eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
35.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
653 ویدیو
83 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
✍️ مواضعِ جناب دکتر جبرائیلی در مقابلِ مبتنیِ بر کتابِ ایشان است. برای اینکه متوجه شویم منشأ این موضع گیری ها چیست، کتاب مذکور بایستی مطالعه گردد. بنا داریم کتابِ خوب و کاربردیِ حاضر را در چند سلسله یادداشت تبیین کنیم. 🔰اجمالا باید گفت: همانطور که مؤلف محترم بیان می دارد؛ اصولِ ذیل راهنمای نویسنده در تألیف کتابِ حاضر است: : فعالیتِ اقتصادی در اسلام آزاد است. : برای اشراف و نظارت دولت بر این فعالیت های اقتصادی، هیچ مرز و مانعی وجود ندارد. : دولت، نه باید اقتصاد را رها کند و نه در اقتصاد تصدی گری کند. : بخش خصوصی موتورِ محرّکِ اقتصاد است. : خصوصی سازی، رهاسازي نیست و دولت باید ، و فعالیت های اقتصادیِ بخش خصوصی در جهتِ برنامه ی ملی باشد. 🔰 کتابِ مذکور متشکل از چهار فصل می باشد که ان شاء الله هر فصل آن را در قالبِ چند یادداشت موردِ تبیین و بررسی قرار خواهیم داد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصلِ اول؛ بخشِ دوم 🔰 بررسیِ دیدگاه دو تن از اقتصاددانانِ برجسته ی معتقد به و [اسمیت و ریکاردو] 🔰 در قرن هجدهم میلادی نخستین بار با طرح نظریه ی توسط دو اقتصاددانِ انگلیسی به نام های و به چالش کشیده شد. طرفداران بازار آزاد با ابداعِ دو مفهومِ و در حوزه ی تجارت خارجی این نظریه را مطرح نمودند که: : استفاده از منابع کمیاب ایجاب می کند هر کشوری به تولید کالا و خدماتی بپردازد که به طور مطلق یا نسبی ارزان تر از کشورهای دیگر توانایی تولید و عرضه ی آن را دارد. : متابعت از چنین رویه ای از سوی تمام کشورها به نفعِ همه خواهد بود، چرا که تجارت آزاد یک بازی و نه یک بازیِ است. 🔰 بحث های نظری درباره ی "تجارت آزاد" به عنوان اصلی ترین رکن رویکردِ بازار آزاد در قرن ۱۹ م و بویژه اوایل قرن ۲۰ در آمریکا و بریتانیا به اوج خود رسید، طوری که سیاستمدارانی چون "کوردل هال" به تبعیت از "جان استوارت میل" بر این نظریه اصرار نمودند که موجبِ تثبیتِ صلح بین المللی خواهد شد! و "وودرو ویلسون" با همین استدلال بر ضرورتِ از میان رفتنِ کلیه ی موانع تجارت آزاد در خود پس از جنگ جهانی اول تاکید کرد. به هر حال این دیدگاه در سطح جهان بصورت غالب مطرح شد. البته و همواره هم در حوزه ی نظر و هم در محدوده ی عمل مخالفانی داشته است که در ادامه دیدگاه موافقان و مخالفان و نقد آنها بیان خواهد شد. 🔰 پ‌ن: در ادامه ابتدا دیدگاه موافقانِ "تجارت آزاد" و "بازار آزاد" نظیرِ و مطرح خواهد شد، البته به همراه نقدشان و سپس دیدگاه مقابل و مخالف همچون بیان خواهد شد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصل اول؛ بخش پنجم 🔍 نقد و بررسیِ اصول سه گانه ی آدام اسمیت در اقتصاد [دست نامرئی، تقسیم کار بین المللی، مزیت مطلق] 1️⃣ همانطور که سابقا اشاره شد، آدام اسمیت، معتقد و متاثر از مکتبِ بود. از اینرو اجمالا باید گفت: اشکالاتِ جدّی به مبانیِ ، و این مکتب و سایرِ مکاتبِ فلسفی وارد است که از آن می گذریم؛ چرا که پرداختن به آن بحث را بسیار مُطَوَّل خواهد نمود. 2️⃣ استدلالِ اسمیت درباره ی و مخدوش است. چرا که : نظریه او تجویزی است نه توصیفی؛ یعنی شرطِ را برای اینکه مکانیسمِ قیمت ها بازار را به تعادل بکشاند ضروری می داند، حال آنکه در عالَمِ واقع، شرطِ رقابتِ کامل هیچ گاه محقق نمی شود. : این ادعای اسمیت که "نیاز، باعث ایجاد تولید می شود و هیچ احتیاجی به دستور برای تولید نیست" شاید درباره ی میزان و حجم تولید صادق باشد، اما درباره ی نوعِ کالای تولیدی هرگز صادق نیست. 3️⃣ نظریه ی اسمیت، بویژه نسخه ای از آنکه برای کل نظام و محیطِ بین الملل تجویز شده است، یک نظریه ی است که بر پایه ی مفروضات غلطِ اقتصادی و سیاسی است. گویی وی از تاریخِ سرشار از منازعاتِ بشر برای سلطه جویی بی خبر است و ظاهرا علاوه بر ، را هم مفروض گرفته است. چطور ممکن است در یک محیطِ بین المللیِ انتظارِ این سطح از همکاری را داشت؟! 4️⃣ ایده ی تقسیم کار اسمیت کاملا منطقی است. تقسیم کار بهره وری را افزایش می دهد. اما تعمیمِ این ایده به محیط بین المللی، و اینکه هر ملتی به تولید کالایی بپردازد که در آن دارد، محل سؤال است. پرسش این است که: "منشاء این چیست؟ چرا یک کشوری می تواند کالایی را ارزان تر از کشور دیگر تولید کند؟ اگر این مزیت مطلق امری باشد یا مربوط به عوامل تولید باشد حرف اسمیت درست است، اما اگر این مزیت امری بوده و محصولِ یک فرایند باشد، سخن اسمیت قطعا مورد اشکال جدّی واقع می شود. 🔸️آیا کشوری که در یک دوره ی زمانی، فاقد مزیت است، نمی تواند با طی کردنِ فرآیندِ مشابه، به همان مزیت یا حتی مزیتی بالاتر از طرفِ تجاری خود دست یابد؟ آیا آزادی تجارت و تقسیمِ کار میانِ دو کشوری که اولی با طی یک فرآیندِ چند قرنی صنعتی شده و در تولید کالاهای صنعتی به مزیت رسیده است و دومی به هر دلیل از جمله استعمار و استثمار توسط اولی، عقب مانده است، کشور دوم را برای همیشه از کسبِ مزیت صنعتی محروم نخواهد کرد؟! 🔸️محرومیت و عقب ماندگیِ صنعتیِ کشورهای موسوم به جهانِ سوم پس از آزاد سازی تجاری در قالبِ و ، کاملا مؤید مدعای ماست. نقدهای دیگری هم می توان به اندیشه ی اسمیت وارد آورد که فی الحال از آن می گذریم، و اجمالا اهمّ آن به سمع و نظر رسید. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ دوم، بخشِ سوم 🔰در ، دولت با نیروهای بازار، پنج نوع ارتباط برقرار خواهد نمود که اجمالا بدین قرار می باشد: 1️⃣ صیانت از بازار 2️⃣ خلق بازار 3️⃣ حفظ بازار 4️⃣ قبض بازار 5️⃣ بسط بازار 🔰 اما ؛ طبعا مهمترین وجه از "نظریه حمایت هوشمند" توجه به "صیانت از بازار" می باشد که اولین و مهمترین گام در تأمین بازار برای تولید است. ، یک فرصت برای تولید کننده به شمار می رود و این است که می تواند این فرصت را تضمین یا دریغ کند. راه تضمینِ این فرصت؛ "جلوگیری از حضورِ کالای مشابه خارجی در بازار" و راهِ دریغِ این فرصت؛ "آزاد سازی تجاری"، "حذف موانع گمرکی" و "تسهیل واردات" است. البته روشن است که؛ هدفِ این ، ایجادِ نوعی رانت برای بیشینه ساختنِ سودِ تولید کننده ی داخلی نیست، بلکه هدف ایجادِ فرصتِ بازار برای تولید کننده برای است. بحث جزئیاتِ دیگری هم دارد که با توجه مطوَّل شدن از آن می گذریم. 🔰 به نمونه هایی از اتخاذ سیاستِ در مقابلِ ایده ی توجه بفرمایید: 1️⃣ ماجرای شورشِ علیه تجارت آزاد در زمانیکه ایالاتِ آمریکای شمالی در سال ۱۷۷۶ م مستعمره ی بودند. لندن مانندِ سایر مستعمرات، قواعدِ تجارتِ آزاد را به آمریکا نیز تحمیل کرده و بازار این منطقه را به تصرف خود درآورده بود. 2️⃣ تعرفه زشت تا تعرفه سیاه؛ در طولِ تاریخ پیشرفتِ آمریکا، وضعِ تعرفه یکی از مهمترین ابزارهای بوده است. اولین کنگره آمریکا در سال ۱۷۸۹ وضعِ تعرفه بر کالاهای وارداتی را به تصویب رساند که هدف آن افزایش درآمدِ ملی و صیانت از صنایعِ نوزاد در برابرِ هجوم کالاهای خارجی بود. 3️⃣ انگلستان در بازه زمانی ۱۶۴۵ تا ۱۸۴۹ میلادی قوانینِ دریانوردی به جهت حمایت از خود به تصویب رساند که دو هدف داشت: ایجاد انحصار برای صنعت کشتی رانیِ خود در بازار دریانوردیِ جهان و ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای ورودِ کالاهای خارجی به بازار داخلی انگلیس. 4️⃣ و موارد متعدد دیگری در سایر کشورهای اروپایی و آسیایی من جمله و وجود دارد که از ذکر آنها می گذریم. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ سوم، بخشِ اول 🔰نقطه مقابلِ ، قطع رابطه حمایتیِ دولت از تولیداتِ داخلی و حاکم شدن اندیشه بنیادگرایی بازار و اصولِ بر اقتصاد است. تجویز یا تحمیلِ رویکرد بنیادگراییِ بازار، آزاد سازیِ تجاری-مالی و توقف حمایت گرایی از تولیداتِ داخلی برای کشورهای در حالِ پیشرفت یا عقب مانده، یکی از سیاست های جدّیِ کشورهای پیشرفته غربی بویژه آمریکا و انگلیس با هدفِ حداکثرسازیِ قدرت و ثروت بوده که می توان این سیاست را در چارچوبِ تحلیل کرد. 🔰 در فصلِ سوم از کتابِ حاضر، ابتدا به بررسیِ جایگاهِ و نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماریِ دولت های غربی پرداخته و سپس آثار فاصله گرفتن از حمایت هوشمند و گرایش به اقتصادِ بازار را در سه کشورِ ، و مطالعه خواهیم کرد. 🔰 طبعا برای شناختِ جایگاه اقتصادِ بازار و سیاست های تجویزی نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماری، ابتدائا ضرورت دارد مفهوم استعمار تعریف و هدفِ آن روشن شود. اجمالا برای پرهیز از طولانی شدنِ کلام باید گفت: در فرهنگِ اصطلاحاتِ سیاسی به مفهومِ حاکمیتِ کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف، با هدفِ چپاولِ منابع و معادن و استثمارِ نیروی انسانی و تثبیتِ تسلط سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بر آن ملت، با تظاهر به آبادسازی و ایجاد توسعه و پیشرفت است. [معین، ۱۳۷۱، ۲۵۲] 🔰 از این‌رو استعمار از قرونِ ۱۷ و ۱۸ میلادی رواج یافت که کشورهای سلطه گرِ اروپای غربی سراغِ قاره آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی رفتند. چهره ای انسان دوستانه به خود گرفتند و هدف خود را آباد کردنِ کشورها و آشنا ساختنِ ملت ها با فنّاوری و صنعت، و کمک به توسعه و پیشرفتِ آنها اعلام کردند. اما در عمل، دست به غارتِ و کشورهای استعمارزده و این کشورها را تبدیل به بازارِ مصرفِ محصولاتِ تولیدی خود کردند. بنابراین استعمار دو هدفِ اساسی دارد: تصرفِ بازار مستعمره و غارتِ منابعِ آن. یعنی استعمارگر می خواهد منابع مستعمره را غارت کند و محصولاتِ خود را در بازارِ آن به فروش برساند؛ و برای رسیدن به این هدف نیز از ابزارهای مختلفِ سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره استفاده می کند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari