eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
499 دنبال‌کننده
7 عکس
4 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته سياه كرده جهان را سفيديِ مويش فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش "رويِ گُل كه با پا نميزنن چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند" و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد همين غلاف گرفته توانِ بازويش فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
میان کوچه ها،در پُشت درها..،گریه‌ها کردم تمام شهر را با اشک هایم زابرا کردم شباهنگام با پروانه از بال و پرت گفتم... سحر خاکسترش را از کنارِ شمع..،ها کردم تویی آن ذات افلاکی،تویی مستوجب پاکی که من با چهره ای خاکی،به نامت اقتدا کردم پدر در فاطمیه یاد دارم بارها می گفت: من این فرزند را نذر حسن جان شما کردم زمانی که برای گریه چشمم بی رمق می شد به یک "یا فاطمه" در روضه،تجدید قُوا کردم همیشه ذکر تو از شرِّ عصیان‌ها خلاصم کرد قدم برداشتم..،گفتند:"یا زهرا"..،حیا کردم بگیرم دامنت را صدهزاران بار می گویم خطا کردم خطا کردم خطا کردم خطا کردم نمی از روضه ات را ریختم در عُمق اقیانوس تمام ماهیان را هم به داغت مبتلا کردم از آن وقتی که پی بُردم دلت پُر بود از دنیا تمام لذت بی حدِّ دنیا را رها کردم قنوت بی تعادل خواندنت محراب را سوزاند... چِقَدر این روزها یا ربّنا یا ربّنا کردم برای گونه و بازو و پهلوی کبودِ تو... برای دردهای بی شمارِ تو دعا کردم چُنان از عالم ذَر مِهر تو در سینه ی من بود که تا نام تو را بُردم..،تو را مادر صدا کردم اگرچه نیستم "سیّد"،به فرزندی قبولم کن که من پیش تمام خلق این را ادعا کردم منِ بی تاب آنقَدر از "بُنَیَّ" ات سوختم تا که تمام این محل را با حسین ات آشنا کردم . . به جای اهل آن دِه در خیال خود هزاران بار خودم با دستم هایم بر تن او بوریا کردم ✍بردیا محمدی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده برایم آبرودار، آبرویی دست و پا کرده کنیز روضه‌ات می‌خواست من هم نوکرت باشم دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضه‌های تو منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده صدایت می‌زنم با بغض، مثل «کودکی‌هایم» که در بازار غربت دست مادر را رها کرده به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده فقیرم؛ آن فقیری که غنی‌تر از سلاطین است خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده شبم روز است، با عکسی که از دیوار می‌تابد خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم کلاغ قصه‌ی غربت، هوای کربلا کرده _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمی‌دانم شب قدر است او یا لیلةُ الاسری نمی‌دانم من از سُبّوح و از قدّوس گفتن‌های یک انسان به ساق عرش، قبل از خلقت دنیا نمی‌دانم رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی اگر دانسته باشم، راز أعطینا نمی‌دانم من از إنسیّه و حوریّه می‌فهمم عباراتی ولی معنایی از إنسیّةُ الحَورا نمی‌دانم امامان "حجّةُ اللهِ علَی خلقند"، سلّمنا "وَ زهرا حجّة اللهِ علینا" را نمی‌دانم نمی‌بود آفرینش هم علی را، هم محمّد را حدیث قدسی لولاک را اصلا نمی‌دانم "به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طرّه بگشاید" چه خون افتاد در دل‌ها و محمل‌ها، نمی‌دانم بجز این است که عکس کسی در آب افتاده‌است؟ وگرنه تشنه ماندن بر لب دریا... نمی‌دانم کنار خانه‌ی "لا تَرفعوا اصواتَکم" یارب دلیل اینهمه بلوا و غوغا را نمی‌دانم دلیل خلقت است او، معنی "عجّل وَفاتی" را به هر تعبیر و هر تفسیر و هر معنا نمی‌دانم شبانه دفن کردن را علی دانست، سلمان هم شبانه غسل دادن را علی حتی... نمی‌دانم چرا باید گلی مانند زهرا پشت در باشد خداوندا خداوندا خداوندا نمی‌دانم ندانم‌های بسیار است در صدّیقه‌ی کبری نمی‌دانم نمی‌باید بدانم یا نمی‌دانم! _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
(زبانحال حضرت زهرا با حضرت علی) زهرا شدم که روشنی خانه‌ات شوم با افتخار خادم کاشانه‌ات شوم تو شمع عشق باشی و پروانه‌ات شوم سنگ صبور آه غریبانه‌ات شوم پیش خدا ملاک عزیز تو بودن است بالاترین مقام کنیز تو بودن است ای ماه فاطمه به شب تار اباالحسن هستم ز هرکه غیر تو بیزار اباالحسن پای تو قبل میثم تمار اباالحسن من سر نهاده‌ام به روی دار اباالحسن دل را فقط به سوی تو پر می‌دهم علی لب تر کنی برای تو سر می‌دهم علی امروز جای تیغ تو زهرا بایستد کاری کنم زمین به تماشا بایستد حاشا که فاطمه به مدارا بایستد باید به احترام تو دنیا بایستد کعبه ملاک ردّ و قبول نماز نیست تو قبله‌ای به قبله دیگر نیاز نیست آماده‌ام که رفع گرفتاری‌ات کنم در این هوای درد هواداری‌ات کنم لشکر نیاز نیست، خودم یاری‌ات کنم در کوچه‌های شهر علمداری‌ات کنم پشت و پناه محکم تو دست فاطمه است تا روز حشر پرچم تو دست فاطمه است یک روح در وجود من و تو دمیده شد زهرا برای یاری تو آفریده شد حتی اگر که باد مخالف وزیده شد از این به بعد کار به هر جا کشیده شد بنشین و جان فاطمه سوی خطر مرو در را اگر زدند علی پشت در مرو در را زدند و فاطمه از جا بلند شد آتش به جنگ آمد و دریا بلند شد در پشت در نشست، در امّا بلند شد ای روزگار ناله زهرا بلند شد از آن به بعد بود که ماتم شروع شد از پشت درب خانه محرم شروع شد علی ذوالقدر _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست چگونه صبر و تحمل کند؟ توانش نیست به سوز هجر تو سوگند ، ای امید بشر! دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست اسیر عشق تو این غم کجا برد، که دلش محیط غم بود و ، طاقت بیانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو ، حاجت به این و آنش نیست کسی که روی ترا دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند فیض با تو بودن را بحق حق، که عنایت به دیگرانش نیست بهار زندگیم ، در خزان نشست بیا! (بهار نیست به باغی که باغبانش نیست) کنار تربت زهرا تو گریه کن، که کسی بجز تو ، با خبر از قبر بی نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بیخبر از مادر جوانش نیست! بجز ولای تو ، ای ماه هاشمی طلعت! (شفق)، ستاره به هر هفت آسمانش نیست ✍محمدجواد غفورزداه _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
( دو بیتی) انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا انا لله و انا الیه راجعون علی شد تنها انا لله و انا الیه راجعون روضه میخونن همه یا یوماه یوماه یوماه _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز رقیه ماند و تنهایی و تاریکی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ای تکیه گاه علی تکیه به دیوار نکن با این بازوی کبود جان علی کار نکن خانمم به رفتن اثرار نکن جلو چشم حسنت گریه نکن سر قبر محسنت گریه نکن چهل و پنج روزه که دلم میسوزه صدای خنده زهرا نمیاد چهل و پنج روزه که دلم میسوزه دستای شکسته بالا نمیاد چهل و پنج روزه که دلم میسوزه محسنم دیگه به دنیا نمیاد ویلی علی المظلومه ... جون به لب شد حیدر از حرفای روی لبت دفنی باللیل ها وصیت امشبت خانمم دق میکنه زینبت روضه ای به پا میشه گریه نکن زخم سینه وا میشه گریه نکن چهل و پنج روزه که دلم میسوزه نمیگی چی شد که گوشواره شکست چهل و پنج روزه که دلم میسوزه خاک غربت روی چادرت نشست چهل و پنج روزه که دلم میسوزه روی صورت تو مونده جای دست ویلی علی المظلومه ... دوختی یک پیرهن برا بی کفن کربلا میمونه عریان تنش زیر سُم مرکبا ای وای از تشنه لب سر جدا شب آخری بیا گریه کنیم برا داغ کربلا گریه کنیم چهل و پنج روزه که دلم میسوزه باز دوباره این آتیش به پا میشه چهل و پنج روزه که دلم میسوزه میخ در خنجر کربلا میشه چهل و پنج روزه که دلم میسوزه پسرت راهی کربلا میشه سوختم تا که این پیرهن رو دوختم میکشم از ته دل آه یا حسین فی امان الله _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
مثل پاییز زرد اومدم پر غصه و درد اومدم سائل پسر تو ام و در خونه مرد اومدم مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت پسرات یکی یکی رفتن و شهید شدن پیش چشم فاطمه همه رو سفید شدن مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت تو ندیدی و ام بنین قمرت شده نقش زمین ندیدی بی بی اما حالا بیا حال حسینو ببین زار زاره پسرت دل بی قراره پسرت دیگه یه مردم میون حرم نداره پسرت پسرت که خورد زمین سپر حسین شکست پناه حرم که رفت کمر حسین شکست مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت پاشو دلشوره کشته منو میری میشکنی پشت منو چه جوری یه تنه تا حرم ببرم آخه این بدنو روی تو مبهمه و چشم و ابروت درهمه و تو بی تابی روی زمین بی تاب تو حرم و پاشیده شد سری که تا بزم می میره چه جوری شد فقط از بغل رو نی میره مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت زینبم بی تو خواب نداره نباشی کی هواشو داره تو راضی میشی تشنه بشه حرمله براش آب بیاره پاشو امید همه خیمه هامون غرق غمه ای خوش غیرت میبینی نامحرم تو حرمه تو نباشی با حرم بد میشه برای من خواهرت اسیر میشه تو یه عده بد دهن مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
🏴سرای شعر محتشم🏴
#حضرت_ام_البنین مثل پاییز زرد اومدم پر غصه و درد اومدم سائل پسر تو ام و در خونه مرد اومدم مرد مردا
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پره غصه و درد اومدم مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مداح ۱۴۰۳/۰۹/۰9 _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313