eitaa logo
🌴 عطر ماندگار🌴
199 دنبال‌کننده
445 عکس
102 ویدیو
12 فایل
امام خامنه‌ای: مسأله فرهنگ و تعلیم وتربیت، مسأله اول در نظام ماست. در بلندمدت هیچ چیزبه اندازه تعلیم وتربیت اهمیت ندارد. به فضل الهی این کانال درراستای تقویت تفکرتربیتی مخاطبان تلاش می‌کند‌‌. ارتباط با استاد امیدی: @Tabyin16
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸رابطه طولی وعرضی ۱ مقدمه: رابطه طولی و عرضی یک رابطه حاکم بر نظام هستی است. مبدع آن خداوند متعال است. بدون وجود این ارتباط، استحکام، حرکت و رشد امکان پذیر نیست. تعریف: رابطه طولی: رابطه بین خالق و مخلوقاتش است یا به عبارت ساده تر هیچ مخلوقی خارج از این رابطه موجود نیست بلکه فانی است یعنی موجودیت مخلوق به وجود خالق وابسته است. شما به تعداد موجودات عالم خطوط موازی یا عمودی ترسیم کنید نقطه اتصال و اتکاء همه این خطوط خداست. رابطه عرضی: رابطه بین مخلوقات خالق است. در این رابطه مخلوقات مستقل از هم هستند. علت ارتباط مخلوقات وابستگی آنها به هم نیست بلکه آنها به هم است. تصور عدم ارتباط عرضی یک تصور باطل و بیهوده است. حکمت ایجاب می‌کند تا بین تمامی مخلوقات خالق ارتباط ایجاد شود و گرنه استحکام، حرکت و رشد ایجاد نمی‌شود و بدون این سه عنصر، ارتباط طولی بی‌معنا و بی هدف خواهد شد. برای تکمیل بحث نیاز است دو واژه تمام و کمال معنا شود. : یعنی هر آنچه که برای موجودیت یک چیزی لازم است فراهم شود. مثال:انسان را در نظر بگیرید اجزایی دست به دست هم داده‌اند و به او موجودیت بخشیده‌اند. به عبارت ساده‌تر ساخت انسان تمام شد. اینجا انسان هم با اجزای خودش و هم با همنوعان خودش ارتباط عرضی دارد. حرکت برای برقراری این ارتباط حرکت عرضی نام دارد. : موجودیت مخلوق، ایجاب می‌کند که حرکت و رشد کند،چون خالق هدف دارد. موجود هر چه به هدف تعیین شده نزدیک شود کامل تر می‌شود. از این رو حرکت به سوی هدف حرکت طولی است. مثال: یک تخته فرش به علت تار و پودی که قابلیت گره خوردن دارد، فرش شده است. نخ های عمودی همان ارتباط طولی و نخ های افقی همان ارتباط عرضی هستند. فرش باف در عرض، هر گره ای که می‌زند یک ارتباط عرضی اتفاق می‌افتد این گره ها که تمام شد فرش یک درجه در طول رشد می‌کند. موجودیت حیوان: این رابطه در حیوان خیلی محدود است. حیوان تجسم شهوت و غضب محض است که موتور متحرکه آن به سوی رفع نیاز می باشد. این حالت در حیوان کم و زیاد نمی‌شود و ثابت است. ارتباط عرضی حیوانات اولا: برای رفع نیاز مادی و ثانیاً: برای دفاع می‌باشد. مثال: یک شیر وقتی گرسنه می‌شود، شهوتش او را به سوی شکار سوق می‌دهد. حدوداً برای یک هفته شهوتش فروکش می‌کند، در این یک هفته شکار نمی‌کند. چون اولا شهوتش خیلی محدود و در حد رفع نیاز است و ثانیاً حیوان قابلیت طمع ورزی ندارد. شیر وقتی یک گله حیوان را دنبال می‌کند و موجب فرار آنها می‌شود. در این فرار هم سموم اضافه بدن آنها از طریق فعالیت تعریقی رفع می‌شود و هم آن حیوانی که مریض یا ضعیف است شکار شیر می‌شود. پس شکار شیر ضمن اینکه نیازش را رفع می‌کند به سایر حیوانات سلامتی نیز می‌دهد. این همان ارتباط عرضی است. خدا به وسیله غریزه ای که در درون حیوان قرار داده آن را هدایت می‌کند که به آن هدایت غریزی یا به قول امروزی ها هدایت راداری گویند. موجودیت فرشته: این رابطه در فرشتگان نیز خیلی محدود است اما به نسبت حیوان بیشتر است. فرشته تجسم عقل محض است. عقل یعنی تشخیص خوب از بد. فرشته عبادت خدا را خوب و عدم آن را بد می‌داند. به عبارت دیگر فرشته تسلیم محض خداست. این دانستن هر چند تمام است اما ظرفیت کمال ندارد. مثال: یک فرشته عبادت هم نوع خود را مشاهده کند خوشحال می‌شود اما به او حسد نمی‌ورزد، چون قابلیت آن را ندارد. خدا به وسیله عقلی که به فرشته داده او را هدایت می‌کند که به آن هدایت عقلی گویند. موجودیت انسان: انسان موجودی است که هم قابلیت حیوان و هم قابلیت فرشته در او وجود دارد. نکته اساسی آن است که ترکیب این دو مجموعه متضاد دارای مراتب وسیع و عمیقی در او است. شهوت و غضبی که در انسان است هم مراتب زیادی دارد هم در کنار آن قوه‌ای به نام وهم وجود دارد که مدام شهوت و غضب را تحریک می‌کند. و نیز خدا عاطفه را داد که با دیگرخواهی، انسان در بند خودخواهی نماند. عقلی که در انسان است هم مراتب بالایی از فرشته را دارد و هم در کنار آن سرمایه ای به نام وجود دارد که از عقل پشتیبانی می‌کند. عقل در تعابیر دینی به پیامبر درونی مزین شده است. بعد، از جنس خودبشر، انسانی پرورش داد و به پیامبر بیرونی نام نهاد، که به وسیله وحی انسانها را هدایت نماید. عرض شد انسان هم قابلیت حیوان و هم قابلیت فرشته دارد. در قابلیت حیوان مصداق تمام آن دنیا و در قابلیت فرشته مصداق تمام آن آخرت است. انتخاب یکی از این دو، انحراف است چون قرار نیست یکی از این دو قابلیت رشد یابد، بلکه قرار است با ترکیب آن دو،جوهری رشد کند به نام انسانیت. انسانهایی که فقط شهوت و غضب را می‌گیرند به دنیا گرا معروفند. طبق منطق باید حیوان شوند اما نه! چون این قابلیت در انسان مراتب زیادی دارد و طبق نگاه قرآن آنها از حیوان پست تر و گمراه تر هستند. ✍ ادامه دارد... @tabyin1318
ج ۲۸ ۷ ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ جلسه‌ی قبل در مورد صحبت شد. در ابتدای این جلسه چند اثر از آثار مهم عزت نفس یا همان احساس خودارزشمندی را خدمت شما عرض می‌کنم. 1⃣ دین را برای فرد و آن را در جامعه تسهیل می‌کند. 2⃣ اعضای درون خانواده را به وجه احسن می‌کند. که مهم‌ترین آن احترام به آزادی فرزندان است. 3⃣ احساس خودارزشمندی، خودکم‌بینی را رد می‌کند؛ و با خودبرتربینی مبارزه می‌کند. 🔹 دومین پایه از روابط در خانواده، است. ارتباط زن و شوهر سمت‌وسو و دو رویکرد دارد. 🔸اولینِ آن، است. این ارتباط منجر به می‌شود. و وقتی ارزش پیدا می‌کند که زن و شوهر با استقلال شخصیتی،خود را در تسخیر همدیگر قرار بدهند. اگر خدمت زن و شوهر به همدیگر در حد ارضای نیازهای مادی بماند و متوقف بشود، استقلال شخصیتی شکل نمی‌گیرد یا خیلی کند شکل می‌گیرد. کارهای زن و شوهر بر اساس استعدادهای آن‌ها سازماندهی شده است. اگر زن و شوهر کارهای همدیگر را ارزش‌گذاری بکنند.← مرد از آفت و زن از آفت به آسانی پرهیز خواهند کرد. تنها جایی که جنسیت زن و مرد در آن مطرح است خانواده است آن هم در خلوت زن و شوهر. 🔺ارتباط زن و مرد در محیط جامعه فقط یک با رعایت حجاب است. رفتارها باید در خلوت زن وشوهرصورت بگیرد و رفتارها در محیط جامعه. و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ❓محبت کردن با چه امکانی شکل می‌گیرد؟ و آثار آن را بیان کنید.: برای ورود به مبحث 💗 از مدخل استفاده می‌شود شخصیت دو جنبه دارد: الف) جنبه‌‌ی این جنبه از شخصیت بوده که با انجام وظایف شکل گرفته و تا تعادل‌یابی تداوم می‌یابد. ب) جنبه‌ی این جنبه از شخصیت بوده که با انجام فراوظیفه آغاز می‌شود و با تکامل‌یابی ادامه خواهد یافت. ✅ یا بودن جنبه‌ی حقوقی و بودن جنبه‌ی حقیقی شخصیت می‌باشد. ♨️ مثال برای : ۱) «» وظیفه‌ی زن بوده که رعایت آن در اجتماع به شخصیت حقوقی او رشد می‌دهد. ۲) «» وظیفه‌ی زن بوده که رعایت آن در قلمرو خانواده به شخصیت حقوقی او رشد می‌دهد. ۳) « با دیگران» فراوظیفه‌ی زن بوده که رعایت آن چه در قلمرو اجتماع و چه در قلمرو خانواده به شخصیت حقیقی او رشد می‌دهد. ۴) «جاری کردن و شیرین» فراوظیفه‌ی زن بوده که رعایت آن در قلمرو خانواده به شخصیت حقیقی او رشد می‌دهد. 🔍 دقت در مثال‌های بالا👆 نشان می‌دهد 👈 رشد زن به همکاری شوهر وابسته نیست اما رشدش در گرو می‌باشد. فرآیند تعلیم و تربیت ره‌یافتی به سوی استقلال شخصیتی زن است که با ورود آگاهانه به ازدواج، و خدمت به شوهر جنبه‌های حقوقی و حقیقی شخصیتش را رشد می‌دهد. این موضوع عیناً برای مرد نیز صدق می‌کند.نکات: ۱) «تمرکز روی شخصیت حقوقی»، زن و شوهر را از درک شخصیت انسانی هم‌دیگر غافل می‌نماید. ⬅️ در نتیجه اهمیت پیدا کرده و محاسبات حقوقی برجسته می‌شود. ۲) «تمرکز روی شخصیت حقیقی»، درک جنبه‌ی حقوقی را تسهیل کرده و همکاری متقابل را رقم می‌زند. ⬅️ در نتیجه برجسته می‌شود. ۲) «نیاز زمینه‌ی تلاش و کمال‌خواهی عامل تلاش است» و این مطلب جز با شناختن فاصله بین وضع موجود تا وضع مطلوب حاصل نمی‌شود. ۴) « با یک بهانه‌ی محیطی» 🔸اولا؛ ارزشمندی فاعل را کاهش می‌دهد. 🔹ثانیاً؛ رشد او را دچار اختلال می‌کند. ۵) «بدون دوست داشتن نیز می‌توان به همسر محبت نمود»🧐 حداقل دو هدف واسطه‌ای برای آن اشاره می‌شود: ۵-۱) محبت کردن برای آشکار شدن آن است. یعنی من محبت می‌کنم تا محبت‌ورزی شکل گرفته و فراگیر شود. چون این عمل از مختصات زندگی انسانی است. ۵-۲) محبت کردن برای رفع نیاز یک انسان می‌باشد. یعنی من محبت می‌کنم تا نیاز روانی یک انسان تامین شده و به تعادل برسد. تلاش برای پرورش انسان متعادل، پذیرش مسئولیت الهی است. ⬅️ تلاش هر یک از زن ‌و شوهرها در تحقق این دو هدف واسطه‌ای، کمال‌خواهی آنها را تسریع خواهد کرد. ۶) «مهرورزی زن و شوهر» است تا مثل مغناطیسی ربوبیت الهی را جذب و هضم نماید و صَلَّ اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدِِ وَ آلِهِ الطّاهِرین 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 @tabyin1318
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔰 همان "عقل" است که یک ودیعه‌ی الهی بوده و در مدیریت چالش‌های زندگی نقش اولیه و موثر دارد. 🧠 آن پنجه‌ی کارآمد است که مانع انفعال و استحاله انسان می‌شود.⬅️ به عبارت ساده‌تر آن چیزی که موجب می‌شود بدخواهان نتوانند انسان را دور بزنند، عقل است. ❇️ کارآمدی عقل بدون پذیرش دین تحقق نمی‌یابد. «خداوند متعال انسان را آفرید و عاقل شدن او را در قالب دین آموزش داد.» 👈 به همین دلیل و گرایش به دین در انسان نماد جذابی از درخواست او 🔹اولاً؛ برای پر کردن فاصله بین کثرت و وحدت است و 🔸ثانیاً؛ نیل به هدف است. 🟠 دین سکون را برای انسان انتخابگر جایز نمی‌داند ⬅️ چون موجب انجماد جسم و جانش می‌شود. 👈از این‌رو هجرت بر او واجب می‌شود. النحل «اُدْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ» 🟢 هجرت از مکه‌ی منجمد به ظهور دین انجامید. پس کفر اصلی‌ترین محدوده‌ی انجماد معنای دین است. 👈 چون کافر عامداً یا جاهلاً بر این معنا پرده می‌کشد.❌ ✓ دین هم حامل و جامع راز است و ✓ هم کریمانه درهای کشف اسرار خویش را بر جان مشتاق مهاجر هدیه می‌کند. «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» ⁉️حالا این انسان است که تا چه حد به دنبال کشف راز باشد؟ ✨و صَلَّ اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدِِ وَ آلِهِ الطّاهِرین✨ 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 @tabyin1318
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ❓ضرورت استقلال عاطفی در شخصیت زنان چیست؟ 🔰 هیچ وقت نافی با دیگران نیست،که حتی برای تقویت آن لازم و ضروری است. 🔺برخی در تعاملات عاطفی رنگ باخته و می‌شوند و 🔺برخی دیگر از آن پرهیز می‌کنند، که هردو بیانگر است.❌ ✅ به مثابه‌ی یک سرمایه‌ی درونی است که شاید اثر آن در شرایط عادی مشخص نشود. اما در شرایط غیرعادی ضرورت آن آشکار می‌شود. ♨️مثال: وقتی زنی به یکباره با رفتار غیرمنتظرانه‌ی مادرشوهر خود مواجه شود 🔻یا به انزوای درون رفته می‌کند 🔻یا کرده و شوهر خود را مقابل خود می‌بیند. اولی ❌ و دومی است.❌ فارغ از رفتار ناشایست مادر‌شوهر مشخص می‌شود که زن ضعف شخصیتی داشته که اگر نکرده بود، پی به وجود این ضعف‌ها نمی‌برد. ❇️ آن چه در این قسمت حائز اهمیت و قابل توجه است، داشتن است که مشمول زمان خاصی نشده و همواره مورد نیاز است. ⬅️ چون انسانی که قدم در زندگی هدفمند می‌گذارد، جز لاینفک آن می‌باشد. 👈از اینرو زنی که رشد خود را فراموش کند و رفتارهای ناشایست شوهر را با خودش رصد کند،وارد یک بازی دو‌سر باخت شده است.❌ ❓چون ☑️اولا ؛در مسیر مشاجره با دیگران خود را از دست خواهد داد. ☑️ و ثانیا بستر رنجیدن دیگران را ایجاد کرده که خود یک بزرگ محسوب می‌شود. 🤔 حال چه باید کرد؟ به نکات زیر دقت نمایید: 1⃣ در قدم اول زن باید به مسیر و خود آشنا شود. 2⃣ قوت‌ها و ضعف‌های شخصیتی خود را احصا کند. 3⃣ را زمینه‌‌ی رشد خود قرار دهد. 4⃣ زن به این حد از شناخت برسد که به ⬅️ حفظ و تداوم خوبی‌هاست. 👈از اینرو شادی ها و تلخی‌های زندگی نباید او را دچار نوسان کند. ✅ اگر امروز ما شاهد خوبی‌ها هستیم به این معناست که زنان بزرگ و گمنامی بوده‌اند که ➖اولا : تلخی‌ها را نموده‌اند. ➖ثانیا :مدام به خوبی‌ها پرداخته‌اند. ➖ثالثا: از گله‌مندی و شِکوه پرهیز نمود‌ه‌اند. 《این هستند.》 5⃣ این زن بدون داشتن انتظار به دیگران خدمت کند، چون اولین اثر خدمت کردن، است. 6⃣ این زن تا آنجا که می‌تواند را کاهش دهد. این مطلب به آن‌ معنا نیست که راه خدمت دیگران به خود را سدّ نماید؛ بلکه تا حد امکان خود را به مردم اعلام نکند. ✨و صَلَّ اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدِِ وَ آلِهِ الطّاهِرین✨ 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 @tabyin1318
جمع‌بندی_مباحثه و یک ارتباط متقابل با هم دارند. انتظارات انسان برپایه نیازهای او است. هرچه نیازهای انسان در دوره پایه ریزی شخصیت درست برآورده شود به تدریج انتظاراتش از دیگران کاهش پیدا می‌کند. در این‌صورت تعاملات اجتماعی انسان نیز توازن پیدا خواهد کرد. بستر اصلی توازن بخشی به انتظارات انسان می باشد. والدین نیازها را درست ارضاء‌ می کنند تا انتظارات متوازن شود. انتظارت متوازن نیز از بهترین بسترهای گرایش به است. در روابط همسران نیز داشتن انتظار محل اشکال نیست اما تاکید بر آن فارغ از مسائل محیطی، به نوسان عاطفی منجر خواهدشد.❌ ✅ حرف آخر اینکه با توجه به مطالب بالا، سمت وسوی تلاش‌های انسان باید موجب استحکام درونی شود که در این‌صورت ✔️هم ایجاد می‌شود و ✔️هم خدمت به دیگران تسهیل می‌گردد. ✨و صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدِِ وَ آلِهِ الطّاهِرین✨ 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 @tabyin1318