eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
275 عکس
87 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
12.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه چین توانست قدرت جهانی شود؟ ▪️نگاه به شرق 🔹محمدرضا نوروزپور کارشناس مسائل چین در گفت وگو با تسنیم گفت: شی جین پینگ نزدیک‌ترین حد از محبوبیت را نسبت به مائو داراست؛ بی شک وی معمار نوین چین است و بالاترین سطح از اعتماد به نفس را به چینی ها ارائه کرده است. 🔹اما این موفقیت ناشی از چیست؟ شی جین پینگ و مجموعه حزب به این باور رسیده اند که آن چیزی که ملت چین را در نهایت متحد خواهد کرد، آن اندیشه های مارکسیست و لنیسنیت، نیست. کسی که جرات کرد این ایده را مطرح کند، شی جین پینگ بود. 🔹رئیس جمهور کنونی چین، رسما اولین کسی بود که تمام مواردی را که در زمان انقلاب فرهنگی دوران مائو مظهر بورژوازی و مصادیق کمونیسیم بود را احیا کرد و آنها را تبدیل کرد به عناصر وحدت ملی، از جمله آیین کنفوسیسوسیم و دائویسم. tn.ai/3134901 @TasnimNews
تأملات اجتماعی
چگونه چین توانست قدرت جهانی شود؟ ▪️نگاه به شرق 🔹محمدرضا نوروزپور کارشناس مسائل چین در گفت وگو با ت
📌 این مطلب را از این جهت گذاشتم که بیان سهل و آسانی نسبت به تجربه ی یک کشور در تولید مدل توسعه دارد. (متن مصاحبه اش را ببینید.) ما در تولید الگوی پیشرفت مان هنوز هم خیلی نیازمند مطالعه و مشاهده ی تجربه ی دیگران هستیم. خصوصا از این جهت که نسبت به حفظ ارکان سنت خودمان اصرار داریم و نمی خواهیم بواسطه ی پیشرفت، سنت های خود را از دست بدهیم. به نظر می رسد که عموم کشورهای مسلمان در دستیابی به این الگو، هنوز در نیمه ی راهند. الگوی کشورهایی مانند عربستان و امارات هم که اصلا در عداد الگوهای توسعه به شمار نیاید سنگینتر است. الگوی توسعه ی اسلامی هرچه باشد، باید دربرگیرنده ی عناصر محوری تفکر اسلامی و در عین حال توجه به تغییرات اجتماعی و تاریخی باشد. علاوه بر این باید دربرگیرنده ی ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و.... باشد و تقلیل آن به توسعه ی اقتصادی و سیاسی، آن را کاملا از «اسلامی بودن» خارج می کند. نکته ی آخر این که علی رغم اینکه حرکت های اصلاحی و توسعه گرا در ایران، دیرتر از کشورهایی چون مالزی، اندونزی، و حتی پاکستان آغاز شد، اما به نظر می‌رسد ایران ما در تولید این الگو در عمل از سایرین پیش تر افتاده است. به گمانم ثبات سیاسی در دهه ی های اخیر، و همچنین کار علمی پیوسته در این پنج دهه باضافه ی ظرفیت هایی که دانش های نظری در فهم جهان اجتماعی ایجاد کرده، مهمترین عوامل این تفوق هستند. البته هنوز خیلی راه مانده، اما حجم محتوا و گفت و گوهایی تولید شده، قابل توجه است. بحث پر دامنه ایست، باشد برای بعد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 این مطلب را از این جهت گذاشتم که بیان سهل و آسانی نسبت به تجربه ی یک کشور در تولید مدل توسعه دارد.
📌 بعدالتحریر 🔹 در بحث توسعه، نسبت آن با سنت، مهمترین چالش نظری پیش روست. اروپا برای رسیدن به این هدف، اساسا سنت خود را در صندوق گذاشت و اگرچه به توسعه ی فنی و تکنیکی دست یافت، اما نتوانست از چنگال بحران معرفتی و هویتی برآمده از انکار سنت فرار کند. فضای آشفتگی و بی چارچوبی پست مدرن که امروز در شکل همجنس گرایی و ‌... ظاهر می شود، نشانه ای از خلل در بنیان‌های هویتی و معرفتی غرب است، گول ظاهر زیبایش را نباید خورد. این چالش در جهان اسلام بعد سومی هم دارد. یعنی علاوه بر چالش توافق بین سنت و پیشرفت، بعد سوم، در آوردن نسبت با پیشرفت های تکنولوژیکی دنیای غرب است. یعنی جهان اسلام بعد از این که بین سنت خود و پیشرفت را جمع سالم کرد، حالا در برابر این پرسش است که آیا به دنبال همین پیشرفت تکنیکی اروپا یا آمریکاست یا به دنبال چیز دیگری است. فضای عمومی جهان اسلام ظاهراً پذیرش همین مدل توسعه، در عین حفظ سنت هاست، اما نگاه های دیگری هم وجود دارد که به دنبال نسخه های معتدل تری از توسعه است که از جمله به عدالت در روابط انسانی بهای بیشتری دهد، آزادی را حریت معنا کند و تکنولوژی را همسازتر و مهربانتر با طبیعت تعریف کند و اخلاق را محور روابط اجتماعی قرار دهد. به عبارتی این نسخه های پیشرفت، به دنبال پیشرفت و توسعه هستند، اما پیشرفت را چیزی غیر از آنچه که غرب به سراغش رفته تفسیر می کند. بنده دیدگاه آیت الله خامنه ای و شهید مطهری را از این سنخ می دانم. و للکلام تتمه. @taamollat
📌 جامعه ی انسانی و معنا 🔹جوامع انسانی و حتی مصنوعات انسانی از معانی ذهنی افراد تشکیل دهنده ی آن متاثرند. همین است که جمع مذهبی یک روحی دارد غیر از روح یک اجتماع غیر مذهبی. حتی فضای مسجد و کلیسا و مدرسه و بیمارستان از همین جهت متفاوت است. شاید بتوان تغییر معانی را یکی از مبادی تغییر اجتماعی تلقی کرد، حتی قبل از تربیت و تغییر ساختارها.‌ ▪️امروز بعد سالها رفته بودم سمت دانشگاه تهران و کتابفروشی های خیابان انقلاب، فضا خیلی خیلی متفاوت بود نسبت به گذشته ای که قبلاً در همین مناطق تجربه کرده بودم. @taamollat
📌حجت قاطعه‌ی الهی؛ عمّار یاسر سلام الله علیه! به مناسبت نهم صفر سالروز شهادت عمّار یاسر چرا شما عمّار را «سلام‌الله‌علیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی -رفیق عمّار- که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلام‌الله‌علیه» نمی‌گویید؟ چون عمّار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد. ببینید،خط عمّار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمّار هنوز هم ناشناخته است. عمّار یاسر را خود ماها هم درست نمی‌شناسیم.عمّار یاسر یک حجت قاطعه‌ی الهی است. من در زندگی امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة والسلام که نگاه کردم دیدم هیچ‌کس مثل عمّار یاسر نیست یعنی از صحابه‌ی رسول‌الله، هیچ‌کس نقش عمّار یاسر را در طول این مدت نداشت...هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد -یعنی در یک گوشه شبهه‌ای پیدا شد- زبان این مرد،مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همین‌طور،در قضایای جمل و صفین هم همین‌طور،تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمّار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.نمی‌شود گفت به من ربطی ندارد. امروز هر روحانی و هر عمامه‌به‌سر،به مقتضای تلبس به این لباس،موظف است از حکومت اسلام و حاکمیت قرآن دفاع کند؛ هر کس هرطور می‌تواند...خدمت به این انقلاب، افتخار است. ماها به خواب شب هم نمی‌دیدیم که موقعیتی پیش بیاید و ما بتوانیم این‌طور به اسلام خدمت بکنیم. امروز میدان باز، زمینه فراوان، و ملت به این خوبی است. 👈ره بر انقلاب۷۰/۵/۳۰ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 درباره ی کتاب «درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای » (بخش هشتم) 🔹 فصل سوم، چیستی
📌 بعدالتحریر ۱ 🔹موضوع «علم» و تاریخ و فلسفه ی آن، در سده های اخیر خود بتنهایی موضوع تحقیقات بسیاری قرار گرفته و حتی دانشکده های مستقلی برای آن برپا شده. بسیاری از مسائلی که در جهان غرب پیرامون علم در این فضا شکل گرفته، عمدتا ناظر به دو چالش مهم در فضای علم در جهان غرب است: -اول: نسبت آن با فلسفه و متافیزیک -دوم: حل بحرانهای علم تجربی رویکردهای چندگانه نسبت به این پرسش ها پدیدآورنده ی پارادایم های متعددی بوده که هر کدام از آنها به نوبه ی خود بر همه ی شاخه های علوم، از جمله علوم انسانی اثرگذار بوده اند. (از جمله پارادایم های اثبات گرایی، تفسیری و هرمنوتیکی، انتقادی، فمینیستی و....) ▪️بسیاری از آنچه که در فضای فلسفه ی علم در جهان غرب «مسئله» و problem بوده، در فضای فکری جهان اسلام، به دلایل تاریخی اصلا «مسئله» نبوده. از جمله دلایل تاریخی این مسئله، حل نسبت متافیزیک با علوم تجربی و علوم انسانی از سده ها قبل است. برهان فلسفی از سده ها قبل پشتیبان و تقویت کننده ی علوم تجربی و اثرگذار در علوم انسانی بوده است. بخش های مهمی از دانش انسانی و اجتماعی تولید شده توسط خواجه نصیرالدین طوسی در قرن هفتم، کاملا در بستر فلسفی قرار دارد. از اینرو علی رغم اشتراکات فلسفه ی علم در جهان غرب و جهان اسلام، مسائل و فضای این دو با هم قدری متفاوت است. تذکر این نکته از آن روست که دانسته شود برخی مسائلی که از زبان متفکران مسلمان بیان می شود، ناظر به حل بحرانهای فلسفه ی علم در جهان غرب است و برخی کاملا در فضای فلسفه ی علم در جهان اسلام. مطالعه ی تطبیقی این دو شاخه ابعاد مهمی از غنا و عمق فضای «علم» در جهان اسلام را آشکار خواهد کرد. اگر از مسیر اصلی خارج نمی شدیم، جاداشت که بصورت مفصل و مستقل به مسئله ی علم و تاثیر آن بر علوم انسانی بپردازیم، از بس شیرین و پر نکته است. شاید وقتی دیگر. فعلا مسئله ی «علم» در جریان فکر اسلامی را از منظر آیت الله خامنه ای و به روایت کتاب «درامدی بر نظریه ی علوم انسانی از دیدگاه آیت الله خامنه ای» پی می گیریم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 بعدالتحریر ۱ 🔹موضوع «علم» و تاریخ و فلسفه ی آن، در سده های اخیر خود بتنهایی موضوع تحقیقات بسیاری
📌 بعدالتحریر۲ 🔹حجم قابل توجهی از آثار استاد شهید مرتضی مطهری ره، ناظر به تبیین نظریه ی معرفت شناختی اسلامی و رد دیدگاه های مادی در عرصه ی علم است. شروح ایشان بر آثار کلاسیک فلسفه ی اسلامی، پاورقی‌ها بر کتاب اصول فلسفه ی علامه طباطبایی ره، شناخت، علل گرایش به مادیگری و... از مهمترین این آثار است. @taamollat
📌 جامعه ی ولایی، جامعه ی طاغوتی 🔹موضوع منبرهای کوتاه دهه ی اول ماه صفر امسال، تبیین جامعه ی ایدئالی بود که امام حسین ع، از طریق «قیام» و «اصلاح امت» به دنبال آن بود. بحمد لله، آثار منتشره ی سیدالقائد که سالها، دل‌مشغول این موضوع بوده اند، دست ما را برای تبیین این موضوع پرکرده است. معنا و مفهوم ولایت و تاثیر آن در ساختار و طبقات اجتماعی و همچنین تغییر و حرکت اجتماعی و همچنین تاثیر آن بر کنش های خرد، از مسائل جالب توجهی است که در آثار آقا به آنها پرداخته شده. در این بحث بیش از همه، از کتاب «طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قران» بهره گرفته ام. انشالله شمه ای از آن را گزارش خواهم کردن. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 جامعه ی ولایی، جامعه ی طاغوتی 🔹موضوع منبرهای کوتاه دهه ی اول ماه صفر امسال، تبیین جامعه ی ایدئالی
📌بعدالتحریر: 👈 سنتهای الهی و عقب نشینی غیرتاکتیکی 🔹صحبت های امروز آقا با اعضای کنگره ی شهدا، از بعد فلسفه ی اجتماعی حاوی نکات مهمی بود. مهم‌ترینش یکی همین اشاره به سنت الهی درباره ی عقب نشینی امت اسلامی بود که فرمودند: عقب نشینی غیر تاکتیکی (یعنی عقب نشینی که هدفش دفاع یا ضربه به دشمن نباشد، بلکه از روی ترس باشد) موجب نزول عذاب الهی است. غیر از انبوه آیات قرآنی که به رویکرد مقاوم سازی جامعه در برابر دشمن تشویق می کند، بعد دیگر این مسئله، روش مقاوم سازی جامعه در برابر تهدیدات است. آقا نه امروز، که سالهای گذشته مفصلا به عوامل قوام بخشی به اجتماع در حوزه های اقتصاد و فرهنگ و سیاست و.... پرداخته اند. در اینجا هم بحمدلله دستمان پر است. ▪️فصل آخر کتاب «درامدی بر نظریه ی علوم انسانی از دیدگاه آیت الله خامنه ای» پنجره ایست به «نظریه ی اجتماعی» ایشان که به گمان نگارنده قله ی کتاب است. در آنجا انشالله به این مسئله هم خواهیم پرداخت. @taamollat
تأملات اجتماعی
این، تصویر عموی بزرگوار و معلم دوران کودکی و نوجوانی ام مرحوم حاج حسن کرباسچی است که به فاصله ی کوتاهی از رحلت مرحوم پدرم به رحمت خدا رفت و این روزهای پایانی مرداد ماه، سالگرد رحلت ایشان است. هر آنچه درباره ی سلوک معنوی و حسن خلق و ارتباط با خوبان درباره ی پدرم نوشتم درباره ی ایشان -چه بسا بیشتر- صادق است. اخلاق و منش و صفای باطن و حسن سریرت ایشان به گواهی دوستان و شاگردان، حقیقتا یادآور اخلاق رسول خدا بود. آنچه که در روایت امیرالمومنین ع درباره ی صفات مومن آمده که فرمودند «لطیف الحرکات، حلو المشاهده» درباره ی ایشان دقیقا صادق بود. هم صحبتی با ایشان حقیقتا آرامش بخش و راهگشا و مجلس ایشان حقیقتا شیرین بود. کارهایی که دیگران با قیل و قال و تنش انجام می دادند، ایشان در نهایت خلوص و لطافت به سرانجام می رساند. رعایت کرامت انسانی در تربیت را بیش و پیش از همه در ایشان جلوه گر دیدم. چنانکه در تعاملات روزمره، چه در مدرسه و چه در خانواده، رعایت کرامت و حرمت افراد، ویژگی رفتاری اصلی ایشان بود. از دوران آنان سالها گذشته، اما شیرینی درک محضر آنان هنوز در کام من و بسیاری دیگر هست. سبک تربیتی ایشان هم عموما از همین طریق بود که کمتر امر و نهی می کردند و بیشتر جذبه ی معنوی ایشان بود که گرایش به خوبی ها را در شاگردان و آشنایان ایشان بیدار می کرد و کسی که مدتی با ایشان همراه بود، پس از مدتی تغییر را در خود حس می کرد، بدون اینکه دستوری و امری و حرفی شنیده باشد. ایشان حقیقتا دارای جذبه ی معنوی بود. ان قدری که از گذشته و جوانی ایشان و مرحوم پدرم جست و جو کرده ام، هر دو از یک سرچشمه ی معنوی در دوران جوانی شان بهره مند بوده اند و گعده هایی که با دوستان مشترک در این سالهای پایانی داشتند گواه این مطلب است. چنانکه قبلا هم نوشته ام، این خلق و خو و حال و هوای معنوی خاص که در این نسل دیدم، در هیچ یک از نسل های دیگر مشاهده نکردم و گمانم بر این است که فضاهای معنوی تهران در دهه ی پنجاه و شصت در تربیت این نسل منحصر بفرد نقش مهمی داشته است. از نسل دوستان پدر و ایشان هنوز بسیاری شان هستند و اینجانب با برخی از آنها معاشرت دارم، و هنوز هم از جهت اخلاقی و سلوک اجتماعی و مدیریتی منحصر بفرد هستند. خدا رفتگانشان را بیامرزد و زندگانشان را طول عمر با عزت دهد. نسل بابرکتی بودند و هستند. @taamollat