eitaa logo
حسین سوزنچی
2.5هزار دنبال‌کننده
157 عکس
47 ویدیو
89 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» پس از اشاره به گرد آمدن همگان در میقات آن روز، گمراهان تکذیب‌کننده را مخاطب قرار داد و در این آیات به سراغ این رفت که خوردنی و نوشیدنی آنها چیست. اولین نکته در این باره این است که خوردن چنان برای انسان ضروری است که حتی در جهنم هم چاره‌ای از آن نیست؛ و حتی سختی‌ها و شدت‌های روز قیامت هم مانع از آن نیست که انسان از خوردن و آشامیدن بازایستد. (حدیث۵). نکته تخصصی : خوردن و آشامیدن از همان ابتدای خلقت انسان یکی از محورهای اساسی وجود او بود؛ ‌چنانکه اولین خطابی که بعد از آفریده شدن و قرار گرفتن انسان در بهشت به وی رسید این بود که «بخورید از همه چیز غیر از این درخت» (وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمين‏؛‌بقره/۳۵؛ در اعراف/19 هم عین همین است فقط به جای «وَ كُلا مِنْها رَغَداً» تعبیر «فَكُلا مِنْ» آمده است). قبلا در جلسات مختلفی به اهمیت و جایگاه خوردن در زندگی آدمی و اینکه چگونه شروع خوردن آدمی در بهشت موجب تفاوتی بنیادین بین او و حیوان گردید و خوردن را به پدیده‌ای بشدت فرهنگی تبدیل نمود اشاره شد. * * برای مشاهده مواردی که قبلا در این باره بحث شده به لینک زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/yekaye/8156 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر1 💢اکنون می‌افزاییم اساسا انسان به گونه‌ای آفریده شده است که حتی در عالم قیامت هم چاره‌ای از خوردن و نوشیدن ندارد؛ این نیز شاهدی دیگر است بر اینکه مساله خوردن و آشامیدن در انسان را نباید صرفا در حد یک رفع نیاز عادی دنیوی تحلیل کرد. در واقع، رفع نیاز عادی دنیوی (که از آن با تعبیر «بدل ما یتحلل» یاد می‌کنند؛ که ناشی از آن است که انسان برای فعالیت‌هایش انرژی مصرف می‌کند و باید منبع این انرژی در بدن تامین شود) تنها سطحی از حقیقت خوردن و آشامیدن در انسان است. 💢این مطلب نه‌تنها فهم ما از انسان را عمیق‌تر می‌کند بلکه ما را به سمت فهم عمیق‌تری از نشأه آخرت رهنمون می‌شود: یعنی اگرچه درست است که زمان قیامت از جنس زمان دنیوی نیست و بساط زمان و مکان دنیوی در قیامت برچیده می‌شود (يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ؛ انبیاء/104)؛‌ اما برخلاف ظاهر کلام برخی از فلاسفه، این گونه نیست که مرتبه حضور انسان در عالم قیامت، مرتبه تجرد محض باشد؛ بلکه همچنان خوردن و آشامیدن در انسان برقرار است؛ و اساسا حتی حیات ملکوتی انسان هم جدای از خوردن و آشامیدن نیست. 💢شاید ریشه مساله در این است که انسان (و بلکه هر موجودی ما سوی الله) برای تداوم هستی خویش نیازمند افاضه دائم الهی است؛ و تجلی دنیوی این افاضه از طریق همین خوردنی است که مایه امتداد یافتن حیات دنیوی انسان می‌شود؛ و اگر بقا در مراتب بالاتری در عوالم ملکوت ادامه دارد پس در آن عوالم هم باید خوردنی به ازای آن مرتبه داشته باشد؛ پس شاید بتوان گفت حقیقت خوردن دریافت فیض از غیر است به نحوی که این فیض جدید با وجود قبلی وی کاملا آمیخته گردد و مایه بقای وجود آن موجود شود. 🤔پس چه‌بسا بدین معنا حقیقت خوردن، لازمه هر موجودی غیر از خداوند است؛ و موید این مطلب روایاتی است که از غذای فرشتگان مقرب (که غذایشان حمد و تسبیح و تهلیل است) سخن می‌گوید (مثلا؛‌ ر.ک: الإختصاص، ص45 ؛ تفسير فرات الكوفي، ص185 ) و بویژه اگر به تقابل معنایی «صمد» و «أجوف» توجه شود و اینکه تنها خداوند است که «صمد» است؛ هر موجود دیگری «أجوف»؛ و از این رو نیازمند طعام است (حدیث۵. ب). و شاید با همین لحاظ بوده که برخی از محدثان همچون علامه مجلسی این معنا از تجرد تام را برای غیرخداوند انکار کرده‌اند. 💠تبصره به نظر می‌رسد غلبه نگاه‌های عرفان هندی و مسیحی (که بدن را مزاحم روح می‌بینند و راهکار سعادت را در رهبانیت، و اوج انسان را در کنار گذاشتن و نفی نیازهای طبیعی می‌پندارند) فهم بسیاری از متفکران مسلمان از ملکوت را نیز تحت‌الشعاع قرار داده است؛ ‌به طوری که گاه خودآگاه یا ناخودآگاه برترین مرتبه توحید را رسیدن به «مقام فنا» معرفی می‌کنند. البته بسیاری از متفکران اصیل مسلمان از مقام بقای بعد از فناء هم سخن گفته‌اند؛ اما به نظر می‌رسد هنوز این مرحله، که اصل مرحله سعادت انسان است و تمام آیات ناظر به بهشت و جهنم حکایت از بقای این‌چنینی انسان دارد، به اندازه کافی مورد توجه و تامل قرار نگرفته و همچنان شیوع ادبیات فنامحور از سویی، و فهم ظاهربینانه دنیامدار از نعمتهای بهشتی از سوی دیگر، کاری کرده که بسیاری از جاهلانی که نام خود را روشنفکر نهاده‌اند می پندارند توصیفات قرآنی از زندگی نهایی انسان در بهشت و جهنم نعوذ بالله صرفا توصیف‌هایی عوام‌پسندانه است و حقیقت را باید در جای دیگری جستجو کرد!!! بله؛ اینکه خوردنی و آشامیدنی‌های بهشت را نباید در حد لذت‌های دنیوی فروکاست سخن صحیحی است؛ اما اشکال ما آنجاست که چنان فهمی از انسان است که خیال شود نخوردن و نیاشامیدن در انسان کمال نهایی اوست! و توهم شود اگر سخن از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها در بهشت به میان آمده ناشی از نگرش عوامانه است❗️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» در آیه ۲۶ (جلسه۹۹5) ‌به مناسبت اشاره به درخت «سدر مخضود» نکاتی درباره درخت بهشتی بیان شد. اکنون می‌افزاییم که در قرآن کریم غیر از درخت‌های عادی‌ای که به مناسبت از آنها سخن گفته شده؛ چند درخت خاص که ارتباط با ماوراء دارند نیز محل بحث است. 🌳یکی درختی است که در بهشت آدم و حوا بود و آنها از خوردنش نهی شدند اما از آن خوردند و به هبوط گرفتار شدند (بقره/۳۵؛‌اعراف/۱۹-۲۲؛‌طه/۱۲۰-121) 🌿دوم درخت مبارکی که خداوند با موسی از آن سخن گفت (قصص/۳۰) که البته در جاهای دیگری هم ظاهرا از این درخت سخن به میان آمده است. (وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلينَ، مومنون/20؛‌ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ، نور/۳۵) 🌳🌵سوم شجره طیبه و شجره خبیثه‌ای است که کلمه حق و کلمه باطل بدان تشبیه شده‌اند: «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ، تُؤْتي‏ أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون‏، وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ» (ابراهیم/24-26) 🌊دیگری درخت ملعونه‌ای است که در کنار ویا ضمن رویای پیامبر از آن یاد شده: «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتي‏ أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن»؛( اسراء/۶۰) که در احادیث شیعه و سنی بر بنی‌امیه تطبیق داده شده است؛ و جالب اینجاست که در منابع اهل سنت با سندهای مختلف از ابن‌عباس، علاوه بر اینکه تطبیق این شجره را بر بنی‌امیه نقل کرده‌اند، از وی نقل کرده‌اند که او این درخت را همان درخت زقوم هم می‌دانسته است. (مثلا در الكشف و البيان عن تفسير القرآن (ثعلبی)، ج‏6، ص111 ؛ الدر المنثور، ج‏4، ص191-192 ) 🌲و مورد دیگری که کلمه «شجرة» برایش نیامده درخت «سدر» است که در آیه 28 بدان اشاره شد، که البته آن تعبیر بتنهایی بر مطلب خاصی دلالت ندارد (و از این جهت شبیه سایر درختانی همچون «طلح: موز» و «نخل:‌خرما» است که جزء‌درختان بهشتی است؛ ولی تعبیر «سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏» (نجم/۱۴) اشاره به یک حقیقت ملکوتی و ماورایی دارد: «وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى‏، إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ ما يَغْشى»‏ (نجم/13-16) که چون «السدرة» نام درختی است و در روایات هم بر درخت بودن آن تاکید شده است پس در همین فهرست باید نامش افزوده شود. 💢اگر از دو مورد اول صرف نظر کنیم به نظر می‌رسد این احتمال که ما در اصل با دو درخت ماورایی مواجه باشیم بسیار زیاد است؛‌ 🔺یکی شجره‌ای طیبه، که احتمالا همان سدرة‌المنتهی است و احتمالا همین است که در روایات از آن به شجره طوبی یاد شده که تمام بهشت را در برگرفته است (احادیث جلسه ۹۹7) (و ظاهرا همان است که در برخی روایات از آن به درخت رضوان یادشده؛ جلسه997، حدیث۴)؛ 🔻و دیگری شجره‌‌ای خبیثه، که احتمالا همین زقوم و شجره ملعونة باشد. اگر این نکته را در کنار روایاتی قرار دهیم که اصل شجره طوبی را ولایت پیامبر اکرم ص و امیرالمومنین ع و اصل شجره ملعونه را بنی‌امیه معرفی می‌کند، 🤔آنگاه شاید بتوان نتیجه گرفت که این دو درخت دو جریان اصلی حق و باطل در جهان‌اند؛ ‌و به تعبیر دیگر، چه‌بسا بتوان گفت که ما یک امت حق داریم که در آخرت در قالب شجره طوبی تجلی می‌یابد و یک امت (یا امتهای متعدد؛ از این جهت که باطل می‌تواند متکثر باشد و یکی نگردد) ‌باطل داریم که همه‌شان ذیل یک شجره خبیثه بی‌قرار در جهنم جای می‌گیرند. 🍀چیزی که می‌تواند موید این برداشت باشد استفاده از تعبیر «درخت» است؛ درخت پدیده‌ای است که شاخه‌های آن در هم فرو رفته است و تمام اجزایش یک کل واحد را تشکیل می‌دهد؛ به علاوه اینکه در روایات، 🌱اولا خوردن از میوه این درخت را وضعیت همه کسانی که می‌میرند و جهنمی می‌شوند معرفی کرده (احادیث۲ و ۳)؛ 🌱و ثانیا این را به ازای درخت طوبی (که در خانه همه بهشتیان حضور دارد)‌ دانسته‌اند (حدیث۶). @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
الحمدللَّه الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین والائمّة علیهم السّلام 💐🌹🌷عیدسعیدغدیر بر تمامی شیعیان و محبان امیرالمومنین و دوستداران عدالت علوی مبارک باد🌷🌹🥀 @souzanchi @yekaye
💐🌹میلاد بابرکت با الحوائج امام موسی کاظم ع بر همگان مبارک باد🌹🥀
انتظار؛ افضل اعمال.mp3
9.97M
سخنرانی شب اول محرم (1399/5/30) در جمع خانواده‌های ناجا در بندرعباس با موضوع بازخوانی حدیث «افضل اعمال امتی انتظار الفرج» @souzanchi
را باور کنیم یا را در کمال تعجب ستاد بحران کشور در حالی که همین ایام اجازه برگزاری ۴ ساعت آزمون کنکور در محیطهای بسته را داده و هیچ منع قانونی برای حضور و تردد و ازدحام افراد در پاساژهای سرپوشیده، بازارها و ... نگذاشته و در هواپیماها مطلقا فاصله‌گذاری فیزیکی (که به غلط نامش را فاصله‌گذاری اجتماعی گذاشته‌اند)‌ رعایت نمی‌شود و حتی مجوز برقراری دوباره طرح ترافیک از اول شهریور در تهران را که اوضاعش قرمز است صادر کرده (که معنایش افزایش تجمعات در مترو و اتوبوس‌هاست)، در اقدامی کاملا مشکوک ۴۸ ساعت قبل از شروع محرم یکدفعه اعلام کرد که برگزاری مراسم عزاداری حتی با رعایت تمام پروتکل‌هایی که برای سایر تجمعات در محل‌های بسته انجام می‌شود مطلقا در فضای بسته ممنوع است؛ امری که ده روز پیش آن را مجاز اعلام کرده بود❗️ این در حالی رخ داد که تاکنون هیآت و مجامع دینی جزء‌ ملتزم‌ترین نهادهای مدنی کشور به رعایت پروتکل‌های بهداشتی بوده‌اند ولی این مصوبه برنامه‌ریزی بسیاری از این هیاتها را، بویژه در مناطق گرمسیری که امکان برگزاری مراسم در محیط باز غالبا مهیا نیست، دچار کرد و می‌توان گفت عملا به در شهرهای گرمسیری کشور (مانند بندرعباس که به خاطر شرجی بودن هوا تفاوت چندانی بین شب و روز نیست) انجامید. حقیقت این است که انسان در بسیاری از پروتکل‌هایی که ستاد بحران برای برگزاری مراسم عزای حسینی آماده کرده است هدفی جز برای جلوگیری از برگزاری مراسم دینی نمی‌بیند: 📛واضحترینش همین است که احیای شعائر حسینی و برگزاری مراسم سالار شهیدان حتی علیرغم زدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی و زیر سقفهایی با ارتفاع بالای ۶ متر و حداکثر به مدت یک ساعت (پروتکل قبلی این ستاد برای برگزاری مراسم در محیطهای بسته) تنها ۴۸ ساعت قبل از شروع محرم ممنوع شد❗️ و علیرغم این تغییر برنامه ناگهانی، طبق بند دیگری از این پروتکل، زدن بنر در شهر برای اطلاع‌رسانی مراسم نیز ممنوع شده است‼️ یعنی هیاتها مجبورند محل برنامه خود را عوض کنند و در عین حال اجازه ندارند به مخاطبانشان اطلاع‌رسانی کنند‼️ 📛همچنین اینکه حرکت دسته‌های عزاداری در محیط کاملا باز خیابانها و با رعایت فاصله و ماسک هم ممنوع شده است❗️آیا حرکت افراد در محیط کاملا باز و با رعایت فاصله و با داشتن ماسک می‌تواند منجر به انتقال کرونا شود اما تردد و ازدحام افراد در پاساژها و بازارهای سرپوشیده و حتی بدون ماسک هیچ اشکالی ندارد‼️ 💢 سوال ما این است: آیا تدوین چنین پروتکل‌هایی (در شرایطی که با امور مشابه و بلکه خطرناکتر از آن بسیار سهل‌گیرانه برخورد می‌شود) برای پیشگیری از کرونا تنظیم شده یا برای ممانعت از احیای شعائر حسینی؟! آیا چون رهبر معظم انقلاب فرمودند نظرات کارشناسان بهداشت که از طریق ستاد بحران کرونا اعلام می‌شود رعایت کنید، آیا این ستاد حق دارد دستورالعمل‌هایی را صادر کند که خود همین ستاد عدم رعایت خیلی کمتر از این دستورالعمل‌ها را برای سایر عرصه‌های اجتماعی مجاز دانسته است؟! 🏴من به نوبه خود این مصیبت وارده - که عده‌ای خواسته یا ناخواسته با سوءاستفاده از قدرت حکومت اسلامی در مسیر زدودن شعائر دینی از جامعه اسلامی حرکت می‌کنند - را به عموم عزاداران حسینی تسلیت عرض می‌کنم 🏴 و از خداوند منان عاجزانه خواهانم که هرکس را در هر پست و مقامی اگر درصدد تضعیف شعائر اسلامی برآمده هرچه سریعتر بحق عظمت و عزت سالار شهیدان در جامعه خوار و رسوا نماید. @souzanchi
✅اطلاعیه 1️⃣محرم امسال (1399) شبها (ساعت ۲۱:۱۵) در هیات انتظار بندرعباس بحثی خواهم داشت درباره اینکه چگونه از سویی به دعا برای تعجیل فرج تشویق شده‌ایم و از سوی دیگر ما را از تعجیل در فرج بازداشته‌اند و کسانی که در مساله فرج تعجیل می‌کنند را مذمت کرده‌اند. مساله این است که یک فرد منتظر در عین حال که می‌فهمد نباید صرفا دست روی دست بگذارد چگونه باید بین صبر کردن و دعا برای تعجیل جمع کند؛ و در واقع صبر یک فرد منتظر چه اقتضائاتی دارد و چگونه بسیاری از اقداماتی که شاید از یک دغدغه‌های دینی و انقلابی سرچشمه گرفته باشد می‌تواند خلاف اقتضای انتظار باشد. هدفم در این بحث این است که مقداری با توضیح پیچیدگی‌های فتنه‌های آخرالزمان، درباره تصمیم‌گیری صحیح در چنان فتنه‌هایی با مراجعه به کتاب و سنت راهی بیابم. مراسم هیات انتظار به صورت آنلاین از طریق آپارات قابل مشاهده است. ازطریق لینک زیر 🌐https://www.aparat.com/intezar_ir/live تلاش می‌شود که فایل صوتی آن به همراه خلاصه‌ای از بحث در ادامه در همین کانال و نیز در سایت به آدرس زیر تقدیم شود 🌐http://www.souzanchi.ir/intezar-hurry-or-patience/ 2️⃣ از شب پنجم محرم بحثی را با این موضوع از در هیات مسجد غدیر بندرعباس آغاز کردم ناظر به حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» که آیا واقعا ما امام زمانمان را می‌شناسیم؟ شناخت شناسنامه‌ای را که بسیاری از دشمنانشان هم دارند! چه شناختی مورد نظر است؟ وقتی قبل از ظهور بشدت غربال شدیم و ۱۲ پرچم به این اسم بلند شد زمین نخوریم؟ و چکار کنیم که به مرگ جاهلی نمیریم؟ تلاش می‌شود که فایل صوتی این جلسات نیز به همراه خلاصه‌ای از بحث در ادامه در همین کانال و نیز در سایت به آدرس زیر تقدیم شود 🌐http://www.souzanchi.ir/salvation-from-death-in-the-style-of-jahiliyyah/ @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (۱).mp3
12.55M
جلسه اول از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا برترین انسانها (همچون حضرت علی ع) جامع‌الاضدادند؛ و در حوزه معارف هم هرچه انسان عمیق‌تر می‌شود باید بتواند معارفی که چه‌بسا برای اذهان ساده برضد هم به نظر می‌رسد جمع کند. یکی از این موارد روایات ناظر به شخص منتظر است. از طرفی در روایات متعدد به دعا کردن برای تعجیل فرج دعوت شده‌ایم؛ و از طرف دیگر در روایاتی دیگر مستعجلان در فرج بشدت مذمت شده و ما را از اینکه در آنچه خداوند به تاخیر انداخته عجله کنیم بازداشته‌اند. چگونه بین این دو می‌توان جمع کرد؟ در اینکه خود ما در آماده شدن خود برای پیوستن به امام باید عجله کنیم بحثی نیست؛ اما درباره جامعه چطور؟ این مساله در کربلا هم مطرح است: آیا مسلم بن عقیل که فکر کرد مردم آماده‌اند و به امام نامه نوشت وقتی که در معرض شهادت قرار گرفت مهمترین ناراحتی‌اش این نبود که چرا عجله کرده و زود به امام نامه نوشته که بیا؟! تشخیص وظیفه گاه برای بزرگان شیعه هم سخت بوده است. @souzanchi فایل با کیفیت بالاتر از لینک زیر https://eitaa.com/intezar_ir/296
انتظار،عجله و صبر (2).mp3
16.19M
جلسه دوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا مساله در تشخیص شرایط محیط است که آیا ما شرایط را برای اقدام اجتماعی درست تشخیص می‌دهیم؟ قبل از انقلاب عده‌ای از بزرگان مخالفتشان با امام خمینی بر سر همین بود که شرایط را برای انقلاب و قیام آماده نمی‌دانستند؛ با اهل هوی و هوس و ترسوها و ... کاری نداریم؛ اما وقتی بین خود بزرگان ذین اختلاف شود چه باید کرد؟ در فتنه مشروطیت آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی که در فقاهت و عدالت هیچیک تردیدی نیست بشدت اختلاف کردند. برای اینکه منافق نشویم باید هر اختلافی را به شخص رسول برگردانیم (نساء/65) اکنون که رسول از دنیا رفته چطور؟ خودش فرمود بعد از من کتاب و عترتم؛مادام که به آنها تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد. عده‌ای حسبنا کتاب الله گفتند؛ اما شیعه به هر دو چنگ زد و از فتنه‌ها رها شد. اما در زمان غیبت چطور؟ خود امام فرمود که در حوادث واقعه به روات احادیثنا مراجعه کنید؛ امام صادق ع هم فرموده بود نه هر فقیهی، بلکه فقیهی که صائنا لنفسه ... باشد و فرمود ذلک بعض فقهاء الشیعه لا کلهم. اما اگر خود این فقیهان متقی اختلاف کردند چه کنیم؟ فتنه‌های آخرالزمان بسیار خطرناک است و صرف مقلد بودن کافی نیست؛ به تعبیر حضرت امیر اگر عالم ربانی نباشیم باید متعلم علی سبیل النجاة باشیم؛ وگرنه ...؛ و متعلم علی سبیل النجاة باید الان که فضا آرام است یاد بگیرد که چگونه بارجوع به ثقلین (که پیامبر تمسک به آن را تا ابد-نه فقط تا زمان حضور معصوم-رهایی‌بخش از ضلالت معرفی کرد) وظیفه خود در جامعه را درجایی که بزرگان دین هم اختلاف کردند تشخیص بدهد. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (3).mp3
18.66M
جلسه سوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا سوره کهف را گفته‌اند کسی بخواند از فتنه دجال در امان می‌ماند؛ و به نظر می‌رسد از سوره‌هایی است که بشدت برای راهنمایی منتظران و ناظر به مساله مهدویت تنظیم شده است: حمد برای نزول کتابی قیم و بدون اعوجاج؛ ابتدا انذاری به همگان برای بأسی شدید؛‌ سپس بشارتی به مومنان و انذاری به کسانی که چه‌بسا با دغدغه‌های دینی معارف الهی را دستکاری می‌کنند و بزرگتر از دهانشان حرف می‌زنند و لذا دروغ می‌گویند. این ایمان رهایی‌بخش (که مومنان را بشارت داد)‌ بقدری کالای نایابی است که پیامبر دارد از غصه جانش را می‌دهد که چرا اینان ایمان نمی‌آورند؟! مساله این است که زینت زمین را خدا مایه ابتلا قرار داد و چقدر افراد زمین می‌خورند در این ابتلای عظیم. این سوره راه نجات را در ابتدا و انتهایش در ایمان و عمل صالح معرفی می‌کند؛ اما در سه داستان (و بلکه چهار داستان) اصلی‌اش نشان می‌دهد این ایمان و عمل صالح متناظر با آن برای یک منتظر واقعی که قرار است در فتنه‌ها بیفتد بسیار پیچیده‌تر از آن است که فکرش را هم می‌کنیم؛ و در هر فراز دوباره خطر این زینتی که انسانها را مفتون خود می‌کند را یادآور می‌شود. @souzanchi
18. الکهف.pdf
9.33M
سوره کهف را قبلا در سال ۱۳۹۶ در بحثهای «یک آیه در روز» بحث کرده بودم؛ اما این زاویه دید امروز را نداشتم. آن بحثها را می‌توانید در فضای وب (شروع از اینجا و بقیه‌اش در پایین هر صفحه وارد برگه بعدی بشوید) مطالعه کنید یا کل آن را در همین فایل ضمیمه دانلود کنید. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (4).mp3
17.25M
جلسه چهارم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا آیا شرایط برای اقدام مهیاست یا طوری است که ضرر اقدام بیش از سودش است؟ محور تمجید قرآن از اصحاب کهف این است که از جامعه کنار کشیدند و منتظر هدایت خدا ماندند! یعنی متعلم علی سبیل النجاه، اگر عالم ربانی ندارد (و اگر بین خود عالمان ربانی اختلاف شد و راه حق مبهم گشت) باید احتیاط پیشه کند و خودش را کنار بکشد. (فیلم اصحاب کهف، منطبق بر قرآن و روایات نیست؛ آنها علنا در مقابل دقیانوس نایستادند و گرفتار نشدند!) ما به خاطر غلبه روحیه انقلابی‌گری، در داستان شیخ فضل الله فقط می‌گوییم که با شعار عدالتخانه قیام را آغاز کرد و با مطرح شدن اسم مشروطه، طرفدار مشروعه شدنش بود؛ اما نمی‌گوییم که وقتی فهمید که ثمره نهایی این مشروطه غلبه انگلیس بر امور کشور است بحث عدالتخانه و مشروعه بودن را رها کرد و از مخالفان محکم مشروطه (=مدافع شاه!) شد؛ و متهم شد به طرفداری از استبداد؛ و برای همین دارش زدند! امام خمینی از وی خیلی تمجید می‌کرد؛ یعنی با همه روحیه انقلابی‌اش اگر بین شاه قاجار و انگلیس مخیر شود از قیام علیه ظلم شاه صرف‌نظر و حتی از شاه دفاع می‌کند! حضرت علی ع در جنگ قادسیه، نقشه جنگی‌ای می‌دهد که جان عمر را به عنوان قطب سنگ آسیای جهان اسلام در مقابل غلبه کفر حفظ کند! (خطبه۱۴۶) البته اگر حق آشکار بود و کسی به بهانه احتیاط، از یاری حق دست بردارد، جز حامیان باطل است؛ همچون ابوموسی اشعری در بازداشتن مردم از پیوستن به امیرالمومنین ع در جنگ جمل به این بهانه که این دعوای همسر و داماد پیامبر است! @souzanchi
نجات از مرگ جاهلی ۱.mp3
11.5M
سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از شروع بحث از شب پنجم محرم در هیات مسجد غدیر بندرعباس جلسه اول: (طرح مساله) می دانیم که «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة». آیا ما امام زمانمان را می‌شناسیم؟ شناخت شناسنامه‌ای را که بسیاری از دشمنانشان هم دارند! چه شناختی مورد نظر است؟ مثلا در حدیث است که قبل از ظهور بشدت غربال می‌شوید و ۱۲ پرچم به این اسم بلند می‌شود که: لا یدری أیّ من أیٍّ! که مخاطب گفت پس هلاک شدیم؟! (الكافي، ج‏1، ص336) آیا آن موقع ما اماممان را می‌شناسیم که زمین نخوریم؟ این را بگذارید کنار روایتی که ابوبصیر گفت با امام باقر ع در مسجد بودم به من فرمود از مردم بپرس که مرا می‌بینند؟ هیچکس ندید مگر ابوهارون نابینا! که گفت مگر می‌شود نور ساطع را نبینم (الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص596) بحث این است که چکار کنیم که امام‌مان را واقعا بشناسیم تا به مرگ جاهلی نمیریم. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (۵).mp3
18.98M
جلسه پنجم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا شب ششم محرم ابتدای سه تذکر درباره بحث های جلسات قبل (1- خلیفه در زمین مصداق زینت زمینی نیست؛ ۲- دفاع از مفهوم «حزب‌اللهی» بودن؛ ۳- نکته‌ای درباره فیلم اصحاب کهف) ادامه تحلیل داستان اصحاب کهف. حرف «إ‌ذ» موقعیت اصلی داستان را می‌گوید؛ پس محور داستان در یک آیه اول «پناه بردن به کهف» است؛ و در فراز تفصیلی داستان «گفتن توحید و روی آن ایستادن + عزلت‌گزینی و رفتن به کهف». [حدیث: آنها بالاترین نمونه‌های تقیه بودند: «ما بلغت تقية أحد ما بلغت تقية أصحاب الكهف» (کافی؛۲/۲۱۸)‏ ] اصحاب کهف با پناه بردن به غار از خدا «رَشَداً» خواستند؛ خدا هم فرمود بدون هدایت خدا کسی «ولیّ مرشد» (=امام) نخواهد داشت. پایان داستان: ضرورت تقویت پیوندهای مومنانه و فریب زینتها را نخوردن در دوره غیبت (آیه۲۸) حدیث امام صادق ع که وقتی عالم ربانی در میدان مبارزه با ظلم میدان‌دار نیست کنار بکش! (کافی؛۸/۲۶۵) @souzanchi فایل با کیفیت بالاتر از لینک زیر https://eitaa.com/intezar_ir/301
نجات از مرگ جاهلی ۲.mp3
15.25M
جلسه دوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از شب ششم محرم دشواری تشخیص و شناخت امام ع در زمان ائمه قبل هم مکرر برای شیعه پیش آمد؛ حکایت هشام بن سالم و شهادت و وصیت‌نامه عجیب امام صادق ع و فتنه فطحیه و مراجعه ابتدایی شیعیان به عبدالله افطح تا هدایت شدن وی (کافی؛ ج۲، ص۳۵۱-۳۵۲) حکایت علی بن ابی حمزه بطائنی و فتنه واقفیه و مقاومت یونس بن عبدالرحمن در برابر وسوسه‌ها (رجال الکشی، ص۴۹۳-۴۹۴) در دوره غیبت چه باید کرد؟ راه حل در دعایی است که توصیه شده در زمان غیبت بخوانیم؛ اللهم عرفنی نفسک … (توضیحش برای جلسات بعد) @souzanchi
اطلاعیه به توجه اینکه مراسم امسال در فضای باز برگزار میشود با توجه به گرمای هوا، در هیات انتظار پنکه های بزرگی قرار داده شده که وجود یکی از این پنکه ها در نزدیکی منبر موجب شده کیفیت صدا در فایلهای صوتی این مراسم خوب نباشد. بچه های هیات سعی میکنند با نرم افزارهای مربوطه کیفیت فایلها را ارتقا دهند و از این رو فایلهای جلسات با اندکی تاخیر در کانال خود هیات به آدرس زیر بارگزاری می شود. https://eitaa.com/intezar_ir دوستانی که از کیفیت فایلهای اینجا گلایه دارند میتوانند با اندکی تاخیر فایلها را از کانال هیات دریافت کنند. در این ایام از همگان التماس دعا داریم @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (6).mp3
16.15M
سه ششم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا شب هفتم محرم ۱. توضیح پایان حدیث جلسه قبل (اینکه اگر علمای ربانی اجتماع کردند پیروی کن) ۲. احتیاط و کنار کشیدن در فتنه، غیر از شانه خالی کردن از وظایف اجتماعی است. ۳. شاهدی دیگر بر اهمیت مساله: اولین دعای بعد از نماز صبح در مفاتیح: اللَّهُمَّ اهْدِنِي لِمَا اخْتُلِفَ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ ۴. شاهدی دیگر بر ضرورت احتیاط: اولین حکمت نهج‌البلاغه: كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ وَ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ. و تفصیل ماجرای این حدیث در: العدد القوية، ص358 ۵. ادامه شرح سوره کهف: در پایان داستان اصحاب کهف از عذاب ظالمین و بهشت مومنان گفت؛‌ یعنی اگر عزلت گزیدید نه آن ظالمان از عدل الهی درمی‌روند و نه شما از اجرتان کم شود. سپس حکایت بعدی: مطلقا روی دارایی‌های دنیا حساب نکن و به آن غره مشو؛ و به‌جد آخرت‌اندیش باش. @souzanchi فایل با کیفیت بالاتر از لینک زیر https://eitaa.com/intezar_ir/302
نجات از مرگ جاهلی 3.mp3
15.7M
جلسه سوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از شب هفتم محرم معرفت امام نه‌تنها از مرگ جاهلی می‌رهاند؛ بلکه انسان عارف به امام شمشیر به کمر در خیمه امام زمان است‌(غیبت نعمانی،۴۶۱) معرفت در غیبت خیلی سخت می‌شود. زراره از امام صادق ع می‌پرسد در زمان غیبت چه کنم؛ ‌امام می‌فرماید با این عبارات دعا کن: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي» (الكافي، ج‏1، ص337 و ۳۴۲ ؛ الغيبة للنعماني، ص166؛ كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص342؛ الغيبة (للطوسي)، ص334) شیخ صدوق در كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص512 و شیخ طوسی با سند دیگر در مصباح المتهجد، ج‏1، ص41۱ توقیعی از امام زمان در ابتدای غیبت صغری آورده که به ذعا توصیه می‌کند (در ملحقات مفاتیح الجنان: دعایی که در زمان غیبت باید خواند) و جمله بعدی این است: اللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِي مِيتَةً جَاهِلِيَّةً وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي ... پس این درخواست از خدا عملی است که نشان می‌دهد چگونه باید به مرگ جاهلی نمرد و امام را شناخت. شرح جمله اول دعا (شاهدی بر این سخن، روایت كافي، ج‏1، ص85) خدا چگونه خودش را به من می‌شناساند؟ گام اول: گناه نکردن. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (7).mp3
51.23M
جلسه هفتم از از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا ۱. اختلاف علما در فتنه غیر از اختلاف نظرهای رایج علماست؛ در اینها هرکس به مرجع خویش مراجعه کند. مثال مشروطه را دقت کنید. ۲. احتیاط غیر از عافیت‌طلبی و ترک وظیفه است. التقیه ... صاحبها اعلم بها حین تنزل به (کافی۲/۲۱۹) ۳. راهکار احتیاط فتوایی در عرض سایر فتواها نیست؛ بلکه وظیفه متعلم علی سبیل النجاه است؛ گزینه سوم بین تقلید و اجتهاد است؛ همه باید در دین تفقه پیدا کنند: لا خیر فیمن لایتفقه ...(کافی1/۳۳) ؛ المتعبد بغیر فقه کحمار الطاحونه... (اختصاص۳۴۵) ۴. ادامه سوره کهف: این تفقه محصول ایمان و عمل صالح؛ و محصول تقواست؛ نه بحث و جدل؛ آیات54-59 توضیح می‌دهد که ما آیات فرستادیم اما عده‌ای فقط بحث و جدل می‌کنند تا حقیقت مخفی شود؛ اینان ظالمترین افرادند و هرگز به تفقه نمی‌رسند و هدایت نمی‌شوند؛ و علیرغم رحمت وسیع ما، هلاک می‌شوند. شروع داستان موسی و خضر و اشاره‌ای به شباهتهای آن با داستان اصحاب کهف. خضر به موسی فرمود بر آنچه نمی دانی صبر نتوانی؛ حدیث امام صادق: شیعیان از ما صبورترند! چون آنان صبر می‌کنند بر چیزی که نمی‌دانند (الكافي۲/93) @souzanchi
نجات از مرگ جاهلی 4.mp3
16.03M
جلسه چهارم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از مقدمه: غیبت در حقیقت از زمان سقیفه شروع شد؛ چون کسی متوجه نشد از سال ۲۵۰ جسم امام هم غایب شد تا متوجه شویم که امام را نمی‌شناسیم؛ کسی که امام را می‌شناسد. روایت اول جلسه قبل: اگر امام را می‌شناسی در خیمه جهاد قائم هستی. ادعای شیعه بودن خیلی سخت است (امام رضا مدعیان شیعه را راه نداد اما به عنوان محب راه داد) اصل بحث گفتیم گام اول «اللهم عرفنی نفسک» است. امام صادق ع به کسی که ادعای محبت کرد فرمود محبین ما سه دسته‌اند: فقط در آشکار؛ فقط در نهان؛ در نهان و آشکار؛ و این دسته علائمی دارند که اولینش توحید است. سپس تمام مدلهای توحیدی رایج را زیر سوال برد و نهایتا فرمود: مَعْرِفَةَ عَيْنِ الشَّاهِدِ قَبْلَ صِفَتِهِ وَ مَعْرِفَةَ صِفَةِ الْغَائِبِ قَبْلَ عَيْنِهِ (تحف العقول، ص325-329) یعنی باید از مواجهه مستقیم با خدا شروع کرد. راهش این است که اول خود را در محضر خدا ببینیم؛ پس اول از همه باید گناه نکنیم تا به معرفت الله برسیم. @souzanchi
انتظار،عجله و صبر (۸).mp3
15.95M
جلسه هشتم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا مروری بر بحثهای قبلی و صورت مساله با روایت امام رضا ع «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ يَجِي‏ءُ عَلَى مَا يُرِيدُ النَّاسُ، ... إِنَّمَا يَجْعَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ. (قرب الإسناد381) داستان موسی و خضر (احادیثی درباره اینکه امامان (بویژه امام زمان) همچون خضرند و شیعه باید همچون موسی باشد؛ چرا که شیعه از طینتی خاص آفریده شده که ظرفیت عظیمی دارد (الكافي، ج‏1، ص402) شاید حکایت موسی و خضر حکایت اختلاف دو عالم ربانی است که متعلم علی سبیل النجاه باید خود را کنار بکشد. در روایتی (تفسير قمي۲/38-40) ابتدا می‌فرماید که من و تو هرکدام به امری مکلفیم که دیگری تحملش را ندارد و سپس از شروع «حرکت سه نفری» سخن گفته شده (فَمَرُّوا ثَلَاثَتُهُمْ) با اینکه ادامه داستان را به تبع روایت دو نفری می‌آورد؛ گویی وی بوده اما کاملا خود را کنار کشیده و دیده نمی‌شود مروری سریع بر سه اقدام خضر و تاملی در ضرورت پیروی بدون سوال. @souzanchi
نجات از مرگ جاهلی ۵.mp3
18.42M
جلسه پنجم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از یادآوری درباره شناخت خدا با خدا و اینکه تقوا و پرهیز از گناه مهمترین راهش است (انفال/۲۹ ؛ طه/۱۲۴-۱۲۵ ) توضیح فراز دوم:‌ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ. اولا اگر خدا را بشناسیم حتما ضرورت رسول را می‌فهمیم (انعام//۹۱ ؛ و تناقض‌گویی منکران نبوت در یس/۱۵) ثانیا اگر می‌خواهی خدا خودش به تو پیامبرش را بشناساند برو قرآن بخوان. پیامبر ما سند رسالتش را خود خدا همراهش آورده و در اختیار همه قرار داده (برخلاف پیامبران قبلی که با رفتنشان سندشان هم از بین می‌رفت و نیاز به پیامبر جدید بود) درددلی درباره بی‌اهتمامی ما به قرآن، با اینکه همه چیز در قرآن هست. @souzanchi