eitaa logo
شجر
1.1هزار دنبال‌کننده
780 عکس
38 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
انتقام حتمی است! 🔶 مقاومت بعنوان یک مجموعه یکپارچه [و نه بخش های مجزا]، بصورت هماهنگ در حال عمل به یک برنامه مشخص با عملیات های موفق در میدان هستند و پر واضح است که قرار نیست نتایج ارزشمند آن در حال و آینده را فدای اقدامات هیجانی کند. 🔶 انتقام قطعا مهم است، اما توجه به اینکه انتقام با چه کیفیتی، چه نتیجه ای، و در چه زمان و مکانی باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است. دوستانی هستند که مکررا جمهوری اسلامی را بابت عدم واکنش به ترورها محکوم میکنند و از آن واکنش سریع و کوبنده مطالبه مینمایند. 🔶 این دوستان از بسیاری تحولات ریز و درشت میدان خبر ندارند و صرفا بر اساس اخباری که از رسانه ها میگیرند قضاوت میکنند. اما واقعیت صحنه ی نبردی که در کل منطقه [و نه فقط غزه] در جریان است شرایط متفاوتی دارد که ابعاد گسترده و پنهانش را فقط استراتژیست ها میدانند و فهم آن از صلاحیت فضای مجازی و رسانه ها خارج است؛ ولی اینکه سیر تحولات منطقه به نفع چه کسی است، با قاطعیت میشود گفت جنگ را مقاومت دارد میبرد و این برد صرفا شامل عدم تحقق اهداف اسرائیل در غزه نمیشود، بلکه در آینده ای نه چندان دور یک پیروزی بسیار بزرگتر در دسترس مقاومت و ملتهای حامی آن خواهد بود. 🔶 تحلیل بنده پس از بررسی اخبار و تحولات منطقه این است که جبهه مقاومت به شدت تمایل به حفظ این ریل گذاری و عدم خروج از آن تا رسیدن به اهداف اساسی اش در میدان را دارد. مسیر موفقی که سعی میکند هیچ تلاطمی او را از آن خارج نکند! و این نکته مهمی است که باید توسط افکار عمومی درک شود! 🔶 حوادث این روزها شاید بخشی از امتحان ما در حوزه بصیرت و شناخت واقعیت ها از میان آمیخته ای از غبار های ناشی از اخبار و اطلاعات واقعی و غیر واقعی و البته فوران احساسات و هیجانات میهن دوستانه است. تحولاتی که فهم و اطمینان ما از واقعیت آن به آرامش افکار عمومی کمک میکند. 🔶 سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله را به دقت گوش دادم؛ بسیار حساب شده، دقیق و واقعی سخن میگفت؛ به دور از هرگونه هیجان، نگرانی و یا شعار زدگی. مطمئن از پیروزی، و با رعایت الزامات هماهنگ با اجزای مختلف محور مقاومت؛ هم نشانه های پیروزی در کلامش هویدا بود و هم وعده ی انتقام. 🔶 این همان نصراللهی بود که دوستان منتقد ما میگفتند اگر او بود میزد؛ ما هم میگوییم میزند؛ اما اقدامات هیجانی و انتحاری را کسانی انجام میدهند که ابتکار عمل در دستشان نیست. لذا سید مقاومت نیز تدبیر را لحاظ کرده است. همانگونه که انصارالله پس از شهادت ۱۰ نفر از نیروهای دریایی اش وعده انتقام داد ولی از واکنش احساسی پرهیز کرد. لذا باید صبور بود و اطمینان داشت سران مقاومت جماعتی نیستند که از جنگ بترسند. آنها مرد جنگ اند، جنگ را بلدند، و برای این روزها سالها انتظار کشیده اند؛ اما کسانی نیستند بی گدار به آب بزنند و اسیر تحرکات دشمن بشوند. انتقام حتمی است! 🔶 انتقام موردنظر مقاومت چیزی فراتر از واکنشهای موردی است؛ مقاومت چیزی جز اخراج آمریکا از منطقه و آزادی فلسطین را انتقام خون حاج قاسم و سایر شهدا نمیداند. ضمنا این را هم به برخی دوستان متذکر شوم: آنهایی که در اتاق عملیات مقاومت هستند مفهوم بازدارندگی را بهتر از من و شما میدانند! 🔸 : آقای عبدالرحیم انصاری 🆔 @tahlil_shjr
کدام انتقام؟ 🔶 حرکت‌های تروریستی غرب و آمریکا به‌دست اسرائیل و داعش در ایران عزیز، انتقام نابودی تمدن غرب و جبهۀ استکبار به سرکردگی آمریکاست که توسط انقلاب اسلامی ایران و جبهۀ مقاومت رقم خورده است. آنها دارند از ما انتقام نابودی‌شان را می‌گیرند. 🔶 تا حالا به این فکر کرده‌اید که چرا دشمن‌ترین دشمنان صهیونیست جهانی، ایران اسلامی است؟! اگر ایران ضعیف بود، اگر ایران منفعل بود، اگر ایران در سطح منطقه و جهان مؤثر نبود، اگر ایران اهل باج دادن بود، لازم بود اینقدر برای زدن ایران هزینه کنند؟ البته دشمن دشمن است، دشمنی می‌کند، هر روز به طریق و شیوه‌ای. 🔶 رفقا ما آمریکا را زده‌ایم، ما پدر اسرائیل را درآورده‌ایم، حاج‌قاسم کمر داعش را شکست، آمریکا را بی‌آبرو کرد، با قدرت‌بخشی به جبهۀ مقاومت، به محو اسرائیل سرعت بخشید، عزت اسلام و مسلمین را احیا کرد. رفقا ما نظام سلطه را به چالش جدی کشیده‌ایم! خب طبیعتاً بایستی از ما انتقام بگیرند. 🔶 مگر جنگ را سال ۵۹ به‌واسطۀ صدام شروع نکردند که انتقام بیرون انداختنشان از ایران را بگیرند؟ اما مگر توانستند؟ البته جدال با دشمن هزینه دارد، اما دستاوردهایش را حساب کن. دستاوردها صدها برابر هزینه‌هاست. رفقایی که مدام می‌گویید انتقام انتقام. درست می‌گویید، راست می‌گویید، حق دارید. اینکه به کمتر از محو دولت آمریکا و دولت جعلی اسرائیل قانع نیستید، ستودنی است. 🔶 اما دوستان عزیز، آیا خبر دارید که یک دهه است دائم در هیأت‌های تصمیم‌گیری صهیونیست یک جمله تکرار می‌شود: «فقط انتقام از ایران»! شب و روزی نیست که به انتقام گرفتن از ایران فکر نکنند! 🔶 انتقام در مقام واکنش است و نه کنش. سالهاست ایران در مقام کنش است و دشمن در واکنش. حالا بنشینید و نسبت کنش‌های ایران در منطقه و بین‌الملل را با واکنش دشمن بسنجید! ببینید ما با نظام سلطه چند چند هستیم؟ انتقام بعد از شکست است، فاتح میدان که انتقام نمی‌گیرد. مزد فاتح فتح اوست. مردم ایران فاتح‌اند و انتقام گیرنده شکست خورده‌گانند. 🔶 البته این بدان معنا نیست که ما نسبت به شهادت حاج‌قاسم‌ و ابومهدی و همراهانشان، شهادت عماد مغنیه و سید رضی، شهادت صالح العاروری و شهدای مکتب سلیمانی در ۱۳ دی امسال، بی‌خیال می‌شویم. حساب این‌ها جداست. این‌ها ضربۀ جداگانه و البته مهلک خود را می‌طلبد. ایران در این ۴۵ سال زده، باز هم میزند. اگر شعار انتقام انتقام سر می‌دهیم باید از موضع قدرت و فتح باشد نه شکست و ذلت. اگر می‌گوییم انتقام، بایستی حواسمان باشد که زدن ترامپ و نتانیاهو انتقام شهادت حاج‌قاسم‌ نیست. ترامپ نباشد احمق دیگر مثل بایدن به‌جایش می‌آید. نتانیاهو نباشد دیگری از همان قماش جایش را می‌گیرد. حاج‌قاسم‌ شهید قدس بود، انتقام شهادت حاج‌قاسم آزادی کامل فلسطین است. افول قطعی تمدن غرب است. رفقا به‌کم راضی نشوید! 🔸 : حجت الاسلام اسماعیل فخریان 🆔 @tahlil_shjr
مصلحت آرمان خواهی در انتقام 🔶 «چه دست‌های آلوده به خون بی‌گناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم‌اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت. «باذن‌الله» این جملات صریح است! جملات این روزهای برخی آقایان تصمیم گیرنده در شورای عالی و مسئولین نظامی هم صریح است! انتقام شهدای کرمان را قبل از شهادت گرفتیم، یعنی از هم اکنون، باید آماج سرکوب و مجازات عادلانه شود را در عمل قبول نداریم! 🔶 خیالی نیست که روزی امام جامعه فرمود: من اگر جای شما بودم اولین ناو آمریکایی که سر و کله اش پیدا شد را می‌زدم! ولی شنیده نشد، و مسئولین در حساب و کتاب و سنجش زوایا به این نتیجه رسیدند که نباید بزنند! بماند که بسیجی های تندرو!! مثل شهید مهدوی‌ها هم همیشه هستند. همان‌هایی که فکر می‌کنند امام درست می‌گوید! فارغ از نوامیس عالم در اثر فرمان و محاسبه ولی خدا حتی در جایی که از منظر فقهی هم ارشادی باشد. جالب است سال‌ها بعد تحلیلگران آمریکایی اعتراف کردند که اگر ایران ما را زده بود تصمیم ابلاغ شده این بود که برای همیشه خلیج فارس را ترک کنیم. عده‌ای از مسئولین مصلحت‌اندیشی کردند، حرف‌ها را بالا و پایین کردند و گفتند: نزنیم. نزدند و تا امروز آمریکا در خلیج فارس ماند! 🔶 نه! نباید گفت خیانت در کار است. اما شگفت‌انگیزترین موضع‌گیری برای آنهایی است که گِلوی بسیجی را می‌گیرند: آرمان سنجیده و حرف تند اما پخته امامت را زمین بگذار و به دودو تا چهارتای مسئولین اعتماد کن! تو نمی‌دانی، تو تسلط نداری! تو در باغ همه جوانب نیستی؛ و اتفاقا اگر آن روز بسیجی‌های خمینی اسیر این حرف‌ها نمی‌شدند، شاید مسئولین را به تصمیم درست می‌رساندند که خمینی گفته است؛ و نمی‌گذاشتند مسئولین پشت ما می‌دانیم‌ها و تصمیم‌ غلط - نه خیانت- خود را پنهان کنند! اتفاقا تعریض‌های سیدحسن عزیزِ مقاومت هم نشان می‌دهد راه چیست و چرا باید صریح بود. چرا باید صریح قدرت جمهوری اسلامی را نشان داد و صریح از مجرمین انتقام گرفت و صریح ضربه شست نشان داد. که این صراحت معادله‌ساز، این عذاب بایدی المومنین، این رفتار از سر قدرت و شجاعت در بیان، اتفاقا هیچ تناقضی با انتقام میان‌مدت اصلی در اخراج آمریکا از منطقه ندارد، همچنین مقابل نابودی اسرائیل و غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار نیز قرار نمی‌گیرد و از اتفاق آن‌ها که می‌کوشند آسمان و ریسمان ببافند که تنافی بسازند حرفشان دقیق نیست. 🔶 «اگر شما جوانان نگاه به قلّه‌های آرمانی را کنار بگذارید، برآیندِ غلطی به‌وجود خواهد آمد. برآیندِ آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحت‌ها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحت‌گرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می‌ریزد و بعضی آرمان‌ها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمان‌گرایی را رها کنند.» بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکل‌ها و نخبگان دانشجویی/ سال 1382 🔶 بله ممکن است امام جامعه بگوید: رسمیت ندادن به اسناد غیر رسمی در معاملات دستِ کم خطیره یا ‌مهم مصلحت قطعی است و عده‌ای از مسئولین که مکلف به سنجش مصلحت هستند بگویند: نه! نیست و امام جامعه دقیقا اینجا چه می‌گوید؟ شما به تکلیف‌تان عمل کنید. و آنها هم حق دارند که به تشخیص خودشان و خلاف نظر قطعی رهبری عمل کنند؛ که این خیانتی هم نیست اما حتما که اشتباه است. اما درست اینجا چه چیزیست؟ بگوییم خدا را شکر مسئولین بیدارند و از رهبری هم بهتر تشخیص می‌دهند؟! 🔶 یا اینکه صدای تنظیم عقلانیت دقیق آرمانخواهانه پشت تصمیم درست باشیم و مسئولین را تنظیم کنیم؟! به این معنا که نه ‌ناامید شویم و فریاد خیانت سر دهیم و نه ساکت باشیم و گفتار درمانی را آغاز کنیم! «هر چه آن خسرو کند شیرین کند» خسرو هم اینجا یعنی شعام و بیانات آقای سلامی و خطبه نماز جمعه دیگری! اتفاقا از بهترین راه های تنظیم کشور در نقطه آرمان و سیاست، آغاز حرکت اجتماعی است، نهی از منکر گاهی باید عملی باشد! پس آن پیشنهاد قرارگاه انتقام و تشکیل هسته‌های انتقام راه مهمی است که در نقطه تنظیم مسئولین، ما نیز دچار تجمع‌زدگی یا گفتار درمانی آن‌سویی نشویم! 🔸 : حجت الاسلام مجتبی عرب 🆔 @tahlil_shjr
انتقام، انتقام 🔰 قسمت اول 🔶 نام شیعه گره خورده به مفهومی به نام انتقام. انتقام برای کسی مطرح است، خود را متصل به گذشته میبیند. شیعه همواره خود را در اتصال نسبت به جبهه تاریخی حق میبیند. جبهه ای که درش خدا هم حاضر است، وقتی میگوید: أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ. به قول علامه طباطبایی این معیت در این آیه معنایش هم جبهه‌گی است. این غیر از هو معکم اینما کنتم است که معیت نسبت به همه مخلوقات است. او در جبهه شما است و سنت او مدد به این جبهه است به گونه ای که گام به گام تاریخ که پیش میرود، انتقام از دشمن گرفته میشود. فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا ۖ وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ. 🔶 وقتی انتقام اینطور دیده شد، جرات پیدا میشود، جسارت پیدا میشود، اما به همان اندازه نیز تلاش خواهی کرد طرح ولی خدا را بفهمی تا خود را محل ظهور انتقام الهی قرار دهی. جسارت و شجاعت بدون فهم طرح تاریخی ولی خدا، تو را از مدار انتقام خارج میکند، عزت بدون حکمت بدون مصلحت، تخیل عزت است نه عزت خواهی حقیقی. انتقام برای شیعه یک «دل خنک کردن» نیست بلکه یک فعالیت پر از عقلانیت برای نصرت است. آن را عاطفی و احساسی قلمداد نباید کرد اننقام ناظر به طرح امام و اراده و طرح دشمن است. باید بدانیم امام در هر زمان چه طرح کلانی را پیش میبرد که مدد کنی او را. و الا در مدار انتقام نخواهی بود. 🔶 انتقام برای شیعه گره خورده به داستان ظهور، او که ظهور میکند فریاد انتقام سر میدهد فریاد یالثارات الحسین (ع) را، او طالب بدم المقتول بکربلا است. در کافی شریف میخوانیم بعد از شهادت امام حسین (ع) خدا سایه قائم را در افق به ملائکه نشان داد و این یعنی چه؟ این شیعه را گره میزند به مفاهیم بسیاری که درس مهم ظهور برای او بنا است به ارمغان آورد. اولینش چیست؟ رشد مردم. کسی که رشد مردم را ملاحظه نمیکند، فهمی از انتقام هم ندارد. باید مردم همراه باشند. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#عزت_ملی #معنویت #مرزبندی_با_دشمن #هویت #بصیرت #تحریم #عقلانیت_انتقام ✅ انتقام، انتقام 🔰 قسمت او
انتقام، انتقام 🔰 قسمت دوم 🔶 رشد مردم چگونه است؟ با قیام لله، تنها موعظه الهی که همه موعظه ها درش جمع است. قیام لله همان انقلاب است. نتیجه این رشد معرفت امام است که در روایات ما وظیفه منتظران است. این رشد منشا قدرت است که در روایات ما نبود آن یکی از فلسفه های غیبت بیان شده. همه سنت تمحیص یعنی امتحان برای رشد و خالص سازی انسانها برای کمک به چنین واقعه ای است؛ رشد که اولا در درون جان انسان ها رخ میدهد و انسان عوض میشود، حالا چشم او گام به گام بینا و بیناتر میشود فبصرک الیوم حدید. آری، از خاک بیرون کشیدن فلانی و فلانی در واقع از بین بردن آن هویت و اراده است در عالم. معنای لعن هم همین است؛ نابودی آن هویت. و لعن بنا است در زندگیمان جاری شود و سبک حیات ما باشد. اینگونه زندگی ما پر از تبری خواهد شد. انتقام ما را در یک حرکت و سلوک از جنس انقلاب و قیام قرار میدهد. آنکه جلوی حرکت مردم را میگیرد با دلسرد کردن مردم، در فکر انتقام نیست. او از مدار انتقام خارج است. 🔶 پس واژه انتقام برای شیعه هویت ساز است، رشد دهنده است. عقلانیت افزا است. بصیرت بخش است. اگر این را دریابیم قبول میکنیم با انقلاب ایران در «دوران انتقام» هستیم. خیلی ها متوجه نیستند که اصلا انقلاب ایران و مقاومتش و توسعه و فراگیری اش «زمانه انتقام» را ساخته است. شکست هیمنه جهانی آمریکای مستکبر یک ظهور آن، پیروزی اراده مردم با شکست پهلوی و در جنگ نظامی هشت ساله و بر تحریم های اقتصادی بروز های دیگرش بود، حماسه سی و سه روزه بروز دیگرش بود، تفوق یمن بر عربستان چهره دیگرش بود، نابودی داعش چهره دیگرش، جنگ تاریخ ساز غزه نیز چهره امروز آن است. انسان دیگری ظهور کرده در مستوایی برتر از حیث صبر و قدرت و حماسه. اینگونه شیطان در کنج افتاده و قدم به قدم در حال رسوا شدن است. تازه البته در طلیعه دوران انتقامیم. باش تا صبح دولتش بدمد. این انقلاب ایران است که اصلا «دوران» انتقام را ساخته، برخی چطور به خود اجازه میدهند، این حقیقت مشعشع را متهم به انفعال کنند؟ 🔶 فریاد انتقام انتقام مردم و مطالبه آن در این دوران را نه با سبک توابین پر از احساس و دور از عقلانیت و دور از طرح امام، مقایسه کنید و نه حتی با سبک مختار و زید و که و که، همه عزیزند، اما دوران فهم و اتصال به طرح امام است. ما در وضعیت ضعف نیستیم امروز. صحنه در دست ما است. کل صحنه، صحنه انتقام است. دشمن منفعل شده. برخی قصه را خیلی ساده گرفته اند، بله، انتقام بگیریم، اما اراده دشمن چیست که با انتقام خود میخواهی خرابش کنی؟ اگر هدف او وارد کردن شما در رویارویی مستقیم و فشار بیشتر به مردم است، باید به گونه ای بزنی که کمک به طرح او نکنی. صحنه مبارزه را یک خطی و ساده قلمداد نباید کرد. اگر او طرحش احساس تحقیر و ناامیدی است نیز باید به گونه ای بزنی و حتی مطالبه انتقام کنی که کمک به طرح او ندهی. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
پیمان خون در خیابان 🔶 شهدای حادثه خون‌بار کرمان را ضرب در دویست و پنجاه کنیم به رقم بیست‌ و پنج هزار شهید غزه می‌رسیم آن هم در غزه‌ای که یک چهلم ایران هشتاد میلیونی جمعیت دارد. به بیان گویای اعداد آنچه در این سه ماه غزه کشیده فاجعه‌ای به بزرگی ده‌هزار برابری واقعه تلخ و تکان‌دهنده کرمان است. 🔶 اسرائیلی که توانسته به مدد آمریکا حمام خون بیست‌وپنج‌هزار نفری در غزه راه بیاندازد چرا اگر دستش برسد نتواند بالغ بر یک صد زن و بچه و پیر و جوان را در کرمان به خاک خون بکشند و چرا این واقعه را در تهران و مشهد و قم تکرار نکند؟ دقیقا چه چیزی از نرم‌های بین‌المللی و قواعد جهانی و قطع‌نامه‌های کاغذی سد پیش روی ماشین کشتار صهیونیستی است؟ 🔶 ماجرای فاجعه کرمان به استناد فجایع این سه ماه نشان داد که غزه چطور به امنیت در خیابان‌های تهران و کرمان گره خورده است و چطور سرنوشت ملت‌های منطقه تنیده در هم است. 🔶 محور مقاومت اینک پیمانی از خون در خیابان‌ها بسته؛ خون در بغداد با خون در دمشق و خون در بیروت و خون در غزه و خون در صنعا و خون در تهران و کرمان و مشهد آمیخته است و خون‌شریکی این مردم می‌تواند معادله‌ی دیگری رقم بزند و قواعد حاکم بر دشمن صهیونیستی را برای همیشه تغییر دهد. 🔸 : آقای سرباز روح الله رضوی 🆔 @tahlil_shjr
«بلوغ‌گرایی» به جای «دست‌های نیابتی» 🔶 گاهی در برون‌داد گفتاری یا رسانه‌ای به‌گونه‌ای رفتار می‌کنیم‌ که گویا حماس، حزب‌الله، انصارالله، حشدالشعبی و... دست‌های نیابتی ایران‌اند در مکان و مسئله‌های خاص و متفاوت. اما اگر کمی عمیق‌تر به واقعیت و راهبرد شکل‌دهنده و معمار پر‌کننده دست‌های این جنبش‌ها نگاهی بیندازیم، اتفاقاً دلیل پویایی، ماندگاری و حتی تحقق عملیات «طوفان‌الاقصی» را می‌توان نتیجه راهبرد کلان شهید سلیمانی در واگذاری حق تصمیم‌گیری مستقلانه به هسته‌های مقاومت در منطقه و دوری از نگاه دست‌های نیابتی دانست. باور به مردم و رشد نگرش‌ها و فرصت‌دادن به جریان‌ها برای بلوغ و تصمیم‌گیری، نشأت‌گرفته از همان نوع نگاه امام خمینی (ره) به انقلاب اسلامی است. در نگاه انقلاب اسلامی، پیروزی و موفقیت نه فقط از مبارزات چریکی، یا قدرت‌سازی و قدرت‌نمایی برای دشمن بلکه از انقلاب مردم، بیداری مردم و همراه‌کردن همان مردم تحقق می‌یابد. 🔶 در سناریوی راهبرد دست‌های نیابتی؛ بافت هویتی جریان، منافع ملی و محظوریت و محدودیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و بین‌المللی آن جریان قهراً از سوی مجری کنار خواهد رفت و پویایی را از آن جنبش یا جریان مورد حمایت خواهد گرفت. راهبرد دست‌های نیابتی، راهبردی غلط و کوتاه‌نظرانه آمریکایی‌ها در حمایت‌شان از برخی جریان‌ها در منطقه ماست.حمایت‌هایی که در‌نهایت به انزوا، منفوریت و حذف آن جریان‌ها از جامعه هدف منجر شده است. زیرا حمایت دست‌های نیابتی، بقای آن جریان مورد‌حمایت را منوط به برآورده کردن نیازهای مجری خواهد کرد و آن جریان را از واقعیت مکانی و اجتماعی و منافع اجتماعی‌اش دچار فاصله یا بی‌تفاوتی خواهد کرد. اما راهبرد بلوغ‌گرایی و استقلال، ضمن ممکن‌بودن بقا و حفظ آن جریان‌ها در مسیر مبارزه اصلی یعنی علیه صهیونیسم و آمریکا، محبوب و همراه با جامعه هدف خواهد ساخت. 🔶 همواره بین جریان‌های مقاومت به‌واسطه زیست‌بوم متفاوت‌شان در موضوعات مختلف منطقه‌ای، اختلاف‌نظر یا حتی شکاف تحلیلی وجود‌ داشته و خواهد داشت. اما سردار سلیمانی با سیاستی مثال‌زدنی و هوشمندانه به مدیریت این روابط پرداخت. راهبردی که نه تاکتیکی، بلکه ناشی از باور به ارتباط مستقل و بلوغ‌گرایانه جریان‌های منطقه‌ای از سوی ایشان بود. آیا فقط کمک‌های نظامی، آموزش و ارسال تسلیحات‌ مختلف طی چند دهه، شهید سلیمانی را تبدیل به شهید القدس کرد؟ به باور نگارنده پاسخ مثبت نخواهد بود. دلیل این مسئله، یک گام عقب‌تر و ریشه در نوع نگرش و نگاه دقیق سردار سلیمانی داشت و آن هم جایگزینی راهبرد بلوغ‌گرایی به جای دست‌های نیابتی بود. 🔶 سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاص و نگرش راهبردی و نظامی برخوردار بود. تسلط وی به موضوعات نظامی و کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس به گونه‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، نتیجه حضور واقعی وی در میدان نبرد و حضور مستمرش بود. سردار سلیمانی دست‌کم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع‌مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقه‌ای در عراق و سوریه. اما مهم‌ترین ویژگی وی، نه توان نظامی و درک میدان، بلکه راهبرد دقیق و اندیشه‌ای او در نوع مواجهه و گسترش محور مقاومت و هسته‌های اندیشه مقاومت بود. 🔶 یکی از اندیشه‌های مهم و راهبردی سردار سلیمانی که شکل‌دهنده منظومه فکری و شخصیتی این شهید بزرگ بود، نگاه راهبردی کلان در جهان اسلام و محور مقاومت بود؛ امری که امروزه آن را در گستردگی جریان‌ها، نگرش‌ها و تفکرات موجود در میان جریان‌ها و گروه‌های نظامی محور مقاومت شاهد هستیم. تفکری که با درک صحیح از جایگاه فلسطین و مسئله وحدت‌آفرین مسجدالاقصی گره خورده است. راهبردی که او را شهید القدس کرده است، بدون آنکه اتهام طایفه‌گرایی یا مالکیت‌خواهی قدس و جریان‌های فلسطینی بر این صفت زیبا بچسبد. 🔸 : آقای محمد‌محسن فایضی؛ کارشناس مسائل فلسطین 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#انقلاب_اسلامی #پیشرفت #الگوی_سوم_زن #اسلام_ناب #استقلال_زن #هویت ✅ درباره مفهومِ استقلال زن 🔰 قس
درباره مفهومِ استقلال زن 🔰قسمت سوم: موانع و چالش‌های پیش‌رو 🔶 گفتیم که استقلال به معنای امکانِ اراده‌ورزی و انتخاب‌گری بوده و عاملیت صرفا متعلق به انسانِ مستقل است. لذا از آنجا که تاریخ انسانی حاکی از وجود جریانِ فرهنگیِ قدرتمندی تحت عنوان «مردسالاری» بوده و زنان استقلال هویتی برای تحقق عاملیت و اراده‌ی جمعیِ خود در جامعه را نداشتند، ما امروزه با سازه‌های اجتماعی تک‌رنگ، نامتعادل و زُمختی تحت تاثیر اراده‌ی انحصاریِ متراکمِ مردانه مواجه هستیم. تعدیل این وضعیت از رهگذر امتزاج نیروها و اراده زنانه با عاملیت مردانه ممکن می‌گردد. 🔶 پرواضح است که سخن ما درباره مردانگیِ سازه‌های اجتماعی دلالت بر مذمّت و تحقیرِ اراده مردانه ندارد. بلکه توجه و عنایت به ضرورت بازطراحی و تعدیل این ساختارها به حکم قاعده «زوجیت» دارد. همچنین بر این باوریم که اراده و کنش ولی خدا به مثابه «انسان کامل»، جامع نیروهای سازنده‌ی مردانه و زنانه برای پیشبرد حرکت جامعه بوده و اساسا هم‌افزاییِ مبتنی بر جنسیت در شرایط غیاب و فقدان دسترسی به انسان کامل معنادار است. قانون، ساختار و الگوهای روابط اجتماعی که مصدرِ آن انسانِ کامل است فی‌نفسه «متعادل» نیز هست. 🔶 اما برگردیم به پرسش اصلی متن یعنی موانع استقلال زن. در جامعه اکنون ما دو نیروی قدرتمند از دو پایگاه شرق و غرب در حال تحدید دایره استقلال و اراده‌ورزی زنان هستند. سنت و مدرنیته هر دو به نوبه‌ای در راستای سلب اراده و ممانعت از انتخاب‌گریِ مستقل زنان در حیات اجتماعی خود هستند. پایگاه زن شرقی از رهگذر تردید و تحقیر استعداد انسانیِ زن نسبت به مرد، اراده و استقلال او را طفیلیِ اراده مردانه قلمداد می‌کند. پایگاه زن غربی نیز با ارائه کالای فِیک با برند استقلال، اراده‌ورزی حقیقی زنان در حیات اجتماعی را منتفی می‌کند. 🔶 موانعی که از پایگاه تحجر و زن شرقی پیش‌روی زن قرار می‌گیرند از جنس «گفتمان» و ناظر به ساحت ذهن هستند. پایگاه زن شرقی گفتارهایی نظیر «زن نمی‌تواند...» و «زن نباید...» را خلق می‌کند و آنها به گفتمان غالب و دارای هژمونی در جامعه تبدیل می‌کند و از این مسیر به نفی استقلال و سلب اراده زن می‌پردازد. پایگاه الگوی سوم برای فائق آمدن بر این گفتارهای محدودکننده و رفع موانع ذهنیِ پیش‌روی استقلال زن راهکاری از جنس «بازسازی» جهان اجتماعی سنت و طرح مفاهیم جایگزین در ساحت گفتمانی دارد. 🔶 اما موانعی که پایگاه تجدد و زن غربی در مسیر اراده‌ورزی و انتخاب‌گریِ مستقل زنان قرار می‌دهد، از جنس «واقعیت» و ناظر به زیست‌جهان است. سازه‌های اجتماعیِ مدرن در حاق خود ضدزن بوده و فاقد کمترین امکان و زمینه برای زنان جهت پیگیریِ انتخاب‌ها و اراده‌های مستقل خود در زندگی اجتماعی هستند. حیات اجتماعی مدرن با محوریت عناصری چون پول، س.ک.س و سلطه، الهیاتی به‌غایت نرینه و مذکر یافته است و زیست‌جهان حاصل از آن برای میدان‌داریِ زن بسیار ضیق و محدود است. 🔶 پایگاه الگوی سوم زن برای تمهید حرکت در دل دنیای مدرن (که واقعیت امروز جامعه ایران است) ناگزیر از تکوینِ زیست‌جهان مختص به خود است. واقعیت این است که گفتارهای پیشرو و پویایی چون «استقلال زن»، «زیستن مجاهدانه»، «ولایت اجتماعی»، «ماموریت زن انقلابی» و... که همگی محصول نگاه انقلاب اسلامی به هویت زن هستند، برای تحقق، نیازمند خلق زیست‌جهانِ سازگار با تکوین زنانه و عناصر بومی جامعه ایرانی هستند تا زن مسلمان ایرانی، الگوی سوم را در بستر جمعِ عددیِ خانه و جامعه جستجو نکند. 🔶 حال بد نیست بپرسیم کدامیک از این موانع و چالش‌های پیش‌روی استقلال زن سفت و سخت‌تر و دارای تصلّب بیشتری است؟ «گفتمان» یا «زیست‌جهان». شاید بخش اعظمی از اختلاف نظرهای فعالان و اندیشه‌ورزان در پایگاه الگوی سوم دقیقا ناظر به ارزیابی و توصیف‌شان از این دو مانع است. براین اساس است که برخی معتقدند پروژه اصلی در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم، نفیِ تحجر و تخریب پایگاه زن شرقی‌ست و عده‌ای نیز تمرکزشان را بر طراحی الگوهای عینی مشارکت اجتماعی زنان معطوف کرده‌اند. 🔶 من معتقدم چالش اصلی ما در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم و تحقق آن در جامعه امروز ایران، فقدانِ زیست‌جهان است و بازسازیِ گفتمانی، بازنگری در مفاهیم پایه و بنیادین نظام معنایی سنت، چرخش‌های زبانی و... اگرچه بسیار مهم و موثر در این فرآیند هستند اما تصلّب آنها در مقایسه با زیست‌جهان مدرن و غوامضی که در برابر حرکتِ مستقل زن مسلمان قرار می‌دهد قابل قیاس نیست. 🔸 : آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده 🆔 @tahlil_shjr
مهمتر از انتقام 🔶 مطالبه انتقام حق است و مگر غیر این قابل تصور است؟ خون بهترین های این مردم را بر زمین ریختند. اما از انتقام مهمتر فهم درست از انتقام است؛ چه چیز را می خواهیم مطالبه کنیم؟ 🔶 دو اصل مهم برای مطالبه انتقام: 1⃣ میدان مبارزه: میدان مبارزه را گم نکنیم. جنگ ما جنگ در ساحت قدرت نرم است. قدرت سخت نیز در خدمت همان است. قدرت نرم یعنی قدرت مردم، یعنی قدرت ذهن ها و اراده ها. دشمن نیز همین را فهمیده است. لذا امروز نمادهای این قدرت را می زند. یعنی فراتر از خون های پاکی که بر زمین ریخته را هدف گرفته است. هدف نهایی تضعیف اراده یک ملت است. لذا نمادهای هویتی او را می زند تا تحقیرش کند... 🔶 ثمره بند اول چیست؟ مراقبت کنیم با طعنه و کنایه به نظام، هدف نهایی دشمن را محقق نکنیم. خون ها ریختند تا ملتی را تحقیر کنند. قرار نیست با خودتحقیری پروژه تحقیر ملی را تکمیل کنیم که این از ریختن خون شهید سهمگین تر است. انشالله روشن است. 2⃣ شناخت دشمن: دشمنی ما با دشمن برای امروز و دیروز نیست. دشمن یکباره بیدار نشده است تا تصمیم به ترور بگیرد. این دشمن تحقیر و ذلیل شده و رفتار او واکنشی است به آنچه از کف داده است. برای سایه انداختن بر بی حیثیتی اش عربده می کشد و جنون وار زن و کودک می کشد. همه حیثیت و هویت دشمن را هدف گرفته اید و او حیاتش به این اقدامات مذبوحانه است. اگر درست نبینیم باز هم به خودتحقیری میرسیم. شبیه همان ها که هنوز متوجه نشدند برنده نهایی غزه، حماس است یا رژیم صهیونیستی. 🔶 ثمره بند دوم چیست؟ ادعای اینکه انتقام منجر به بازدارندگی می شود حرف ناتمامی است. ما و دشمن همواره در جنگیم. اینطور نیست که اگر چه می کردیم ترور انجام نمی شد. این دشمنی ها هست تا جمهوری اسلامی هست. مهم برآیند این نزاع تاریخی است که کفه قدرتش به کدوم سمت است. در نهایت اینکه؛ انتقام یک اقدام قطعی است در تمام سطوح دشمنی. اما هدف نهائی اش پیش برد نقشه کلان جبهه حق است نه خنک کردن دل ها. لذا طبیعی است که بر مدار عقلانیت باشد نه هیجان. 🔸 : آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
آداب و اقتضائات جنگ؛ درایت، سرعت، استقامت 🔶 جنگ و درگیری با دشمن، آداب و لوازم خود را دارد. از جنگ های ساده و مقطعی بگیرید، تا نبردهای طولانی و پیچیده (ترکیبی)؛ درست مانند رقابت های ورزشی. مسابقه سنگین کُشتی، فقط ۶ دقیقه طول می کشد. رقابت فوتبال ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه، مصاف والیبال بعضا بیش از دو ساعت، و رقابت تنیس حتی بیش از ۴ ساعت. بنابراین، حریفان در هر کدام از این مصاف ها باید به شکل متفاوت، توانمندی های خود را مدیریت و هزینه کنند. 🔶 دوی ماراتُن حتما آداب و لوازمش با دوی سرعت فرق می کند. رقابت دوی ۱۰۰ متر در کمتر از ده ثانیه انجام می شود و اگر فقط همین رقابت مبنای محاسبه باشد، دوی ماراتن ۱۰ هزار متری حداکثر باید ظرف هزار ثانیه (۱۶ دقیقه) به پایان برسد! اما آنها که سرآمد دوی اسقامت هستند، بیش از دو ساعت، آهسته و پیوسته می دوند، تا قبل از همه به خط پایان برسند. مبارزان ناشی، ابتدا با هیجان و سرعت می دوند و سپس در همان هزار متر اول نفس کم می آورند. 🔶 درگیری و جنگ، آداب و اقتضائات خود را دارد. از خط مقدم تا عمق جبهه و اتاق فرماندهی دشمن؛ از آفند تا پدافند؛ از طراحی تا اقدام؛ از عملیات ایذایی و فریب، تا عملیات اصلی. از کشاندن نبرد به میدان حریف، تا بازی اقتضایی در زمین او. جنگ، ساده اش هم پیچیده است، چه رسد به نبردهای چند وجهی. اهل فن قطعا می توانند مبتنی بر رفتار و گفتار امیر مومنان (ع) چند جلد کتاب مفصل درباره قواعد جنگ به نگارش در آورند. اینجا به اقتضای ضیق مجال و دانش، چند نمونه را یادآور می شویم. 🔶 حضرت به فرزند عزیزش امام حسن (ع) فرمود: "لَا تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ، وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ؛ فَإِنَّ الدَّاعِيَ إِلَيْهَا بَاغٍ، وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ. هرگز كسى را به رزم و مبارزه دعوت نكن (آغازگر جنگ نباش) اما اگر به مبارزه فرا خوانده شدی، اجابت كن (سستى نكن)، زيرا دعوت كننده، ستمكار است، و ستمكار، زمین خورده و مغلو". (حکمت ۲۳۳ نهج البلاغه). حساس بود که دشمن، نقشه داشته باشد، و جبهه خودی بی نقشه بماند: «تکادون و لا تکیدون... لا یُنام عنکم و انتم فی غفلهًْ ساهون... برای شما نقشه می‌کشند و شما نقشه نمی‌کشید» (خطبه ۳۴). 🔶 معتقد بود بهترین دفاع، پیشدستی بر دشمن است: "اُغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا... با دشمنان بجنگید، پيش از آن كه با شما بجنگند. به خدا سوگند، با هيچ قومى در خانه شان نجنگیدند، مگر آنكه آنها را خوار ساختند". (خطبه ۲۷). در عین حال بارها (از جمله در خطبه های ۳۴ و ۱۹۲ نهج البلاغه)، نیروهای خود را از "تخاذل" و "تخاذل ایدی" (رفتار مبتنی بر تفرقه، دست از یاری هم کشیدن، و یکدیگر را خوار ساختن) بر حذر داشت: "غُلِبَ و الله المُتَخاذِلون. به خدا سوگند، آنها که یکدیگر را خوار کردند، مغلوب شدند". 🔶 پیوسته، به شکیبایی امر کرد و فرمود: "العمل العمل، ثم النهایهًْ النهایهًْ، و الاستقامهًْ الاستقامهًْ، ثم الصبر و الورع... پشتکار داشته باشید و به سرانجام برسانید و استقامت و مداومت به خرج دهید و آن را به چاشنی شکیبایی و پارسایی بیامیزید". (خطبه ۱۷۶). روز جنگ جمل، در حالی که پرچم را به دست محمّد حنفیّه می داد، امر کرد: "اَرْمِ بِبَصَرِکَ اَقْصَى الْقَوْمِ". یعنی در جنگ فقط پیاده‌ نظام را نبین، بلکه نگاهت را تا عمق فرماندهی دشمن و نقشه و تحرکاتش بیفکن. و از کم و کیف نقشه ها و محاسباتش آگاه باش". 🔶 جنگ ما با اسرائیل و آمریکا، جنگ ترکیبی و روندی است، نه موضعی و نقطه ای و مقطعی. در این مصاف، اهل تکلیف تا عمق جبهه دشمن پیش تاخته و ضربات راهبردی ترمیم ناپذیر زده اند؛ و اهل غفلت یا خیانت، برای نفوذ و ضربه زدن دشمن معبر و منفذ باقی گذاشته اند. در جنگ ترکیبی باید تمرکز حریف را بر هم زد و ابتکار عمل را به دست گرفت؛ و در عین حال، تحرکات میدانی او را از آنچه در عمق اتاق فرماندهی اش می گذرد، باز شناخت. شجاعت و سلحشوری و رزمندگی، هیچ منافاتی با درایت و تدبیر و طراحی ندارد. 🔶 به تعبیر شهید ابومهدی مهندس "در مواقع بحران، به عقلی سرد و قلبی گرم نیاز داریم...اگر جای این دو بر عکس شود، هرج و مرج می‌شود". قطعا، حتما و فورا باید سرانگشتان مزدوران پیاده‌ دشمن را زد؛ در عین حال باید اهتمام عمده بر رصد اتاق فرماندهی او و زدن ضربات راهبردی پیاپی باشد، چنان که به فضل الهی در مقاطع بسیاری طی چند دهه اخیر در عراق و سوریه و لبنان و یمن و فلسطین [و...] رخ داده است. 🔸 : آقای محمد ایمانی 🆔 @tahlil_shjr
راهبردِ «جنگ» در سیاست خارجیِ جمهوری اسلامی ایران 🔶 نظام در شرایط جنگی چه راهبردی را در حوزۀ سیاست خارجی پیش می‌گیرد؟ در مواجهه با تهدید و پاسخِ تهدید، در مواجهه با خرابکاریِ داخلی توسّط دشمن خارجی (مانند عملیات تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان) و برای پاسخ به آن، چه راهبردی را پی میگیرد؟ آیا باید کاملاً علنی و پرسروصدا اقدام قاطع بکند تا افکار عمومی راضی شوند؟ «پیچیدگیِ ذاتیِ سیاست خارجی» چه اقتضائی دارد؟ 🔶 جمع پارادوکسیکال! مسلّماً اولویّت هیچ کشور و نظام و مردمی ورود سریع و بی‌مهابا به صحنۀ درگیریِ نظامی با دشمن خارجی نیست. چرا که تبَعات آن میتواند تا سال‌ها فرایند پیشرفت کشورها را دچار اخلال کند. بنابراین در صحنۀ سیاست خارجی باید طوری عمل کنیم که در عین اینکه احتمالِ ورود به درگیری مستقیم نظامی در کمترین حدّ ممکن است، بیشترین ضربه و آسیبِ ممکن را به دشمن وارد کند و این ضربه چنان دردآور باشد که او را پشیمان کرده و محاسباتش را برای آینده دستخوش تغییر کند. سؤال این است که این چگونه ممکن است؟ جمع بین این دو با چه راهبردی امکانپذیر است؟ 🔶 پاسخ را قاعدتاً باید در سخنان «معمارِ نوین امنیت‌ملّی ایران طی چهار دهۀ اخیر» جستجو کرد. یعنی کسیکه در عین اینکه توانسته در بحرانی‌ترین شرایط بین‌المللی (که کشور پیوسته از طرف مرزهایش تهدید میشد)، امنیّت ملّی کشور را در بالاترین سطح ممکن تأمین کند، در متن همین امنیّت داخلی، در بیرون مرزها هم در بالاترین سطح ممکن با دشمن خارجی درگیر شده و در میدان‌ها مختلف او را شکست داده است. (فقط دو قلم آن، شکست آمریکا در صحنۀ سوریه و شکست عربستان در صحنۀ یمن است) 🔶 کسی که توانسته در تجربه‌ای 35 ساله بین این دو امرِ به‌ظاهر متضادّ را جمع کند، قاعدتاً از هوشمندی و ذکاوت بالایی در حوزۀ امنیّت ملّی و سیاست خارجی برخوردار است. فعلاً در صدد تبیین و شرح این موضوع نیستیم؛ بلکه فقط میخواهیم نگاهی از دور، به آن «راهبرد کلان»ـی داشته باشیم که ایشان برای سیاست خارجی طی این سال‌ها پیش گرفته است. 🔶 «تقیّه» به‌مثابه یک راهبرد تمدّنی رهبر معظم انقلاب در اوّلین سال رهبری‌ یعنی تاریخ 1368/11/09 راهبرد و سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران (آنچنانکه هم منافع ملّی را در این «نظام سلطه» تأمین کند و هم جهتگیری انقلابیِ نظام را بتواند حفظ کند) اینطور بیان کرده اند: 🔶 «سياست خارجى ما به سه اصل عزت و حكمت و رعايت تقيّه- در آن مواردى كه بايد تقيّه كرد- متكى باشد... وقتى از تقيّه صحبت مى‌كنيم، ممكن است بگوييد تقيّه متعلق به آن زمانى بود كه دولتِ مسلّطى بر سركار بود و ما هم مخفى بوديم و از ترس او چيزى نمى‌گفتيم. نه، همان وقت هم تقيّه مسئله‌ى تَرس نبود. 🔶 «التّقيّة تُرسُ المؤمن» تقيه سپر مؤمن است. سپر را كجا به كار مى‌برند؟ سپر در ميدان جنگ مورد استفاده قرار مى‌گيرد و به هنگام درگيرى به كار مى‌آيد. پس، تقيّه در زمينه‌ى درگيرى است؛ چونان تُرس و حرز و سنگر و سپر است. همان وقت هم اين‌گونه بود. وقتى تقيه مى‌كرديم، معنايش اين بود كه ضربه‌ى شمشير را بر پيكر نحس دشمن وارد مى‌كرديم؛ اما طورى كه او نه شمشير و نه دستى كه شمشير را گرفته و نه بلند كردن و نه فرود آمدن آن را ببيند و بفهمد، بلكه فقط دردش را احساس كند. تقيه، اين بود. 🔶 آن‌هايى كه در آن روز (مبارزاتِ انقلاب اسلامی) تقيه مى‌كردند، همين‌طور تقيه مى‌كردند. آن‌ها مخفيانه و دور از چشم دشمن، در خانه‌هاى پنهان، با هزار ملاحظه و مراقبت، مثلاً اعلاميه تنظيم مى‌كردند كه وقتى پخش مى‌شد، به‌كلى آبروى نظام طاغوتی را مى‌برد. 🔶 اين كار، مثل ضربه‌ى شمشير بود كه وقتى بلند مى‌شد، بر كمر و فرق دشمن مى‌خورد. بنابراين، تقيه مى‌كرديم؛ يعنى نمى‌گذاشتيم كه دشمن بفهمد چه كارى انجام مى‌گيرد. تقيه سپر بود و تقيه‌كننده پشت سپر مخفى مى‌شد. معناى تقيه اين است. الآن هم همين معنا را مى‌دهد.» 🔶 یکبار دیگر سیاست های جمهوری اسلامی ایران طی دهه‌های اخیر را مرور کنیم: اساساً ایجاد و تقویتِ جبهۀ مقاومت (چه عراق و سوریه، چه حزب‌الله لبنان و چه حماسِ فلسطین و چه الحوثیِ یمن) که امروز گلوی اسرائیل و آمریکا را در منطقه دارد می‌فشارد، بر اساس همین راهبرد پیش رفته است. پس نباید توقّع داشته باشیم نظام از این سیاستی که طی این سالها اینچنین «جواب داده» دست بردارد. 🔸 : آقای علی‌رضا ملااحمدی 🆔 @tahlil_shjr
حماس، ناشر فکر انقلابی در جهان اسلام 🔶 حماس محبوب است چون به نماد مقاومت و ایستادگی در برابر دیکتاتوری جهانی و استکبار سیاسی در مقابل تحقیر جهان اسلام بدل شده است. از طرف دیگر حماس صاحب اندیشه اسلام گرای اخوانی و در عمل نه از نوع مسامحه طلب و سازشکار که از مدل مقاوم و انقلابی است و حضور این جریان در هر کشوری منجر به توسعه این فکر در آنجا می‌شود. 🔶 چه فرصتی بالاتر از این برای ما؟! برای ما که هنوز نتوانستیم ادبیاتی خلق کنیم که در جهان اهل سنت بر اساس مشترکات، نگاه ظلم ستیز سازش ناپذیر که روح انقلاب اسلامی امام بوده را بیان و عرضه کنیم، چه چیزی بهتر از حماس که در واقع دارد هدفی که ما داریم را محقق می‌کند. حضور پررنگ حمساوی ها در برخی کشورها مثل ترکیه و مالزی و... می‌تواند نشانه مثبتی از آینده انقلابی تر برای مردم و جریانات فکری این کشورهای مهم و موثر باشد. 🔶 هر چه حماس در جهان پررنگ تر باشد گویی شعارهای امام پررنگ تر شده است چرا که آن مرد الهی برخلاف برخی، از دعواهای مذهبی عبور کرده بود و بجای دوگانه شیعه سنی، پیروی دوگانه اسلام ناب و اسلام آمریکایی بود که بر استضعاف و استکبار و همراهی یا مبارزه با طاغوت سوار است. 🔸 : آقای علیرضا کمیلی 🆔 @tahlil_shjr