📌اگرچه کتاب درباره ی تاریخ علم در جهان اسلام بسیار است، اما به نظر می رسد سیاق آثار استاد ابراهیمی دینانی، به آنچه مد نظر ماست، بسی نزدیکتر است.
رفت و برگشت های جریانات علمی، خصوصا تصادمات حکما و متکلمین در آثار ایشان برجستگی خاصی دارد و از قضا تکامل هر دو جریان فلسفی و کلامی و تاثیر آنها بر سایر شاخه های علمی در آثار ایشان بهتر قابل ردیابی است.
در معرفی جریان #حکمت_و_اجتهاد و تمایزات آن از سایرین، آثار ایشان قطعا از منابع اصلی خواهد بود؛ انشالله
▪️کتاب بالا(در سه جلد) ، یکی از بهترین آثار ایشان در همین فضاست که بخوبی نشان می دهد، در طول تاریخ، فکر فلسفی و دانش منطق در مواجهه با نقدهای متکلمین و رویکرد فقیهان و منازعات ادیبان، چگونه خود را حفظ کرده و رویکردهای ظاهرگرایانه را کنار زده و جلو آمده است.
جریان فلسفی در طول تاریخ صرفا جریانی در کنار سایر دانش ها نبوده، بلکه مبنا و چارچوبی بوده است برای فهم بطور کلی، چه فهم و شناخت هستی، چه انسان و روابط انسانی و چه ... . این نگاه که تلاش می کند از ظواهر پدیده ها گذشته و به حاق پدیده ها دست یابد، به نحوی آشکار در مقابل الگوهایی قرار داشت که به ظاهر اکتفا می کردند و همین مسئله موجب مناقشاتی تاریخی گردیده است.
اوج این مناقشات بجایی بر می گردد که فیلسوفان خواستند فرآورده های فکری خود را در فهم دین بکار گیرند.
حکایت دفاع جانانه ی حکما از موضع فلسفی شان، و ترسیم رابطه ی فکر فلسفی با دین، از صفحات پرشور تاریخ علم در جهان اسلام است. نتیجه ی این مناقشات تاثیر مستقیمی بر سایر شاخه ها از جمله علوم انسانی داشته است.
#حکمت_و_اجتهاد
@taamollat
📌مسائل بنیانی
🔹مروری بر جریانات علمی در جهان اسلام نشان می دهد که جریانات علمی و فکری عموما با موضعگیری و اتخاذ مبنا در چند مسئله ی خاص شکل گرفته اند.
مهمترین آنها نوع مواجهه با نص است که به شکل گیری دو جریان اصولی(عقل گرا) و اخباری (ظاهر گرا و نص گرا) منجر گردیده است.
مسئله ی مهم دیگر مشکله ی حسن و قبح عقلی و شرعی است که به شکل گیری دو جریان اشعریت و اعتزال منجر شده.
و مسئله ی مهم دیگر توجه به تغییرات اجتماعی و حالات مستحدثه ی فقهی است.
به نظر میرسد که اتخاذ موضع در این سه مسئله شکل دهنده ی عموم جریان های فکری جهان اسلام بوده است؛ و فیه تأمل.
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌مسائل بنیانی 🔹مروری بر جریانات علمی در جهان اسلام نشان می دهد که جریانات علمی و فکری عموما با موضع
📌دین و فلسفه
🔹استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی در کتاب «نیایش فیلسوف»، مقاله ی «دین و فلسفه» (ص۲۷۰-۲۸۲)، پس از دسته بندی مواضع جریانات فکری اسلامی نسبت به فلسفه، به معرفی و شرح اراء برخی از مهمترین قائلان به همسانی و هماهنگی دین و فلسفه می پردازد.
از انجمله: به نام و آثار و گزیده ی دیدگاه کسانی چون: ابوزید بلخی، ابوحیان توحیدی، ابوالحسن عامری، فیلسوف یهودی موسی بن میمون (به تاثیر از فیلسوفان مسلمان)، ابونصر فارابی، شهاب الدینی سهروردی، ملاصدرا، و علامه طباطبایی اشاره می کند.
گرچه دامنه ی این فهرست بیش از این است، اما نشان دهنده ی آنست که دیدگاه تطابق فلسفه و حکمت با دین، دیدگاه مهجور و بی طرفداری نبوده، بلکه در هر دوره ای، جمعی از متکلمان و فیلسوفان و... را جذب خود نموده است و در طول تاریخ هم منقح و پخته شده و جلو آمده است.
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
@taamollat
📌 ویژگی های واقعیت اجتماعی
🔹یکی از تجربیاتم در مدیریت مسجد آنست که مسائل اجتماعی، بدون استثناء، مسائل چند بعدی هستند. یعنی مسئله هم دارای بعد اجتماعی و کلان است و هم دارای ابعاد فردی، خود آن ابعاد فردی هم ممکن است به ابعاد روانی، اخلاقی، خانوادگی و.... تقسیم شود.
دیگر آنکه پدیده های اجتماعی، یکباره و دفعتا پدید نمی ایند، بلکه معمولا خود معلول رشته ای از علل و عواملی هستند که زنجیروار بهم پیوسته و نهایتا به بروز وضعیتی خاص منجر شده اند.
🔹غرض از بیان این دو ویژگی واقعیت اجتماعی آنست که در تحلیل و تبیین(علت یابی) پدیده ها، هم باید به ابعاد مختلف مسئله توجه نمود و هم به علل پیشینی متعدد دخیل در ایجاد پدیده.
اگر این دقت ها نباشد پدیده را بدرستی فهم نکرده و در حل یا اصلاح آن به خطا می رویم.
- اخیرا دو وضعیت خاص را در مسجد با همین نگاه تحلیل و تبیین کرده ام، یکی وضعیت تربیتی مسجد و دیگری حضور مجانین، که هر دو در کانال مدیریت مسجد ( @modmasjed) دستیاب است.
@taamollat
📌اربعین عراقی، اربعین ایرانی
🔹اربعین سیدالشهدا ع تسلیت باد.
🔹پیاده روی اربعین در ایران که به «جامامدگان اربعین» موسوم شده از لحاظ فرم و محتوا، با اربعین عراقی ها خیلی متفاوت است.
شروع این اقدام مبارک است، اما معانی ذهنی در این رفتار اجتماعی باید اصلاح شود تا این پیاده روی همچنان بتواند بعنوان عامل قوام بخش و حرکت دهنده ی جامعه عمل کند.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌اربعین عراقی، اربعین ایرانی 🔹اربعین سیدالشهدا ع تسلیت باد. 🔹پیاده روی اربعین در ایران که به «جا
📌اربعین عراقی، اربعین ایرانی
🔹آنچه که در اربعین عراق خیلی به چشم می اید، از خودگذشتگی . ایثار مردم عراق است که احیانا خودشان بسیار تنگدست هستند، اما برای محبت امام حسین ع از همه چیزشان می گذرند. این است سازنده است.
هم میزبان یعنی مردم عراق و هم سایرین را تربیت می کند.
اما در اربعین ما ....
نمی دانم، فکری باید کرد.🤔
@taamollat
📌اربعین عراقی، اربعین ایرانی ۳
🔹آنچه پیاده روی اربعین در عراق را برجسته کرده، هم هدف و هم مسیر بودن خیل انبوه زائران به سمت حسین ع است و اگر این غایت مقدس نبود، پیاده روی اربعین و اینهمه خدمت رسانی فضیلتی نبود. آن هدف مقدس است که به پیاده روی، تحمل سختی، پذیرایی و.... ارزش می دهد.
با این هدف مقدس است که مردم را دوشادوش هم قرار می دهد و آنها را به یکدیگر نزدیک و همه را در عشق حسین ع ذوب می کند؛ اینگونه است که پیاده روی اربعین از گوشه گوشه عراق، می شود یه حرکت انسان ساز و تمدن ساز.
▪️در بسیاری از پیاده روی های ایرانی که عملا گرته برداری فرهنگی از الگوی عراقی آنست این نقطه ی نهایی مقدس وجود ندارد، بعلاوه ی اینکه پذیرایی ها هم با آنچه در الگوی اصلی اتفاق می افتد از اساس متفاوت است، که در یادداشت پیشین به آن اشاره ای رفت.
تقریبا در مدل ایرانی فقط نمودهای الگوی اصلی انتقال یافته و معانی پشت سر آن چیزی منتقل نشده.
در حالیکه در الگوی اصلی، پیاده روی و پذیرایی مظهری از بذل و بخشش و انفاق است، در مدلی که ما ایجاد کرده ایم، گاهی بوی رقابت و .... به مشام می رسد. از بخشش و ایثار هم که خبری نیست.
▪️ایجاد مناسک جدید، مادامیکه تبدیل به بدعت نشود، امری پذیرفته است.
ما در طول قرن ها نهادسازی ها ومنسک سازی های متعددی داشته ایم که قطعا به نفع دینداری مردم بوده است.
اما در دوران پیچیده ی کنونی، گرته برداری فرهنگی و ایجاد مناسک جدید بدون توجه به اثرات فردی و اجتماعی آن ممکن است به نوعی بی هویتی دینی منجر شود. به عبارت دیگر مناسک جدید با دور شدن از مغز دینداری نوعی توهم دینداری پدید آورد که از اصل بی دینی بدتر و خطرناکتر است.
خیلی باید مراقب بود.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌اربعین عراقی، اربعین ایرانی ۳ 🔹آنچه پیاده روی اربعین در عراق را برجسته کرده، هم هدف و هم مسیر بودن
📌بعدالتحریر۱
🔹عمیقأ معتقدم فرآیندهای دینداری در جامعه ی ما به سمت ایجاد نوعی خود فراموشی و ازخودبیگانگی در حرکت است.
این همان خطریست که قرآن کریم در آیه ی ۱۰۵ سوره ی کهف نسبت به آن، به مومنین ومتدینین هشدار می دهد. آیه حقیقتا ترسناک است. نه برای کفار، که برای مومنین.
▪️این سیر، بخشی از همان فرایند کلی عرفی گرایی در جامعه ی ایران است که در یادداشت های قبل درباره ی آن نکات و شواهدی ذکر کردم و اینبار عرفی گرایی در لباس دینداری در حال ظهور و بروز است.
این روند نگران کننده است و متولیان فکری و فرهنگی باید دست بجنبانند.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر۱ 🔹عمیقأ معتقدم فرآیندهای دینداری در جامعه ی ما به سمت ایجاد نوعی خود فراموشی و ازخودبیگ
📌بعدالتحریر۲
❓چگونه ممکن است دینداری موجب بی هویتی و خود فراموشی شود؟ 😳🤔
🔹دینداری اگر با عقلانیت و ایمان آگاهانه همراه نبوده و صرفا باوری شعاری و به دور از منطق و عقلانیت باشد، بت ی می شود مانند بت های دیگر و با غرور کاذب و احساس مصونیت بخشی که به انسان می دهد، او را از حقیقت، و حتی از خودش غافل می کند.
اینگونه است که مومن ظاهری با کوله باری از عقاید نا فهمیده و متناقض و بی هدف روزگار سپری می کند و گمان می کند که در مسیر درست قرار دارد. «و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا» گمان می کند که دارد بهترین عمل را انجام می دهد. (کهف،۱۰۵)
▪️ایمان آگاهانه همان ایمانی است که «آقا» در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قران» درباره ی آن داد سخن داده و از ایمان کورکورانه و غیر منطقی و غیرمنتهی به عمل بر حظر داشته اند.
نتیجه ی ایمان کور، یکی همین «خود فراموشی» است.
@taamollat
📌از فرصت عمرتان *استفاده کنید،*
برای این فرصت طولانی *برنامه ریزی کنید،*
برای اینکه برنامه ریزی تان درست از آب در بیاید *فکر کنید،*
برای اینکه درست بتوانید فکر کنید *با قرآن آشنا بشوید:*
قرآن را بخوانید و تامل کنید، *از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تامل کرده اند یاد بگیرید.*
(یاد گرفتن ننگ نیست، افتخار است. همیشه و تا آخر عمر باید یاد بگیرید)
فکر کنید، مطالعه کنید، شناسایی کنید، آنجایی که اقدام لازم است *اقدام کنید...*
🔹بیانات ره بر انقلاب خطاب به دانشجویان در روز اربعین،مورخه ی ۴ شهریور۰۳
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌از فرصت عمرتان *استفاده کنید،* برای این فرصت طولانی *برنامه ریزی کنید،* برای اینکه برنامه ریزی تا
📌 «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم»
🔹حقیقتا توصیه ی عالمانه ای فرمودند و بنده این را تجربه کرده ام و ماجرای خودم را جهت استفاده ی دوستان عرض می کنم.
سالهای ابتدایی حضورم در قم در اواخر دههی هشتاد و اوایل دهه ی نود، همراه بود با دوره ای آشفتگی فکری و به تبع آن سرگردانی روحی.
از بس درس و جلسه و همایش و حرف و سخن در قم بود که آدم نمی توانست تحلیل کند و بهترین را انتخاب کند.
اساتید هم نوعا استاد کتابها بودند و کسی را نمی یافتم که بتواند دست بگیرد و راهبری کند.
تا اینکه در حدود سال۹۲ تصمیم گرفتم یک دور قرآن را -بعنوان منبع اصلی مطالعات اسلامی- با ترجمه و تفسیر مختصر مطالعه کنم.
قصدم این بود که نگاهی ماهواره ای به قرآن داشته و خطوط کلی مطرح شده در قرآن را کشف کنم. می خواستم ببینم، فارغ از برداشت ها و نفسیرها، قرآن خودش بتنهایی چه حرفی برای بشر آورده است. ترجمه ی آقای صفوی را که مشتمل بر نکات تفسیری نیز هست مبنا قرار دادم و شروع کردم.
از مطالب پر تکرار قرآن یادداشت برداشتم و تلاش کردم ارتباط آیات یک سوره و فضای کلی سوره ها و ارتباط آنها را نیز به نحو اجمال کشف کنم.
در نهایت پس از حدود یک سال، به حدود ۷-۸ سر فصل کلی از قرآن رسیدم که البته بسیاری از مفاهیم دیگر ذیل آنها قرار می گرفت.
نتایج آن مطالعات خیلی وسیع و گسترده بود که در اینجا مجال طرحش نیست، اما همین قدر می خواهم بگویم، که پایان این دوره برای من، مساوی بود با پایان دوره ی حیرت و سرگردانی و آغاز مجدد دوره ی مطالعات اسلامی در قم.
از حدود ۹۳ که چارچوب ذهنی ام با قرآن کریم بسته شد، همان چارچوب مبنایی شد برای فهم سایر منابع فکر اسلامی، از جمله حدیث و تاریخ و کلام و حتی فلسفه.
از همان دوران بود که فهمیدم سراغ چه استادی باید بروم، چه انتظاری از او داشته باشم و چه سوالی از او بپرسم.
اکنون تمام آنچه که در اینجا در باب مسائل علم الاجتماع تحریر می کنم، مبتنی بر همان چارچوبی است که حدود یک دهه قبل با قرآن کریم بسته شد.
غرض آنکه بیان آقا که می گویند برای فکر کردن سراغ قرآن بروید، حرف کاملا درستی است.
قرآن هم سر خط های مهم حیات بشری را که باید به آنها فکر کرد نشان می دهد، و هم روش اندیشیدن را یاد می دهد و هم ابزار آن را معرفی می کند.
همه ی اینها سرجایش خودش، جا دارد یاد کنم از استاد بزرگوار و راهبری که خداوند در همان ایام در سر راهم قرار داد و تعلیمات قرآنی مرا به کار انداخت. درباره ی ایشان هم خواهم نوشت انشالله
ربنا و لک الحمد.🌷
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم» 🔹حقیقتا توصیه ی عالمانه ای فرمودند و بنده این را تجربه کرده
📌شیوه ی مطالعات قرانی
🔹یکی از مخاطبان محترم کانال، درباره ی شیوه مطالعات قرآنی اینجانب که در یادداشت بالا به آن اشارت رفت سوال کردند، بنده نیز روش خود را در ۹, نکته ی کوتاه شرح دادم، هر چند معتقدم مطالعات قرآنی و بطور کلی مطالعات اسلامی روش منحصری ندارد، اما کلیاتی بر آن حاکم است که گمان می کنم این روش یکی از آن انگاره های کلی در مطالعات علوم اسلامی است.
برای سایر دوستان نیز انتشار می دهم، عسی أن ینفعکم:
👇👇👇