#بررسی_فیلم
#جشنواره_فیلم_فجر
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_فیلم_نوجوان
#مدرسه_خدا_و_شیطان
1⃣قسمت اول
روزی که شر پیراهن خیر را به تن کرد!
فیلم سینمایی «مدرسه خدا و شیطان» ساخته سال دو هزار و بیست و دو نتفلیکس است که باز هم سراغ داستان ثنویتهای خیر و شر رفته و این بار به جای مفهوم خیر از «خدا» و به جای مفهوم شر از «شیطان یا دویل» استفاده کرده است؛ (دو مفهوم خدا و شیطان بر خلاف دوگانهی خیر و شر نمیتوانند بعنوان ثنویت کنار هم قرار گیرند)
این اثر روایت دو برادر قدرتمند خیر و شر هستند که جهت توازن دنیا با یکدیگر همدست شده و دو مدرسه خدا و شیطان را تأسیس کردند. (خیر و شر هیچگاه برادر هم نمیشوند چرا که «برادر» ریشه یکسانی دارد اما ریشه و سرشت خیر از منشأ با شر که عموما بیریشه است به یکجا نمیرسد و از طرفی خیر و شر ثنویتهای توحیدی هستند که با توجه به مصداق «...جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ...» هیچ گاه برای تعادل با یکدیگر همکاری نمیکنند و بودن حق به منزله نابودی باطل است).
در روستایی دور دست دو دوست به نام «آگاتا» و «سوفی» که یکی زشت رو و خوشطینت و دیگری زیبارو و جاهطلب بود پا به مدرسه خدا و شیطان گذاشته و برخلاف تصورشان آگاتای زشت رو به مدرسه خدا فرستاده شد و سوفی زیبارو به مدرسه شیطان انداخته شد. آگاتا از رفتار منافقانه خیر به شک افتاد و فهمید برخلاف ظاهر زیبای پریان، رفتارهای پسندیدهی و آداب معاشرت حساب شده، خیر، موجودیت ظالمانه داشته و با دانشآموزان مشروط رفتاری ستمگرانه دارد.
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_فیلم_نوجوان
#مدرسه_خدا_و_شیطان
2⃣قسمت دوم
او به راز گلهای زیبای وحشی رز پی برد و فهمید لزوما ظاهر خیر باطن خیر را در پی ندارد و در مواقعی شر با پوشیدن لباس خیر اهداف خود را پیش میبرد؛ چنانچه سالها پیش برادر شر، برادر خیر را کشته و با ظاهری زیبا و تمییز بر دو منصب خیر و شر حکومت میکند و حالا این خیر است که بعد از مرگ حاکمش احمق و ابله شده! (این پیام دقیقا در انیمیشنها و فیلمهای دیگری مثل پاندای کونگفوکار و شانس هم گفته میشود)
حالا سوفی که معشوقهی برادر شر شده سعی در نابودی کامل خیر دارد اما آگاتا به او میگوید که هیچ انسانی خیر یا شر مطلق نیست و انسانها ترکیبی از این دو هستند. آگاتا در میدان جنگ اهالی خیر را از حمله برحذر میدارد و میگوید که خیر تنها دفاع میکند و این شر است که حمله میکند! (آگاتا برخلاف نگاه التقاطی که به شخصیت افراد دارد، در این نگاه عجیب اصالت را بهجای حق بودن یا باطل بودن عمل به حمله کردن یا دفاع کردن میدهد. این درحالی است که حق گاهی در حمله و گاهی در دفاع کردن است. از طرفی عمل باطل یا حق مطلقا یا باطل است و یا حق نه اینکه بین حق و باطل و یا ترکیبی از هر دو باشد)
.
پ.ن: مثال گل رز زیبای وحشی تمثیل زیبایی از تفاوت ظاهر و باطن است
پ.ن: در فیلم خیر و شر هر دو از عنصر جادو استفاده میکنند درحالی که جادو از مصادیق باطل است و خیر هیچ گاه از باطل استفاده نمیکند
پ.ن: این اثر ابعاد بسیار گسترده دارد که ذکر تمامی آنها در این متن نمیگنجد.
معرفی فیلم از خانم شالیزادگان
📢کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_انیمیشن
#انسان_اولیه
1⃣ قسمت اول
وقتی میگویند «فوتبال یک بازی سیاسی است»
؛به بهانه این روزهای فوتبالی...
نظام سیاسی دوقطبی حدود صد و هفتاد سال پیش درست در آمریکا شکل گرفت. این سیستم یک نظام سیاسی دارای دو حزب دموکرات(به رنگ آبی) و جمهوریخواه(به رنگ قرمز) است که هر دو در ایدیولوژی متحد و فقط در برخی مسائل جزئی با هم اختلاف نظر دارند و هر از چند گاهی هر یک از آنها روی کار میآید و یکی دیگر خود را برای دورههای بعد آماده میکند. شیوهی نظامسازی غرب برای آموزش و تبدیل کردن این نظام به فرهنگ، تنها در خود سیاست خلاصه نشده و این امر «آموزش طرفداری از یک حزب» در ورزش نیز جریان دارد. از این رو تقریبا تمام کشورهای جهان دارای دو تیم فوتبال آبی و قرمز، دو روزنامه اصلی با رویکردهای مختلف، دو شبکه تلویزیونی وابسته به دو حزب و... است که مدام مردم جامعه را برای این نظام دوقطبی تهییج و آماده میکند. نکته قابل توجه اینکه بعد از شکل گیری این نظام دوقطبی مبتنی بر یین و یانگ، ورزشهای توپی که عمدتا دارای دو تیم مقابلهم هستند ضریبنفوذ بیشتری پیدا کرد. فوتبال مدرن نیز بعنوان معروفترین بازی در این زمره است که از قضا در انگلستان متولد شده است.
در سالهای اخیر انیمیشنهای زیادی ساخته شده که مؤید همین موضوع است.
انیمیشن «انسان اولیه» محصول سال دوهزار و هجده انگلیس است که روایتگر قبیلهی انسانهای غارنشین است که پس از انقراض دایناسورها در تنها درهی سرسبز زمین زندگی میکنند.
ادامه👇
📢کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_انیمیشن
#انسان_اولیه
2⃣ قسمت دوم
پس از چندی انسانهای عصر برنز که دارای تمدنی پیچیده هستند برای استخراج برنز به درهی سرسبز آمده و غارنشینان را از آنجا بیرون میکنند. انسانهای اولیه نیز برای پسگرفتن محل زندگی خود شرط بازی فوتبال را پیش میشکند. انسانهای برنزی پس از بازی با غارنشینان شرط را میبازند اما با خباثت «لرد نوث» بازی به نفع تیم عصر برنز تغییر میکند. ملکه که به خباثت لرد پی میبرد به کمک تیم غارنشینان او را دستگیر کرده و دره را به انسانهای اولیه برمیگرداند.
این اثر به خوبی جنگ سیاسی را با اِشِل تقابل دو تیم فوتبال نشان میدهد؛ از طرفی لباس تیم عصر برنز آبی و لباس غارنشینان قرمز است؛ همچنین لباس و تاج ملکه ( بعنوان حاکم اصلی سرزمین) ترکیبی از رنگ آبی و قرمز است (مانند پرچم آمریکا که ترکیبی از رنگ دو حزب جمهوریخواه و دموکرات است). ملکه بسیار شبیه به ملکه الیزابت است.
هر چند این دو تیم با یکدیگر در نزاع هستند اما درست در جایی که دست لرد نوث بعنوان دشمن مشترک برای همگی عیان میشود غارنشینان و انسانهای عصر برنز به کمک یکدیگر او را دستگیر میکنند.
پ.ن: این انیمیشن مانند اثر «ریو۲» تقابل دو قطب سیاسی با بازی فوتبال را نشان داده و مانند انیمیشن «پرندگان آزاد» برای این نظام دو قطبی که کمتر از دویست سال قدمت دارد تاریخسازی کرده است.
پ.ن: در این انیمیشن استعمارگری انگلیس نه با دستور ملکه بلکه به فرمان لرد نوث خبیث نشان داده شده و این سرزمین به دستور ملکه به ساکنین آن برمیگردد!
📢کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#بررسی_فیلم
#جشنواره_فیلم_فجر_۱۴۰۱
بررسی اجمالی فیلم «شماره ۱۰» به کارگردانی «حمید زرگرنژاد»
نمره جهت تماشا (از ۱۰): ۷
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#بررسی_فیلم
#جشنواره_فیلم_فجر_۱۴۰۱
بررسی اجمالی فیلم «آنها مرا دوست داشتند»
نمره جهت تماشا (از ۱۰): ۳
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#بررسی_فیلم
#جشنواره_فیلم_فجر_۱۴۰۱
بررسی اجمالی فیلم «یادگار جنوب»
نمره جهت تماشا (از ۱۰): ۷
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
.
دو نکته کوتاه درباره جشنواره فیلم فجر؛ «هزینه فایده» و «مخاطب سرگردان»
.
چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر در حال برگزاری است و معالاسف تاکنون فیلم شاخصی که در حد یک جشنواره بزرگ باشد ندیدهام...
هر چند برخی فیلمها از لحاظ فنی، ساختاری و تکنیکهای فیلم سازی جهش بسیار خوب و قابل توجهی داشتند اما به لحاظ محتوایی بسیار معمولی هستند
از ابعادی این مسئله نشانگر غلبهی «فرمگرایی» در سینما است؛ فرم گرایی که بالطبع هزینههای فراوانی داشته اما از لحاظ محتوا و پیام کمفایده یا بهتر بگویم «بیفایده» است؛از طرفی جشنواره فیلم فجر که برآمده از این انقلاب اسلامی است بنابر اقتضا باید یکی از ایدیولوژیکترین جشنوارههای جهان باشد پس باید مراقب بود مصداق «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی» نشویم! و بدانیم که این همه هزینه آیا برای پیام کذاییمان صرف میکند یا نه...
نکته دیگرِ مبتلابه، اینکه پیامِ هر قصه و داستانی برای مخاطب باید دارای درس و عبرت باشد و یا چنانچه به بازگویی مسئله حل نشده میپردازد باید یک راهکار چندجانبه ارائه دهد اما بسیاری از فیلمهای کنونی صرفا نقش «روایی» و اخبارگونه دارند که مخاطب پس از تماشای فیلم نمیداند با این احساس بهوجود آمدهی درونش چه کند و راه حل مسئله مطرح شده چیست؛ یا به عبارتی دیگر، وقتی راه حلی وجود ندارد و کاری از دستش برنمیآید چرا باید در جریان این اتفاق باشد؟! (مانند فیلم «آنها مرا دوست داشتند» و «سرهنگ ثریا»)
.
پ.ن: بعضی از فیلمهای جشنواره تاکنون قابلقبول بودند اما منظور از این نکته تذکر درباره جایگاه و رسالت حقیقی این جشنواره است.
📢 کانال تفکر تفریحی
#جریان_شناسی_کارگردان
#تحلیل_فیلم
#چشمه
1⃣قسمت اول
فیلم سینمایی «چشمه» محصول ۲۰۰۶ آمریکا به کارگردانی «دارن آرونوفسکی» است که با بنمایههای عمیق فلسفی- کابالایی یهود بهعنوان یکی از سمبلیکترین آثار سینمایی شناخته میشود و تمام بستر آن برمبنای آیه ابتدایی روایت میشود. (از کتاب پیدایش)
این فیلم به ظاهر گیجکننده قرار است داستان تکامل انسانی را نشان دهد که تمام تمنایش رسیدن به «درخت زندگی»، خوردن از آن و جاودانه شدن است. زن و شوهری که تماما نماد آدم و حوایی هستند که از بهشت رانده شدند و قرار است پس از سفری رنجآور اما مفید روی زمین به بهشت بازگردند.
فیلم در سه بخش روایت میشود که در هر کدام زن و مرد نماد آدم و حوا هستند و مرد در هر بخش دنبال پیدا کردن درخت برای جاودانه شدن است. در قصه اول «تامی» دانشمندی است که به دنبال راهی برای مقابله با مرگ است و این هدف توسط یک درخت محقق میشود. دانش تامی نمادی از خوردن میوه درخت ممنوعه برای دستیابی به علم است و میمون آزمایشگاهی نمادی از نسل پیشین انسان در داروینیسم است
در قصه دوم، تامی در یک حباب دایرهشکل در آسمان (دایره نماد کامل بودن) کنار درخت زندگی تلاش دارد تا با ارتباط با همسر خود که روزهای آخر عمرش را سپری میکند و با استعانت از درخت او را از مرگ نجات دهد(درخت در این بخش نشان همسر تامی است) و در قسمت سوم باز همان مرد در نقش جنگجویی تمامعیار به ملکه قول میدهد با پیدا کردن درخت زندگی اسپانیا را از شر دشمنان نجات دهد و با پیدا کردن درخت و خوردن شیرهی آن همسر ملکه شود.
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
#جریان_شناسی_کارگردان
2⃣قسمت دوم
تامی در هر سه داستان با عبور از رنجهای فراوان که به تدریج کامل شدنش را رقم میزند به بهشت برمیگردد و متوجه میشود که جاودانه شدن نه در حیات مادی بلکه در مرگ است.
مرد در هر سه بخش نقش «منجی» و ناجی را دارد که این امر تداعی کننده «مسیح» و داستان او برای مخاطب است؛ چنانچه پس از پیدا شدن درخت زندگی برای نجات اسپانیا چند تن از یاران به راه او بیایمان میشوند و به او خیانت میکنند. همچین نقش یکی از خائنان در همین بخش با همکار تام در آزمایشگاه یکی است (او نیز به راه تام برای مقابله با مرگ شک میکند که نماد فردی به نام «استخریوطی» است)
پ.ن: انواع ثنویتها در بخش بخش اثر قابل رویت است مانند مرد، زن (همسر تامی در بیشتر فیلم لباسی سفید و مرد عموما لباسی تیرهرنگ برتن دارد)/ زندگی و مرگ/ سختی و آسانی و...
پ.ن: نمادهای کابالایی بسیاری در فیلم وجود دارد مانند نقش پررنگ درخت زندگی کابالا و نور که به شکل اغراق آمیزی نمایش داده شده است.
پ.ن: زن نماد سرزمین و عقیده است و ملکه اسپانیا از همین حیث نمایش داده شده است
پ.ن: کتابی که همسر تام به او میدهد دارای ۱۲ فصل است که این عدد از نمادهای تکامل است.
پ.ن: حالت مدیتیشن تامی تداعی کننده صلیب (پدر، پسر و روح القدس) است.
نکته: فیلم چشمه از ابعاد مختلفی قابل بررسی است و در بعضی ابعاد نگاه زیبایی به زندگی دارد (مانند پرداختن به رنج و نقش آن در کامل شدن انسان، مفهوم تدریج که با مکثگذاری دقیق در تصویربرداریها و دیالوگها به خوبی این القا را صورت داده است و...)
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
#جریان_شناسی_کارگردان
#تحلیل_فیلم
#چشمه
3⃣قسمت سوم (قسمت پایانی)
نکته: نقش موسیقی متن قوی در القای مفاهیم و انتقال حس درصد بالایی را به خود اختصاص داده است.
نکته: در عموم فیلمها مخاطب در یک سوم ابتدایی فیلم متوجه داستان میشود اما این اثر کاملا برعکس بوده و مخاطب در یک سوم انتهایی کلیت ماجرا را درک میکند.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#جریان_شناسی_کارگردان_آرونوفسکی
#تحلیل_فیلم
#فیلم_سینمایی_مادر
1⃣ قسمت اول
داستان آفرینش؛ مادر!
فیلم سینمایی «!mother» ساختهی سال دوهزار و هفده آمریکا به کارگردانی«دارن آرونوفسکی» فیلمی در ژانر وحشت است که قرار است داستان آفرینش زمین و انسان را روایت کند! و دلیل انتخاب این ژانر برای چنین روایتی القای ترسناک بودن داستان آفرینش است! همچنین در ابتدا نام این فیلم «روز ششم» ( برگرفته از شش روزی که خدا آفرینش را رقم زد) بود که در انتها به «مادر!» تغییر نام داد.
فیلم مادر که هیچ کدام از کارکتر های آن اسم ندارد داستان زن و شوهری است که در خانهای قدیمی زندگی میکنند و زن دائما در حال ساختن خانه به بهترین نحو و مرد که نویسندهای ماهر است درحال تمام کردن کتاب جدیدش است (زن در فیلم در دو نماد آمده، یکی در نقش سرزمین، عقیده و در یک کلام زمین و بستر آفرینش؛ و در نمادی دیگر درنقش حضرت مریم (س) و مرد نیز نقش خدایی را بازی میکند که نویسندهی این آفرینش است و یا شاید قرار است هر از چندگاهی کتابی آسمانی جدید را به رشتهی تحریر درآورد. مرد در طبقهی بالای خانه که نمادی از عرش است کار میکند)
ناگهان یک مرد و زن غریبه (نماد آدم و حوا بعنوان اولین ساکنین زمین) وارد این خانه میشوند و علیرغم تذکر مرد جهت دست نزدن به کریستال (ماده اولیه برای آفرینش) به آن دست زده و آن را شکستند. پس از این مرد آنها را از اتاق بالایی بیرون کرد و برای همیشه درِ آن را بست (دست زدن به میوهی درخت ممنوعه و بیرون شدن از بهشت)
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#جریان_شناسی_کارگردان_آرونوفسکی
#تحلیل_فیلم
#فیلم_سینمایی_مادر
2⃣ قسمت دوم
در همین حین دو پسر زن و مرد پس از ورود به خانه با هم دعوا کرده و یکی از برادرها به خاطر عدم توجه خانواده به او برادر دیگر را کشت (هابیل و قابیل) و لکهی خون هابیل تا ابد روی زمین تازه باقی ماند و باعث پیدا شدن دری در زیرزمین مخوف خانه شد (در جهنم)
زن که بسیار وحشت زده شده بود خواستار بیرون کردن آنها از خانه بود اما این اصرار هر بار با مخالفت مرد روبهرو میشد.
قسمت وحشتناک ماجرا این بود که این خانه مجدد پر از مهمانهایی شد که برای دیدن نویسنده آمده بودند و این امر با زمان زایمان زن مصادف شده بود. زن که ملتمسانه خواستار بیرون راندن مهمانیهایی بود که خانه را وحشیانه تخریب کرده بودند (نماد بشر عصیانگر) به کمک مرد که حالا متوجه اوضاع وخیم زن شده بود به اتاق بالایی رفته و پسر خود را به دنیا آورد(نماد به دنیا آمدن مسیح)
جمعیت بیرونی که بسیار مشتاق دیدن این پسر بودند پس از دیدن او مهمانان سیاهپوش انتهای خانه او را کشتند(کشتن مسیح توسط دشمنان) و باعث عصبانیت مادر شدند و او با آتش زدن تمام خانه مهمانهایش را از بین برد.
در انتها مرد با بیرون کشیدن قلب زن (کریستال) مجدد آفرینش را رقم زد و روز از نو و روزی از نو...!
پ.ن: فیلم خلقت را یک دور تکراری بیحاصل نشان میدهد و مخاطب پس از دیدن فیلم نسبت به خدا و جریان آفرینش احساس بسیار منزجر کنندهای پیدا میکند.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar