eitaa logo
شجر
1.4هزار دنبال‌کننده
839 عکس
95 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ جزئیات رخدادهای اخیر 🔶 پس از رسیدن نامه ترامپ، تهران با مشورت‌های بسیار، یک پروتکل مذا‌کراتی را طراحی کرد که به شرح زیر بود و در نامه پاسخ نیز آمد؛ این اصول شامل موارد زیر بود: 1⃣ ایران بار دیگر تاکید می کند که به ویژه تحت سیاست فشار حداکثری مستقیماً با آمریکا مذاکره نخواهد کرد و رویکرد آمریکا را قاطعانه رد می کند. ایران آماده است به سرعت وارد گفتگو های غیر مستقیم و موثر برای کاهش تنش ها میان دو کشور شود. ایران اعلام می‌کند که «شرایط غیرواقع‌بینانه» ترامپ را نمی‌پذیرد و خواسته‌های آمریکا به قدری گسترده است که حتی به صورت فرضی هم نمی‌توان به آنها پرداخت. در صورت پیشرفت و اعتمادسازی در مذاکرات غیرمستقیم، امکان شروع مذاکرات مستقیم وجود دارد. 2⃣ تمایل تهران برای شرکت در مذاکرات غیرمستقیم بر سر برنامه هسته ای خود، به عنوان مقدمه ای برای انقیاد کامل آن به نظارت بین المللی، مشروط بر اینکه مرجع هر گونه مذاکره در این زمینه، برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ (برجام) و احترام متقابل باشد. ایران تاکید دارد که هیچ یک از شروط هسته‌ای ترامپ را پیش از مذاکرات اجرا نمی‌کند بلکه این شروط صرفاً در مذاکرات غیرمستقیم بررسی می‌‌شود. 3⃣ ایران هرگونه مذاکره در مورد ماهیت یا برد موشک‌های ایران را قاطعانه رد می‌کند و آن را موضوعی غیرقابل مذاکره دانسته و آن را حق طبیعی، حاکمیتی و دفاعی جمهوری اسلامی می‌داند. 4⃣ ایران اعلام می‌کند که به نمایندگی از هیچ قدرت منطقه‌ای مذاکره نمی کند، استقلال متحدان و دوستان خود در منطقه را تأیید کرده و هرگونه توافقی که توسط این متحدان پذیرفته شود، مورد تأیید تهران خواهد بود، زیرا این تصمیم صرفاً با آنها است و ایران سیاست خارجی ملت‌ها یا گروه های دیگر از جمله انصارالله یمن را که متحد مستقلی است دیکته نمی‌کند. البته ایران آماده استفاده از ظرفیت خود برای کاهش تنش‌ها در منطقه است. 5⃣ ایران از منافع و امنیت ملی خود به شکل قاطع دفاع خواهد کرد. ایران به صراحت هشدار می دهد که هرگونه اقدام نظامی یا خصمانه، چه از سوی ایالات متحده و چه از سوی هر یک از متحدان آن، با پاسخ بدون مرز ایران مواجه خواهد شد که تمامی دارایی های نظامی ایالات متحده در خاورمیانه را در بر می گیرد. ایران به دنبال جنگ نیست و اگر آمریکا به دنبال صلح در منطقه است، باید مشکلات منطقه و در راس آن پرونده فلسطین را حل کند. 6⃣ حفظ محرمانگی جزئیات مذاکرات تا پیش از رسیدن به توافق بر همه چیز. 7⃣ تفکیک پرونده‌ها برای رسیدن سریع‌تر به توافق. 8⃣ هدف و خواسته اصلی ایران، رفع تحریم‌های اقتصادی است. 9⃣ دو طرف باید پایبندی خود به اصول فوق را پیش از شروع مذاکرات تصدیق کنند. 🔶 نهایتا پاسخ نامه، در یک سفر دو ساعته و پیش از روز قدس توسط دکتر عراقچی به طرف عمانی تحویل داده شد. هدف این بود که پاسخ نامه، یک پوشش مردمی با حضور عظیم ملت در روز قدس نیز داشته باشد تا جایی که حضرت آقا نیز برای دعوت مردم ایستاده سخنرانی کردند. 🔶 مسقط همان روز، محتوای کلی را به کاخ سفید و رابط آمریکایی در عمان منتقل کرد. واکنش اولیه آنها بسیار سرد بود و گفتند این یعنی رد همه خواسته‌های رئیس جمهور ترامپ! عمان تعهد داد که تا ۴۸ ساعت بعد اصل نامه را به کاخ سفید می‌رساند. در این زمان، کار در دو سطح تداوم یافت. در سطح دیپلماتیک، آمریکا در حال بررسی بود و رایزنی‌هایی توسط دیپلمات‌های ما در چند کشور در سطح پایین انجام می‌شد که مثبت بود. تهران پیش‌نویس اولیه‌ای آماده کرده و برای نیمه فروردین اعلام آمادگی کرد و واشینگتن در حال بررسی بود. 🔶 از آخر هفته قبل، مشخص شد که تاریخ شنبه ۱۲ آوریل، قرار است سرنوشت‌ساز شود. لذا آمریکا اقدام به تسریع و تشدید ارسال تسلیحات آفندی و پدافندی به منطقه کرد. در مقابل نیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که از اسفندماه آمادگی‌های خود را به نزدیک سطح جنگی رسانده بودند، به آمادگی سطح جنگ در نیروهای مختلف هوایی، پدافندی و موشکی رسیدند و همزمان نیز اقدام به بازآرایش، متناسب با تهدیدات جدید کردند‌. ارتش آمریکا که دستپاچه شده بود، حتی حاضر شد دارایی‌های نظامی خود را از نقاط استراتژیکی مانند کره جنوبی سریعا به خاورمیانه منتقل سازد زیرا زمان به ضد آنها می‌گذشت. 🔶 در عرصه رسانه‌ای نیز دشمن به دنبال بی‌ثبات‌سازی داخل از طریق معتبرسازی تهدید بود؛ از این رو شخص حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و سرلشکر باقری پا به عرصه گذاشتند تا خط رسانه‌ای فوق را بشکنند. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
اصول لازم‌الرعایه در مذاکرات هسته‌ای با آمریکا از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی 🔶 مذاکرات هسته‌ای ایران با آمریکا، به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و حساسترین پرونده‌های دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، همواره تحت تأثیر رهنمودهای راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار داشته است. این یادداشت با واکاوی بیانات کلیدی ایشان، به تبیین اصول غیرقابل گذشت جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات با آمریکا می‌پردازد. 1⃣ اصل عدم اعتماد به آمریکا: تجربه‌های تاریخی به عنوان درس‌آموز رهبر معظم انقلاب با استناد به سوابق متعدد نقض تعهدات توسط آمریکا، همواره بر اصل احتیاط و عدم اعتماد تأکید داشته‌اند: "آمریکا هیچ وقت به تعهداتش پایبند نبوده و نیست. برجام را نقض کرد و تحریم‌ها را بازگرداند." 🔶 تحلیل راهبردی: الف: بررسی رفتار آمریکا در برجام نشان‌دهنده الگوی نقض سیستماتیک تعهدات است ب: تأکید بر ضمانت‌های اجرایی قابل‌ تحقق در مقابل وعده‌های کاغذی ج: لزوم تدوین مکانیسم‌های بازدارنده در برابر نقض احتمالی توافق 2⃣ رفع کامل و قابل‌تأیید تحریم‌ها: شرط مقدماتی مذاکرات رهبری انقلاب اسلامی رفع تحریم‌ها را نه به عنوان نتیجه مذاکرات، بلکه به عنوان پیش‌شرط آن مطرح می‌کنند: "اگر تحریم‌ها شب امضا برداشته نشود، دیگر هرگز برداشته نخواهد شد." 🔶 الزامات اجرایی: الف: رفع یک‌جا و غیرتدریجی تمام تحریم‌ها ب: ایجاد مکانیسم‌های شفاف برای تأیید رفع تحریم‌ها ج: ضمانت‌های بین‌المللی خارج از چارچوب تصمیم‌گیری آمریکا 3⃣ صیانت از دستاوردهای هسته‌ای: خط قرمزهای فناورانه رهبر معظم انقلاب بر حفظ توانمندی‌های هسته‌ای بومی به عنوان یک حق مسلم تأکید دارند: "هر توافقی که موجب توقف پیشرفت علمی کشور شود، مردود است." 🔶 موارد غیرقابل مذاکره: الف:حفظ ساختار چرخه سوخت هسته‌ای ب: ادامه فعالیت‌های تحقیق و توسعه ج: حفظ ذخایر اورانیوم غنی‌شده 4⃣ عدم مذاکره در مسائل فرا هسته‌ای: تحدید چارچوب مذاکرات رهبری به صراحت هرگونه توسعه موضوعی مذاکرات را رد کرده‌اند:"مذاکره فقط درباره موضوع هسته‌ای است، نه موشکی و نه منطقه‌ای." 🔶 پیامدهای دیپلماتیک: الف:جلوگیری از تله توسل‌ جویانه غرب ب: حفظ تمرکز مذاکرات بر موضوعات مشخص ج: ممانعت از چانه‌زنی‌های الحاقی 5⃣ اقتصاد مقاومتی: پشتوانه راهبردی مذاکرات رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتی را به عنوان پشتوانه مذاکرات مطرح می‌کنند: "با اقتصاد مقاومتی، از موضع قدرت مذاکره می‌کنیم." 🔶 کارکردهای راهبردی: الف:کاهش وابستگی به نتایج مذاکرات ب:افزایش قدرت چانه‌ زنی بین‌المللی ج:تأمین ثبات اقتصادی در هر سناریو 🔶 اصول مذاکرات هسته‌ای با آمریکا از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی بر چند پایه استوار است: 1⃣ موضع مبتنی بر قدرت (نه ذلیل‌کننده، نه ذلیل‌شونده) 2⃣ عقلانیت راهبردی (ترکیب دیپلماسی فعال با مقاومت هوشمند) 3⃣ واقع‌نگری انتقادی (با توجه به سوابق طرف آمریکایی) 4⃣ ثبات‌گرایی انقلابی (حفظ اصول در عین انعطاف‌پذیری تاکتیکی) 🔶 این چارچوب، الگوی بومی مذاکرات راهبردی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهد که هم از آرمان‌های انقلابی فاصله نمی‌گیرد و هم ملاحظات واقع‌گرایانه را مدنظر قرار می‌دهد. موفقیت در این مسیر مستلزم وحدت راهبردی بین تمام نهادهای نظام و هوشیاری دائمی در برابر حیله‌های طرف مقابل است. 🔸 : آقای سعید قلی زاده 🆔 @tahlil_shjr
دیپلماسی هوشمندانه ایران: مذاکره غیرمستقیم و آینده منطقه 🔶 ایران با انتخاب مذاکره غیرمستقیم، هوشمندانه دوگانه کاذب «جنگ یا تسلیم» را که آمریکا ترسیم کرده بود، شکست. مذاکره مستقیم، پیامی از اعتماد و حسن نیت به کشوری می‌فرستد که دهه‌ها بدعهدی کرده؛ اما مذاکره غیرمستقیم، ضمن حفظ عزت ملی، فرصتی برای آزمودن صداقت طرف مقابل است. این تدبیر، نه‌تنها سایه تهدید را کم‌رنگ می‌کند، بلکه افکار عمومی جهان را به قضاوت درباره نیت واقعی آمریکا دعوت می‌کند. 🔶 در منطقه‌ای پرآشوب، ایران با این رویکرد، جایگاه خود را به‌عنوان بازیگری عاقل و مسئول تقویت می‌کند. آینده نشان خواهد داد که اگر آمریکا بار دیگر بدعهدی کند، نه‌تنها اعتماد جهانی را از دست می‌دهد، بلکه ایران با حفظ هویت انقلابی و اقتدار خود، محور مقاومت را مستحکم‌تر خواهد کرد. این دیپلماسی، تجربه‌ای نو برای نسل‌ها می‌سازد: عزت‌مداری، راه پیروزی است. 🔸 : آقای سعید سپاهی 🆔 @tahlil_shjr
چرا رفتار آمریکا تغییر کرده است؟ 🔰 قسمت اول 🔶 فصل جدید مذاکرات هسته ای، به محملی برای ظهور تغییراتی در رفتار استکباری آمریکا تبدیل شده است. در ظاهر تحولات این گونه وانمود می شود که؛ هیات آمریکایی در حال دور زدن اسرائیل است، ترامپ برخلاف خواست اولیه اش سیاق گفتگو را به شیوه غیرمستقیم پذیرفته، به درخواست ایران از رفیق راهبردی خود برای وساطت دست کشیده، استانداردهای ایران برای عدم فعالیت رسانه ای حین مذاکره را رعایت می کند، ادبیات و مناسبات برابر را مراعات می کند، مفاد گفتگوها هیچ مدخلیتی به موضوعات موشکی و منطقه ای ندارد و ... این رفتارسنجی و مقایسه آن با فصول قبلی مذاکرات، حکايت از وضعیتی دارد که آمریکای ترامپ را راغب به حصول یک توافق فوری ولو با قبول پیش شرط ها و خط قرمزهای ایران، به چشم می آورد. 🔶 طبیعی است با پرسشی مواجه باشیم که آیا این تغییر رفتار واقعی است و حاکی از تغییر رویه در مناسبات آمریکا با جمهوری اسلامی است؟ اگر چنین باشد، ضروری است تا عاقله انقلابی در رویکردهای بدبینانه و مأیوسانه نسبت به رفع خصومت ها از طریق گفتگو تجدیدنظر داشته باشد و پیش بینی های خود منبعث از تجربیات گذشته را رها کرده و مبتنی بر واقعیات امروز از دست رفتن این فرصت تاریخی را تماشاگر نباشد. برای راستی آزمایی این تغییر، مناسب است تا سناریوهای احتمالی که برای فهم اراده آمریکا وجود دارد مرور شود: 🔹سناریوی اول؛ امتیاز در رقابت داخلی ترامپ پس از ناکامی های متوالی در تحقق وعده هایش به لحاظ داخلی در وضعیتی است که شدیدا به دستاوردی نیاز دارد تا پیش از انتخابات کنگره در برابر جریان رسمی قدرت و لایه عمیق حکمرانی امریکایی دست برتری داشته باشد. لذا تمام ملاحظات گذشته و پروتکل های تعاملی خود با ایران را رها کرده و صرفا برای حصول یک پیروزی سیاسی تلاش می کند. بر این اساس تغییر رفتار آمریکا موضعی بوده و در پی توافق احتمالی خبری از گشایش های اقتصادی برای ایران نخواهد بود. 🔸سناریوی دوم؛ دست خالی ترامپ هژمونی منطقه ای آمریکا در دوره جدید افول محسوسی داشته است و تعمیق اختلافات با اتحادیه اروپا و تمایل کشورهای حاشیه خلیج فارس به حصول توافق موجب شده است تیم ترامپ برگ های زیادی برای فشار و بازی در برابر ایران در اختیار نداشته باشد. تحریم ها کارکرد سابق خود را از دست داده و برخلاف همه فشارها و تنبیه ها در ماه های اخیر عدد فروش نفت ایران تغییر محسوسی پیدا نکرده است. همه این شرایط موجب شده است تا آمریکا در موقعیت نباشد که بتواند از موضع استیلا وارد مذاکرات شود و لذا حاضر است ضمن جدی گرفتن روند توافق، در برابر شروط ایران متواضع باشد. 🔸 : آقای مهدی افراز 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#دشمن_شناسی #آمریکا #انرژی_هسته‌ای #رژیم_صهیونیستی #منطقه #اغتشاشات #تحریم ✅ چرا رفتار آمریکا
چرا رفتار آمریکا تغییر کرده است؟ 🔰 قسمت دوم 🔹سناریوی سوم؛ خروج ایران از اولویت مساله اصلی ترامپ احیای قطبیت آمریکا در جهان، جبران کسری تجاری و منازعه خشن اقتصادی، تکنولوژیک و ژئوپلتیک با چین است و به همین جهت او به دنبال آرام کردن وضعیت تنش در خاورمیانه است تا با تجمیع ظرفیت های خود بر نزاع اصلی خود متمرکز شود. ایران در دوره کنونی آمریکا از اولویت سیاسی برخوردار نیست. همه تنش های سابق مابین ایران و آمریکا به صورت حل نشده صرفا برای مدتی فریز خواهد شد. 🔸سناریوی چهارم؛ ضلع سوم آشوب آمریکا در حال نقش بازی کردن برای راغب کردن ایران به مذاکره، شرطی سازی ادراک عمومی، ایجاد تلاطم کاهشی در بازار ایران و سپس ایجاد تنش در روند نهایی توافق و متهم سازی رهبری انقلاب برای جلوگیری از حصول توافق است که زمینه اول برای آشوب داخلی را فراهم کند و در کنار دو ضلع دیگر یعنی نارضایتی های عمومی و حمله محدود نظامی و اقدام تروریستی اسرائیل بتواند پروژه بهم ریختگی و ثبات سیاسی جمهوری اسلامی را وارد مرحله بحرانی کند. لذا رفتارهای متفاوت این روزهای دیپلمات های آمریکایی فریبی برای برساخت امید در مردان جمهوری اسلامی و ترغیب آنان به نادیده گرفتن کارشکنی های سابق است. 🔹سناریوی پنجم؛ مدیریت رفتار ایران طوفان الاقصی و حوادث متعاقب آن، دینامیک منطقه ای ایران را به سختی به چشم آورد. نفوذ چندجانبه در کنار برون داد نظامی گسترده، وضعیت غیرقابل تحملی را برای آمریکا رقم زد. در اوضاع کنونی تقابل سخت و مستقیم با تهران منجر به افزایش وفاق داخلی و برهم زدن طراحی ها برای بحران های درونی ایران می شود لذا در این شرایط آمریکا به دنبال مهار ایران و مدیریت رفتار آن از طریق کشاندن او به زمین تعامل با خودش و گره زدن اراده ایرانیان به سرنوشت توافقاتی می باشد که قرار است متنی هسته ای اما فرامتنی منطقه ای و امنیتی - نظامی داشته باشد. 🔶 مرور زمان از اراده واشنگتن پرده برخواهد داشت اما در شرایطی که نسبت به این انگیزه و اهداف تردیدهای جدی وجود دارد، ضرورت و عبرت تاریخی به ما می فهماند؛ ضمن استفاده از فرصت های احتمالی اما آمادگی های خود را برای مواجهه با بدبینانه ترین سناریوها در بالاترین سطح مهیّا نماییم. 🔸 : آقای مهدی افراز 🆔 @tahlil_shjr
جام زهر دوم؟ 🔶 تغییر موضع رهبری دلیلش چیست؟ او گفت نسبت به مذاکرات بدبینی مفرط نباید داشت. موضع محکم و با استدلال قبلی اش ظاهرا صد و هشتاد درجه مخالف این موضع بود؟ اما چند پاسخ: 🔶 پاسخ اول اینکه به رهبری فشار آوردند، این دولت با کلیدواژه وفاق، کارش را پیش می برد تابوها را میشکند، اجرای قانون حجاب را تعلیق کرد، کروبی را آزاد کرد، فضای مجازی را کم کم آزاد کرد، جلوی وعده صادق سوم را گرفت و حالا مذاکره با آمریکا را به کشور تحمیل کرد. مثل ماجرای برجام که رهبری تصریح میکند که اصرار مسئولین دولتهای مختلف در این ماجرا وجود داشت. البته برای چنین تصمیماتی متهم کردن دولت کافی نیست لذا این تحلیل به نوعی مجبور است بقیه مدیران کلان را هم متهم کند و رهبری نیز در این وضع جام زهر مینوشد. 🔶 پاسخ دوم را جماعتی دیگر میدهند، آنها معتقدند رهبری از تهدیدها ترسید، این جماعت معتقدند شکستهای پی در پی مقاومت در منطقه به ایران حالی کرد که باید از خواسته های دشمن تبعیت کند، اینها معتقدند، یمن بعید است بیش از این دوام بیاورد، غزه در حال محو شدن است، حزب الله در حال خلع سلاح و حذف شدن و ادغام در ارتش است، حشد الشعبی در حال حذف و ادغام در ارتش است، سوریه کاملا توسط دشمن اشغال شد، ایران هم به وضوح و روشنی توسط آمریکا تهدید میشود و اینها یعنی رهبری ولو مخالف است اما ناچار است به خواسته های دشمن تن بدهد و بین بد و بدتر، بد را انتخاب کند. لذا با قاتل سلیمانی هم مذاکره میکند و این جام زهر را مینوشد. 🔶 تحلیل اول اشکالاتی دارد، اولا اگر رهبری مراعات مسئولین را میکرد از همان اول نظرش را مثل الان میگفت. ثانیا لزومی نداشت در دیدار با دانشجویان، در خطبه های نماز جمعه نصر، و دیگر سخنرانیها به وضوح و روشنی از مسئولین نظام هم ایمانشان و هم درایتشان تعریف کند و بلکه جوانان را دعوت کند به اینکه برخی تصمیمات را در این شرایط جنگی چشم بسته بپذیرند چون پشت پرده ها قابل توضیح هم نیست. 🔶 ثالثا آن همراهی جدی مسئولین با رهبری نیز دلیلی نداشت؟ این تناقضها در رفتار و گفتار همگان وجود دارد. رابعا رهبری در همان ماجرای برجام مخالفتش با مسئولین در اصل مذاکره را بارها تکرار کرد و دلیل همراهیش را بیشتر تجربه مردم دانست، چیزی که مدعی بود الان دیگر وجود دارد. خلاصه قرائن مخالف هم زیاد و جدی است این نگاه در اداره کشور به انسداد میرسد؟ 🔶 تحلیل دوم نیز پر خطا است. اولا اگر ایران این قدر در موضع ضعف است، چرا ترامپ به پیش شرط های ایران تن داد؟ ثانیا آنجا که آتش دشمن بیشتر میریزد یعنی قدرت بیشتری وجود دارد. چه یمن چه غزه، کف خیابان های اسرائیل هنوز تظاهرات است؟ چطور هنوز حماس تلفات میگیرد؟ چرا اسرائیل آتش بس را تن داد و چرا نقض کرد؟ حزب الله نیز اسرائیل را مجبور به آتش بس کرد، الان دولت را تهدید میکند که مقابل اسراییل نایستد وارد عمل میشود، یک چهارم جمعیت لبنان زیر تابوت سیدحسن آمدند و این یعنی اقتدار مردمی دارد. واقعیت آن است که تغییر جغرافیای سیاسی در خاورمیانه به نفع ایران و جبهه مقاومت شکل گرفته رهبری بارها گفته امیدوارم چشمهای ظاهر بین متوجه پیروزیهای ایران بشود، او بارها گفته نگاه های سطحی و ناقص این پیروزی ها را نمیبیند، او معتقد است بعد از طوفان الاقصی با اینکه فرماندهان بسیاری را از دست دادیم اما در منطقه قوی تر شدیم.و این تحلیل هم درست و هم مهم است و زیر بنای تحلیل درست. 🔶 تحلیل سوم چیست؟ تحلیل سوم این است که اولا ایران دشمن را وادار به همراهی کرده. این به دلیل قدرت مقاومت از یک سوی و چالش‌های آمریکا در مقابل چین و روسیه از سوی دیگر و فشار افکار عمومی داخلی اش از سوی سوم و درگیری‌های جدی اش با قدرتهای داخلی و امثالهم است، آمریکا قابل اعتماد نیست ولی مجبور شده به کرنش. تا همینجا برای ایران نوعی قدرتنمایی هم هست حتی اگر این مذاکرات منتج هم نشود. اصل این مذاکرات با این شرایط نمایش قدرت است سخنان رهبری هم با هم تعارضی ندارد، شرایط عوض شده و این به اقتدار مقاومت مرتبط است. آمریکا قطعا قابل اعتماد نیست جمله ای که رهبری باز هم تکرار کرد، ولی آمریکا مقابل قدرت ایران کم آورده این را هم باید دید. نکته دوم که این هم مهم است این است که اساسا اصل این مذاکرات و گذر زمان هم به نفع ایران است، این را بارها رهبران غرب اذعان کرده اند. ایران هم قبلا نشان داده که چطور مثلا در سایه مذاکرات دهه نود برای ریشه کن کردن داعش و افزایش اقتدار مقاومت استفاده کرده بود. ایرانی.ها تیزهوشند. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
تحلیل پیشرفت مذاکرات 🔶 از روزهای گذشته و با اعلام پیشرفت مذاکرات، مباحثاتی پیرامون احتمال حملات خرابکارانه رژیم صهیونیستی جهت برهم زدن جریان گفتگوها شکل گرفته است. در این خصوص نکاتی قابل ذکر است: 1⃣ تلاش رژیم همواره و فارغ از وجود یا عدم وجود مذاکرات و نتایج آن، بر انجام ترور و خرابکاری در درون محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران استوار بوده است. این حتی در برخی کیس‌های مشخص مانند ترور سردار حاجی زاده (که اخیرا تحلیل‌هایی از آن دست به دست می‌شود) نیز پیوسته و در نقاط و زمان‌های متعدد، حتی فواصل نزدیک جریان داشته است. 2⃣ اگر دشمن صهیونیست قصد چنین اقداماتی را داشته باشد، مهم است که به سطح و پژواک آن توجه کرد. انجام اقدامات پنهانِ محدود، نه تنها با هدف برهم زدن مذاکرات نخواهد بود که به مثابه اهرم فشاری برای پذیرش شرایط آمریکایی‌ها خواهد بود. 3⃣ صحبت از نوع و کیفیت پاسخ به هرگونه اقدام دشمن صهیونی بی‌فایده است. اینکه گفته شود هشدار پیشینی یعنی فضاسازی جهتِ عدم اقدامِ پسینی، نیز بی‌معنا است. در مذاکرات احیای برجام در وین در فروردین ۱۴۰۰ شاهد خرابکاری در سیستم برق تاسیسات غنی‌سازی شهید احمدی روشن نطنز بودیم که در پاسخ، شاهد اعلام آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصد و جهش فاز جدید جنگ در حوزه خاکستری با زیر ضربه بردن ایستگاه‌های موساد در منطقه، هدف قرار دادن کِشتی‌های لجستیک و جاسوسی رژیم صهیونیستی در گستره خاورمیانه و انهدام مراکز زیرساختی نظامی ارتش رژیم اسرائیل در اراضی اشغالی، بودیم. اکنون نیز کارت‌های مختلفی در حوزه‌های هسته‌ای، موشکی، منطقه‌ای و نظامی وجود دارد که به تناسب هرگونه خباثت دشمن، این کارت‌ها فعال خواهد شد. لازم به ذکر است که تیم مذاکراتی ایران از وجود این کارت‌ها به طور کامل مطلع شده تا با اطمینان از اهرم‌های قدرت موجود کشور در مذاکرات حاضر شود. 4⃣ نیروهای مسلح همچنان آمادگی خود را حفظ کرده‌اند. یک نشانه آن عدم حضور گسترده یگان‌های نیروی هوایی و نیروی پدافندهوایی ارتش در رزمایش ۲۹ فروردین بود. البته این آمادگی، ایستا نیست بلکه فعال و پویا است یعنی نیروهای نظامی کشور صرفاً در حالت آماده‌باش باقی نمانده‌اند بلکه همواره در حال تمرین سناریوهایِ مختلفِ هجومِ دشمن و پدافندِ مناسب در برابر آن و حتی تهاجم به مواضع حریف هستند. 5⃣ هشدار برای ترور و خرابکاری نباید موجب شود که هر رخداد یا حادثه طبیعی یا معمول را به اقدامات دشمن نسبت دهیم زیرا منجر به کاهش هوشیاری سیستم خواهد شد. 6⃣ تجربه ثابت کرده که دشمن صهیونی در زمان هشدار بالا یا اقدام موفقی ندارد یا اگر دارد، به شکل و شیوه جدیدی عمل می‌کند. 7⃣ سوال مهمی وجود دارد که آمریکا تا چه حد توانایی مهار رژیم را خواهد داشت. زدنِ سفارت ایران در دمشق در فروردین ۱۴۰۳ که یک هدف آن، نابودی مذاکرات در آن مقطع بود، واضحاً با حضور پررنگ رژیم بود. پس از عملیات وعده صادق ۱ و با چرخش معادلات منطقه‌ای علیه رژیم صهیونیستی، خبرها حاکی از تلاش موساد برای یک اقدام تروریستی بود که هم معادلات منطقه‌ای را به سود خود بازگرداند، اما هیچ ردی از آنها باقی نمانَد. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
چرا نه خوش‎بینیم و نه بدبین؟ 🔶 رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدار سال نو با مسئولان ارشد سه قوه درباره مذاکرات ایران و آمریکا فرمودند: «مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد. ما هم به این گفت‌وگوها نه خیلی خوش‌بین و نه خیلی بدبین هستیم، البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم، اما به توانایی‌های خود خوش‌بین هستیم.» 🔶 اینکه ما به مذاکرات بدبین نیستیم، به این دلیل است که ادله گوناگونی وجود دارد که با محاسبه هزینه و فایده سناریوهای احتمالی از نظر آمریکایی‌ها، مذاکره به نفع آنهاست و اگر ما هم مبتنی بر توانایی‌های خود مذاکره کنیم، می‌توانیم از این مذاکرات فوایدی کسب کنیم. به نظر می‌رسد، ترامپ به دلیل اجباری که وجود دارد، به مذاکرات تن داده است. ترامپ یا باید با ایران مذاکره کند یا اینکه راه تقابل با ایران را در پیش بگیرد؛ اگر تقابل با ایران را انتخاب کند منافع بسیار زیادی را از دست می‌دهد و ممکن است بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های آمریکا در کشورهای عربی منطقه و از جمله عربستان به خطر بیفتد. 🔶 بی‌تردید، این تقابل یک برنده بیشتر ندارد و آن، چین است. بنابراین، تقابل با ایران برای آمریکا بسیار پرهزینه است. البته کسانی که ترامپ را مجبور در این مذاکرات می‎بینند، دلیلی دیگر نیز در این باره ذکر می‌کنند. ترامپ نتوانسته است در سیاست فشار حداکثری نتیجه بگیرد و چاره‌ای جز تعامل با ایران ندارد، شاهدی که در این زمینه وجود دارد، عقب‎نشینی ترامپ در مذاکرات اخیر است. ترامپ که قبل از مذاکرات با ادعای برچیدن برنامه هسته‌ای ایران و مذاکرات موشکی و منطقه‌ای، ایران را به مذاکره فرا می‌خواند، در گام آخر به صراحت ادعا می‌کند مذاکرات صرفاً بر موضوع نساختن سلاح هسته‌ای از سوی ایران صورت می‌گیرد. 🔶 البته دلایل دیگری نیز وجود دارد؛ مانند تمایل آمریکا برای حل مسائل با ایران و تمرکز بر روی چین یا سود سرمایه‌گذای آمریکا در ایران و امثال اینها؛ ولی به نظر می‌رسد این دسته از دلایل از اعتبار کافی برخوردار نیستند و به مثابه دلایل ثانویه به آنها نگاه می‎شود. بنابراین، مبتنی بر این دلایل و برخی دیگر می‌توان گفت که بدبینی مطلق به مذاکرات صحیح نیست؛ در کنار این دسته از دلایل رفتار نامتعادل ترامپ و ادعای خودش مبنی بر اینکه در معاملات مهم خود، لحظه آخر زیر میز می‌زند تا بتواند امتیازات بیشتری بگیرد و تجربیات تاریخی فراوانی که از بدعهدی آمریکایی‌ها وجود دارد که ما را به این نتیجه می‌رساند که خیلی هم نباید به این مذاکرات خوش‌بین باشیم. مانند: 🔻 پاره‌کردن برجام 🔻 بدعهدی در قبال کره شمالی بعد از مذاکره با این کشور 🔻 بدعهدی در ماجرای مذاکرات دولت شهید رئیسی و مبادله زندانیان 🔻 بدعهدی در ماجرای کمک ایران برای غلبه بر تروریست‌ها در افغانستان 🔻 بدعهدی در آزادسازی گروگان‌ها در لبنان 🔻 و ده‌ها مورد دیگر 🔸 : آقای علی کارگر؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
سفر راهبردی عراقچی به مسکو 🔶 «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه ایران، در سفر اخیر خود به مسکو با مقامات ارشد روسیه، از جمله «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور این کشور دیدار کرد. این سفر که در وضعیت حساس منطقه‌ای و بین‌المللی انجام شد، چهار محور کلیدی را در بر می‌گرفت که هر یک از ابعاد استراتژیک ویژه‌ای برخوردار است. 1⃣ انتقال پیام رهبری: یکی از اهداف اصلی این سفر، انتقال پیام مکتوب رهبر معظم انقلاب به ولادیمیر پوتین بود. این اقدام در چارچوب دیپلماسی سطح بالای دو کشور و در ادامه سند همکاری ۲۰ ساله امضا شده در سفر شهید رئیسی به روسیه در سال ۲۰۲۲ صورت گرفت. محتوای این پیام که احتمالاً بر ضرورت گسترش همکاری‌های امنیتی، اقتصادی و فناوری تأکید داشته است، در حالی که همکاری‌های دو کشور در سطح بالایی قرار دارد منتقل شد. این هم‎سویی، به ویژه پس از تشدید تحریم‌ها علیه ایران و جنگ اوکراین، از اهمیت حیاتی برخوردار شده است.  2⃣ پرونده هسته‌ای: نقش محوری روسیه؛ برنامه هسته‌ای ایران یکی از محورهای اصلی مذاکرات بود. این گفت‌وگوها در حالی انجام شد که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خواستار شفاف‌سازی بیشتر ایران درباره فعالیت‌های هسته‌ای شده بود. روسیه به عنوان عضو دائم شورای امنیت و حامی سنتی ایران می‌تواند در چند سطح عمل کند: ـ ایفای نقش میانجی در مذاکرات هسته‌ای ـ تعدیل فشارهای غرب از طریق وتوی احتمالی در شورای امنیت؛ ـ حمایت فنی از برنامه هسته‌ای ایران. لاوروف نیز در این زمینه تحریم‌های آمریکا را «غیرقانونی» خوانده و بر ضرورت همکاری‌های فنی تأکید کرده است. 3⃣ بحران سوریه: بررسی وضعیت سوریه از دیگر موضوعات کلیدی این مذاکرات بود. ایران و روسیه به عنوان دو حامی اصلی «بشار اسد» نقش تعیین‌کننده‌ای در ثبات این کشور داشته‌اند. عراقچی پیش از این هشدار داده بود که ناآرامی‌های سوریه می‌تواند امنیت عراق و دیگر کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. هماهنگی دو کشور در این حوزه شامل مقابله با تهدیدهای تروریستی، حمایت از اقلیت‌های قومی و مذهبی و جلوگیری از گسترش ناآرامی‌ها به دیگر کشورهای منطقه‌ می‌شود. 4⃣ قفقاز و دریای خزر: تحولات قفقاز جنوبی و دریای خزر پس از جنگ اوکراین اهمیت ویژه‌ای یافته است. ایران با طرح کریدور خلیج فارس-دریای سیاه به دنبال کاهش وابستگی به ترکیه در تجارت با اروپا، کاهش هزینه‌های حمل‎ونقل و تقویت جایگاه خود به عنوان «هاب ارتباطی منطقه‌ای»است. این ابتکار می‌تواند موازنه قدرت در منطقه را تغییر دهد. هماهنگی با روسیه در مدیریت تنش‌های قفقاز جنوبی، به ویژه در مناقشه آذربایجان و ارمنستان، از دیگر موضوعات مورد بحث بود. سفر عراقچی به مسکو نشان‌دهنده تلاش دو کشور برای ارتقای همکاری‌های موقت به اتحاد استراتژیک بلندمدت، ایجاد بلوک مقاومت در مقابل هژمونی غرب و تقویت هماهنگی در بحران‌های منطقه‌ای‌ است. 🔸 : آقای مصطفی علیجان‌زاده 🆔 @tahlil_shjr
تحول کیفی یمن در معادلات نظامی منطقه 🔶 رسیدن موشک یمنی به بندر حیفا در بامداد چهارشنبه، پیام‌های مهمی در میانه تحولات نظامی منطقه دارد: 🔶 اولاً اخیرا سامانه‌های جدید تاد و پاتریوت وارد اراضی اشغالی شده‌اند و این راز پروازهای حجم ترابری آمریکا به سرزمین‌های اشغالی است. 🔶 ثانیاً، اخیرا دشمن چتر جدیدی را در منطقه به آزمایش گذاشته و تلاش دارد تا آن را تکمیل کند. با این حال، موشک یمنی به هدف رسید و در سامانه‌های هشدار زودهنگام رژیم نیز اختلالاتی رخ داد‌. 🔶 ثالثاً، رسیدن برد موشک‌ها به حیفا و عکا، خود تحولی مهم است‌. نکته جالب توجه آن است که سرتیپ یحیی سریع در بیانیه عملیات، نامی از موشک استفاده شده نیاورد و صرفا از عبارت موشک بالستیک مافوق صوت استفاده کرد. 🔶 روزهای آتی در نبرد نظامی منطقه فوق‌العاده مهم است، جایی که یک چتر غربی - عبری - عربی در حال ارتقاء است و شکستن این سیستم نیز برعهده جبهه مقاومت است. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
اولویت‌های روابط ایران و جمهوری آذربایجان 🔶 سفر رئیس‌جمهور ایران به باکو در شرایطی صورت می‌گیرد که روابط دو کشور پس از دوره‌ای از تنش‌ها، نیازمند تحرک جدیدی است. سفر پزشکیان به باکو فرصتی برای تحکیم روابط دوجانبه و پیشبرد منافع راهبردی ایران است. اولویت‌های کلیدی در این سفر باید شامل:  1⃣ کریدور ارس: کریدور شمال–جنوب به‌عنوان پروژه‌ای راهبردی می‌تواند به مهم‌ترین محور همکاری دو کشور تبدیل شود. اگرچه سال‌هاست که پروژه ریلی رشت–آستارا به‌عنوان حلقه مفقوده این کریدور متوقف مانده، اما ایران می‌تواند با احداث کریدور ریلی ارس و اتصال به خاک جمهوری آذربایجان، این طرح را از رکود خارج کند. این مسیر نه‌تنها جایگزین مناسبی برای کریدور رقابتی زنگزور خواهد بود، بلکه توازن راهبردی منطقه را به نفع تهران تغییر خواهد داد. جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه در حال پیشبرد کریدور زنگزور است که از طریق خاک ارمنستان، ارتباط مستقیم میان باکو و نخجوان را برقرار می‌کند. این طرح در صورت تکمیل، به موقعیت ترانزیتی ایران ضربه وارد کرده و منافع اقتصادی–امنیتی تهران را تهدید می‌کند. اما راه‌حل جایگزین ایران، اتصال ریلی از طریق کریدور ارس است. این اتصال می‌تواند ایران را به شبکه حمل‌ونقل بین‌المللی ترانس‌کاسپین متصل کند و جایگاه کشور را در تجارت آسیای مرکزی و قفقاز ارتقا دهد. 2⃣ احیای مسیر جلفا–نخجوان: یکی دیگر از ظرفیت‌های مغفول‌مانده در روابط دو کشور، خط ریلی جلفا–نخجوان است که به شبکه ریلی ارمنستان، گرجستان و روسیه متصل می‌شود. این مسیر به‌دلیل اختلافات باکو و ایروان مسدود مانده، اما ایران می‌تواند با میانجی‌گری زمینه بازگشایی آن را فراهم کند. احیای این مسیر نه‌تنها سودآوری اقتصادی برای ایران دارد، بلکه می‌تواند به کاهش تنش‌های منطقه‌ای کمک کند. 3⃣ بازسازی قره‌باغ: پس از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، فرآیند بازسازی این منطقه آغاز شده است. ایران به‌عنوان همسایه‌ای با اشتراکات فرهنگی و تاریخی با آذربایجان و دارای توانمندی‌های فنی و مهندسی، می‌تواند نقش کلیدی در این پروژه ایفا کند. حضور شرکت‌های ایرانی در بازسازی قره‌باغ می‌تواند مانع نفوذ بازیگران رقیب مانند ترکیه و رژیم صهیونسیتی شود. 4⃣ فعال سازی و تقویت روابط دو جانبه: دیپلماسی فعال و هوشمندانه می‌تواند زمینه‌ساز تحکیم همکاری‌های دوجانبه و کاهش تنش‌ها باشد. در این راستا، چند راهکار قابل طرح است: 🔶 تشکیل کمیسیون‌های مشترک اقتصادی و امنیتی، استفاده از ظرفیت سازمان‌های منطقه‌ای مانند اکو و همکاری اسلامی، تسهیل روادید و تجارت مرزی، گسترش تبادلات دانشگاهی و علمی، حمایت از توسعه گردشگری تاریخی–مذهبی، گفت‌وگو در مورد مسائل حساسی مانند حوزه دریای خزر و مرزهای آبی در چارچوب حقوق بین‌الملل، همکاری امنیتی در مقابله با تهدیدات مشترک مانند مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و افراط‌گرایی. تقویت روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری آذربایجان نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، اعتمادسازی و تعامل سازنده است. تمرکز بر منافع مشترک اقتصادی، امنیتی و فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز همکاری پایدار باشد. در صورت مدیریت هوشمندانه اختلافات و استفاده از فرصت‌های موجود، روابط دو کشور می‌تواند به سطح راهبردی ارتقا یابد و الگویی برای همکاری‌های منطقه‌ای شود. 🔸 : آقای مصطفی علیجان‌زاده 🆔 @tahlil_shjr
وعده دروغین تغییر رژیم در ایران 🔶 گیدئون راچمن، روزنامه‌نگار بریتانیایی، در ژوئیه ۲۰۰۶ به‌عنوان مفسر ارشد امور خارجی روزنامه فایننشال تایمز معرفی شد. او در مقاله‌ای با عنوان «وعده دروغین تغییر رژیم در ایران» به نکاتی قابل تأمل اشاره می‌کند. راچمن با اشاره به حوادث سال ۱۴۰۱ و جمله معروف نتانیاهو که گفته بود: «آزادی به ایران خواهد رسید، زودتر از آن‌چه اکثر مردم فکر می‌کنند»، این اظهارات را غیرواقعی می‌داند. او معتقد است رفتارشناسی جامعه ایرانی در شرایط سخت نشان داده که در مواقع بحران، همبستگی میان گروه‌های داخلی افزایش یافته و دیگر نمی‌توان صرفاً بر اختلافات داخلی برای فروپاشی حساب باز کرد. بر همین اساس، او طرح حمله به ایران را استراتژی‌ای غیرقابل‌قبول تلقی می‌کند. اظهارات راچمن بیانگر نکته‌ای ظریف است. برخلاف برخی رسانه‌های غربی که تلاش دارند جامعه ایرانی را جامعه‌ای از نفس‌افتاده و ناامید معرفی کنند، راچمن معتقد است که ارزش‌های معنوی و عرق ملی در جامعه ایران همچنان عامل پویایی و تحرک محسوب می‌شوند. 🔶 نکته برجسته‌ای که نباید به‌سادگی از آن عبور کرد، این است که: آیا وقوع بحران‌های سخت و پیچیده می‌تواند جامعه ایرانی را از نظام جمهوری اسلامی بیزار کند؟ راچمن در تبیین این مسئله، به تجربه لبنان اشاره می‌کند. او می‌نویسد که آمریکا و اسرائیل درباره حزب‌الله لبنان چنین امید داشتند که با ایجاد بحران‌های فزاینده و حذف رهبر حزب‌الله، فروپاشی از درون رخ دهد؛ اما چنین نشد. 🔶 در کتاب شکست در بازیِ طولانی نوشته فیلیپ گوردون نیز به همین موضوع پرداخته شده است. گوردون، مشاور امنیت ملی کامالا هریس، با تسلطی که بر نحوه مدیریت بحران در کاخ سفید دارد، عنوان می‌کند که ایالات متحده فرضیات خوشبینانه افرادی چون نتانیاهو را پذیرفت؛ اما در پیش‌بینی هرج‌ومرجی که ناگزیر پس از فروپاشی پدید می‌آمد، شکست خورد. از این‌رو، تحلیل‌گرانی همچون راچمن و گوردون نه‌تنها حمله به ایران را ناممکن می‌دانند، بلکه معتقدند مطرح کردن چنین استراتژی اشتباهی از سوی آمریکا، خود می‌تواند عاملی برای ایجاد اتحاد علیه غرب شود. راچمن در مقاله‌اش، بزرگ‌ترین نگرانی غرب را «اتحاد و همکاری محور دشمنان» عنوان می‌کند و تنها تحول مطلوب برای غرب را «ادغام ایران در اقتصاد جهانی» می‌داند. پرواضح است که، حتی از نگاه راچمن، مسئله اصلی غرب «استقلال ایران» است. در واقع، غرب می‌خواهد حکومت ایران دست‌نشانده و ژاندارم آمریکا در منطقه باشد، نه یک کشور مستقل و قدرتمند. راچمن در پایان مقاله خود، راهکار مواجهه با جمهوری اسلامی را مذاکره‌ای مسالمت‌آمیز معرفی می‌کند. او اپوزیسیون ایرانی را ظرفیت مهمی می‌داند و بر این باور است که این طیف می‌تواند افکار عمومی را چنان منحرف کند که خواسته‌ای که از مسیر جنگ قابل تحقق نیست، از مسیر مدیریت افکار عمومی محقق شود. 🔶 بنابراین در مقطع کنونی، ضروری است که ضمن توجه به خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی، به‌ویژه در سیاست خارجی، هوشیار باشیم که مذاکره به دستاویزی برای نفوذ دشمن بدل نشود. 🔸 : آقای محمد حکیمی 🆔 @tahlil_shjr