eitaa logo
شجر
1.4هزار دنبال‌کننده
848 عکس
105 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا ویتکاف انتخاب شده است؟ 🔶 پس از کش و قوس‌های فراوان سرانجام در روز شنبه، ۲۳ فروردین ماه مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به صورت غیر مستقیم برگزار شد. از حواشی این مذاکرات قبل از شروع آن، این است که جمهوری اسلامی در موضع برتر وارد مذاکرات شده است؛ به دلیل اینکه آمریکا تأکید داشت مذاکرات به‎صورت مستقیم باشد؛ ولی ایران اعلام کرد مذاکرات به‎صورت غیرمستقیم خواهد بود. همچنین آمریکا مایل بود با ایران در امارات مذاکره کند؛ ولی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد مذاکرات در عمان خواهد بود. ایالات متحده اصرار داشت که مذاکرات در موضوعات برنامه هسته‌ای منطقه‌ای و توان موشکی و پهپادی باشد؛ ولی وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفت که ایران فقط در موضوع برنامه هسته‌ای و رفع تحریم‌ها مذاکره خواهد کرد. 🔶 گفتنی است، نماینده آمریکا در مذاکرات عمان «استیو ویتکاف» نماینده ویژه ترامپ در خاورمیانه است. در این راستا، عده‌ای می‌گویند انتخاب ویتکاف از طرف ترامپ نشانه آن است که مذاکرات برای آمریکا اهمیت ندارد و آن را جدی نگرفته و به دنبال مذاکرات جدی نیست؛ ولی باید توجه داشت که در آمریکا این یک سنت است که نمایندگان ویژه رئیس‌جمهور به صورت مجزا مسائل را پیگیری می‌کنند. برای نمونه، در دولت بایدن «رابرت مالی» نماینده بایدن در مذاکرات غیرمستقیم با ایران بود یا «مک گورک» نماینده بایدن در خاورمیانه بود. این موضوع و استفاده از نمایندگان ویژه باعث تنش بین رؤسای‌جمهوری آمریکا و وزارت خارجه آمریکا از گذشته‌های دور می‌شده است که معروف‌ترین آن درگیری شدید «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه دوره اول ریاست‌جمهوری اوباما با رئیس‌جمهور آمریکا بود. وی معتقد بود، این موازی‎کاری است و موجب محدود شدن اختیارات وزیر خارجه می‌شود. 🔶 «مارکو روبیو» و «تیم والتز» مشاور امنیت ملی معتقدند با یک حمله نظامی باید برنامه هسته‌ای ایران به صورت کلی برچیده شود؛ ولی ترامپ و ویتکاف بر این نظر تأکید دارند که برنامه هسته‌ای ایران نباید به سمت تولید سلاح هسته‌ای برود و داشتن برنامه هسته‌ای غیرنظامی با نظارت‌های گسترده هیچ مشکلی ندارد؛ اما حال ببینیم استیو ویتکاف کیست و چه سابقه‌ای دارد؟ ویتکاف در سال ۱۹۵۷ در یک خانواده یهودی با اصالت روسی در نیویورک متولد شد. او مدرک دکترای حقوق از دانشگاه هوفسترا دارد و در حوزه املاک و مستغلات فعال بوده است. آشنایی او با ترامپ به اواسط دهه هشتاد برمی‌گردد. او پای ثابت بازی گلف ترامپ بوده است و در سال ۲۰۲۰ عضو گروه‌های مشاور اقتصادی ترامپ برای مقابله با پیامد‌های کووید ۱۹ بود. در نوامبر سال ۲۰۲۴ به عنوان نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه منصوب شد؛ نقشی که در دوره قبل به عهده «جرد کوشنر» داماد ترامپ بود. او در آتش‌بس بین حماس و رژیم صهیونیستی و نماینده رژیم صهیونیستی، نماینده غیررسمی ترامپ و در آتش‌بس بین حماس و رژیم صهیونیستی نماینده فعال بود. 🔶 وی همچنین، نماینده غیر رسمی ترامپ در مذاکرات اوکراین و روسیه است. سفر او در روز جمعه گذشته به روسیه و دیدار با پوتین تا حد زیادی به این موضوع برمی‌گردد. ویتکاف از سیاست‌های ترامپ در قبال رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند و روابط نزدیکی با نتانیاهو دارد. برخی از اطرافیان او می‌گویند ویتکاف خاورمیانه را مانند یک معامله بزرگ املاک می‌بیند که ممکن است برای پیچیدگی‌های منطقه کافی نباشد. در نهایت، می‌توان گفت ویتکاف از یک تاجر املاک به یکی از چهره‌های محوری دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه تبدیل شده است. اگرچه فقدان تجربه رسمی و دیپلماتیک او مورد انتقاد است؛ اما روابط نزدیک او با ترامپ و مهارت‌های مذاکره‌ای باعث شده تا در حل بحران‌های منطقی نقش ایفا کند. آینده فعالیت‌های او به ویژه در پرونده ایران تحت تأثیر همین عوامل خواهد بود. 🔸 : آقای رضا صارمی 🆔 @tahlil_shjr
تحلیل پیشرفت مذاکرات 🔶 از روزهای گذشته و با اعلام پیشرفت مذاکرات، مباحثاتی پیرامون احتمال حملات خرابکارانه رژیم صهیونیستی جهت برهم زدن جریان گفتگوها شکل گرفته است. در این خصوص نکاتی قابل ذکر است: 1⃣ تلاش رژیم همواره و فارغ از وجود یا عدم وجود مذاکرات و نتایج آن، بر انجام ترور و خرابکاری در درون محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران استوار بوده است. این حتی در برخی کیس‌های مشخص مانند ترور سردار حاجی زاده (که اخیرا تحلیل‌هایی از آن دست به دست می‌شود) نیز پیوسته و در نقاط و زمان‌های متعدد، حتی فواصل نزدیک جریان داشته است. 2⃣ اگر دشمن صهیونیست قصد چنین اقداماتی را داشته باشد، مهم است که به سطح و پژواک آن توجه کرد. انجام اقدامات پنهانِ محدود، نه تنها با هدف برهم زدن مذاکرات نخواهد بود که به مثابه اهرم فشاری برای پذیرش شرایط آمریکایی‌ها خواهد بود. 3⃣ صحبت از نوع و کیفیت پاسخ به هرگونه اقدام دشمن صهیونی بی‌فایده است. اینکه گفته شود هشدار پیشینی یعنی فضاسازی جهتِ عدم اقدامِ پسینی، نیز بی‌معنا است. در مذاکرات احیای برجام در وین در فروردین ۱۴۰۰ شاهد خرابکاری در سیستم برق تاسیسات غنی‌سازی شهید احمدی روشن نطنز بودیم که در پاسخ، شاهد اعلام آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصد و جهش فاز جدید جنگ در حوزه خاکستری با زیر ضربه بردن ایستگاه‌های موساد در منطقه، هدف قرار دادن کِشتی‌های لجستیک و جاسوسی رژیم صهیونیستی در گستره خاورمیانه و انهدام مراکز زیرساختی نظامی ارتش رژیم اسرائیل در اراضی اشغالی، بودیم. اکنون نیز کارت‌های مختلفی در حوزه‌های هسته‌ای، موشکی، منطقه‌ای و نظامی وجود دارد که به تناسب هرگونه خباثت دشمن، این کارت‌ها فعال خواهد شد. لازم به ذکر است که تیم مذاکراتی ایران از وجود این کارت‌ها به طور کامل مطلع شده تا با اطمینان از اهرم‌های قدرت موجود کشور در مذاکرات حاضر شود. 4⃣ نیروهای مسلح همچنان آمادگی خود را حفظ کرده‌اند. یک نشانه آن عدم حضور گسترده یگان‌های نیروی هوایی و نیروی پدافندهوایی ارتش در رزمایش ۲۹ فروردین بود. البته این آمادگی، ایستا نیست بلکه فعال و پویا است یعنی نیروهای نظامی کشور صرفاً در حالت آماده‌باش باقی نمانده‌اند بلکه همواره در حال تمرین سناریوهایِ مختلفِ هجومِ دشمن و پدافندِ مناسب در برابر آن و حتی تهاجم به مواضع حریف هستند. 5⃣ هشدار برای ترور و خرابکاری نباید موجب شود که هر رخداد یا حادثه طبیعی یا معمول را به اقدامات دشمن نسبت دهیم زیرا منجر به کاهش هوشیاری سیستم خواهد شد. 6⃣ تجربه ثابت کرده که دشمن صهیونی در زمان هشدار بالا یا اقدام موفقی ندارد یا اگر دارد، به شکل و شیوه جدیدی عمل می‌کند. 7⃣ سوال مهمی وجود دارد که آمریکا تا چه حد توانایی مهار رژیم را خواهد داشت. زدنِ سفارت ایران در دمشق در فروردین ۱۴۰۳ که یک هدف آن، نابودی مذاکرات در آن مقطع بود، واضحاً با حضور پررنگ رژیم بود. پس از عملیات وعده صادق ۱ و با چرخش معادلات منطقه‌ای علیه رژیم صهیونیستی، خبرها حاکی از تلاش موساد برای یک اقدام تروریستی بود که هم معادلات منطقه‌ای را به سود خود بازگرداند، اما هیچ ردی از آنها باقی نمانَد. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره 🔰 قسمت اول 🔶 مذاکرات جاری میان ایران و ‌آمریکا که به‌صورت «غیرمستقیم» یا «واسطه‌ای» و بنا به درخواست و اصرار آمریکا و شخص «دونالد ترامپ» صورت می‌گیرد و روز گذشته دومین دور را در رم پایتخت ایتالیا سپری کرد، حائز اهمیت است. کما اینکه همزمان با این موضوع، روند دیپلماسی در سطح منطقه و بین‌الملل شتاب پیدا کرده است؛ نامه‌ها و دیدارها از این موضوع حکایت می‌کند. بنابراین با آنکه هیچ اعتمادی به آمریکا در فضای دیپلماسی وجود ندارد و به همین دلیل اعتماد به نتایج مذاکرات هم محل تردید فراوان است، اما خود این گفت‌وگوها از چنان اهمیتی برخوردار شده که طی یک هفته اخیر سایر تحولات بین‌المللی در حاشیه آن قرار گرفته است، دلیل این توجه ویژه، موقعیت جمهوری اسلامی می‌باشد. در این خصوص نکاتی به نظر می‌رسد: 1⃣ دونالد ترامپ در سال ۱۳۹۷، زمانی که طی یک «فرمان اجرائی» آمریکا را از برجام خارج کرد، بر ضرورت «توافقی بهتر» با ایران تأکید نموده و پی‌در‌پی وعده می‌داد که ایران برای توافقی بهتر آماده است و به‌زودی با آن به توافقی تازه می‌رسد. بعد که در سال ۱۴۰۳ وارد کارزار انتخاباتی شد، دوباره مذاکره با ایران را برای رسیدن به توافق مطرح کرد و بعد از پیروزی در انتخابات، بر این موضوع اصرار ورزید. تأکید ترامپ بر مذاکره در حالی بود که جمهوری اسلامی اعتماد خود را به مذاکره و به‌خصوص مذاکره با دولت ترامپ از دست داده و در ایران کسی قادر به دفاع از آن نبود. بر این اساس فضای بین انتخاب ترامپ در نوامبر/ آذر تا پذیرش درخواست او در ایران به دوگانه اصرار ـ انکار تبدیل شد. خود تأکید آمریکا بر مذاکره با ایران، نشان می‌دهد راه‌های دیگر چندان نتیجه‌بخش نبوده است و حالا مذاکره که ماهیت تاکتیکی دارد، به یک هدف تبدیل شده و بر این اساس اطرافیان دونالد ترامپ، مسائل مرتبط با ایران را جوری در «ویترین مذاکره» قرار داده‌اند که هدف‌های اساسی آنان در قبال ایران تأمین گردد.  🔶 در این میان ترامپ از صدور نامه‌ای خبر داد که هنوز نوشته نشده بود! حسب آنچه شنیده شده، این نامه محرمانه لحنی کاملاً متفاوت از مصاحبه‌های آشکار داشته و بحث آن به برنامه هسته‌ای ایران محدود بوده است تا مذاکره سر بگیرد و ایران رغبتی به آن نشان دهد. در واقع آنچه ترامپ در نامه و نماینده ویژه او «ویتکاف» در مذاکرات روز شنبه ۲۳ فروردین عمان، ابراز کردند، بسیار فروتر از مباحث برجام و نیز بسیار فروتر از خواسته‌هایی بود که اروپایی‌ها در قالب ۱+۵ از ایران طلب می‌کردند! و این در حالی بود که ترامپ می‌گفت توافق هسته‌ای دوران اوباما توافقی بد و حداقلی است و بر ضرورت توافقی قوی‌تر و پایاتر تأکید می‌نمود. بر این اساس گفته شده مسئله اصلی ترامپ این است که توافق هسته‌ای آمریکا با ایران را به نام خود ثبت کند و لذا حاضر است امتیازاتی بدهد تا چنین ثبتی اتفاق بیفتد. البته نمی‌توان گفت آمریکای ترامپ همین لحن فعلی را در رابطه با ایران ادامه می‌دهد، هیچ بعید نیست که ترامپ و نماینده ویژه او پس از طی مراحل مقدماتی مذاکرات، به طرح خواسته‌هایی غیرقابل پذیرش روی بیاورند کما اینکه اظهارات خارج از اتاق مذاکرات مقامات و محافل آمریکا، به چنین شائبه‌ای دامن می‌زند.  🔶 نکته اینجاست که به هر حال این ترامپ فعلاً آمده و می‌گوید من برنامه غنی‌سازی اورانیوم در ایران را می‌پذیرم و تنها دنبال رفع نگرانی از تبدیل این روند به روندی غیرصلح‌آمیز هستم. با فرض اینکه ترامپ دروغ می‌گوید و به او نمی‌توان اعتماد کرد، در فضائی که حریف از خود چهره‌ای مصمم و عازم به مسائل نشان می‌دهد و عملاً افکار عمومی را درگیر چنین فضائی کرده است، جمهوری اسلامی ایران چه واکنشی باید داشته باشد تا در دام طراحی خبیثانه طرف مقابل خود نیفتد و بلکه به طراحی دشمن بدل هم بزند؟ 🔸 : آقای سعدالله زارعی؛ کارشناس مسائل منطقه 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#روابط_خارجی #دشمن_شناسی #آمریکا #برجام #تحریم #اعتماد ✅ تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره 🔰 قس
تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره 🔰 قسمت دوم 2⃣ جمهوری اسلامی در این میان هوشمندانه‌ترین موضع را گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی ـ‌دامت برکاته‌ـ در بیانات پی‌در‌پی فرمودند آمریکا قابل اعتماد نیست، مذاکره با آن شرافتمندانه نیست، مذاکره هیچ مشکلی از مشکلات ما را رفع نمی‌کند و مذاکره گره اقتصادی کشور را کورتر می‌نماید. این بیانات قیمت کالایی که آمریکایی‌ها می‌خواستند آن را به گران‌ترین بها به ایران بفروشند، پی‌در‌پی تنزل دادند تا اینکه ترامپ در نامه‌ای از اهتمام حتمی خود به حل مسئله هسته‌ای با ایران به گونه‌ای که به آن آسیب نزند، تأکید نمود. 🔶 در این فضا که از نظر آمریکا مذاکره بسیار ارزشمند و از نظر ایران مذاکره نه‌چندان باارزش ارزیابی می‌شد، جمهوری اسلامی با هوشمندی، پذیرش یک قاعده ـ‌مکانیسم‌ـ مشخص ناظر به رفع تحریم‌های ایران از سوی آمریکا را در مقابل قاعده ایمن‌سازی فعالیت هسته‌ای خود مطالبه کرد و طرف آمریکایی پذیرفت که به فرمول یک در برابر یک ـ‌یعنی تأمین نظر ایران در یک مسئله در مقابل تأمین نظر آمریکا در یک مسئله‌ـ تمکین نماید. با این وصف در این فضا، ایران مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را که امر تازه‌ای هم نبود و طی ۲۹ سال گذشته در مورد برنامه هسته‌ای ایران و پیش از آن در سایر موارد جریان داشت، پذیرفت و با موضوعی به‌عنوان محور مذاکره توافق کرد که پیش از آن و طی یک دوره نزدیک به ۲۰ سال (۱۴۰۰ـ ۱۳۸۲) محل بحث و مذاکره بوده است.  3⃣ چرا «مذاکره غیرمستقیم»؟ مذاکره به صورت غیرمستقیم در دنیا، امر رایجی می‌باشد و بسیاری از کشورها مایلند با دشمن خود فقط از طریق واسطه صحبت نمایند. محدود کردن مذاکره با آمریکا به «مذاکره غیرمستقیم» و اعلام پرهیز از مذاکره مستقیم، در واقع به نوعی تحقیر آمریکا تلقی شد و از این‌ روی بود که ترامپ اصرار زیادی داشت تا این مذاکرات مستقیم باشد. در عین حال باید بر این نکته اذعان کرد که تأکید ایران بر مذاکره غیرمستقیم، موضعی متکبرانه نبود واقعیت این است که تأکید ایران بر مذاکره غیرمستقیم از یک‌‌سو وضعیت ایران را در پذیرش و در عدم پذیرش علی‌السویه نشان می‌دهد و به دشمن می‌گوید اگر مذاکره برای تو راهبرد است، برای من صرفاً یک موضوع ـ‌از میان ده‌ها موضوع‌ـ است و آنچه تو در عنوان مذاکره جست‌وجو می‌نمایی و به‌شدت به آن نیاز داری، من به خروجی آن نظر دارم و جز با اطمینان خاطر از رسیدن به «خروجی مناسب»، به مذاکره با تو نمی‌اندیشم، در عین حال مذاکره غیرمستقیم این امکان را برای کشوری مثل ایران که با مطالبه مذاکره از سوی کشوری مواجه شده که طی نزدیک به ۵۰ سال جز شرارت از آن سراغ ندارد، فراهم می‌کند که با دقت تمام، آنچه مطرح می‌شود را سبک و سنگین کند و بدون عجله درباره آن بهترین یا مناسب‌ترین تصمیم را بگیرد. 🔸 : آقای سعدالله زارعی؛ کارشناس مسائل منطقه 🆔 @tahlil_shjr
چرا نه خوش‎بینیم و نه بدبین؟ 🔶 رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدار سال نو با مسئولان ارشد سه قوه درباره مذاکرات ایران و آمریکا فرمودند: «مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد. ما هم به این گفت‌وگوها نه خیلی خوش‌بین و نه خیلی بدبین هستیم، البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم، اما به توانایی‌های خود خوش‌بین هستیم.» 🔶 اینکه ما به مذاکرات بدبین نیستیم، به این دلیل است که ادله گوناگونی وجود دارد که با محاسبه هزینه و فایده سناریوهای احتمالی از نظر آمریکایی‌ها، مذاکره به نفع آنهاست و اگر ما هم مبتنی بر توانایی‌های خود مذاکره کنیم، می‌توانیم از این مذاکرات فوایدی کسب کنیم. به نظر می‌رسد، ترامپ به دلیل اجباری که وجود دارد، به مذاکرات تن داده است. ترامپ یا باید با ایران مذاکره کند یا اینکه راه تقابل با ایران را در پیش بگیرد؛ اگر تقابل با ایران را انتخاب کند منافع بسیار زیادی را از دست می‌دهد و ممکن است بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های آمریکا در کشورهای عربی منطقه و از جمله عربستان به خطر بیفتد. 🔶 بی‌تردید، این تقابل یک برنده بیشتر ندارد و آن، چین است. بنابراین، تقابل با ایران برای آمریکا بسیار پرهزینه است. البته کسانی که ترامپ را مجبور در این مذاکرات می‎بینند، دلیلی دیگر نیز در این باره ذکر می‌کنند. ترامپ نتوانسته است در سیاست فشار حداکثری نتیجه بگیرد و چاره‌ای جز تعامل با ایران ندارد، شاهدی که در این زمینه وجود دارد، عقب‎نشینی ترامپ در مذاکرات اخیر است. ترامپ که قبل از مذاکرات با ادعای برچیدن برنامه هسته‌ای ایران و مذاکرات موشکی و منطقه‌ای، ایران را به مذاکره فرا می‌خواند، در گام آخر به صراحت ادعا می‌کند مذاکرات صرفاً بر موضوع نساختن سلاح هسته‌ای از سوی ایران صورت می‌گیرد. 🔶 البته دلایل دیگری نیز وجود دارد؛ مانند تمایل آمریکا برای حل مسائل با ایران و تمرکز بر روی چین یا سود سرمایه‌گذای آمریکا در ایران و امثال اینها؛ ولی به نظر می‌رسد این دسته از دلایل از اعتبار کافی برخوردار نیستند و به مثابه دلایل ثانویه به آنها نگاه می‎شود. بنابراین، مبتنی بر این دلایل و برخی دیگر می‌توان گفت که بدبینی مطلق به مذاکرات صحیح نیست؛ در کنار این دسته از دلایل رفتار نامتعادل ترامپ و ادعای خودش مبنی بر اینکه در معاملات مهم خود، لحظه آخر زیر میز می‌زند تا بتواند امتیازات بیشتری بگیرد و تجربیات تاریخی فراوانی که از بدعهدی آمریکایی‌ها وجود دارد که ما را به این نتیجه می‌رساند که خیلی هم نباید به این مذاکرات خوش‌بین باشیم. مانند: 🔻 پاره‌کردن برجام 🔻 بدعهدی در قبال کره شمالی بعد از مذاکره با این کشور 🔻 بدعهدی در ماجرای مذاکرات دولت شهید رئیسی و مبادله زندانیان 🔻 بدعهدی در ماجرای کمک ایران برای غلبه بر تروریست‌ها در افغانستان 🔻 بدعهدی در آزادسازی گروگان‌ها در لبنان 🔻 و ده‌ها مورد دیگر 🔸 : آقای علی کارگر؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
سفر راهبردی عراقچی به مسکو 🔶 «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه ایران، در سفر اخیر خود به مسکو با مقامات ارشد روسیه، از جمله «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور این کشور دیدار کرد. این سفر که در وضعیت حساس منطقه‌ای و بین‌المللی انجام شد، چهار محور کلیدی را در بر می‌گرفت که هر یک از ابعاد استراتژیک ویژه‌ای برخوردار است. 1⃣ انتقال پیام رهبری: یکی از اهداف اصلی این سفر، انتقال پیام مکتوب رهبر معظم انقلاب به ولادیمیر پوتین بود. این اقدام در چارچوب دیپلماسی سطح بالای دو کشور و در ادامه سند همکاری ۲۰ ساله امضا شده در سفر شهید رئیسی به روسیه در سال ۲۰۲۲ صورت گرفت. محتوای این پیام که احتمالاً بر ضرورت گسترش همکاری‌های امنیتی، اقتصادی و فناوری تأکید داشته است، در حالی که همکاری‌های دو کشور در سطح بالایی قرار دارد منتقل شد. این هم‎سویی، به ویژه پس از تشدید تحریم‌ها علیه ایران و جنگ اوکراین، از اهمیت حیاتی برخوردار شده است.  2⃣ پرونده هسته‌ای: نقش محوری روسیه؛ برنامه هسته‌ای ایران یکی از محورهای اصلی مذاکرات بود. این گفت‌وگوها در حالی انجام شد که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خواستار شفاف‌سازی بیشتر ایران درباره فعالیت‌های هسته‌ای شده بود. روسیه به عنوان عضو دائم شورای امنیت و حامی سنتی ایران می‌تواند در چند سطح عمل کند: ـ ایفای نقش میانجی در مذاکرات هسته‌ای ـ تعدیل فشارهای غرب از طریق وتوی احتمالی در شورای امنیت؛ ـ حمایت فنی از برنامه هسته‌ای ایران. لاوروف نیز در این زمینه تحریم‌های آمریکا را «غیرقانونی» خوانده و بر ضرورت همکاری‌های فنی تأکید کرده است. 3⃣ بحران سوریه: بررسی وضعیت سوریه از دیگر موضوعات کلیدی این مذاکرات بود. ایران و روسیه به عنوان دو حامی اصلی «بشار اسد» نقش تعیین‌کننده‌ای در ثبات این کشور داشته‌اند. عراقچی پیش از این هشدار داده بود که ناآرامی‌های سوریه می‌تواند امنیت عراق و دیگر کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. هماهنگی دو کشور در این حوزه شامل مقابله با تهدیدهای تروریستی، حمایت از اقلیت‌های قومی و مذهبی و جلوگیری از گسترش ناآرامی‌ها به دیگر کشورهای منطقه‌ می‌شود. 4⃣ قفقاز و دریای خزر: تحولات قفقاز جنوبی و دریای خزر پس از جنگ اوکراین اهمیت ویژه‌ای یافته است. ایران با طرح کریدور خلیج فارس-دریای سیاه به دنبال کاهش وابستگی به ترکیه در تجارت با اروپا، کاهش هزینه‌های حمل‎ونقل و تقویت جایگاه خود به عنوان «هاب ارتباطی منطقه‌ای»است. این ابتکار می‌تواند موازنه قدرت در منطقه را تغییر دهد. هماهنگی با روسیه در مدیریت تنش‌های قفقاز جنوبی، به ویژه در مناقشه آذربایجان و ارمنستان، از دیگر موضوعات مورد بحث بود. سفر عراقچی به مسکو نشان‌دهنده تلاش دو کشور برای ارتقای همکاری‌های موقت به اتحاد استراتژیک بلندمدت، ایجاد بلوک مقاومت در مقابل هژمونی غرب و تقویت هماهنگی در بحران‌های منطقه‌ای‌ است. 🔸 : آقای مصطفی علیجان‌زاده 🆔 @tahlil_shjr
تحقق «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» در مذاکرات ایران و آمریکا 🔶 دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا واکنش‎هایی را به دنبال داشته که بعضاً ظرفیت به انحراف کشاندن مسیر مذاکرات را داشته است. سؤال این است: اکنون که آمریکا خود را منادی صلح معرفی کرده و مدعی است، برای دست نیافتن ایران به سلاح هسته‎ای درخواست مذاکره با ایران را مطرح کرده و ایران نیز با تأکید بر اصول اساسی خود و به دلیل بی‎اعتمادی به آمریکا به شکل غیرمستقیم، مذاکره را پذیرفته است؛ چه چیزی می‎تواند سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» را در روابط خارجی دچار چالش کند؟ 🔶 به طور کلی دو مسئله عمده تاکنون مطرح شده که پرداختن جامعه به آن می‎تواند مذاکره را از مسیر اصولی خود خارج کند. 1⃣ مذاکره و رفع سایه جنگ 2⃣ رونق اقتصادی با مذاکره. رسانه‎ها و پیاده نظام‎های دشمن در فراگیر کردن این خط فکری منحرف‎کننده نیز بیکار ننشسته‌اند. تا آنجا که به گفته سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی: «حجم انتشار اخبار جعلی از مذاکرات در رم، بیشتر از مذاکرات مسقط بود.» 🔶 پیرو موضوع ارتباط سایه جنگ و مذاکرات، «نیویورک تایمز» مدعی شد: «اسرائیل درصدد حمله به ایران بوده است که ترامپ مانع شده است.» این در حالی است که وزیر خارجه صهیونیست‎ها در پاسخ به پرسشی درباره گزارش نیویورک‌تایمز که نوشته بود دونالد ترامپ از اجرای برنامه اسرائیل برای حمله به ایران جلوگیری کرده است، گفت: «من عضو کابینه امنیتی هستم و در تمام جلسات داخلی حضور دارم و به یاد نمی‌آورم که تصمیمی در این مورد گرفته شده باشد.» همین مورد به خوبی نشان می‌دهد، دشمن روی پروژه ارتباط سایه جنگ و مذاکرات تلاش می‌کند. 🔶 جریان غربگرا برای اینکه مذاکره بین ایران و آمریکا را به هر قیمتی که شده، موجه جلوه دهند و عطش مذاکره با هر پیش‌شرطی را در جامعه ایجاد کنند، به گزافه‌گویی افتاده‌اند. در جدیدترین اظهارات، مدعیان اصلاحات بر اساس توئیت یکی دو نفر که یکی از آن‌ها عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت هم هست! به شایعه سرمایه‎گذاری هزار میلیاردی آمریکا در ایران رو آورده‎اند و برخی در شبکه‌های اجتماعی آن را انتشار انبوه می‎دهند. این اقدام رد پای فیکرها و استروترفرها را به خوبی نشان می‌دهد. شرطی‎سازی بازار در این شرایط می‎تواند یک حربه کلیدی برای دشمن باشد تا فضای افکار عمومی ایران را به دست گرفته و در صورت لزوم برای اهرم فشار در مذاکرات از آن استفاده کند. 🔶 با وجود این، مجموعه دولت، رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه تا کنون با تکیه بر اصول اساسی نظام به دنبال تحقق اصل عزت، حکمت و مصلحت بوده‎اند، نه اقتصاد را به مذاکره گره زده‎اند و نه به گزافه‎گویی دشمن در موضوع سایه جنگ توجه داشته‎اند؛ اما به هرحال باید نسبت به توطئه‌های دشمن مکار هوشیار‌ بود. 🔸 : آقای محمد حکیمی 🆔 @tahlil_shjr
لزوم تغییر رویکرد کارشناسی رفع‌تحریم در گفتگوهای عمان 🔶 به بهانه شروع گفتگوهای کارشناسی عمان هدف مهم ایران از مذاکرات با آمریکا، موضوع رفع تحریم‌هاست. این را می‌توان در شروط ۹گانه رهبر انقلاب برای اجرای برجام به وضوح مشاهده کرد. در پشت این موضوع، نیاز اصلی ایران، دسترسی به انتفاع اقتصادی یا حاصل کردن منافع اقتصادی است. ایران اینگونه تصور می‌کند که با رفع تحریم‌ها می‌تواند مشکلات و موانع پیش‌روی روابط خارجی و اقتصاد را بردارد و از این طریق به منافع اقتصادی دست یابد. 🔶 رویکردی که ایران در طول مذاکرات گذشته و ادامه آن دنبال کرده، در محافل کارشناسی با عنوان "رویکرد حقوقی" شناخته می‌شود؛ یعنی تعهداتی که طرف مقابل به ایران به عنوان امتیاز ارائه می‌دهد، از جنس انجام یک‌سری اقدامات حقوقی است. برای مثال، در برجام مشاهده می‌شود که طرف آمریکایی متعهد می‌شود یک‌سری فرامین اجرایی و بندهای مرتبط با تحریم ایران را ــ متناسب با اختیارات رئیس‌جمهور ــ لغو یا متوقف کند. در برجام همچنین بخشی به عنوان "آثار حاصل برداشتن تحریم" وجود دارد که نشان‌دهنده دغدغه اصلی ایران برای بهره اقتصادی بردن از رفع تحریم‌هاست. 🔶 اما تجربه برجام نشان داد که به دلیل درهم‌تنیدگی و ساختار پیچیده تحریم‌های آمریکا ــ خصوصاً تحریم‌های وضع‌شده از سوی کنگره ــ آنچه در برجام به عنوان تعهدات طرف آمریکایی مطرح شد (که آمریکا مدعی است پیش از خروج، آنها را کاملاً اجرا کرده)، نتوانست نتایج مطلوب و انتفاع اقتصادی مورد نظر ایران را تأمین کند. برای مثال، دکتر سیف، رئیس‌کل وقت بانک مرکزی، در سخنرانی مشهوری در آمریکا اشاره کرد که در حوزه روابط بانکی، دستاورد ایران تقریباً "هیچ" بوده است. 🔶 تجربه ناموفق برجام در کنار تغییرات مهمی که ر ساختار تحریم‌ها بعد از توافق برجام به وجود آمده است، نگرانی‌ها از تکرار شکست مشابه را افزایش می‌دهد. ساختار تحریم‌ها پس از سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ میلادی) پیچیده‌تر شده؛ قوانین و فرامین اجرایی متعددی مانند "کاتسا" (۱۳۹۶)، "قوانین اختیارات دفاع ملی" در سال‌های مختلف، و "قانون کشتی" (اردیبهشت سال گذشته) تصویب شده‌اند. همچنین، فرامین اجرایی متعددی از سوی ترامپ و بایدن علیه ایران اعمال شد. در دوره "فشار حداکثری" ترامپ پس از خروج از برجام، راهبرد "تحکیم دیوار تحریم" را دنبال کرد که درهم‌تنیدگی تحریم‌ها را تشدید کرد. 🔶 نکته دیگر، اضافه شدن کشورهایی مانند روسیه به این معادله است. تحریم‌های گسترده علیه روسیه پس از جنگ اوکراین، برخی نهادها و افراد ایرانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و این تحریم‌ها بر پیچیدگی اوضاع افزوده‌اند. با این توضیحات، اگر تیم کارشناسی ایران همان "رویکرد حقوقی" گذشته را دنبال کند، انتظار دستاوردی بسیار کمتر از برجام دور از ذهن نیست. اما راه جایگزین چیست؟ از همان ابتدای آشکار شدن نواقص برجام، رویکردی مطلوب‌تر مطرح شد که در سال‌های اخیر بیشتر مورد بحث قرار گرفته است: "رویکرد مبتنی بر انتفاع اقتصادی". در این روش، تمرکز بر "خروجی ملموس" و قابل اندازه‌گیری است، نه صرفاً تعهدات حقوقی. این رویکرد پیچیدگی‌های حقوقی و مواجهه با ساختار تحریم‌ها را به طرف آمریکایی منتقل می‌کند و خواستار تضمین نتایج عینی است. 🔶 اما این رویکرد نیز چند چالش دارد: 1⃣ لزوم تغییر رویکرد و ترکیب تیم کارشناسی: برای اجرای این استراتژی، رویکرد تیم کارشناسی باید تغییر کند که مستلزم تغییر ترکیب تیم کارشناسی نیز هست. حضور صرف حقوقدانان و دیپلمات‌ها کافی نیست و باید اقتصاددانان و متخصصان روابط بین‌الملل در تیم تقویت شوند. 2⃣ عدم تمایل آمریکا به انتفاع اقتصادی ایران: آمریکا معتقد است افزایش قدرت اقتصادی ایران به فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده منجر خواهد شد و بنابراین با این رویکرد مخالفت می‌کند. بلوکه شدن پول‌های آزاد شده ایران از کره به همین دلیل بود. 3⃣ لزوم تغییر ساختار توافق: برای موفقیت این رویکرد، توافق باید "گام‌به‌گام" و "متوازن" باشد؛ تا بتواند پایداری توافق را تضمین کند. به‌گونه‌ای که تعهدات بازگشت‌ناپذیر در مقابل اقدامات برگشت‌پذیر قرار نگیرد. مثال روشن این عدم تعادل، "تبادل زندانیان در سال ۱۴۰۲" است که در آن، علی‌رغم آزاد شدن زندانیان، انتقال کامل منابع مالی ایران محقق نشد، درحالی که اهرم فشار ایران از دست رفت. 🔶 بدون تغییر رویکرد در بخش رفع تحریم‌ها، باید انتظار دستاوردی کمتر از برجام را داشت. رویکرد "مبتنی بر انتفاع اقتصادی" گرچه مطلوب است، اما نیازمند تغییر در ترکیب تیم مذاکره‌کننده و طراحی ساختار جدیدی برای توافق است. 🔸 : آقای مسعود براتی 🆔 @tahlil_shjr
کدام فاکتور از فرمول مذاکره حذف شده است؟! 1⃣ دونالد ترامپ در گفت‌و‌گو با مجله آمریکایي تایم گفت‌: «‌فکر می‌کنم ما با ایران به توافق خواهیم رسید‌» و در ادامه اظهار داشت‌: «البته اگر نتوانیم به توافق برسیم، من ممکن است با میل خود وارد جنگ شوم‌»! این روزها و در حالی که مذاکرات غیر‌مستقیم ایران با آمریکا در جریان است و امروز قرار است سومین دور مذاکرات در عمان برگزار شود، تهدیدهای مورد اشاره را نمی‌توان و نباید نادیده گرفته و از کنار آن به آسانی عبور کرد. روز چهارشنبه هفته قبل در یادداشتی به تحریم‌های سه‌گانه آمریکا که هرکدام دقیقاً در آستانه ۳ دور مذاکره وضع شده بود و نیز به تهدید ایران در گفت‌و‌گوی تلفنی ترامپ و نتانیاهو اشاره کرده و آورده بودیم؛ «‌پیام‌های چهارگانه‌ای که به آن اشاره شد، نشان می‌دهد که آمریکا از اهداف باج‌خواهانه خود دست نکشیده است که اگر این‌گونه نبود، رخدادهای چهارگانه مورد اشاره، آن‌هم دقیقاً در گرماگرم (بخوانید سردا سرد‌) مذاکرات کمترین توجیهی نداشت. مگر نه این که ویتکاف در هر دو دور مذاکرات بر حل مسائل فی‌ما‌بین و رسیدن به یک توافق مرضی‌الطرفین تاکید کرده است؟! اگر این‌گونه است، تحریم‌های زنجیره‌ای و اظهارات ترامپ در مکالمه تلفنی با جلاد خونخوار رژیم صهیونیستی چه توجیهی دارد‌»؟! 2⃣ اظهارات ترامپ که به آن اشاره شد، این پرسش را پیش می‌کشد که مگر آمریکا از توافق با ایران چه می‌خواهد که از نقطه مقابل توافق، یعنی عدم توافق با عنوان جنگ و حمله نظامی یاد می‌کند؟! توافق طرفین درباره صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران (که می‌دانند هست‌) در مقابل لغو تحریم‌ها به لحاظ اهمیت، در حد و اندازه‌ای نیست که نقطه مقابل آن حمله نظامی باشد! بنابراین باید دید در این فرمول کدام «فاکتور» جا افتاده است که روند مذاکرات با آنچه مقامات آمریکایي اعلام می‌کنند، همخوانی ندارد! و آیا تیم مذاکره‌کننده کشورمان که نشان داده است از هوشمندی درخور تحسین برخوردار است، نباید درباره این «فاکتور عمداً جا افتاده‌»! از طرف مقابل توضیح بخواهد؟! 3⃣ خانم «‌نیکی هیلی‌» نماینده دور اول ریاست جمهوری ترامپ در سازمان ملل متحد، اعتراف کرده بود که ترامپ از ترفند «‌مرد دیوانه‌» بهره می‌گیرد و به من اصرار می‌کرد که از او چهره یک رئیس‌جمهور غیر‌قابل پیش‌بینی ارائه کنم! نیکی هیلی می‌گفت، ترامپ در مقابل پرسش من که چرا باید چنین باشد؟ تاکید می‌کرد «‌برای ترساندن طرف مقابل‌»!. 🔶 نگاهی گذرا به نزدیک به ۱۰۰ روزی که از ریاست جمهوری ترامپ می‌گذرد نیز به وضوح نشان می‌دهد بارزترین ویژگی ترامپ، اعتیاد او به «لاف‌های گزاف‌» است و به گوسفندی شبیه است که «ماسک گرگ» بر چهره زده است! 4⃣ آمریکا اگر در لاف گزاف خود برای حمله نظامی به ایران کمترین احتمال موفقیتی داشت، لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد و بارها نشان داده است که به هیچ ضابطه قانونی، ملاحظات حقوقی و انسانی و... پایبند نیست. آنچه در این میان مانع آمریکاست، اقتدار مثال‌زدنی جمهوری اسلامی است که طی چهل و چند سال گذشته به وضوح نشان داده شده است و دقیقاً به همین علت است که اهداف خود را از طریق مذاکره دنبال می‌کند. خبر زیر را بخوانید! 5⃣ دی ماه سال گذشته «ریچارد نفیو‌» که به معمار تحریم‌ها علیه ایران شهرت دارد، طی یادداشتی در نشریه آمریکایی «فارن افرز» از کارآمدی تحریم‌ها علیه ایران ابراز نا‌امیدی کرده و درباره حمله احتمالی به ایران نیز نوشته بود: «پیامدهای حمله نظامی به ایران بسیار سنگین است و در آن، احتمال شکست و تضعیف اعتبار آمریکا بسیار زیاد است»‌. نفیو در ادامه می‌نویسد «حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران نیز بی‌اثر است، چرا که دانش هسته‌ای ایران بومی است و نه وارداتی». ریچارد نفیو تاکید می‌کند که «‌مذاکره، تنها راه برای مقابله و مهار ایران است‌»! دقت کنید، مذاکره را برای مهار ایران می‌خواهند و نه‌... 🔶 و اما، اگرچه تیم مذاکره‌کننده کشورمان طی دو دوره مذاکرات اخیر با هوشمندی نشان داده است که به حریف اجازه خروج از چارچوب تعیین شده را نمی‌دهد ولی انتظار می‌رود که امروز در عمان از طرف مقابل درباره تناقض میان فرمول اعلام شده مذاکره و اظهارات ترامپ توضیح بخواهد. 🔸 : آقای حسین شریعتمداری 🆔 @tahlil_shjr
اولویت‌های روابط ایران و جمهوری آذربایجان 🔶 سفر رئیس‌جمهور ایران به باکو در شرایطی صورت می‌گیرد که روابط دو کشور پس از دوره‌ای از تنش‌ها، نیازمند تحرک جدیدی است. سفر پزشکیان به باکو فرصتی برای تحکیم روابط دوجانبه و پیشبرد منافع راهبردی ایران است. اولویت‌های کلیدی در این سفر باید شامل:  1⃣ کریدور ارس: کریدور شمال–جنوب به‌عنوان پروژه‌ای راهبردی می‌تواند به مهم‌ترین محور همکاری دو کشور تبدیل شود. اگرچه سال‌هاست که پروژه ریلی رشت–آستارا به‌عنوان حلقه مفقوده این کریدور متوقف مانده، اما ایران می‌تواند با احداث کریدور ریلی ارس و اتصال به خاک جمهوری آذربایجان، این طرح را از رکود خارج کند. این مسیر نه‌تنها جایگزین مناسبی برای کریدور رقابتی زنگزور خواهد بود، بلکه توازن راهبردی منطقه را به نفع تهران تغییر خواهد داد. جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه در حال پیشبرد کریدور زنگزور است که از طریق خاک ارمنستان، ارتباط مستقیم میان باکو و نخجوان را برقرار می‌کند. این طرح در صورت تکمیل، به موقعیت ترانزیتی ایران ضربه وارد کرده و منافع اقتصادی–امنیتی تهران را تهدید می‌کند. اما راه‌حل جایگزین ایران، اتصال ریلی از طریق کریدور ارس است. این اتصال می‌تواند ایران را به شبکه حمل‌ونقل بین‌المللی ترانس‌کاسپین متصل کند و جایگاه کشور را در تجارت آسیای مرکزی و قفقاز ارتقا دهد. 2⃣ احیای مسیر جلفا–نخجوان: یکی دیگر از ظرفیت‌های مغفول‌مانده در روابط دو کشور، خط ریلی جلفا–نخجوان است که به شبکه ریلی ارمنستان، گرجستان و روسیه متصل می‌شود. این مسیر به‌دلیل اختلافات باکو و ایروان مسدود مانده، اما ایران می‌تواند با میانجی‌گری زمینه بازگشایی آن را فراهم کند. احیای این مسیر نه‌تنها سودآوری اقتصادی برای ایران دارد، بلکه می‌تواند به کاهش تنش‌های منطقه‌ای کمک کند. 3⃣ بازسازی قره‌باغ: پس از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، فرآیند بازسازی این منطقه آغاز شده است. ایران به‌عنوان همسایه‌ای با اشتراکات فرهنگی و تاریخی با آذربایجان و دارای توانمندی‌های فنی و مهندسی، می‌تواند نقش کلیدی در این پروژه ایفا کند. حضور شرکت‌های ایرانی در بازسازی قره‌باغ می‌تواند مانع نفوذ بازیگران رقیب مانند ترکیه و رژیم صهیونسیتی شود. 4⃣ فعال سازی و تقویت روابط دو جانبه: دیپلماسی فعال و هوشمندانه می‌تواند زمینه‌ساز تحکیم همکاری‌های دوجانبه و کاهش تنش‌ها باشد. در این راستا، چند راهکار قابل طرح است: 🔶 تشکیل کمیسیون‌های مشترک اقتصادی و امنیتی، استفاده از ظرفیت سازمان‌های منطقه‌ای مانند اکو و همکاری اسلامی، تسهیل روادید و تجارت مرزی، گسترش تبادلات دانشگاهی و علمی، حمایت از توسعه گردشگری تاریخی–مذهبی، گفت‌وگو در مورد مسائل حساسی مانند حوزه دریای خزر و مرزهای آبی در چارچوب حقوق بین‌الملل، همکاری امنیتی در مقابله با تهدیدات مشترک مانند مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و افراط‌گرایی. تقویت روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری آذربایجان نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، اعتمادسازی و تعامل سازنده است. تمرکز بر منافع مشترک اقتصادی، امنیتی و فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز همکاری پایدار باشد. در صورت مدیریت هوشمندانه اختلافات و استفاده از فرصت‌های موجود، روابط دو کشور می‌تواند به سطح راهبردی ارتقا یابد و الگویی برای همکاری‌های منطقه‌ای شود. 🔸 : آقای مصطفی علیجان‌زاده 🆔 @tahlil_shjr
وعده دروغین تغییر رژیم در ایران 🔶 گیدئون راچمن، روزنامه‌نگار بریتانیایی، در ژوئیه ۲۰۰۶ به‌عنوان مفسر ارشد امور خارجی روزنامه فایننشال تایمز معرفی شد. او در مقاله‌ای با عنوان «وعده دروغین تغییر رژیم در ایران» به نکاتی قابل تأمل اشاره می‌کند. راچمن با اشاره به حوادث سال ۱۴۰۱ و جمله معروف نتانیاهو که گفته بود: «آزادی به ایران خواهد رسید، زودتر از آن‌چه اکثر مردم فکر می‌کنند»، این اظهارات را غیرواقعی می‌داند. او معتقد است رفتارشناسی جامعه ایرانی در شرایط سخت نشان داده که در مواقع بحران، همبستگی میان گروه‌های داخلی افزایش یافته و دیگر نمی‌توان صرفاً بر اختلافات داخلی برای فروپاشی حساب باز کرد. بر همین اساس، او طرح حمله به ایران را استراتژی‌ای غیرقابل‌قبول تلقی می‌کند. اظهارات راچمن بیانگر نکته‌ای ظریف است. برخلاف برخی رسانه‌های غربی که تلاش دارند جامعه ایرانی را جامعه‌ای از نفس‌افتاده و ناامید معرفی کنند، راچمن معتقد است که ارزش‌های معنوی و عرق ملی در جامعه ایران همچنان عامل پویایی و تحرک محسوب می‌شوند. 🔶 نکته برجسته‌ای که نباید به‌سادگی از آن عبور کرد، این است که: آیا وقوع بحران‌های سخت و پیچیده می‌تواند جامعه ایرانی را از نظام جمهوری اسلامی بیزار کند؟ راچمن در تبیین این مسئله، به تجربه لبنان اشاره می‌کند. او می‌نویسد که آمریکا و اسرائیل درباره حزب‌الله لبنان چنین امید داشتند که با ایجاد بحران‌های فزاینده و حذف رهبر حزب‌الله، فروپاشی از درون رخ دهد؛ اما چنین نشد. 🔶 در کتاب شکست در بازیِ طولانی نوشته فیلیپ گوردون نیز به همین موضوع پرداخته شده است. گوردون، مشاور امنیت ملی کامالا هریس، با تسلطی که بر نحوه مدیریت بحران در کاخ سفید دارد، عنوان می‌کند که ایالات متحده فرضیات خوشبینانه افرادی چون نتانیاهو را پذیرفت؛ اما در پیش‌بینی هرج‌ومرجی که ناگزیر پس از فروپاشی پدید می‌آمد، شکست خورد. از این‌رو، تحلیل‌گرانی همچون راچمن و گوردون نه‌تنها حمله به ایران را ناممکن می‌دانند، بلکه معتقدند مطرح کردن چنین استراتژی اشتباهی از سوی آمریکا، خود می‌تواند عاملی برای ایجاد اتحاد علیه غرب شود. راچمن در مقاله‌اش، بزرگ‌ترین نگرانی غرب را «اتحاد و همکاری محور دشمنان» عنوان می‌کند و تنها تحول مطلوب برای غرب را «ادغام ایران در اقتصاد جهانی» می‌داند. پرواضح است که، حتی از نگاه راچمن، مسئله اصلی غرب «استقلال ایران» است. در واقع، غرب می‌خواهد حکومت ایران دست‌نشانده و ژاندارم آمریکا در منطقه باشد، نه یک کشور مستقل و قدرتمند. راچمن در پایان مقاله خود، راهکار مواجهه با جمهوری اسلامی را مذاکره‌ای مسالمت‌آمیز معرفی می‌کند. او اپوزیسیون ایرانی را ظرفیت مهمی می‌داند و بر این باور است که این طیف می‌تواند افکار عمومی را چنان منحرف کند که خواسته‌ای که از مسیر جنگ قابل تحقق نیست، از مسیر مدیریت افکار عمومی محقق شود. 🔶 بنابراین در مقطع کنونی، ضروری است که ضمن توجه به خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی، به‌ویژه در سیاست خارجی، هوشیار باشیم که مذاکره به دستاویزی برای نفوذ دشمن بدل نشود. 🔸 : آقای محمد حکیمی 🆔 @tahlil_shjr
ناگهان نگران‌ها‼️ 🔸مافیای رسانه ای در هم تنیده، به خاطر یک اظهار نظر آقای قاسمیان، به جان وی افتاده اند و می گویند حتی اگر طرف سعودی ماجرا را رها کند، ما رها نمی کنیم. 🔸حتی او را متهم به نفوذی بودن کردند و با ژست نگرانی برای منافع ملی و روابط خارجی، مدعی شدند اظهار نظر آقای قاسمیان در یک گروه محدود در فضای مجازی، موجب خدشه در روابط با عربستان می شود. 🔸اما همین مویه کنندگان و ضجّه زنندگان سال هاست به شکل سازمان یافته، بدترین ادبیات را نثار چین و روسیه و یا دوستان و متحدان منطقه ای ایران می کنند؛ 🔸هرگز هم یادشان نمی افتد که شاید این ادبیات سخیف و موهن (و غالبا آمیخته با دروغ و تحریف) موجب اخلال در روابط راهبردی با شرکای اقتصادی و سیاسی کشور می شود. بلکه بعضی از آنها مامور نیابتی برای تخریب روابط هستند. 🔸به تعبیر عامیانه، "قربان بِرَم خدا را- یک بام و دو هوا را"! ما کدام را باور کنیم؛ قسم حضرت عباس این جماعت را یا دُم خروس را؟! ✍ : محمد ایمانی 🆔 @tahlil_shjr