eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
35.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
653 ویدیو
83 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ سوم، بخشِ اول 🔰نقطه مقابلِ ، قطع رابطه حمایتیِ دولت از تولیداتِ داخلی و حاکم شدن اندیشه بنیادگرایی بازار و اصولِ بر اقتصاد است. تجویز یا تحمیلِ رویکرد بنیادگراییِ بازار، آزاد سازیِ تجاری-مالی و توقف حمایت گرایی از تولیداتِ داخلی برای کشورهای در حالِ پیشرفت یا عقب مانده، یکی از سیاست های جدّیِ کشورهای پیشرفته غربی بویژه آمریکا و انگلیس با هدفِ حداکثرسازیِ قدرت و ثروت بوده که می توان این سیاست را در چارچوبِ تحلیل کرد. 🔰 در فصلِ سوم از کتابِ حاضر، ابتدا به بررسیِ جایگاهِ و نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماریِ دولت های غربی پرداخته و سپس آثار فاصله گرفتن از حمایت هوشمند و گرایش به اقتصادِ بازار را در سه کشورِ ، و مطالعه خواهیم کرد. 🔰 طبعا برای شناختِ جایگاه اقتصادِ بازار و سیاست های تجویزی نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماری، ابتدائا ضرورت دارد مفهوم استعمار تعریف و هدفِ آن روشن شود. اجمالا برای پرهیز از طولانی شدنِ کلام باید گفت: در فرهنگِ اصطلاحاتِ سیاسی به مفهومِ حاکمیتِ کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف، با هدفِ چپاولِ منابع و معادن و استثمارِ نیروی انسانی و تثبیتِ تسلط سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بر آن ملت، با تظاهر به آبادسازی و ایجاد توسعه و پیشرفت است. [معین، ۱۳۷۱، ۲۵۲] 🔰 از این‌رو استعمار از قرونِ ۱۷ و ۱۸ میلادی رواج یافت که کشورهای سلطه گرِ اروپای غربی سراغِ قاره آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی رفتند. چهره ای انسان دوستانه به خود گرفتند و هدف خود را آباد کردنِ کشورها و آشنا ساختنِ ملت ها با فنّاوری و صنعت، و کمک به توسعه و پیشرفتِ آنها اعلام کردند. اما در عمل، دست به غارتِ و کشورهای استعمارزده و این کشورها را تبدیل به بازارِ مصرفِ محصولاتِ تولیدی خود کردند. بنابراین استعمار دو هدفِ اساسی دارد: تصرفِ بازار مستعمره و غارتِ منابعِ آن. یعنی استعمارگر می خواهد منابع مستعمره را غارت کند و محصولاتِ خود را در بازارِ آن به فروش برساند؛ و برای رسیدن به این هدف نیز از ابزارهای مختلفِ سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره استفاده می کند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚کتابِ ، فصلِ سوم، بخش چهارم [پایانی] 🔰همانطور که سابقا در یادداشت ها گفته شد؛ نهاد های مالیِ بین المللی از جمله "صندوقِ بین المللیِ پول" و "بانک جهانی"، همواره کشورهای در حالِ توسعه را به "آزادسازیِ تجاری و مالی" تشویق کرده و اتخاذ این سیاست ها را به عنوانِ تنها راه توسعه تبلیغ کرده اند. در بسیاری از کشورها این سیاست ها هر چند با رونقی مصنوعی همراه شده، اما دیری نپائیده که "بحران کسری حساب جاری"، "تراز منفی پرداخت ها"، "انباشتِ بدهی خارجی" و " کاهش تولید و ارزش پول ملی" دامن گیرِ کشورهای تابع این سیاست ها شده است. کشورهایی همچون ، و ، نمونه ی عینیِ تبعیت محض و بی کم و کاست از سیاست های است که سرنوشتِ آن در مقابلِ چشمانِ دیگر کشورها قرار دارد. برای اطلاع از جزئیات ِاتفاقاتی که به سببِ پیاده سازیِ در کشورهای نامبرده رُخ داده به صفحاتِ ۲۱۰-۲۶۱ از فصلِ سومِ کتابِ رجوع شود. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari