درآمدی بر مبانی فقهی استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی.pdf
432.4K
#مقاله درآمدی بر مبانی فقهی استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی
✔️ #چکیده
شبکههای اجتماعی #مجازی ازجمله امور نوپدیدی است که بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی افراد در سطح بینالملل تأثیرگذار بوده و در آینده نقش بهمراتب مهمتری خواهد داشت.
از یکسو با استناد به ادله حرمت استفاده از #کتب_ضالّه، حرمت #اشاعه فحشا و کذب، حرمت #افساد فیالارض، قاعده #نفی_سبیل و قاعده وجوب #دفع_ضرر محتمل میتوان به حرمت استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی حکم کرد؛ اما در مقابل با رد ادله حرمت و استناد به ادله دال بر ضرورت #اهتمام به امور مسلمین، ضرورت امر به #معروف و نهی از #منکر و قاعده نفی #عسر و #حرج، به حلیت و #جواز استفاده از شبکههای اجتماعی میشود حکم کرد. در این پژوهش با تحلیل دقیق ادله و سیر در منابع فقهی دانسته شد که #فضای_مجازی در واقع ابزار و بستری است با قابلیت استفاده سودمند و زیانبار که امکان استفاده زیانبار از آن موجب ممنوعیت استفاده از آن به طور کلی نیست. همچنین استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی فینفسه مُجاز است، خصوصاً بر کسانی که توانایی استفاده صحیح از این ابزار #کارآمد را دارند، واجب است که از این بستر برای #تحکیم، #تبلیغ و #ترویج معارف دینی و ارزشهای #انقلاب_اسلامی استفاده نمایند؛ ولیکن اگر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی موجب اضلال، اشاعه فحشا و #کذب، القای در مفسده یا تقویت دشمنان اسلام گردد، استفاده از آن جایز نبوده و حکومت اسلامی موظف به #رصد و #فیلتر کردن هدفمند آنهاست.
@tafaqqoh
🔼 🔼
🔹 در فصل هشتم درباره «مدت حكومت حاكم اسلامى» بحث شدهاست. به نظر ايشان به هيچ روى اين حكومت بدون قيد و مادام العمر نيست. حاكمى كه مادام العمر حاكم باشد، خود را چندان ملزم به #خدمت به مردم نمىداند. به علاوه، #عدالت شرط اصلى حاكم است و اگر اقدامى كند كه او را از عدالت #سلب كند، حق حاكميت او هم از ميان مىرود. به باور وى «حكومت اسلامى محدود است به #عمل به #كتاب و #سنت».
🔹 در فصل نهم به اين بحث پرداخته شده كه اگر #چندين_نفر صلاحيت براى رهبرى داشته باشند، چه كسى و با چه روشى بايد انتخاب شود؟ نظر ايشان آن است كه در اينجا بايد شوراى حل و عقد وارد شده و #يكى را انتخاب كنند. اگر ديگران هم صلاحيت داشتند، #مناصب_ديگر را به آنان بسپارند. اصولاً در حكومت اسلامى، كسى به قصد #رياست_خواهى خود را جلو نمىاندازد و اين كار به دليل آنكه يك مسؤوليت است، مىبايست با نظر عقلا يعنى همان #شوراى_حل_و_عقد باشد كه مسؤوليت را روى دوش يک نفر مىگذارند. وى در اين باره، نظرى همانند #انتخاب_مرجع دارد كه بدون آنكه كسى خود را براى مرجعيت #عرضه كند، مردم به سراغ او مىروند. اين نظرى بود كه در قانون اساسى #اول جمهورى اسلامى هم مورد توجه بود؛ يعنى اگر #عامه مردم به سمت يك نفر اقبال كردند، به صورت طبيعى او رهبرى را در اختيار خواهد داشت.
🔹 فصل دهم در اين باره است كه حوزه كارى مجتهد #سه بخش است، #استنباط_احكام، #قضاوت و #حكومت؛ و اكنون پرسش آن است كه اگر حاكم شرع بر تشكيل حكومت قدرت #نداشت، لازم است در بخشهايى كه مىتواند تصدىگرى كند؟ به نظر وى پاسخ مثبت است و حاكم شرع و نيز مردم در هر حوزهاى كه ممكن است مى بايست از فرامين الهى تبعيت كرده و مبنا را #اطاعت از مجتهد بگذارند.
🔹 فصل يازدهم با عنوان «لزوم محدود نمودن حكومت» در اينباره است كه اگر مجتهد قادر به تشكيل حكومت #نيست، اما در شرايطى قرار گرفته كه مىتواند يك حكومتى كه #بيشتر ظلم مىكند را #تبديل به حكومتى كند كه #كمتر ظلم مىكند، آيا لازم است اين كار را انجام دهد؟ به نظر وى پاسخ #مثبت است. اين همان نظريه مرحوم نائينى درباره مشروطه است كه به نام نظريه قدر مقدور شناخته مىشود. مؤلف در اينجا مبنا را همان فرمايشات آيةالله نائينى رحمهالله گذاشته و در آغاز آن مىنويسد: در اين موضوع چون نوشته آيةالله نائينى رحمهالله در كتاب «تنبيه الامة» به نظر وافى به مقصد ديده شد لذا اجمال آنچه آن بزرگوار نوشتهاند نقل مىشود.
🔹 فصل دوازدهم درباره اين مطلب است كه «عالِمِ تابع جور، آفتِ دين است.». نظريه آخوند_دربارى كه برگرفته از نام كتاب #معروف «وُعّاظ السلاطين» بود، #پيش از انقلاب جايگاه ويژهاى داشت و خط كشى خاصى ميان #روحانيون_وابسته به دربار و #روحانيون_انقلابى داشت. پيش از اين نظريه، مرحوم نائينى هم ادلهاى را در قدح كسانى كه با #دولت_استبداد همراهى مىكنند در كتابش آورده بود. مؤلف در اينجا همان روايات و مباحث را در اينباره نقل كرده و چندين بار به كتاب #تنبيه_الامه ارجاع مىدهد. وى در همين بخش عين بحث مرحوم نائينى را در تقسيم #استبداد به #دينى و #سياسى طرح كرده و #استبداد_دينى را همراهى علما با دربارِ سلاطين و توجيهِ حكومت آنان مىداند.
🔹 در فصل سيزدهم با عنوان «سكوت عالم جايز نيست.» لزوم #مبارزه علما را با #حكومت_جائر و طاغوت يادآور شده و با استناد به رواياتى كه #وجوب_مبارزه علما با #بدعت را يادآور مىشود و نيز مبارزه #ابوذر با #عثمان و نيز #عاشوراى حسينى، تأكيد مىكند كه عالمان نه تنها نبايد با حاكمان جور همراهى كنند، بلكه حق #سكوت نداشته و لازم است تا مبارزه هم بكنند.
@tafaqqoh