eitaa logo
طائف|سجاد انتظار
60 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
8 فایل
انعکاسی از آنچه آموخته ام.. . . . . . @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️ به بهانه کرونا ✳️ تاملی دوباره پیرامون مساله علم و دین ✳️ بازنگری علم دینی بر اساس مساله حجیت @taef110
طائف|سجاد انتظار
♻️ به بهانه کرونا ✳️ تاملی دوباره پیرامون مساله علم و دین ✳️ بازنگری علم دینی بر اساس مساله حجیت
♻️ مساله حجیت ⏺ یکی از ویژگی های نظام آموزشی در قدیم، رعایت مقتضیات بوده است. از آن جا که رابطه ای منطقی بین علوم مختلف وجود دارد که موجب بندی آن ها می شود، رعایت این رتبه بندی در دستور کار قدما در آموزش علوم بوده است که گاهی از آن با عنوان "علامه پروری" یاد می کنند و آن را در مقابل "تخصص گرایی" که حاصل تحولات مدرن در غرب است قرار می دهند. ⏺ اعتقاد پیشینیان در رابطه با رتبه بندی علوم در تقسیم به دو شاخه و و تقسیم ثانوی آن ها به اقسام خود متبلور است. مطابق این تقسیم حکمت نظری، حداقل به سه شاخه ، علم ریاضی و علم تجربی تقسیم می شود و میان این اقسام ارتباط وجود دارد به این بیان که علم کلی از قواعد حاکم بر موجودات هستی بحث می کند و سپس با انتهاء مسائل آن به ، علوم ریاضی و با انتهاء مسائل به ، علوم تجربی شکل می گیرند. ⏺ در نظام آموزشی پیشینیان، متعلمی که با این علوم آشنا می شود اولا همه این علوم را می داند ثانیا اسلوب و معرفتی در هر علم را به طور مجزا یاد می گیرد و ثالثا هر کدام از دسته های مسائل علوم را از دیگر مسائل تفکیک می کند؛ نتیجه این بر انواع گوناگون مسائل و متد مختص به هر کدام از آن ها، برقراری بین این علوم و عدم تعدی متعلم به مرزهای حاکم بر آن ها است یعنی کسی که آشنا به این علوم می شد هرگز به خود اجازه نمی داد که در تحقیق مسائل علم کلی از روش تجربی استفاده کند و یا برای اثبات جزئیات طبیعی برهان فلسفی به کار ببرد و همین اشراف موجب کاهش بسیاری از امروزی در علوم می شد. ⏺ اما در نظم آموزشی، هر کدام از رشته های فوق از دیگری جدا شده و برای هر یک زیر شاخه هایی نیز در نظر گرفته می شود و به این ترتیب هر متعلمی در ای خاص و با خاص مشغول به تحصیل می شود. گذشته از این که این سبک از برنامه ریزی اشکالات خود را بروز داده است و برای رفع آن اشکالات، گرایش های و بین رشته ای تعبیه شده است، و با غض نظر از اینکه امروزه در غرب، گرایش جدی به سبک علامه پروری به وجود آمده است؛ اگر فرض بر این باشد که گریزی از تخصص گرایی به شکل متداول نیست با اشکال عمده ی این سبک آموزشی چه باید کرد؟ 🔼 اشکال اساسی که از آن سخن می گوییم همان عدم رعایت مرزهای علوم است. وقتی متعلم، تحصیلاتش محدود به یک رشته ی خاص ریاضی و یا تجربی و به گرایشی خاص در آن رشته می شود او ناخودآگاه جهان را با همان رشته و گرایش خویش نظاره می کند و در تحلیل های کلان خود از قواعد حاکم بر رشته درسی خود استفاده می کند. چه بسا اگر بخواهیم خلاصه ای از انتقادات علامه طباطبایی نسبت به مکاتب مادی را بیان کنیم، همین مطلب را باید ارائه بدهیم. 🔼 این اشکال زمانی اساسی تر می شود و جنبه به خود می گیرد که دامنه آن به علوم و علی الخصوص دستورات و -که غالب مسائل آن اجتماعی است- گسترده شود زیرا از یک سو منجر به اشتباه در تجویز اجتماعی و آن ها از متون دینی می شود و از سویی دیگر تاثیر مستقیمی در جوامع و هنجار های حاکم بر آن ها دارد. اگر بخواهیم تجسد عینی این درهم آمیختگی معیار ها را در جامعه امروزی معرفی کنیم،باید از شبه جریان طب سنتی-اسلامی با پزشکی مدرن نام ببریم. 🔼 نتیجه تقابل یاد شده که حاصل زیرپا گذاشتن معیارهای صحیح در و علوم-مطلقا- هم از جانب پایگاه سنتی و یا فقهی و هم از جانب پایگاه مدرن است، تکفیر از یک سو و تهدید و اعمال قدرت از سویی دیگر شده است. این وضعیت ظهور و نمود کاملا عینی در هنجارهای اجتماعی و تصمیمات دولتی دارد که تجویز داروهای مختلف ترکیبی از سوی برخی، توطئه خواندن و بزرگنمایی اصل بیماری از سوی برخی دیگر، معارض خواندن تعلیق مناسک عبادی جمعی با روح دین و تدین، هتک حرمت به اعتاب مقدسه در صورت ضد عفونی کردن یا قرنطینه کردن آن ها و... را می توان در این راستا دانست. همین مقدار کنش و واکنش اجتماعی کافی است تا عده ای شبه روشنفکر که دلداده رنسانس و مدرنیته اند این سخن را بر زبان برانند که هر پله ای که در دوران تجدد در غرب طی شده است عینا باید در جامعه مسلمین طی شود! @taef110 🔷ادامه در 👇👇
طائف|سجاد انتظار
♻️ مساله حجیت ⏺ یکی از ویژگی های نظام آموزشی #حکمت_اسلامی در قدیم، رعایت مقتضیات #مراتب_علوم بوده ا
🔷ادامه از👆👆 ↩️ اکنون چاره چیست؟ از یک سو راه گریزی از تخصص گرایی وجود ندارد و از سوی دیگر تفکیک حیثیات مسائل امری ضروری است و عدم مراعات مرزها مخصوصا با ورود ناقص گرایش های دینی منجر به هرج و مرج در مسائل اجتماعی می شود. ⬅️ چاره کار، ترمیم نظام آموزشی با استفاده از ماده درسی "منطق" برای تمامی رشته های دبیرستان ها است. اگر اکنون به مواد درسی دانش آموزان دبیرستانی نگاهی بیندازیم خواهیم دید که درس منطق تنها در میان رشته های علوم انسانی گنجانده شده است که در همین محدوده هم نهایتا در دو سال پیاپی آموزش داده می شود؛ بگذریم از آن که کیفیت تعلیم و تعلم آن چندان خوشایند نیست و این علم نه برای فهم و به کارگیری که برای گذران پایه تحصیلی حفظ و ازبر می شود.اما همین مقدار در رشته های تجربی و ریاضی که بخش قابل توجهی از دانشجویان را به خود اختصاص می دهد نیز تعبیه نشده است. ⬅️ اما توقع ما از این علم چیست؟ و این علم می تواند در دغدغه ما موثر باشد؟ پاسخ آن است که علم منطق همان توانی را به یک دانش آموز در نظم مدرن آموزشی می بخشد که یک متعلم در نظام قدیم آموزشی با اشراف به اقسام حکمت می یافت؛ البته به این شرط که بخش آن یعنی فدای بخش های دیگر نشود و متعلم به حاق مکانیزم پی ببرد. ⬅️ مطابق قواعد منطقی آن چه در یک استدلال صحیح بیش از قواعد ساختاری اهمیت دارد رعایت قواعد مربوط به استدلال و که به عنوان استدلال ها به کار می روند است. منطق دانان به منظور بیان قواعد حاکم بر مواد و مبادی اقیسه، بخش را به این علم اضافه کرده اند. ما در این جا قصد بیان تفصیلی این قواعد را نداریم اما لازم است برای روشن شدن مدعا، خلاصه ای از محتوای این بحث را مطرح کنیم. ⬅️ آن چه یک منطق آموز در بخش صناعات خمس یاد میگیرد این است که اولا باید بین گزاره های و تفکیک کند(از مباحث مربوط به مغالطه، شعر و خطابه صرف نظر می شود) و سپس تفاوت بین مشهورات و سایر گزاره های که در مختلف وجود دارد را بیاموزد. با این دو تفکیک اولا می آموزد که گزاره های یقینی از آن چه در وجود دارد هستند و به همین جهت از دسترس هر کسی خارج اند و محمول های در ارتباط با آن ها کاملا بی معنا است بر خلاف مشهورات و سایر گزاره های اعتباری که تابع محیط غیر واقعی و خود هستند ثانیا در میان گزاره های اعتباری تفاوت روشنی از جهت و آن ها وجود دارد و به همین جهت، ارزش هر یک از این گزاره ها بسته به ارزش معتبر و جاعل آن ها است. ⬅️ همین مقدار تفکیک بین گزاره کافی است تا هر کسی در هر رشته ای متوجه به این نکته باشد که نباید مرز های این سنخ گزاره ها را در هم بریزد اما از آن جا که علم منطق که عنوان را یدک می کشد مورد غفلت قرار گرفته است هر متعلمی، هر موضوعی را با رشته خود تحلیل می کند. در این شرایط است که فیزیکدانان و سپس اصحاب علوم تجربی خود را در مفاهیم و صاحب نظر می دانند در حالی که محدوده رشته های آن ها ناظر به مفاهیم و است؛ و از این بدتر عده ای با تخصص و متد و ناشی از ، به نفی قواعد تجربی یا دخل و تصرف در آن ها می پردازند که به همان اندازه غلط است که اظهار نظر فیزیکدانان و طبیعیون در الهیات. ⬅️ اکنون که بحث به این نقطه رسیده است اگر بخواهیم یک نهایی ارائه بدهیم باید چنین بگوییم که مدار مسائل علوم و نقطه رئیسی حاکم بر آن ها است. حجیت معنایی کلی است که در هر ای وصف مختص به خود دارد؛ در مسائلی که بر اساس و باید مورد قضاوت قرار بگیرند جای هیچ گونه حجیت و نیست چه آن جاعل باشد و چه غیر از او؛ و در میان مسائلی که حجیت حاکم بر آن ها حجیت عقلی است، باید مرز بین مفاهیم ، و کاملا محفظ باشد. ⬅️ با توجه به توضیحات فوق(گرچه نیازمند تفصیل بیشتری است) نتایج ذیل را می توان بر شمرد: ✅ 1- تحصیل علم منطق به عنوان پیش زمینه برای تمام رشته ها امری ضروری است. ✅2- تحفظ بر های همه علوم الهی، ریاضی، طبیعی و سایر علوم مبتنی بر نقل ضروری است. ✅3- در مسائلی که حجیت بر آن ها حاکم است، اتصاف آن ها به و کاملا بی اساس است؛ بنابراین طب، صنعت و تکنولوژی همانند ریاضی یا شیمی و ... قابل ارزیابی با مفاهیمی مانند "دینی" یا "اسلامی" یا "الهی" و... نیستند. @taef110 🔷ادامه در👇👇
طائف|سجاد انتظار
🔷ادامه از👆👆 ↩️ اکنون چاره چیست؟ از یک سو راه گریزی از تخصص گرایی وجود ندارد و از سوی دیگر تفکیک حیث
🔷ادامه از👆👆 🔰 در پایان لازم است به دو نکته بسیار اساسی اشاره کنیم که البته استعداد تحقیق بسیار زیادی دارند: ✅ الف- مطابق ادله حکمی-نقلی، موجود در میان نوع بشر، است و نقطه شروع زندگی بشری با و گره خورده است؛ همین امر خود دلیلی است بر این که بشری و مزایای آن نظیر و حتی و از ریشه در میان جوامع بشری گسترده شده است و اگر نقش وحی و الهام را از زندگی بشر حذف کنیم جایگاهی برای علم و صنعت باقی نخواهد ماند. ✅ ب- این ریشه یابی حکمی-نقلی، منجر به تغییر مسائل علوم نمی شود و با این تحلیل نمی توان پسوند دینی یا شرعی به علوم اضافه کرد؛ از این رو ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نیز که مشرف به همه علوم بوده اند، با متد خاص آن علوم به بیان مسائل آن ها می پرداخته اند و به همین جهت نزد کسانی که اعتقادی به امامت آن ها نداشته اند نیز مقبولیت یافته اند. بر این اساس فراوانی نیز که در زمینه علوم مختلف طبیعی یا ریاضی وجود دارد کاملا با روایات مربوط به مسائل فقهی از لحاظ سنخی اند و همانند آن ها وجهه ندارند؛ از همین رو آن ها نیز بر مبنای تعبد نیست بلکه بر اساس مکانیزم خواهد بود که می تواند در قالب ایجاد مشکل یا تامین تصوری یا تصدیقی و نهایتا ارائه تصدیقی عمل کنند. 🔰بسیار مشتاقم در این رابطه نظرات شما خوبان را بدانم؛ آماده دریافت آراء شما هستم؛👈@entezarsajjad👉 @taef110
♻️ پرسش یکی از همراهان عزیز و پاسخ آن؛ 👇👇👇 💢سلام و تشکر از متن خوبی که ارائه کردید، بنده واقعا استفاده کردم، و در این روزها دوست داشتم همچین بحث های بین طلبه ها باشه، 💢 با توجه به معلومات ناقصم این سوالات به ذهنم رسید و شاید هم پیش پا افتاده باشد، اما میپرسم، 📌 ۱_ شما میفرمایید که علوم طبیعی و تجربی نمیتوانند علم دینی باشند و علم دینی رو منحصر در اعتباری(فقه)_ البته شاید اعتباری گفتن هم درست نباشد چون این مسائل حقیقیات در قالب اعتبارات هستند_ میدانید، خب اگر دستورات دینی نسبت به غایت و متد این علوم حرف داشته باشد، و حتی بگوید که برخی مسائل علم تجربی (مثل بمب اتم) را باید کنار گذاشت، آیا این سبب دینی شدن این علوم نمیشود؟ 📌 ۲_ خب اگر ما بر مرزبندی علوم تحفظ کنیم، چطوری بپذیریم که معصومین برای درمان مریضی ها توصیه به دعا و صدقه و امور معنوی کرده اند؟ آیا اینها صرفا برای بالا بردن روحیه افراد بوده؟ 📌 ۳_ به نظرم جا داشت بحث رو ادامه میدادید و یک جواب درست و درمان نسبت به مسائل پیش آمده مطرح میکردید؟ @taef110
طائف|سجاد انتظار
♻️ پرسش یکی از همراهان عزیز و پاسخ آن؛ 👇👇👇 💢سلام و تشکر از متن خوبی که ارائه کردید، بنده واقعا استف
💢سلام ممنون از توجه تون کلا این بحث خیلی دامنه دار هست و زوایای خیلی زیادی داره که نمیشه همه اش رو در این مدل کوتاه نوشت ها تجمیع کرد؛ قبول دارم که نیاز به بحث فراوان داره ✅ در مورد سوال اولتون باید بگم که ملاک دینی یا غیر دینی بودن رو باید مشخص کنیم که تو نوشته ی بنده هم نبود؛ آیا این ملاک مربوط به علمه؟ به علمه؟ به علمه؟ یا به علمه؟ منظورمون از علم حیث -عقلائی علمه؟ یا حیث گزاره ها؟ و... این ها همه باید بحث بشه، اما ظاهرا غایت یا متد، هر دو از مواردی هستند که به دلیل تاخرشون از سایر موارد فوق، نمی تونن ملاک قرار بگیرند ✅در مورد سوال دوم؛ همه این توصیه ها و تجویز ها واقعی بودند و بدون تاویل باید قبول کرد و در این حیث بحثی نیست؛ اما این غیر از دینی یا غیر دینی بودن علوم است؛ لذا هم در نوشته، این مطلب قید شده بود که بیانات حضرات در این زمینه در قالب متد خود علوم قابل تحلیله؛ در واقع ائمه به خاطر اشرافشون بر همه علوم، در علوم غیر دینی هم منبع هستند ولی حرفشون در اون علوم باید بشه نه (مثل فقه) مثلا اگر امام بگه دو در دو میشه چهار، به عنوان یک مساله ریاضی باید تعقل بشه، هم چنانکه اگر یک مساله ریاضی خیلی پیچیده طرح کنند مثلا در سطح نسبیت عام و خاص، در اون صورت بدون تعقل می تونیم به نتیجه حرفشون برسیم و تصدیق کنیم؟! ✅البته به طور کلی قبول دارم که نیاز به بحث بیشتری هست @taef110 ♨️شما هم نظرات خود را در میان بگذارید. 👈 @entezarsajjad
💢 عنه عليه السلام : أكثِروا ذِكرَ المَوتِ عندَ ما تُنازِعُكُم إلَيهِ أنفسُكُم مِن الشَّهَواتِ ، و كفى بالمَوتِ واعِظا. 💢 و كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله كثيرا ما يُوصي أصحابَهُ بذِكرِ المَوتِ فيقولُ : أكثِروا ذِكرَ المَوتِ ، فإنّهُ هادِمُ اللَّذّاتِ، حائلٌ بَينَكُم و بينَ الشَّهَواتِ . 💢امام على عليه السلام : در هنگامى كه نفْس هايتان شما را به سوى خواهش ها و شهوات مى كشانند، مرگ را فراوان ياد كنيد كه مرگ بهترين واعظ است. رسول خدا صلى الله عليه و آله اصحاب خود را به يادآورى مرگ بسيار سفارش مى كرد و مى فرمود : مرگ را فراوان ياد كنيد؛ زيرا كه آن برهم زننده خوشى ها و پرده ميان شما و خواهش ها است 💢[الأمالي للطوسي : 28/31 .]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ صوتی نه چندان مفهوم از مرحوم علامه طباطبایی (ره) 🔹نزدیک به ده سال درس تفسیر و دریغ از یک قطعه صوت یا فیلم از آن دروس! @taef110
❌ عکسی منسوب به هجوم مردم بیجار به امعاء و احشاء یک گوسفند❌ 📚 کتاب قحطی بزرگ؛ روایتگر جنایت استعمار و به قتل رساندن مردمان ایران @taef110 ⏬ از این جا دریافت کنید👇👇
ghahti.pdf
1.25M
📚 قحطی بزرگ ✍️محمد قلی مجد 🖋محمد کریمی 🔴 فایل کتاب توسط ناشر ارائه شده است. @taef110