آیاتی که دربارهی جنگ بدر در قرآن کریم در سورهی انفال هست، بسیار منطبق با وضع ماست. روز #بدر، روز #فرقان بود، روز تمیز حق و باطل؛ چون دو نیرو در مقابل هم قرار گرفتند و وقتی معارضه کنند این دو نیرو، بقای هر نیرو نشان میدهد که او حق است؛ زیرا که سنتهای عالم به مدد او و کمک او میشتابد.
۱۳۶۴/۱۱/۱۲
#کتاب_هفتم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_دغدغههای_فرهنگی
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
...آزادی، برابریِ انسانها، عدل اجتماعی، خودآگاهی افراد جامعه، مبارزه با کژی و زشتی، ترجیح آرمانهای انسانی بر آرزوهای شخصی، توجه و یاد الهی، نفی سلطههای شیطانی و دیگر اصول اجتماعی نظام اسلامی و نیز اخلاق و رفتار شخصی و تقوای سیاسی و شغلی، همه و همه ملهم و زائیدهی آن جهانبینی و برداشت کلی از جهان و انسان است. اسلام نظامهای مبتنی بر زور و قلدری و زایندهی ظلم، جهل، اختناق، استبداد، تحقیر انسان و تبعیض نژادها، ملتها، خونها و زبانها را رد میکند و غلط میشمرد، و با هر آن نظام و کس که به ستیزهی نظام اسلامی کمر بندد، با شدت و مقاومت میستیزد، و بجز آنان با همهی انسانها -چه هم کیش و چه ناهم کیش- به محبت و مساعدت امر میکند. بر چنین پایهها و با چنین هدفهایی انقلاب اسلامی در ایران پدید آمد، و نظام جمهوری اسلامی را بنا نهاد.
۱۳۶۶/۶/۳۱
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
تبیین منظومه فکری رهبری
#دغدغههای_فرهنگی
ما باید مقوله فرهنگ را از نو ارزیابی کنیم. در نظام جمهوری اسلامی مقوله فرهنگ را قدری دست کم گرفتهایم. تاثیر فرهنگ، هم به عنوان یک عامل اصلی و تعیین کننده در رفتارهای فردی و اجتماعی کشور و امتمان؛ هم به عنوان یک حامل برای تاثیرات و اثرگذاریهای سیاسی- گرایشهای سیاسی- مغفول عنه قرار گرفته و آنچنان که باید و شاید نیست.
#کتاب_هفتم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_دغدغههای_فرهنگی
#فصل_اول
@daghdaghehayefarhangi
@t_manzome_f_r
جهانبینی و بینش اسلامی، فصول متعددی دارد...رکن دوم [آن] تکریم انسان است؛ یا میتوانیم به آن بگوییم انسان محوری. البته انسان محوری در بینش اسلامی، بهکلّی با اومانیسم اروپای قرون هجده و نوزده متفاوت است. آن یک چیز دیگر است، این یک چیز دیگر است. آن هم اسمش انسان محوری است؛ اما اینها فقط در اسم شبیه همند. انسان محورىِ اسلام، اساساً اومانیسم اروپایی نیست؛ یک چیز دیگر است. «الم تروا انّ الله سخّر لکم ما فی السّموات و ما فی الأرض» کسی که قرآن و نهجالبلاغه و آثار دینی را نگاه کند، این تلقّی را بهخوبی پیدا میکند که از نظر اسلام، تمام این چرخ و فلک آفرینش، بر محور وجود انسان میچرخد. این شد انسانمحوری.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
#کتاب_ولایت_فقیه
حال براساس اینها یک نتایج عملی به دست میآید و وظایفی برعهده انسانهایی که معتقد به این مبانیاند، قرار میگیرد. فرق نمیکند؛ چه حکومت اسلامی باشد و حاکمیت و قدرت در دست اهل حق باشد، چه حکومت اسلامی نباشد -فرض کنید مثل دوران حکومت طاغوت باشد، یا انسانی باشد که در بین کفّار زندگی میکند- این وظایفی که عرض میکنم، در هر دو حالت بر دوش یکایک انسانها هست. این وظایف چیست که اینها نتایج عملی آن بینش است؟ من چند نقطه از این وظایف را مطرح میکنم:
یک وظیفه عبارت است از عبودیت و اطاعت خداوند. چون عالَم مالک و صاحب و آفریننده و مدبّر دارد و ما هم جزو اجزاء این عالَمیم، لذا بشر موظف است اطاعت کند. این اطاعت بشر به معنای هماهنگ شدن او با حرکت کلی عالم است؛ چون همه عالم «یسبّح له ما فیالّسموات و الأرض»؛ «قالتا اتینا طائعین». آسمان و زمین و ذرات عالم، دعوت و امر الهی را اجابت میکنند و بر اساس قوانینی که خدای متعال در آفرینش مقرّر کرده است، حرکت میکنند. انسان اگر برطبق قوانین و وظایف شرعی و دینی که دین به او آموخته است - عمل کند، هماهنگ با این حرکتِ آفرینش حرکت کرده؛ لذا پیشرفتش آسانتر است؛ تعارض و تصادم و اصطکاکش با عالم کمتر است؛ به سعادت و صلاح و فلاحِ خودش و دنیا هم نزدیکتر است. البته عبودیت خدا با معنای وسیع و کامل آن مورد نظر است؛ چون گفتیم توحید، هم اعتقاد به وجود خداست، هم نفی الوهیّت و عظمت متعلق به بتها و سنگها و چوبهای خودساخته و انسانهای مدّعىِ خدایی و انسانهایی که اسم خدایی کردن هم نمیآورند، اما میخواهند عمل خدایی کنند. پس در عمل، دو وظیفه وجود دارد: یکی اطاعت از خدای متعال و عبودیت پروردگار عالم، و دوم سرپیچی از اطاعت «انداد الله»؛ هر آن چیزی که میخواهد در قبال حکمروایی خدا، بر انسان حکمروایی کند. ذهن انسان فوراً به سمت این قدرتهای مادّی و استکباری میرود؛ البته اینها مصادیقش هستند؛ اما یک مصداق بسیار نزدیکتر دارد و آن، هوای نفس ماست. شرط توحید، سرپیچی کردن و عدم اطاعت از هوای نفس است؛ که این «اخوف ما اخاف» است.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
#دغدغههای_فرهنگی
دغدغه فرهنگی واهتمام به مساله فرهنگ، یک وقت یک حالت حساسیت شخصی است؛ یک وقت هم ناشی از نگرش به فرهنگ است. حساسیت شخصی وگرایشهای فردی، آنچنان اهمیت و ارزشی ندارد. آنچه مهم است، اینکه ببینیم فرهنگ چه تاثیری در سرنوشت کشور دارد و برای آینده چقدر میتواند نقش ایفا کند.
#کتاب_هفتم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_دغدغههای_فرهنگی
#فصل_اول
@daghdaghehayefarhangi
@t_manzome_f_r
دوم، هدف گرفتن تعالىِ انسان است؛ تعالىِ خود و دیگران. این تعالی شامل تعالىِ علمی، تعالىِ فکری، تعالىِ روحی و اخلاقی، تعالىِ اجتماعی و سیاسی -یعنی جامعه تعالی پیدا کند- و تعالىِ اقتصادی است؛ یعنی رفاه امور زندگی مردم. همه موظّفند برای این چیزها تلاش کنند: گسترش و پیشرفت علم برای همه؛ حاکمیت اندیشه سالم و فکر درست؛ تعالىِ روحی و معنوی و اخلاقی، خُلق کریم و مکارم اخلاق؛ پیشرفت اجتماعىِ بشری -نه فقط جنبههای معنوی و علمی و اخلاقی یک فرد، بلکه جامعه هم مورد نظر است- و پیشرفت امور اقتصادی و رفاهی انسانها، و بایستی مردم را به سمت رفاه و تمتّع هرچه بیشتر از امکانات زندگی پیش ببرند. این یکی از وظایف همه است؛ مخصوص دوره قدرت و حکومت هم نیست؛ در دوره حکومتِ غیر خدا هم این وظیفه وجود دارد.
۷۹/۹/۱۲
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
پدرم، آقا سیدجواد خامنهای از یک خانوادهی علمایی معروف تبریزی بود. ایشان سال ۱۳۱۳ه.ق در نجف به دنیا آمد. پدر ایشان آقا سیدحسین خامنهای، امام مسجد جامع تبریز بوده است. مایلم اندکی دربارهی این پدربزرگ -آقا سیدحسین- مطالبی بگویم:
ایشان بیستسال در نجف درس خوانده بود و از شاگردان فاضل شربیانی و شیخ حسن مامقانی -پدر شیخ عبدالله مامقانی- محسوب میشد. در سال ۱۳۱۵ه.ق -سهسال پس از درگذشت میرزای شیرازی- به تبریز بازگشت و در سال ۱۳۲۵ه.ق -یعنی چندماهی بعد از نهضت مشروطه- وفات یافت و در تبریز تشییع شد. سپس جنازه ایشان به نجف منتقل شد و در قبرستان وادیالسلام دفن گردید.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
اولین کار پیامبر مکرم، اِثارهی عقل است... قدرت تفکر را در یک جامعه تقویت کردن. این حلال مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد میدهد، انسان را به دین میکشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیت وادار میکند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالت آمیز و دل دادن به دنیا باز می دارد؛ عقل این است. لذا اول کار این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد؛ تکلیف ماهم این است.
۱۳۸۸/۴/۲۹
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
ایشان[پدربزرگم] پدر همسر شیخ محمد خیابانیِ معروف است. بنابراین همسر خیابانی عمهی ما است. پدرم نقل میکرد که پدربزرگمان، آقا سیدحسین، در آغاز شب، پس از خوردنِ شام -در حالی که فرزندان سرگرم بازی بودند- میخوابید، سپس دو ساعت پیش از سرزدن سپیدهی صبح، برای عبادت و مطالعه برمیخواست. او از علمای نامدار بود و بسیاری از علمای تبریز نزد ایشان در نجف درس خوانده بودند. ایشان وقتی به تبریز آمد، امامِ مسجد جامع این شهر -که از خانوادهی معروف "مجتهد" بود- امامت مسجد را به استاد خود آقا سیدحسین واگذار کرد.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
اسلام، دین توحید است
و توحید یعنی رهایی انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هر کس به جز خدا؛
یعنی گسستن بندهای سلطهی نظامهای بشری؛
یعنی شکستن طلسم ترس از قدرتهای شیطانی و مادی؛
یعنی تکیه بر اقتدارات بی نهایتی که خداوند در نهاد انسان قرار داده و از او بکارگیری آنها را همچون فریضهایی تخلف ناپذیر، طلب کرده است؛
یعنی اعتماد به وعده الهی در پیروزی مستضعفین بر ستمگران و مستکبران به شرط قیام و مبارزه و استقامت؛
یعنی دلبستن به رحمت خدا و نهراسیدن از احتمال شکست ...
و خلاصه یعنی خود را مرتبط و متصل به اقیانوس لایزال قدرت و حکمت الهی دیدن و به سمت هدف اعلی، با امید و بی تشویق شتافتن.
همهی عزت و اعتلایی که به مسلمین وعده داده شده، در سایه چنین ایمان و درک روشن و عمیقی از توحید است.
۱۳۶۹/۳/۱۰
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
ایشان [پدرم] به فضل و علم و اجتهاد معروف، و نزد علمای بزرگی مانند میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی درس خوانده بود. عفیف و باحیا بود و نسبت به مال منال، از مناعت طبع برخوردار بود. در میانه بازار مشهد که محل کسبه و تجار و سرمایه داران است، امامت مسجدی را داشت؛ اما چشمی به مال مردم نداشت و چنین چیزهایی را نمی پسندید؛ یعنی در اوج بلندطبعی میزیست.
...گاهی به سبب تنگدستی ناگزیر میشد کتابهایش را که بسیار مورد عشق و علاقهاش بودند بفروشد.
...من در خانه پدر از فقر چیزهایی دیدم که در خانهی علمای دیگر کمتر دیده میشود. پدر هیچگاه از ناداری و تنگدستی خود با کسی سخن نگفت، بلکه برعکس، به سبب مناعت طبع و توجه به وضع ظاهر، مردم ایشان را فردی توانگر میپنداشتند.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
انسان تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانی نباید اطاعت کند مگر اینکه اطاعت او اطاعت خدا باشد... هیچ انسانی هم حق ندارد انسانهای دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند. و ما از این اصل اعتقادی، اصل آزادی بشر را میآموزیم که هیچ فردی حق ندارد انسانی و یا جامعه و ملتی را از آزادی محروم کند، برای او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خود که بسیار ناقص است و یا بنا به خواستهها و امیال خود تنظیم نماید. و از این اصل ما نیز معتقدیم که قانونگذاری برای بشر تنها در اختیار خدای تعالی است. همچنان که قوانین هستی و خلقت را نیز خداوند مقرر فرموده است و سعادت و کمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانین الهی است که توسط انبیا به بشر ابلاغ شده است.
صحیفه امام، ج۵، ص ۳۸۸
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
بحث فرهنگ، بحث ذهن است. بحث قوه درّاکهی انسانی و بحث سازندگی شخصیت انسانهاست. اینکه میگویند "مداد العلما افضل من دماء الشهدا" معنایش این است که آن عالِم میتواند ذهن انسانی را تبدیل به چیزی کند که از این جسم - به اصطلاح رایج امروز- سخت افزار موجود بشری، یک انسان متعالی، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد.
#کتاب_هفتم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_دغدغههای_فرهنگی
#فصل_اول
@daghdaghehayefarhangi
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
[مادرم] بر قرائت کلام الله مجید با قرآن اهدائی پدرش مداومت روزانه داشت. شیوه قرائت ایشان، ما را در آن کم سنوسالی به خود جذب میکرد. پیرامونش گرد میآمدیم و به تلاوتش گوش میکردیم. ایشان هم از فرصت استفاده میکرد، معانی برخی آیات را برای ما به فارسی ترجمه میکرد و داستانهای پیامبران را برایمان بازمیگفت.
...نکات اولیه قرائت قرآن و قواعد زبان عربی را از مادرم آموختم؛ کما اینکه روح دلیری و نستوهی را نیز او در من دمید. مادر بهخاطر بازداشتهای پیاپی من و حملات ساواک به منزل، رنج بسیار کشید؛ اما در برابر دژخیمان مهاجم، با پایداری و صلابت میایستاد؛ جوابشان را میداد و با آنها مجادله میکرد.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ». خدا و پیامبر، شما را به زندگی و مایهی حیات طیب و پاکیزه دعوت میکند. حیات طیبه فقط خوردن و لذت بردن... نیست.
...حیات طیبه، عبارت از این است که این زندگی در راه خدا و برای رسیدن به هدفهای عالی باشد. ... برای انسان، هدف اعلی عبارت از وصول به حق، رسیدن به قرب باریتعالی و تخلق به اخلاق الهی است. انسان برای رسیدن به آنچنان هدفی، ابزارهای مادی و معنوی را لازم دارد. غذا لازم است اما برای اینکه انسان به سمت هدف حرکت کند.
نظام اسلامی ... همچنین اصرار دارد که روح و دل انسان میباید از یک صفا و تلالو و نورانیت و برادری و فداکاری نسبت به انسانهای دیگر و عبودیت و بندگی و اخلاص نسبت به خدای متعال برخوردار باشد. اسلام و سایر ادیان الهی، این را برای مردم میخواهند.
...اسلام میخواهد انسانها را آنچنان بالا ببرد، دلها را آنچنان نورانی کند، بدیها را آنچنان از سینه من و شما بیرون بکند و دور بیندازد، که ما آن حالت لذت معنوی را در همه آنات زندگیمان، نه فقط در محراب عبادت، بلکه حتی در محیط کار، در حال درس، در میدان جنگ، در هنگام تعلیم و تعلم و در زمان سازندگی احساس کنیم. " خوشا آنان که دائم در نمازند" یعنی این.
...این حیات طیبه است.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
باید قدرت دید حقایق سیاسی در مردم بهوجود آید تا در برخورد با جریانها و حوادث سیاسی گیج نباشند. اگر مردم، قدرت تحلیل داشته باشند، این مملکت و انقلاب را بیمه و تضمین میکنند. هر حادثهای که در جایی بهوجود میآید مردم باید بتوانند دور و بر حادثه را یک خرده نگاه کنند و بفهمند قضیه چیست. این واقعاً خیلی مهم است.
#کتاب_هفتم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_دغدغههای_فرهنگی
#فصل_اول
@daghdaghehayefarhangi
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تحصیلات من در مکتب آغاز شد. قسمت چنین بود که پیش از ورود به دبستان، در دو مکتبخانه درس بخوانم. نخستین مکتب را - که در چهارسالگی وارد آن شدم- یک زن اداره میکرد. تصویری که اکنون بیش از هر چیز از این مرحله در ذهنم هست روشهای غلط آموزشی و پرورشی است. هیچ برنامه آموزشی در کار نبود. آنچه بر مکتبخانه حاکم بود، خشونت و سختگیری بیدلیل بود.
در سال ۱۳۲۳ که پنجساله بودم، پدر ما را به مکتب دیگری فرستاد که در اتاقی در یکی از مدارس بود. هنوز آن اتاق را به یاد دارم که اتاق تاریکی بود. این معلم به ما خیلی توجه کرد و ما را سمت چپ خود نشانید... من و برادرم در این مکتب درس"عمّجزء" را شروع کردیم که با آموزش حروف الفبای عربی آغاز میشد.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
ما معتقديم -و اين جزو بديهيات اسلام، بلكه بديهيات همه اديان است- كه انسان، فقط در سايه ارتباط و اتصال با حق تعالى است كه مىتواند به تكامل و تعالى دست پيدا كند... سرّ مسئله در اين است كه انسان بتواند خودش را به عبوديت الهى متّصف كند. عبد، يعنى تسليم اراده و حكم خدا و شريعت الهى [شدن]. لُبّ تمام دستورات و احكام و فرامين الهى و شرايع انبيا، همين يك كلمه است و شايد پيامبران خدا، قبل از آنكه مقام نبوت براى آنها انتخاب بشود و خداى متعال آنها را به نبوت سرافراز كند، به عبوديت سرافراز كرده باشد.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
شش ساله بودم که وارد مدرسه شدم و مرا در کلاس اول نشاندند... هنوز آن روز درخشان را که درهای دروس بر رویم گشوده شد، به یاد دارم. زنگ اول آن روز، درس حساب داشتیم و من توسط معلم خیلی تشویق شدم. این یک نکته آموزشی و تربیتی است که من در زمان تصدی ریاست جمهوری، در مصاحبهای به مناسبت افتتاح سال تحصیلی جدید، معلمان را به آن توجه دادم.
در این مدرسه، در تجوید قرآن کریم و تلاوت آن با صدای خوش، زبانزد بودم. در مراسم دبستان و مراسم استقبال از شخصیتهایی که به مدرسه میآمدند قرآن تلاوت میکردم؛ از جمله در حضور آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی قرآن خواندم.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
روح عبوديت و احساس بندگى در مقابل خداوند، همان چيزى است كه انبياى الهى از اول تا آخر، تربيت و تلاششان متوجه اين نقطه بوده است، كه روح عبوديت را در انسان زنده كنند. سرچشمه همه فضائل انسانى و كارهاى خيرى كه انسان ممكن است انجام بدهد ـ چه در حوزه شخصى، چه در حوزه اجتماعى و عمومى ـ همين احساس عبوديت در مقابل خداست. نقطه مقابل اين احساس عبوديت، خودبينى و خودخواهى و خودپرستى است؛ منيت است. اين منيت است كه در انسان، منشأ همه آفات اخلاقى و عوارض و نتايج عملى آنهاست... اگر اين خودبينى و خودخواهى در مقابل خداوند متعال باشد ـ يعنى انسان خود را در مقابل پروردگار قرار بدهد ـ نتيجه آن در انسان، طغيان است.
طاغوت؛ طاغوت هم فقط پادشاهان نيستند؛ هركدام از ما انسانها ممكن است در درون خودمان ـ خداى نكرده ـ يك طاغوت و يك بت تربيت كنيم و پرورش بدهيم. در مقابل خدا سركشى كردن و خودبينى داشتن، نتيجهاش عبارت از رشد طغيان در انسان است. اگر اين خودبينى در مقابل انسانهاى ديگر باشد، نتيجهاش ميشود ناديده گرفتن حقوق ديگران؛ تجاوز و دستدرازى به حقوق اين و آن. اگر اين خودبينى در مقابل طبيعت واقع بشود، نتيجهاش ميشود تضييع محيط طبيعى؛ يعنى آنچه كه امروز به حق درباره مسئله محيط زيست در دنيا اهتمام هست.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
باید مساله فرهنگ را با کلیتش، مساله اول این کشور به حساب آورد. ما اگر توانستیم فرهنگ این کشور را با پایههای مستحکم و قوی و نهادهای صحیحی که کارایی لازم را داشته باشند، پشتیبانی و تقویت کنیم، کار کشور روی غلتک خواهد افتاد و پیشروی این کشور در همه زمینههای مورد نظر تضمین خواهد شد. چنانچه ما فرهنگ را اصلاح و دنبال نکردیم به احتمال زیاد برنامهریزیهایمان ابتر خواهد بود؛ یعنی مدتی تلاش میکنیم، زحمت میکشیم، اما نمیتوانیم به نتایج قطعی آن امیدوار باشیم.
#کتاب_هفتم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_دغدغههای_فرهنگی
#فصل_اول
@daghdaghehayefarhangi
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
قرآن را از دوران کودکی نزد مادر، و سپس از یکی از کسبه که قرائتش خوب بود و جلسات دورهای قرائت را در منازل مدیریت میکرد، آموختم. پدر، من و برادرم را به این مرد مومن که حاج رمضانعلی نام داشت، سپرد. او به ما احترام میگذاشت. با آنکه مردی پنجاهساله بود، پشت سر ما از در خارج میشد و ما را دو طرف خود مینشانید. من نزد او قرآن میخواندم و او قرائت مرا تصحیح میکرد. یک روز به ما گفت: شما دیگر به مرحلهای رسیدهاید که من نمیتوانم به شما درس بدهم و بیشتر از این شما را جلو ببرم. به ما توصیه کرد که پیش استاد او _ ملاعباس _ برویم که در سن هفتاد سالگی در صحن حرم رضوی تدریس میکرد. ...از ویژگیهای او این بود که به نسخهی قرآن چاپ هند مقید بود و اعتقاد داشت که نسخهی هندی با وجود دشواری رسمالخطش، نسخهای صحیح است.
...نزد او کتاب تجوید را خواندیم که به فارسی است و تالیف سید محمد عرب زعفرانی. این سید محمد، عرب و ساکن مشهد بود، که استاد مُقری ما _ملا عباس_ هم شاگرد او بودهاست.
فصل اول ص ۱۵
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
هدف تمام پيامبران، كشاندن مردم به صراط مستقيم است و صراط مستقيم هم يعنى عبوديت؛ «وَ أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ». بايد مردم را به عبوديت الهى كه همان صراط مستقيم است، سوق دهيد. البته اين عبوديت، در زمينه اخلاق، در زمينه عمل فردى و در زمينه عمل اجتماعى كاربرد دارد، كه وقتى بحث عمل اجتماعى پيش آمد، آنوقت بحثهاى سياسى، تحليلهاى سياسى ـ تبيين سياسى ـ هم در حوزه كار شما قرار مىگيرد.
اشتباه كسانى كه در گذشته مسائل سياسى را از تبليغ كنار مىگذاشتند، در اين بود كه عبوديت را به منطقه فردى منحصر مىكردند. آنها اينجا را غلط مىفهميدند و غلط عمل مىكردند. بله! هدف، كشاندن مردم به عبوديت است؛ منتها عبوديت منطقه وسيعى در زندگى انسان دارد و آن منطقه، به عمل شخصى منحصر نيست. وقتى كه عمل جامعه، عمل يك مجموعه عظيم انسانى و مردم يك كشور، عمل اقتصادى، عمل سياسى و موضعگيريهاى سياسى مشمول بحث عبوديت شد، آن وقت دعوت شما هم مىتواند شامل اين مسائل باشد و بايد هم باشد...
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
عمامه، نماد وجود آن طائفهای است که در دین تفقه میکند، دین را تبلیغ میکنند و در مقابل مخالفان دین میایستند. از همین روی، دست نشاندگان استعمار و مبلغان لائیسیسم، با عمامه جنگیدهاند. رضاشاه دستور داد عمامهها را بردارند و کلاه پهلوی بر سر بگذارند... دستگاه حاکمه نقشه کشید تا یک روحیهی عمومی ایجاد کند و عمامه را مورد تحقیر و استهزا قرار دهد. در کودکی وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم، عمامه گذاشتم. علت این عمامهگذاری زودهنگام آن بود که در آن دوران، مردم عادت به پوشاندن سر داشتند. طبیعتاً پدر حاضر نبود ما کلاه پهلوی بر سر بگذاریم؛ بنابراین چارهای جز عمامه نبود.
عمامه ما را مادر میبست... ما از زمان کودکی با پدیدهی مسخره کردن عمامه مواجه بودیم. آن قدر کلمات تمسخرآمیز شنیدیم که این پدیده در نظر ما عادی شده بود و لذا به علت آن نمیاندیشیدیم. فقط وقتی بزرگ شدم، به حافظهام مراجعه میکردم و شگفتزده میشدم. هیچ معممی چه کوچک و چهبزرگ از این پدیده در امان نمانده بود.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری