تعلیقات
📝 چه باید کرد؟ (تأملی درباره آینده و بازسازی جبهه انقلاب و مناسبات اجتماعی) (1) مقدمه 1. امروز باید
📝 چه باید کرد؟ (2)
1) ما معمولاً پس از هر شکست سیاسی، مشغول انواع تحلیلها و آسیبشناسی میشویم. بعد از مدتی که به شرایط موجود عادت کردیم و درد شکست التیام یافت، برمیگردیم به تنظیمات کارخانه و کارهای قبلی.
2) ما معمولا حوصله کارهای بلندمدت و #صبر_راهبردی نداریم. لذا به جنس کارهای سیاسی دمدستی و کنشگری آنچنانی دم انتخابات روی میآوریم. درحالیکه تعامل با جامعه و گرفتن نبض آن را نمیتوان از لایه سیاست و آن هم با هیجان زودگذر دنبال کرد.
3) قبلاً در دوران دولت شهید #رئیسی دربارهی مسئلهای بهنام "فرصتِ داشتنِ دولت" نوشتم که جبهه انقلاب در مسند قوه مجریه بود.
https://eitaa.com/taalighat/1149
اکنون باید درباره "فرصتِ نداشتن دولت" تأمل کرد. بهجای حرص خوردن باید دراین مقطع یک فرصت راهبردی دید. فرصت #بازسازی_جبهه_انقلاب و فرصت #رجوع_به_مردم
4) سخن از بازسازی جبهه، مناسبات جبهه انقلاب باهم و با جامعه است. گفتگو درباره ابعاد و اضلاع این بحث فراتر از کشش یادداشتهای فجازی است و برخی نیز غیر قابل انتشار. اما تلاش میکنم برخی موارد را بهمرور تقدیم کنم و باقی موارد را در حلقه مباحثات دوستانه انشالله بحث میکنیم.
#جبهه_انقلاب
#بازسازی_جبهه_انقلاب
🆔@taalighat
تعلیقات
📝 چه بايد کرد؟ (3) فرصت نداشتنِ دولت 1⃣ فصل بازگشت به مردم 🔹 اساساً نقطه عزیمت #جریان_انقلابی و کان
چه باید کرد؟ (4)
📝 لزوم توسعه اتصال به اندیشه رهبری
🔻 گمانم اگر رشدی در صحنه فکری میبینیم محصول مصرف بخشی از #اندیشه_رهبری است و اگر کاستی و فقدان و نارسایی هم میبینیم نتیجه عدم اتصال به این اندیشه است.
🔻 رصد روش بحثها، سطح بحثها، نوع تحلیلها، نوع برداشت از مسائل همه نشان میدهد ما در طول سال کمتر بهعنوان یک #منبع_غنی به #اندیشه_رهبری میپردازیم.
🔻 ما فهرستی از مسائل را از منظر آقا مطالعه و جمعبندی نکردیم. مسئله انتخابات، مسئله مردم، مسئله ریاستجمهوری، مسئله کارآمدی، مسئله عدالت، مسئله پیشرفت، مسئله سیاستورزی و دهها مسئله دیگر همچنان مغفول و #فاقد_ادبیات و مبنای روشن تحلیل است.
🔻 جوان مؤمن انقلابی تنها زمانی #انسان_انقلاب خواهد بود که از این اندیشه تغذیه کند، آن را مصرف کند و زیست خود را با آن سامان دهد، وگرنه انقلابی بودن به یک احساس و حال عاطفی تقلیل خواهد یافت و یک #زیست_متفاوت نخواهد بود.
🔻 یکی از اقدامات مهمی که باید در #گام_دوم به آن پرداخت #اتصال به اندیشه رهبری است. اتصال به اندیشه رهبری بسیاری از نارساییهای ما را ترمیم خواهد کرد و یک گام اساسی در #بازسازی_جبهه_انقلاب است. هرچند این کار ظرافتهای فراوانی دارد.
🔻 اگر طیف وسیعی از جوانان به اندیشه رهبری متصل شوند، با آن #انس بگیرند، از آن تغذیه کنند، شاهد یک اتفاق جدید و شکلگیری #نسل_جدید از جوانان انقلابی خواهیم بود.
🔻 میماند تعیین تکلیف چند مسئله:
معنای اتصال به اندیشه رهبری
مدلهای اتصال به اندیشه رهبری
روشهای توسعه اندیشه رهبری
ایدههای عملیاتی موفق
منابع اصیل اندیشه رهبری
مراجع فکری تبیین اندیشه رهبری
و...
🔻 این راه دشواریها و الگوهای توسعه بسیاری دارد. طرح مطالعاتی #ازتوحیدتاتمدن تلاشی کوچک در این راستا بود و گامهای دیگری که انشاالله برای تکمیل این چرخه خواهیم برداشت. برادر میرزایی زحمت کشیدند و اطلاعات خوبی از این طرح را در این فهرست ارائه کردند:
🔻🔻🔻
📚معرفی طرح مطالعاتی از توحيد تا تمدن
https://eitaa.com/sajjadmirzaei_ir/2625
#ازتوحیدتاتمدن
#اندیشه_رهبری
#جبهه_انقلاب
#گام_دوم
#از_توحید_تا_تمدن
#بازسازی_جبهه_انقلاب
🆔@taalighat
🔖 حوزه باید آخوند تربیت کند... (۱)
(درآمدی به بازسازی حیات اجتماعی روحانیت و نقد تخصصگرایی افراطی)
۱. روحانیت، عنصر محوری ساخت و رشد:
در سیر تکاملی ایران شیعی الهامبخش ترین کانون فکری، علمی و معنوی نهاد دین و روحانیت است. نقشی بیبدیل که فرازوفرود آن تأثیری مستقیم در فرازوفرود ایران دارد. نهاد دین و روحانیت مرجع اجتماعی بود. کانون تولید ذائقه اجتماعی و شیوه زیستن و خطوط کلی فرهنگ بود. تحلیل نوع کنشهای اجتماعی سدههای اخیر بهویژه یک قرن در نقاط مختلف ایران گواهی بر اثرگذاری فرهنگی بیبدیل روحانیت بر فرهنگ اجتماعی و رشد فرهنگی است.
کمتر تحلیلگر و اندیشمندی است که بتواند از کنار نقش سازنده روحانیت در ساخت ایران بگذرد. حتی جلال آل احمد در غربزدگی با فریادهای گلایهاش از روحانیت، تمنای نقشآفرینی دارد و داریوش شایگان در فاخرترین اثرش محوریترین عامل ایستادن در مقابل تمدن غرب را نهاد دین و حوزه و روحانیت میداند. این نقش از دیدگاه مستشرقین و نهادهای امنیتی و جاسوسی غرب نیز پنهان نبود که درباره آن دهها فکت و متن وجود دارد.
۲. حوزه و محوریت "رفع نیاز":
اما همه این اتفاقات و جایگاهها مرهون یک امر است: "نهاد دین و روحانیت کانون رفع #نیاز حقیقی جامعه بوده است." در جای خود بحث مهمی با عنوان #نظام_نیاز داریم که باید بحث شود اما اجمالا اینکه نیازمندیهای انسان در قالب یک نظام پدید میآید.
در دنیای سنتی حوزه در نقطه اتصال به همه نیازها بود. اما دنیای مدرن کانونهای نقشآفرینی "نهاد دین" را به "نهاد علم مدرن منقطع از وحی برخاسته از عقل خودبیناد" داد. با توسعه و پدیدآمدن ساختارهاي جدید اجتماعی و توسعه علوم اجتماعی و انسانی پیامبران عصر مدرن ظهور میکنند و داعیهدار رفع نیاز میشوند و متناظر با هر نیازی، کانونی تعریف میکنند و #نظم_اجتماعی جدیدی را رقم میزنند که در آن نهاد دین حذف میشود.
۳. تخصصگرایی افراطی متأثر از نظم اجتماعی مدرن و نفی هویت و کارکرد واقعی روحانیت:
اما حوزه بهمرور ازاین رویکرد فاصله گرفت. حوزه بهسمت #تخصصگرایی_افراطی پیش رفت. تخصصگرایی فی حد نفسه بد نیست اما وقتی به #نفی_هویت تاریخی روحانیت منجر شود، سم است.
#تخصصگرایی_افراطی باتوجه به تکثر نیازهای جدید و صورتبندی آنها ذیل تخصص درپی کارآمدی بیشتر بود اما توجه نداشت این مدل بدون مراقبت، طراحی و تدبیر به ضد خود بدل میشود و طلبه متخصص دیگر شأن آخوندبودن برای خود قائل نیست. یعنی بهنحوی از نفی رسالت اجتماعی فراگیر منجر میشود.
تخصصگرایی افراطی نقطه آغاز #انقطاع_اجتماعی حوزه و روحانت بود. طلبه متخصص خود را تنها در حوزه تخصص خود دارای رسالت و مسئولیت میبیند و از آن سو مخاطب هر تخصص طیف محدودی است که نوع پراکندگی آن در جامعه موجب محدودیت در دسترسی و ارتباط میشود. لذا ارتباط بین طلبه و جامعه عملاً قطع میگردد.
طلبه محصور در زیست تخصصی برای ارتباط با مخاطب خود راههایی چون نگارش مقاله و کتاب و... را در پیش میگیرد و اتفاقاً این شیوه از کنشگری در استاندارهای جدید حوزه پسندیده و مطلوب است. پس احساس وظیفه و نیاز به دیگر سطوح ارتباط اجتماعی کمرنگ میشود.
ادامه دارد...
#چه_باید_کرد
#انقطاع_اجتماعی
#بازسازی_جبهه_انقلاب
#بازسازی_حیات_اجتماعی_روحانیت
🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 حوزه باید آخوند تربیت کند... (۱) (درآمدی به بازسازی حیات اجتماعی روحانیت و نقد تخصصگرایی افراطی)
حوزه باید آخوند تربیت کند... (۲)
(درآمدی به بازسازی حیات اجتماعی روحانیت)
🔻 بازخوانی مفهوم و کارکرد "آخوند" در حیات اجتماعی ایرانیان:
واژه "آخوند" که در فرهنگ فارسی بار معنایی خاصی دارد، در گذشته دارای بار ارزشی و نشاندهنده جایگاه اجتماعی بلندی بوده است که مجموعهای از کارکردهای متنوع را در خود جمع دارد. بسیاری از بزرگان و فقها و علمای برجسته تا مراجع با این لفظ تعبیر میشدند، امثال: آخوند خراساني(صاحب کفایه)، آخوند کاشی، آخوند ملاعلی همدانی، و... . اما لفظ آخوند نهتنها نشاندهنده مقام علمی بوده که به نوعی کارکرد نیز اشاره داشته است:
🔹 تنوع کارکردی:
حداقل بخشی از جامعه ایران در سالهای نه چندان دور و البته با قدمت طولانی بسیاری از نیازهای خود را از این پایگاه حل و رفع میکرد و یک روحانی، در فرهنگ عمومی #آخوند شهر و محله و روستای خود بود. آخوندبودن بهمعنای برخورداری از مجموعهای از کارکردها و داراییها و معنابخشی ها بود. این مجموعه ترکیبی از:
کارکردهای علمی _ معرفتی
کارکردهای تربیتی _ فرهنگی
کارکردهای اجتماعی
کارکردهای سیاسی
همه اينها در سطوح محلهای، منطقهای و گاه ملی رخ میداد.
🔹 مروری بر طیفی از کارکرها:
#آخوندبودن یعنی یک بسته و پکیج کامل از پاسخ به نیازمندیهای اجتماعی که مردم در غم و شادی به آن تکیه دارند.
#آخوندبودن یعنی اتصال وثیق به لایههای مختلف زندگی انسان ایرانی بهنحوی که در همه سطوح #حضور_مؤثر دارد.
#آخوندبودن یعنی #مرجعیت اجتماعی، یعنی کانون تولید فرهنگ و جهتدهی به #سبک_زندگی مردم و سازنده نظام ارزشی جامعه
#آخوندبودن یعنی حضور در متن حیات جامعه، زیستن با مردم، در کنار مردم، برای مردم. آخوندبودن یعنی با مردم بودن. این با مردم بودن همه سرمایه روحانیتی و نهاد دین است.
این نحو از هویت و نقش اجتماعی موجب میشود جامعه و مردم این جنس از روحانیون را #آخوند خودشان بدانند. آقای خودشان بدانند. از خودشان و برای خودشان بدانند. و اینجا #یکیشدن رخ میدهد، درنتیجه #اثرگذاری اتفاق میافتد. با فرآیندی که نیاز به تبیین دارد.
تخصصگرایی افراطی موجب به محاق رفتن این نگرش نسبت به زیست اجتماعی و کارکرد عینی روحانیت در جامعه شد و گویی آخوندبودن ارزش صنفی سابق خود را نداشت.
ادامه دارد...
#چه_باید_کرد
#انقطاع_اجتماعی
#بازسازی_جبهه_انقلاب
#بازسازی_حیات_اجتماعی_روحانیت
🆔 @taalighat