🔖 تقدیر از عملکرد صداوسیما در ماه مبارک
ماه مبارک امسال احساس تکاپوی گسترده و تلاش ویژهای برای ارتقای سطح برنامههای تلویزیون بهچشم میخورد. این همه نشان از عزم و تلاش جدی داشت که باید به تیم سازمان خداقوت گفت. البته من رصد کاملی نسبت به همه برنامهها نداشتم اما در همان حد که گذرا مرور کردم این موارد در ذهنم برجسته آمد:
۱. برنامه محفل
#محفل کار مشترک شبکه سه و سازمان تبلیغات اسلامی بود که امروز دیگر برنامهای فقط ایرانی نیست بلکه برنامه قرآنی #جهان_اسلام است. سطح بالای برنامه، ترجمه آن به عربی و پخش زنده در برخی کشورهای اسلامی نشان از قوت و جذابیت آن دارد.
برنامه قرآنی ایران دارای تفاوت هویتی با دیگر برنامههای قرآنی خنثی فلان کشور اسلامی است. اینجا سخن از #مقاومت، مبارزه با استکبار، شهادت و... است. اینکه ایران بتواند برنامهای در تراز جهان اسلام تولید کند و ماه مبارک مسلمانان مخاطب برنامه قرآني ایرانی باشند، یک موفقیت و یک آغاز مهم است.
محفل نشانداد با وجود شرایط فعلی و برخی ضعفها، قدرت تاثیرگذاری داخلی و بینالمللی صدا و سیما چقدر بالاست و چقدر کم از این امکان بهره گرفتیم. البته در حوزه دعوت از برخی داوران و کارشناسان مذهبی محفل اشتباهی رخ داد که باید در ادامه مسیر اصلاح شود.
۲. برنامه هلال
#هلال میکوشد با قالبی صمیمی و خارج از تعاملات رسمی مجری و کارشناس و مهمان، نوعی صمیمیت بین میزبان ایرانی و مخاطب غیر ایرانی مسلمان را برقرار کند. رابطهای که به امت اسلام حتی ورای جهان اسلام نظر دارد و هرآنکه از هر ملیتی در این آیین باشد را در خود جای میدهد. نشان دادن عشق به ایران اسلامی و اسلام انقلابی و روایت ایران با بیان دیگران کار مهمی بود که آرامآرام رقم خورد.
۳. سریالها
مرهم
تلاش این سریال ارائه روایتی متعادل از روحانیت است. هم ایرادهایی که در بین برخی ملبسین وجود دارد را نشان میدهد و هم واقعیتهای دوستداشتنی روحانیت را. هرچند گاهی در روایت خوبیها افراط میکند و تصویر غیر باورپذیر میدهد.
ذهن زیبا
موضوع سریال مهم است. اینکه مسئله #پیشرفت و ساخت ایران پساانقلاب بهدست دانشمندان ایرانی روایت شود مهم است. اینکه سریال چقدر در این روایت موفق بوده را نمیدانم اما اصل توجه را میپسندم.
نکته: هرچند انتخاب موضوع در این دو سریال خوب بود اما نمیتوان این دو اثر را، آثاری فاخر و ماندگار و جذاب بهشمار آورد. از این رو هنوز در حوزه فیلم و سريال دچار آسیب جدی هستیم.
۴. برنامههای معارفی
برنامههای سحر و دعوت از مهمانان جدید، و نیز حضور برادر عزیز حجتالاسلام قمی بهعنوان کارشناس مذهبی و ارائه بحثی خوب و کاربردی با محوریت شرح دعای سحر امام راحل، همه جای تقدیر دارد. هرچند برخی اشتباهات نیز در دعوت کارشناسان در شبکههای دیگر باید اصلاح شود.
۵. دیگر برنامهها
صداوسیما کوشیده در موضوعات مختلف دیگری ورود کند. برنامه بسیار خوب #جبهه جبران یک غفلت طولانی از روایت جذاب دفاع مقدس بود. هرچند چون اولین تجربه بود ضعفهایی در آن قابل شمردن است اما مهم این است که بکوشیم دفاع مقدس را زنده نگاه داریم و درباره آن غفلت داشتیم.
پخش زنده نماز مغرب مساجد محلات که نشاندهنده جریان زنده دینی در جایجای کشور است، پخش روزانه جزخوانی قرآن از مساجد بزرگ مصر و تونس و عمان و... از دیگر کارهای خوب صداوسیما در این ایام بود. برنامههای دیگری چون "#ایران_دوستداشتنی" و "سرزمین شعر" و "#آفتابگردون" و گعده شاعران و ادیبان شبکه چهار و دیگر برنامههای سرگرمی و عیدانه و پیشواز نوروز که کوشید #هویتمدار و اصیل باشد هم قابل تمجید است.
۶. مدیریت برنامههای سال تحویل
یکی از نکات برجسته دیگر عملکرد صداوسیما، مدیریت برنامههای تحویل سال و جشن و عزا از چند روز قبل تا سال تحویل بود و تلاش بر جمع بین هر دو مناسبت، بدون تحریک گسلها بود که عملکرد موفقی را نشان میداد.
یک نقد: سایه سنگین عصر جدید بر صداوسیما
اما یک آسیب مهم اینکه سایهی عصر جدید بر بسیاری از این برنامهها سنگینی میکند. گویا یک قالب یافتهایم و همهچیز را در این قالب روایت میکنیم. وقتی تناسب ظرف و مظروف لحاظ نشود و یک قالب بدون ضابطه همهجا مصرف شود، نتیجه میشود اینکه رهبر معظم انقلاب صریحا برنامه "سرزمین شعر" شبکه ۴ را نقد میکنند و آن را خلاف شأن بزرگان شعر و موجب بازاری شدن شعر میدانند. این یک نمونه از عدم توجه به قالب و فرم و عدم بومیسازی آن متناسب با محتواست. نمونه دیگر برنامه قرآنی شبکه قرآن بود که ضعیف از آب درآمد و حجم تقلید آن از عصر جدید بیشتر در ذوق میزد.
هرچند نقدهایی جدی به عملکرد جاری صداوسیما داریم اما عملکرد رمضانی آن در مجموع نمره قابل قبول و تلاش موفقی را نشان میدهد.
#صداوسیما
🆔 @taalighat
🔖 تحلیلی بر طرح ملی "زندگی با آیهها"
درباره ماه مبارک رمضان امسال و اتفاقات آن میتوان و بايد مفصل سخن گفت. به لطف خدا شاهد اتفاقات مبارکی در حوزه فرهنگ بودیم ولی از کنار بسیاری ساده گذشتیم. یکی از مواردی که باید درباره آن سخن گفت طرح #زندگی_با_آیهها است که امسال برای دومین سال اجرا شد. در این یادداشت به نقاط قوت و ضعف این طرح اشاره میکنم:
بخش اول: ظرفیتشناسی و نقاط مثبت
۱. حرکت بهسمت بازسازی فرهنگی
ما میخواهیم جامعه اسلامی بسازیم. این ادعا بزرگ است و لوازمی دارد. باید به ذهنیت ایرانیان، گفتمان حاکم بر ذهن آنها و اصول نگرش و کنش ایشان اندیشید. توسعه اندیشه قرآنی در جامعه ایرانی بهعنوان زیرساخت نگرش و کنش از این سنخ کارهاست.
همینکه این مسئله بهعنوان #هدف_فرهنگی نشانه گرفته میشود، یعنی فرهنگ در کشور دارد صاحب متولی میشود و این مهمترین امری است که اتفاق افتاد. اینکه نقطهای یافت شود که به فرهنگ عمومی، ساخت آن، طراحی و جهتدهی به آن و تولی اجرای ایده عملياتي آن به همه عناصر چرخه بپردازد، این امر مهم و مبارک است. چرا که اکنون احساس نوعی بدون متولی بودن عرصه فرهنگ محسوس است. اجزا و عناصر از سیاستگذار و طراح و مجری همه منقطع هستند. زمانی که آقا سخن از #بازسازی_ساختار_فرهنگی کشور بهمیان آوردند. ایده "زندگی با آیهها" را در این راستا میبینم. البته این یک گام، یک قطعه از پازل و یک آغاز است.
۲. هدفگذاری راهبردی: توسعه باورداشت بنیادین قرآنمحور با تمرکز بر آیات خاص و بنیادین
خب حالا جامعه را چگونه قرآن اندیش کنیم؟ اگر همه مردم یا طیف قابل توجهی از مردم با آیات قرآن زندگی کنند، آنها را در زندگی پیاده کنند، آیات را حی و حاضر در حیات خود ببینند، یعنی قرآن را زندگی میکنند، و بر اساس باورداشت های قرآنی حرکت میکنند.
از سالها قبل ایدهای در بین برخی مبارزین موثر قبل از انقلاب وجود داشت: که در قرآن ۱۵۰ آیه و در نهجالبلاغه ۱۵۰ عبارت ویژه، کلیدی و مبناساز وجود دارد که اگر در ذهن و جان کسی نهادینه شود او را عمیق، صاحب مبنای دینی و عمیقا و اصیل انقلابی میکند. این تجربه در سالهای قبل از انقلاب و منتهی به دفاع مقدس آزموده شده بود و بسیاری از شهدا با همین رویه تربیت شده بودند.
زندگی با آیهها ترجمان همین نگاه است. آیات منتخبی [سالیانه ۳۰ آیه: ۵ سال ۱۵۰ آیه] باید در جان مردم ثبت شود، به #باور_عمومی و گفتمان تبدیل شود و با آن زندگی کنند. درست شبیه آن کودکی که در غزه بر روی آوارها آیات نصرت الهی را با همه ایمان میخواند. پس این هدفگیری، دقیق و راهبردی بود و توسعه و تثبیت آن به مثابه باور و گفتمان ملی میتواند ظرفیت فرهنگی جدیدی بیافریند.
۳. پیوست حرفهای رسانهای_هنری (تجربه برندسازی فرهنگی):
گمان میکنم شیوه برندسازی "زندگی با آیهها" جزو معدود تجارب فرهنگی کشور در حوزه برندسازی فرهنگی باشد. ببینید ما میخواهیم یک مسئله را تبدیل به امر عمومی کنیم، میخواهیم توجه ملی را به یک سمت جلب کنیم. اما #فناوری_فرهنگی آن را نمیشناسیم. معمولا به ساخت تعدادی تیزر و کلیپ اکتفا میکنیم.
اما زندگی با آیهها به تنوع مخاطب، و با در نظر گرفتن تنوع ابزارهای هنری رسانهای، بهصورت متمرکز و پر حجم امر #برندینگ_فرهنگی را دنبال کرد. من نمونه مشابهی در کشور سراغ ندارم. لذا این امر را ولو یک آغاز و با کاستی، یک تجربه و الگوی ارزشمند میدانم. به برخی از ابعاد برندسازی توجه کنیم:
🔹 برنامه #محفل و جلب توجه قرآنی
محفل در یک کلان تحلیل، خود ایدهای برای جلب توجه به مسئله قرآن، ایجاد ذهنیت عمومی مثبت و علاقمند به کار قرآنی بود. محفل توجهات را به قرآن جلب کرد و حس خوب برای مردم ساخت بهنحوی که پس از محفل خاطره شیرینش بماند و مخاطب برای تکرار آن خاطره، کار قرآنی را انتخاب کند. هرچند محفل پیش از زندگی با آیهها آغاز شد اما در خطوط کلی حمایت از این ایده را دنبال میکرد.
🔹 مسابقات گسترده و دعوت عمومی در سطوح مختلف از کودک و نوجوان تا جوان و میانسال
🔹 ساخت انواع تیزرها، تبلیغات و برنامههای متنوع تلویزیونی
🔹 ساخت نماهنگ و سرود و برنامه هنری با محوریت چهرههای محبوب هنری و مذهبی با موضوع قرآن
🔹 تولید اپلیکیشن مخصوص
🔹 تولید ۱۰ عنوان کتاب
🔹 راهاندازی پویشهای مختلف
🔹 استفاده از ظرفیت بصری بیلبوردهای شهری
🔹 استفاده از ظرفیت جلسات قرآن
همه اینها در کنار هم، از برنامه کودک و نوجوان تا برنامه عمومی جوان و میانسال، از نماهنگ مذهبی تا تیزر و انیمیشن و فیلم کوتاه تا برنامهسازی با سلبریتی های مذهبی یعنی استفاده از همه ظرفیت و ابزارهای موجود برای جهتدهی عمومی نسبت به یک مسئله. نکته دیگر اینکه در این تولیدات اشارهها به طرح زندگی با آیهها عمدتا غیر مستقیم است و این نیز نوعی هوشمندی است.
📌ادامه دارد....
#سازمان_تبلیغات
#روایت_رویش
🆔 @taalighat