هدایت شده از ⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
- بِسْمِاللٰہِالنُفُۅسِالمُطْمَئِنَھْ′🌱 . .
هدایت شده از ⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
ای کہ از ما انتظاری
بیش از این داری ســلام..🖐🏻
السلامعلیکیاحجةاللهـفیأرضه♥️
💠 #ستایش_دیگران
🔸 رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم):
وقتى دیگرى را رودرو مورد ستایش قرار دهى مانند آن است که با تیغ برنده بر گلوى او بکشى.
📚 میزان الحکمه/ج4/ص286
✍🏼 بهتر است حتى مدح با دلیل و بدون آفت هم رودروى شخص انجام نشود، چون ممکن است باعث سستی فرد در عمل شود.
البته مقوله تشویق و تقدیر از افرادی که استحقاق آن را دارند از این گفتار مستثنى است.
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
💠 #ستایش_دیگران 🔸 رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم): وقتى دیگرى را رودرو مورد ستایش قرار دهى مان
.
این مورد در تربیت فرزندان خیلی خیلی حائزه اهمیته عزیزان!!!
┊ . . . . . . . . . .
┊ ࿐ྀུ༅࿇༅═┅────────࿇༅═┅─
♡➾#بـــٰــارانــツ
♡➾#بـرگــ_203 ツ
باران هنوز نیامده بود و مادر در حال استراحت بود.
از سینک ظرفشویی و غذاهای درون یخچال پیدا بود که ناهار نخورده است.
مقداری غذا گرم کردم و سفره انداختم.
کم کم از سر و صدای قاشق و بشقاب بیدار شد.
_تو برگشتی بهنام؟
_سلام مادر گل خودم.... نوکرتم.... بیا ناهار.
_من زیاد اشتها ندارم.
لبم را با دندان های جلو گزیدم.
_نگووو... شانس آوردی الان من اینجام و باران نیست وگرنه خدا می دونست چه جوری جیغ می کشید.
_آره.... بچه ام از بس بخاطر من حرص خورده یه کم بی اعصاب شده.
_حالا میای با زبون خوش گل پسرت ناهار بخوری یا بگم به دختر بی اعصابت که ناهار نخوردی؟
خندید و آهسته و با احتیاط از روی تخت برخاست.
_نگو اومدم....
و نشست روی زمین. حالش بهتر بود خدا را شکر که برایش کمی غذا کشیدم.
همین که خواستم برای خودم غذا بکشم، گوشی ام زنگ خورد.
فوری سمت گوشی ام رفتم و تماس را وصل کردم.
_بله....
_سلام.... من فرداد هستم.... امروز صبح گفتی که می تونی راننده ی اختصاصی باشی.
لبخند پر ذوقی روی لبم آمد.
_بله....
_کوکب خانم که ازت خیلی تعریف کرد.... فردا بیا ببینم رانندگیت چطوره؟
_چه ساعتی؟
_ساعت 8 صبح مثل امروز اینجا باش.
_باشه.
گوشی را که قطع کردم نگاه کنجکاو مادر را دیدم.
_دعا کن برام.... قراره راننده ی اختصاصی بشم.
♡➾••بهقلم: #بــانــومرضیہیگـانہ C᭄
#ڪپۍممنـوع‹امـیــنبـاشـیم›
────────────࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
پـارتاول↯↯
࿐ུ➾https://eitaa.com/tafrihgaah/82575غ
┊ . . . . . . . . . .
┊ ࿐ྀུ༅࿇༅═┅────────࿇༅═┅─
♡➾#بـــٰــارانــツ
♡➾#بـرگــ_204 ツ
فردای آن روز سر ساعت دم در خانه ی عمو بودم.
از ماشین پیاده شدم و تکیه به در سمت راننده منتظر شدم.
ولی دقیقه ها می رفت و خبری از رامش نبود!
دیگر داشتم خسته می شدم از تاخیر یک ربعی رامش که در خانه باز شد.
رامش با آن تیپ جنجالی و گران قیمت، در چهارچوب در ایستاد.
بوی عطرش حتی از آنجا هم به مشام من می رسید.
حتم داشتم اصل فرانسه است.
حتی نگاهی به چشمانش که روی من میخ کوب شده بود، نیانداختم و گفتم :
_خانم فرداد.... تاخیر داشتید.
خندید.
مستانه و دلبرانه.... اما نه برای کسی چون من....
که از او که هیچ از پدر و زندگی او هم متنفر بودم.
_خیلی بامزه ای..... من باید بهت بگم کی بیای و بری تو داری توبیخم می کنی دیر کردم ؟!
با اخم نشستم پشت فرمان که در صندلی جلو را گشود که گفتم :
_من تایمم خیلی منظمه.... واسه همین گفتم.... کجا؟!
_کجا ؟!.... بریم دیگه.
_نه منظورم اینه که چرا جلو می شینید؟
ابروهایش را درهم کرد.
_ببخشید چرا لحن شما این جوریه؟....
دعوا دارید مگه با من؟!.... اخماتونم بدجور رو اعصابه.
سرم را کمی کج کردم تا نگاهم را نبیند که جواب دادم:
_حالتم همینه.... قصدی ندارم....
صندلی جلو در شان شما نیست.... عقب که بشینید من میشم راننده ی شما.... شما هم راننده خواستید دیگه.
♡➾••بهقلم: #بــانــومرضیہیگـانہ C᭄
#ڪپۍممنـوع‹امـیــنبـاشـیم›
────────────࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
پـارتاول↯↯
࿐ུ➾https://eitaa.com/tafrihgaah/82575غ
هدایت شده از ⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨
تخفیف ویـــژه بمناسبت #نــیــمـــهشــعــبـــان
ڪانال 𝐕𝐢𝐩 رمانها به مدت سه روز تخفـیف خوردن و شمـامیتونـید
_ڪانال 𝐕𝐢𝐩 رمـان در گــذر زمـان رو بـا
۳۰هـزارتـومـان
و
_ڪانال 𝐕𝐢𝐩 رمـان بربالفرشته رو بـا
۳۰هـزارتـومـان
و
_ڪانال 𝐕𝐢𝐩 رمـان بـــــاران رو بـا
۳۰هـزارتـومـان
خریداری کنید.
مـهـلـت خـریـد 𝐕𝐢𝐩 بـا این قـیـمـت:
از امروز تا هجدهم شعبان
براے خرید 𝐕𝐢𝐩 اول شرایط رو بخونید و
سپس هزینه رو بہ شماره کارت زیر واریز
کنید و فیش رو به همراه اسم رمان به این
آیدی ارسال کنید👇👇
💳:
6037997372135500مرضیه ناصری یگانه @F_82_02 @F_82_02 ❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨
بدینوسیله آغاز ترم تحصیلی جدید را به تمامی شما دانشجویان عزیز، استادان گرامی، دوستان، بستگان، وابستگان، دلسوختگان، جاماندگان، صابران، مظلومان، بازماندگان از تعطیلات، خانوادههای معزز دانشجویان، شهدای راه پاس شدن و حتی مقام معظم رهبری، صمیمانه تسلیت عرض مینمایم.
باشد که این ترم نیز همچون ترمهای گذشته با حداقل واحد افتاده و حداکثر امید به پایان برسد
هدایت شده از ⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
- بِسْمِاللٰہِالنُفُۅسِالمُطْمَئِنَھْ′🌱 . .
هدایت شده از ⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
ای کہ از ما انتظاری
بیش از این داری ســلام..🖐🏻
السلامعلیکیاحجةاللهـفیأرضه♥️