eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
267 عکس
86 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تجربه ی علمی 🔹اکنون و در این ایام طلبه های زیادی را می شناسم که با دغدغه ی علوم انسانی درس می خوانند و در پی باز تعریف وضعیت انسان در عصر انقلاب هستند. اخیرا این نکته به ذهنم رسید و با اساتید نیز مطرح کردم که : پس از اشراف بر مبانی علوم انسانی مانند موضوع و روش و غایت و... ، فعالان این حوزه عمیقا نیازمند اطلاع از همه ی دانش های انسانی هستند؛ بدان معنا که تخصص در یکی از رشته های علوم انسانی نمی تواند ما را در شناخت و تحلیل علوم انسانی یاری کند. چرا؟ چون هر یک از علوم انسانی نشانگر نوع خاصی از انسانی در یک حوزه ی خاص است. روشن است که یک دانشمند علوم انسانی باید نسبت به همه ی اقسام این اعتبارات (از روانشناسی و ارتباطات گرفته تا اقتصاد و جامعه شناسی) اشراف نسبی داشته باشد تا بتواند علوم انسانی را خوب درک کند. وللکلام تتمه @taamollat
CamScanner ۰۱-۱۳-۲۰۲۱ ۱۳.۰۳.pdf
4.07M
طرح مقدماتی بازسازی علوم انسانی" گفتاری منشر نشده از آیت الله در فروردین 1362 موضوع: گزارش فعالیت های بسیارگسترده و عمیق از "طرح مقدماتی بازسازی علوم انسانی" و پاسخ علمی، اخلاقی و غیر مستقیم به بسیاری از شبهات و تهمت ها منبعی بسیار غنی درباره شناخت عمیق آیت الله مصباح از تحول بنیادین علوم انسانی و مراحل مختلف تحول علوم انسانی این متن به خوبی نادرستی برخی از خاطرات غلط، خیالی و سطحی از اندیشه عمیق آیت الله مصباح یزدی در مواجهه بنیادین و اساسی با علوم انسانی در دهه 60 را نشان می دهد. آیت الله خامنه ای: 🔹مسبوقید که در یک مجموعه‌ای با کمک اساتید دانشگاه جمع شدند تا کارهایی را در زمینه‌ی علوم انسانی ریشه گرفته در باورها و مبانی اسلامی تهیه کنند؛ منتها کارهای ابتدایی و اولی بود. اگر آن اهمیت و آن تلاش در طول این بیست و چند سال ادامه پیدا می‌کرد، ما امروز از این جهت وضع بهتری داشتیم؛ اما ادامه پیدا نکرد. بیانات در دیدار با شورای بررسی کتب علوم انسانی- ۸۵/۱۱/۲ @usul121
🔗جمله معترضه 📌 علوم اجتماعی در دامن فیزیک یا حکمت؟ 🔹خیلی فرق می کند که جامعه و مسائل آن را شاخه ای از فیزیک ببینیم یا شاخه ای از حکمت. اگر جامعه و مسائل آن شاخه از فیزیک باشد، همه چیزش هم مثل اشیای طبیعی و فیزیکی خواهد بود و همه ی قوانین فیزیک هم در آن جریان دارد. و چنانکه پدیده های طبیعی روح ندارند و معنا سرشان نمی شود و بر اساس قانون علت و معلول کارشان را می کنند و جلو می روند، پدیده های اجتماعی هم. این همان نگاه جامعه شناختی است که آگوست کنت ساخته و پرداخته اش کرد و اسمش را گذاشت فیزیک اجتماعی، و امیل دورکیم بر اساس آن پدیده ی خودکشی را تبیین کرد. در حالیکه اگر پدیده های اجتماعی را ذیل حکمت ببینیم اولا ذات جامعه و زندگی اجتماعی تبیین می شود، ثانیا لایه های گوناگون آن و ثالثا نسبت آن با سایر پدیده ها. در نگاه حکمی به جامعه، سهم وجودهای غیر مادی و غیرمحسوس نیز در ساخت جامعه ادا می شود و بسیاری چیزهای دیگر. حکمت صرفا یک دانش نیست، بلکه سبک نگریستن یکپارچه به عالم وجود و یافتن روابط میان اجزای آن است. در پرتو رهنمودهای قرآن کریم و سنت پنجره های جدیدی رو به عوالم انسانی گشوده است. این است قدر و قیمت و ظرفیت حکمت اسلامی. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش نهم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر
📌بعد التحریر۱ 🔸ان قلت: 🔹برخی دوستان و همراهان کانال می گویند در حالی که جامعه ی امروز با اقسام تحولات و دگرگونی ها مواجه است و جواب و تحلیل قانع کننده ای از کسی شنیده نمی شود و هر چه می گذرد آشفتگی ها بیشتر و بیشتر می شود، این قبیل بحث های نظری و مدرسی به چه کار می آید و چه گرهی را می تواند باز کند؟ 🔹قلت فی جوابک: به نظر نگارنده اتفاقا علت آشفتگی های فکری و عملی اخیر، نبود مطالعات و تحقیقات عمیق و فقدان نگاه جامع به تمام مقولات انسانی و سپس تحلیل و استنتاج بر اساس آنست. اتفاقا اینکه ما علی رغم غنای میراث اسلامی هنوز نتوانسته ایم نظریه ی علوم انسانی و علوم اجتماعی قابل قبولی عرضه کنیم، راه را برای تحلیل های ناقص و کوتاه مدت هموار کرده است. عموم تحلیل های اجتماعی که امروز ذهن ها را مشغول کرده، ابتنای صحیحی بر هستی شناسی و انسان شناسی و فلسفه ی تاریخ ندارند و نتیجتا پس از مدتی که از تحلیل وقایع جدید باز می مانند، نظریه ای دیگر پا به میدان می گذارد و روز از نو و روزی از نو. به جد معتقدم که با توجه به میراث غنی اسلامی، و مباحثات انبوه و متراکم در این چهاردهه زمان تولد نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی فرارسیده، -اگر نگوییم به تاخیر افتاده-. با تولید نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی می توانیم محکم تر و آینده نگرانه تر فکر کنیم و حرف بزنیم. ▪️از نکات پیشنهادی و انتقادی خوانندگان محترم استقبال می کنم و آن را موجب باروری مباحثات علوم انسانی می دانم. @taamollat
تأملات اجتماعی
✨ دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی معمولا دولت ها به گفتمان‌شان شناخته می‌شوند. اما رواج عبارت «دو
دقیقا راست می گوید ایشان. مردم دولت روحانی را با عنوان «اعتدال» می شناختند و دولت خاتمی را با عنوان «اصلاحات» و دولت هاشمی را با عنوان «سازندگی» که برگردانی از همان اعتدال بود. تنها چند ماهی از دولت روحانی می گذشت که در کتابخانه ی دانشگاه باقرالعلوم به یک پک چندجلدی برخوردم مشتمل بر انبوهی از مقالات در تشریح مفهوم اعتدال در حوزه های مختلف. مثلاً اعتدال را در حوزه های مختلف مانند فرهنگ و اقتصاد و .... تشریح کرده بود. این را القا می کرد که همه چیز فکر شده است و اکنون به میدان امده. اما مع الاسف ما در دولت سیزدهم بقول آقای جبراییلی با یک «خلا گفتمانی» روبرو هستیم که زمینه را برای سردرگمی فکری هم در خود دولت و هم در جامعه ایجاد می کند. دولت مردمی عنوان زیباییست اما دقیقا یعنی چه؟ دولتی که برای و در خدمت مردم است؟ دولتی که توسط مردم اداره می شود و قرار است مردم را پای کار بیاورد؟ یا....؟ وقتی گفتمان روشن نبود دولت به هر طرف ممکن است کشیده شود و مردم هم دقیقا نمی دانند دولت از کجا شروع کرد و به کجا می خواست برود و ایا رسید یا خیر. البته این انتظار از خود دولت نیست که بنشیند و گفتمانش را هم تشریح کند. دولت ها همیشه مستظهر به حمایت جریان های عمومی و خواصی هستند که پس از قدرت یافتن باید به گونه های مختلف او را پشتیبانی کنند، اما مع الاسف در دولت های انقلابی ما این اتفاق نمی افتد و خصوصا طبقه ی نخبگانی که برای روی کارامدنش تلاش بسیار کردند، بجای آنکه به حمایت فکری خود ادامه دهند، در جایگاه اپوزیسیون و طلبکار می نشینند و می گویند «لنگش کن». دولت هم قدری کشش و طاقت دارد و وقتی از عقب پشتیبانی نشود کم می آورد و.... انتقاد اصلی این نوشتار به خود ما حوزویان است که بعنوان تئوری پردازان اصلی حکومت اسلامی، بجای نظریه پردازی و مباحثات علمی و گفتمان سای برای دولت انقلابی همنوا با عموم مردم زبان به نقد و ایراد گشوده ایم که مبادا از جامعه عقب بیفتیم. بخش مهمی از ایرادات فضای حکمرانی به خود ما وارد است و حکمرانی در دوران انقلاب هنوز به دوران نوجوانی اش هم نرسیده، چه برسد به پختگی و کمال، و این مهم کار متراکم و مطالعه ی انبوه و آزمون و خطای بسیار لازم دارد. باید... @taamollat
📌اقتراح 🔹شرایط اجتماعی ما را به سمتی سوق داده که بدون اندیشه و تفکر عمیق، برای اصلاح امور، دست به هر کاری می زنیم. نمونه اش همین مسئله ی حجاب است که اکنون که به این نقطه رسیده، هر کسی هر کاری به ذهنش می رسد انجام می دهد، بدون علم کافی، بدون اطلاع دقیق و بدون پیش بینی لوازم مسئله. تردیدی نیست که این مدل مدیریت اجتماعی و مدیریت فرهنگی به هیچ جایی نمی رسد، چون اصلا مدیریت نیست، بلکه بازی کردن با پدیده های اجتماعی است. صرفا خودمان را سرگرم کرده ایم. استخراج نظریات متفکران بزرگ انقلاب -که با سرانگشت آنان حرکت را آغاز کردیم- و سپس اجتهاد در آن برای حل مسائل نوپدید، بار بر زمین مانده ی جریان فکری انقلاب است، که تا برداشته نشود، اقدامات دیگر راه بجایی نخواهد برد. ما انقلاب را با اندیشه ی امام و طباطبایی و مطهری و بهشتی و خامنه ای آغاز کرده ایم، حال آن گنجینه ی عمیق و عریق را رها کرده و کاسه ی چه کنم چه کنم به دست گرفته ایم. بی تدبیری ازین بالاتر. جوانمردانی باید.... @taamollat