتر را درست بشناسد؛ و ثانیا راه معتبری را برای رسیدن به وضع بهتر سراغ داشته باشد؛ و این دو روی هم یعنی «هدایت یافتگی». 🔺 کلمه «هدایت» در جایی مطرح می‌شود که موضوع آن، امری دم‌دستیِ همگان نباشد؛ و رسیدن به آن صرفا با رعایت دلخواه‌های دم‌دستی حاصل نشود؛ پس، «هدایت یافته بودنِ» یک دعوت‌کننده، یعنی او علاوه بر اینکه راه رسیدن به مقصود خود را بلد است، در افق نیازهای فطری، ما را به پیروی از خویش بخواند؛ و نه صرفا در راستای تامین دلخواه‌های فوری و دم‌دستی. 🔅مقدمه4. عرصه خواسته‌های غریزیِ صرف، عرصه دنیا و عالم ماده است، که عرصه تزاحم است؛ یعنی خواسته من اگر بخواهد تامین شود، با تامین خواسته شما درگیر می‌شود: مثلا: اگر غذایی را من بخورم، شما دیگر نمی‌توانید آن را بخورید؛ و اگر پولی به من داده شود، دیگر به شما داده نمی‌شود؛ و ... . اما عرصه خواسته‌های اصیل فطری، عرصه ماوراء و عالم معنوی است، و خودش به‌خودیی خود اقتضای درگیری ندارد، مثلا اگر من به شناختی دست پیدا کنم، شما هم می‌توانید به همان شناخت دست پیدا کنید؛ و اگر دانشی را به من بدهند، همان را هم می‌توانند به شما بدهند. 🔆نتیجه اگر کسی با دست گذاشتن روی نیازهای غریزیِ صرف، ما را به پیروی از خویش بخواند (یعنی قبول دعوت وی صرفا دلخواه غریزیِ ما باشد، و نه در افق تعالی ما)، چون عالم ماده، محل تزاحم است، او حتما دنبال منافع خویش است، نه منافع ما؛ هرچند ادعا کند اجرت و پاداشی از ما نمی‌خواهد. 💠ثمره یکی از اساتید ما نقل می‌کردند که حضرت آیت الله بهجت بارها می‌فرمود: 🔻اگر کفار در جایی به شما خدمات رایگان ارائه کردند، یقین بدانید که چند برابر آن را از جیب شما برخواهند داشت❗️ ♦️♦️♦️قابل توجه کسانی که از پیام‌رسان‌های غربی دل نمی‌کنند ♦️♦️♦️ ✳️* توضیح مربوط به مقدمه1 ( ): هر انسانی می‌داند که وضع موجودش، مطلوب نیست؛ و همین عامل حرکت و پویایی در انسانهاست، که وضع موجود را رها کند و دنبال وضع بهتری باشد. از سوی دیگر، هرکسی اگر اندکی تامل کند، بوضوح می‌یابد که آنچه دلخواهِ الان اوست، لزوما آن وضع بهتری نیست؛ که در عمق وجود خویش آن را می‌جوید؛ و این واقعیتی است که همگان تجربه کرده‌اند: بارها و بارها با شوق و علاقه دنبال چیزی بوده‌ایم و پس از رسیدن به آن، پشیمان شده‌ایم؛ و یا بالعکس: «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون» (بقره/216) «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيرا» (نساء/19) بدین جهت است که انسان چاره‌ای جز پیروی از دیگران – که آنها را دانای به راه رسیدن به وضع مطلوب می داند – ندارد؛ و دین هم مبتنی است بر ایمان به اینکه خدایی هست که همه آنچه را ما و دیگران نمی دانیم، می‌داند (آیه اول: والله یعلم و انتم لا تعلمون). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» همه نعمتهایی که انسان از آنها بهره‌مند است، از جسم و روح و سلامتیِ تک تک اعضای آنها تا امکاناتی که خداوند به او داده و جهان پیرامون و هر چیزی که برای گذران زندگی و رشد او به کار می‌آید همگی نعمتهای خدا بر انسان است که انسان را رهین منت خداوند می‌سازد. 🤔در میان این همه نعمت، خداوند تنها سه مورد را برشمرده که دادن آن نعمتها را مصداق منت گذاشتن خدا بر انسان - نه بر فرد خاص - معرفی نموده است؛ یعنی این نعمتها، به نحو بسیار خاص برای انسان قرار داده شده؛ و اگر انسان این اندازه اهمیت پیدا کرده که بتواند به مقام خلیفة‌اللهی برسد ناشی از همین نعمتهای خاص است؛ ▫️ آن نعمتها عبارتند از: 🔺الف. نعمت فرستادن پیامبر و بهره‌مندی انسان از هدایت خاص الهی (آل‌عمران/164؛ نساء/94 ؛ حجرات/17 ) 🔺ب. به عذاب الهی گرفتار نشدن (قصص/82 ؛ طور/27 ) ▫️و جالب اینجاست که تمام مواردی هم که خداوند از منت گذاشتن بر شخص یا اشخاص خاصی سخن به میان آورده 🔺ناظر به همین مساله اعطای نبوت یا امامت به آنهاست (مثلا حضرت موسی ع:‌ طه/34-41 و صافات/114 ؛ حضرت یوسف ع، یوسف/90 ؛ عموم پیامبران که خداوند آنان را مخاطب وحی خود گردانده: ابراهیم/11 ؛ ائمه ع که وارثان زمین خواهند بود: قصص/5 ) 🔺و واضح است که کسی که به این مقام می‌رسد قطعا به عذاب خداوند گرفتار نخواهد شد. 📝نکته تخصصی کسی که مومن باشد، یعنی باور داشته باشد که خدایی در کار است و زندگی به همین دنیا ختم نمی‌شود و عاقبتی عظیم در انتظار اوست، می‌فهمد که: 💢بزرگترین نعمت، نعمت هدایت و رستگاری است؛💢 و بدترین وضعیت، وضعیت گمراهی‌ای است که پیش از رسیدن این نعمت بدان گرفتار بوده است. 💠ثمره 💐شکر هر نعمتی به آن است که 🔹اولا آن نعمت را به عنوان نعمت بشناسیم و 🔹ثانیا از آن نعمت آن گونه که شایسته و بایسته است،‌استفاده کنیم. بسیاری از ما، 😴اگر در حالت عادی هم نسبت به بسیاری از نعمتهایی که خداوند داده، بی‌توجه باشیم، 🤔دست کم وقتی هریک از آن نعمت‌ها یا مقداری از آنها را از ما بگیرد، به اهمیت آن نعمت متذکر می‌شویم و از خدا می‌خواهیم که آن نعمت را برگرداند و بر از دست دادنش تاسف می‌خوریم❗️ ❌نمونه این امر را در مورد نعمت‌هایی همچون نعمت سلامتی، نعمت ثروت، نعمت پدر و مادر ویا فرزند خوب، نعمت حافظه، نعمت و ... . 🚫اما آیا در قبال بزرگترین نعمتی که به ما داده – یعنی نعمت هدایت – این گونه‌ایم⁉️ 🤔آیا آن اندازه که برای از دست دادن ثروت یا نزدیکانمان ناراحت می‌شویم، از اینکه دینمان دارد از دست می‌رود، و هدایت الهی و نقش‌آفرینیِ خداوند در لحظه‌لحظه‌های زندگی‌مان پررنگ نیست، ناراحت می‌شویم⁉️ 🤔آیا آن اندازه که با هیجانات اجتماعی و بالا و پایین رفتن و ...، نگران کاهش سرمایه‌مان هستیم، از اینکه در میان امواج و جاذبه‌های رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی و در تلاطم زندگی روزمره و خوردن و خوابیدن‌مان، مبادا ایمان‌مان رو به افول نهد و و در وجودمان کاستی گیرد، نگران می‌شویم⁉️ 🤔آیا به بهانه باخبر شدن از همه چیز و همه‌جا، خودِ حقیقی‌مان را فراموش نکرده‌ایم⁉️ 🤔آیا به بهانه حفظ ، خود را به حراج نگذاشته‌ایم⁉️ @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ» چرا آن کسانی که این شایعه را در میان مسلمانان پراکندند را صریحا اسم نبرد و یا دست کم از آنان به عنوان یاد نکرد، بلکه با تعبیر «ناس: مردم» از آنان یاد کرد؟ 🍃الف. چون شایعه پراکندن از طریق انجام می‌شود؛ مردمی که چه‌بسا خودشان منافق نباشند و قصد بدی هم ندارند، و چه‌بسا قصدشان خیرخواهی و آگاه کردن است؛ اما ابزار دست منافقان و دشمنان می‌شوند. 💠ثمره صرف قصد خوب داشتن برای انتقال اخباری که می‌شنویم کافی نیست❗️ گاه با قصد خوب، ابزار شایعه‌پراکنی دشمنان می‌شویم‼️ در آیه دیگری ریشه این خطا را این دانسته که این شایعه پراکندن را امری سهل و کم اهمیت می‌شمریم در حالی که از منظر کسی که بر عالَم اشراف دارد، اصلا چنین نیست! إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيم (نور/15) 🍃ب. چون در شایعه شخصی که آن را می‌پراکند مهم نیست؛ مهم اثری است که بر شایعه بار می‌شود. 🍃ج. ... @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 🔟 «مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا» مقام آیه (تصرف شخصی در اموال یتیم برای رفع نیاز خود) در جایی است که حساب و کتاب کاملا دست خود کسی است که می‌خواهد حقوق خود را تعیین کند. واضح است که آیه نمی‌خواهد بگوید اگر مال یتیم در دست شماست و نیازمندید حق دارید از آن استفاده کنید؛ چرا که معلوم است که این مستلزم ظلم به یتیم است. (در خصوص افراد غیریتیم حق نداریم به صرف اینکه نیازمندیم، از اموال دیگران استفاده کنیم؛ چه رسد به اموال یتیم که حساسیتش بیشتر است). بلکه چنانکه در احادیث فراوانی مورد تاکید قرار گرفته (مثلا احادیث 5 تا 13) جواز استفاده، در جایی است که اشتغال شخص به نگهداری از اموال یتیم، وی را از امرار معاش خود بازداشته است و این در واقع، حق الزحمه کار وی است؛ یعنی، علاوه بر اینکه نیازمند است، کاری هم دارد انجام می‌دهد. با این توضیحات می‌توان نتیجه گرفت که خداوند متعال، 🔹از اینکه فرمود «مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ» انتظار دارد افراد متمكّن، خدمات اجتماعی را حتی‌الامکان بدون چشمداشت انجام دهند. (تفسير نور، ج2، ص245) 🔹و از اینکه فرمود «فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» انتظار دارد در گرفتن حقّ الزّحمه، حدّ متعارف را در نظر بگيريم. (تفسير نور، ج2، ص245) 💠ثمره 🤔با توجه به اینکه آیه ناظر به جایی است که حساب و کتاب کاملا دست خود کسی است که می‌خواهد حقوق خود را تعیین کند. آیا از این آیه نمی‌توان استفاده کرد که کسانی هم که اموال بیت المال را در اختیار دارند، و خودشان میزان حقوق و دستمزد خود را تعیین می‌کنند، اگر تمکن مالی دارند در درجه اول نباید از بیت المال حق الزحمه بگیرند و اگر تمکن مالی ندارند، شرعاً وظیفه دارند که برای حقوق خود حد متعارف را در نظر بگیرند، نه بیش از آن؟ به تعبیر دیگر، 🤔آیا نباید گفت که آنچه در اوایل انقلاب در بسیاری از مسئولین مشاهده می‌شود و متاسفانه از دوره‌ای رو به افول نهاد، که بسیاری از مسئولان، شغل دولتی را صرفاً یک تکلیف، و نه غنیمت خود می‌دانستند و شاهدش هم این بود که در ازای انجام مسئولیتشان یا چیزی دریافت نمی‌کردند یا دریافتی اندک و در حد متعارف زندگی قشر متوسط داشتند، صرفاً یک اقدام مستحب نبوده است؛ بلکه یک وظیفه و تکلیف واجب شرعی بوده است؟ 🤔 و آیا هشداری که درباره فرصت غنیمت شمردن در ریخت و پاش‌ و حتی استفاده‌ی ظاهرا مجاز از مال یتیم شده («وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا؛ توضیح در تدبر 9) شامل این دسته از مسئولان نمی‌شود؟! ✅تبصره این نکته ظاهرا در مورد تمامی مسئولیتهای حکومتی نباشد، چنانکه در نامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر بر تامین مالی مناسب قضات تاکید دارند؛ بلکه ناظر به کسانی است که خودشان حقوق و دستمزد خود را تعیین می‌کنند؛ مانند نمایندگان مجلس، اعضای هیات دولت، بسیاری از رؤسای ادارات دولتی و ... . @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5️⃣ «تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فيها وَ لَهُ عَذابٌ مُهينٌ» در آیه قبل اشاره شد که باغ‌هایی که رودها از پایین آن عبور کند از دل‌انگیزترین موقعیت‌هایی است که انسان در آن احساس گشایش و آسودگی و راحتی می‌کند. از سوی دیگر، هم قرار گرفتن در آتش انسان را بشدت کلافه می‌کند و در تنگنا قرار می‌دهد و هم خواری و حقارت. ♦️خداوند حد و مرزهایی تعیین کرده است؛ 🔺هرکس خود را به این حد و مرزها محدود کند به گشایشی دل‌انگیز می‌رسد. و 🔺 هرکس به بهانه آزادی و راحتی و رسیدن به دلخواه‌ها، حد و مرزهای الهی را بشکند، در تگنا و مضیقه و کلافگی ابدی قرار خواهد گرفت؛ 🔲به تعبیر دیگر، هرکس محدوده‌هایی که خداوند برایش قرار داده رعایت کند، به کرامت و احترام و خوشی همیشگی دست یابد؛ و هرکس رعایت نکند به توهین و بی‌حرمتی و خواری همیشگی مبتلا شود. 📝ثمره (اصالت آزادی و اباحی‌گری) ظاهرش و انسان است، اما حقیقتش گرفتار کردن و قرار گرفتن در سختی همیشگی است. 🤔جالب اینجاست که همگان می‌دانند که در هر زمینه‌ای اگر بخواهند رشد کنند (کسی که می‌خواهد در یک دانشگاه خوب قبول شود؛ یا در یک حرفه خوب ماهر گردد؛ یا در یک ورزش خاص، قهرمان شود یا ...) باید سختی‌ها و محدودیت‌ها را بپذیرند و از خوشی‌ها و ولنگرانی‌ها اجتناب ورزند، اما نوبت به کلیت زندگی که می‌رسد، افراد انتظار دارند با لاابالی‌گری و بدون هیچ گونه سختی به همه چیز دست یابند❗️ 💢اگر کسی منطق رشد در زندگی (عبور و تحمل سختی‌ها برای رسیدن به کمال)‌ را جدی بگیرد (که هیچ عرصه‌ای از عرصه‌های موفقیت، حتی موفقیت‌های کاملا مادی و دنیوی مثل مقام و شهرت و ثروت و ... را نمی توان یافت که مشمول این حکم نباشد) آنگاه نه‌تنها نگاهش به زندگی و سختی‌های پیش رو عوض می‌شود، بلکه از مواجهه با سختی‌ها و مشکلات زندگی استقبال می‌کند و هیچگاه این مشکلات وی را به ناامیدی و خسته شدن از حرکت به سوی هدف خویش بازنمی‌دارد. 💠تاملی با خویش آیا ما در مواجهه با سختی‌ها از ادامه کار منصرف می‌شویم یا بر همت خویش می‌افزاییم؟ @yekaye