🔰نقد علامه طباطبائی رحمهالله به شیوه تفسیری متصوفه
🔶و أما المتصوفة،
🔷فإنهم لاشتغالهم بالسير في باطن الخلقة و اعتنائهم بشأن الآيات الأنفسية دون عالم الظاهر و آياته الآفاقية
👈🏻اقتصروا في بحثهم على التأويل، و رفضوا التنزيل،
👈🏻 فاستلزم ذلك اجتراء الناس على التأويل، و تلفيق جمل شعرية و الاستدلال من كل شيء على كل شيء، حتى آل الأمر إلى تفسير الآيات بحساب الجمل و رد الكلمات إلى الزبر و البينات و الحروف النورانية و الظلمانية إلى غير ذلك.
👈🏻و من الواضح أن القرآن لم ينزل هدى للمتصوفة خاصة، و لا أن المخاطبين به هم أصحاب علم الأعداد و الأوفاق و الحروف، و لا أن معارفه مبنية على أساس حساب الجمل الذي وضعه أهل التنجيم بعد نقل النجوم من اليونانية و غيرها إلى العربية.
👌🏻نعم قد وردت روايات
عن النبي ص و أئمة أهل البيت ع كقولهم: إن للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطنا إلى سبعة أبطن أو إلى سبعين بطنا
الحديث.
👈🏻لكنهم ع اعتبروا الظهر كما اعتبروا البطن، و اعتنوا بأمر التنزيل كما اعتنوا بشأن التأويل، و سنبين في أوائل سورة آل عمران إن شاء الله: أن التأويل الذي يراد به المعنى المقصود الذي يخالف ظاهر الكلام من اللغات المستحدثة في لسان المسلمين بعد نزول القرآن و انتشار الإسلام، و أن الذي يريده القرآن من لفظ التأويل فيما ورد فيه من الآيات ليس من قبيل المعنى و المفهوم.
📖طباطبايى، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چ 2، بيروت، 1390 ه. ق.
#انحرافات_علمی
#تفسیر_قرآن
#علما_تصوف
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
🔶و اما آن دسته ديگر فلاسفه كه متصوفه از آنهايند،
👈🏻بخاطر اشتغالشان به تفكر و سير در باطن خلقت، و اعتنايشان به آيات انفسى، و بى توجهيشان بعالم ظاهر، و آيات آفاقى، بطور كلى باب تنزيل يعنى ظاهر قرآن را رها نموده، تنها به تاويل آن پرداختند،
👈🏻و اين باعث شد كه مردم در تاويل آيات قرآنى، جرأت يافته، ديگر مرز و حدى براى آن نشناسند، و هر كس هر چه دلش خواست بگويد، و مطالب شعرى كه جز در عالم خيال موطنى ندارد، بر هم بافته آيات قرآنى را با آن معنا كنند، و خلاصه بهر چيزى بر هر چيزى استدلال كنند، و اين جنايت خود را به آنجا بكشانند، كه آيات قرآنى را با حساب جمل و باصطلاح بازتر و بيشتر و حروف نورانى و ظلمانى تفسير كنند، حروفى را نورانى و حروفى ديگر را ظلمانى نام گذاشته، حروف هر كلمه از آيات را به اين دو قسم حروف تقسيم نموده، آنچه از احكام كه خودشان براى اين دو قسم حروف تراشيدهاند، بر آن كلمه و آن آيه مترتب سازند.
🔶و پر واضح است كه قرآن كريم نازل نشد كه تنها اين صوفيان خيالباف را هدايت كند، و مخاطبين در آيات آن، تنها علماى علم اعداد، و ايقوف و حروف نيستند، و معارف آنهم بر پايه حساب جمل كه ساخته و پرداخته منجمين است، پى ريزى نشده، و چگونه شده باشد؟ و حال آنكه نجوم از سوقاتيهاى يونان است، كه به زبان عربى ترجمه شد.
❓خواهيد گفت روايات بسيارى از رسول خدا (ص) و ائمه اهل بيت ع رسيده، كه مثلا فرمودهاند: براى قرآن ظاهرى و باطنى است، و براى باطن آن باز باطن ديگرى است، تا هفت بطن، و يا هفتاد بطن، (تا آخر حديث).
👌🏻در پاسخ مىگوئيم: بله ما نيز منكر باطن قرآن نيستيم، و لكن پيغمبر و ائمه ع هم به ظاهر قرآن پرداختند، و هم به باطن آن، هم به تنزيل آن، و هم به تاويلش، نه چون نامبردگان كه بكلى ظاهر قرآن را رها كنند، آن وقت تازه در باره تاويل حرف داريم، منظور از تاويل در لسان پيامبر و ائمه ع آن تاويلى نيست كه نامبردگان پيش گرفتهاند، چه تاويل باصطلاح آقايان عبارتست از معنايى كه مخالف ظاهر كلام باشد، و با لغات و واژههاى مستحدثى كه در زبان مسلمانان و بعد از نزول قرآن و انتشار اسلام رايج گشته جور درآيد، ولى تاويلى كه منظور قرآن كريم است، و در آياتى از قرآن نامش برده شده، اصلا از مقوله معنا و مفهوم نيست، كه انشاء اللَّه در اوائل سوره آل عمران توضيح بيشتر آن خواهد آمد.
📖موسوى همدانى سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1374 ش،ج1، ص12.
#انحرافات_علمی
#تفسیر_قرآن
#علما_تصوف
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
📆 تقویم روز
📌یکشنبه
☀️ ۱۹ آذر ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 ۲۶ جمادی الاولی ۱۴۴۵ هجری قمری
🎄 10 دسامبر 2023 میلادی
📎 #تقویم
🔻مناسبتها:
🔹 درگذشت آیتالله میرزا محمدحسین نائینی، استاد آیتالله بهجت قدسسرهما؛ ١٣۵۵ق.
🔹 تشكیل شورای عالی انقلاب فرهنگی به فرمان حضرت امام خمینی قدسسره؛ ١٣۶٣ش.
صوفی پژوهی
🔶رمان نقد تصوف8️⃣
🔰آه مى سوزم! آب سرد
آقاى فاضل: خوب حالا که مقدّس ترین آیین ها به نظر عارف عشق است، از سویى برترى عشق بر عقل و دین وهر ناموس مقدّس چیزى غریب و بعید به نظر مى رسد لذا لازم است رمز این مطلب بیان شود و خوب است این بخش را هم از زبان خود شما بشنویم.
درویش: مانعى ندارد ولى با چند دقیقه مهلت، زیرا اکنون در آتش عشق مى سوزم و عقل و فکرم به کار نیست و تا از حالت سکر و مستى یعنى همان مرحله اى که عطّار گفته «غرق آتش شد کسى کانجا رسید» به هوش نیایم نمى توانم از چیزى دم بزنم. آه مى سوزم! آب سرد بیاورید. این را گفت و به دیوار تکیه زد. در این اثنا درِ خانه صدا کرد... .
ادامه دارد...
#ارمغان_خانقاه
#رمان
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
پوستر : تصور صورت قطب در تصوف
🖊ملاسلطان گنابادی، موسس فرقه گنابادیه می گوید :
چون طالب و مرید اراده حضور نماید، چنین داند که به خدمت پادشاه مقتدری می رود و به بخشش او امیدوار باشد که به یک آن ، دو عالم را بی سبب به او بخشد و خیال را مشغول صورت شیخ دارد …
📖سعادت نامه، ص۱۶۲
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
یادواره شهدای غریب.
شهر مقدس قم.
شهید محمد حسین حدادیان وسه پرسنل مظلوم ناجاشب شهادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها توسط فرقه ضاله صوفیه دراویش گنابادی در خیابان پاسداران داعشی وار به شهادت رسیدند.
📎#سلطانعلیشاهی
📎#شهید_محمدحسین_حدادیان
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
🔰نحوه برخورد سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشفالغطاء با نورعلیشاه
🔶از آقای حاج آقا رضا صدر شنیدم میگفت:
🔶نور علی شاه به نجف رفت. کشکولی همراه داشت و با صدای جذابش اشعاری میخواند و مردم در کشکولش پول می ریختند و وقتی کشکولش پر میشد در پشت سرش خالی میکرد و فقرایی که پشت سرش بودند آن را جمع میکردند
👈🏻این کارها مردم را جذب میکرد
🔶نقل میکنند وقتی نورعلی شاه وارد صحن شد سید بحرالعلوم دستور داد او را بیرون کنند ولی کسی جرأت نکرد.
👈🏻شیخ جعفر کاشف الغطاء وقتی دید کسی امر سید را اجرا نکرد خودش او را بیرون کرد.
📖جرعهای از دریا، آیت الله العظمی شبیری زنجانی، ج3، 264.
#آیت_الله_العظمی_شبیری_زنجانی
#علما_تصوف
#نور_علیشاه
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
صوفی پژوهی
🔶رمان نقد تصوف8️⃣ 🔰آه مى سوزم! آب سرد آقاى فاضل: خوب حالا که مقدّس ترین آیین ها به نظر عارف عشق اس
🔶رمان نقد تصوف9️⃣
🔰آشناى جدید
خادم در را باز کرد «ادیب زاده» همسایه دانشمند آقاى فاضل وارد شد. خادم تا چشمش به ادیب زاده افتاد گفت: امشب یک ارمغان در خانه داریم.
ادیب زاده: چه ارمغانى؟
ـ یک درویش دیدنى!
ـ خواب است یا بیدار؟
ـ خواب و بیداریش معلوم نیست حالت مخصوصى پیدا کرده.
ـ آقاى فاضل کجاست؟
ـ با درویش به گفتوگو نشسته، ولى کلمات درویش مضطرب و بریده بریده و گاهى پرجوش است مثل آدمى که در خواب وبیدارى سخن بگوید. ادیب زاده بى درنگ وارد اتاق شد وچشمش را به درویش دوخت و مقابل وى نشست، سپس رو به آقاى فاضل کرد و گفت: چشم شما روشن گویا میهمان اهل دلى دارید... .
آقاى فاضل: بله امشب درویش کلبه ما را روشن کرده است.
ادیب زاده: جناب درویش، گویا اوّل بار است که شما را مى بینم، گل کدام گلزارید؟
درویش زیر لب گفت: زیاد عجله نکنید! آب سرد چه شد؟
آقا صدا زد، خادم ظرف آب را حاضر کرد، درویش گرفت قدرى آشامید و مشتى هم به صورت پاشید، بخار از پیشانیش بلند شد، به دیوار تکیه زد و گفت: وه! این چه آتشى است؟
ادیب زاده که بیش از این نتوانست تحمّل کند گفت: جناب درویش، آخر این حرارت از چیست؟
درویش: امّا این حرارت، این زمان بگذار تا وقت دگر.
ادیب زاده: پس نام و نسب شما را خوب است بدانیم.
#ارمغان_خانقاه
#رمان
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110