هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ ) «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ ... لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ؛ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا»
مصیبتهایی که در جنگها [و سایر وضعیتهای دشوار] به جامعه اسلامی میرسد هم برای این است که مومنان حقیقی معلوم شوند و هم برای اینکه منافقان معلوم شوند.
📝نکته تخصصی #جامعهشناسی
#نفاق در #جامعه_اسلامی
دو مطلب در مورد جامعه دینی جزء واضحات است که کمتر با همدیگر مورد توجه قرار میگیرد:
🔻الف. منافق از کافر بدتر است. (إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار؛ نساء/145)
🔻ب. منافق در جامعه و حکومت دینی – نه جامعه و حکومت کفر – پدید میآید.
♦️نتیجه:
در جامعه و حکومت دینی انسانهایی پدید میآیند که از کافر بدترند❗️
پس آیا نباید جامعه و حکومت دینی تشکیل داد⁉️
قطعا از آن دو مقدمه این نتیجه درنمیآید.
تشکیل جامعه و حکومت دینی برای این است که مسیر پیمودن سعادت برای اکثر افراد هموار شود و قطعا این ثمره بر تشکیل جامعه و حکومت دینی بار میشود که پیامبر اکرم ص به دستور خداوند جامعه و حکومت دینی تشکیل داد.
اما نکته مهم این است که
معنای اینکه «با تشکیل جامعه و حکومت دینی، مسیر پیمودن سعادت برای اکثر افراد هموار میشود»
این نیست که «حتما در جامعه دینی همه بهتر از جامعه کفر هستند»
خیر؛
بلکه در همین جامعه دینی منافقانی پدید میآیند که از کافران بدترند.
و یکی از سنتها و برنامههای خداوند برای جوامع دینی این است که آنها را به سختیها و مصیبتها مبتلا میگرداند تا در این میان منافقان شناسایی شوند؛
و این مطلبی است که بسیاری از آیات قرآن به صورت کلی بیان شده و در این آیه به صورت نشان دادن برخی از مصیبتهایی که دست منافق در جامعه دینی را برملا میکند.
نکته مهم در این ماجرا این است که
💢برملا شدن دست منافق، لزوما به این معنا نیست که دیگر مردم از او پیروی نخواهند کرد💢
بلکه مساله این است که چقدر عموم مردم مومن شده باشند؛ چنانکه در همین جریان
- چنانکه در «شأن نزول» آیه گذشت https://eitaa.com/yekaye/3108 -
با نزول آیه قرآن، دست منافق رو شد، اما همچنان بسیاری از مردم باز هم با این منافقان همراهی کردند و پیامبر را تنها گذاشتند‼️
(توضیح بیشتر در تدبر2 https://eitaa.com/yekaye/3116)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ ... وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُم ... تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّة ... وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيل؛ إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ»
تعبیر «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» که در آیه فوق ناظر به کفاری است که صریحا کفر میورزیدند و پیامبر و مسلمانان را از مکه بیرون کردند، در قرآن کریم یکبار دیگر در خصوص منافقان آمده است:
«فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُريدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبيلا؛ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّی يُهاجِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصيرا» (نساء/137-138).
مقایسه این دو آیه، بهویژه اگر به تعبیر ابتدایی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» و شأن نزول آیه محل بحث توجه شود که پیامبر از اینکه مرتکب این کار منافق خوانده شود صریحا نهی کردند، نکات جالبی را در خصوص مساله نفاق در جامعه دینی آشکار میکند.
📝نکته تخصصی شناخت جامعه دینی:
تفاوت #نفاق و #پذیرش_ولایت_دشمن
کسی که به برقراری رابطه دوستانه با دشمن اقدام میکند، اگرچه گناه بزرگی مرتکب شده و در مسیر دارد قدم برمیدارد، اما لزوما منافق نیست❗️
منافق کسی است که ایمانش لقلقه زبانش است، در درون خود کفر میورزد و همچون کافران دلش میخواهد بقیه مسلمانان هم کافر شوند (وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً)، اما به خاطر موقعیت اجتماعیاش در جامعه دینی ظاهر را حفظ میکند و در واقع وضعیتش به گونهای است که نه میتواند یکسره به دشمن پناهنده شود و رسما کافر گردد و نه میتواند در میان جامعه ایمانی مومن باشد:
«مُذَبْذَبينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبيلا» (نساء/۱۴۳).
بله،
منافقان دل در گروی دوستی با کافران دارند و ولایت و دوستی و رابطه با آنان را بر مومنان ترجیح میدهند: «الَّذينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنين» (نساء/۱۳۹)؛
اما این گونه نیست که هرکس رابطه ولایی و دوستی و مودت، ولو به نحو مخفیانه با کفار برقرار کرد (تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّة) بتوان وی را منافق دانست، ولو که باید وی را از این غفلت بیدار کرد و به وی هشدار داد که مسیر نادرستی را میپیماید که در آخر از همان کفار ضربهاش را خواهد خورد.
و البته تحت شرایطی رابطه با برخی از کفار برقرار کردن برای جامعه ایمانی مجاز خواهد شد که در آیه ۸ همین سوره بدین خواهد پرداخت.
💢پس به طور خلاصه در میان مسلمانان سه گونه رابطه دوستانه با کفار برقرار کردن مطرح است:
🔻الف. رابطه دوستانهای که منافقان با کفاری که دشمن مسلمانانند برقرار میکنند، که آنان [لااقل در دلشان] رابطه با کفار را بر رابطه با مومنان ترجیح میدهند؛ هرچند که به خاطر منافعشان سعی میکنند در میان مسلمانان هم جای پایی داشته باشند و خلاصه نه کاملا این سو هستند نه کاملا آن سو (نساء/۱۳۸-۱۴۳).
🔻ب. رابطه دوستانهای که برخی مومنان ناآگاه، که جایگاه و هویت خود را در میان مومنان تعریف کردهاند، به خاطر به دست آوردن برخی منافع یا دفع برخی ضررها با کفار معاند برقرار میکنند؛ که به آن مطلوب خود نخواهند رسید (ممتحنه/۱-۲).
🔺ج. رابطه دوستانهای (تبروهم و تقسطوا الیهم) که مومنان آگاه با کفار غیرمعاند که سر جنگ و دشمنی با جامعه دینی ندارند برقرار میکنند، که البته در این رابطه طریق حزم و احتیاط را رعایت مینمایند، که خداوند این را منع نکرده است (ممتحنه/۸-۹)
@yekaye
#ممتحنه_2