eitaa logo
شجر
1.2هزار دنبال‌کننده
761 عکس
38 ویدیو
1.6هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. تبادل: @shahid_bakrii ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
بازسازی انقلابی هویت فرهنگی جامعه 🔰 قسمت اول 🔶 انقلاب اسلامی گزاره‌های غلط کشور را تغییر داد 🔶 انقلاب اسلامی «با روحیه تهاجمی خود بنیان‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و گزاره‌های غلط حاکم بر اذهان مردم را تغییر داد.» ۱۴۰۱/۹/۱۵ و این در حالی بود که ملت ایران مورد تهاجم فرهنگی بود، «کسانی که رژیم پهلوی را روی کار آوردند، هیچ کدام از شاخصه‌های ملیت را حاضر نبودند تحمل کنند... [عناصر رژیم پهلوی] حاضر نشدند قبول کنند که ما حتی لباس محلی داشته باشیم... این، عمل به همان توصیه‌یی است که میگفت ایرانی باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شود!» ۱۳۸۳/۲/۲۸  🔶 «انقلاب اسلامی که آمد، مثل مشتی به سینه مهاجم خورد؛ او را عقب انداخت و تهاجم را متوقّف کرد.» ۱۳۷۱/۵/۲۱ قبل از انقلاب «ملّتی بودیم زیردست و غرقه در بی‌هدفی و ناامیدی؛ ما ملّتی بودیم وابسته؛ ملّتی بودیم که بعمد ما را عقب نگه داشته بودند؛ هم فکر خود را بر ما تحمیل میکردند، هم فرهنگ خود را؛ هم منابع اقتصادی ما را میبردند و هم کاروان لجنزاری از عادتهای زشت را به‌سوی کشور ما سرازیر میکردند.» ۱۳۹۴/۳/۱۴ این آسیب فرهنگی کشور را از حرکت بازمیداشت، به خاطر اینکه «اگر فرهنگ در کشوری دچار انحطاط شد و یک کشور هویت فرهنگی خودش را از دست داد، حتی پیشرفتهایی که دیگران به آن کشور تزریق کنند، نخواهد توانست آن کشور را از جایگاه شایسته‌یی در مجموعه‌ی بشریت برخوردار کند و منافع آن ملت را حفظ کند.» ۱۳۸۳/۲/۲۸ 🔶 با فرهنگ انقلاب، خلقیات خوب و برکات در کشور آشکار شد 🔶 در نتیجه از همان ابتدای انقلاب «نقشه‌ی راه امام این بود که طرح جدید را از گذشته‌ی منحطّ کشور جدا کند... به این صورت که طرحی که ارائه میکرد و پیشنهاد میکرد برای اداره‌ی کشور، در ذیل فرهنگ و تمدّن و قاموس غربی قرار نگیرد... امام اصرار داشت که طرح جمهوری اسلامی، در ذیل آنچه در غرب به آن میگویند جمهوری یا مردم‌سالاری قرار نگیرد.» ۱۴۰۱/۳/۱۴ در عرصه‌ی عمومی جامعه «در دورانِ اوّلِ انقلاب، شما ناگهان دیدید که مردم ما در ظرف مدّت کوتاهی، تغییرات اساسی در خُلقیّات خودشان احساس کردند: گذشت در بینِ مردم زیاد شد؛ آز و طمع کم شد؛ همکاری زیاد شد؛ گرایش به دین زیاد شد؛ اسراف کم شد؛ قناعت زیاد شد.» ۱۳۷۱/۵/۲۱ 🔶 در تداوم رویکرد فرهنگی انقلاب «برکاتی بر این کار مترتب شد که این برکات به‌هیچ‌وجه ممکن نبود در این کشور به‌وجود بیاید. این نوآوریها، این پیشرفتهای علمی، این جسارتِ وارد شدن در عرصه‌های نوِ علمی و تحقیقی به خاطر همین اعتماد به نفسی است که از احیاء هویت ملی پیدا شده است؛ این را انقلاب به‌وجود آورد.» ۱۳۸۳/۲/۲۸ «دشمن میخواهد بگوید که شما نمیتوانید.» ۱۳۹۷/۱/۱ اما «انقلاب با سازندگی و حرکت‌های خلاقانه ذهنیت "ما نمی‌توانیم" را به تدریج تغییر داد که نتیجه آن انجام کارهای بزرگی همچون ساخت سدها، نیروگاهها، بزرگراهها، تجهیزات صنایع نفت و گاز و بسیاری از زیرساختها به‌دست متخصصان جوان داخلی بود.» ۱۴۰۱/۹/۱۵ 🆔 @tahlil_shjr
بازسازی انقلابی هویت فرهنگی جامعه 🔰 قسمت دوم 🔶 فرهنگ کشور احتیاج به بازسازی دارد 🔶 مسئله‌ی فرهنگ منشأ همه‌ی فعالیت های خوب و بد جامعه است، «فرهنگ واقعاً زیربنا است؛ خیلی از این خطاهایی که ما در بخشهای مختلف انجام میدهیم، ناشی از فرهنگ حاکم بر ذهن ما است. اگر ما اسراف داریم، اگر ما تقلید کورکورانه داریم، اگر ما سبک زندگی غلط داریم، اینها ناشی از مشکلات فرهنگی است؛ فرهنگِ حاکم بر ذهنها است که در عمل، این مشکلات را به وجود می‌آورد. زندگی‌های تقلیدی، زندگی‌های تجمّلاتی و اشرافیگری، غالباً منشأ و ریشه‌ی فرهنگی دارد.» ۱۴۰۰/۶/۶ لذا «ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است.» ۱۴۰۰/۶/۶ 🔶 «منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرم‌افزاری است که افراد جامعه بر اساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل می‌کنند.» ۱۴۰۱/۹/۱۵ 🔶 کار فرهنگی در سراسر کشور گسترش یابد 🔶 اما گذشته از اصلاح ساختاری فرهنگ که متوجه مسئولین است، در زمینه‌ی کارهای فرهنگی وظایفی بر عهده‌ی عموم مردم خواهد بود. «کار فرهنگی یعنی کاری که ذهنها را با فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام آشنا کند.» ۱۳۹۵/۳/۲۹ 🔶 نمونه‌ی بارز کار فرهنگی، تشکیل «کارگروه‌های فرهنگی در سراسر کشور و در مساجد [است]... الان هر جایی که شما یک گروه جوان را پیدا کنید -جوان متشکّل و بافکر و صاحب ذهن فعّال- که دست به کار فرهنگی میزنند مثلاً در یک مسجدی، در یک هیئتِ عزاداری‌ای اینها میتوانند روی جوانها تأثیر بگذارند، روی محلّه تأثیر بگذارند، روی خویشاوندان تأثیر بگذارند، روی مجموعه‌های دانشجویی تأثیر بگذارند، یک حرکتی، یک عزمی، یک بینش و بینایی‌ای را در یک مجموعه‌ای به وجود بیاورند.» ۱۳۹۸/۳/۱ 🔶 یعنی «در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند.» ۱۳۹۶/۴/۵ 🆔 @tahlil_shjr
بازسازی انقلابی هویت فرهنگی جامعه 🔰 قسمت سوم 🔶 کار فرهنگی صحیح، تامین کننده تربیت ایمانی و انقلابی است 🔶 البته کار فرهنگی الزاماتی نیز دارد، که اولین آن شناخت صحیح هدف است، «نشانه یک کار فرهنگی صحیح در رعایت دقیق هدفی است که برای آن انتخاب شده است.» ۱۳۷۵/۷/۹ به عبارت دیگر «کار فرهنگی، آن چیزی نیست که لباس فرهنگی دارد. لباس فرهنگی، یعنی نوشته و کاغذ و قلم و امثال اینها. این، فرهنگ میشود؛ اما کار فرهنگی نیست. کار فرهنگی، یعنی روح فرهنگی در آن باشد، یک حرکت فرهنگی باشد، رشد بدهد و فعل و انفعال را در ذهن و مغز و جان و عواطف انسان به وجود آورد.» ۱۳۶۹/۱۰/۲۳ 🔶 آسیب توجه نکردن به این مورد این می‌شود که «بعضی‌ها کار فرهنگی را در داخل دانشگاه با کنسرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفته‌اند؛ خیال میکنند کار [فرهنگی این است‌]؛ میگویند باید دانشجو شاد باشد! شاد بودن برای هر محیطی چیز خوبی است امّا چه‌جوری؟ به چه قیمتی؟» ۱۳۹۴/۸/۲۰ لذا «باید کار فرهنگی دانشگاه این‌جوری باشد که افرادی تربیت کند مؤمن، متخلّق -با اخلاق خوب- انقلابی؛ کار فرهنگی چیزی است که اینها را تأمین کند. کار فرهنگیِ درست آن چیزی است که جوان ما را انقلابی بار بیاورد.» ۱۳۹۴/۸/۲۰ 🆔 @tahlil_shjr
بازسازی انقلابی هویت فرهنگی جامعه 🔰 قسمت چهارم 🔶 در کار فرهنگی شب و روز نشناسیم 🔶 دومین الزام، کار فرهنگی، ابتکاری بودن است، «توصیه‌ی من فقط موضع دفاعی نیست؛ اما موضع اثباتی، موضع تهاجمی، موضع حرکت صحیح باید داشته باشیم. به‌هرحال در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین کار، انفعال است؛ زشت‌ترین کار، انفعال است؛ خسارت‌بارترین کار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بکند.» ۱۳۹۲/۹/۱۹ 🔶 سومین الزام، پرهیز از کارهای ظاهری است، «در زمینه‌های فرهنگی، دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن کار فرهنگی، نه اینکه فایده‌ای ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینه‌ی فرهنگ باید دنبال کارهای محتوائی و اصیل و واقعی رفت، که امروز نیاز عمده‌ی کشور هم این است.» ۱۳۸۹/۶/۸ 🔶 تولید فرهنگی نقش منحصر به فردی دارد، «در فرهنگ هم -مثل مسائل اقتصادی- اگر تولید نکردیم، به واردات احتیاج پیدا میکنیم... اگر شما تولید فرهنگی نکردید، واردات فرهنگی -چه به صورت رسمی، چه به صورت قاچاق- وارد کشور میشوند.» ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ 🔶 حفظ آمادگی در کارهای فرهنگی از دیگر الزامات است، «نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور آماده‌به‌کار باشند. آماده‌به‌کار به معنای آماده‌ی جنگ نیست؛ یعنی هم آماده‌ی کار اقتصادی باشند، هم آماده‌ی کار فرهنگی باشند، هم آماده‌ی کار سیاسی باشند، هم آماده‌ی حضور در میدانها و عرصه‌های مختلف باشند... در مقابل این جهت‌گیری‌های دشمنان -که دشمنان ما شب و روز نمی‌شناسند- ما هم بایستی شب و روز نشناسیم و همه آماده باشیم.» ۱۳۹۴/۶/۱۲ 🔶 به عنوان کلام آخر، بدانیم «ما هر چه امتیاز داریم، ناشى از همین هویّت فرهنگى است؛ اگر این هویّت فرهنگى نبود، انقلاب ما هم پیروز نمیشد. اگر این هویّت فرهنگى نبود، یک امامى مثل امام ما که نهضت را به‌وجود آورد و به سرانجام رساند، اصلاً خلق نمیشد، درست نمیشد. امام بزرگوار، ساخته و پرداخته‌ى همین فرهنگ است. همین هویّت فرهنگى است که آدمى مثل امام را در جامعه پرورش میدهد؛ این را باید نگه داشت.» ۱۳۹۳/۴/۲۱ 🆔 @tahlil_shjr
اعدام نکنید! چه کسی را؟ 🔶 افراط در هر حد ناپسند و غیرعقلانی است. می گویند چون جوان بود، چون مادر داشت، چون ورزشکار بود! خب آن دو نفر که با چاقوی این فرد کشته شدند، انسان نبودند؟ مادر نداشتند؟ جوان نبودند؟ آرزو نداشتند؟ درمخالفت و ژست روشنفکری گرفتن هم افراط نکنید. 🔶 خدای نکرده اگر چنین بلای بزرگی به شما برسد، از حق خودتان گذشت نمی کنید. مگر علی دایی از سارق گردبند خودش گذشت کرد؟ مگر مهراب قاسمخانی از زورگیر و سارق موبایل دخترش گذشت کرد؟ قابل فهم است، قطعا شما هم گذشت نمی کنید و قصاص را حق خودتان می دانید. اینجا مساله اعدام کنید یا نکنید نیست، بهانه و فرصتی برای مخالفت با حکومت است، وگرنه برای امثال مصیح علینژاد و شاهین نجفی که تئوری جنایت و خشونت میدهند، جان موافقین یا مخالفین جمهوری اسلامی اهمیت ندارد. 🔶 آنها این فرصت را یک گام مهم برای ابراز مخالف با جمهوری اسلامی می دانند. بقول قدیمی ها اینها دارند مُرده خوری می کنند! جنازه ای دیده اند و حالا دارند بهره سیاسی خودشان را می برند. هشتگ اعدام نکنید بازیچه دعوای سیاسی آنهاست. 🔸 : علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
خطر حکمرانی لمس 🔶 امروز بیشتر از هر زمان دیگری متوجه چیزی شدیم که دیدنی نیست. لمس کردنی نیست. سر سفره ها به این راحتی نمیتوان مشاهده اش کرد و از آن خورد یا نوشید. خیلی ها فکر کردیم اصلا نیست. در حالیکه عنان زندگی و تصمیمات ما در دست آن بود. چه چیز؟ صبر کنید تا بگویم. 🔶 گاهی وقتها صحیفه امام را مرور کنیم بد نیست. امام میگوید اول انقلاب اگر از یک دانشجو یا کارگر و کارمند میپرسیدی شغلت چیست؟ به تو اعتراض میکرد که چه کار به این ها داری من مشغول امر مهمتری هستم. امام میگوید این منطق مهم بود. مردم به تعینات و مشغولیتها و نقشها و تخصصهایشان اولا فکر نمیکردند بلکه به آن متن اراده عمومی که اراده طاغوت را میشکست و حاکمیت الله را شکل میداد فکر میکردند. میگفت مرد و زن و پیر و جوان و حتی بچه کوچک این را فریاد میزنند. امام دقیقا به چه چیز اشاره میکرد؟ نظام محاسبه و نرم افزار تصمیم گیری ملت تحول پیدا کرده بود. او داشت به این نرم افزار مشترک اجتماعی اشاره میکرد. 🔶 به این فکر کرده اید چرا روی لباسها نوشته انگلیسی هرچه که باشد، جذاب بود؟ به این فکر کرده اید چرا در مدرسه ها شعار ساخته بودیم با این مضمون که آمریکا آپلو میسازه و ایران آفتابه هم نمیسازه. میدانید این مشهورات و این نرم افزار چطور زندگی مردم را در دست میگیرد؟ به این فکر کرده اید چرا برخی میگویند واقعیت های دنیا را بپذیرید یعنی ذیل قانون و اراده قدرتها خودتان را تعریف کنید و این حرف را علمی میدانند؟ این همان نرم افزاری است که بر ذهنها حاکم است و با آن میتواند یک کشور اراده عمومی را ایجاد کند یا جهت دهد. این نرم افزار ذهنی با انقلاب منقلب شد. قدرت دیگری بروز کرد. قدرتی که بر پادشاه و نماینده قوی ترین ابرقدرت دنیا یعنی محمدرضا چیره شد و در جنگی که نماینده دو ابرقدرت یعنی صدام آن را پیش میبرد پیروز شد. این همان بود که در دهه هشتاد و نود جهش علمی و انقلاب علمی ایران و در نوردیدن مرزهای علم را شکل داد. نه جنگ را کار دارم نه آن تغییر نظام پادشاهی را نه این تولیدات علمی را. مرادم آن نرم افزار ذهنی است که مردم با آن می اندیشیدند و تصمیم میگرفتند. 🔶 همه ضررهای دولتهای دهه نود را در ساحت اقتصادی همه لمس کردند اما خطر اختلال بلکه انحلال دستگاه مدیریت و هدایت فرهنگی کشور را که رهبری در آن ایام دردمندانه فریاد زد و بر اساسش فرمان آتش به اختیار را صادر نمود کمتر کسی شنید. نرم افزار ذهن مردم در محیطهای مجازی حقیقی تر از حقیقی، به دست دشمن افتاده بود. صدا و سیما و دستگاه های تربیتی و فرهنگی کشور سلبریتی ها را که نماد زندگی غربی و میل به شهرت و تبختر و ارتجاع به فرهنگ قبل از انقلاب بودند درشت کردند. رسما مدیران نه تمرد بلکه یک جنگ علنی در ساحت نرم افزار ذهن مردم را با رهبری آغاز کرده بودند. رهبری همان ابتدا فریاد زد از مکتب امام برگردید سیلی میخورید. نشنیدیم. ندیدیم. عبور کردیم. 🔶 حالا با این مقدمات سخنان رهبری با شورای عالی انقلاب فرهنگی را بخوانید. کشور به لحاظ حکمرانی در ساحت نرم افزار ذهن مردم دچار اختلال شده. رهبری همان ابتدا به دولت فعلی فرمود باید به بازسازی انقلابی این نرم افزار بپردازید. مطالبه کردیم که خوب چه شد؟ چه کردید؟ کشور را با شعار زن زندگی آزادی چند ماه سر کار گذاشتند. شعارهای انقلاب اما با قرائت دشمن. هنوز حکمرانی مجازی ول و رها است. 🔶 فرهنگ مهاجم انقلاب اسلامی اکسیر است باید به آن بازگشت. نرم افزاری که باید مبتنی بر بنیان ها و نظام اندیشه انقلاب جریان میافت و نسل های جوان را که شیفته هویت و شور و حماسه و معنویتند زنده مینمود. نرم افزاری که بارها رهبری به حوزویان (مثل دیدارها با خبرگان) به دانشگاهیان به مسوولین فرهنگی تذکر رسیدگی به آن را داده بود. 🔶 برگردید ببینید چه اندازه درباره زنده کردن یاد شهدا و مبارزه مردم و انقلاب اسلامی به مدیران و پاس داران و همه و همه تذکر داده بود. حالا شاید مواجهه ایشان با شورای عالی انقلاب فرهنگی و توجه به ضعف جدی این نهاد در رهبری و هدایت فرهنگی کشور نشان دهد که چگونه همگی این ساحت را رها کرده ایم و کشور در این ساحت در معرض تهدید است. هرج و مرج و «آشفتگی» فرهنگی و از همه بدتر سپردن«حکمرانی در این ساحت به دست بیگانه» تهدیدهای کمی نیست که رهبری به آن ها اشاره میکند. این همان «ضرر فراوان جامعه» است. 🔸 : علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
مراقبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" باشیم! 🔶 اینکه مخاطبِ بایدها، متکلم آنها شود و حرف تحویل مردم دهد، دارد رویه می شود! 🔶 کاش جای همایش شفافیت، صادقانه عذرها (موجه و ناموجه) را درمیان می گذاشتند! برای ترک فعل ها، تئوری بسازند، بهتر است تا آرمانها و تئوری های انقلاب را بدون عمل، دستمالی و صرفاً تکرار کنند. 🔶 آقای اژه ای می گوید گزارشات سازمان های نظارتی محرمانه نباشد جز جاهایی که دشمن و بدخواهان سوء استفاده می کنند؛ مربوط به جنگ نرم، سرد، نظامی، غیر نظامی، جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی و...!!! لابد تشخیص مورد قابل سوء استفاده هم با آن سازمان هاست نه مردم و افکار عمومی! 🔶 نتیجه قهری این خواهد شد که جز مواردی مثل همان ساختمان درحریم رودخانه، شفاف نشود! خوب همین وضع موجود را بخاطر سوء استفاده دشمن و بدخواه تئوریزه میکردید! 🔶 بخاطر دشمن و دور زدن تحریم، اقتصاد را هم نمیشود شفاف کرد! با بودن جنگ نرم، با تشخیص سازمان و کارگزار، حریم شخصی افراد هم خط قرمز نخواهند ماند! 🔶 رهبر انقلاب از بدو دولت تا کنون اقلا دو بار تذکر داده اند: کار نمایشی ممنوع! رئیس سازمان اداری استخدامی دولت، روز ۱۰خرداد۱۴۰۱ را روز انتشار حقوق مدیران در سامانه اعلام کرد! الان دارد آذر به پایان می رسد! 🔶 در روز اجماع سران بر شفافیت، رئیس مجلس هم از نسبت شفافیت و اعتماد عمومی گفت! وضع سامانه ملی انتشار دسترسی آزاد به اطلاعات هم برای راستی آزمایی این ادعا قرینه خوبی است 🔶 آقایان همه اهل قرآن اند. خداوند از گفتن چیزی که بدان عمل نشود با تعبیر عجیبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" یاد می کند یعنی: نزد خدا سخت مورد خشم است چیزی را بگویید که انجام نمی دهید(۳/صف) 🔶 باور کنید مردم را هم کارهای نمایشی و حرفهای تکراری و کم عمل، خشمگین و متنفر می کند؛ اقلا الان وقتش نیست! 🔸 : محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
تاریخ دردش میگیرد 🔶 همسر اول محمدرضا پهلوی؛ فوزیه خواهر پادشاه مصر به انتخاب رضاشاه برای زاییدن پسر و ادامه سلطنت پهلوی برگزیده شد اما فوزیه دختر بدنیا آورد. پس از مرگ رضاشاه، فوزیه طلاق خواست چون تاب و توان تحمل اشرف و مادر محمدرضا را نداشت او را از ابتدا بیگانه می دانستند. 🔶 همسر دوم محمدرضا پهلوی؛ ثریا بود. از بختیاری ها، زنی که محمدرضا عاشقش بود، در دوران گوشه گیری محمدرضا، ثریا غمخوار او بود. محمدرضا هم علاقه ای به طلاق ثریا نداشت اما ثریا باید پسر بدنیا می آورد. دربار طلاق را اعلام کرد. برای ثریا حقوق مادام العمر در نظر گرفتند و به اروپا رفت. سال‌ها بعد وقتی فرح به زندگی شاه آمد، شاه در سفر به اروپا مخفیانه با ثریا دیدار کرد که باعث رنجش فرح شد. فرح آن را از چشم اسدالله علم می دانست. شاه به ثریا علاقه داشت. 🔶 ازدواج سوم؛ پا نگرفت. خواستگاری از شاهزاده ایتالیایی، ماریا گابریلا به ایران آمد در دربار همسر عبدالرضا بد اهل دربار را به ماریا می گفت و ماریا از ایران رفت.مسلمان هم‌نمیشد. شاه فهمید همسر برادرش دست گل به آب داده است. برادرش مغصوب و مطرود دربار شدند. عبدالرضا برای مدتی به شکار در افریقا رفت. 🔶 بالاخره موفق شدند. ازدواج رسمی بعدی، فرح توانست پسر بزایید و این رضا پهلویِ فعلی بدنیا آمد تا سلطنت در یک پسر ادامه یاید. روز تولد ایران تعطیل شد. چون پسر بدنیا آمده است. 🔶 حالا تاریخ دردش میگیرد که این جماعت سخن از زن و آزادی می زنند! شما را چه به احترام حقوق زن! شما امتحان شده ی تاریخید. زن میخواستید برای پسر زاییدن! 🔶 کارکرد زن برای اینان این بود که پسر بزایید حالا شعار زن و آزادی میدهند. ازدواج های غیر رسمی محمدرضا بماند.این درد تاریخی را منتشر کنید جوان ما کتاب نمیخواند. 🔸 : علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
سه الگو در مواجهه با کشف حجاب دانشجویی 1⃣ الگوی دکتر زاکانی: برجک زنی! 🔶 در این الگو دختر دانشجو بخاطر کشف حجاب از حرف زدن منع نمیشود و تریبون می گیرد اما جایش در مضمون حرف، گیر می افتد. در پاسخ با تیکه و طعنه جبران می شود که: ولش کنید شاید بخواهد نماینده داعش باشد! فقط بدانند اگر گیر داعش می افتادند چه بلایی سرشان می آمد! 🔶 این الگو را: - حزب اللهی های سیاسی تر بیشتر پذیرفتند. با بی حجابی او کنار آمده بودند اما تعرضش به رهبر انقلاب را هو کردند! - مذهبی ترها تریبون دهی به بی حجاب را رسمیت شماری و مشروعیت بخشی به کشف حجاب خواندند! - برخی هم بخاطر شرایط شریف ترجیح اش دادند! 🔶 این الگو، تهاجمی و بیش از حفاظت از ارزشهای خود به فکر زدن ارزشهای طرف است؛ نتیجه اش روکم کنی است نه اقناع یا جذب و...! لذا در شرایطی که دوماه گذشته در شریف شکل گرفته بود، این الگو نزد برخی یک پاسخ تلقی شد. 2⃣ الگوی برادر خضریان: منع گفتگو! 🔶 در این الگو با ادب و متانت شرط گفتگو را احترام به قانون و اسلام می خواند و از اول پرسش دانشجوی بی حجاب را منوط به حجاب سر کردن می کند! 🔶 این الگو را: - مذهبی ترها ترجیح دادند چون کشف حجاب را به رسمیت نشناخت؛ حتی اگر این دانشجو و مثل او سالن را ترک می کردند و دیگر هم در چنین جلساتی شرکت نکنند! 🔶 این الگو بر حفاظت از ارزشهای خود بیش از درگیری مستقیم با طرف مصرّ است‌. می خواهد سر خطوط قرمز بایستد؛ مهر تایید بر کشف حجاب نخورد و کوتاه آمدن از حجاب برداشت نشود. اگر بتواند در گام بعد بی حجاب را به سالن هم راه نمی دهد. 🔶 نتیجه اش جدا کردن صف از بی حجابها با فشار غیر مستقیم برآنهاست. البته بسته به تعداد طرفدار، یا به غلبه ظاهری می رسد و یا بخاطر رعایت نشدن ارزش حجاب توسط اکثر حضار، دیگر خود در آن محیط ها حاضر نمی شود؛ مثل حاضر نشدن در جشنواره های رسمی هنری یا برخی مراکز خرید و... 🔶 شرایط افول اغتشاشات خیابانی به همراه باقی ماندن کشف حجاب ها و عادی شدنش، این الگو را نزد برخی موجّه می کند. 3⃣ الگوی سوم: گفتگوی مشروط! 🔶 در این الگو مقام مسئول پاسخ خود را مشروط می کند به اینکه: من پاسخ سؤال شما را می دهم یا اگر اشکالتان وارد بود می پذیرم به شرطی که شما هم سؤال و اشکال بنده را جواب دهید! اگر دانشجو حاضر نشد و رفت ؛ چیزی از جنس الگوی۲ قابل صورت بندی است. اگر پذیرفت، پس از پاسخ به سؤالش یا قبول اشکالش، از کشف حجاب او سؤال و به آن اشکال می شود! 🔶 الگوی۳ گرچه ژست الگوی۲ را ندارد لکن کشف حجاب را جای ندید گرفتن، پاسخگو می کند. به نوعی بین رسمیت نشمردن کشف حجاب و پاسخگو کردنش جمع می کند. - بعضی همین قدر را عقب نشینی از قانون و انفعال می دانند و الگوی۲ را ترجیح می دهند. - پاسخ طرفداران این الگو یک کلام است: در همه جاهایی که امر به معروف واجب است، قانونی (آن هم قانون خدا) نقض شده است! در همه باید راه اثر بخشی را باز کرد. 🔶 مغزای اصلی این الگو بر ولایت طرفینی همه افراد جامعه و بالتبع امر و نهی های متقابل است(۷۱/توبه) است؛ وقتی او حق دارد به مسئول اشکال کند، مسئول هم حق دارد به کشف حجاب او اشکال کند. منطقاً "به تو چه؟" از دو طرف رخت بر می بندد و عادتاً راه برای تاثیر و تأثر باز می شود. 🔶 هسته سخت کشف حجاب در ماه های اخیر، آنرا یک سلیقه و سبک زندگی شخصیِ غیر قابل گفتگو گرفت و دست به کشف حجاب زد. امیدش این بوده بتواند زنان زیادی را با خود همراه کند تا برخورد را پرهزینه و سخت کند. الگوی ۱و۲ بیشتر روی فاصله ها می ایستد. تحقیر او یا رعایت ویترین رسمی (ولو به یک شال عقب افتاده) برایش مهمتر از تاثیر و تأثر طرفینی است. 🔶 هریک از سه الگو به "لحاظ ذاتی" و به "لحاظ موقعیت و شرایط" قابل ارزش گذاری است. هریک مبتنی بر درکی از ارزشها و روش تحقق آن و هم مبتنی بر محاسبه ای از وضعیت حجاب و کشف حجاب در جامعه است. 🔶 با همین دو می توان سه الگو را ارزش گذاری یا در موقعیت های متفاوت تجویز یا منع اش کرد. 🔸 : محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
فاطمیه قطعاً مهمترین "شعائر زن محورِ شیعی" است. 🔶 عنصر "عاملیت و محوریت زن"، "اعتراض سیاسی" در آن قابل انکار نیست. 🔶 اما در کنار این "فرم" نمی توان "محتوا" را ندید: - اعتراض آن علیه "خودخواندگی اقلیتی بعد از حکم خدا و رأی مردم در غدیر" بود. - "حمایت از ولیّ شرعی و مردمی"، هم روی دیگر آن اعتراض بود. - آن زن، "نماد حجاب در عین حضور اجتماعی" بود. 🔶 پس هرگز نمیشود فاطمیه را به نفع خوانشی خیابانی و مبتذل از زن، زندگی، آزادی تأویل برد! آنرا خالی از محتوایش کرد و هر "عصیان سیاسی"، "مقاومت در برابر احکام دینی" و "هرجور عاملیت زن" را پیام مشترک فاطمیه خواند! و فاطمیه دیگری بعد از حوادث اخیر مطالبه کرد! 🔸 : محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
✅  بسم الله، نااعتراضِ ناجریان، بی گفتمان پرهیجان 🔶 در جلسه میز گردِ «بن‌بست دوراهی» باید از چطور به تغییر رسیدن حرف بزنم، یک چیزی بین انقلاب یا اصلاح؟ مسیر از اینجا شروع می‌شود، این انقلاب‌گرها چه کسانی هستند: 🔶 شما با پدیده‌ای روبرو هستی که می‌تواند هشتگ مهسا امینی بزند اما وقتی از او بپرسی: خب پس تو راجع به حجاب و اجبار و... حرف داری؟ بگوید نه اصلا مسئله من امینی و حجاب نیست! این همه مشکلات اقتصادی را نمی‌بینی؟ اینجاست که فکر می‌کنی پس مسئله‌ای هست؛ اما راجع به راه حل مشکلات اقتصادی که گفتگو می‌کنی در لحظه ناامیدت کند و بگوید: ببین من اصلا آینده‌ای در این کشور برای خود نمی‌بینم! و همان لحظه دارد با هشتک مهسا دوباره توییت می‌زند. 🔶 این همان پدیده‌ایست که در همان حین که شعار زن زندگی آزادی می‌دهد، فریاد دخترانش با شعارهای زن‌ستیزانه پر شده است؛ حنجره‌ای که تحقیرآمیزترین ادبیات را با رکاکت حواله به زن و زنانگی می‌کند و شعار سبزی پلو با ماهی می‌دهد با خیال تحقیر بیشتر و این فراموشی ناراحت کننده که خودش هم بعنوان یک دختر وسط میدان است. 🔶 همان‌هایی که می‌توانند شعار زندگی بدهند ولی بتوانند زندگی را به کام دیگری تلخ کنند! یعنی همان زمان شعار زندگی دادن، زندگی بِبُرند.یعنی هم از زندگی بگویند هم جنایت کنند به همین راحتی. 🔶 آن مبارک‌هایی که می‌توانند از آزادی بگویند و همان موقع در محیط نخبگانی آکادمیک! دانشگاه با کلام نامبارک و انگشت دست، فضا را آلوده کنند؛ و انقدر هم ظاهر آزادی‌خواهی را حفظ نکنند و حق دیگری را حتی به اندازه یک گروه درسی نگه ندارند. این چریک آزادی‌خواه می‌تواند در نخبگانی‌ترین محیط‌ها با چاله میدانی‌ترین الفاظ و چاقوکشی و دفتر آتش زدن و فحش‌های کثیف حس «خیلی معترض هستم» داشته باشد و خوشحال هم باشد از انجام دادن این کنشگری اجتماعی! از همه مهم‌تر، می‌تواند همه اینها باشد و به قول خودشان از تناقض ترک هم نخورد! 🔶 به اینجای میزگرد که رسیدیم دوستی گفت: خب آره این‌ها همین را می‌خواهند که با همین ویژگی‌ها به رسمیت شناخته شوند، این‌ها می‌خواهند اینطور مطالبات آنها را جدی بگیری و تغییر ایجاد کنی! 🔶 اینجا با جوکر طرفیم؟ آیا باید به مثابه یک فیلم هالیوودی آن‌ها را به رسمیت بشناسی نه یک جنبش اعتراضی انقلابی؟ آیا این اعتراف ضمنی به بی منطقی حداقلی، بی‌گفتمانی، بی‌رهبری نیست؟ نااعتراض بودن و ناجریان بودن این پدیدۀ جوکری! 🔶 مسئله این بود که شما نه با اعتراض، که انگار با بلوغ و گفتمانی روبرو نیستی! یک نحو کودک گونگی که فرصت های خوبی چون سیاسی شدن و جسارت را که از اتفاق دارد و امیدوار کننده هم هست، از بین می‌برد، چون در محتوا و گفتار و روش تو را با یک بازی پرهیجان لجوجانه رو به رو می‌کند. آنها به دنبال به رسمیت شناخته شدن چه چیزی هستند؟ عدم تمایل‌شان به گفتگو که مثالش می‌شود نیامدن به این میزگرد و بودن در تغییر نام پارک دانشگاه علم و صنعت؟ بی نمایندگی یا جمع بستن خودشان با رهبران تو خالی مثل علی کریمی؟ 🔶 گفتگو که هیچ، نداشتن یک مانیفست و بیانیه جدی؟ ندیدن یک تصویر رو به جلو برای ایران؟ نداشتن ایده روشن یا رو به روشنی که چه چیزی آری، چه چیزی نه؟ حالا من از تو میپرسم، چه چیزی را به رسمیت بشناسم؟! 🔸 : حجت الاسلام مجتبی عرب 🆔 @tahlil_shjr
هشتاد میلیون فدای یک نفر 🔶 وقتی غربی ها قلاده سگ وحشی شان را باز کردند، "خرمشهر ما " سقوط کرد. صدام حسین میخواست صبحانه را بغداد، ناهار را اهواز و شام را در تهران حُناق کند. آن روزهای نخست هم موفق شد.‌ پیش آمد. خاکمان را گرفت. اما داستان پاچه گیری آن سگ وحشی به اینجا ختم نشد. مردم آمدند. آن شمالی، آذری، بختیاری، لُر، کُرد، مشهدی شیعه، سنی از همه جا خودشان را به "جنوب" رساندند. آنها حتی طاقت گرمای جنوب در آن فصل را نداشتند اما پای اجنبی در میان بود. پای انقلابِ تازه پیروز شده، پای خاک و وطن، جان دادند خاک را پس گرفتند. 🔶 مادری شهید جوان ۱۹ ساله ش را تازه کفن کرده بود که پسر دومش را فرستاد، استخوان های پسرِ جوانِ رعنا بازنگشت، مفقودالاثر ماند، سی چهل سال گذشت، مادر چشم از جهان فروبست حتی بدون اینکه پیکر فرزند عزیزش را دیده باشد و سال‌ها بر روی قبر و مزار خالی برای جوانش عزادار بود، عروسی هیچ کدامشان را ندید، لذت نوه دار شدن را نچشید. تا امثال در اوج امنیت و ثبات رشد کنند، معروف شوند، دستمزد میلیاردی بگیرند و حالا قهرمان پلاستیکی فحاش شوند! 🔶 حالا بماند مادران و پدرانی که سه و چهار فرزندشان در جبهه ها شهید شدند! اما جناب فرخ نژاد در این ویدئو جان هشتاد میلیون ایرانی را حواله میدهد به خوشی و رفاه پسرش! 🔶 آزادیخواه، وطن دوست، مردمدار آن مادر و پدر شهید است که لذت آغوش گرم فرزند را کنار گذاشت و تمام عمر حسرت خورد تا امثال تو در امنیت باشند‌. 🔸 : دکتر زادبر 🆔 @tahlil_shjr
بالاتر از "عاملیت زن" جستاری در غایت کنشگری زن مسلمان 🔶 نقطه تمرکز گفتمان انقلاب اسلامی در بحث کنشگری زنان، عاملیت زن نیست، بلکه چیزی ورای آن را به‌عنوان غایت و مطلوب در نظر دارد. عاملیت در معنای متداول با «ایفای نقش»، «اثرگذاری»، «سهیم بودن» و ازاین‌قبیل هم ردیف است؛ به این معنا که زنان در میدان اجتماعی «حاضر» و اثرگذار باشند. در این لحظه عاملیت زن با «بودن» و «حضور» پیوند می‌خورد. 🔶 در مقابل، عرصه‌هایی که زنان از آن محروم هستند، انگاره «عدم حضور» و «غیبت زنانه» را پررنگ می‌کنند. مثلاً ما در مورد هیئت داوری جشنواره زن راجع به «عدم حضور» داورزن پرسش می‌کنیم و یا در هر عرصه‌ای دیگر. مسئله ما در این موارد، گذار زن از قلمرو «مفعول‌بودگی» یا «منفعل‌بودگی» به قلمرو «فاعل‌بودگی» است؛ دال «عاملیت» بر اثرگذاری متمرکز است اما سطحی از اثرگذاری نیز قابل گفتگوست که دیگر نه‌تنها عاملیت به معنای اثرگذاری بلکه واجد نوعی خالقیت است. 🔶 خالقیت در معنای مدنظر، با نوعی «بازاندیشی» پیوند دارد. این بازاندیشی سبب انضمام نوعی نگاه انتقادی به عاملیت زنانه می‌شود. خالقیت نقطه غایی عاملیت است که رویکردی انتقادی نیز دارد. خالقیت در هسته مرکزی‌اش با سطحی از اثرگذاری همراه است که دیگر یک اثرگذاری معمولی و حداقلی نیست بلکه با واجد نوعی تخریب و ایجاد هم‌زمان است. پس خالقیت زن سنخ تشدید شده و کمال‌یافتة عاملیت زن است. 🔶 مسئله خالقیت زن علاوه بر حضور و اثرگذاری، نحوی ساختارشکنی و شالوده‌شکنی و در عوض آن ساخت سازی و جهان‌سازی است. عاملیت در لحظه است اما خالقیت امری تاریخی است؛ چرا که مخلوق، موجودیت یافته و می‌ماند. نیز خالقیت زن در ناحیه جهان اجتماعی (فرهنگ) اتفاق می‌افتد و فرهنگ اگرچه امری تدریجی است اما به‌واسطه نهادمند شدن در جهان اجتماعی استقرار می‌یابد. 🔶 علاوه بر اینها، من اصرار دارم به‌جای «خالقیت زنان» از «خالقیت زنانه» استفاده کنم. خالقیت زنانه الزاماً جنسیتی است. به این معنا که جنسیت را نوعی جوهر استعدادی و قابلیت می‌بینم که در فرایند خلق و ایجاد اثرگذار است؛ یعنی ظرفیت‌هایی که مربوط به جنسیت است را در ساخت عینیت اجتماعی اثر دادن. صریح‌تر این که من جهان امروز با تمامی جزئیاتش و شئون مختلفش را جهانی «مردساخته» می‌بینم. جهان مردساخته جهانی است که زنان در آن یا به‌کلی غایب بودند یا در خالقیت سهم نداشتند. 🔶 در جهان پدرسالار زن حاضر نیست و در جهان مردسالار زن حاضر اما خالق نیست، حتی گاهی عامل هم نیست. اما زن انقلاب اسلامی نه‌تنها حاضر و عامل است بلکه برانداز و خالق نیز است. جهان مطلوب انقلاب اسلامی جهانی اجتماعی است که زنان در کلیت ساختاری آن خالق باشند و ما بتوانیم وجه زنانة ساختارهای جدید، ایده‌ها و اندیشه‌ها، مناسک، سنت‌‌ها، محصولات و به‌طورکلی عینیت‌های اجتماعی را مشاهده کرده یا تشخیص بدهیم. جهان امروز بدون تعارف جهانی مردساخته است که در برخی لحظات کاملاً ژستی مردسالار هم به خود می‌گیرد و زندگی اجتماعی برای زن در جامعه نامتعادلی که مردها غالباً خالق آن بودند همواره ناهموار است. 🔸 : مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr
در باب خارج کردن ایران از کنوانسیون زنان سازمان ملل 🔶 این چند فراز را از آقا بخوانیم؛ 🔶 ما از دنیای غرب که آمدند زن بشری را در طول دوره‌های گذشته تا امروز این‌قدر مورد تحقیر قرار دادند، طلبکاریم. (1370.10.4) 🔶 من بارها گفته‌ام، در قضیه «زن»، ما پاسخگوی غرب نیستیم، غرب باید پاسخگوی ما باشد؛ ما هستیم که سؤال مطرح می‌کنیم. (1385.6.6) 🔶 حالا مؤسسات وابسته به سازمان ملل یا غیر آنها یا فلان مجموعه روزنامه‌نگار بیایند به اسم حقوق بشر، موضوع حجاب و بعضی از این قبیل چیزها را زیر سؤال بکشند و اظهار طلبکاری کنند، این واقعیت قضیه را عوض نمی‌کند. ما از دنیا طلبکاریم. دنیا که عرض می‌کنم، یعنی دنیای غرب. ما هستیم که به دنیا خطاب می‌کنیم و می‌گوییم: شما به بشریت عموماً و به زن خصوصاً خیانت کرده‌اید؛ با کشاندن زن و مرد به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیاده‌روی‌های جنسیِ بی‌قانون و بی‌نظم در جامعه، با آوردن زن به‌شکل متبرّج به وسط میدان. (1386.4.13) 🔶 فارغ از هر گرایش سیاسی - اجتماعی در داخل کشور، این یک تصمیم کاملاً سیاسی از سوی آمریکا و اروپایی‌ها بود. تصمیمی از سوی کشوری که قانونی شدن ازدواج هم‌جنس‌گرایان توسط رییس‌جمهورش امضا شد! 🔸 : حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
قانون، امنیت، آزادی 🔶 بلوای خلق‌شده در جامعه ایرانی که دست‌های بیگانگان و بدخواهان کشور در هدایت و مدیریت آن روز‌به‌روز آشکارتر می‌شود، امنیت کشور را مخدوش کرده و علاوه بر خسارات جانی به وجود آورده، امنیت روانی جامعه را نیز تحت‌ شعاع خود قرار داده است. این وضعیت در حالی است که براندازان برای خوب و جذاب نشان دادن خود و فریب افکار عمومی دم از تلاش برای آزادی می‌زنند! 🔶 این امر موجب شده تا باز هم بحث دیرینه چگونگی جمع میان ارزش‌هایی چون امنیت و آزادی در اذهان شکل گیرد و افراد متعددی در مورد آن اظهارنظر و طرح مسئله کنند و احیانا پاسخ و راهکاری ارائه دهند. 🔶 در این بین، به تازگی سیدمحمد خاتمی در نوشتاری این مسئله را خطاب به دانشگاه و دانشگاهیان گوشزد می‌کند: «توجه داشته باشید همچنان که آزادی یک نیاز مبرم و مطالبه مهم است، امنیت نیز برای کشور اهمیت دارد و مراد از آزادی، آزادی ملت و مراد از امنیت، امنیت میهن است.نباید گذاشت آزادی و امنیت در برابر هم قرار گیرند و در نتیجه آزادی به بهانه حفظ امنیت، پایمال شود یا امنیت که شرط استقرار سامان و نظم خوب در جامعه است، به نام آزادی نادیده انگاشته شود.» 🔶 اظهارات فوق هر چند تلاش دارد تعدیلی در حرکات ساختارشکنانه و ضدامنیتی این روزها ایجاد کند و از خوانش‌های رادیکال و براندازانه از آزادی فاصله گیرد و بر ضرورت حفظ امنیت کشور تأکید دارد، اما ناکافی بوده و باید با صراحت بیشتری بر عدم‌تحقق آزادی بدون امنیت تأکید ورزید و یادآور شود که آزادی بدون امنیت به واقع فریبی بیش نیست که حقیقت آن را آنارشیسم و هرج و مرج و بی‌قانونی شکل می‌دهد. آزادی در هیچ کجای جهان با قداره‌کشی و حمله به نیروی حافظ امنیت و آتش زدن اموال عمومی به دست نمی‌آید و آنچه در برخی از خیابان‌های کشور مشاهده شد، بیش‌ از آنکه تجلی آزادی‌خواهی باشد، نماد دیکتاتوری و خشونت‌طلبی و رادیکالیسم است. 🔶 حقیقت آن است که نویسنده از جسارت لازم برای قضاوت بین دوگانه آزادی و امنیت برخوردار نیست و از آنجا که نسبت به تبعات آن نزد هواداران بیم دارد، با صراحت تکلیف را برای او مشخص نمی‌کند و اذهان را در ابهام رها می‌سازد. 🔶 در حالی که به خوبی می‌داند نقطه تعادل بحث، حرکت و تمسک به قانون است و تنها راه رسیدن به آزادی، حرکت در چارچوب مکتوبی است که از آن با عنوان میثاق ملی یاد شده است. 🔶 اگر قرار باشد در جامعه‌ای هم امنیت و هم آزادی به طور توأمان محقق شود، پایبندی به قانون است که می‌تواند متضمن این دو باشد و با عبور از قانون، نه از آزادی خبری خواهد بود و نه از امنیت! 🔶 لذا همه آنان که هنوز دل در گرو ایران و ایرانیان دارند، در زمانه‌ای که بیگانگان، طراحان پروژه براندازی شده‌اند، باید جامعه را به پایبندی به قانون دعوت کنند. 🔶 اظهارنظرهای پرابهام و قابل تفسیر به حل گره ذهنی جامعه و کاستن از خشونت در کشور کمکی نخواهد کرد. 🔸 : مهدی سعیدی 🆔 @tahlil_shjr
خواهر امام! 🔶 بارها نوشته و تاکید کرده ایم تصورات و تصویری که از حکومت امام علی(ع) در اذهان وجود دارد مطابق با واقعیت نیست. یک بخش همینجاست. مردم و نخبگان پس از آغاز حکومت امام، مدل رفتار حضرت را برخلاف اسلامِ پیامبر و خلفا می دانستند. مرحله به مرحله نیز این مخالفت‌ها توسعه پیدا کرد. اساسا اجازه ندادند حضرت در آرامش حکومت کند. جنگ و ترور به راه افتاد. جنگ های طولانی مدت، متعدد، در نهایت علی(ع) محکوم شد به راه انداختن جریان برادرکُشی در اسلام! 🔶 به علی(ع) می گفتند تا قبل آمدن تو در دوره خلافت عمر و ابوبکر ما باهم جنگ نداشتیم! ما برادرکُش نبودیم. این تو بودی که با تغییر روش خلفا و انحراف از اسلام برادرکُشی را راه انداختی! 🔶 پاسخ امام همیشه این بود: افسته أَوْلی بِالِاتِّبَاعِ عِنْدَکُمَا أَمْ سُنَّةُ عُمَرٍ؟ آیا پیروی از سنت پیامبر(ص) در نزد شما اولاست یا پیروی از سنت عمر؟ 🔶 و منِ علی(ع) حاملکم علی منهج نبیکم، یعنی من بر مسیر و الگو پیامبرتان عمل می کنم. جامعه، نخبگان و حتی خواهر علی(ع) هم تحمل این رفتار را نداشتند اما از دیدگاه جامعه، علی(ع) محکوم و منحرف از اسلام بود، یعنی اسلام‌نشناس ها داشتند به علی(ع) که نخستین مرد مسلمان بود درس اسلام می‌دادند. 🔸 : دکتر زادبر 🆔 @tahlil_shjr
بازداشت ترانه علیدوستی، پلمب نشر چشمه، بعد از این چه کنیم؟! 🔶 برخورد قضایی با همه کسانی که ظرف روزهای گذشته موجبات ناآرامی در کشور را فراهم کردند، اقدامی است قابل فهم، قابل تقدیر و واجب. 🔶 نباید از کنار این موضوع به سادگی گذشت. کسب و کارهایی بودند که در اغتشاشات، موج‌آفرینی کردند یا خودشان هم روی موج سوار شدند و لگدی زدند! نظام در حال برخورد با آن‌هاست. با برخی در همان زمان - مثل رستوران و جواهر فروشی علی دایی - و با برخی دیگر چند روز بعد - مثل نشر چشمه - برخورد کرد. 🔶 در مورد سلبریتی‌ها هم همین‌طور است! با امثال هنگامه قاضیانی همان زمان برخورد شد و با امثال ترانه علیدوستی امروز! طبیعی است همه باید متوجه باشیم که امنیت مردم و کشور نیست که هر کس با توهمش آن را به مخاطره بیندازد. حجم اخبار دروغی که این جماعت در این مدت منتشر کردند عجیب و غریب بود! 🔶 فقط نکته اینجاست که برخوردهای قضایی باید لازم را داشته باشند که فردا روزی، باز هم توهم بر این جماعت مستولی نشود! باز هم به هر دلیلی احساس نکنند امنیت مردم بازیچه آن‌هاست. اما چه باید کرد؛ 🔶 سلبریتی دنبال است که به تبع آن برایش شهرت، قدرت و عایدی مالی هم ایجاد می‌شود و کسب و کارها مشخصاً دنبال هستند! البته برخی که در حوزه‌های فکری - فرهنگی حضور دارند به غیر از پول، تغییرات اجتماعی که حاصل کارشان باشد نیز برایشان جذاب است!! طبیعی است هر برخوردی با ایشان نیز باید از جنس آنچه دنبالش هستند باشد! در مورد کسب‌وکارها، عمدتاً تکلیف روشن است! اما در مورد سلبریتی‌ها بالاترین میزان بازدارندگی برخوردهایی است که منجر به دیده نشدن آن‌ها شود! رسانه این جماعت و جواز فعالیت صنفی، رگ حیات آن‌هاست! 🔶 من نمی‌دانم در غرب دقیقاً چه می‌کنند و چه ساز و کاری دارند که این جماعت به هیچ وجه به خودشان اجازه نمی‌دهند در مورد هزاران واقعیتِ ظالمانه در دنیای امروز صحبت کنند. حتی امثال آنجیلنا جولی هم که فاز کمک‌های بشردوستانه دارند، به هیچ وجه به ریشه‌ی فقر و فساد و تبعیض در دنیای امروز اشاره هم نمی‌کنند! در حالی که برخی چیزها آنقدر شفاف و واضح است که نمی‌توان گفت نفهمیده‌اند!! دقیقاً نمی‌دانم غرب چه می‌کند، اما می‌فهمم که حتماً ضوابطی برای حضور افراد در تلویزیون، سینما و ... دارند. حتی حضور در شبکه‌های اجتماعی نیز بس‌ضابطه نیست! 🔶 طبیعتاً ما به دنبال این نیستیم که اگر ظلمی در سیستم اتفاق می‌افتد، کسی جرأت ابرازش را نداشته باشد اما حتماً بی‌ضابطه بودن وضعیت موجود، شرایط را پیچیده‌تر خواهد کرد. امروز را رد کنیم، فردا گیر خواهیم کرد! 🔸 : حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
A4371.pdf
1.59M
«جمهوری» و «اسلامی»، راز ماندگاری 🔸 خط حزب‌الله در سخن هفته این شماره، نگاهی به عوامل پایداری و مانایی انقلاب اسلامی مردم ایران داشته است. 🔸 گزارش هفته خط حزب‌الله، پیشرفت‌های علمی و فناوری ایران اسلامی علی‌رغم شرارت‌های دشمن را مرور کرده است. 🌷 شماره‌ این هفته خط حزب‌الله، به روح مطهر شهید مولوی عبدالواحد ریگی تقدیم می‌شود. 🔸خط حزب‌الله؛ شماره ۳۷۱ 🆔 @tahlil_shjr
درباره‌ی مقایسه موهن و مضحک فاطمیه و بلوای 1401 🔶 خیلی عجیب این که هنوز برخی اهالی علوم اجتماعی در تحلیل بلوای ۱۴۰۱ از وجوه غلیظ سیاسی آن غفلت می‌کنند.  بله، آنچه که در این ایام اتفاق افتاد تغییراتی در بازنمودهای گفتمان‌های سیاسی مذهبی‌ها و دین‌مداران بوده است. این تغییرات هم از قضا نحیف شدن و انفعال آنها در کردار و گفتار سیاسی بود. این انفعال و عقب‌نشینی بخشی به خاطر توان اندک نیروهای داخلی در تولید گفتار و کردار سیاسی جامعه‌پسند بوده (تورم ادبیات امنیتی) و بخش ویژه‌ی آن ناشی از هجمه نیروهای سیاسی برانداز خصوصاً با ادبیات مذهبی؛ یعنی در بلوای اخیر کاملاً آگاهانه ادبیات هجمه به جمهوری اسلامی ادبیاتی مذهبی به خود گرفته بود. لذا این تغییرات در نهاد دین معلول فشار‌های گفتمانی  پروژه‌های سیاسی در لوای زن، زندگی، آزادی است. 🔶 به بیان دیگر سوژگی (به تعبیر من خالقیت که سطح اعلی عاملیت است) در زن ناشی از تحفظ بر استقلال هویتی است. زنی که بر استقلال هویتی و اصالت‌های درونی خود در مقابل هر گفتمان و هر پنداره‌ای اصرار می‌ورزد می‌تواند به معنای حقیقی کلمه تغییری را ایجاد و نرم‌افزار جدیدی را خلق کند. تغییر در تاریخ صرفا از نیروهای مستقل و تولیدکننده‌ی معنا بر می‌آید. بازیگران صحنه فقط نرم‌افزارها را مصرف و تثبیت می‌کنند. لذا از قبل آزادی زن (به معنای حضور و امکان مصرف و انتخاب‌گری) تغییر قابل اعتنایی رخ نمی‌دهد و یا هر اراده‌ای برای ایجاد تغییر به نفع گفتمان قدرتمندتر مصادره خواهد شد. بلوای ۱۴۰۱ اولاً و بالذات سیاسی بود و ثانیاً و بالعرض تبعات اجتماعی داشت و نه برعکس! تحلیل تغییرات زنانه‌ی اتفاقات سه ماه گذشته نقطه عزیمتی دیگر می‌طلبد که من پیشتر درباره آن نوشته‌ام. 🔶 بلوای اخیر به دلیل آنکه به سرعت توسط نیروهای سیاسی برانداز تصاحب شد و چهره ای رادیکال به خود گرفت از امر زنانه و مطالبات زنان استفاده ی ابزاری کرد. یعنی این پوسته‌ی ظاهراً اجتماعی، باطنی کاملا سیاسی داشت. تازه ترینش اخراج سیاسی ایران از کمیسیون مقام زن به بهانه مهسا امینی ...... بلوای اخیر اگر چه با استقبال زنان همراه بود اما نیروهای مولد و صحنه گردان - به تعبیر من خالقیت آن - زنان نبودند. زنان صرفا بخشی از بازیگران آن بودند. زنانگی اینجا (خصوصاً هر چه زمان گذشت بیشتر آبزی منازعات سیاسی امنیتی شد. لذا مقایسه و تناظر آن با فاطمیه به عنوان سابقه ای از کنشگری سیاسی زنانه مضحک است و از همان هاست که خنده آید خلق را. اینها شعر و غزل است بله به طور کلی و کلان مسیر حرکت تاریخ در حال احیای زنانگی است و اتفاقا انقلاب ۵۷ از اصلی ترین متولیان آن بوده و هست. 🔶 پیچ زنانه‌ی تاریخ معاصر با زنان انقلاب اسلامی رقم خورد. زنان مستقلی که هم به استیلای شرقی نه گفتن و حاشیگی تاریخ را نپذیرفتند و هم بر سینه‌ی استعمار غربی دست رد زدند و بر قدرت‌های ناشی از زنانگی خود اصرار ورزیده و مقابل تن‌شدگی هم ایستادند. 🔶 پ.ن: اساساً این شطحیات محلی از اعراب ندارند، اما از باب یک‌صدا نبودن عریضه پاسخ داده شد. 🔸 :مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr
چرا قانون حجاب، تحمیلی به‌نظر می‌رسد؟ 🔶 در ترکیب مفهومی «قانون حجاب» آنچه که موجب اجباری به نظر رسیدن آن میشود قانونیت (جزء اول) نیست بلکه در وهله‌ی اول، این معنای اجتماعی شده از حجاب (جزء دوم) است که سبب میشود این ترکیب تحمیلی به نظر بیاید. ما در ساحت گفتمانی با معنای بخصوصی از حجاب مواجه هستیم و قانون حجاب در حال نهادمند و ضابطه‌مند کردنِ «این معنای بخصوص از حجاب» است. میگویم این معنای به خصوص از حجاب که بگویم حجابی که امروز برای ما تفاهم شده برداشت خاصی از حجاب است و نه همه‌ی برداشتها و نه لزوماً برداشت درست از حجاب. برای اینکه منظور من را بهتر متوجه بشوید به عنوان یکی از هزاران صحبتهای اخیر امام جمعه محترم اصفهان را بخوانید. 🔶 پس از صدسال از آغاز مسأله‌بودگی حجاب در ایران هنوز گفته می‌شود حجاب و برهنه نبودن، فارق میان انسان و حیوان است. خب عزیزان چرا متوجه این توسعه نیافتگی تئوریک از حجاب نیستید؟ این برداشتهای کلاسیک چگونه قرار است مسأله امروز ما را حل کند؟ بعد میگویند کار فرهنگی، گرامیان کارفرهنگی بر اساس چه؟ 🔶 بحث را یک گام عقب تر ببرم. این «معنای بخصوص از حجاب» در خلاً شکل نگرفته بلکه بر اساس فهم بخصوصی از زن و رابطه ی زن و مرد شکل گرفته است و همهی دالهای دیگر در این گفتمان «خاص» هستند. مسأله فقط حجاب نیست که ما باید در مورد آن دنبال راهکار از دوگانه‌ی الزام قانونی یا کار فرهنگی باشیم. ما شاهد یک نظم تقریباً هماهنگ از عناصر مختلف هستیم که حجاب یکی از آنهاست. همان طور که حجاب معنای بخصوصی دارد از متعه تعدد زوجات و دیگر مسائل هم تحت تاثیر همین نظم گفتمانی خاص یاد میشود. اینجا متعه هم یک متعه‌ی بخصوص است و کارکرد منحصر بفردی دارد. دقت کنید ساحت معرفتی شما شاید در اینجا فقه و تفسیر یا اندیشه های بنیادی‌تر هم خودش در کیفیت ساخت جامعه اثرگذار است و هم اگر ساخت جامعه تحت تاثیر هر دسته عوامل دیگری، معیوب و «نامتعادل» شد، در جامعه با این گزاره‌های فقهی هم بنا به تفسیری که گفتمانهای خاص ارائه میکنند تعامل میشود. 🔶 یعنی این گفتمان بخصوص از هویت زن قادر است همه چیز را جذب خود کرده و معنا و رنگ خاصی به آن ببخشد و انحصاری کند. 🔶 لذا من این نظم را از ریشه و از بنیانش معیوب میدانم. نه حجاب را میشود با این فهم خاص عمومی کرد و نه حجاب بدون اصلاح در کلیت این نظم گفتمانی که همه عناصر با هم بده بستان دارند قابل مدیریت است. حجابی که برای تحریک نشدن مرد معنا می‌شود(!) اقتضاء میکند تعدد زوجاتی را که پاسخ تنوع طلبی مرد است و متعه ای را که برای ارضای مرد است! 🔶 حالا این وسط ستاد امر به معروف مشکل را در این میبیند که قانون حجاب ضمانت اجرایی ندارد. اگر ضمانت اجرایی‌اش را تأمین کنیم ظرف یکی دوسال به فضل الهی ایران یکپارچه حجاب میشود! ایده‌ی جدید هم این است که به جای دستگیری و ایجاد پرونده قضایی جریمه کنیم. دوربینها هم الحمدلله خریداری شدند و هر جنبنده‌ای (ما من دابة في الأرض) که اوامر را اجرا نکند جریمه میشود. البته منت میگذارند یکی دو مرتبه ی اول فقط تذکر میدهند. هر جا هم در تیررس دوربینها نبود به اسم مردمی‌سازی ضابطان امر به معروف (!) گزارش خواهند داد. 🔸 :مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr
✅  ما و مساله کشف حجابِ سیاسی 🔶 شاید اگر ادعا کنیم که در سپهر اجتماعی جامعه ایران، مساله‌ای ذوابعادتر از «حجاب» وجود ندارد، سخن گزافی نیست. روندهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی متعددی وضعیت امروز حجاب را موجب شده‌اند. لذا برای فهم و مدیریت این مساله نیز باید به رویکردهای چندوجهی نزدیک شد. اما صرفنظر از وجوهِ متکثرِ مساله حجاب در ایران، یک گزاره‌ی حتمی و خدشه‌ناپذیر درباره آن وجود دارد و آن هم سرعت و گستردگیِ تبدیل «کشف حجاب» به نماد مبارزه سیاسی با نظام است. 🔶 در وضعیت اکنون ما، کشف حجاب در ماهیت و معنای خود، تفاوتی با شعاردادن در خیابان و شعارنویسی روی دیوار و... ندارد. هر دو کنشی معطوف به نفی نظم سیاسیِ مستقر هستند. قطعا هیچ تحلیلگر و صاحب‌نظری انکار نمی‌کند که همین شعاردادن در کف خیابان هم ریشه‌های متعددی از جنس اقتصاد و سیاست و فرهنگ دارد. اما به هر حال برای تمام نظامات سیاسی دنیا مفروض است که «خیابان قلمرو امنیت است». 🔶 لذا هر اقدامی معطوف به مقابله با نظم سیاسی مستقر در عرصه خیابان، فارغ از ماهیت و ابعادِ متکثّر آن، دلالتی امنیتی دارد. امر امنیتی نیز لاجرم نیازمند راهکارهای کوتاه مدت است. پدیده کشف حجاب در وضعیت کنونی به اعتبار وجه امنیتی آن، نیازمند راهکار کوتاه مدت برای مدیریت و کنترل است. بدیهی است که کار فرهنگیِ بلندمدت راهکار کارآمدی برای مدیریت این غائله‌ی کف خیابان نیست. 🔶بنده از طرح‌های ناظر پلیس که درصدد افزایش هزینه رفتارهای متجاهرانه و خلاف قانون در کف خیابان است، به عنوان راهکاری کوتاه مدت برای مدیریت و کنترل پدیده کشف حجاب دفاع می‌کنم و منتقدان این طرح را به گفتگو در فضاهای کارشناسی و نخبگانی دعوت می‌کنم. 🔸 : ابوالفضل اقبالی 🆔 @tahlil_shjr
توهین های حمید فرخ نژاد 🔶 حمید فرخ‌نژاد متنی نوشته و در آن به رهبری تاخته و توهین کرده. بابت این کار که چوبش را خواهد خورد! اما بعد؛ خیلی از ما با خواندن این متن به هم ریخته‌ایم. حق هم داریم، یک آدم بی‌ربطی حرف‌های بی‌ربط‌تر از خودش نوشته است، اما واقعیت این است که او است. قدیم پول می‌گرفت و نقشِ حاجی و سید و میرزا را بازی می‌کرد، امروز هم پول می‌گیرد تا نقش اپوزوسیونِ شیک و نیمچه باسواد را بازی کند! 🔶 در خبرها آمد، تا همین سه، چهار روز قبل داشت نقش یک مأمور ایرانی را در سریال سقوط بازی می‌کرد، این کار را برای جمهوری اسلامی می‌کرد! برای دفاع از نظام نقش بازی می‌کرد و البته نزدیک به یک و نیم میلیارد پولش را هم تمام و کمال گرفت. حالا نقشی دیگر، چه فرقی می‌کند؟! 🔶 او نان‌خور این حکومت بوده! اپوزوسیون بودنش را زمانی میشد باور کرد که وسط اغتشاشات برای نظام فیلم بازی نمی‌کرد! اگر به خاطر قراردادش هم مجبور بود، حداقل پولش را تمام و کمال نمی‌گرفت!!! 🔶 به بازی ادامه بده ولی بدان این بار کسی باور نمی‌کند. اگر این حرف‌ها را باور داشت و مرد میدان بود، وقتی ایران بود می‌گفت! نه که مثل علی کریمی پا از ایران بیرون بگذارد و بشود مخالف نظام!! 🔶 شاید بهترین نقشش در «گشت ارشاد» باشد. آن را عالی بازی کرده، چون خودِ خودِ خودش است! نه تنها خودش یک جاهل به تمام معناست، بلکه از جهل اطرافیانش هم استفاده می‌کند تا جیبش را پر کند! حالا هم در حال بازی در همان نقش است ... 🔸 : حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
✅ در نسبت سیاست‌های جمعیتی؛ وضعیت آموزشی و تکلیف جریان مومن انقلابی 🔶 آیا با یک جریان حزب‌اللهی مستهلک روبرو می شویم؟!مسئله جمعیت و بحران پیشروی ایران در این زمینه نیازی به توضیح و تفصیل ندارد؛ همه از آن آگاه هستند؛ مسیر حل مسئله اما مهم است و آنچه قرار است در جامعه شکل بگیرد! 🔶 طیف اصلی‌ای که دغدغه‌های جمعیتی در کشور را جدی گرفته‌اند و اساسا مسئله  و  آن برایشان مهم است؛ جامعه مذهبی و بصورت خاص تر جامعه  است؛ جریان غیرانقلابی یا آنهایی که با نگاه  و منطق  جلو می آیند اساسا دغدغه ازدواج؛ ایجاد مسئولیت جدید نسبت به خود و به طریق اولی انگیزه  ندارند. 🔶 طرف دیگر موضوع  است. همین طیف پایبند به نگاه انقلاب بعد از فرزندآوری چندتایی؛ باید فرزندانشان را به آموزش و پرورش دولت ایران بسپارند؛ ساختار معیوبی که اساسا چند سالی است بخش «پرورش» را کلا تعطیل کرده است و این فرزندان به احتمال زیاد در مسیر تحصیل در مدرسه های بی کیفیت دولتی چیزی می شوند شبیه همین هایی که خیلی تقیدی به انقلاب اسلامی نخواهند داشت؛ مدارسی که به لحاظ کیفیت آموزشی نیز انتهای عملش تبدیل کردن فرزندان به ضبط صوت و تمرکز بر حفظیات است و دست آخر هم در رقابت برای حضور در دانشگاه شهروند درجه دو آموزشی به حساب خواهند آمد! 🔶 تاکید حاکمیت بر فرزندآوری و ناکارآمدی حکومت در آموزش و پرورش باعث می شود؛ طیفی که می خواهد نسل جدیدی را به جامعه اضافه کند؛ مجبور می شود به سراغ مدارس خصوصی برود که کیفیت آموزشی و پرورشی قابل توجهی داشته باشد -اگر بگوییم به تعداد همه این افراد ظرفیت موجود است؛ که برای آن حتما شک است!- که این نتیجه ای جز فرسودگی خانواده ها برای تهیه هزینه های اولیه این مدارس ندارد! 🔶 خانواده هایی که حالا کمتر معنای خانواده خواهند داشت بلکه باید در چرخه کار بیشتر برای درآمدی که بتواند آموزش فرزندان را برآورده کند؛ از هم دور می شود و دست آخر مستهلک می شوند! 🔶 سرخوردگی معیشتی و عقب‌ماندگی اقتصادی که نتیجه تعاملات این سه گانه سیاست‌های حاکمیتی؛ ناکارآمدی حکومتی و خانواده های آرمان‌گرا است؛ برای فرزندان تولید آینده ای چندان خانواده‌محور نخواهد کرد و این مهم انگار هنوز در سیستم حکمرانی درک نشده است که آنچه به عنوان نسل دهه نودی در حال شکل‌گیری است و ازدیاد نسلی که بارش بر دوش جریان مومن انقلابی است دارد با این طیف چه می کند! 🔸 :میکائیل دیانی 🆔 @tahlil_shjr
بازهم گلایه رهبر انقلاب... 🔶 واقعیت را تحریف می کنند. واقعیت مغشوش چالش اصلی دنیای امروز است. "جنگ سخت" دیروز به "جنگ ذهنی" امروز تبدیل شده است. هدف اصلی کند کردن و شکستن اراده هاست. یک روز سراغ جنگ نظامی رفتند تا با زور مانع شوند؛ اما نشد. دیدند با ملتی مواجهند معتقد به احدی الحسنیین. بمیرند و بکشند پیروزند. دشمنی را پیچیده تر کردند و از زورگوئی و اجبار به تغییر گرایش ها رسیدند و جنگ فرهنگی را رقم زدند. اما باز هم نشد. با مردمی مواجه بودند که گرایش فرهنگی شان، ریشه عمیق دینی و ایرانی داشت. 🔶 خصومت را سخت تر کردند تا بینش ها را تغییر دهند و به جنگ اعتقادی رسیدند. اینبار نیز ناکام بودند. پشتیبان بینشی این مردم خمینی و بهشتی ها و مطهری ها و مصباح یزدی ها و هزار سال تراث علمی از اهل بیت بود. هجمه اعتقادی نیز میسر نبود. جنگ سخت را به حوزه اقتصادی کشاندند تا سفره ها را کوچک کنند، اما با مقاومت یک ملت مواجه شدند. شکسته شدند.  🔶 به میزانی که یک ملت رشد کردند، دشمنی ها نیز پیچیده تر شد و حالا... امروز تمام تلاش شان برای تغییر واقعیت است. واقعیت را در واقع نتوانستند تغییر دهند، سراغ ذهن ها رفتند تا ادراک از واقعیت را تغییر دهند. در جنگ ذهنی مهم نیست اعتقادات فرد چیست، صرفا تقوا و دینداری اهمیت ندارد، گرایش و بینش حرف آخر را نمی زند. سخن بر سر اینست که ادراک از واقعیت چیست. واقعیت تحریف شود، حقیقت گم می شود و فرد با هر گرایش و بینشی دچار خطای تصمیم می شود. 🔶 قربانی جنگ نظامی، شهید محسوب می شود و از جبهه حق حذف می شود. قربانی جنگ فرهنگی و اعتقادی دچار انحراف شده و از جبهه حق به جبهه باطل منتقل می شود. اما قربانی جنگ ذهنی به جهت فیزیکی در جبهه حق هست و نقشه دشمن را پیش می برد. 🔶 امروز دشمن در این نقطه است. جنگ ترکیبی اش نیز در خدمت جنگ ذهنی است. از تحریم اقتصادی تا ترور و آم کشی و تا اغتشاش و آشوب و تا جنگ روایت ها و غیره همه و همه را بخدمت می گیرد تا واقعیت را در ذهن جابجا کند و اراده های یک ملت قوی را سست کند. ذهن ها تسخیر شود، خاک ها تسخیر شده است. اینجاست که هر کس هرجاست باید گارد جنگی بگیرد. هر کس به سهم خود باید در بیان واقعیت نقش بگیرد. امروز همه رسانه اند. اما نقش برخی کلیدی ترست. نقش نهادهای فرهنگی و رسانه های اصلی در این میان محوری است. 🔶 مدتهاست رهبرانقلاب در سخنرانی های مختلف از جهاد تبیین می گویند. از دیدار با هیاتی ها و تا دانشجوها و تا پرستارها و تا نظامی ها و غیره. حرکت هست اما کند و ناتمام است. اغتشاشات اخیر ثمره قطعی تحریف واقعیت و یک نشانه است. نشانه ای برای آنها که باید بیدار شوند و نقش تاریخی خود را در بیان واقعیت پیدا کنند. 🔶 رهبرانقلاب در دیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به اهمیت همین موضوع اشاره کردند؛ اینکه خاک و ناموس و مام وطن برای شورا می‌شود ذهن‌ها و مغزها. 🔶 امروز دشمنی سازمان یافته در رسانه ها چنان است که جای شهید و جلاد را حتی در وقایع مشهودی مثل عملیات تروریستی شاهچراغ عوض می کنند. تحریف واقعیت را به جائی می رسانند که مادر کیان 9 ساله صدای مظلومیت فرزندش را نزد قاتلانش می برد. تحریف واقعیت، انسان ها را مسخ و ویران می کند تا آنجا که اکثریت دستگیر شده های اخیر وقتی با حقیقت مواجه شدند، تازه از خلسه رسانه ای بیرون آمدند و از رهزنی ها و نعل وارونه های سایبری گفتند. 🔶 گلایه مجدد رهبرانقلاب اینجاست؛ اینکه چرا نهادهای فرهنگی و رسانه ای نقش خود را در این جنگ ذهنی هنوز پیدا نکردند. حقیقتا مخاطب این گلایه ها همه مائیم. کم گذاشتیم. هرجا واقعیت گم شد، حقیقت ذبح می شود و مردم کوچه و بازار هزینه اش را می دهند. اما چنین نخواهد ماند...قطعا. 🔸 : محسن مهدیان 🆔 @tahlil_shjr