🔰کتاب خواندن به مثابه یک تجربه وجودی با ما چه میکند؟
قدم زدن در ساحت حقیقت؛ کنده شدن از روزمرگی
✍️ دکتر بیژن عبدالکریمی
📍وجود انسان مجموعهای از ساحتهای گوناگون است. به بیان ملاصدرا، بشر یک فطرت اول دارد و یک فطرت ثانی و ما معمولاً در فطرت اول یعنی زندگی روزمره به سر میبریم؛ جایی که در آن معاش و متعلقاتش، یعنی تأمین سرپناه و خانه، مسکن، پوشاک، لباس و بهداشت حرف اول را میزنند؛ اما انسان لایههای دیگری هم در اعماق وجودش دارد.
کتاب دقیقاً با آن لایههای عمیق آدمی نسبت برقرار میکند و او - هم مؤلف متن و هم خواننده - را درون یک تجربه بدیع و جادویی میکشد و دگرگون میکند.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰کتاب خواندن به مثابه یک تجربه وجودی با ما چه میکند؟ قدم زدن در ساحت حقیقت؛ کنده شدن از روزمرگی ✍️
✔️ [ادامه...]
🔘 بخش 1 از 3
🔸شما ممکن است شاعری را ببینید که در زندگی واقعیاش شخصیت خوبی ندارد؛ ممکن است یک نویسنده را ببینید که دروغ در زندگیاش جولان میدهد، اما همین نویسنده یا شاعر، وقتی که دست به قلم میبرد انگار وارد ساحت دیگری از جنس حقیقت میشود که در آن ساحت، ادب خاصی حکمفرماست.
🔹خواننده کتاب نیز به وقت کتابخوانی، گویی در ساحت حقیقت قدم میزند و تجربه وجودی متفاوتی را کسب میکند. وقتی کتابی را در دست میگیرید دیگر تنها خودتان هستید و خودتان. حتی حالت نشستنتان وقتی چمباتمه زده و روی کتاب خم میشوید یا حتی دراز میکشید، در راستای ایجاد یک نوع انقطاع با محیط بیرون است. انحنای بدن، حالت صورت و حالت دستتان که دو طرف کتاب قرار میگیرند همه و همه ابزاری هستند که فرد با کمک آنها از زندگی روزمره جدا و وارد ساحت دیگری میشود.
🔸کتاب خواندن اتفاق و رویدادی است که در زندگی روزمره نظیر آن تجربه نمیشود. با کتاب است که میتوان حضور حقیقت را تجربه کرد و از عالم نمود گذشت و به عالم بود پا گذاشت. به تعبیر افلاطون، عالم نمود سرشار از خشونت است اما در عالم باطن و بود به هیچ وجه خشونت جایی ندارد. عالم «نمود»، مملو از بیعدالتیهاست اما عالم «بود»، با زیبایی، خیر، حقیقت و عدالت نسبت دارد.
🔹آنجاست که آدمی با حقیقت، دیالوگ برقرار میکند و حقیقت صدای او را میشنود. چیزی که در ساختارهای زندگی روزمره، دور از دسترس است؛ چراکه قدرتها به ما گوش نمیدهند و بوروکراسی برای شنیدن صدای ما براستی کر است. تنها در تجربه کتاب خواندن است که میتوان با حقیقت نجوا داشت و بواسطه متن با خود حقیقت مواجه شدِ، البته به میزانی که متن اصیل باشد.
⚜️ @Taammolat74
✔️ [ادامه...]
🔘 بخش 2 از 3
🔸چیزی که در ساختارهای زندگی روزمره، دور از دسترس است؛ چراکه قدرتها به ما گوش نمیدهند و بوروکراسی برای شنیدن صدای ما براستی کر است. تنها در تجربه کتاب خواندن است که میتوان با حقیقت نجوا داشت و بواسطه متن با خود حقیقت مواجه شدِ، البته به میزانی که متن اصیل باشد.
🔹با این حال خبر تأسفبار این است که در جهان کنونی، مشخصاً در دوران مدرنیته متأخر،بشدت رابطه انسانها با میراث فرهنگی قطع شده و روح و جان فرهنگ، به جسد تمدن تبدیل شده است. انسانهای این عصر عموماً با میراثشان پیوندی ندارند و بیشتر اسیر زندگی روزمره هستند. اتوپیا ندارند لذا آینده هم ندارند.
🔸 همه نسبت به جهان کنونی معترضند اما هیچ امیدی ندارند و نمیدانند قرار است چه چیز جانشین وضع نامطلوب کنونی شود. از یک سو شکاکیت چنان بسط پیدا کرده که همه چیز در مظان اتهام است. برای سوژه مدرن و پسامدرن اساساً میراث تاریخی معنایی ندارد.
🔹دیگر متون مقدس برای این انسان، مقدس نیست. دیگر حافظ برایش لسانالغیب نیست و مثنوی را تقلیل میدهد به پارهای از امور سایکولوژیک. در نظر انسان مدرن ایرانی، نگاه مولانا، فردوسی، عطار دیگر واجد قداست و معنا نیست.
🔸اثر هنری، به زبان والتر بنیامین هاله خودش را از دست داده. وقتی سوژه ایرانی با میراث خود ارتباط ندارد یعنی کتاب نمیخواند، قرآن نمیخواند، مولانا و ابن سینا نمیخواند، یعنی گذشته ندارد پس یک درخت بیریشه است. امروز ما اسیر سیطره زمان حال هستیم که در میان دو عدم قرار دارد: گذشتهای که دیگر نیست و آیندهای که هنوز نیامده و حتی در این حال لغزان به هیچ وجه تقرر هم نمیتوان یافت چراکه با آن حال که صوفیه میگفتند بسیار متفاوت است.
🔹معنای خیلی ساده این عبارات این است که در هیچ دورهای به اندازه اکنون، روزمرگی سیطره پیدا نکرده بود؛ حتی قدرتهای سیاسی هم دیگر آرمانهای بزرگ ندارند. روحهای بزرگ وجود ندارند که بخواهد جامعه و تاریخ را به سوی آرمانهای بزرگ سوق دهند.
⚜️ @Taammolat74
✔️ [ادامه...]
🔘 بخش 3 از 3
🔸یکی دیگر از ویژگیهای روزگار کنونی که در تاریخ بیسابقه بوده این است که در این دوران آگاهی امری ارزشمند نیست. دیگر کسی زندگیاش را به خاطر آگاهی به خطر نمیاندازد.دیگر کسی نمیگوید یا مرگ یا حقیقت.
🔹 به تعبیر نیچه امروز دیگر هیچکس تیر شوق اش را به دوردستها پرتاب نمیکند. در جهان کنونی به جای حقیقت، رفاه نشسته و بشریت به دهان گشادی برای مصرف بیشتر از محصولات تکنولوژی تبدیل شده است. همه دنبال خانه بهتر و رفاه و لذت بیشتر هستند.
🔸 در چنین جهانی نه تنها آگاهی دیگر امر ارزشمندی نیست بلکه حتی داریم به دورانی میرسیم که آگاهی در آن امری ضد ارزش است. در واقع اگر زمانی یک نویسنده یک فیلسوف یا روشنفکر مظهر ارزشهای برتر بود امروز آنها چون دنبال آگاهی و فضیلت دانایی رفته و نتوانسته برای فرزندانشان منبع لذت و ثروت فراهم کنند حتی به چشم خانواده هم به سان فردی بیعرضه جلوه میکنند.
🔹 در جهان پسامدرن غایت زندگی رفاه است نه سعادت و برای رسیدن به رفاه لیاقت لازم نیست.در این جهانی که آگاهی در آن ضد ارزش است چگونه کتاب میتواند جایی داشته باشد؟ امروز در یک کلام با مرگ فرهنگ مواجهیم. فرهنگ یعنی از خود گذشتن و تلاش برای به خود رسیدن. تعبیری از این حرف نیچه که میگفت انسان پلی است که از خودش میگذرد تا به خودش برسد.
🔸فرهنگ یعنی استعلا و فرارَوی و تعالی (transcendance) که در زندگی امروز ما اساساً جایی ندارد. به تعبیر گابریل مارسل داشتن (having) بیش از نحوه بودن (being) اهمیت یافته. در چنین جهانی کتاب تبدیل به یک کالا میشود که دیگر تابعی از متن و محتوایش نیست بلکه تابعی از عرضه و تقاضاست.
⚜️ @Taammolat74
🔰 کاستیهای عقل ابزاری
✍️محمدمهدی شاه آبادی
🔸از پایان قرن نوزدهم، به تدریج محدودیتها و کاستیهای عقل ابزاری برای جامعه علمی آشکار شد. این محدودیتها از دیرباز مورد توجه فیلسوفان عقلگرا و حتی حسگرا بود.
🔹هابز و هیوم و قبل از آنان، عقلگرایان متوجه این حقیقت بودند که دانش حسی و عقل ابزاری توان داوری درباره ارزشها را ندارند. نکته دیگری که مورد توجه جامعه علمی قرار گرفت، ناتوانی عقل ابزاری از داوری دربارهی گزارههای متافیزیکی بود.
🔸یکی از مشکلاتی که عقلانیت ابزاری، محدود بودن آن است. بر طبق تعریف عقلانیت ابزاری، عقلانیت تنها به رابطه وسایل و اهداف مربوط میشود. لذا تنها ارتباط ابزارها با اهداف را میتوان ارزیابی کرد، اما ارزیابی خود اهداف بیرون از حوزهی عقلانیت قرار میگیرد.
🔹برای رفع نقایص عقل ابزاری اندیشمندان مختلفی راهکار ارائه دادهاند. نگاه مبتنی بر فلسفه اسلامی به بازگشت به مباحث عمیق عقل مفهومی و عقلانیت در حوزه اهداف و ارزشها است.
🔸با احیای این سلسله از مباحث، فرهنگ و تمدنی شکل میگیرد که او به حوزه عقلانیت ابزاری و عرف بسنده نمیکند، بلکه از دیگر لایههای عقلانیت بهره میبرد. عقل ابزاری و عرفی هنگامی که زیر پوشش مراتب برتر عقل قرار میگیرند، از حقیقت بهره میبرند و هویتی عقلی و معرفتی پیدا میکنند، اما وقتی که ارتباط خود را با آن مراتب قطع میکنند، چیزی جز یک اقتدار کور نمیباشند، و باطن محتوای اقتدار کور، نیهلیسم و هیچانگاری است.
⚜️ @Taammolat74
🔰چرا کتابخوانها بهترین آدمهایی هستند که میتوان عاشقشان شد؟
✍️ دکتر دشتی نیشابوری
📍چندی پیش، مقالهای در مجله تایم منتشر شد که نویسندهاش ادعا میکرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده میشود، بهزودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمتر شده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب میخوانند و با وجود مطالب خلاصهشده اینترنتی، تعداد خوانندههای کتابها روزبهروز تقلیل پیدا میکند.
💢نکته اینجاست که مطالعات ثابت کرده، کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشقشدن را داشته باشند.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰چرا کتابخوانها بهترین آدمهایی هستند که میتوان عاشقشان شد؟ ✍️ دکتر دشتی نیشابوری 📍چندی پیش، م
✔️ [ادامه...]
🔘 بخش 1 از 2
🔸برپایه مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که رمان میخوانند، میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.
🔹آنها میتوانند بدون اینکه عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند. تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند. کتابخواندن، تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است؛ یاد گرفتن این نکته که چطور بدون اینکه خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.
🔸کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیرکتابخوانها امکان ندارد از آن سردربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربهکردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید.آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند.
🔹تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابتکرده که هرچهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعاً عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
🔸تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحملکند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها، چیزی یاد میگیرند.
⚜️ @Taammolat74
✔️ [ادامه...]
🔘 بخش 2 از 2
🔸کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرارمیکنند. آنها در نامهها یا پیامهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفاً به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهندکرد.
🔹تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشانداده، کتابخواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یادبگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یادنمیدهند.به خودتان لطفکنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چطور از زبانش استفادهکند.
🔸آنها فقط شما را نمیفهمند، درکتانمیکنند. آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ میکند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا میکند که هیچکس دیگر قبلاً کشفاش نکرده است.
🔹بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها میکند، این است که کاملنبودن شخصیتها باعث میشود ذهن شما سعیکند از ذهن دیگران سردربیاورد. اینجور آدمها توانایی همدلی پیدا میکنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعیمیکنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.
🔸آنها نهتنها باهوشند، که عاقل هم هستند. باهوشبودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقلبودن آدمها را تحریکمیکند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که میشود چیزی ازشان یاد گرفت، کمی سخت است. عاشق یک آدم کتابخوان شدن نهتنها کیفیت گفتوگو را بالا میبرد، بلکه باعث میشود سطح گفتوگو بالا برود.
🔹برپایه تحقیقات، کتابخوانها به دلیل دایره وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوشتری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمیخواند، توانایی درک بالاتری دارد و راحتتر و به شکل موثرتری میتوانند با دیگران ارتباط برقرارکنند.
⚜️ @Taammolat74
📮درام تفسیر است، گزارش نیست و این آغاز شاعرانگی است.(آرتور میلر)
به موازات دشوار شدن و تهی شدن زندگی از معنا، هنر و ادبیات باید میدان داری کند و عمق ببخشد.
از سینما و تلویزیونمان که توقعی نداریم، دست کم با معرفی #کتاب های خوب به دیگران، از سردی و سختی نجاتشان دهید.
✍️ وحید یامینپور
⚜️ @Taammolat74
🔉 درسگفتار
#اختصاصی
🔶 موضوع |مبانی نظری غرب مدرن
🎙 محسن بهرامی
جلسه دوازدهم
کانال تلگرامی اشراق
⏰ 15 آبان 1399
⚜️ @taammolat74 👇👇👇
مبانی نظری غرب مدرن 12.mp3
14.49M
🔉 درسگفتار
🔶 موضوع |مبانی نظری #غرب_مدرن
🎙 #محسن_بهرامی
جلسه دوازدهم
⬅️مبانی نظری غرب مدرن
3- اصالت علم
🔹 راز زدایی از عالم
علم مدرن هرنوع تلقی معنوی از عالم رانفی میکند.
این ویژگی علوم جدید تلازم منطقی باماتریالیسم دارد.
🔹جداکردن اخلاق ازتاروپود عالم
درتفکر مدرن احکام اخلاقی فاقد معنای نفسالامری بوده ویکسره اعتباری وانشایی فرض میگردد.
3- تکنولوژی و تکنوکراسی
🔹تکنولوژی جدید یک ابزار نیست.بلکه تجسم یک تفکر است.
تکنولوژی مدرن بیانگر نسبت استیلاجویانه بشر مدرن باعالم هستی است.
🔗 برای شنیدن جلسه قبل، اینجا کلیک کنید.
⚜️ @taammolat74
تاملات
🔰دگردیسی انگاره اهریمن از اسطوره «شیطان بزرگ» به سازه مدرن «دولت امریکا» ✍️ محمدعلی روزبهانی 📍 «اه
🔰دگردیسی انگاره اهریمن از اسطوره «شیطان بزرگ» به سازه مدرن «دولت امریکا»
✍️ محمدعلی روزبهانی
📍چهل سال دیگری شدن «شیطان بزرگ» امکان داد تا جمهوری اسلامی زیر نام خدا، خانه خود را بنا کند. این خانه نه البته به دست سازه های مدرن دولتی، بلکه با اراده و خواست پهلوانانی که با بذل «خون»، برای شهر زمان خریدند ممکن شد. این فرصت رهاورد پهلوانی پهلوانان بود برای شهر.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰دگردیسی انگاره اهریمن از اسطوره «شیطان بزرگ» به سازه مدرن «دولت امریکا» ✍️ محمدعلی روزبهانی 📍چهل
✔️ [ادامه...]
🔘 بخش دوم
🔹فرصت نفی غیر و اثبات خود، فرصت زندگی در زمانی مثالی و زمانی اسطوره ای، فرصت ادامه حیات در مکانی منقطع از تمامیت زمین را آنان فراهم اوردند. زندگی در جایی بیرون از سیاره زمین که به چنگ انسان افتاده بود، انسانی پرومتئه ای که خدا را آواره آسمان کرده بود. ایرانی ها چهل سال بیرون از این سیاره، در زمینی دیگر، در همسایگی خدا منزل کرده بودند.
🔸دین میگوید هبوط هم بخشی از قوس نزول و صعود است. هبوط ایرانیان به سیاره زمین با محاسبه پذیر شدن شیطان بزرگ امکان پذیر شد. انگاره ی اهریمنی و اسطوره ای شیطان بزرگ بدل به «دولت متخاصم» آمریکا شد. ایران خود را رو در روی آمریکا یافت. شیطانی در کار نبود. انسانهایی محاسبه گر سود و زیان روزمره خود و جامعه شان، با این تفاوت که یک سوی میز جان نشسته بود، یک سو، جواد.
🔹مذاکره با آمریکا توسط جواد ظریف و جان کری، زمانی ممکن شد که چرخ سانتریفیوژ استعاره از آرمانها و حقایق، همتراز و برابر چرخ زندگی، استعاره از واقعیت جهان مادی گردید.
🔸یازده سپتامبر نیز روزی بود که شیطان بزرگ به مغز خود شلیک کرد تا رویین تن شود. برج های دوقلوی تجارت جهانی که جهان مدرن را خون رسانی می کردند، منهدم شدند تا ایده آمریکا در وضعیت نيولیبرال تکثیر شود. نیویورک، توکیو، موسکو، پکن، پاریس، لندن و برلین و... همگی به یک اندازه در امدگاه قرن بیست و یکم، همان آمریکا بودند.
💢ترامپ در پایان عصر کابوها، میخواست دوباره کابوگری کند در حالی که همچون دن کیشوت، سالها بود که عصر شوالیه گری به پایان رسیده بود.
🔗 برای مطالعه بخش قبلی اینجا کلیک کنید.
⚜️ @Taammolat74
انسانها عاشق شمردن مشکلاتشان هستند اما لذتهایشان را نمیشمارند، اگر آنها را هم میشمردندمیفهمیدند که به اندازه کافی از زندگی لذت بردهاند ...🍂
👤 داستایوفسکی
#شبهای_پاییزی🍁
⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |وحدت حقه حقیقیه از نگاه علامه طباطبایی و امتداد آن در عرفان و تمدنسازی
🎙 حجت الاسلام احمد فرحانی
سلسله جلسات مجازی بزرگداشت علامه طباطبایی
کانال المرسلات
⏰ ۲۲ آبان ۱۳۹۹
⚜️ @almorsalaat
⚜️ @taammolat74 👇👇👇
recording-20201114-111009.mp3
13.6M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |وحدت حقه حقیقیه از نگاه #علامه_طباطبایی و امتداد آن در #عرفان و #تمدنسازی
🎙 حجت الاسلام #احمد_فرحانی
#سلسله_جلسات_مجازی_بزرگداشت_علامه_طباطبایی
.
.
.
🔗 سخنرانی قبلی این نشست را اینجا بشنوید.
⚜️ @Taammolat74
🔰نقد نیرومندی بر اندیشههای فلسفی نداریم
✍️ قاسم پور حسن
🔸متأسفانه ما در دوره جدید آنچنان نقد نیرومندی بر اندیشههای فلسفیمان نداریم. ما غالباً به جای نقد انکار میکنیم که این انکار بهویژه در میان تفکیکیها و کسانی که فهم درستی از فلسفه و حیات عقلی ندارند، نمود پیدا کرده است که به نظرم این سبب انسداد نقد در حوزه فلسفه خواهد شد.
🔹تمام جریاناتی که مواجهه غیرفلسفی با فلسفه دارند، نه تنها هیچ نوع خدمتی به حیات عقلی نمیکنند بلکه معتقدم همه اینها ناآگاهانه است، چون هیچ فهم درستی از فلسفه ندارند. اینها در واقع به مثابه این است که مانعی در برابر نقد درست شکل میدهند، اما برعکس غرب از وضعیت بسیار قوی و مطلوبی در این زمینه برخوردار است، جریانهای نقد فلسفههای بزرگ از ابتدای دهه ۲۰ تاکنون آغاز شده بود و اکنون به سرانجام فوقالعاده نیرومندی رسید. حجم نقدهایی که به کانت، دکارت، افلاطون و ارسطو میشود، به هیچ وجه قابل مقایسه با نقدهایی که ما به فیلسوفان اسلامی داریم نیست.
🔸نکته مهم این است که در دوره جدید به توصیف و گردآوری بیشتر بسنده کردیم، ما نیازمند این هستیم که نقد صحیح را شکل دهیم و از مغرب زمینیان درباره روش نقد بهره ببریم. متأسفانه ما بسیار دلداده متفکرمان هستیم و جرأت نمیکنیم که اندیشه بزرگان خود را نقد کنیم، (مرادم انکار نیست که به جرأت نیاز ندارند، بلکه نداستن و عدم فهم است.) وقتی نقد صورت نگیرد تولید فکر بسیار اندک صورت میگیرد. مدتهاست که نقد به این معنا را کنار گذاشتیم.
⚜️ @Taammolat74
🔰 آیا میتوان از بن بست فلسفه اسلامی سخن گفت؟
📍 فرض کنید به شما بگویند سه مفهوم از ادبیات فلسفه اسلامی انتخاب کنید و سعی کنید، همین واقعه ی اخیر نژاد پرستی را با آن تحلیل کنید، چه مفاهیمی انتخاب می کنید؟ وجوب، امکان، عرض، وجود، اصالت، معقول، اتحاد و ...؟ به نظر می رسد که این مفاهیم چندان کارایی نداشته باشند، البته می توان با اغماض مفهوم عدالت و ادبیات نحیف اطراف آن را پیدا کرد ولی باز هم چندان نمی توان از مسئله گره گشود.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰 آیا میتوان از بن بست فلسفه اسلامی سخن گفت؟ 📍 فرض کنید به شما بگویند سه مفهوم از ادبیات فلسفه اسل
✔️ [ادامه...]
🔸شاید در مقابل این سخن کسی بگوید، این چنین مسائلی مربوط به حوزه #فلسفه_اخلاق و #حقوق و #سیاست و ... است و عمده تلاش فیلسوفان مسلمان مباحث متافیزیکی است و اساسا سوال صحیح نیست. این پاسخ در حقیقت به ما می گوید هر سوالی را از فلسفه اسلامی نباید پرسید، اما مگر می شود پرسش های زندگی را به حالت تعلیق در آورد تا هرگاه مناسب حال #فلسفه_اسلامی بود، پرسیده شوند؟
🔹 شاید بتوان یک اشکال دیگر را هم بیان کرد. اصلا کار فلسفه این نیست که در مورد این موارد جزئی صحبت کند، بلکه #فلسفه مبادی کلی را طرح می کند که بر اساس آن می توان این موارد جزئی را هم تحلیلی کرد. فلسفه اسلامی هم نگاه کلانی به انسان دارد و انسان شناسی هم پایه ای برای طرح و بررسی این مسائل است. به نظر می رسد این صحبت قابل تامل است، اما بگذارید با یک مثال کاریکاتوری کمی این صحبت را به چالش بکشیم!
🔸فرض کنید که شما ماشین خود را برای تعویض روغن به آپاراتی برده اید، در حین کار استاد به شاگردش می گوید پیچ کارتل را ببند، شاگرد پیچ را آنقدر می پیچاند که پیچ هرز می شود! استاد بر سر شاگرد فریاد میزند که چرا پیچ را هرز کردی؟ شاگرد پاسخ می دهد مشکل از من نبود، مشکل از جنس چینی پیچ بود! بعد استاد می گوید، خیر مشکل از مبدا فاعلی بود نه مبداء قابلی! بعد شاگرد ضمن برشمردن انواع فاعل این اشکال را مطرح می کند که اصلا در عالم تحت قمر فاعلیت حقیقی شکل نمی گرد! بعد استاد با طرح جهان بینی ارسطویی، اصرار بر شان محرک بودن فاعل می کند و بعد شاگرد ... و در پایان نتیجه می گیرند اگر #ارسطویی به پیچ بستن نگاه می شد پیچ خراب نمی شد!
🔹 به نظر می رسد با این نگاه فلسفه اسلامی بتواند در مورد هر پدیده ای صحبت کرد و کوشش برای پایه گذاری #علوم_انسانی /تجربی اسلامی هم بر اساس همین نگاه باشد. اما آنچه که در این نگاه مغفول است، این است که، بازهم همچنان ما در مورد آن پدیده صحبت نکرده ایم بلکه، آن پدیده را "از آن حیث" که تحت یکی از مفاهیم آن فلسفه قرار گرفته است بررسی کرده ایم.
💢در اینجا می توان سوال جذاب اما دشواری را مطرح کرد که آیا هیچگاه ما با "خود پدیده" مواجه می شویم یا همواره پدیده را از دریچه ی "حیثیتی" می بینیم و " خود این "حیثیت ها" آیا "فی نفسه" هستند و یا نه و سوالهای بسیار دیگری را می توان طرح کرد. با تمام این صحبت ها باز مسئله حل نمی شود چرا که ما را دوباره به نقطه ی آغاز می رساند، به عبارت دیگر، حیثیت هایی که در فلسفه اسلامی حضور دارند و قرار است پدیده به قید آنها تبیین شود، همان مفاهیم آن هستند که برای تبیین پدیده های جهان امروز چندان کارآمد نیستند.
⚜️ @Taammolat74
🔉 درسگفتار
🔶 موضوع |سیری در مبانی نظری اقتصاد اسلامی
🎙حجتالاسلام علی میثمی تهرانی
مبتنی بر اقتصادنا شهید صدر(ره)
جلسه چهارم
⏰ ۱۱ مهر ۱۳۹۹
⚜️ @taammolat74 👇👇👇
اقتصاد_جلسه۴.mp3
10.8M
🔉 درسگفتار
🔶 موضوع |سیری در #مبانی_نظری_اقتصاد_اسلامی
🎙حجتالاسلام #علی_میثمی تهرانی
جلسه چهارم
🔹 مبانی کتاب اقتصادنا شهید صدر
🔹بررسی هویت اجتماعی
🔗لینک جلسه قبل را در اینجا بشنوید.
🔻پ.ن:
این درسگفتار به صورت ماهانه برگزار میشود. میتوانید آنرا در کانال تاملات دنبال کنید!
⚜️ @taammolat74
⚜️ @meisamee
🔰محرم و ژورنالیسم اندیشه (1)
✍️ رسول لطفی
🔘 بخش 1 از 2
🔸عاشورا، رمز و راز هویت شیعی است و چنان در نهاد جامعة شیعی پیوند خورده و عجین گشته است که امروزه بسیاری از بنیانها و بنیادهای تشیع را نهضت عاشورا میسازد. گویی هر ساله در محرم، جامعه شیعی احیا میشود. شیعه در همین عزاداریهاست که اصول، مرام و مکتب حسینی(ع) را بازخوانی میکند و حیات خود را سامان میبخشد.
🔹لذا محرم، حیاتبخش جامعه شیعی است و برپایة نهضت عاشوراست که او را از سایر مکاتب و مذاهب و اندیشهها متمایز کرده است. از همینجاست که در تاریخ شیعه، بهخصوص حیات سیاسی آن، رنگوبوی نهضت و آرمان حسینی(ع) خودنمایی میکند.
🔸شیعه در سنت تاریخی خود، از همان ابتدا، در تلاش برای تفسیر و تحلیل نهضت پرعظمت اباعبدالله الحسین(ع) بود تا هم از سویی با تبیین ابعاد وسیع و پیچیده، اهداف این نهضت را در جامعه امتداد دهد و نیز از سوی دیگر، با بدعتها و تحریفها به مقابله بپردازد.
🔹ماهیت اسلامخواهی، عدالتطلبی و ظلمستیزیِ نهضت عاشورا، همواره الهامبخش حرکتها و جنبشهای اجتماعی بوده است. روحالله کبیر(ره) بر اساس همین قرائت اصیل از نهضت عاشورا بود که طرح اسلام سیاسی را ارائه داد و با همراهی بدنه اجتماعی مردمیِ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان تداوم نهضت عاشورا، کارکرد «احیای اسلام» را بعد از چهارده قرن به بهترین شکل، به منصة ظهور رساند.
🔸با این حال، به موازات قرائت اصیل نهضت عاشورا، قرائتهای مختلف و متعددی از این رخداد عظیم، شکل یافت. هر قوم، هر گروه و هر فرهنگی در هر مقطع تاریخی و در هر موطن جغرافیایی، با قرائت و تفسیری که از عاشورا ارائه میدهد، افق نگاه و نحوه زیست و زندگی خود را به تصویر میکشاند و به همین دلیل، تحولات تاریخی و فرهنگی در جهان اسلام، با تغییر روایات و قرائات عاشورا همواره قرین و همراه بوده است.
📚سرمقاله دیدهبان اندیشه شماره 11
⚜️ @Taammolat74
🔰محرم و ژورنالیسم اندیشه (1)
✍️ رسول لطفی
🔘 بخش 2 از 2
🔸با ظهور عصر جدید و جریانات فکری نوظهور، رفتهرفته، خوانشهای مدرن راست و چپ نیز تحت لوای ادبیات دینی ایجاد و بسط یافت. از تفسیرهایی که اساساً حرکت حسینی(ع) را صرفاً نوعی نزاعی بر سر تصاحب قدرت و نوعی تقابل عشیرهای درون اسلام تفسیر میکند...
🔹 تا خوانشهای مارکسیستی که قیام امام حسین(ع) را یک نهضت انقلابی برای براندازی جامعة سرمایهدار آن عصر و ایجاد حکومت بیطبقه میدانستند تا قرائتهای تساهلگرایانة لیبرالیستی که منکر قیام حسینی(ع) شدند و آن را در حد یک نوع اعتراض به وضعیت موجود تقلیل دادند.
💢 ویژگی مشترک قرائتهای مدرن، حذف ابعاد قدسی و معنوی متعالی و آسمانی عاشورا و فرو کاستن عاشورا به ابعاد تاریخی فرهنگیِ آن، بهعنوان برساختی صرفاً بینالاذهانی است.
🔸امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای بهداشتی، بسیاری از مراسمات و مناسک ماه محرم تحتالشعاع قرار گرفت و تجربهای جدید رقم خورد. به همین دلیل، بهنوعی شاهد مناسک رسانهای بودیم. بنابراین تولید رسانهای و بهخصوص ژورنالیسم اندیشه، جهت نشر معارف عاشورایی، از اهمیت بیشتری برخوردار شد.
🔹در این بین، اندیشمندان، صاحبنظران و بهویژه روشنفکران، با کمک فضای مجازی تلاش کردند بهنحوی به این رخداد عظیم بپردازند. از اینرو خط ژورنالیسمِ اندیشه با محوریت نهضت امام حسین(ع) در ایام محرم شکل گرفت و شاهد حجم بالایی از سخنرانیهای مجازی در این ایام بودیم.
📚سرمقاله دیدهبان اندیشه شماره 11
⚜️ @Taammolat74
هر کجا هستم، باشم
آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت...🍂
👤سهراب سپهری
#شبهای_پاییزی🍁
⚜️ @Taammolat74
تاملات
♨️ #ویژه 🔸قابل توجه علاقهمندان به مباحث علوم انسانی، از این هفته شبهای پنجشنبه به بازتاب سلسله نش
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |جامعهشناسی سیاسی آمریکای لاتین
🎙 احمد سبحانی و سیدداوود صالحی
سلسله نشستهای عصر علوم انسانی
نشست دوم
⏰ ۱۴ آذر ٩٥
⚜️ @taammolat74 👇👇👇