eitaa logo
تعلیقات
1.6هزار دنبال‌کننده
497 عکس
81 ویدیو
31 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 ماجرای تعطیلات شنبه‌ها... (درنگی در ابعاد فرهنگی تعطیلی شنبه) ✔️ قسمت دوم 🔹 تعطیلی شنبه یا تغییر نظم اجتماعی؟ 🔻 ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبه‌ها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم. اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید. 🔻 مسئله فقط تعطيلي یک روز نیست، مسئله تغییر است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبه‌ها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان می‌دهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.) 🔹 نظم جهانی یا نظم اسلامی 🔻 در نامه اخیر ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبه‌ها این است: "اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر است." 🔻 این استدلال که باید خودمان را با در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سال‌ها قبل طیفی سخن از می‌زدند. اما این جهان، جهانی است که آمریکا و غرب محور آن هستند. حرکت به‌سمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گام‌به‌گام در حالی‌که امروز دنیا در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است. 🔹 ارتجاع تمدنی 🔻 تشکیل پیمان‌های مالی و اقتصادی بزرگ چون و و... پیمان‌های مالی دو یا چندجانبه و همه به‌معنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از سوق دادن کشور به سمت آن نوعی است. 🔹 لزوم تحلیل کلان و غیر اتمیک مسئله 🔻 تأکید می‌کنم را نباید و نقطه‌ای دید، تعطیلی شنبه‌ها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بین‌المللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیب‌ها، و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، این تصمیم به است. 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat
📝 مسئله تعطیلی شنبه‌ها و نارسایی فکری جبهه انقلاب 📍بنانداشتم درباره تعطیلی شنبه مجدد مطلبی بنویسم اما برخی از اظهارنظرهای بچه های جبهه انقلاب نگرانم کرد. اساسا آنقدر که نگران این حد از نارسایی فکری و تحلیلی در جبهه انقلاب هستم، از مصوبه تعطیلی شنبه نگران نیستم. تعطیلی شنبه یک مصداق و مورد از کنش و طراحی جریان غرب گراست. جریان غرب گرا خوب بلد است زمین بازی درست کند، جبهه انقلاب را هم بازیگران آن زمین بازی قرار دهد و ما هم در اوج اقتدار جبهه انقلاب و هزیمت جبهه غرب گرا، پرچم او را بالا ببریم. باید برای این مصائب فکری کرد. 🔻 رویکرد تقلیل گرایانه و ساده سازی مسئله 🔹 برخی گفتند یعنی شما نگرانید دعای ندبه و نماز جمعه کمرنگ شود؟ خب اصلا تعطیلی جمعه که حذف نشده، بلکه یک روز به این تعطیلات اضافه شده، پس نماز جمعه‌تان سرجای خودش هست؟ با این سطح از تقلیل‌گرایی چه کنیم؟ مگر مسئله ما مصداقی به نام نماز جمعه است فقط؟ 🔹 در یادداشت قبلی کلیدواژه های مهم و راهبردی را مطرح کردم؛ کسانی که با فضای و اندیشه تمدنی آشنایی دارند، بار تئوریک این کلیدواژه ها را می شناسند اما متأسفانه این کلیدواژه ها که هر یک موضوع تحقیقات، مقالات و یادداشت های تفصیلی و تخصصی است، از دید بسیاری پنهان ماند و منتقدین چسبیدند به نگرانی از تعطیلی نماز جمعه، در حالی که این واژگان و مفاهیم بسیار مهم هستند و نقطه تمرکز و نگرانی ما اینجاست: ارزش زمان نظم اجتماعی نظم مدرن پیام پنهان اجتماعی زمان بعد نمادین زمان زمان و تمدن (بعد تمدنی زمان) زمان و تاریخ زمان و فرهنگ تغییر در نظم زمانی و انقطاع تاریخی تغییر در نظم زمانی و تحول فرهنگی نسبت تعطیلی و سبک زندگی 🔹 کسی درباره نسبت تعطیلی شنبه و این کلیدواژه ها سخن نگفت. شاید امکان سخن هم نبود. کسی که را بشناسد، و لیبرال را بشناسد، سبک و شیوه و را بداند، متوجه می شود که تغییر در یک جامعه با آن جامعه چه می کند. 🔻 فقر فهم تمدنی 🔹 از زمان قاجار بسیاری از روشنفکران با همین استدلال که باید برای پیشرفت، شبیه غرب شد، سعی در انواع تحول داشتند. یکی از نقاط تمرکز آن ها تحول در خط فارسی، تحول در زبان فارسی و تحول در سبک پوشش بود. بسیاری می گفتند حالا اینکه عبارات را با الفبای فارسی بنویسیم و یا لاتین چه فرقی می کند؟ خط را تغییر دهیم چه فرقی می کند؟ بهتر نیست شبیه دنیا باشیم؟ با همین ساده اندیشی مسئله را تقریر می کردند. اما کسی نمی دانست نسبت خط و تمدن، نسبت زبان و تمدن چیست. 🔹 امروز هم از بسیاری مسائل نداریم. نمی دانیم نسبت زمان و تمدن چیست؟ پس راحت با مسئله ای چون تعطیلی شنبه کنار می آییم یا آن را چنان ساده سازی می کنیم که گویی یک مسئله بی اهمیت است. این مسئله جایی خطرناک می شود که با همین استدلال و دست فرمان باید در بسیاری از مواضع دیگر هم عقب نشینی کنیم. 🔻 مضاف به اینکه عمده استدلال های اقتصادی مدافعین تعطیلی شنبه نیز دقیق و مستند نیست و اگر مجالی بود نقدی بر آن هم خواهم نوشت. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
🔖 حوزه باید آخوند تربیت کند... (۱) (درآمدی به بازسازی حیات اجتماعی روحانیت و نقد تخصص‌گرایی افراطی) ۱. روحانیت، عنصر محوری ساخت و رشد: در سیر تکاملی ایران شیعی الهام‌بخش ترین کانون فکری، علمی و معنوی نهاد دین و روحانیت است. نقشی بی‌بدیل که فرازوفرود آن تأثیری مستقیم در فرازوفرود ایران دارد. نهاد دین و روحانیت مرجع اجتماعی بود. کانون تولید ذائقه اجتماعی و شیوه زیستن و خطوط کلی فرهنگ بود. تحلیل نوع کنش‌های اجتماعی سده‌های اخیر به‌ویژه یک قرن در نقاط مختلف ایران گواهی بر اثرگذاری فرهنگی بی‌بدیل روحانیت بر فرهنگ اجتماعی و رشد فرهنگی است. کم‌تر تحلیلگر و اندیشمندی است که بتواند از کنار نقش سازنده روحانیت در ساخت ایران بگذرد. حتی جلال آل احمد در غربزدگی با فریادهای گلایه‌اش از روحانیت، تمنای نقش‌آفرینی دارد و داریوش شایگان در فاخرترین اثرش محوری‌ترین عامل ایستادن در مقابل تمدن غرب را نهاد دین و حوزه و روحانیت می‌داند. این نقش از دیدگاه مستشرقین و نهادهای امنیتی و جاسوسی غرب نیز پنهان نبود که درباره آن ده‌ها فکت و متن وجود دارد. ۲. حوزه و محوریت "رفع نیاز": اما همه این اتفاقات و جایگاه‌ها مرهون یک امر است: "نهاد دین و روحانیت کانون رفع حقیقی جامعه بوده است." در جای خود بحث مهمی با عنوان داریم که باید بحث شود اما اجمالا اینکه نیازمندی‌های انسان در قالب یک نظام پدید می‌آید. در دنیای سنتی حوزه در نقطه اتصال به همه نیازها بود. اما دنیای مدرن کانون‌های نقش‌آفرینی "نهاد دین" را به "نهاد علم مدرن منقطع از وحی برخاسته از عقل خودبیناد" داد. با توسعه و پدیدآمدن ساختارهاي جدید اجتماعی و توسعه علوم اجتماعی و انسانی پیامبران عصر مدرن ظهور می‌کنند و داعیه‌دار رفع نیاز می‌شوند و متناظر با هر نیازی، کانونی تعریف می‌کنند و جدیدی را رقم می‌زنند که در آن نهاد دین حذف می‌شود. ۳. تخصص‌گرایی افراطی متأثر از نظم اجتماعی مدرن و نفی هویت و کارکرد واقعی روحانیت: اما حوزه به‌مرور ازاین رویکرد فاصله گرفت. حوزه به‌سمت پیش رفت. تخصص‌گرایی فی حد نفسه بد نیست اما وقتی به تاریخی روحانیت منجر شود، سم است. باتوجه به تکثر نیازهای جدید و صورت‌بندی آن‌ها ذیل تخصص درپی کارآمدی بیشتر بود اما توجه نداشت این مدل بدون مراقبت، طراحی و تدبیر به ضد خود بدل می‌شود و طلبه متخصص دیگر شأن آخوندبودن برای خود قائل نیست. یعنی به‌نحوی از نفی رسالت اجتماعی فراگیر منجر می‌شود. تخصص‌گرایی افراطی نقطه آغاز حوزه و روحانت بود. طلبه متخصص خود را تنها در حوزه تخصص خود دارای رسالت و مسئولیت می‌بیند و از آن سو مخاطب هر تخصص طیف محدودی است که نوع پراکندگی آن در جامعه موجب محدودیت در دسترسی و ارتباط می‌شود. لذا ارتباط بین طلبه و جامعه عملاً قطع می‌گردد. طلبه محصور در زیست تخصصی برای ارتباط با مخاطب خود راه‌هایی چون نگارش مقاله و کتاب و... را در پیش می‌گیرد و اتفاقاً این شیوه از کنش‌گری در استاندارهای جدید حوزه پسندیده و مطلوب است. پس احساس وظیفه و نیاز به دیگر سطوح ارتباط اجتماعی کم‌رنگ می‌شود. ادامه دارد... 🆔 @taalighat