✅️ #مکتب_کلاسیک؛ اندیشه های اقتصادیِ #مالتوس و #سی
🔸️ توماس رابرت مالتوس [۱۷۶۶-۱۸۳۴] از دیگر اقتصاددانانِ مکتبِ کلاسیک است که با انتشارِ رساله ی مربوط به #اصول_جمعیت در سالِ ۱۷۹۸ معروف شد. نظریه ی جمعیت پیش از مالتوس هم مطرح بوده، ولی از زمان وی به بعد بسیار معروف شده است. مالتوس در این نظریه بیان می کند که اگر مانعی نباشد، جمعیت به نرخِ تصاعد هندسی افزایش می یابد، در حالی که مواد غذایی در بهترین وضعیت به شکل تصاعد حسابی رشد خواهد کرد.
🔸️ مالتوس علت فقر را جمعیت زیاد و کمبودِ منابع برای تأمین نیازهای آنان می دانست. مبنای #دستمزد از نظر مالتوس نیز همان "حداقلِ معیشتِ" مورد نظر ریکاردو بود. زیرا به نظر وی، پرداختِ دستمزدِ بالاتر از آن باعثِ گسترش جمعیت خواهد شد. کندرسه، اوئن و گودوین معتقد بودند که توزیعِ عادلانه ی #درآمد و #تأمین_مالی بیشتر کارگران، باعثِ بهبود کلی و تنظیم مطلوبِ جمعیت خواهد شد. مالتوس اینگونه راه حل ها و هر نوع راه حل مشابه مثلِ کمک دولت به فقیران را عاملِ تشدید کننده ی فقر می دانست.
🔸️ مالتوس برخلافِ ریکاردو، کارکردِ #عرضه و #تقاضا را در تعیین قیمت مؤثر می داند. از نظر او همچنین بالا بودنِ رانت نشانه ی شکوفایی اقتصادی است. #سود از نظرِ مالتوس، پاداشِ صاحبانِ سرمایه بود. او #رکود را هم نتیجه ی کمبودِ تقاضا می دانست. بدیهی است که در این صورت می توان وی را یکی از پیش کسوت های اندیشه ی کینزی دانست. در همین رابطه وی توصیه می کند؛ #دولت برای انجامِ توزیعِ مجدد درآمدها در اقتصاد دخالت کند. مالتوس همچنین از جهتِ متدلوژیکی، #علم_اقتصاد را عملیاتی دانسته و برخلافِ ریکاردو با تحلیل های قیاس گرایانه موافق نبود و بر استقراء تأکید داشت.
🔸️ ژان باتیست سی [۱۷۷۶- ۱۸۳۱] یکی از دوستانِ نزدیکِ ریکاردو و مالتوس بود. او متولد فرانسه است و در سال ۱۸۱۵ تدریسِ #اقتصاد_سیاسی را آغاز کرد. شهرت او به سببِ قانونِ مشهور اوست. طبقِ قانون "سی"؛ #عرضه، تقاضای خود را ایجاد می کند. به اینصورت که تولید کالاها و خدمات برای عوامل و نهاده های تولید درآمد ایجاد می کند و این امر منجر به ایجادِ تقاضای جدید نسبت به محصولاتِ دیگر بخش های اقتصاد می شود.
🔸️ نتیجه ی پذیرشِ این قانونِ آقای #سی، این خواهد بود که؛ هیچ نوع #رکود و کسادیِ موقتی و یا دائمی در اقتصاد بروز نخواهد کرد. کلاسیک ها از این قانون نتیجه می گیرند که؛ تحتِ شرائطِ انعطاف پذیریِ قیمت ها، نظام اقتصادی در بلند مدت همواره در سطحِ اشتغالِ کامل تعادلی خواهد بود. آقای سی همچنین پدیده ی #کارآفرین را به عنوانِ عاملِ چهارمِ #تولید، در کنارِ سه عاملِ دیگر یعنی؛ #زمین و منابع طبیعی، #نیروی_کار و #سرمایه مورد تأکید قرار می داد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادیِ مکتب تاریخی [بخش دوم]
🔸️اقتصاددانان، مکتب تاریخی را بر اساس موضع گیری های آرام یا شدید آنها نسبت به اقتصاد کلاسیک، به دو دسته ی #مکتب_تاریخی_قدیم و #جدید تقسیم می کنند. مکتب تاریخی قدیم تلاش می کرد؛ نگرش تاریخی بصورت نگرش مکمل اقتصاد کلاسیک مطرح شود، ولی مکتب تاریخی جدید، به دنبال جایگزینی نگرش تاریخی به جای نگرش کلاسیک بود. ویلهلم رُشر، هیلد براند، کنیس از بنیان گذاران مکتب قدیم بودند و اشمولر و زومبارت از بنیان گذاران مکتب تاریخی جدید شمرده می شوند.
🔰 عقائد اقتصادی مکتب تاریخی قدیم
🔸️ به نظر رُشر، حقائق اقتصادی نسبی هستند و تنها در چارچوب های خاصِ تاریخی و ملی اعتبار خواهند داشت. او با نسبی بیان کردن نظریه ی اقتصاد کلاسیک بنا داشت نظریه های کلاسیک را به زمان و مکان متصل کند و از جهان شمولی خارج کند. به عقیده ی رُشر؛ از راه استقراء می توان به تکامل نظریه ی اقتصادی اقدام کرد. او همچنین توسعه ی اقتصادی را دارای ویژگی های تکاملی -همانند زیست شناسی- می دانست. او در سال ۱۸۴۳ م با انتشارِ کتابِ #اقتصاد_سیاسی بر اساس روش تاریخی، در واقع مکتب تاریخی را بنیان گذاری کرد. همچنین در سال ۱۸۷۴ م کتابی تحت عنوان اقتصاد سیاسی در آلمان منتشر کرد. او از منتقدان متعادلِ اقتصاد سیاسیِ کلاسیک شمرده می شود.
🔸️ برونو هیلد براند را می توان دومین شخصیت از بنیان گذاران مکتب تاریخی قدیم نامید. وی مطالعاتِ زیادی در آمار و ابعاد مالی اقتصاد دارد. اقتصاد هم با ابعاد مالی مانند پول سر و کار دارد و هم با عناصر حقیقی مانند تولید و اشتغال. او بوجود قوانینی طبیعی که بر تمام جوامع حاکم باشد، عقیده نداشت. وی ادعای هماهنگی بین منافع شخصی و اجتماعی مورد نظر کلاسیک ها را رد می کرد. به نظر او لازم نیست علم اقتصاد قوانین تغییر ناپذیری بوجود آورد، بلکه وظیفه ی این علم آن است که نشان دهد که به رغمِ تحولات زندگی اقتصادی، انسانیت چگونه پیشرفت کند و زندگی اقتصادی چگونه می تواند در کمال انسانی نقش داشته باشد. [Scott, William A. (1993), The Development of Economics, Appleton-Century, pp. 223-224]
🔸️ کارل گوستاو آدولف کنیس (۱۸۲۱- ۱۸۹۸) از دیگر اقتصاددانان مکتبِ تاریخی قدیم به حساب می آید. وی ضمنِ رد کردنِ وجود قوانین اقتصادی، عقیده دارد که هر چیزی باید در ظرفِ تاریخی اش مورد بحث واقع شود. به نظر وی اقتصاد سیاسی تنها تاریخ عقایدی را پیرامون توسعه ی اقتصادی از زمانی به زمان دیگر بیان می کند. همچنین به نظر او پدیده های طبیعی و پدیده های اجتماعی تفاوت اساسی دارند. زیرا پدیده های اجتماعی بر خلاف پدیده های طبیعی، بر نهادها استوار بوده و در حالِ تغییر هستند. ملاحظه می شود که با وجود شباهت های عقائد اقتصاددانان مکتب تاریخی قدیم، آنها در عین حال دیدگاه های متفاوتی دارند. فی المثل: با وجودی که رُشر عقیده دارد می توان با روش استقراء به تکمیل نظریه ی اقتصادی اقدام نمود، هیلد براند عقیده دارد که می توان برای علم اقتصاد قوانین تاریخی استخراج کرد، ولی کنیس تدوین قوانین اقتصادی را نمی پذیرد.
🔸️ اقتصاددانان مکتب تاریخی قدیم در تلاش بودند روش اقتصاد سیاسی را از #قیاس به #استقراء تغییر دهند. اما یافتن داده های آماریِ کافی، نوعی محدودیت جدی برای اندیشه ی آنها بود. این در حالی است که برای کاربرد روش استقراء نیاز به آمار وجود دارد.
@taammolatenazari
هدایت شده از فکرت
#متنخوانی | #اقتصاد_سیاسی
▫️رسانه فکرت برگزار میکند:
🔶 جمعخوانی اقتصاد سیاسی
🖇گفتگوی علمی با جمعی از اهالی اندیشه
📌 مدخل اول:
مروری بر کتاب «۲۳ چیزی که در مورد سرمایهداری که به شما نمیگویند»
📅دوشنبهها از ۱۴ آبان
⏰ بعد از نماز مغرب و عشا
🏛قم، خیابان جمهوری، بلوار شهید اخلاقی، خیابان گلستان، خانه مصلحان
علاقمندان میتوانند برای حضور در برنامه از طریق آیدی @Fekrat_Admin1 ثبتنام نمایند.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر