eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
35.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
655 ویدیو
83 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتاب ؛ فصلِ دوم، بخش دوم ✅️ چیستیِ 🔰 نظریه ی حمایت هوشمند؛ نوعی تلاش برای حلِّ معمّای و و گامی در مسیر پایان دادن به مجادله ای تاریخی درباره ی نوعِ رابطه ی این دو نهاد است. ؛ دقیقا در نقطه ی مقابلِ یا همان قرار دارد، اما در دامِ به معنای "تصدی گری دولتی" نیز نیفتاده است. در این نظریه؛ دولت نقشِ ، و را ایفا می کند. و نیز نقشِ را در پیشرفت کشور لازم می داند؛ لکن سازماندهیِ بازار را توسط دولت به اقتضای شرایط اقتصادی و هم جهت با و یک ضرورت می داند. 🔰 دولت به عنوانِ ، و بر نیروهای بازار نقش ایفا می کند؛ بدین معنا که؛ هم از نیروهای بازار حمایت می کند، هم بر عملکردِ آنها نظارت دارد، و هم آنها را در جهتِ برنامه ی پیشرفت هدایت می کند. از اینرو؛ ایفای نقشِ سه گانه ی دولت در رابطه با نیروهای بازار دو رکن اساسی نیاز دارد که اجمالا عبارتند از: 1️⃣ دولت بایستی یک داشته باشد. 2️⃣ مجهّز به یک باشد. 🔰 داشتن بدین معناست که؛ دولت با تعریف و وضعِ "قوانین، مقررات، اصول و سیاست ها" تلاشی استراتژیک/راهبردی خواهد داشت به جهت رشد و پیشرفت در بخش های منتخب از صنعت. سیاستی صنعتی است که؛ نقشِ سیاست های ، سیاست های ، سیاستِ ، رویکردِ دولت به و و... را در پیشرفتِ صنعتیِ کشور مشخص می کند. 🔰 و اما بدین معناست که؛ دولت باید اطلاعات دقیق و به لحظه ای درباره ی ظرفیت های بالقوه و بالفعلِ اقتصاد داشته باشد تا بتواند پیشرفتِ سیاستِ صنعتی را سنجیده و متناسب با آن، برنامه ریزی و تصمیم گیری نماید. برای ایجاد چنین سامانه ای در ایران ۱۵ مجموعه‌ی اطلاعاتی باید تجمیع شود و پیوسته مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند که بدین قرار می باشند؛ "اطلاعاتِ مربوط به سیستم بانکی"، "بیمه"، "مالیات"، "واردات و صادرات"، "بورس"، "تأمین اجتماعی"، "بودجه عمومی عمرانی"، "ظرفیت های واقعی و بالفعل تولید"، "بازرگانی داخلی"، "مستغلات و املاک"، "شرکت ها و اشخاص حقوقی"، "سیستم کد گذاری کالا"، "ثبت سفارش کالا"، "قیمت کالاها و خدمات" و نیز "حسابرسی شرکت ها". این سامانه و برنامه ها سابقه در کشورهای دیگر هم دارد. در ایران، ستاد فرماندهی باید این نقش را به عهده بگیرد و سایر دستگاه های مرتبط، باید ذیل این ستاد فعالیت کنند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ سوم، بخشِ اول 🔰نقطه مقابلِ ، قطع رابطه حمایتیِ دولت از تولیداتِ داخلی و حاکم شدن اندیشه بنیادگرایی بازار و اصولِ بر اقتصاد است. تجویز یا تحمیلِ رویکرد بنیادگراییِ بازار، آزاد سازیِ تجاری-مالی و توقف حمایت گرایی از تولیداتِ داخلی برای کشورهای در حالِ پیشرفت یا عقب مانده، یکی از سیاست های جدّیِ کشورهای پیشرفته غربی بویژه آمریکا و انگلیس با هدفِ حداکثرسازیِ قدرت و ثروت بوده که می توان این سیاست را در چارچوبِ تحلیل کرد. 🔰 در فصلِ سوم از کتابِ حاضر، ابتدا به بررسیِ جایگاهِ و نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماریِ دولت های غربی پرداخته و سپس آثار فاصله گرفتن از حمایت هوشمند و گرایش به اقتصادِ بازار را در سه کشورِ ، و مطالعه خواهیم کرد. 🔰 طبعا برای شناختِ جایگاه اقتصادِ بازار و سیاست های تجویزی نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماری، ابتدائا ضرورت دارد مفهوم استعمار تعریف و هدفِ آن روشن شود. اجمالا برای پرهیز از طولانی شدنِ کلام باید گفت: در فرهنگِ اصطلاحاتِ سیاسی به مفهومِ حاکمیتِ کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف، با هدفِ چپاولِ منابع و معادن و استثمارِ نیروی انسانی و تثبیتِ تسلط سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بر آن ملت، با تظاهر به آبادسازی و ایجاد توسعه و پیشرفت است. [معین، ۱۳۷۱، ۲۵۲] 🔰 از این‌رو استعمار از قرونِ ۱۷ و ۱۸ میلادی رواج یافت که کشورهای سلطه گرِ اروپای غربی سراغِ قاره آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی رفتند. چهره ای انسان دوستانه به خود گرفتند و هدف خود را آباد کردنِ کشورها و آشنا ساختنِ ملت ها با فنّاوری و صنعت، و کمک به توسعه و پیشرفتِ آنها اعلام کردند. اما در عمل، دست به غارتِ و کشورهای استعمارزده و این کشورها را تبدیل به بازارِ مصرفِ محصولاتِ تولیدی خود کردند. بنابراین استعمار دو هدفِ اساسی دارد: تصرفِ بازار مستعمره و غارتِ منابعِ آن. یعنی استعمارگر می خواهد منابع مستعمره را غارت کند و محصولاتِ خود را در بازارِ آن به فروش برساند؛ و برای رسیدن به این هدف نیز از ابزارهای مختلفِ سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره استفاده می کند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚کتابِ ، فصلِ چهارم، بخش سوم 🔰در ادامه سلسله یادداشت های فصلِ چهارمِ کتاب، بنا شد در این یادداشت به نمونه هایی از ابعادِ در دوره ی که منجر به تحول اقتصادی در کره جنوبی شد بپردازیم. پارک چانگ هی که هدف از کودتای خود را انقلاب صنعتی در کره جنوبی اعلام کرده بود [Alam 1989, 41] در تاریخ ۲۲ جولای ۱۹۶۱ یعنی کمتر از دو ماه پس از به دست گرفتنِ قدرت، یک ایجاد کرد که می توان آن را متولیِ تدوینِ برنامه های پیشرفت، هدایتِ نیروهای بازار در مسیرِ برنامه ها، حمایت از صنایع فوق برنامه و نظارتِ دقیق بر عملکردِ نیروهای بازار طبق برنامه دانست. 🔰هیئتِ برنامه ریزی اقتصادی، شرکت های خصوصی را نه به اسارتِ خود درآورد و نه به حالِ خودشان رها کرد. مدیریت این شرکت ها که عمدتا مجموعه هایی خانوادگی و به اصطلاحِ کره ای Chaebol بودند، با صاحبانِ آنها بود و آنان تصمیم های خودشان را می گرفتند، منتهی این تصمیم ها محدود به چارچوب هایی بود که سیاست های دولت تعیین می کرد. [Kim and Vogel 2011, 6-265] ابزار هدایتِ شرکت ها در جهتِ سیاست های دولت نیز صرفا اجبار و اخذ تعهد نبود، بلکه این شرکت ها به شیوه های مختلف مورد حمایت دولت قرار می گرفتند که در ادامه به برخی از این شیوه های حمایتی اشاره می کنیم. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari