حسین سوزنچی
مناسبات حجاب و سیاست در ایران. سوزنچی و نصیری.mp3
20.34M
مناسبات حجاب و سیاست در ایران
فایل صوتی مناظره مهدی نصیری و حسین سوزنچی با اجرای حبیبالله رحیمپور ازغدی در برنامه زنده زاویه درباره قانون حجاب در کشور؛ در شبکه چهارم سیما، چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۹
@souzanchi
✍️خلاصه سخنان من (#سوزنچی) در #مناظره با #مهدی_نصیری
🔰مقدمه
با توجه به مشکلات روز، من #مساله_حجاب را مهمترین مساله امروز کشور نمیدانم؛ در عین حال، اهمیتش در ردیف یک مساله جزیی فقهی نیست:
#حجاب غیر از کارکرد اصلیاش، در جهان امروز وجهه نمادین هم پیدا کرده است؛ قرآن کریم میفرماید «بزرگداشت شعارهای دین خودش مایه تقوای قلب است (سوره حج، آيه۳۲). آیا ارزش پرچم یک کشور برای مردمش، فقط در حد قیمت پارچهاش است؟
✅الف. دلیل ضرورت وجود قانون حجاب در جمهوری اسلامی ایران
#قانون_حجاب، ناظر است به حضور زن در مقابل نامحرم، نه در حریم شخصی خود؛ یعنی برای نحوه حضور زن در مجامع عمومی است؛ پس سنخ این حکم، یک حکم اجتماعی است، نه صرفا مربوط به حریم خصوصی افراد.
حکومت همان طور که دغدغه مساله #سلامت_جسمی مردم (مثلا کرونا) را دارد، نسبت به #سلامت_معنوی مردم (از جمله عفت عمومی) هم باید حساس باشد. درجهای از پوشش و الزام به آن، در عرف بشر در جهان وجود دارد، که درجهی کمی هم نیست؛ بحث ما این است که محدوده قانونیِ آن را اسلام تعیین کند یا سلیقههای شخصی؟!
در جامعهای که عموم مردم مسلمانند، احکام اجتماعی اسلام باید در عرصه قوانین جدی گرفته شود [اصل چهارم قانون اساسی: کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد.]
به علاوه، یک کارکرد مهم قانون حجاب، تعیین مرز معین برای رعایت قانون در عرصه عفت عمومی است؛
درست است که حداقل ۷۰-۸۰ و بلکه ۹۰ درصد زنان جامعه ما عفیفاند و اگر قانون حجاب برداشته شود اغلب به نحو زنندهای پوشش خود را کنار نمیگذارند؛ اما آن ۱۰ درصد و حتی کمتری که بیعفتاند چطور؟! اگر برای حفظ عفت عمومی باید جلوی اینها را گرفت، با چه قانونی؟
با کنار گذاشتن حد و مرزی که خداوند برای رعایت پوشش معین کرده، همواره درباره اینکه چه حدی از عدم پوشش، خلاف عفت عمومی است مناقشه خواهد شد.
✅ب. اشکالات و مخالفتها با قانون حجاب؛ و پاسخ
همه اشکالات منطقیای که موجب مخالفت عدهای با قانون بودن حجاب میشود، ناظر به بد اجرا شدن قانون بوده، نه اصل الزام قانونی؛
اما:
🔹بد اجرا شدن، دلیل موجهی برای «اجرا نکردنِ» قانون نیست: مثلا، آیا اگر پلیس از قانون ممنوعیت عبور از چراغ قرمز سوءاستفاده کرد، باید عبور از چهارراهها کاملا دلبخواهی شود؟!
و
🔹بد اجرا شدن، ناشی از این است که با اینکه مساله حجاب از جنس #قانون_مدنی است، اما جامعه ما فقط #قانون_کیفری را به عنوان #قانون میشناسد!
مساله اصلی در #قانون_کیفری (مثلا قوانین مربوط به دزدی یا قتل)، تعیین مقدار مجازات و سپس مجازات کردن مجرم است.
اما مساله اصلی در #قانون_مدنی، تنظیم روابط افراد جامعه با یکدیگر است؛ مانند قوانین مربوط به معاملات ویا قوانین رانندگی؛ و البته مجازات، آخرین گام آن است. در این دسته از قوانین، نگاه اصلی به قانون، نگاه فرهنگی و اجتماعی است؛ البته حد و مرزها هم مشخص میگردد و اگر کسی تخطی کرد مجازات میشود.
💢 اشکالات و مخالفتهای منطقی همه به این برمیگردد که چرا میخواهید با زور افراد را محجبه کنید؟!
منظورشان این است که چرا با «قانون کیفری» میخواهید حجاب را مستقر کنید؟!
و از این جهت راست میگویند.
اما اشتباهشان این است که با اصل قانون بودن حجاب مخالفت میکنند؛ در حالی که سزاوار بود میگفتند: این قانون را به عنوان «قانون مدنی» ببینید و اجرا کنید؛ که الزام گام آخر آن است، نه از ابتدا تا انتهای آن.
✅ج. شرایط دست برداشتن حکومت از اجرای یک قانون
اگر واقعا اکثریت مردم در جامعهای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند؛
اما عمل نکردن افراد، لزوما مخالفت با اصل قانون نیست. از مشاهده افرادی که حجاب شرعی صددرصدی را رعایت نمیکنند نمیتوان نتیجه گرفت آنها مخالف وجود اصل قانون حجاب، و طرفدار غیرالزامی شدن آن هستند؛ مانند این است که گفته شود افرادی که قوانین رانندگی را کامل رعایت نمیکنند، مخالف وجود قوانین رانندگی در جامعه، و طرفدار غیرالزامی شدن قوانین رانندگیاند؟!
همچنین تفاوت بسیار است بین #ناتوانی از اجرای برخی از قوانین (= به خاطر مشکلاتی فعلا نتوانیم یک قانونی را اجرا کنیم)، با #کنار_گذاشتن یک قانون (= به سلیقه خودمان ویا به خاطر عرف، احکام دین را اهم و مهم کرده، از ابتدا اجرای برخی قوانین را معلق کنیم)!
قوانین اسلام منظومهوار است؛ و خداوند است که مقدار واجبالالزام این منظومه را معین کرده است؛ ما حق نداریم به تشخیص سلیقهای خود، از قانون دانستن برخی از قوانین اجتماعی اسلام صرف نظر، و این منظومه را کم و زیاد کنیم؛ هرچند ممکن است که گاهی به خاطر شرایط پیرامونی نتوانیم یک قانون را اجرا کنیم.
@souzanchi
هدایت شده از کانال مهدی نصیری
❇️ چکیده آنچه در مناظره حجاب در شبکه چهارم سیما گفتم
🔹مهدی نصیری
🔸امشب نمی خواهم بگویم که مثلا باید فردا قانون حجاب لغو شود بلکه می خواهم بگویم بحث پیرامون این موضوع نباید در زمره خطوط قرمز شرعی و حکومتی باشد، چرا که ادله ای وجود دارد که نشان می دهد مساله به شدت قابل تامل و بررسی است
🔸اصل وجوب حجاب ـ به معنای پوشش بدن زن به استثنای صورت و دو دست تا مچ ـ از اجماعیات و مسلمات دین اسلام اعم از سنی و شیعه است اما شرعی بودن الزام مورد اتفاق فقها و در زمره ضروریات دین نیست، هر چند دیدگاه مشهور است.
🔸 تردیدی در آثار فراوان مثبت و سازنده حجاب برای فرد و جامعه وجود ندارد و مانند همه احکام الهی واجد مصلحتی دنیوی و اخروی و یا هر دو برای بندگان است.
🔸 با پذیرش قرائتی که الزام قانونی حجاب شرعی است اما شواهد زیادی نشان می دهد که الزام نتوانسته به حفظ و گسترش این فریضه بیانجامد و بر اساس یک تحلیل خود از عوامل تضعیف آن بوده است . اگر این مساله ثابت بشود آیا شرعا و عقلا مجاز به ادامه دادن این روند هستیم؟
🔻علاوه بر موثر نبودن الزام در حفظ و گسترش حجاب ادله دیگری می توان در باره رفع الزام ارائه کرد:
🔸 باید دین و اجرای احکام دینی را منظومه ای دید. غافل شدن حکومت دینی از اصول و اهمها (مانند عدالت، رفع فقر، آزادی های مشروع اجتماعی و ...) و پرداختن به مهمها و فروع، به دین ورزی و حکومت دینی لطمه خواهد زد و موجب تضعیف آن خواهد شد. حجاب الزامی در برابر بسیاری از وظایف بر زمین مانده حکومت دینی اولویت ندارد و برجسته کردن آن تصویری نامعقول و ناقص الخلقه از دین خواهد ساخت.
🔸بر اساس یک قرائت مستدل، الزام در مورد احکام دینی هم مانند اصل انتخاب دین مطلوب شریعت نیست مگر در مورد احکام و حدود الهی که پای حقوق و نظم و امنیت عمومی و یا عفت عمومی مطرح می باشد. آمارها حکایت از عدم موافقت اکثریت جامعه با حجاب الزامی دارد، {هر چند این عدم موافقت قطعا به معنای مخالفت اکثریت جامعه با وجوب شرعی حکم حجاب نیبست}
🔸تضعیف جامعه سنتی و سیطره مدرنیته از عوامل تضعیف حجاب و بسیاری دیگر از احکام دینی بوده و ما گریزی از این سیطره تا حد زیادی نداریم و تقابل غیر واقع بینانه و شعاری با آن بی حاصل و بلکه مضر خواهد بود.
🔸 از نتایج این نحوه مواجهه ما با مساله حجاب ایجاد یک دو قطبی اجتماعی و فرهنگی و دینی بسیار زیانبار در جامعه ایرانی بوده است در حالی که دوقطبی شدن این چنینی جامعه از مهمترین منکرات است که شریعت به آن رضایت نمی دهد و لو آن که لازمه آن تعطیلی برخی احکام باشد.
🔸ما تجربه کوتاه آمدن در اموری را داریم که مدتی همه در برابر آن مقاومت می کردند اما بعد از مدتی و پس از دادن هزینه های فراوان کوتاه آمدیم مانند مساله ویدئو، ماهواره، حضور زنان در ورزشگاه. به نظر می رسد در این مورد هم بالاخره و دیرهنگام با تحمیل هزینه های سنگین بر جامعه و نظام کوتاه خواهیم آمد.
🔸 رفع الزام حجاب به پدیده عریانی نخواهد انجامید و قابل کنترل است. الان به طور میانگین بین 60 تا 70 در صد جامعه حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند اما بسیار بعید است که بیش از ده درصد جامعه به دنبال عریانی باشد و در این صورت امکان کنترل و برخورد قانونی وجود دارد.
🔸یکی از مهمترین چالش های مساله رفع الزام اعتراض اقشار متدین تر و سنتی تر جامعه است که امری طبیعی و به شدت قابل احترام است اما باید با آنان صحبت کرد و مساله را توضیح و نشان داد که وجود الزام می تواند نتایج بدتری از رفع الزام برای دیانت جامعه و جمهوری اسلامی داشته باشد. {هر چند این نیز از واضحات است که طیفی از زنان کاملا محجبه نیز با حجاب الزامی توافق ندارند و آن را نوعی وهن خود می دانند که با کمال آزادی محجبه هستند.}
@nasiri1342
نقد تفصیلی ادعاهای مهدی نصیری در #مناظره
(قسمت اول)
🔸#مهدی_نصیری
🔹#حسین_سوزنچی
🔸اصل وجوب حجاب ـ به معنای پوشش بدن زن به استثنای صورت و دو دست تا مچ ـ از اجماعیات و مسلمات دین اسلام اعم از سنی و شیعه است اما شرعی بودن الزام مورد اتفاق فقها و در زمره ضروریات دین نیست، هر چند دیدگاه مشهور است.
🔹نهتنها «وجوب» احکام به معنای «الزامی بودن» آنهاست، بلکه تمامی فقهای شیعه در بحث «امر به معروف و نهی از منکر» گفتهاند مسلمانان به عنوان تکلیف شرعی باید کسی را که واجبی را ترک و یا حرامی را مرتکب شود نهی کنند؛ این معنایی جز الزام کردن دیگران به واجبات دارد؟! واقعا آیا فقیهی هست که بگوید برخی از واجبات و محرمات، مشمول امر به معروف و نهی از منکر نمیشوند؟!!!
اگر هم منظورشان الزام از جانب حکومت است؛ توضیح داده شد که حکم حجاب ناظر به حضور اجتماعی است و نه حریم خصوصی؛ و در جامعهای که عموم مردم مسلمانند، احکام اجتماعی اسلام باید در عرصه قوانین جدی گرفته شود و ... (توضیح کامل در: https://eitaa.com/souzanchi/875)
🔸 با پذیرش قرائتی که الزام قانونی حجاب شرعی است اما شواهد زیادی نشان می دهد که الزام نتوانسته به حفظ و گسترش این فریضه بیانجامد و بر اساس یک تحلیل خود از عوامل تضعیف آن بوده است. اگر این مساله ثابت بشود آیا شرعا و عقلا مجاز به ادامه دادن این روند هستیم؟
🔹پاسخ: مقدمه (الزام یک قانونی منجر به عمل همگانی به قانون نشده) ربطی به نتیجه (پس قانون را برداریم) ندارد:
اولا هزاران سال است قوانین ناظر به دزدی و قتل در همه جای جهان تدوین شده است؛ پس آیا میتوان گفت چون هنوز دزدی و قتل وجود دارد شرعا و عقلا مجاز به ادامه دادن این روند نیستیم؟!
ثانیا مگر حفظ و گسترش یک فریضه تنها در گروی الزامی دانستن یا ندانسنتن آن است؟ مثلا آیا ایشان نمیبینند که ما در جنگ فرهنگی قرار داریم و چه حجم عظیمی از تبلیغات ضد دین در جامعه رایج است؟ آیا ترویج انواع فساد و فحشاءدر فضای مجازی و ... در این بیحجابیها هیچ نقشی نداشته و فقط چون قانون بوده عدهای بدحجاب شدهاند؟ و ...
@souzanchi
👇ادامه دارد👇
https://eitaa.com/souzanchi/878
نقد تفصیلی ادعاهای مهدی نصیری در #مناظره
(قسمت دوم)
🔸#مهدی_نصیری
🔹#حسین_سوزنچی
🔸علاوه بر موثر نبودن الزام در حفظ و گسترش حجاب ادله دیگری می توان در باره رفع الزام ارائه کرد:
🔸باید دین و اجرای احکام دینی را منظومه ای دید. غافل شدن حکومت دینی از اصول و اهمها (مانند عدالت، رفع فقر، آزادی های مشروع اجتماعی و...) و پرداختن به مهمها و فروع، به دینورزی و حکومت دینی لطمه خواهد زد و موجب تضعیف آن خواهد شد. حجاب الزامی در برابر بسیاری از وظایف بر زمین مانده حکومت دینی اولویت ندارد و برجسته کردن آن تصویری نامعقول و ناقص الخلقه از دین خواهد ساخت.
🔹اولا اجرای بد قانون دلیل موجهی برای کنار گذاشتن اصل قانون نیست (توضیح بیشتر در: https://eitaa.com/souzanchi/875)
ثانیا اهم و مهم کردن، مسالهای مربوط به نحوه اجرای احکام است؛ نه درباره اصل حکم الهی. بله، حجاب نباید اولویت اول باشد؛ اما این محل بحث نبود، بحث بر سر این بود که بر سر اصل وجود آن بود نه اولویت آن. شبیه این است که بگوییم چون نجات غریق مهمتر از ورود در زمین غصبی است، پس اساسا حکم حرمت ورود در زمین غصبی را باید کنار گذاشت!
اتفاقا اقتضای منظومهای دیدن این است که ما به سلیقه خودمان احکام خدا را کم و زیاد نکنیم (توضیح بیشتر در: https://eitaa.com/souzanchi/875)
🔸بر اساس یک قرائت مستدل، الزام در مورد احکام دینی هم مانند اصل انتخاب دین مطلوب شریعت نیست مگر در مورد احکام و حدود الهی که پای حقوق و نظم و امنیت عمومی و یا عفت عمومی مطرح می باشد. آمارها حکایت از عدم موافقت اکثریت جامعه با حجاب الزامی دارد، {هر چند این عدم موافقت قطعا به معنای مخالفت اکثریت جامعه با وجوب شرعی حکم حجاب نیبست}
🔹صرف نظر از نادرست بودن آمارهای ادعایی (تکذیبیه وزارت ارشاد: https://www.ricac.ac.ir/news/3147)، تمام بحث بر سر این «مگر...» است؛ حد و حدود قوانین مربوط به نظم و امنیت عمومی و عفت عمومی را خدا در شریعت تعیین میکند یا سلیقه افراد؟ بله، در جایی که خدا مسکوت گذاشته باشد به عرف مراجعه میشود اما جایی که خداوند رعایت حد و مرزی را واجب کرده، کسی که آن حد را کم و زیاد کند عملا به انکار حکم خدا اقدام کرده است.
🔸تضعیف جامعه سنتی و سیطره مدرنیته از عوامل تضعیف حجاب و بسیاری دیگر از احکام دینی بوده و ما گریزی از این سیطره تا حد زیادی نداریم و تقابل غیر واقع بینانه و شعاری با آن بی حاصل و بلکه مضر خواهد بود.
🔹با همین استدلال باید از اصل اسلام هم دست شست!
🔸 از نتایج این نحوه مواجهه ما با مساله حجاب ایجاد یک دو قطبی اجتماعی و فرهنگی و دینی بسیار زیانبار در جامعه ایرانی بوده است در حالی که دوقطبی شدن این چنینی جامعه از مهمترین منکرات است که شریعت به آن رضایت نمی دهد و لو آن که لازمه آن تعطیلی برخی احکام باشد.
🔹خود نهی از منکر یکی از واجبات شرعی و عقلی است؛ طبق این استدلال، هرکس بخواهد هرجا نهی از منکر بکند اقدامش منجر به ایجاد دوقطبی میشود و شریعت بدان رضایت ندارد؟!!!
بله؛ اگر کسی به نحو نادرست، اقدام به نهی از منکر کرد، باید وی را بازداشت نه اینکه اصل قانون را کنار گذاشت.
@souzanchi
👇ادامه دارد👇
https://eitaa.com/souzanchi/879
نقد تفصیلی ادعاهای مهدی نصیری در #مناظره
(قسمت سوم)
🔸#مهدی_نصیری
🔹#حسین_سوزنچی
🔸ما تجربه کوتاه آمدن در اموری را داریم که مدتی همه در برابر آن مقاومت می کردند اما بعد از مدتی و پس از دادن هزینه های فراوان کوتاه آمدیم مانند مساله ویدئو، ماهواره، حضور زنان در ورزشگاه. به نظر می رسد در این مورد هم بالاخره و دیرهنگام با تحمیل هزینه های سنگین بر جامعه و نظام کوتاه خواهیم آمد.
🔹اولا فرق است بین ویدئو و... که حکم مستقیم شرعی نداشت و صرفا به خاطر مضراتی که داشت با آنها مخالفت میشد با حجاب که حکم صریح شرعی دارد؛ اما درباره «شرایط دست برداشتن حکومت از اجرای یک قانون» در خلاصه توضیحاتم شرایطش را گفتهام (https://eitaa.com/souzanchi/875)
🔸 رفع الزام حجاب به پدیده عریانی نخواهد انجامید و قابل کنترل است. الان به طور میانگین بین 60 تا 70 در صد جامعه حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند اما بسیار بعید است که بیش از ده درصد جامعه به دنبال عریانی باشد و در این صورت امکان کنترل و برخورد قانونی وجود دارد.
🔹 اگر قانونی که حد و مرز را معلوم میکند برداشته شود هر حد دیگری از عدم پوشش محل مناقشه خواهد بود و دیگر امکان کنترل و برخورد قانونی وجود نخواهد داشت.
🔸یکی از مهمترین چالش های مساله رفع الزام اعتراض اقشار متدین تر و سنتی تر جامعه است که امری طبیعی و به شدت قابل احترام است اما باید با آنان صحبت کرد و مساله را توضیح و نشان داد که وجود الزام می تواند نتایج بدتری از رفع الزام برای دیانت جامعه و جمهوری اسلامی داشته باشد. {هر چند این نیز از واضحات است که طیفی از زنان کاملا محجبه نیز با حجاب الزامی توافق ندارند و آن را نوعی وهن خود می دانند که با کمال آزادی محجبه هستند.}
🔹 پیامبر ص پیشبینی میکرد که در آخرالزمان نه تنها جای معروف و منکر عوض میشود بلکه تدریجا «نهی از معروف» رایج میشود؛ ایشان ظاهرا میخواهند «نهی از معروف» را تئوریزه کنند! {بنده هم با تعداد زیادی از زنان عفیفی مواجه بودهام که خودشان حجاب کامل فقهی را رعایت نمیکنند، اما از وضعیت پوشش زننده برخی زنان در جامعه گلایه دارند که چرا حکومت با اینها برخورد نمیکند؛ یعنی آنها هم اجرای قانون حجاب را قبول دارند؛ شبیه رانندگانی که گاه میشود که خودشان مرتکب خلافی شوند اما در مجموع مایلند که اصل قانون برقرار باشد.}
@souzanchi
قسمت اول: https://eitaa.com/souzanchi/877
قسمت دوم: https://eitaa.com/souzanchi/878
@souzanchi
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجاب با اینکه امری ظاهری است چرا اهمیت دارد؟
@souzanchi
⚠️#سانسور و #تحریف در یک سوی #مناظره
چند روز قبل مناظرهای داشتم با مهدی نصیری؛ با موضوع «مناسبات حجاب و سیاست در ایران»
دوست و دشمن دست به دست هم دادند که موضوع مناظره را تحریف کنند: عنوان «بحث درباره #حجاب_اجباری» روی آن گذاشتند.
موضع آقای نصیری به طور کامل دیده شد؛ الحمدلله!
موضع بنده کاش فقط سانسور میشد؛ یکسره تحریف شد!
شدم «طرفدار حجاب اجباری»!!!
دریغ از ذرهای فکر!
💢من راهکار دادم برای اینکه #قانون_حجاب بماند؛ اما زور و اجباری در کار نباشد؛ و حکومت تا حد امکان مداخله نکند.
▫️گفتم به جای نگاه کیفری و جزایی به قانون، بیایید فهم «قانون مدنی» از مسأله حجاب را بگسترانیم: نه «بیقانونی»؛ و نه «زور و اجبار» در اجرای قانون؛
▫️گفتم مثال قانون مدنی، قوانین معاملات است و قانون رانندگی؛
آیا برای معاملات بین مردم نباید قانونی باشد؟!
آیا عبور و مرور وسایل نقلیه نباید قانونمند باشد؟!
باید باشد؛ اما نه قانونی در افق مجازات و کیفر؛ بلکه قانونی که صرفا پشتوانه برقراری روابط صحیح بین افراد است؛ و تنها در شرایط خاص و اضطراری کار را به کیفر و دادگاه میرساند.
▫️گفتم مشکل ما در بد اجرا شدن قانون است؛
و توضیح دادم:
در کشور ما همه از قانون، فقط «قانون کیفری» میفهمیم: وقتی چیزی قانونی میشود، انتظار داریم حکومت با زور و اجبار آن را پیاده کند.
و در این زمینه همه مقصریم؛ مثلا همین الان مشکلات اقتصادی گریبانگیر همه شده؛ ولی فقط انتظار داریم حکومت با تکیه ابزارهای نظارت و مجازات اوضاع را درست کند!
▫️من نه وضع موجود را تایید کردم؛
و نه فقط نسبت به آن اعتراض کردم؛
بلکه برای اینکه «قانون» برقرار باشد اما «محور آن زور و اجبار نباشد» #راهکار دادم؛
راهکاری بسیار ساده و شدنی؛
راهکاری که در عمده روابط اجتماعی دیگر ما (همه عرصههای حقوق مدنی: از معاملات و روابط اقتصادی بین مردم، تا مسائل ازدواج و طلاق، تا عرصه قوانین رانندگی، تا ...) عملا در حال پیاده شدن است؛
و هیچگاه هیچ دوقطبیای هم ایجاد نکرده.
▫️نشان دادم هم کسانی که از وجود قانون دفاع میکنند حق دارند؛
و هم کسانی که به اجرای قانون بر مدار زور و اجبار معترضاند؛
و راه علاج،
نه حذف قانون، و رها کردن عرصه عفت عمومی در هرج و مرج است؛
و نه اصرار بر اجرای قانون با ابزار زور و اجبار؛
راه برونرفت از این دوگانه تصنعی «اجبار» و «هرج و مرج»،
آن است که قانون شرعی حجاب را همچون یک قانون مدنی پیاده و اجرا کنیم؛
همانند قوانین معاملات؛
همانند قوانین رانندگی؛
و همانند صدها قانون مدنی دیگر.
💢حیف که در این هیاهوی غوغاسالار، این سخنان شنیده نشد؛ فهم نشد؛ و حتی نقد نشد!
✍️ حسین سوزنچی
@souzanchi
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (۱)
فرستنده: میم
با عرض سلام و احترام
بنده در گذشته مناظره شما با آقای ترکاشوند را دیده بودم و همچنین کتاب شما درباره حجاب را مطالعه کردهام. اما در مناظره اخیر شما با آقای نصیری در چند جا مطلبی را عنوان کردید که توجهم را جلب کرد. در ابتدا فرمودید: «اگر روزی جامعه با کاری همراهی نکرد حکومت باید با جامعه مدارا کند و با تدریج کار را پیش ببرد. در یک شرایط خاص میتواند از قانون هم صرفنظر کند». در اواخر مناظره هم فرمودید: «یک جایی آمارها هست، اگر هفتاد درصد جامعه در مقابل یک حکم مقاومت کنند من با ایشان همراه میشوم. اینها آمارهایی نیست که روی هوا بگوییم هفتاد درصد…. بله، اگر هفتاد درصد در مقابل یک حکم شرعی مقاومت کنند نمیتوانید حکم را اجرا کنید. رحیمپور: در آن صورت شما از الزام حجاب دست میکشید؟ سوزنچی: بله، مجبوریم. نمیتوانیم، عملا چارهای نداریم … ». همچنین در توضیحات این پست نوشته اید: « ج. شرایط دست برداشتن حکومت از اجرای یک قانون: اگر واقعا اکثریت مردم در جامعهای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند».
آیا نظر شما این است که اگر اکثریت یک جامعه با یک حکم اسلام مخالف بود باید از آن حکم دست کشید؟
۱٫ با این استدلال می توان گفت تمام حکومتهای دنیا اسلامی هستند. آمریکا یک حکومت اسلامی است که اکثریت مردم آن با حجاب، نماز، روزه، حج و … مخالف بوده اند. هلند یک حکومت اسلامی دارد که اکثریت مردم آن رأی به آزادی همجنس گرایی داده اند. اگر نظر شما را بپذیریم تعریف حکومت اسلامی چیست و تفاوت آن با سایر حکومت ها چیست؟
۲٫ به نظر می رسد منابع دینی در زمینه اهمیت نظر اکثریت باعث سردرگمی بیشتر می شوند. برای مثال در قرآن آمده است که وقتی اکثریت بنی اسرائیل گوساله پرست شدند موسی گوساله را ذوب کرد و به دریا ریخت. (خدای اکثریت را به نیل ریخت!). از طرفی امام علی در مواجهه با اکثریت صفین (و نه جامعه اسلامی) تن به حکمیت میدهد. این سردرگمی تا حدی است که ابن ابی الحدید می نویسد امام علی برای نهی مردم از نماز تراویح، امام حسن را با تازیانه نزد ایشان به مسجد فرستاد و مردم پا به فرار گذاشتند؛ اما در وسائل الشیعه آمده است که امام حسن را مأمور کرد تا به آن ها بگوید نماز تراویح را به جماعت نخوانند و بعد از مخالفت آن ها فرمود: بگذار بخوانند!. می خواستم بدانم آیا در منابع دینی قانون مشخصی در این مورد وجود دارد؟
@souzanchi
حسین سوزنچی
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (۱) فرستنده: میم با عرض سلام و احترام بنده در گذش
در پاسخ به میم.
سلام علیکم
ابتدا دو مقدمه عرض کنم:
الف. اینکه «اگر واقعا اکثریت مردم در جامعهای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند» توصیه نیست که از روا یا ناروا بودن این توصیه بحث کنیم؛بلکه توصیف است؛ واقعیتی است که چارهای از آن نیست؛ آیا اینکه امیرالمومنین ع تسلیم حکمیت شد و سپس تسلیم این شد که ابوموسی اشعری را به عنوان نماینده خودش منصوب کند آیا بدین معنی است که حکمیت در آن شرایط جنگی کار درستی بود؟
ب. مقاومت در برابر یک حکم غیر از عمل نکردن به آن حکم است. بسیاری از مردم ما (شاید اکثریت) قوانین رانندگی را صددرصد عمل نمیکنند (کسانی که صددرصد عمل کنند -بویژه در مورد رعایت سرعت- کمترند از کسانی که صددرصد عمل می کند) اما معنایش این نیست که با وجود این قانون در جامعه مخالفت میکنند. به همین ترتیب ممکن است جمع زیادی حجاب صددرصدی را رعایت نکنند اما بدین معنا نیست که همه آنان با اصل قانون بودن حجاب مشکل دارند. این اشتباهی بود که در کلام آقای نصیری رخ داد؛ یعنی عمل نکردن را به معنای مخالفت کردن گرفت. سخن من صرفا ناظر به مقام مخالفت کردن بود؛ نه اجرا نشدن
با توجه به این نکته، پاسخ سوالات شما:
۱. اینکه حکومتی یک مبنا داشته باشد و در مقام عمل نتواند آن مبنا را اجرا کند بسیار متفاوت است با حکومتی که اصلا آن مبنا را قبول ندارد و درصدد اجرای آن نیست.
۲. در همان داستان گوساله پرستی، ابتدا حضرت هارون را توضیح دهید بعد سراغ حضرت موسی بروید! به نص قرآن کریم هارون پیامبر و جانشین حضرت موسی بود و به نص قرآن کریم در برابر گوساله پرستی قومش کوتاه آمد و بعد در برابر اعتراض حضرت موسی ع چنین فرمود که از وقوع تفرقه در جامعه ترسیدم و حضرت موسی هم دیگر هیچ نگفت (سوره طه/۹۲-۹۴)؟ آیا در این کارش مقصر بود؟
سخن این ابی الحدید درباره نماز تروایح را بدین صورت که شما نقل میکنید ندیده ام. اما این را می دانم که حضرت خواست مانع شود و بشدت مخالفت کردند و حضرت کوتاه آمد و در اواخر عمرش جزء فهرستی از کارهایی است که نام می برد که من می خواستم انجام دهم اما چون جامعه همراهی نکرد از اقدامش صرف نظر کردم. (کافی؛ ج۸؛ص۵۸-۶۳)
درباره نظر دین در خصصوص اکثریت سوال کرده اید.
در حدی که بنده می فهمم فرمول کلیاش این است که
۱) درباره «حق»نظر اکثریت معیار نیست؛ بلکه حق ضوابط خودش را دارد؛
۲) اما در مقام اجرای و پیاده کردن قانون، لازم است فضای عمومی در نظر گرفته شود؛ اما درک فضای عمومیای که امکان اجرای حکم را مهیا میکند لزوما از طریق رای مستقیم اکثریت حاصل نمیشود؛ مثلا حضرت امیر در خصوص ابتدای حکومتش می گوید اگر چنین مطالبه عمومیای از من صورت نگرفته بود حکومت را نمیپذیرفتم (نهج البلاغه؛ خطبه۳) اما وقتی حکومت را پذیرفت علیرغم اینکه در دو مقطع، مخالفان راسخ حکومت بیش از موافقان راسخ حکومت بودند (هم در جنگ جمل و هم در جنگ صفین تعداد لشکر دشمن چند برابر لشکر حضرت علی ع بود) باز حکومتش را ادامه داد (توجه شود نگفتم اکثریت جامعه مخالف ایشان بود؛ شرکت کنندگان در جنگ نشان دهنده آمار مخالفان راسخ و موافقان راسخ است نه کل جامعه).
این همان است که در مناظره با این تعبیر گفتم «اقتضائات انجام یک حکم در شروع کار با اقتضائات آن در ادامه کار متفاوت است؛ شاید درباره شروع الزام حجاب در ابتدای انقلاب برخی بتوانند تردید کنند – که من لزوما آن تردیدها را قبول ندارم- اما وضعیت الان ادامه دادن حکم است نه ابتدای کار».
این هم فراز دیگری از سخنان حقیر بود که اصلا شنیده نشد.
@souzanchi
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (2)
فرستنده: مسعود
دفاع بد از حمله کردن دشمن بدتر است.
اولا. ملاکهای تو کاملا سکولار بود و هست. تو ادعا کردی که آمارهای نصیری دروغ است پس حجاب باید قانون بماند. این حرف از یک طلبه یعنی چه؟ یعنی خدا ربوبیت ندارد و اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد! العیاذ بالله پیامبران بیخود به جنگ مردم و رفتند و بیخود ابراهیم بر علیه تمام مردم جهان قیام کرد و بتهایشان را شکست! حالا آمدیم و آمار ها نشان داد مردم حجاب را نمی خواهند پس داریم! این است منطق شما. چرا از دو قطبی می ترسید؟ آری. حجاب یعنی بندگی خدا و البته دو قطبی درست می کند. همه انبییا آمدند که دو قطبی درست کنند و انسانها را غربال کند و حق را از باطل جدا کنند. وحدت حول حل الله معنی دارد نه حول ملیت. در اسلام برادر کافر به حنگ برادر مسلمان می رود و بین آنها رشته اخوت پاره می شود و عموی همخون پیامبر مورد لعن قرار می گیرد.
ثانیا آنقدر از این اینکه در راه اسلام فحش بخوری می ترسی که متهم به طرفداری از حجاب اجباری شوی و حالا سعی در تطهیر خود در از این ذنب لایغفر را داری! حال آنکه اگر درد دین داشتی بلاید صریحا فریاد می زدی که اصلا قانون یعنی زور و اجبار و اگر قرار بود کاری را مردم اختیاری اجرا کنند که نیازی به وضع قانون برایش نبود!
شما می ترسید اعتراف کنید که فرهنگسازی حرف مفت است. می ترسید اعتراف کنید که درد ما همین رها کردن اجبار و اعمال قانون از بعد از جنگ به امروز است نه اجبار. همان قوانین مدنی کاملا اجباری دارد اجرا می شود و اگر چشم پلیس و دوربین دور باشد راننده نه چراغ قرمز را رعایت می کند و نه کمربند می بندد. همان اروپایی های به اصطلاح متمدن هم با هفتاد سال جریمه نجومی و زور و اجبار
در طی چند نسل رانندگی صحیح را عادت اجتماعی کردند.
ثالثا شما خیال کرده اید اول از همه باید مردم سلمان و ابوذر شوند تا پیغمبر بعد احکام اسلام را پیاده کند! در حالی که پیامبر احکام شرع را پیاده کرد با آنکه می دانست بخش عمده مردم منافق هستند و اعتقاد قلبی به اسلام ندارند. اما با زور کاری کرد که کار مجبور شود ماسک نفاق بزند. اگر قرار بود زور و اجباری نباشد جرا کافر در مدینه ماسک نفاق زد و ظواهر دین را پیاده کرد؟
متاسفانه دین شما همان دین مکه است که صرفا پیعمبر مامور به تبلیغ و به قول شما کار فرهنگی بود. هنوز به مدینه هجرت نکرده اید و بهتر بگویم بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی تعرب بعد الهجره کرده اید.
شما نه تنها مرد میدان مبارزه با نصیری نبودید که با یکی زدن به نعل و یکی زدن به میخ نشان دادید که تا چه حد از اینکه در اسلام سنگ بخورید می ترسید. پس این لباس را به تن کرده اید؟
@souzanchi