eitaa logo
تفقه
1.3هزار دنبال‌کننده
606 عکس
82 ویدیو
495 فایل
و ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِروا كافَّةً فَلَولَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُم طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرُونَ (التوبة/ ۱۲۲) @MehdiGhanbaryan @jargeh @tarikht @halqat
مشاهده در ایتا
دانلود
نقدهای علامه حسن‌زاده‌ آملی حفظه‌الله بر براهین «تناهی ابعاد اجسام» 🔹 مسئله یا عالم طبیعت که از جمله مسائل مطرح شده در و قدیم بوده، یکى از مسائل فلسفى به‌شمار می‌رود که با و استمداد از قضایاى مبرهن شده است. غرض از بیان این مسئله، اثبات عالم جسم و جسمانى و تعیین پایان و منتهی‌الیه جهان ماده و عالم طبیعت بوده است؛ اما نه از این حیث که چون هر جسمی ابعاد سه‌گانه محدودی دارد، پس عالم نیز محدود است چون عالم چیزی نیست جز موجودات آن، بلکه سخن بر افلاک، به‌ویژه محدد الجهات متمرکز شده است. 🔹 پرسش این است که اصولاً و اصطلاحاً فراتر از سطح چست؟ آیا است یا ، یا نه خلأ و نه ملأ؟ اگر خلأ است آیا می‌توان در آن‌جا امتدادی را تصویر نمود؟ اگر چنین است، چه نوع امتدادی است؟ 🔹 طبیعی‌دانان در پاسخ به پرسش‌های بالا، براهینی آورده‌اند که منتج به اثبات مسئله تناهی ابعاد شده است. نوشتار حاضر، پس از بیان براهین ارائه شده در آثار فلسفی ، و ‌ـ‌به نمایندگی از فلسفه‌های ، و به بیان نقدهای علامه حسن‌زاده آملی حفظه‌الله بر این براهین پرداخته است. 🔹 از نظر وی چون براهین مذکور در اثبات تناهی عالم جسمانی و از آن‌جا که آثار و منحصر به عالم نیست ـ‌بلکه ورای عالم جسم، عالم یا عوالم دیگری با مخلوقات و موجودات خاص هر عالم نیز وجود دارد‌ـ ما را به این حقیقت می‌رساند که نه تنها خداوند سبحان که اطوار و او هستند، غیر متناهى‌اند، بلکه کلمات عالم جسمانى و هم‌چنین نیز است. 🌐 http://pms.journals.pnu.ac.ir/article_3428_77ba5b7ec967a2badeca14d7bfc08a12.pdf @tafaqqoh
بسم الله الرحمن الرحیم ✔️ ان شاء الله از این به بعد سلسله یادداشت های در منتشر خواهد شد. با توجه به بضاعت مزجات، قلّت حوصله و ضیق وقت نگارنده، هم چنین پُر بودن گوشِ مخاطبین با دانش از بحث های سعی بر اختصار یادداشت ها و استفاده از فکر و دانش است. 📚 گام اول: کتاب هایی که جایشان خالیست! 🖊 درآمد: 🔹 امام خامنه ای حفظه الله: من قبلاً در جمع آقایان راجع به فلسفه‌ی مطالبی گفتم و خب، یکی دو تا کارِ خوب شد. جناب آقای مصباح هم یکی از کتابهائی را که یکی از آقایان نوشتند - آقای عبودیت - که خلاصه‌ی آراء ملاصدرا در مسائل گوناگون فلسفی است، برای من آوردند. اینها خوب است، اما کم است. به یک کتاب نشود؛ از نگاه‌های مختلف نوشته شود. در خود فلسفه‌ی ملاصدرا، در بخشهای مختلف میتواند یک منظومه‌سازی‌هائی بشود. عین همین قضیه، در مورد فلسفه‌ی است؛ عین همین قضیه، در مورد فلسفه‌ی مشّاء است. ما باید منظومه‌سازی کنیم. بالاخره مجموعه‌ی تفکرات و با همدیگر همراه است، غیر قابل انفکاک است. اینها چیست؟ کسی بخواهد اینها را بداند، حتماً لازم نباشد که برود بنشیند مثلاً «شفاء» را بخواند؛ این خیلی لازم نیست. گاهی اوقات خواندن کتابی که در هزار سال پیش نوشته شده است، با ادبیات آن روز، با مشکلاتی که فهم این کلمات دارد، اصلاً خودش محسوب میشود؛ ممکن است افرادی را از فلسفه دور کند؛ در حالی که اگر شما بنشینید مثلاً یک کتابی درباره‌ی آراء فلسفی ابن‌سینا تبیین کنید، از آراء او کنید، این مسلّماً جاذبه‌ی زیادی خواهد داشت. این جزو کارهای لازم است، اما این کار در حوزه انجام نمیگیرد. خب، مرحوم آقای طباطبائی این کار را در «بدایة» و «نهایة» به یک شکلی انجام دادند؛ منتها این کارِ آقای است، این که کار نهائی نیست؛ کار یکی از بزرگانِ این قضیه است؛ و تازه، آراء خود آقای طباطبائی است، آراء ملاصدرا نیست؛ یعنی در کتاب «بدایة» و «نهایة» برای آراء ملاصدرا منظومه‌سازی نشده، بلکه خود ایشان نظراتی دارند، هم دارند، حرفهای هم دارند، چیزهائی هم کردند، اینها را ایشان بیان کردند. فرق میکند که انسان خودش در فلسفه تألیفی بکند، یا اینکه یک فلسفه‌ی معروفی را تبیین و ارائه کند. این دومی جایش است. ✅ دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی / بهمن 91 @tafaqqoh