eitaa logo
طائف|سجاد انتظار
63 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
8 فایل
انعکاسی از آنچه آموخته ام.. . . . . . @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 گرچه مطلب مهم نيست لكن چون مخالف با واقع است تذكر مى‏دهم: اين جانب در زمانى كه ساكن مدرسه دار الشفا بودم مدتها فلسفه تدريس مى‏كردم و در سنه 1348 قمرى‏ به واسطه تأهل از مدرسه خارج شدم. 🔅 علت اصلى توسعه اين مجلس(مجلس درس اخلاق‏) جلوگيرى شديد پليس رضا شاه بود از مطلق مجالس تعزيه و موعظه و امثال آن، از اين جهت مردم علاقه‏ مند بودند و اين جانب نيز درس خصوصىِ «منازل السائرين» را به نحو عموم و عوام فهم توسعه دادم. 🔷نامه به سید حمید روحانی به منظور اصلاح کتاب نهضت امام خمینی(ره) 🔷زمان: 1355 ه. ش./ 1396 ه. ق‏/ نجف @taef110
💢 یکی از خصائص بزرگان معرفت اجماع آن ها بر امهات مسائل است؛ گرچه به هر اندازه از آن ها فاصله بگیریم به تشتت در افکار و آراء می رسیم؛همچنان که سخن آن ها با تغییر محیط، شرایط یا مخاطب تفاوتی نمی کند.. 💢مضمون نامه زیر که امام خمینی(ره) خطاب به یکی از شاگردان خود در حکمت و عرفان نوشته اند همان محتوای نامه ایشان به عروس و همچنین فرزند خود دارد. @taef110. 👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
💢 یکی از خصائص بزرگان معرفت اجماع آن ها بر امهات مسائل است؛ گرچه به هر اندازه از آن ها فاصله بگیریم
✨ و بعد، فإنِّ ممتاز من بین سائر الموجودات باللّطیفه الربّانیّه و النّفخه الرّوحیّه الإلهیّه و الفطره السّلیمه الرّوحانیّه فِطْرَهَ اللهِ الَّتی‌ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها. و هذه بوجهٍ هی المشار إلیها بقوله تعالی: «إنّا عَرَضْنا الاَمانَهَ عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرْضِ ... الخ ✨ و هذه الفطره هی الفطره التوحیدیّه فی المقامات الثلاثه عند رفض التّعیّنات و إرجاع الکُلّ إلیه و إسقاط الإضافات حتی الاسمائیّه و إفناء الجلّ لدیه. و مَنْ لم یصل الی هذا المقام فهو و و جَهولٌ بمقام الرّبوبیّه و ظَلومٌ بحضره الاحدیّه. ✨ و معلومٌ عند اصحاب القلوب و العرفان و ارباب الشّهود و العیان من ذوی السّابقه الحسنی انّ حصول هذه المنزله و الوصول بهذه المرتبه لا یمکن إلّا بعد طهاره النّفس و تزکیتها، و صرف الهمّ و وقف الهمّه إلی المعارف الإلهیّه عقیب تطهیر الباطن و تخلیتها. ✨ فاخرجی ایّتها النّفس الخالده علی الارض لاتّباع الهوی من بیت الطبیعه المظلمه الموحشه، و هاجری إلی الله تعالی مقام جمع الاحدی و إلی رسوله صاحب قلب الاحدی الاحمدی حتی یدرکک الموت الّذی هو اضمحلال التّعیّنات فوقع اجرک علی الله و تاسّی بابیک الرّوحانی فی السّیر إلی ربّه و قل: وَجَّهْتُ وَجْهی لِلَّذی‌ فَطَر السَّمواتِ وَ الاَرْضِ ... و هذا هو الفوز العظیم و الجنّه الذّاتیه اللقائیّه الّتی لا عینٌ رات و لا اذنٌ سمعت و لا خطر علی قلب بشرٍ. ✨ و لا تقنع ایّتها النّفس بحصول الملاذّ الحیوانیّه و الشّهوانیّه، و لا بالرّئاسات الدّنیویّه الظّاهریّه، و لا النُّسک و ، و لا باعتدال الخُلق و جودتها، و لا و ، و لا بتنسیق کلمات ارباب التصوّف و العرفان الرّسمی و تنظیمها، و إرعاد اهل الخرقه و إبراقهم، فإن صرف الهمّ إلی کلّ ذلک و الوقوف علیها و ، و العلم هو الحجاب الاکبر. ✨ بل یکون همّک التّوجه إلی الله تعالی بارئک و مبدئک و مُعیدک فی کلّ الحرکات و السّکنات و الافکار و الانظار و المناسک‌ 🔷امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1317 🔷جلد ۱ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۴ تا صفحه ۱۹ @taef110
🔰رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران 🔺شما ببينيد آن روزى كه راه‏ آهن به اين كشور آمد، آنچه كه در وهله‏ ى اول به ذهن هركسى مى‏ رسيد، اين بود كه مركز كشور را از راه اين استانهاى مركزى- يعنى اصفهان و فارس- به خليج فارس متصل كنند؛ اين طبيعى‏ ترين كارى بود كه در اين كشور ممكن بود انجام بگيرد. اين‏ها اين كار را نكردند. 🔺 آن نويسنده‏ ى سياسى انگليسى كه خودش سياستمدار است- وابسته‏ ى به همان دستگاه استعمارى خائنِ به منافع اين كشور- در كتابى كه نوشته- كه ترجمه شده به فارسى- به نام «ايران و قضيه‏ ى ايران»، اعتراف مى‏ كند كه راه‏ آهن ايران بايد از تهران مى‏ آمد، از مركز كشور- از استان اصفهان، از استان فارس- عبور مى‏ كرد، مى‏ رفت تا مى‏ رسيد به خليج فارس؛ اما اين كار انجام نگرفت. 🔺 راه‏ آهن ايران را در دوران طاغوت، در دوران رضا خان، با محاسبه‏ ى منافع قدرت هائى كه دشمنان بزرگ اين كشور محسوب مى‏ شدند- يعنى انگليس و روسِ آن روز- كشيدند، اسمش را هم گذاشتند راه‏ آهن سراسرى! دروغ محض؛ كدام سراسرى؟ براى اينكه جبهه‏ ى آن روزِ متفقِ جنگ- يعنى انگليس و روس- بتوانند در دو طرف كشور ما سلاح و مهمات منتقل كنند، از نفت كشور بتوانند استفاده كنند، آمدند از بخشى از خليج فارس، آن هم با يك فاصله‏ اى، راه‏ آهنى كشيدند به تهران؛ از آنجا هم به بخشى از درياى خزر، براى اينكه قشون روس و قشون انگليس بتوانند به همديگر متصل شوند و سلاح و تجهيزات و امكانات منتقل كنند و نفت ايران را بردارند ببرند هرجائى كه مى‏ خواهند، مصرف كنند. 🔺 يعنى سياست حاكم بر يك عمل عمرانى در كشور كه عبارت است از ساخت خط آهن اين‏قدر تحت تأثير سياست هاى استعمارى و نفوذ بيگانگان در كشور انجام مى‏ گرفت‏ 🔺سياست، سياستِ وابسته بود. راه‏ آهن هم كه مى‏ كشيدند، بيش از آنكه براى ايران و تجارت ايران باشد، به نفع اتّصال دو جبهه‏ ى متّفقين بود كه آن روز بايستى عليه آلمان مى‏ جنگيدند. 🔺 راه‏ آهن سراسرى اين است! (راه‏ آهن شمال و جنوب براى اين بود كه شوروىِ آن روز را به جنوب، در خليج فارس كه محلّ استقرار انگليسى‏ ها بود وصل كنند تا بتوانند سلاح منتقل نمايند، و جبهه‏ هاى جنگ متّفقين عليه متّحدين آلمان و همكارانش همواره قادر به دفاع باشد. راه‏ آهن هم براى اين كشيده مى‏شد. 🔺 طرف‏داران رژيم منحوس و تفاله‏ هاى رژيم گذشته، بعد از گذشت پنجاه سال، هنوز كه هنوز است، صحبتِ راه‏ آهن شمال و جنوب را مى‏ كنند؛ راه‏ آهنى كه براساس طرحى خائنانه و بى‏ توجّهى به استقلال اين ملت به وجود آمد و در آن، آبرو و شأن اين ملت رعايت نشد. 🔸رهبر انقلاب 12/05/1376 🔸رهبر انقلاب 16/02/1387 @taef110
طائف|سجاد انتظار
🔰رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران 🔺شما ببينيد آن روزى كه راه‏ آهن به اين كشور آمد، آنچه كه در وهله‏ ى
🔰پیرامون اثر (منبع: ویکی نور) 🔸ایران و قضيه ایران اثر جورج ناتانيل كرزن، سفرنامه‌اى به زبان انگليسى است كه توسط وحيد مازندرانى به فارسی ترجمه شده و علاوه بر اطلاعات سياسى، مطالبى در مورد مسائل اجتماعى، اقتصادى، جغرافيايى و آثار تاريخى شهرهاى مختلف ایران از جمله تهران، اصفهان و شيراز را در بر دارد. 🔸هدف از نگارش اين اثر، سياسى بوده و بيشتر به رقابت‌هاى روسيه و انگليس در ایران پرداخته و شيوه تحرير آن، بسيار ممتاز و از لحاظ نثر انگليسى، اثرى ارجمند و عالى است. 🔸چرچيل در كتاب «نويسندگان زبردست»، مؤلف را از جهت انسجام كلام و كلمات وزين كه در اين كتاب به كار برده است، نيك ستوده و تامس هاردى شاعر و نويسند انگليسى به او چنين نوشته است: «شاهکار و تتبعات تو، مايه انفعال ديگر دانشمندان ما شده است». 🔰پیرامون مولف (ویکی پدیا) 🔹در ۱۹ سالگی عازم آکسفورد شد. دوران پنج سال تحصیل در آکسفورد جورج را با بسیاری از مسائل مهم روز و سیاستمداران زمانش آشنا کرد. نطق‌هایی که در «انجمن ادبی آکسفورد» ایراد می‌کرد و همچنین مقالاتی که برای روزنامه‌های لندن می‌نوشت به شناساندن او در محافل ذی‌نفوذ کمک شایانی کرد و همین شهرت موجب شد تا در سال ۱۸۸۶ اولین بار نماینده مجلس گردد و یک سال بعد سفر به دور دنیا را آغاز کرد و شیفته آسیا شد. 🔹آنچه کرزن با دیدی محققانه و ژرف در اثنای این جهانگردی به رشته تحریر درآورد به شکل مقالاتی در روزنامه تایمز لندن به چاپ رسید و همین مقاله‌ها بود که استخوان‌بندی سه کتاب معروف وی، روسیه در آسیای مرکزی (۱۸۸۹)، ایران و قضیه ایران (۱۸۹۲) که نام‌آورترین اثر او بود و مشکلات خاور دور (۱۸۹۴) را تشکیل داد. 🔹در سال ۱۸۹۱ با قبول مقام معاونت وزارت امور اولین گام خود را در نردبان سیاست برداشت و سال ۱۸۹۹ هندوستان گردید و مدت هفت سال فرمان فرمایی و نیابت سلطنت در هندوستان را عهده‌دار بود. 🔹 در خلال این مدت به کامیابی‌های بزرگ دست یافت، ولی به علت اختلاف نظر با وزارت جنگ انگلیس مجبور به استعفا گردید و در سال ۱۹۰۵ به انگلستان بازگشت و به برگزیده شد و تا مدتی به مطالعه و تحقیق و تألیف و اصلاح اوضاع دانشگاه پرداخت. 🔹در سال ۱۹۱۵ مجدداً وارد عرصه سیاست شد و به دولت ائتلافی هربرت هنری اسکویت پیوست و هنگامی که لوید جورج بر سر کار آمد، او به عنوان لرد به ریاست مجلس اعیان رسید؛ و از آن پس یکی از اعضای هیئت دولت بود که به سیاست و امور جنگ جهانی اول پرداخت و در دولت پس از جنگ به عنوان وزیر خارجه انتخاب شد. 🔹لرد کرزن یک سال پس از پایان جنگ جهانی اول (۱۹۱۹) در زمان وزارتش در امور خارجه سیاستی را اجرا کرد که بر اثر آن نزد ایرانیان منفور شد. در آن تاریخ به اشاره او میان وثوق‌الدوله نخست‌وزیر ایران و سِر پِرسی کاکس نماینده دولت بریتانیا قرارداد ۱۹۱۹ به امضا رسید که مقامات انگلیسی را ناظر بر سازمان‌های ارتشی و دارایی ایران می‌کرد. مسلماً انگیزه عقد چنین پیمانی ترس کرزن از ناحیه روس‌ها و تدبیرش برای ایجاد موانعی بر سر راه توسعه‌طلبی رژیم جدید شوروی و تحکیم سلطه انگلستان بر ایران بود. @taef110
ایران و قضیه ی ایران ج-1.pdf
47.2M
#معرفی_کتاب 📚 کتاب ایران و قضیه ایران (ج1) ✍️ اثر لرد کرزن 🔍 ترجمه وحید مازندرانی @taef110
ایران و قضیه ی ایران-2.pdf
38.41M
#معرفی_کتاب 📚 کتاب ایران و قضیه ایران (ج2) ✍️ اثر لرد کرزن 🔍 ترجمه وحید مازندرانی @taef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️دوره هایی از تاریخ که حسرت درک آن ها در دل ها می ماند! ✅دیدن این کلیپ برای شما مظلومیت اسلام و طلألو اندیشه های سترگ این مرد الهی را تداعی خواهد کرد... #آیت_الله_مصباح_یزدی @taef110
photo_2020-02-21_18-53-50_20200221193612.gif
173.2K
🔆گزارشی از تابستان 98 🔰تابستان گذشته به اتفاق برادرم حاج آقای جواهری توفیق داشتم در خدمت دوستانی از بندرعباس باشم. 🔰دوره بلند مدت دانش آموزی که به همت چند تن از دانشجویان استان هرمزگان در قم شروع شد هم اکنون در دوره به کار خود ادامه می دهد. 🔰اعضای این دوره حمعی از دانش آموزان هستند که قصد ورود جدی به عرصه علوم انسانی و تولید دارند. 🔰این دوره در جوار مرقد مطهر (س) با سخنرانی استاد سید محمد هاشمی افتتاح و در پایان با سخنرانی استاد محسن ابراهیمی در مسجد مقدس جمع بندی شد. 🔰در اثناء دوره توفیق ملاقات و استفاده از بیانات آیت الله علوی گرگانی(مد ظله) را نیز داشتیم. 🔰متن محوری این دوره مجموعه «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» استاد شهید مرتضی مطهری(ره) بود که در چند پست آینده در این رابطه مطالبی خدمت همراهان عزیز عرض خواهد شد. @taef110
AUD-20190814-WA0006.m4a
11.67M
🔷عرائض ابتدائی حقیر در محضر آیت الله علوی گرگانی(حفظه الله) و فرمایشات معظم له در جمع دانش آموزان حاضر در دوره نخبه پروری مصباح @taef110
🔰چرا انسان؟! ✅ نوشته زیر تلاشی است برای پاسخ به چرایی رویکرد انسان شناسانه استاد مطهری (رحمه الله علیه) در آخرین مجموعه مصنفات خود👇👇👇 @taef110
طائف|سجاد انتظار
🔰چرا انسان؟! ✅ نوشته زیر تلاشی است برای پاسخ به چرایی رویکرد انسان شناسانه استاد مطهری (رحمه الله ع
✨ استاد شهید مرتضی مطهری در مجموعه «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» در صدد ارائه عقائد اسلامی به صورت منسجم هستند؛ اما آن چه در این مجموعه آثار جلوه خاصی دارد تاکید ایشان بر مساله است. ✨ ما از دوران کودکی عقائد دینی خود بر مبنای و دین یاد گرفته ایم و در ارتکاز ما اصول دین و مذهب عبارتند از: توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل؛ این در حالی است که استاد مطهری در این اثر خود، همه عناوین فوق را با پدیده ای به نام انسان گره زده است. پس این سوال به صورت کاملا طبیعی به ذهن انسان خطور می کند که چرا انسان؟! ✨برای پاسخ به این سوال باید به دنبال این سبک بحث از عقائد دینی رفت و مزیت آن را بر شیوه سنتی بر شمرد؛ ما در این جا به چهار عنوان از این مزایا به ترتیب اهمیت اشاره می کنیم اما پیش از آن متذکر می شویم که ماجرا و آن، ریشه در نگاه دیگری دارد که در جای خود باید تشریح شود؛ ✅ پس در این فرصت تنها به بیان چند نمونه از مزایای این رویکرد می پردازیم. 1️⃣ حل ریشه ای اختلاف درون دینی: اختلاف بین تشیع و تسنن در زمینه امامت و خلافت، کهن ترین اختلاف موجود میان مسلمانان است و دانشمندان این دو مذهب در دوره های مختلف تاریخی در این زمینه با یکدیگر گفت و گو استدلال کرده اند؛ ضمن اقرار به ارجمندی زحمات این دانشمندان باید گفت که دو مشخصه اصلی در مباحثات آن ها بوده است که می توان آن دو را دو نقطه ضعف بر شمرد؛ نخست آن که اختلاف نظر را ولایت امام علی(علیه السلام) فرض گرفته و سپس در صدد اثبات آن بر آمده اند و دیگر آن که شیوه استدلال آن ها در غالب موارد نقلی و حول ریزمسائل و روبناها بوده است. یکی از آثار و فوائد بحث از حقیقت انسان، شئون و کمالات او این است که نشان می دهد محل بحث میان این دو مذهب در اصل نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به عنوان است و خلافت امام علی(علیه السلام) پرده ی دیگری از شناخت حقیقت رسول ختمی(صلی الله علیه و آله) است. اساسا اشکال عمده و زیربنایی مباحث اهل سنت، ضعف آن ها در شناخت جایگاه انسان کامل است و تفسیر بسیاری از ادله ی نقلی و غرر روایات شیعی منوط به داشتن چنین نگاه عمیق است. 2️⃣مواجهه با جهان غرب: امروزه تردیدی وجود ندارد که جهان نسبت به جهان شرق و به خصوص مسلمین وجهه ای دارد و این در حالی است که در روزگار نه چندان دور، دوران طلایی تمدن مسلمین مقارن با عصر تاریک زندگی انسان غربی بود. این خاصیت است که انسان را قدرتمند می سازد و او را بر سایر ملل سیطره می بخشد و اگر انسان دانشمند عاری از باشد معادلاتی نظیر آن چه امروز بر بشریت حاکم است را به وجود خواهد آورد. آن چه روشن است این است که تسلط غرب بر شرق نه تنها حاصل مجهز بودن آن بر نیست بلکه آن چه راه را برای حرکت در مسیر تکنولوژی به شیوه غیر انسانی برای آن ها باز کرده است تجدید نظر آن ها در نوع به و بوده است و همین مساله منجر به تولد و رشد غیر دینی در جهان غرب شده است. اکنون آن چه به عنوان دست برتر غرب در مواجهه با ما قرار دارد گستره وسیع مسائل مربوط به انسان در قالب علوم انسانی است که حکومت بی رقیب آن ها بر مناسبات مدنی مسلمین، ما را به نوعی دچار فلج و زمین گیری کرده است. علوم انسانی غربی در سه کلان "مبادی تصدیقی و تصوری مسائل مربوط به انسان"، "متد و روش بررسی مسائل علوم انسانی" و "غایت و هدف حاکم بر حقیقت انسان و افعال او" دچار نقص و کجروی هستند و تنها راه برای مقابله و اتخاذ موضع در این زمینه انسان شناسی اسلامی است. ادامه در 👇👇
طائف|سجاد انتظار
✨ استاد شهید مرتضی مطهری در مجموعه «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» در صدد ارائه عقائد اسلامی به صورت
ادامه از👆👆 3️⃣تبیین رابطه انسان با خود: انسان در درون خود با و ابهاماتی مواجه است که باید برای آن ها راه حلی بیابد. این پرسش حاصل زندگی اجتماعی او و تعامل او با سایرین نیست بلکه اگر محیطی ایزوله برای زندگانی او در نظر گرفته شود باز این گونه سوالات از درون او برخواهد ساخت و او را دچار خواهد کرد. مسائلی از قبیل اینکه من به وجود آمده ام؟! کسی مرا به وجود آورده است؟! پایان دشواری ها یا خوشی های زندگی خواهد بود؟! نوع انسان محکوم به فنا است ؟! و... تنها که انسان ها در مواجهه با این پرسش ها دارند مقدار آن ها از این پرسش ها است. برخی در طول مدت ها اندکی به این مسائل می اندیشند و برخی شبانه روز خود را با اندیشه پیرامون این پرسش ها می گذرانند و در این میان هستند کسانی که به پاسخ دست نمی یابند و در نهایت به زندگی خود خاتمه می دهند حال یا به صورت فیزیکی و یا به صورت عاطفی-فکری! تامل پیرامون انسان و حقیقت او تنها راه برای پاسخ به این پرسش ها است و در حقیقت می توان چنین گفت که هدف تمام پیامبران و اولیاء الهی توجه دادن انسان به پاسخ این پرسش ها است. 4️⃣ وصول به حقیقت معرفت: یکی از اساسی که بر قوانین و احکام اسلامی حاکم است قشر بودن آن ها برای حقیقت است. روح عبادات و دستورات شرعی بر اساس ادبیات حاکم بر آن ها و ادله فراوان و خارج از شمارشی که بر این احکام احاطه دارند این مطلب را می رسانند که هدف دین اسلام از عمل به دستورات شرعی، صرف عمل جوارحی یا جوانحی نیست بلکه همه این امور مقدمه ای برای وصول به کمالی از جنس معرفت است. این حقیقت که در لسان ادله دینی در قالب "من عرف نفسه عرف ربه" بیان شده است تنها از مسیر حاصل می شود. البته که این مطلب از مقامی عالی برخوردار است که تشریح آن تنها از عهده حکما و اولیاء بر می آید و قلم فرسایی در این عرصه بر جماعت خُرد جایز نیست اما به این مقدار می توان نوشت که رهگذر وصول به حقایق، همان علم حصولی و خرق حجاب آن است. ✅موارد فوق اجمالی بود از آن چه در ذهن من میگذرد برای تبیین حکمت عملکرد استاد شهید مطهری که از کلمات اساتید خود استفاده کرده ام؛ طبیعی است که موارد فوق، انحصاری نیستند و می توان موارد دیگری را نیز افزود. 🔰بسیار مشتاقم در این رابطه نظرات شما خوبان را بدانم؛ آماده دریافت آراء شما هستم؛👈@entezarsajjad👉 @taef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ببینید ✨ وقتی امام خمینی(ره) به درس #تفسیر شهید مطهری(ره) گوش می دهند! ✨ لحظاتی از پرسش های #فلسفی عروس امام از ایشان(سلب تحصیلی در قاعده تساوی ماهیت!) #پیشنهاد_مشاهده @taef110 📚متن فرمایش استاد شهید مربوط به کتاب آشنایی با قرآن است 👇👇
🔺 مطابق بعضى از نقلها متواليا در هر روز يكى از اينها آمد. وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ اين ابرار، اين «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً» ها، اين شاكرها اطعام طعام مى‏كنند به مسكين و به يتيم و به اسير، بعد هم إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ. 🔺 ظاهرا از حضرت صادق حديث است كه اين چيزى نبوده كه به زبان بياورند. خدا دل اينها را هم دارد آشكار مى‏كند، يعنى زبان حالشان اين است كه خيال نكنيد حالا كه ما به شما غذا مى‏دهيم از شما توقع حتى يك «متشكرم» داريم. جز رضاى خدا محركى براى مانيست. 🔺 حالا ببينيد وقتى كه انسان به آن مرحله امّا شاكِرا مى‏رسد چه مى‏شود! إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ فقط براى ذات خدا، براى روى خدا. ما روى خدا را مى‏خواهيم، وصل او را مى‏خواهيم، ما او را مى‏خواهيم. لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكورا نه مى‏خواهيم كه يك روزى اگر شما چيزدار شديد بياييد پاداش اين احسان ما را به ما بدهيد، و نه حتى از شما انتظار يك تشكر داريم: وَ لا شُكُوراً يعنى و نه انتظار اينكه يك دعا به ما بكنيد يا انتظار اينكه يك متشكرم، ممنونم بگوييد. 🔺 اين، نه جمله‏اى بوده كه به آن مسكين و يتيم و اسير مى‏گفته‏اند، بلكه همان زبان حالشان است، يعنى روح و قلب آنها چنين روح و قلبى بود. ما خواهان حق هستيم و خواهان روى حق و وصال او. 🔸مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(10 - 14))، ج‏28، ص: 199 #شهید_مطهری #آشنایی_با_قرآن #انسان_در_قرآن @taef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 پس از روشن شدن پاسخ "چرا انسان؟" اکنون به صورت خلاصه پاسخی از متن این مجموعه گرانسنگ برای "انسان چیست؟" ارائه می شود که در ادامه می توانید مشاهده کنید. 💢پاسخ اجمالی زیر در متن کتب استاد شهید مطهری تفصیل داده شده است؛ ایشان با استفاده از این نگاه موضوعات کلانی را در برابر جهان غرب طرح، حل و نقد کرده است؛ افسوس که ما با داشتن این سرمایه هنوز گرفتار رخوت و جمود هستیم. #شهید_مطهری #انسان_شناسی #علوم_انسانی @taef110
طائف|سجاد انتظار
💢 پس از روشن شدن پاسخ "چرا انسان؟" اکنون به صورت خلاصه پاسخی از متن این مجموعه گرانسنگ برای "انسان چ
♻️ انسان به افق اندیشه مطهر 🔰 همان گونه که گفتیم استاد شهید مطهری در این مجموعه اثر کم نظیر، سخنان خود را بر محور گردآورده است. ایشان در ابتدا تلاش خود را معطوف به توصیف انسان و این می کند و سپس از ساحت انسان فردی گذر کرده و انسانی را مورد تحلیل قرار می دهد؛ آنگاه قواعد حاکم بر او را بررسی می کند و در نهایت به زندگی او می پردازد. 🔰 اما آن چه در پله نخست بیانات ایشان مهم است و باید بر آن تمرکز ویژه ای کرد و درجات شناخت "از" انسان است. اندیشه ی حاکم بر ذهن یک متفکر و اندیشمند افق دید او را نسبت به این موضوع تعیین خواهد کرد و هر متفکری بر اساس عمق و انسجام اندیشه خود، انسان را تحلیل خواهد کرد. 🔰 آن چه در بیان استاد مطهری در ارتباط با توصیف انسان وجود دارد حکایت از یک سیر صعودی می کند که بر اساس آن، توصیف انسان از یک اندیشه ی سطحی آغاز می شود و در نقطه ای متعالی و مبتنی بر افق پایان می پذیرد. بر همین اساس اگر چند کتاب ابتدائی را مد نظر قرار دهیم خواهیم دید که چهار سطح از توصیف انسان در این کتاب ها وجود دارد که به صورت خلاصه به بیان آن ها می پردازیم؛ االبته قبل از آن باید این نکته را متذکر شویم که این تفاوت تدریجی و اشتدادی به معنای صیرورت است و نباید آن را به حساب نقص نگارنده گذاشت. در حقیقت هر کدام از این چهار سطح، مقدمه ای برای دیگری هستند که ناچار باید بیان و شوند. 1️⃣ پله نخست، توصیف انسان بر اساس منطق و فلسفه مشائی-سینوی است. ابتدائی ترین روش معقول و البته در عین حال صحیح و با برای توصیف و تعریف اشیاء، مقایسه آن ها با امور مقارن و هم عرض است. در این روش برای شئ مورد نظر در ضمن مقایسه با اشیاء دیگر دو دسته خاصیت و اثر گردآوری می شود. آثار نخست اند یعنی اموری هستند که این شئ همانند سایر اشیاء پیرامونی واجد آن ها است و آثار دیگر اند یعنی آثار اختصاصی این شئ اند که با بودن آن هستند و با نبود او نیستند. این مقایسه در حقیقت همان چیزی است که رهآورد آن در اصطلاح منطق "جنس" و "فصل" است. قدما از گذشته بر اساس روش فوق در توصیف انسان از دو عنوان "حیوان" به منزله جنس و "ناطق" به منزله فصل استفاده کرده اند. آن ها انسان را در ابتدا موجودی دارای وجه اشتراک با سایر جانداران می دانند و سپس او را با قوه نطق که نماینده ای از ی او است تعریف می کنند؛آن ها از این جهت عاقله را ملاک میز انسان و سایر جاندارن می دانند که انسان به وسیله آن توان ادراک و در نتیجه اقامه و دارد؛ چیزی که سایر جانداران از آن بی بهره اند استاد مطهری در پله نخست از همین شیوه استفاده می کند اما به نتیجه ای که قدما گرفته اند اکتفا نمی کند و در همین پله، ویژه به مطلب می دهد. به حسب اعتقاد ایشان اکتفا به بعد و نظری انسان موجب توصیف ناقص و تک بعدی انسان و هم چنین سایر جانداران است. همه جانداران علاوه بر بُعد بینشی از بُعد و نیز برخوردار اند اما تفاوت انسان و سایرین در این بعد نیز به همان ملاک تفاوت در ادراکات (محدود نبودن و...) است؛ در نتیجه از نگاه ایشان هویت اساسی انسان را باید در «علم و ایمان» جست. @taef110 ادامه👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
♻️ انسان به افق اندیشه مطهر 🔰 همان گونه که گفتیم استاد شهید مطهری در این مجموعه اثر کم نظیر، سخنان
ادامه 👆👆👆 2️⃣پله دوم، توصیف انسان به عنوان موجودی بر مدار و سیلان است. نگاه نخست به انسان گرچه صحیح است و با تکمیلی از جانب استاد مطهری ارتقاء یافته است اما انسان را به عنوان موجودی و ساکن جلوه می دهد و این از خواص متدی است که در پله نخست استفاده شده است. در این متد اشیاء پیرامونی در ها و حدود مشخصی مندرج می شوند و آنگاه مورد مقایسه قرار می گیرند اما این مساله موجب می شود که بخش مهمی از واقعیت انسان مغفول بماند. به تعبیر فنی تر نگاه نخست بر اساس ماهیت انسان نهاده شده است و این زاویه دید، کیفیت او را از ما می رباید و در نتیجه ما را با پرسش هایی لاینحل مواجه می سازد. حقیقت آن است که انسان موجودی است که تحقق او عاری از ایستایی است. تحقق انسان دفعی و به صورت متواطی نیست بلکه نقطه ای در دارد، در پیش و در مقابل؛ انسان در تحقق خود موجودی شیئی است که تکامل پذیری او باعث رشد و ورود او دایره جانداران و سپس در جرگه انسانیت می شود؛ آنگاه او در این جرگه بر مدار علم و ایمان به صورت مستمر ادامه می یابد؛ حکمای معتقد به حکمت متعالیه این خاصیت را "جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء" بودن انسان می دانند که بر اساس معتقدات آن ها در باب در قابل توضیح است. این زاویه دید به انسان، سرمایه ای در دست استاد شهید است که با استفاده از آن پرسش های اساسی که در نگاه نخست غیر قابل توضیح اند را پاسخ می دهد. مطابق این نگاه جنبه و انسان از جنبه و او تفکیک می شود و دانسته می شود که آن چه اصل و اساس انسان-این موجود دو بعدی- است همان بعد انسانی او است که بر مدار علم و ایمان شکل می گیرد و بعد حیوانی او تنها زمینی است حاصل خیز و برای قعلیت یافتن بذر انسانیت در آن؛ (این بیان ترجمه قاعده ای است که بر اساس آن، حکما معتقدند به جمیع انحاء تقدم، بر مقدم است.) هم چنین در ادامه ایشان با این سرمایه به نقد دو نسخه ماتریالیستی و ایده آلیستی برای وصول انسان به هدف خود می پردازند و همین نگاه را در مورد جوامع بشری نیز تطبیق می دهند که البته تطبیق این قاعده بر بعد اجتماعی انسان نیازمند بیشتری است. @taef110 ادامه👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
ادامه 👆👆👆 2️⃣پله دوم، توصیف انسان به عنوان موجودی بر مدار #تغییر و سیلان است. نگاه نخست به انسان گر
ادامه👆👆👆 3️⃣پله سوم توصیفی تر از حقیقت انسان است. همانطور که توصیف دوم نسبت به توصیف نخست روایای بیشتری از هستی انسان را پدیدار کرد و حقیقت انسان را از جمود نگاه نخست به در آورد، نگاه سوم بعد ظریف تری از انسان را به نمایش می گذارد و حقیقت و منحاذ را از او می گیرد. مطابق این نگاه، انسان موجودی مستقل و متکی به خود نیست بلکه او حقیقتی است که قوامی از خود ندارد. موجودی که در همه شئون خود وابسته به غیر است قوامش نیز به او است و او در حکم اجزاء تشکیل دهنده این موجود قرار می گیرد به گونه ای که می توان او را از خود شئ به شئ نزدیک تر دانست. استاد مطهری با این زاویه دید، رابطه انسان با خداوند را توضیح می دهد و به تبیین خلوص جهان بینی در اسلام می پردازد و نصوص دینی مربوط به حقیقت انسان را در شکلی به غایت باور پذیر تفسیر می کند: "نحن اقرب الیه من حبل الورید"؛ "فاینما تولوا فثم وجه الله" و... اما ایشان در این پله نیز نوآوری بسیار لطیفی که حاصل افاده حکیم کل و مفسر بی نظیر جهان اسلام علامه طباطبایی(ره) است را به صورت مستقل و در فصلی مجزا تحت عنوان "جهان بینی واقع گرا" ارئه می دهد تا جهان بینی توحیدی مطابق با قرآن کریم را ارائه کرده باشد؛ چیزی که قرن ها حیرانی عقول را در پی داشته است "أ فی الله شکّ فاطر السماوات و الارض" 4️⃣ پله چهارم که تمام کننده ابعاد حقیقت انسان است حاصل جمع نگاه دوم و سوم است. از آ نجا که انسان حقیقتی بیگانه از خالق خود ندارد و از سوی دیگری موجودی است که در حال و شدن است باید نقطه و سپس صیرورت او نیز روشن شود. به تعبیر دیگر روشن شدن حقیقت یک چیز منوط به تصویر و او است و تا این دو روشن نشوند انسان در نگاه ما موجودی از ابتدا و انتها خواهد بود چیزی که از حقیقت تعلقی او اجنبی است. به تعبیر سوم و فنی تر انسان در دو مدار و ، به صورت کامل تصویر می شود و از آن جا که خود او از خودش قوامی ندارد و سایر اشیاء نیز همانند او و بلکه ضعیف تر از او هستند، پس هر چه هست چه در مبدا فاعلی و چه در مبدا غایی و چه متن حقیقت و قوام او، خود خالق او است و انسان در برابر خالق خود حیزی نیست تا نگاهی بریده از مبدا و مقصد و یا مستقل و یا دارای جمود به او روا باشد. تکیه استاد شهید بر حقیقت "از اویی و به سوی اویی" انسان مبتنی بر آیه "انا لله و انا الیه راجعون" حاصل جمع این مراتب معرفت نسبت به انسان است که در سراسر عبارات ایشان به وفور یافت می شود و از بینات و محکمات عبارات ایشان به شمار می رود. 🔰بسیار مشتاقم در این رابطه نظرات شما خوبان را بدانم؛ آماده دریافت آراء شما هستم؛👈@entezarsajjad👉 @taef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅پرونده ای برای انتخابات؛ شیوه صحیح سیاست ورزی ♨️تحزب؛ عاملی برای حفظ وحدت و ضرورتی برای تدوام انقلاب ♨️مروری بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب پیرامون احزاب سیاسی ♨️متن سخنرانی مهم معظم له در حزب جمهوری و انجمن اسلامی دانشجویان اهواز @taef110
طائف|سجاد انتظار
✅پرونده ای برای انتخابات؛ شیوه صحیح سیاست ورزی ♨️تحزب؛ عاملی برای حفظ وحدت و ضرور
💠 انتخابات سال 92 که منجر به روی کار آمدن دولت حسن روحانی شد این باور عمومی را در میان دوستداران انقلاب ایجاد کرد که غیبت در عرصه های سیاسی-فرهنگی-خدماتی کشور با حضور انتخاباتی موفق در هر چهار سال یکبار سازگار نیست. 💠 همین باور در انتخابات دوم اسفند امسال نیز برای برخی دیگر از چهره های سیاسی درون گفتمان انقلاب اسلامی به وجود آمد با این تفاوت که در این انتخابات، علیرغم پیروزی جریان انقلابی، این چهره ها قربانی ساختار غلط در تصمیم گیری درون جبهه ای شدند. 💠 واکنش چهره های سیاسی در برابر گذشته و اخیر، اقدام به برقراری تشکیلات و به پیرامون خود بوده است گرچه فاصله زمانی حدودا هفت ساله، خود نقطه ای قابل توجه به شمار می رود؛ این در حالی است که ما انتخابات بسیار مهم و اساسی دیگری را در یک سال و نیم آینده خواهیم داشت. 💠 این تصمیم به تغییر توسط نخبگان سیاسی گرچه امر مبارکی است اما یک اشکال و در همه این سلایق وجود دارد و آن نقیصه عبارت است از ضعف در پیوند سیستمی و مویرگی در سطح کشور بر مبنای خدمات ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی و خدماتی؛ 💠 این پیوند شبکه ای بین نخبگان سیاسی-دینی و آحاد مردم که شکل اجرائی آن در قالب و خواهد بود امری است که نخستین بار توسط پیشروان انقلاب و خود اعضای شورای عالی انقلاب اجرائی و عملیاتی شد. _اسلامی نمونه کامل و ایده آل حزب گرایی در نظام اسلامی بود که بنا به دلائل مشخص تعطیل شد و متاسفانه بعد از آن چنین پدیده ای تکرار نشد. 💠 این در حالی است که مطابق اعتقادات بانیان این حزب، وجود احزاب برای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی است! بلکه تحقق و صیانت از نیروهای انقلاب اسلامی منوط به تحزب است؛ چیزی که هم اصل آن و هم کیفیت وصول به آن در این انتخابات فریادهای نهفته و فروخورده دوستداران انقلاب را آشکار ساخت. 💠در چند پست آتی به صورت ویژه به تبیین دیدگاه های رهبر انقلاب در رابطه با تحزب خواهیم پرداخت؛ به امید آن که استفاده از تجربیات این مرد بزرگ دین و سیاست الگویی برای نسل سوم و چهارم انقلاب در پیمودن کمک حال آنان باشد. @taef110