هدایت شده از بنرها
🚫ميگن هركيرفته تواين كانال امضای کربلاشو گرفته
فكركنم امتحانش ارزششوداره🌹
😍آنقدركه کلیپ و عکس از حرم آقا هستکه دلتون کربلایی میشه
ديدنش ضررنداره👇
http://eitaa.com/joinchat/1068105750Cf2670e35cc
ڪـانـال تخصصے دلتنگ ڪــღــربــلا👆
هدایت شده از بنرها
اینجا دنیای عجایب است
با ما باشید با عجیب غریب های جهان
http://eitaa.com/joinchat/3579904022Ca7da734213
#عجایب_چهارگوشه_جهان🌍👆به مابپیوندید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❣آداب دعـــــــــا ❣
🌸دعائــے کـه بـــ↯↯ــا
💚بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ💚
🍃الهی به امیدتو🍃
شروع شود ردّ نمی شود🌸
📚✨رسول اکرم ص
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
بر خلق خوش و خوی محمد (ص) صلوات
بر عطر گل روی محمد (ص) صلوات
در گلشن سر سبز رسالت گویید
بر چهره گل بوی محمد (ص) صلوات
🌺🍂🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مےنویسم زتوڪہ داروندارم شدہ اے
بےقرارت شدم وصبروقرارم شدہ اے
من ڪہ بےتاب توأم اےهمہ تاب وتبم
توهمہ دلخوشےلیل ونہارم شده اے
💚اللهم عجل لولیڪ الفرج💚
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
༻﷽༺
#سلام_اربابم
🌹خوش بادنسیمے ڪه زایوانِ توباشد
🌿شاداسٺ هرآن کس ڪه پریشانِ تو باشد
🌹ای ڪاش ڪه صدبار زعشقِ توبمیرم
🌿هربارسرم بر روے دامانِ تو باشد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروز👆
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعدازسلام۱۰ استغفار
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆 #دانش_آینده_و_اخبارگذشته_ودرمان_دردهاونظام_زندگی_درقران_است
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه 27 آبان ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:16
☀️طلوع آفتاب: 06:43
🌝اذان ظهر: 11:49
🌑غروب آفتاب: 16:56
🌖اذان مغرب: 17:15
🌓نیمه شب شرعی: 23:06
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪ
ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ..
ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،
ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩ ﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮرﻭﯼ
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ..
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ
ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ،
ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و در عوض غذا را به دهان پدر میگذاشت..
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ
ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ،
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ
ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﺁﻭﺭﺩ ..
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ
ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!!
ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ
ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ .
ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ؛
.
ﭘﺴﺮ.. ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑني ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟!
.
ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ . ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ
ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ .
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ .
ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ..
ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ..
و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ
ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..
کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
• قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست....
(زنده باد همه ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران از دنیا رفته)
🔰🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
💕پیر شدن به سن نیست
به این است که
ورزش نکنی... کتاب نخوانی... عاشق نشوی... هدیه ندهی... محبت نگیری... مهمانی نروی
سفر نکنی
پیرشدن به این است که آرزوهایت را گم کنی
رویاهایت را دنبال نکنی
پیرشدن به این است که با دیگران همدردی نکنی
پیری به سن نیست
به کیفیت دل است...!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
💕پیر شدن به سن نیست
به این است که
ورزش نکنی... کتاب نخوانی... عاشق نشوی... هدیه ندهی... محبت نگیری... مهمانی نروی
سفر نکنی
پیرشدن به این است که آرزوهایت را گم کنی
رویاهایت را دنبال نکنی
پیرشدن به این است که با دیگران همدردی نکنی
پیری به سن نیست
به کیفیت دل است...!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠امام علی(ع)
🔔 #ره_آورد_دین_گریزی❗️
🔹مردم برای اصلاح دنیا
💠چیزی ازدین راترک نمی گویند ،
🔹جزآن که خدا آنان را به چیزی زیانبارتر
💠دچار خواهدساخت.
🔹 #نشونی_نهج_البلاغه
📚حکمت ۱۰۶
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍀🍃🌸🍃🌸🍀
🍀🌸🍃🌸
🍀🍃🌸
🍀
♻️ «قطع رحم برای حفظ ایمان»
⁉️ سوال: آيا #انسان مىتواند براى #حفظ ايمان خود با #ارحام #قطع_رحم نمايد؟
🍃🌸 پاسخ: 👇👇
✳️ آیت الله خامنهای: «قطع رحم با کسانى که از #خویشاوندان_نَسَبى مىباشند، جایز نیست و #صلۀ_رحم #متوقف بر #مراوده و #رفت و #آمد نیست و با #احوالپرسی و #پیغام فرستادن از طریق #تلفن یا #نامه هم #محقق مىشود».(1)
✳️ آیت الله سیستانی: «قطع رحم، حرام است حتی اگر چه او جلوتر #بریده باشد، #نمازخوان نباشد، #شرابخوار هم باشد و یا به برخی #احکام_دینی بی اعتنا باشد مثل #حجاب و جز آنطوری که #موعظه و #ارشاد و #راهنمایی هم #سود نبخشد. البته به شرط آنکه چنان صله رحم و #پیوندی، موجب نشود که او برکار حرام تأئید و تشویق شود.(2)
✳️ آیت الله بهجت: مىتواند رفت و آمد را #کم کند، ولى به طور کلى #قطع نکند. (3)
✅ نکته: خویشاوندی نَسَبی که از طریق رحم پیدا میشود، مانند #پدر، #مادر، #فرزندان، #برادر، #خواهر، #عمو، #عمه، #دایی، #خاله، پدربزرگ و مادربزرگ و فرزندان همۀ کسانی که آنها را خویشاوندان نسبی و اَرحام مینامند. قطع رحم با این گروه جایز نیست.
🍃🌸 منبع:👇👇
1- استفتائات،۱۳۸۹ش، ص۱۴۳
2- توضیح المسائل، ۱۳۹۵ش،مسألۀ ۲۵۶.3- استفتائات احکام ازدواج و خانواده، شماره استفتاء: 5073.
➖➖➖➖➖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ
🌼لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۵﴾
✨اوست همان زنده اى كه خدايى جز او نيست
🌼پس او را در حالى كه دين خود را براى وى
✨ بی آلايش گردانيده ايد بخوانيد
🌼سپاس ها همه ويژه خدا
✨پروردگار جهانيان است (۶۵)
📚 سوره مبارکه غافِرَ
✍ آیه ۶۵
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
📚داســــتان کــــوتاه📚
⚡️چهار برادر⚡️
چهار برادر خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و آدم های موفقی شدند. چند سال بعد، بعد از میهمانی شامی که با هم داشتند در مورد هدایایی برای مادر پیرشان که دور از آنها در شهر دیگری زندگی می کرد، صحبت میکردند.
اولی گفت : من خانه بزرگی برای مادرم ساختم.
دومی گفت : من یک سالن سینمای یکصد هزار دلاری در خانه ساختم.
سومی گفت : من ماشین مرسدس با راننده تهیه کردم که مادرم به سفر بره.
چهارمی گفت : همه تون میدونید که مادر چه قدر خواندن کتاب مقدس را دوست داشت و می دونین که دیگر هیچ وقت نمی تونه بخونه، چون چشمهاش خوب نمیبینه. من راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که می تونه تمام کتاب مقدس رو از حفظ بخونه. این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفته. من تعهد کردم برای این طوطی به مدت بیست سال، هر سال صدهزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه.
برادران دیگر تحت تاثیر سخنان برادر چهارم قرار گرفتند...
پس از تعطیلات، مادر یادداشت تشکری فرستاد. اون نوشت:
میلتون(اولی) عزیز، خانه ای که برایم ساختی خیلی بزرگه... من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام خانه رو تمیز کنم. به هر حال ممنونم.
مایک (دومی) عزیز، تو برای من یک سینمای گرانقیمت با صدای دالبی ساختی که گنجایش 50 نفر رو دارد. ولی من همه دوستانمو از دست داده ام، همچنین شنواییم رو از دست دادم و تقریبا ناشنوام. هیچ وقت از آن استفاده نمیکنم، ولی از این کارت ممنون هستم.
ماروین (سومی) عزیز، من خیلی پیرم که به سفر بروم. پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. خیلی تند میره اما فکرت خوب بود ممنون هستم.
ملوین (چهارمی) عزیزترینم، تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت و با هدیه ات منو خوشحال کردی. جوجه ی خیلی خوشمزه ای بود! و من هیچ وقت مزه آن را فراموش نخواهم کرد.!
〰〰〰〰➰〰〰〰〰
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
✨﷽✨
🌷داستان کوتاه
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.»
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت : «میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد و دادن غذا ، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی عجیبی روبرو شد.
همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخوردند..!
پادشاه پرسید : « با این سگها چه کردهای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد.
احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کردهاند و مدتهاست به خود اجازه نمیدهید آنها را ببخشید ، فقط کافیاست امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید ...
مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید.
↶【به ما بپیوندید 】↷
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
#آی_پارا
#پارت_چهلم
اونجاازهمه ادمهایی که بهت زخم زدن و منتظرن اذیتت کنن دور می شی. من خودم حمایتت می کنم که درس بخونی . حتی اگه آیناز هم راضی باشه اونم میارم پیش خودم . هنوز کلی لابه لای حرفاش موضوعات گنگ وجود داشت ولی ته دلم روشن شد. بدبینانه نگاهش کردم و گفتم : چرا فکر می کنید به یه پسر بی سرو همسر که تنها زندگی می کنه ، اعتماد می کنم و راه می افتم دنبالش ؟ لبخند خبیثی اومد گوشه ی لبش و گفت : تو مثل اینکه خیلی از خودت مطمئنی دختر. تو می دونی من کیم ؟ چه موقعیتی دارم ؟ کیا منتظر یه گوشه ی چشم منن. آخه من رو به تو چیکار؟ فکر می کنی من به چه هدفی باید تو رو کشون کشون با خودم ببرم دختر قحطه واسه من؟ اولا که تنها زندگی نمی کنم و به آشپز و به خدمتکار و یه باغبون تو خونه دارم . دارم می گم خواهرم رو هم می پارم. خونه ی من می شه شبیه خونه ای که الان هستی . مگه اونجا مرد مجرد نداره. کلی از خدمه ی پدرم مجرد هستن . پس باید از همه ی اونا بترسی. در ضمن هدف من فقط عمل به قولیه که به خواهرم دادم . اونقدری که باهاش صمیمی هستی شاید تا به حال برات گفته چرا پاهاش اینطوری شده . یه کم به فکر رفت و با صدای دورگه ای گفت : من مقصرم. من پاهای خواهرم رو ازش گرفتم واسه همین تا عمر دارم خودم نوکرشم . اگه ازم بخواد بمیر می میرم . حالا هم اون چشش تو رو گرفته و ازت نمی دونم واسه چی خوشش اومده . منم قول دادم ازت حمایت کنم . اینه که که از خواب شبم گذشتم و اومدم اینجا . اینم یادت باشه که اگه باهام بیای ، من تو بد مخمصه ای می افتم و اگه قضیه لو بره معلوم نیست خونواده ام باهام چطور برخورد کنن اما به خاطر آیناز ، حواست باشه و فقط به آخر آیناز حاضرم این کار رو بکنم . پس واسه من ناز نکن و تاقچه بالا ننذار که می دونم الان به خاطر خلاص شدن از اون خونه و همینطور این ازدواج زوری ، داره تو دلت قند آب می شه .
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
@tafakornab
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🔴بازنجبیل باسرماخوردگی خداحافظی کنید!
اگرمیخواهید تمام زمستان را درگیرآنفلوانزا نباشید
زنجبیل رادریابید.
به عقیدهی محققان این گیاه درمان طبیعی مشکلات زمستانی است
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
زبانت معمـار است ...
وحرفهایت،
خشت خام ...
مبادا کج بچینی! دیوارسخن، !
که فــرو خواهــد ریخــت ،
بنـای "شخصیتت....
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#داستانک
💎 روزی مردی در بیابان در حال گذر بود که ندائی رااز عالم غیب شنید: « ای مردهرچه همین الآن آرزو کنی، به تو داده میشود.»
مرد قدری تأمل کرد، به آسمان نگاه کرد و گفت: میخواهم کوهی روبرویم قرار گرفته، به طلا تبدیل شود.
در کمتر از لحظه ای کوه به طلا تبدیل شد. ندا آمد: « آرزوی دیگرت چیست؟ »
مرد گفت: کور شود هرکه آرزو و دعای کوچک داشته باشد.
بلافاصله مرد کور شد!
نکته : وقتی منبع برآورده کردن آرزوهایت خداست، حتی خواستن کوهی از طلا نیز کوچک است. خدا بزرگ است، از خدای بزرگ چیزهای بزرگ بخواهید.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌺هیچ شبے
♥️پایان زندگے نیست
🌺از وراے هر شب دوبارہ
♥️خورشید طلوع میڪند
🌺و بشارت صبحے دیگر میدهد
♥️این یعنے امید هرگز نمےمیرد
🌹شبتون غرق در عطر گـــل🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh