eitaa logo
شجر
1.1هزار دنبال‌کننده
778 عکس
38 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه بریکس و اهمیت عضویت ایران در آن 🔶 معرفی گروه بریکس بریکس (به انگلیسی: BRICS)، نام گروهی از کشورها به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده‌است. مطابق گزارش رئیس جمهور آفریقای جنوبی در کنفرانس خبری مشترک با سران کشورهای بریکس، ایران در جلسه اخیر آن به عضویت رسمی این گروه در آمده است. 🔶 گروه بریکس، ۴۱.۵ درصد از جمعیت جهان، ۴۰ درصد از منابع منابع مالی دنیا، ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی، یک چهارم اقتصاد جهان، ۱۸ درصد از تجارت جهانی، ۲۸ درصد قدرت اقتصادی دنیا را تشکیل می‌دهد. 🔶 اهمیت عضویت ایران در بریکس 🔺از اثرات پیوستن جمهوری اسلامی ایران به گروه بریکس، انجام معاملات با کشورهای روسیه، چین، برزیل و آفریقای جنوبی بدون استفاده از دلار، و با پول ملی و همچنین استفاده از تسهیلات بانک توسعه بریکس است. تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه ایران کم‌رنگ می‌شود‌. 🔶 یکی از اهداف گروه بریکس، دلارزدایی است. حذف یا کم‌رنگ کردن ارزش دلار، از مشکلات تجارت خارجی ایران می‌کاهد. مهم‌ترین ابتکار گروه بریکس، ایجاد بانک توسعه جدید، به‌ منظور اصلاح نظام مالی جهانی در مقابله با یک‌جانبه‌گرایی سلطه‌ی دلار است و این فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران در سرمایه‌گذاری و استفاده از منابع مالی این بانک در زمان مقتضی است. 🔶 از دیگر اهداف گروه بریکس، تقویت چند جانبه‌گرایی علیه یک‌جانبه‌گرایی آمریکاست. این اتفاق، فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران در حل و فصل مسائل هسته ای و دیگر محدویت های ایجاد شده از سوی آمریکاست. رهبران کشورهای عضو گروه بریکس در جلسه اخیر خود با بیانیه مشترکی، از حق ایران برای استفاده از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای دفاع کردند. 🔶 با عنایت به توضیحات بالا، عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس می‌تواند در بهبود وضعیت اقتصادی، سیاسی و ... داخلی و مشارکت در تغییر نظم یک‌جانبه‌گرای جهانی موجود موثر واقع شود‌. 🔸 : آقای محمدعلی برزگر 🆔 @tahlil_shjr
ترجمان این تئوری در وضعیت اخیر لبنان چیست؟ 🔶 رژیم با صدای بلند اعلام کرد دیگر تحمل ندارد. در طرحی چهار هفته‌ای تقریبا همه بانک اهداف خود را بمباران کرد؛ یک شبکه پیشرفته نفوذ که به قول خودشان ساختش از بعد از جنگ 33 روزه آغاز شد را در یک هفته مصرف کردند. 🔶 تصور رژیم برهم خوردن تعادل روانی و انسجام شناختی حزب‌الله بود؛ انفجار پیجرها و شایعات متعدد و ساعتی، تردید، ترس و ابهام شبکه مقاومت را به حد اعلی رسانده بود اما ساختار اتوپوئتیک حزب‌الله انسجام خود را حفظ و به سمت بازسازی رفت. من به زودی این ساختار را از حیث علمی و با مبانی زیست شناختی بررسی خواهم کرد. 🔶 نهایتاً حزب با مقاومت در برابر آشوب صهیونیست‌ها و حفظ تعادل خود، شوک‌های وارده را جذب، ساختار آسیب دیده را بازسازی و به سمت ایجاد معادله جدید و به دست گرفتن ابتکار عمل رفت. همانطور که قبلا گفتیم هدف، ایجاد درد است؛ همان طرح فرسایش خونین که قرار بود حداقل در خرداد ماه اجرایی شود و اصابت پهپاد یافا به قلب تل آویو بخشی از آن بود ولی هر بار دشمن با اقدامی، نظام تصمیم گیری مقاومت را نیمه تمام می‌کرد. 🔶 منطق طرح فرسایش خونین ایجاد درد برای صهیونیست‌ها با هدف توقف جنگ است؛ به عبارتی هر چند نقطه قوت ما فرسایش و گذر زمان است اما در یک روند بلند مدت شاهدیم که نتانیاهو نیز جنگ را عمداً طولانی کرده است. 🔶 اینجا یک مرز ظریف وجود دارد؛ آن مرز ظریف این است که نتانیاهو به هیچ وجه شکست را نمی‌پذیرد؛ جنگ طولانی، رژیم را به شدت تضعیف کرده و پیروزی در کوتاه مدت با تهاجمات سنگین مقطعی امکان پذیر نیست پس وی از ابتدا اهرم‌های فشار داخلی و بین‌المللی را مدیریت کرده و در برابر مقاومت تلاش می‌کند با اتکا به موساد و نیروی هوایی، موازنه هزینه و موازنه وحشت را به نفع خود سازد؛ هر چند وقت یکبار نیز با تهاجمات پرشتاب، یا به دنبال تسلیم کردن مقاومت است (همان وضعیت درماندگی در محیط آشوب) یا سعی می‌کند منطقه را به یک رویارویی بزرگ کشانده و تقابل مستقیم همان نیروی سوم، یعنی ایران و آمریکا را رقم بزند. 🔶 فرسایشی نیز که در آن کادر انسانی مقاومت از هوا هدف قرار گرفته و فرسوده شوند و منابع ما نیز در معرض بمباران روزانه باشند، طبعاً مطلوب نیست. بنابراین مقاومت نیز با فهم این موضوع، طرح فرسایش خونین را اجرا می‌کند که معنای آن معکوس ساختن موازنه هزینه و وحشت است؛ حمله پهپادی به مقر تیپ گولانی را باید بخشی از همین موضوع فهم کرد. از تیرماه نیز رژیم که تحمل این فرسایش خونین را ندارد هر بار با یک حرکت تهاجمی، تلاش می‌کند معادله را معکوس کند: حمله به زیرساخت‌های بندر الحدیده، عملیات پرچم ساختگی مجدل الشمس و ترور فواد شکر و اسماعیل هنیه و نهایتا ضربات به حزب الله را می‌توان در این چارچوب نیز فهم کرد. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
شهادت یحیی سنوار 🔶 سنوار فرمانده بسیار بزرگی بود، فرمانده‌ای که بزرگ‌ترین ضربه را به اسرائیل وارد کرد، ضربه‌ای که رژیم را به ۷۰ سال قبل بازگرداند، یعنی نقطه‌ای که دغدغه موجودیت داشته باشد ... 🔶 شاید در میدان ضربات بزرگی خورده باشیم- که با شهادت فرماندهان بزرگ حتماً خوردیم - اما دقت کنیم تا امروز، مقاومت در راهبرد قطعا پیروز بوده است. 🔶 انگاره امنیت در سرزمین‌های اشغالی، برای همیشه از بین رفته. انگاره‌ای که به این سادگی بازسازی نخواهد شد و موجودیت اسرائیل بیش از همیشه در معرض خطر است ... امروز یحیی سنوار به خیل عظیم شهدا پیوسته اما کار بزرگی که کرد برای همیشه در تاریخ باقی خواهد ماند. منطقه به قبل و بعد از طوفان‌الاقصی تقسیم می‌شود ... 🔸 : آقای حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
«تاد» اگر قوت داشت، آمریکا در عین‌الاسد و آرامکو تحقیر نمی‌شد 🔶 انتشار خبر «ارسال سامانه دفاع موشکی تاد» به اسرائیل بیش از آن که خبری مهم و معتبر باشد، عملیات روانی برای دوپینگ روحی اتباع رژیم صهیونیستی است. طی چند روز گذشته رسانه‌های عبری و غربی نوشتند که آمریکا سامانه تاد را به اسرائیل می‌دهد تا محافظی در برابر موشک‌های ایرانی باشد. حتی ادعا شد که اسرائیل برنامه حمله به پایگاه‌های نظامی ایران را به خاطر انتظار برای دریافت سامانه تاد به تأخیر انداخته است. 🔶 فارغ از مرز واقعیت و بلوف در این رویکرد خبری، یک واقعیت نقد در آن مستتر بود: این که برخلاف انبوه خبرسازی‌ها مبنی بر شکست عملیات وعده صادق ۱ و ۲ ایران و رهگیری موشک‌ها و پهپادهای شلیک شده، عملیات ایران موفقیت‌آمیز بوده است. این به معنای اعلام شکست سه سامانه صهیونیستی گنبد آهنین، فلاخن داود، و آرو است. سخنگوی پنتاگون دیروز عنوان کرد: اولین قطعات سامانه دفاع موشکی تاد وارد اسرائیل شده و این سامانه در آینده نزدیک به بهره‌برداری خواهد رسید. همچنین شماری از نیروهای نظامی آمریکایی وارد اسرائیل شدند تا سامانه دفاع موشکی تاد را عملیاتی کنند. 🔶 در گزاره‌های تبلیغاتی رسانه‌های غربی ادعا می‌شود: «تاد (THAAD) سامانه دفاعی ضد موشکی است که توسط شرکت لاکهید مارتین برای ارتش آمریکا طراحی و ساخته شده است. این سامانه برای رهگیری و نابودی موشک‌های بالستیک در مرحله نهائی پرواز، یعنی در ارتفاعات بالا و نزدیک به جو زمین، طراحی شده است. مأموریت اصلی تاد دفاع از مناطق وسیع در برابر تهدیدات موشکی بالستیک کوتاه، میان‌برد و دوربرد عنوان شده است. ارتش آمریکا در حال حاضر ۷ سامانه تاد را در اختیار دارد که هر کدام از ۶ پرتابگر نصب‌شده بر کامیون تشکیل شده‌اند. در داخل هر پرتابگر نیز ۸ تا ۹ موشک قرار می‌گیرد». 🔶 درباره این خبر -سازی- محافل عبری و غربی، باید به چند نکته توجه داشت. اولاً برخی منابع رسانه‌ای غربی چند سال قبل بارها عنوان کرده‌اند که سامانه تاد به اسرائیل واگذار شده است. چنان که رادیو فردا هم در تاریخ سوم اسفند ۱۳۹۷ گزارش داده بود: «سامانه ضد بالستیک تاد در کنار فلاخن داوود، آرو (پیکان) و تامیر (گنبد آهنین) از سال ۱۳۹۷ در اسرائیل مستقر بوده و در رینگ پدافندی فعال است». رویترز هم چندی پیش نوشت: «ارتش ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۹، سامانه موشکی تاد را به اسرائیل منتقل کرده است». در جریان عملیات وعده صادق ۱ ایران هم، لری جانسون، تحلیلگر سابق سازمان جاسوسی آمریکا از وجود سامانه تاد در اسرائیل و ناکامی در برابر موشک‌های ایران خبر داده بود. 🔶 ثانیاً فارغ از این که سامانه تاد قبلاً به اسرائیل واگذار شده یا اکنون واگذار می‌شود، سؤال مهم‌تری در میان است: سامانه تاد برای گنجینه و موزه نظامی آمریکا ساخته شده یا قرار بوده به کار بیاید؟ این سامانه کجا بود وقتی موشک‌های ایران پنج سال قبل، پایگاه آمریکایی عین الاسد رادر عراق در هم کوبید؟ یا هنگامی که ایران همین دو هفته قبل دو پایگاه نظامی اسرائیل و منطقه راهبردی گالیلوت در تل‌آویو را با موفقیت موشکباران می‌کرد، تادهای مستقر در پایگاه‌های مختلف آمریکا در منطقه عربی مجاور اسرائیل در چه وضعیتی بودند که نتوانستند از عهده مهار موشک‌های ایران -بلکه حتی موشک‌های شلیک شده از سوی انصارالله یمن و حزب‌الله لبنان برآیند؟ 🔶 یا مثلا روزگاری که مقاومت یمن تأسیسات نفتی و نظامی رژیم متجاوز سعودی را در هم کوبید و وادار به توقف جنگ تحمیلی کرد، تادهای کذایی دقیقاً کجا بودند؟ به طور خلاصه در طول چند سال اخیر که آمریکا و متحدانش با موشک‌ها و پهپادهای نقطه زن جبهه مقاومت تحقیر شدند و حتی پهپادهای فوق مدرن آمریکا بارها شکار شد، تادها کجا مستقر بودند که هیچ کاری از آنها بر نیامده، اما ناگهان اکنون وانمود می‌شود که قرار است از رژيم مستأصل اسرائیل گره گشایی بکنند. 🔶 ثالثاً بنابر ارزیابی‌ها، سامانه‌های ضد موشکی مانند تاد حتی اگر صددرصد طبق برآورد ها موفق عمل کنند‌، فقط توان درگیری همزمان با ۸ تا ۱۰ موشک بالستیک را دارند ‏و در صورت افزایش تعداد شلیک‌ها و کاهش فاصله آنها، امکان درگیری با مابقی موشک‌های مهاجم را ندارند.‏ نکته آخر این که خود این سامانه‌های پر خرج می‌توانند اهداف خوبی برای رصدگران مهاجم باشند. 🔸 : آقای محمد ایمانی 🆔 @tahlil_shjr
رویای مرده! 🔶 روند تحولات در منطقه طی یک سال گذشته، از آینده‌ای متفاوت برای منطقه و جهان حکایت می‌کند، اما این آینده چه مختصاتی دارد و چگونه خواهد بود؟ هر کسی روایتی دارد و از آن جمله است: «اسموتریج» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی که به تازگی در مصاحبه‌ای، ادعای قدیمی صهیونیست‌ها مبنی بر تشکیل کشوری از نیل تا فرات را به منزله برنامه پیش روی رژیم صهیونیستی اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت می‌گویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!» 🔶 اظهارات وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در حالی بیان می‌شود که دیگر سران این کشور و از جمله «نتانیاهو»، جنگ کنونی این رژیم با مقاومت را جنگ برای بقا و زنده‌ماندن توصیف کرده و به شدت نگران آینده این رژیم هستند. پرسش اصلی که در این نوشتار به دنبال پاسخ آن هستیم، چرایی بازخوانی این رؤیای قدیمی مبنی بر تشکیل کشوری از نیل تا فرات، آن هم در میانه جنگ از سوی یک مقام صهیونیستی است؟ آیا رژیم صهیونیستی اکنون در موقعیتی قرار دارد که بتواند از طریق جنگ بر منطقه راهبردی غرب آسیا، با تصرف کشور‌های لبنان، اردن، سوریه، مصر و عربستان تسلط پیدا کند؟ رژیم صهیونیستی با کدام پشتوانه و با برخورداری از کدام قدرت می‌خواهد چنین گام بلندی را بردارد؟ صهیونیست‌ها آیا روی قدرت آمریکا برای رسیدن به چنین هدفی حساب ویژه باز کرده‌اند؟ 🔶 واقعیت آن است که خود آمریکایی‌ها بیش از صهیونیست‌ها آرزوی سلطه بر منطقه غرب آسیا را داشته و در دو دهه اخیر برای تحقق این آرزو، بسیار هزینه کرده‌اند. لشکرکشی به افغانستان و عراق و اشغال این دو کشور، ایجاد گروه‌های تروریستی و از جمله داعش و بحران‌سازی در سوریه و دیگر کشور‌های منطقه، همگی در راستای تحقق ایده خاورمیانه بزرگ و یا خاورمیانه جدید با ماهیت خاورمیانه آمریکایی بود؛ لکن با وجود هزینه چندین هزار میلیارد دلاری از سوی آمریکا، ایالات متحده شکست خسارت‌باری متحمل شد و این خسارت‌ها به‌ویژه در حوزه نظامی، آمریکا را در مسیر افول قدرت قرار داد. حال چگونه رژیم صهیونیستی تصور می‌کند با کمک آمریکا می‌تواند به رؤیای قدیمی خود مبنی بر تشکیل کشوری یهودی از نیل تا فرات جامه عمل بپوشاند! 🔶 با صراحت می‌توان گفت، در کنار نگاه توهم‌گونه و بیان آرزو‌های خیالی و دست‌نایافتنی، هدف اصلی از بیان این قبیل مطالب در وضعیت کنونی، عمدتاً جنگ روانی برای سرپوش گذاشتن بر روی شکست‌ها، امید دادن به نیرو‌های سرخورده، افسرده و ناتوان از ادامه جنگ در ارتش رژیم صهیونی از یک‌سو، و ایجاد نگرانی در لایه‌هایی از جبهه مقابل و حامیان مقاومت از سوی دیگر است. واقعیت آن است که شکست‌های راهبردی وارده بر پیکر رژیم صهیونیستی با عملیات طوفان‌الاقصی و رویداد‌های پس از آن، به‌گونه‌ای بوده که این رژیم، اکنون با کمک آمریکایی‌ها سر پا نگه داشته شده و یک حیات گلخانه‌ای پیدا کرده و هر لحظه امکان پایان این حیات ننگین و نامشروع وجود دارد. به‌طور قطع با توجه به برتری میدانی جبهه مقاومت و پدیدایی یک بیداری و آگاهی عمومی در جهان به نفع فلسطینی‌ها با شکل‌گیری یک جنبش جهانی ضد صهیونیستی حتی در دانشگاه‌های آمریکا، سرانجامی جز نابودی برای این رژیم بی‌پایه و اساس وجود ندارد. 🔶 اکنون دو جبهه با ماهیتی کاملاً متفاوت در برابر هم صف‌آرایی کرده و در حال نبرد هستند. جبهه‌ای مردم‌پایه و متکی بر قدرت ایمان با اراده‌های پولادین به نام «مقاومت» و جبهه‌ای متکی بر قدرت‌های شیطانی غربی و به ویژه آمریکا با نوعی برتری تجهیزات نظامی که کارکردی جز کشتار‌های بی‌رحمانه جمعی ندارد! نکته قابل توجه در این نبرد آن است که کشتار‌های بی‌رحمانه و جنایات جنگی طی یک سال گذشته، نه تنها جبهه مقاومت مردم‌پایه را تضعیف نکرده، بلکه اراده ملت‌های منطقه و اضلاع مقاومت را، که اکنون از پشتیبانی و همراهی افکار عمومی در جهان نیز برخوردارند، برای نابودی رژیم صهیونیستی تقویت کرده است. تجربه تاریخی نیز از غلبه و پیروزی نهایی جبهه مردم‌پایه، بر جبهه تکنولوژی و تجهیزات‌محور حکایت می‌کند؛ خصوصاً زمانی که این جبهه مردم‌پایه، جبهه حق در مقابل جبهه باطل باشد. 🔶 آری، آینده منطقه متفاوت از حال خواهد بود، اما نه آنگونه که «اسموتریج» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی می‌گوید، بلکه در آینده نه چندان دور، ملت‌های منطقه و حتی دیگر ملت‌ها در جهان، از شرّ رژیم کودک‌کش صهیونیستی نجات یافته و شاهد نابودی این غده سرطانی خواهند بود. ان‎شاءالله. 🔸 : آقای دکتر یدالله جوانی؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
معادلات جدید را ایران می‎نویسد 🔶 «اریک لین گرینبرگ» استادیار علوم سیاسی دانشگاه مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) در نشریه «فارن افرز» اقدامات جدید ایران را در به نمایش گذاشتن قدرت بازدارندگی‌اش تحلیل کرد و نوشت: «سیاست‌مداران اغلب برای اجتناب از جنگ، از موقعیت‌های پرخطر خودداری می‌کنند. برای نمونه، در طول بحران موشکی کوبا، آمریکا پس از سرنگونی هواپیمای جاسوسی‌اش به دست نیرو‌های شوروی و عقب‌نشینی از آستانه جنگ، از اقدام تلافی‌جویانه خودداری کرد. چنین سیاستی مسلتزم آن است که دولت‌ها یاد بگیرند بدون عبور از آستانه‌هایی که می‌تواند به واکنش قابل توجهی منجر شود، به دشمنان خود فشار بیاورند تا رفتارشان را تغییر دهند.» 🔶 وی با بیان اینکه «اقداماتی مانند حمله، رهگیری‌های هوایی و تهاجمات زمینی نشان‌دهنده تمایل رهبران برای اقدام علیه دشمنان است»، افزود: «چیزی که بحران‌ها را بسیار پیش‌بینی‌ناپذیر می‌کند، این است که آستانه یا خطوط قرمزی که ممکن است منجر به جنگ شوند، عیان نیستند. سیاست‌گذاران اغلب به عمد این محدودیت‌ها را مبهم نگه می‌دارند. اگرچه مقامات گاهی اوقات آستانه‌های صریح را اعلام می‌کنند، اما وضوح بیش از حد می‌تواند بازدارندگی را تضعیف کند و رقبا را قادر می‌سازد تا بدانند تا کجا می‌توانند پیش بروند. درمقابل، ابهام می‌تواند با وادار کردن حریفان به خویشتنداری، بازدارندگی را افزایش دهد تا مبادا از آستانه تشدید عبور کنند.» 🔶 این تحلیلگر آمریکایی مدعی شد: «برای مثال، اقدام روسیه و ایران در سرنگونی پهپاد‌های آمریکایی، بیان‌کننده نارضایتی این کشور‌ها از مأموریت‌های شناسایی واشنگتن است، اما این کشور‌ها از هدف گرفتن هواپیما‌های دارای سرنشین اجتناب کرده‌اند. برای همین هم اسرائیل در واکنش به حمله ماه آوریل ایران، راداری را در پایگاه هوایی دفاعی هدف قرار داد و از انجام یک عملیات گسترده‌تر خودداری کرد.» 🔶 وی افزود: «مثلاً، تهران قبل از تلافی حمله اسرائیل به سفارتش در دمشق، درباره واکنش خود هشدار داد. مقامات ایرانی آشکارا گفتند که به‌زودی حملاتی انجام می‌دهند و به‌طور محرمانه به دولت‌های منطقه در مورد حمله قریب‌الوقوع‌شان هشدار دادند و به اسرائیل و بقیه جهان پیام دادند که به‌دنبال جنگی تمام عیار نیستند.» 🔶 استادیار علوم سیاسی در تمجید از اقدامات هوشمندانه ایران برای جلوگیری از جنگ نوشت: «پس از حمله موشکی ایران در ژانویه ۲۰۲۰ به پایگاه نظامی آمریکا در عراق، تهران بیانیه‌ای عمومی به دبیرکل سازمان ملل صادر و در آن اعلام کرد عملیات نظامی را برای انتقام ترور سرلشکر قاسم سلیمانی انجام داده و به نتیجه رسانده است و به‌دنبال تشدید تنش یا جنگ نیست.» 🔶 وی افزود: «اما حتی پس از اینکه یک مهاجم به اهداف خود دست یافت و پیشنهاد کرد که نمی‌خواهد بیشتر از این پیش برود، رقیبش باید راهی برای بازدارندگی دوباره پیدا کند. مقامات باید قوانین تعامل خود را بازنویسی کنند و آستانه‌های جدیدی ایجاد کنند که روشن کند تجاوزات آینده با مقاومت مواجه خواهد شد. واکنش ایران به حمله اسرائیل به سفارتش و نشان‌دادن آمادگی برای حمله مستقیم به خاک اسرائیل، نشان‌دهنده رویه جدیدی بود. چنین قوانین و آستانه‌های نانوشته جدید، عدم اطمینان و ترس ایجاد می‌کند و موجب می‌شود رهبران خویشتن‌داری بیشتری به خرج دهند.» 🔶 گرینبرگ اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به سفارت ایران را اشتباه خواند و تصریح کرد: سیاستمداران ممکن است آستانه رقبای خود را اشتباه ارزیابی کنند؛ همان‌طور که اسرائیل هنگام حمله به سفارت ایران چنین اشتباهی کرد. مقامات اسرائیلی انتظار یک انتقام کوچک را داشتند، نه اینکه صد‌ها موشک و پهپاد به سوی آنها شلیک شود. سایر رقبا نیز به دقت رفتار یک دولت را در دوران بحران رصد می‌کنند تا توانایی‌هایش را ارزیابی کنند و ضعیف ظاهر شدن در یک بحران می‌تواند موقعیت چانه‌زنی یک دولت را در تقابل‌های آینده تضعیف کند. رهبران برای اجتناب از آنچه «جیمز فیرون»، محقق روابط بین‌الملل، «لاتاری پرهزینه جنگ» می‌خواند، راه‌هایی برای عقب‌نشینی از تشدید بحران و درعین‌حال حفظ شهرت خود و تضمین بازدارندگی پیدا می‌کنند. برای انجام این کار، سیاستگذاران باید تصمیم‌هایی بگیرند که در آن، همه طرفین بتوانند ادعای موفقیت کنند. برای نمونه، در تبادل آتش ایران و اسرائیل در بهار گذشته، تهران تنها با نمایش توانایی خود در انجام حملات گسترده به اسرائیل، قدرت خود را به مخاطبان داخلی و بین‌المللی نمایش داد، و (به گونه‌ای محاسبه شده اقدام کرد که) این حمله کمترین آسیب را به همراه داشته باشد.» 🔸 : سرکار خانم زهرا توحیدیان؛ کارشناس بین‌الملل 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#ولایت_فقیه #خط_حزب_الله #نشریه #دشمن_شناسی #لبنان #ایران_همدل #رژیم_صهیونیستی #مقاومت #تروریسم #ت
خط حزب‌الله ۴۶۶.pdf
3.57M
✅ از تهران تا بیروت؛ تروریسم حریف مقاومت نیست 🔶 برخی از فرماندهان ارشد مقاومت لبنان و رهبران این جنبش مقاومت، از جمله عالم مجاهد، جناب سید حسن نصرالله در حملات تروریستی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. شهادت این عزیزان، برخی از دوستداران جبهه مقاومت و حامیان و همراهان آن را درباره ی آینده و سرنوشت این جبهه دچار نگرانی و بعضا تردیدهایی کرد. در کنار این نگرانی‌های قابل درک، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن نیز عملیات روانی سنگینی را در همین زمینه به راه انداختند. 🔸 خط‌حزب‌الله؛ شماره ۴۶۶ 🆔 @tahlil_shjr
مقاومت بعد از قهرمان سنوار 🔶 یحیی سنوار جاوید شد. آینده مقاومت چه خواهد شد؟ 1⃣ به جنگ هشت ساله خود نگاه کنیم. فرماندهان بزرگی شهید شدند، ولی فرماندهان بسیاری در آن دوران پرورش یافتند. علم دفاع مقدس روی زمین نماند. امروز جنس رزمندگان و فرماندهان محور مقاومت مشابه همان روزگار درخشان ایرانی است. 🔶 سنواری رفت و سنوارها پرورش یافتند. اگر اشکالی هست در خیانت جهانی، و کمبود تسلیحات و لجستیک و امکانات است. رزمندگان مقاومت بسیار فرق دارند با جنبش کم مایه جنبش ظفار که در مقابل ارتش توخالی شاهنشاهی متلاشی شد. این یکی مانا است و خون شهدا آن را تناور می‌سازد. 2⃣ اسرائیل در حال اجرای پروژه غرب برای سلطه بر جهان است. این را زمانی می‌توان درک کرد که تاریخ تحولات جهانی از قرن ۱۹ به بعد بر روی یک نوار بهم‌ پیوسته مطالعه شود. مناطق جغرافیایی در برابر سلطه گری غربی در حال مقاومت هستند، و فلسطین اوج تصویر این قیام است. 🔶 پس اعتراضات و خط و نشان فرانسه، انگلیس و آمریکا در برابر جنایات اسرائیلی چه معنا دارد؟ خوش رقصی عاری از حقیقت! حتی شعار حمایت از حقوق بشر. هر کدام برای این رفتارها انگیزه‌های درونی دارند که اصلی ترین آن پاسخ به التهاب ضداسرائیلی درون کشورهای خودشان است. برای نمونه جمعیت مسلمانان بزرگی در این کشورها زندگی میکنند که در سیاست از جمله انتخابات نقش‌آفرینی می‌کنند. بنابراین مخالف خوانی رهبران سیاسی این کشورهای مزوّر برای کاستن از تیزی لبه شهروندان خودشان معنا می‌دهد. 🔸 : آقای مجید بهستانی 🆔 @tahlil_shjr
تحولات امنیتی و نوسانات اقتصادی 🔶 «امنیت» و «اقتصاد» دو مسئله‌ای هستند که برای همه مردم و سیاستمداران اهمیت دارند. هیچ بخشی از جامعه نیست که تحت تأثیر این دو موضوع نباشد و از این نظر فراگیرترین موضوعات اجتماعی هستند. شرایط مطلوب در هر دو موضوع ثبات نسبی است و رقبا سعی می‌کنند در جامعه هدف این ثبات را مخدوش کنند. ذکر این دو مقوله از این نظر مورد توجه قرار گرفته است که در شرایط امروز منطقه غرب آسیا، این دو مقوله مکمل هم هستند و هرجا یکی از طرفین نتواند یا نخواهد بر دیگری در عرصه امنیتی اثر بگذارد، وارد فشار اقتصادی می‌شود و برعکس آن نیز متصور است؛ یعنی اگر نتوانند با ابزار اقتصادی به اهداف خود برسند، به اقدامات امنیتی دست می‌زنند. 🔶 در حال حاضر، تحولات امنیتی و تنش بین رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران بسیار بالا گرفته است؛ به گونه‌ای که از سال 1357 تا کنون در هیچ شرایطی چنین آشکار دو طرف در مقابل هم صف‌آرایی نکرده بودند. رژیم صهیونیستی که در چند عملیات تروریستی در سوریه، لبنان و ایران ضربات امنیتی آشکاری به جمهوری اسلامی ایران وارد کرده بود، با پاسخ محکم و بیدارکننده موشکی ایران مواجه شد. در این وضعیت یکی از سناریوهای محتمل استفاده از دوگانه امنیت و اقتصاد است؛ رژیم صهیونیستی با حمایت کامل آمریکا تلاش می‌کند ضربه سنگینی را که در حوزه امنیت خورده است، از طریق فشار اقتصادی جبران کند و لذا آمریکایی‌ها قول تحریم‌های بیشتر ایران را به این رژیم داده‌اند و انگلستان نیز دیروز تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کرد. 🔶 اگر فرض را بر این بگذاریم که فشار اصلی دشمن در تقابل به وجود آمده در حوزه اقتصاد است، باید دید کدام بخش در اقتصاد آسیب‌پذیرتر است و فشار احتمالی دشمن از کجاست؟ بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد، درآمدهای نفتی ایران، ارزش پول ملی، دسترسی به بازارهای جهانی برای خرید و فروش و در مجموع افزایش تورم در داخل ایران مسیرهای اصلی دشمن در رویارویی اقتصادی با ایران است. به نظر می‌رسد، تحریم‌های اقتصادی دشمن نمی‌تواند فشار زیادی به ایران وارد کند؛ چراکه ایران قبلاً شدیدترین تحریم‌ها را تجربه کرده و هم اکنون از مسیرهایی تجارت خود را انجام می‌دهد که در اختیار آمریکا نیست، مانند تجارت با ارزهای غیر دلار، تهاتر، ایجاد شبکه فروش نفت خارج از کنترل آمریکا و غیره. اما فشار اصلی متمرکز بر فضای اقتصادی حاکم بر داخل ایران است؛ به همین دلیل احتمالاً رژیم صهیونیستی سعی می‌کند با ایجاد جنگ روانی، ایجاد ناترازی در عرضه و تقاضای ارز و طلا و بحران سازی‌های اجتماعی شکست‌های امنیتی خود را جبران کرده و ایران را با چالش‌هایی مواجه کند. این موضوع باید با دقت مورد توجه دولت و مدیران اقتصاد کلان کشور و مردم عزیز ایران قرار بگیرد. 🆔 @tahlil_shjr
ترجمان این تئوری در وضعیت اخیر لبنان چیست؟ 🔶 رژیم با صدای بلند اعلام کرد دیگر تحمل ندارد. در طرحی چهار هفته‌ای تقریبا همه بانک اهداف خود را بمباران کرد؛ یک شبکه پیشرفته نفوذ که به قول خودشان ساختش از بعد از جنگ 33 روزه آغاز شد را در یک هفته مصرف کردند. 🔶 تصور رژیم برهم خوردن تعادل روانی و انسجام شناختی حزب‌الله بود؛ انفجار پیجرها و شایعات متعدد و ساعتی، تردید، ترس و ابهام شبکه مقاومت را به حد اعلی رسانده بود اما ساختار اتوپوئتیک حزب‌الله انسجام خود را حفظ و به سمت بازسازی رفت. من به زودی این ساختار را از حیث علمی و با مبانی زیست شناختی بررسی خواهم کرد. 🔶 نهایتاً حزب با مقاومت در برابر آشوب صهیونیست‌ها و حفظ تعادل خود، شوک‌های وارده را جذب، ساختار آسیب دیده را بازسازی و به سمت ایجاد معادله جدید و به دست گرفتن ابتکار عمل رفت. همانطور که قبلا گفتیم هدف، ایجاد درد است؛ همان طرح فرسایش خونین که قرار بود حداقل در خرداد ماه اجرایی شود و اصابت پهپاد یافا به قلب تل آویو بخشی از آن بود ولی هر بار دشمن با اقدامی، نظام تصمیم گیری مقاومت را نیمه تمام می‌کرد. 🔶 منطق طرح فرسایش خونین ایجاد درد برای صهیونیست‌ها با هدف توقف جنگ است؛ به عبارتی هر چند نقطه قوت ما فرسایش و گذر زمان است اما در یک روند بلند مدت شاهدیم که نتانیاهو نیز جنگ را عمداً طولانی کرده است. 🔶 اینجا یک مرز ظریف وجود دارد؛ آن مرز ظریف این است که نتانیاهو به هیچ وجه شکست را نمی‌پذیرد؛ جنگ طولانی، رژیم را به شدت تضعیف کرده و پیروزی در کوتاه مدت با تهاجمات سنگین مقطعی امکان پذیر نیست پس وی از ابتدا اهرم‌های فشار داخلی و بین‌المللی را مدیریت کرده و در برابر مقاومت تلاش می‌کند با اتکا به موساد و نیروی هوایی، موازنه هزینه و موازنه وحشت را به نفع خود سازد؛ هر چند وقت یکبار نیز با تهاجمات پرشتاب، یا به دنبال تسلیم کردن مقاومت است (همان وضعیت درماندگی در محیط آشوب) یا سعی می‌کند منطقه را به یک رویارویی بزرگ کشانده و تقابل مستقیم همان نیروی سوم، یعنی ایران و آمریکا را رقم بزند. 🔶 فرسایشی نیز که در آن کادر انسانی مقاومت از هوا هدف قرار گرفته و فرسوده شوند و منابع ما نیز در معرض بمباران روزانه باشند، طبعاً مطلوب نیست. بنابراین مقاومت نیز با فهم این موضوع، طرح فرسایش خونین را اجرا می‌کند که معنای آن معکوس ساختن موازنه هزینه و وحشت است؛ حمله پهپادی به مقر تیپ گولانی را باید بخشی از همین موضوع فهم کرد. از تیرماه نیز رژیم که تحمل این فرسایش خونین را ندارد هر بار با یک حرکت تهاجمی، تلاش می‌کند معادله را معکوس کند: حمله به زیرساخت‌های بندر الحدیده، عملیات پرچم ساختگی مجدل الشمس و ترور فواد شکر و اسماعیل هنیه و نهایتا ضربات به حزب الله را می‌توان در این چارچوب نیز فهم کرد. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
✅ جنگ غزه پس از سنوار! 🔶 با اعلام کشته شدن رهبر جدید حماس از جانب اسرائیل بعید نیست که نتانیاهو آن را فرصت مناسبی برای خروج از بن بست جنگ غزه و پایان آن و آتش بس بداند و این گونه پرونده جبهه اصلی و مرکزی جنگ در منطقه بسته شود تا اولا بر دیگر جبهه‌ها متمرکز شود و ثانیا در جبهه لبنان نیز در صورت عدم تحقق اهداف اعلامی از طریق جنگ به ویژه بازگشت ساکنان برخی شهرک‌های تخلیه شده در شمال و به تبع آن تصمیم به پایان این جنگ چه با توافق چه بدون توافق با حزب الله، مانع پیشینی توقف حملات حزب (یعنی تداوم جنگ در غزه) برداشته شود. 🔶 اما در صورتی که نتانیاهو پایان سنوار را آغازی برای پایان دادن به جنگ و آزادی گروگان‌ها بداند، باید دید که حاضر است که به خواسته‌های حماس در مذاکرات (خروج کامل از نوار غزه از جمله دو محور نتساریم و فیلادلفیا، رفع محاصره، آغاز بازسازی و تبادل اسرا) تن دهد. 🔶 بعید است که حماس پس از این همه هزینه سنگین از این خواسته‌های خود عدول کند. چنین توافقی پس از کشته شدن سنوار می‌تواند از آثار سلبی آن به زیان نتانیاهو و لو موقتی بکاهد و تحت الشعاع فضای جدید قرار گیرد؛ به ویژه که هم اکنون بر اساس نظرسنجی‌ها، اکثریت جامعه اسرائیلی خواستار پایان جنگ غزه و رسیدن به توافق است. به احتمال زیاد هم، کشته شدن سنوار، فشار اسرائیلی‌ها بر نتانیاهو را افزایش دهد. 🔶 از این رو، این اتفاق تاثیر دو وجهی ناهمگون بر نتانیاهو دارد؛ از یک طرف موقعیت او را بهبود می‌بخشد و از دیگر سو نیز فشارها بر او برای رسیدن به توافق را به شکل قابل توجهی افزایش می‌دهد. در این وضعیت، مشکل نتانیاهو شروط حماس است که بدون تحقق آن توافق امکان‌پذیر نیست و چنین توافقی نیز هر چند تحت تاثیر این شرایط آثار منفی قبلی را به ضرر او نخواهد داشت، اما در آینده با پایان فضای روانی کنونی، تصویر چنین توافقی و ماندن حماس به زیان او خواهد بود. 🔸 : آقای صابر گل عنبری 🆔 @tahlil_shjr