eitaa logo
تاملات
722 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
340 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰یهودیان و حیات اقتصادی مدرن ✍️ محمدعلی روزبهانی 🔸انقلاب اسلامی به ایرانیان فرصت داد تا درباره راهی جمعی باز اندیشی کنند، قدری از حرکت پرشتاب به سوی دروازه های تمدن بازایستند و درباره مقصد اندیشه کنند. جنگ تحمیلی این تعلیق و اندیشیدن را تمدید کرد و حتا در بوته رویارویی با چهره ی واقعی جهان جدید و نشان دادن صف ملتهایی که مسامهت در جهان مدرن را قبله راه ساخته اند و اندک آدمیانی که خواستار نظم و نسخی دیگرند، خودآگاهی ایرانیان را صدچندان کرد. 🔹بعد از جنگ اما صلح اقتضای دیگری داشت. زندگی در صلح نیازمند ادمهای میان مایه و فرماندهان تکنوکرات و فربه تر کردن طبقه متوسط بود، مستضعفان و پابرهنگان به طبقه آسیب پذیر بدل شدند... چرخ های مدرن سازی ایران دوباره و به سرعت به راه افتاد، این نیز تجربه ی گرانسنگی بود به همان اندازه جنگ تحمیلی بلکه بیشتر... تمرین زندگی در واقعیت جهان مدرن با تلاش برای از دست نرفتن و کلیشه و موزه ای نشدن آرمان ها. . 🔸ما چقدر بر سر آرمانها مانده ایم؟ چقدرش را قربانی مدرن شدنمان کردیم؟ چقدر قدر فرصت ها و داشته هامان را دانستیم و چقدر فرصت سوزی و ناسپاسی کردیم؟ هر چه کردیم و نکردیم، از پی این کرده ها و نکرده ها، ۴۱ سال است دیگر اسراییل در خاورمیانه پیشروی نداشته است، حتا با وجود اینکه تقریبا سرزمینی از کشورهای عربی فتح نشده باقی نمانده و سران عرب در صف دیدار با سران اسراییل زنبیل گذاشته اند. حتا با وجود اینکه یکی از برترین ارتشهای جهان را ساخته و پرداخته کرده، حتا با کشتارهای نادری مثل کشتار ۷۰۰۰ نفر فقط در جنگ خونین رمضان غزه. 🔹 اینکه چرا اینقدر کم به صهیونیسم و ذات اشغال‌گری و ماشین کشتار مدرن پرداخته‌ایم و نوشته‌ایم و نظر ورزی کرده‌ایم، حتما زنگ خطر بزرگی را به صدا در می‌آورد، اما بخشی از آن شاید به این دلیل است که مفاهیم و نظریه‌ها از این رخدادها می‌آیند نه پیش از آنها. گویی 41 سال است پنجه افکندن این با جهان مدرن و مولود نا مبارک و ماشین کشتاری به نام اسرائیل... بیت المقدس نبض آشکاری است وضعیت ما و دیگری‌مان را مانیتوری می‌کند و به تصویر می‌کشد. ⚜️ @taammolat74
📮در قرن ۲۱ ‎ از طریق غوطه‌ور کردن انسان‌ها در سیلاب اطلاعات بی‌اهمیت و نامربوط عملی می‌شود. انسان نمی‌داند به چه چیزی توجه نشان دهند و وقت خود را صرف موضوعات فرعی می‌کند. قبلا قدرت به معنی دسترسی به اطلاعات بود. اکنون ‎ یعنی آگاهی از اینکه از چه چیز باید چشم پوشید. ✍️ معصومه نصیری ⚜️ @taammolat74
🔰 فراستی مردی از جنس نقد 🔸فراستی را به عنوان مرد منتقد ایران می‌شناسد. هر چند با نگاه و برخی زوایای نگاه او در نقد فیلم مشکل دارم و معتقدم نگاه ایشان نیز تحت تاثیر نگاه‌های فلسفه هنر غربی و روش‌های فرمالیستی، فرم زده است با این حال پرستیژ، برخی اندیشه‌ها و نوع نگاه او به سوژه و این روحیه انتقادی او را بسیار تحسین می‌کنم. دیشب مهمان دورهمی مهران مدیری بود و حرف‌های مهم برای گفتن داشت که تحت تاثیر شخصیت او اساسا دورهمی دیشب متفاوت شد. 🔹با دیدن او همیشه یاد این پرسش می‌افتم که آیا نقد برای نقد صحیح است؟! یا نقد را باید مصلحت سنجی کرد؟! بسیار قبول دارم که فرهنگ تعارف‌گونه ما، روحیه انتقادکنندگی و انتقادپذیری را از جامعه ما کم‌رنگ کرده است و انسان هوشمند منتقدانه به پیرامون خود نظر می‌کند، اما به راستی صرف انتقاد کردن چاره‌گشاست!؟ یا باید نقد دریچه ورود ما به دالان جدید و راهی نو باشد؟! 🔸بگذریم. برخی نکات فراستی در برنامه دیشب محل دقت و نظر بود. آنجا که بین اثر کمدی و مبتذل فرق گذاشت و گفت: کمدی یکی از اصلی‌ترین ژانرهای سینما است به شرط آنکه درست باشد من عاشق کمدی‌ام، عاشق لورل هاردی‌ام، این آشغال‌هایی که ما می‌بینیم اصلا فیلم نیست، از پول من، از جیب من و مردم میلیاردی خرج می‌کنند تا یک آشغال بسازند. نکته کلیدی که در مورد این جریان مافیایی در سینما ایران اشاره کرد این بود که ارتباط فیلمسازان با مردم قطع است و فیلمنامه ها فقط بر اساس ذهن بیمارگونه آنها ساخته می‌شود، دو اینکه با پول پولشویی نمی‌توان کار خوب تحویل مردم داد، مذهبی حرف نمی‌زنم اما سینمایی که هدفش کسب درامد باشد چیزی به مردم ارائه نمی‌دهد. 🔹و نکته آخری که لذت بردم نوع منظر او به سانسور بود. او درباره سانسور گفت: من طرفدار سانسور هستم، نه اینکاری که آقایون در سینما و تلویزیون انجام می‌دهند، منظور من سانسور هنری است نه سانسور آدم‌ها، منظور من از سانسور این است که به منافع ملی من آسیبی نرسد، به اخلاقیات و ارزش‌های جامعه توهین نشود معلوم است با این نوع نگاه سینما درست نمی‌شود. 🔻پ.ن: همیشه خلا این تیپ شخصیت در علوم انسانی، که منتقدانه نظریات و تئوری‌های ناکارآمد را عالمانه مورد نقد قرار دهد را خالی می‌بینم. ⚜️ @taammolat74
✅گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام 🌸حلول ماه شوال و عید سعید فطر بر تمامی مسلمانان مبارک باد🌸 ⚜️ @taammolat74
گفتارها-پس از عید.mp3
5.47M
🔉 فایل صوتی 🔸گزیده ای از گفتارهای 🔹درباره عید فطر 🔹 با صدای امیرحسین مدرس ⚜️ @taammolat74
🔰 علوم انسانی ایرانی، مصرفِ بحران یا ایده‌ای برای عبور از بحران؟ ✍️ محمدعلی بیگی 🔘 بخش ۲ از ۳ | بخش نخست 🔸یکی از موارد «شوخی گرفتن مسائل انضمامی» و «جاماندگی علوم انسانی ایرانی»، قیل‌وقال نقد مناسک است. این ناقدان مناسک‌گرایی -حتی اگر نقدشان بجا باشد- متوجه نیستند که باز شدن اداره‌ها و استمرار فعالیت شرکت‌های خصوصی نیز نحوی مناسک است که گویی نباید تعطیل شود. بازگشایی ادارات و «مناسک اداری» یا مناسک اقتصادی لازم است، پس -حسب تصمیم دولت- حتی به قیمت جان باید که انجام شود. آیا در اینجا نیازی به نقد مناسک نیست؟ 🔹پس چرا نقد مناسک جدید به‌قدر نقد مناسک سابق اهمیت نمی‌یابد و مورد توجه ناقدان مناسک قرار نمی‌گیرد؟ لابد جان و سلامت مردم چندان اهمیتی ندارد. اما مساله اصلی اینجاست که مناسک‌گرایی چون متوجه انواع مناسک نیست، از مسائل انضمامی به دور افتاده و جز گوشه‌ای امن برای ابراز وجود را مورد توجه قرار نداده است. 🔸این تجاهل، خود البته به‌نحوی مناسک بدل شده و اهالی علوم انسانی ایرانی، اغلب متنسک به آنند و این تنسک با وضع فقدان ایده ملازمه دارد.فقدان ایده صرفا به اهل سیاست برنمی‌گردد، بلکه فقدان ایده در اهالی علوم انسانی نیز هست. ایده‌ای مقابل ایده دولت مطرح نیست. 🔹علوم انسانی ما از ایده‌هایی برای اداره این بحران خالی است و تنها در چنین شرایطی است که دولت می‌تواند به آسانی و حتی بدون «توجه به توصیه‌های پزشکی» و بدون «التفات به نامشخص بودن آینده» و «نامعلوم بودن نتایج تصمیمات»، بدون حزم و احتیاط، با شب بحران مانند صبح امید مواجه شود. صداوسیما و سایر ارکان و ارگان‌ها، اعم از کمیته امداد یا سایر نهادهای حمایتی هم البته از این «بی‌ایده بودن» برکنار نیستند. آیا ورودی جدی به فضای بحرانی داشته‌اند؟ 🔸اما ایده از کجا می‌آید؟ دست علوم انسانی ایرانی از ایده خالی است؛ در انتزاع به‌سر می‌برد و اگر به مسائل انضمامی توجهی هم داشته باشد، از ارائه ایده‌ای غیرمضحک و مؤثر عاجز است، چنانکه در مورد آقای فاضلی و ایده اسفندماهش شاهد بودیم. 🔹برای خروج از این وضع لازم است جدیتی پیدا شود و اولا ایده اصلی دولت و پیش‌فرض‌های آن مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا ابتدا سهل‌انگاری‌ها تعدیل شوند و فرصتی برای فکر فراهم آید؛ سپس ایده‌های جایگزین مطرح شوند. البته از پیش مشخص است که باز بعضی اهالی محترم علوم انسانی ایرانی به‌دنبال ماهیگیری برای خود خواهند افتاد و بی‌توجه به مساله مورد ابتلای عموم، آسمان و ریسمان خواهند بافت و تنور خود را گرم خواهند کرد، اما بدون فضای ایده و نقد ایده نیز به‌نظر نمی‌رسد راهی به دهی باز شود. مضاف بر آن، هم‌اکنون نیز تنور «أنا رجل» مدعیان گرم است و آنان ملاحظه‌ای برای مصرف بحران ندارند، تنها جای نقد ایده جاری و ارائه ایده‌های جایگزین خالی است. ⚜️ @taammolat74
🔉 درسگفتار ♨️ 🔶 انسان‌شناسی دینی 🔸 استاد حسین سوزنچی 🔹جلسه دهم 🔹🔹انسان شناسی زن و مرد؛ نقد فمنیسم (۵) 🌷تعدد زوجات از منظر حقوقی🌷 🔺آنتروپولوژی غربی‌ها با اغلب بحث‌هایی که با عنوان انسان شناسی اسلامی نوشته شده بسیار تفاوت دارند و در این درسها سعی شده با پرهیز از گرته‌برداری و تقلید، نسبتی بین این دو حوزه برقرار شود و از متن‌های اسلامی، از کتاب هستی و هبوط (آقای پارسانیا) و رساله‌های انسان علامه طباطبایی بهره‌برداری گردد. 🔻پ.ن: این درسگفتار هر شب در کانال تاملات بارگذاری میشود. ⚜️ @taammolat74 👇👇👇
10.1 انسان‌شناسی زن و مرد 5.mp3
14.85M
🔉 درسگفتار 🔶 🕰 جلسه دهم / بخش اول 🔸 استاد 🔹 بررسی مساله تعدد زوجات از منظر حقوقی 🔗 جلسه قبل را در اینجا بشنوید. ⚜️ @taammolat74
✅مقصدِ صفایِ سَحَرِ رمضان و عید رحمت و مغفرت؛ عید سعید فطر بر راویانِ راستینِ حدیثِ نفیسِ بندگی خجسته باد.💐💐💐 قال النبی(ص): «فَإِذَا کَانَتْ غَدَاةُ یوْمِ الْفِطْرِ بَعَثَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ فِی کُلِّ الْبِلَادِ فَیهْبِطُونَ إِلَى الْأَرْضِ وَ یقِفُونَ عَلَى أَفْوَاهِ السِّکَکِ فَیقُولُونَ یا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ اخْرُجُوا إِلَى رَبٍّ کَرِیمٍ یعْطِی الْجَزِیلَ وَ یغْفِرُ الْعَظِیمَ» و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ‌ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر کوچه‌ ها و گذرها بایستند و [ با صدایى که آن را همه‌ ی آفریده‌ هاى خدا جز جن و آدمیان می‌شنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار کریم بیرون شوید که او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد. ⚜️ @taammolat74
🔰 فرار از دانشگاه چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟ ✍️ حسام سلامت 🔘 بخش سوم| بخش دوم 💠
شرایط امکان

🔸مفهوم دوم در منطق روش‌شناسیک رساله، «شرایط امکان» (conditions of possibility) است. می‌پرسیم از حیث تاریخی چه شرایطی پیش آمد که پاگرفتن موسساتی چون «»، «»، «» و... را ممکن ساخت؟ این شرایط امکان را می‌توان از مجرای نگارش تاریخ پروبلماتیک سه میدان دانشگاهی، میدان روشنفکری و میدان سیاسی ترسیم کرد. 🔹در اینجا از خود می‌پرسیم چه تحولاتی در هر یک از این سه میدان و در نسبت میان آنها با یکدیگر رخ داد تا در نهایت در نیمه دوم دهه هشتاد این موسسات ممکن شدند. تاریخ مستقل اما در عین حال درهم‌تنیده این سه میدان را می‌توان از طریق مفهوم conjecture که می‌شود به اتصال، هم‌آیندی یا هم‌آمیزی ترجمه کرد، به یکدیگر ربط داد. 🔸کنجکچر نوعی اتصال تصادفی عناصر پراکنده در یک برهه تاریخی است به گونه‌ای که یک ترکیب مشخص را شکل می‌دهند. این عناصر ممکن است در برهه‌های بعد از هم جدا شوند و به شکل‌های تصادفی دیگری با هم پیوند بخورند. در واقع به میانجی مفهوم کنجکچر نشان می‌دهیم که روندها، جریان‌ها و نیروهایی که در هر یک از این میدان‌های سه‌گانه پراکنده بوده‌اند چگونه با یکدیگر درآمیختند و به اصطلاح مفصل‌بندی شدند تا در نقطه تلاقی آنها تجربه نوظهوری - در اینجا موسسات آموزشی موازی - ممکن شود. 💠
گردش گفتارها

🔸از تاریخ پُرپیچ‌وتاب هر یک از این سه میدان تنها به یک مورد اساسی که مستقیم یا غیرمستقیم به «» ربط پیدا می‌کند، اشاره می‌کنم. در تاریخ میدان دانشگاهی احتمالا تعیین‌کننده‌ترین دقیقه به انقلاب فرهنگی مربوط می‌شود. تعیین‌کنندگی این دقیقه برای بحث ما از حیث کنترل نظام‌مند گردش گفتارهاست. 🔹تا جایی که پای در میان است عملا با عالی‌ترین مرجع سیاستگذار در قلمرو میدان دانشگاهی طرفیم. بنابراین سوال این است که این شورا چگونه رویه‌های کنترل سیستماتیک گفتار را تا به امروز هدایت کرده است؟ بیش از هر چیز به اتکای دو سازوکار مشخص: ۱. «هیات‌های جذب و استخدام اساتید» که سوژه‌های گفتار را کنترل می‌کند، از حیث اینکه چه کسانی صلاحیت دارند در دانشگاه سخن بگویند و ۲. «شورای تحول علوم انسانی» که سازوکار کنترل صوری خود گفتارهاست، از حیث اینکه چه دانش‌ها و گفتارهایی می‌توانند در دانشگاه‌ها به گردش بیفتند. 🔸در بحث ما تاریخ میدان از حیث تولید مستقل گفتارهای موازی اهمیت دارد. اگر دانشگاه در دوره پساانقلابی با قسمی از انسداد یا دست‌کم رکود تولید گفتار دست به گریبان بوده، میدان روشنفکری، در عوض، پیوسته دست‌اندرکار عرضه انبوهی از گفتارهای جورواجور بوده است. محض نمونه، مداخلات «» یا «» در دهه ۷۰ و ۸۰ را در نظر آورید. ⚜️ @taammolat74
🔰صدرا، ما و معاصراندیشی ✍️ میلاد نوری 🔸 می‌دانیم که شیرازی کوشید نظام فلسفی‌اش، معروف به را چنان استوار سازد، که مجمع گفتگویی میانِ فیلسوف و عارف و متکلم و فقیه باشد؛ او خواست تا در ساختار اندیشگانی‌ خود، برای مسائل زمانه‌اش راهی بیابد و دردی از فکرِ سرگردان معاصرین‌اش دوا نماید، و برای این منظور، از هیچ منبع فکری چشم نپوشید. 🔹بنابراین، دو ویژگی در وی جمع بوده است: نخست، توجه به تمام منابع معرفتی که در دسترس‌اش بود؛ و دوم، توجه به چیزی که در فضای فکری پیرامونش می‌گذشت. بیش از یک و نیم قرن است که «ما» میراث‌داران صدرالمتألهین، با فلسفه غرب آشنا شده‌ایم؛ در این دوران، مقابله با فلسفۀ غرب و نفی تمدنی آن، مهم‌ترین شُعار بیشتر متفکران عالم اسلام و عمده‌ای از پیروانِ بوده است، حال‌آن‌که شئون زندگی هر روز بیش‌تر از‌ پیش به فلسفۀ مدرن و دست‌آوردهای آن آغشته شده است. 🔸دراین‌میان، هیچ نشانی از آن دو ویژگی در «ما» میراث‌بران نیست. توجه به حقیقت موجود در هر منبعِ معرفتی، و عنایت به زمانه و مسائل آن، طریق صدرالمتألهین بوده است. نادیده‌انگاشتن این دو ویژگی، نادیده‌انگاشتن روح «معاصرت»، نفیِ کلی حکمت، و بی‌اعتنایی به سیرۀ اصیل او است؛ با وجود این، بدون تخلّق به این دو ویژگی، چگونه می‌توان از بزرگداشت صدرالمتألهین سخن گفت؟ ⚜️ @taammolat74
🔰 شب تار همسایه‌ات را روشن کن، پیش از آنکه نماز عید بخوانی و جشن بگیری! ✍️ امام موسی صدر 🔸 آیا تصور می‏ کنید وظیفۀ ما با دادن زکات مالی و دادن پول پایان می ‏یابد؟ من بر این عقیده‏ ام که زکات مال، نشانه و نمادی از زکات در هرچیزی است. امروز ای برادر، همانگونه که از مال خود به همسایه یا خویشان یا فقیران زکات می‏ دهی، از تندرستی و شادی و تجربه، و حتی از نظر و بینش خودت نیز به نیازمندان زکات بده. 🔹 چه اشکالی دارد کـه دست خود را دراز کنی تا با کسی که از او بریده ای و، در عین حال، به تو نیاز دارد، ولی تو به او نیاز نداری، آشتی کنی؟ 🔸 چـه اشکالی دارد کـه فرد تازه ‏کار و نا آزموده ای را راهنمایی کنی؟ یا نادانی را آگاه کنی؟ یا فـرد ناراحت و اندوهگینی را شاد کنی؟ اینها زکات است؛ زکاتی برگرفته از نمـاد زکات مالی. 🔹به طور خلاصه،ای مسلمان،اسلام از تو می‏خواهد که شب تار همسایه‏ ات را روشن کنی، پیش از آن که خانه ‏ات را روشن کنی. از این رو، به تو می‏ گوید پیش از آنکه نماز عید بخـوانی و به خـانه بازگـردی و عید را جشن بگیری، زکات بده. می‏ خواهد شادی را به خانۀ همسایه‏ ات ببری، پیش از آنکه خودت شاد باشی. و این نمـاد اسلام و معنای عید است. 📚 برگی از کتاب "گام به گام با امام ،جلد ۱۱، مطلب اهمیت زکات فطر" ⚜️ @taammolat74
📮سالی در تهران آیت‌الله خوانساری، عید اعلام کرد و در قم، آیت الله بروجردی آخر ماه. نزد مرحوم بروجردی رفتند و ایشان گفتند که آقای خوانساری حکم نکرده‌اند، زیرکی گفت وفتی آقای خوانساری در نماز، 9بار گفتن اللهم بحق هذا الیوم، آیا این حکم نیست؟! آیت الله بروجردی فرمود بروید عید اعلام کنید! ✍️فرشاد مهدی‌پور ⚜️ @taammolat74
🔉 مناظره علمی ♨️ 🔶 بررسی امکان امر دینی 🔸مناظره صوتی تلگرامی: ▪️حجت الاسلام محمدحسن وکیلی (استاد علوم دینی در حوزه‌های علمیه مشهد، معاون مؤسسه مطالعات راهبردی) ▪️دکتر بیژن عبدالکریمی (مدرس فلسفه، نظریه پرداز و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی) 🔹کانال تخصصی الاهیات اسلامی ⏰ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ⚜️ @taammolat74 👇👇👇
Vakili_abdolkarimi.ogg
43.63M
🔉 مناظره علمی | بررسی امکان امر دینی 🔸مناظره صوتی تلگرامی: ▪️حجت الاسلام ▪️دکتر 🔹پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر» تألیف بیژن عبدالکریمی دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است که در سال ۹۷ منتشر شد. واکنش محافل اندیشه به این اثر قابل توجه بود و از جمله این واکنش‌ها می‌توان به همایش دو روزه‌ای اشاره کرد که در اواخر مهرماه ۹۸ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد و بسیاری از چهره‌های برجسته حوزه و دانشگاه به نقد تازه‌ترین اثر عبدالکریمی پرداختند و همچنان نیز نقدهایی پیرامون این کتاب مطرح می‌شود. 🔹بیژن عبدالکریمی، می‌گوید: کتاب من نقد امر دینی یا دین‏ورزی نیست بلکه این کتاب حاصل عشق و تعلقی است که اینجانب به سنت تاریخی خودمان دارم. این کتاب بیشتر تأمل درباره سرشت مدرنیته و جهان کنونی و نیهیلیسم حاکم بر آن است. ⚜️ @taammolat74
🔰 چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟! ✍️ محمد عبداللهی 🔘 بخش ۱ از ۳ 🔸سنجش معنی دار مخاطب ویژه برنامه های افطاری شبکه‌های مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران، نتایج قابل تاملی را تلنگر می زند. شبکه چهار که روزی نماد «ندیدن تلویزیون» بوده، امروز در صدر «دیدن تلویزیون» قرار گرفته است. 🔹این که چه شد ویژه برنامه افطاری شبکه چهار سیما با عنوان « زندگی پس از زندگی » تا این حد مورد اقبال عمومی بین مخاطبین واقع شده، نیاز به موشکافی دقیق تری دارد. 🔸تلویزیون همچنان بر گذشته پافشاری می‌کند در حالیکه مخاطب آن سال هاست پوست اندازی کرده و از مرحله‌های عقب مانده پیشین عبور کرده است. گویا رشد استدراکی مخاطب تلویزیون بر مدیران آن پیشی گرفته است. تعالی ذهنی مخاطبین در سال های اخیر حقیقتی مبین است که از دید گردانندگان معاونت سیما مغفول مانده است 🔹شاید روزگاری یک برنامه تلویزیونی بدون تحقیق و نویسندگی تنها با لوده‌گری می توانست مخاطب چند صد هزاری از آن خود کند ولی دوره گذاری اتفاق افتاده که مخاطب تلویزیون به آسانی تولیدات خلق الساعه و فی البداهه تلویزیونی را از نمونه های پژوهشی تشخیص می دهد و با فشردن بیرحمانه دکمه کنترل تلویزیون، شبکه ای را که به شعورش توهین کرده عوض می کند. 🔸نسل مخاطبین تلویزیون عوض شده است، سیما دیگر با مخاطب عامی مواجه نیست، اکنون تحلیلگرانی موشکاف لباس مخاطب بر تن کرده اند و به تماشای تلویزیون نشسته اند. مخاطب جدید مجبور نیست وقتش را با برنامه های بدون نویسنده و پژوهشگر تلف کند. او در فضای مجازی بازخوردها را می بیند و تولیدات تلویزیونی که بازخوردهای بالای پژوهشی در فضای مجازی دارند را برای تماشا در تلویزیون بر می گزیند. 🔹به بیانی ساده تر، تولیدات تلویزیونی از روندی معکوس برخوردار شده است. تا پیش از این، اولویت ترتیب روال مخاطب گری بصورت اول تماشا دوم تحلیل بود و اینک اولویت به این گونه است: نخست بازخورد اینترنتی یک تولید تلویزیونی و سپس انتخاب برای تماشا! 🔸هنوز مدیران تلویزیون با توهم و تقدم طول زمانی یک تولید تلویزیونی بر عرض پژوهشی آن تولید، برنامه سازی در تلویزیون را به اشتباه مدیریت می کنند. در حالیکه یکی از مهمترین فاکتورهای ریزش مخاطبین تلویزیون، لاغر شدن عرض پژوهشی برنامه های تلویزیونی است. ✔️[ادامه دارد...] ⚜️ @taammolat74
🔰 چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟! ✍️ محمد عبداللهی 🔘 بخش ۲ از ۳ 🔸مدیران سیما گویا هنوز نمی دانند که حذف نامحسوس نویسنده و پژوهشگر از پکیج تولیدات تلویزیونی فجایع رسانه ای و فرهنگی متعددی را باعث شده است. وقتی فاصله زمانی تصمیم‌گیری برای تصویب و تولید یک برنامه تا زمان واقعی تولید و پخش آن گاهی به کمتر از چند ساعت و یک ساعت و گاهی چند دقیقه تنزل کرده است باید هم مجری تلویزیونی برای پر کردن یک تایم طولانی چنین برنامه تلویزیونی به هزل و هجو و شوخی های سخیف لات‌های سر گذر رو بیاورد. 🔹در حالیکه پروسه تحقیق، پژوهش ، نویسندگی پروسه ای چند ساله است، در برآوردهای تولیدات تلویزیونی، ردیف بودجه نویسنده و پژوهشگر یا حذف می شود و یا بصورت صوری اختصاص می یابد و سرانجام عایدی مالی آن به جیب مجری یا تهیه کننده سرازیر می شود. چرا که اغلب برنامه‌ها به تنزل یافته، و ژانر سرگرمی دارد، نه آگاهی بخشی هنرمندانه. شومن بازی در تلویزیون توسط سید محمد حسینی مد شد و این پدیده نامبارک هنوز که هنوز است گلوی برنامه سازی را در سیما به سختی می فشارد. سیل شومن ها و استیج کارهای مراسم ژانگولر و جوک و خوانندگی در کوچه و بازار به قاب شیشه ای تلویزیون، خطایی نابخشودنی است که شأن تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را از وسعت دانشگاه به تنگنای یک قهوه خانه ای تنزل داده است 🔸اجبار به فروش آنتن توسط مدیران تلویزیون نیز بهانه‌ای نخ نما برای توجیه اهمال‌گری‌هایشان در حوزه شده است. ریخت و پاش های جشنواره ای و ستادی در رسانه ملی هیچگونه توازنی با لاغری بخش پژوهشی آنتن ندارد. 🔹پخش موفق برنامه افطاری شبکه چهار سیما ( ) که پروسه پژوهشی ۵ ساله ای را طی کرده است و اقبال مخاطب فضای مجازی و تلویزیونی به این برنامه موفق، داده‌ای ارزشمند را پیش روی مدیران سیما فراهم می کند. بدون شک صبر و حوصله قابل تامل سازندگان این مجموعه در شکار میدانی سوژه در سراسر کشور و تحلیل و پژوهش دقیق و میدانی از مهمترین عوامل موفقیت چنین تولیداتی است. 🔸شاید بتوان به جرات گفت جایگاه واقعی چنین تولیداتی در ویترین شبکه ملی سیما یعنی شبکه یک سیماست در حالیکه آنتن فروشی و مشارکت بلیه‌ای است که جان شبکه های یک، دو و سه سیما را همچون خوره در حال دریدن است. 🔹آیا معاون محترم سیمای جمهوری اسلامی ایران در خلوت از خود پرسیده است که چه شد به ناگاه دستان شبکه های یک و دو سه سیما از تولیدات پژوهش محوری همچون و و چه و چه به ناگاه خالی شد؟ آیا از خود پرسیده است که مشارکت و آنتن فروشی چه ضربه‌هایی را بر پیکره شبکه های محوری سیما وارد کرده است؟ به راستی آخرین تولید پژوهش محور شبکه های یک و دو و سه سیما در حوزه توحید، معاد، اهلبیت شناسی، مقاومت و به چند سال یا دهه پیش باز می گردد. ✔️[ادامه دارد...] ⚜️ @taammolat74
🔰 چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟! ✍️ محمد عبداللهی 🔘 بخش ۳ از ۳ 🔸به راستی چند دهه است که انگل برنامه های گفتگو محور چاله میدانی و مجری محور در حال خوردن پیکره سیماست؟ آیا نباید یک نقطه سر خط به این مسیر نامبارک برنامه های بی پژوهش و فکلی محور تلویزیونی گذاشت؟ 🔹آقایان! تلویزیون جمهوری اسلامی ایران نیست که برای گذران زندگی عده ای مدیر و تهیه کننده هر آب زیپویی را به خورد ملت دهد. گویا حلقه نامفقودی است که در دائره المعارف مدیران سیما جایگاهی ندارد و پشیزی برای آن خرد نمی کنند. گویا در این بازار مکاره، حق الناس رسانه ای جایش را با حق رفقا معاوضه کرده است. تولیدات تلویزیونی بر پایه حق رفقا، هیچ خروجی مثبتی جز شوهای نخ نمای فکلی محور ندارد و آیا یک شوی فکلی محور چه دردی از دردهای جامعه را درمان و چه گره ای از گره خلق خدا را خواهد گشود؟ 🔸وقتی سریال پر مخاطبی مثل به هر تقدیر در آخرین فصل خود نویسنده و پژوهشگرش را از دست داد همه به عینه دیدند که چه فاجعه رسانه ای در شبکه ملی سیما رقم خورد. بنا به مصاحبه مرحوم الوند که قسمت متعهدانه حمله داعش را پژوهشگرانه در فصل قبل این سریال قلم زد، این قسمت نتیجه یک دومینوی آماده سازی قسمت های قبلی برای به بار نشستن این قسمت بود که شد و تاثیری را که این سریال در فصل قبل خود گذاشت بدون اغراق از تاثیر اثری سینمایی مثل « به وقت شام» اگر بیشتر نباشد کمتر نبود. در حالیکه فی البداهه نویسی فصل اخیر همین سریال، باعث شد متاسفانه تمسخر مناسک و شعائر الهی حج، دهن کجی به حرمت والدین و بزرگتر، نان حلال و ... را از قاب شبکه ملی سیما شاهد باشیم. 💢و نکته آخر آنکه برای حل معضل فقدان پژوهش در تولیدات سیما، تشکیل یک ساختار تشکیلاتی و یک مدیریت جدید به مدیریت های قبلی راه چاره نیست بلکه راه حل آن را باید در اصلاح روال جلسات طرح و برنامه و برآورد آثار سیما در تلویزیون جست. برای تغییر این روش ناصواب، مدیران شبکه های تلویزیونی باید حق رفقا را ترک کنند و چیزی جز حق الناس رسانه ای را مدنظر نداشته باشند. 🔹جایگاه پژوهش و نگارش باید به دور از مانورهای فرمالیته مدیریتی تصحیح و تقویت شود و در برنامه سازی تلویزیونی ضوابط بر روابط ارجحیت داده شود. در غیر اینصورت جدول های پخش شبکه های تلویزیونی پر می شود از تولیدات بی ارزش حلقه دوستان چند مدیر و این خیانتی است به مخاطبین و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که این طیف از مدیران را به عنوان امین در راس بزرگترین دانشگاه کشور منصوب کرده است. این بود پیام شبکه چهار سیما به معاون سیما و دیگر شبکه ها. 📌 توصیه می‌شود یادداشت اخیری که در کانال تاملات با عنوان "صداوسیما نیاز به نقد جدی دارد" منتشر شد را نیز ببینید. ⚜️ @taammolat74
📮اولین نفت کش ایرانی با پرچم برافراشته ایران به آب های اقتصادی ونزوئلا رسید و مابقی هم خواهند رسید. کشوری که نه در خلیج فارس بلکه در بیخ گوش آمریکا قرار دارد و دنیا دید که آمریکا جز ابراز ناراحتی و ناخرسندی هیچ غلطی نتوانست بکند. مهمترین معنای این جمله که "نفع آمریکا در این است که وقتی طرف مقابل ایران است، دست از پا خطا نکند" برای دنیا این است که یک ابرقدرت جدید ظهور کرده است که می توان در اوج سختی ها فقط به او تکیه و اعتماد کرد. این بزرگترین سرمایه ما برای ترسیم تمدنی نوین در سطح جهان است. و باید گفت ایران در حال نقد کردن اقتدار انباشته شده از تلاشهای خالصانه شهید طهرانی مقدمها و سردار سلیمانی هاست. ✍️ محمد مفید ⚜️ @taammolat74
🔉 درسگفتار ♨️ 🔶 انسان‌شناسی دینی 🔸 استاد حسین سوزنچی 🔹جلسه دهم / بخش دوم 🔹🔹انسان شناسی زن و مرد؛ نقد فمنیسم (۵) 🌷تعدد زوجات از منظر اخلاقی🌷 🔺آنتروپولوژی غربی‌ها با اغلب بحث‌هایی که با عنوان انسان شناسی اسلامی نوشته شده بسیار تفاوت دارند و در این درسها سعی شده با پرهیز از گرته‌برداری و تقلید، نسبتی بین این دو حوزه برقرار شود و از متن‌های اسلامی، از کتاب هستی و هبوط (آقای پارسانیا) و رساله‌های انسان علامه طباطبایی بهره‌برداری گردد. 🔻پ.ن: این درسگفتار هر شب در کانال تاملات بارگذاری میشود. ⚜️ @taammolat74 👇👇👇
10.2 انسان‌شناسی زن و مرد 5.mp3
8.29M
🔉 درسگفتار 🔶 🕰 جلسه دهم / بخش دوم 🔸 استاد 🔹 بررسی مساله تعدد زوجات از منظر اخلاقی 🔗 جلسه قبل را در اینجا (https://eitaa.com/taammolat74/1967) بشنوید. ⚜️ @taammolat74
🔰 روشنفکر کیست؟! ✍️علامه جعفری 🔸 عبارت است از انسانى آگاه و متعهد که آگاه ساختن دیگر انسان‌ها و رها ساختن آنان را از رکود و برگشت به قهقرا، ضرورتى چونان ضرورت تنفس از هوا براى ادامۀ حیات خویشتن، تلقى می‌کند. درود جان‌هاى آدمیان و درود خدا و فرشتگان و همۀ هستى بر این روشنفکران باد که قافله‌سالاران کاروان انسانیت هستند. 🔹اینان به مرحله‌اى رسیده‌اند که اگر آدمیان را در حال رکود ببینند، هستى خود را راکد احساس می‌کنند. تلخى فقر و نیازمندى‌ها و بردگى مردم را ناگوارتر از تلخى زهر مُهلک در کام خود می‌یابند. در آن حال که دیگر انسان‌هاى ناآگاه، در عیش و نوش‌هاى مستانه غوطه‌ورند و نمی‌دانند از کجا حرکت کرده به کجا می‌روند، روشنفکران در شب‌بیدارى‌هاى جانکاه، در عوامل حرکت آنان و روشن ساختن خطاها و کج‌روى‌هاى تباه‌کنندۀ آن حرکت می‌اندیشند. 🔸اگر از یک افق والاترى به کار روشنفکران بنگریم، خواهیم دید آنان آن روشن‌گرانى هستند که می‌سوزند و فروغ خود را بر فضاى درون انسان‌هاى جامعۀ خود می‌اندازند، باشد که عقل و وجدانِ درخواب‌رفتۀ آنان را بیدار کنند. 📚 ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج ۳، ص ۷۹، چاپ قدیم «۲۷ جلدی» ⚜️ @taammolat74
🔰 فرار از دانشگاه چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟ ✍️ حسام سلامت 🔘 بخش چهارم | بخش سوم 💠
انفجار گفتمانی

🔸میدان سیاسی نیز به شیوه‌ای عمدتا غیرمستقیم در به‌ گردش‌انداختن گفتارها سهیم بوده است. در چهار دهه اخیر با دقایق سیاسی اثرگذاری طرف بوده‌ایم – انقلاب ۵۷، اصلاحات ۷۶، اعتراضات ۸۸ – که عملا موجب نوعی انفجار گفتمانی شدند؛ به بیان دیگر، هر یک از این رویدادها از مجرای بحث‌هایی که درانداختند و موضوعاتی که پیش کشیدند به گسترش گفتارها و دامن زدند. مثلا در برهه ۸۸ در حالی که علوم انسانی یکی از متهمان اصلی بود اما سرزنش سیاسی آنکه قرار بود با محدودسازی‌اش همراه باشد، دست بر قضا، به اشاعه روزافزونش منجر شد. 🔹حال، با در نظر داشتن تاریخ این میدان‌های سه‌گانه که از مجرای قسمی هم‌آیندی با یکدیگر چفت‌وبست یافته‌اند و شرایط امکان برآمد موسسات آموزشی را مهیا ساخته‌اند، می‌توان پرسید که منطق زایش این موسسات چیست؟ در پاسخ به این پرسش دو پیشنهاد دارم: ۱. این موسسات را می‌توان همچون محصول دیالکتیک طرد و اشاعه گفتارها و سوژه‌ها فهمید. در حالی که همواره سازوکارهای سیستماتیکی برای کنارگذاری سوژه‌ها و گفتارهای دانش‌های انسانی در کار بوده است اما آنها همواره به شیوه‌های خلاقانه‌ای بازگشته‌اند و روش‌های آلترناتیوی برای بیان خود در پیش گرفته‌اند. ۲. این موسسات را باید به مثابه دیالکتیک بحران سازمان‌های دانش در میدان دانشگاهی و بازسازمان‌یابی آنها در جامعه مدنی توضیح داد. 🔸می‌توان نشان داد استقبال نسبی از این کلاس‌های موازی تا حد زیادی نتیجه افول کلاس‌های درس در دانشکده‌های علوم انسانی است. بحران کلاس‌ درس دانشگاهی اما با نوعی بازسازمان‌یابی مدنی کلاس درس در موسسات آموزشی موازی همراه بوده است. تیپولوژی مخاطبان این موسسات این موضوع را به روشنی نشان می‌دهد: ۱. سرخورده‌ها: کسانی که در دانشگاه علوم انسانی خوانده‌اند اما از کلاس‌های درس سرخورده‌اند و احساس خُسران می‌کنند و در کلاس‌های موازی در پی آن نیافته‌های خود در ایام دانشجویی‌اند؛ ۲. علاقه‌مندان: کسانی که در دانشگاه علوم انسانی نخوانده‌اند اما به واسطه اشاعه گفتارهای علوم انسانی در حوزه عمومی به مباحث انسانی علاقه‌مند شده‌اند؛ ۳. کنجکاوان: کسانی که نه سرخورده‌اند و نه هنوز علاقه‌مند اما به اتکای قسمی کنجکاوی و سودای سردرآوردن با هزار اما و اگر به کلاس‌های موازی پا گذاشته‌اند. 🔹تیپولوژی مدرسان نیز مشخصا در گرو ترسیم موقعیت مدرسان در میدان‌های سه‌گانه است: ۱. حاشیه‌نشین‌های دانشگاهی. هر چقدر که مدرسان در میدان رسمی دانشگاه حاشیه‌ای‌تر باشند – به واسطه جوان‌بودن، تازه‌واردبودن و غیره – احتمال بیشتری دارد که گذرشان به موسسات موازی بیفتد. اساتید جاافتاده دانشگاه عموما شأن علمی خود را همپای مشروعیت مشکوک این موسسات نمی‌دانند. یکی از دلایل این است که این موسسات از دید میدان دانشگاهی واجد مشروعیت علمی نیستند. ۲. روشنفکران مرجع. آنها به اتکای سرمایه نمادین‌شان در حوزه عمومی به نوعی به مراجع فکری خود دانشگاهیان بدل شده‌اند، امثال فرهادپور، طباطبایی، ملکیان و دیگران. بسیاری از این روشنفکران مرجع عوض دانشگاه جذب موسسات آموزشی موازی شده‌اند. ۳. فارغ‌التحصیلان جوان. بخش چشمگیری از مدرسان موسسات موازی را فارغ‌التحصیلان جوانی تشکیل می‌دهند که به رغم سرمایه آکادمیک‌شان قرار نیست در دانشگاه استخدام شوند. موسسات موازی به پاتوق شمار انگشت‌شماری از این «بیرون‌ماندگان» بدل می‌شوند. 💢و اما آینده. ظاهرا در آینده نزدیک همچنان با رونق نسبی این موسسات در حوزه عمومی مواجه خواهیم بود. ⚜️ @taammolat74
🔰 واقعاً هیچ چاره‌ای نیست؟ ✍️ حمید حسینی امسال هم چون بسیاری از سال‌ها در اعلام عید فطر اختلاف شد و این موضوع ذهن بخشی از جامعه را با پرسش‌ و ابهام مواجه ساخت. 🔸 اینکه این اختلاف‌‌ها در تفاوت مبانی علمی ریشه دارد و به مسائل سیاسی و شخصی و مانند آن ربط پیدا نمی‌‌کند روشن است. چرا که در تقوا و تدین عالمان بزرگ شیعه تردیدی نداریم. 🔹 در اینکه اختلاف نظر علمی کاملاً طبیعی است و در تمامی رشته‌ها و میان متخصصان علوم گوناگون، برداشت‌ها و نسخه‌های متضاد وجود دارد نیز حرفی نیست. 🔸 به هر حال یک عالم از متون دینی این‌گونه برداشت می‌کند که دیده شدن ماه با چشم مسلح یا دیده شدنش در مناطق دیگر برای اثبات عید کافی است و متخصصی دیگر چنین برداشتی ندارد و به هیچ‌یک نمی‌توان ایراد گرفت که چرا این‌گونه می‌فهمی. 💢ولی آیا نمی‌توان چاره‌ای برای نزدیک‌تر شدن دیدگاه‌ها و کمتر شدن اختلافات، دست‌کم در چنین موضوعاتی که جنبهٔ اجتماعی دارد، یافت تا حیرت و زحمت و تعجب مردم، کمتر شود؟ حتی اگر دربارهٔ ایدهٔ تشکیل شورای فقهی و بهره‌گیری از ساز و کاری تجربه‌شده، اما و اگرهایی وجود داشته باشد، آیا درخواست تشکیل جلساتی برای گفتگوی علمی میان مراجع محترم تقلید یا نمایندگان و شاگردانشان و گزارش نتایج و دستاوردهای آن به حوزه‌های علمیه توقع نابه‌جایی است؟ 🔹 اقداماتی از این دست، حتی اگر فتوایی را تغییر ندهد، گذشته از رونق بخشیدن به مباحث علمی و ارتقای سطح فکر و دانش جامعه، بی‌مبنا نبودن احکام و فرایند تخصصی استنباط حکم شرعی را برای عموم مردم روشن‌تر خواهد ساخت. ⚜️ @taammolat74
🔰فقه حکومتی و معضل رویت هلال ✍️ رسول لطفی 🔸تفاوت‌هایی در میان فقهاء در مبانی فقهی و تطبیقات وجود دارد که زمینه‌ساز اختلاف اقشار جامعه در ایامی خاص مانند آغاز و پایان رمضان قرار می‌گیرد. هر چند که اختلاف نظر در میان فقهاء امری طبیعی است و این اختلافات نمی‌تواند دستمایه تفرقه انگیزی باشد اما با این وجود احساس می‌شود این امر نیز از بزنگاه‌هایی است که ضعف فقه حکومتی را در نظام‌سازی حکومت اسلامی روشن می‌نماید. ⚜️ @taammolat74 👇👇👇