eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
789 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
204 ویدیو
7 فایل
🎈#سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتن به اوّلین پیام در کانال: 👇👇👇👇 https://eitaa.com/sulookmanavi/3
🙏 أَدْعُوکَ یَا سَیِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ 🎈ای آقایم! تو را می‏خوانم با زبانی که گناه لالش کرده است ... @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 جمال و جلالِ الهی (۳) (قسمتِ آخر) 🔹سوء و فحشاء، عدمِ حفظِ مراتب است. دو دریای تکوین و تشریع هرکدام احکامِ خاصّ خود را دارند که به هم زدنِ برزخِ میانِ آن‌دو، سببِ بُروزِ تقابل و تخاصمِ اسمائی می‌شود و سالک را از نیل به مقصد باز می‌دارد. حکمِ یوسف و زلیخای ظاهر، غیر از حکمِ یوسف و زلیخای باطن است. در ظاهر، اقتضای اسماءِ حاکم این است که این‌دو به هم نزدیک نشوند و خود را مهیّای هم ـ به سببِ منعِ تشریعی ـ نکنند. این همان برهانِ ربّی بود که یوسف به آن اشاره کرد. 🔹اگر یوسف از این سوء و فحشاء منصرف نمی‌شد، ربوبیّتِ ربّ او، جهتِ جلالی را به او نشان می‌داد و یوسف مبتلای به عذابِ الهی می‌گردید و از دایرهٔ پرورشِ پروردگارِ خود در مسیرِ کمال و بندگی خارج می‌شد: كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ (يوسف، ۲۴). میلِ یوسف، شدّتِ محبّتِ او به جلوه‌ٔ حق بود؛ هرچند حضرتِ یوسف علیه‌السّلام می‌دانست که زلیخا جلوه‌ای از جمالِ الهی است، و میلِ او به سمتِ وجهِ خدا بود: وَ هَمَّ بِهَا (يوسف، ۲۴)، امّا به سببِ علم به احکامِ الهی و حفظِ احکامِ مرتبهٔ ظاهر، از این مهلکه گریخت. 🔹موحّد، خدا را در مظهری دونِ مظهرِ دیگر مقیّد و عبادت نمی‌کند، که این عینِ بت‌پرستی است؛ پس به مددِ همین محبّت، همه‌ٔ اغلاقِ ابواب گشوده شد تا مُشیر به این معنی باشد که توحیدِ یوسف، توحیدِ وجودی است که حق را در هیچ ساحت و حضرتی از حضرات و هیچ موطن و موقفی از مواطن و مواقف، مقیّد و محدود نمی‌کند؛ چرا که مواقف و مواطن و حضراتِ الهی، به سببِ بی حد بودنِ تجلیّاتِ خدا، نامحدود می‌باشد. 🔹جهنّم جای‌گاهِ مشرکین و کفّار است که حق را محدود به حدود کردند، لذا برای جهنّم، هفت درِ بسته است: لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ (حجر، ۴۴)، امّا موحّد، خدا را در ابوابِ بسته نمی‌بیند بلکه او همه‌ٔ ابواب را مفتوح می‌یابد: بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبينَ ... پس اقتضای محبّتِ تامّ یوسف به حق تعالی سببِ مفتوح شدنِ همه‌ٔ ابوابِ بسته و خلاصی او از وقوف در صورتِ مقیّد گردید، زیرا یوسف از مخلَصین است: إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ (يوسف، ۲۴). 🔹موحّد و بت‌پرست هردو در مسابقه‌ٔ به سمتِ این ابوابِ الهی هستند، با این تفاوت که موحّد همه‌ٔ ابواب را مفتوح می‌یابد و بت‌پرست آن‌ها را می‌بندد: وَاسْتَبَقَا الْبَابَ (يوسف، ۲۵). بت‌پرست، پیراهن از پشت چاک می‌کند تا حقّ مقیّد را در آغوش گیرد در حالی که حق از او به سببِ کفرش، گریزان است و او هرگز آن‌را به چنگ نخواهد آورد و او از خطاکاران است و گرفتارِ ذنبِ شرک و ظلمِ عظیم است؛ امّا موحّد، از او و اعمال و اندیشه‌اش اعراض می‌کند: يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا (يوسف، ۲۹)، در حالی‌که هردو مرادِ خود را لدی‌الباب می‌یابند: وَ أَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ (يوسف، ۲۵)؛ و آن مراد و سیّد، بت‌پرست را گرفتارِ کید می‌بیند و موحّد را در صدق ... @sulookmanavi
🖌وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ ... (نور، ۳۹)؛ اعمالِ کسانی‌که دین ندارند، مثلِ دویدن پیِ سرابی است در کویر ... 🔸در این آیه نتیجهٔ کاری که برای خدا نباشد، پوچ دانسته و به سراب تشبیه شده. تمامِ کارهای بنی‌آدم برای حصولِ آرامش است امّا از کارهایی که برای خدا نباشد، درنهایت آرامشِ واقعی و پایدار بدست نمی‌آید. 🔸آن‌هایی که بجای آب، در پیِ سراب‌اَند و بجای نور، محوِ سایه‌اَند و صیّادِ سایه‌ها شده‌اند، به هوش باشتد که حاصلِ عمرشان "هیچ" است. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹ما در عالَم هستیم در نسبت با چیزهای دیگر. کسی‌که نسبتش با عالَم و آدم از جنسِ سود و زیان است، با همهٔ آدم‌های دیگر از این جنس در همه جای جهان، در یک اتاق است! و گاهی ممکن است از کسی‌که در اتاقش هم‌جوارِ او نشسته، دور و بیگانه باشد. 🔹شاید به این فکر کنید که هرگاه احساس بی‌قراری کردید، جا و جای‌گاهِ خود را تغییر دهید تا به قرار برسید؛ امّا بی‌قراری با جا به جا شدن منتفی نمی‌شود. وقتی از این‌سوی اتاق به آن‌سو نقلِ مکان کنید، اتاقِ شما عوض نمی‌شود. نسبت‌هاست که عالَمی را برای ما پدیدار و مرئی، و عالَمی را ناپدید و نامرئی می‌کند. باید نسبت را تغییر داد تا عالَم تغییر کند. @sulookmanavi
🌷با سلام و احترام ♦فایل pdf جلدهای ۱ تا ۱۴ مجموعه کتاب‌های "سلوک‌معنوی‌ ـ حیات‌عارفانه" ـ تٲلیفِ بنده ـ آمادهٔ ارائه می‌باشد. 🔸دوستانی که مایل به تهیّه فایل‌ِ‌های pdf یادشده هستند، لطفاً پس از واریزِ مبلغ مربوطه مطابقِ جدولِ فوق به شماره کارتِ 6221061234736520 (بانک پارسیان؛ به نام: عباسعلی‌ جعفری‌ فوتمی) سفارشِ خود را به بنده اعلام نمایند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👆👆👆👆 🎤امام خمینی (ره) 🖌موضوع: دعای خاصّ امام خمینی (ره) برای شهید مطهری پس از تأییدی استثنایی از آثارِ استاد. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خودِ زن با یک‌نوع الهام برای گران‌بها کردنِ خود و حفظِ موقعیّتِ خود در برابرِ مرد به‌کار برده است. زن، با هوشِ فطری و با یک حسّ مخصوص به خود دریافته است که از لحاظِ جسمی نمی‌تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدانِ زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهدهٔ زورِ بازوی مرد برنمی‌آید، و از طرفِ دیگر نقطه‌ضعفِ مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجودِ مرد نهاده است که او را مظهرِ عشق و طلب و زن را مظهرِ معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است. (در طبیعت، جنسِ نر گیرنده و دنبال‌کننده آفریده‏ شده است). 🔹وقتی‌که زن مقام و موقعِ خود را در برابرِ مرد یافت و نقطه‌ضعفِ مرد را در برابرِ خود دانست، همان‏طور که متوسّل به زیور و خودآرایی و تجمّل شد که از آن راه قلبِ مرد را تصاحب کند، متوسّل به دور نگه‌داشتنِ خود از دست‌رسِ مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتشِ عشق و طلبِ او را تیزتر کند و درنتیجه مقام و موقعِ خود را بالا برَد. 🔹... به‌طورِ کلّی رابطه‌ای است میانِ دست‌نارسی و فراق از یک‌طرف، و عشق و سوز و گران‌بهایی از طرفِ دیگر؛ هم‌چنان‌که رابطه‌ای است میانِ عشق و سوز از یک‌طرف و میانِ هنر و زیبایی از طرفِ دیگر؛ یعنی عشق در زمینهٔ فراق‌ها و دست‌نارسی‌ها می‏شکفد و هنر و زیبایی در زمینهٔ عشق رشد و نمو می‌یابد. 🔹... یکی از مجلّاتِ زنانه از آلفرد هیچکاک - که به قولِ آن مجلّه به‌حسبِ فن و شغلِ فیلم‌سازیِ خود دربارهٔ زنان تجاربِ فراوان دارد - نقل می‌کند: "من معتقدم که زن هم باید مثلِ فیلمی پرهیجان و پُرآنتریک باشد، بدین معنی که ماهیّتِ خود را کم‌تر نشان دهد و برای کشفِ خود مرد را به نیروی تخیّل و تصوّرِ زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند، یعنی کم‌تر ماهیّتِ خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشفِ آن‌ها بیش‌تر به خود زحمت دهد". 🖌؛ مسئلهٔ حجاب @sulookmanavi