eitaa logo
تحلیل استراتژیک سینما
84 دنبال‌کننده
154 عکس
25 ویدیو
5 فایل
در این کانال سینما مورد بررسی تحلیلی قرار می‌گیرد ارسال پیام @Choopanianma
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل استراتژیک سینما
سنگ بزرگی که فروید به چاه انداخت  تحلیل فیلم تار   خانم لیدیاتار رهبر مشهور ارکستر است که بوسیله شهرت خود از دختران و زنان جوانِ جویای نام سوء استفاده جنسی می کند  فیلم تار ماجرای یک زن همجنس باز است که به واسطه آزادی های جنسی ناشی از تئوری های فروید در جامعه غربی تبدیل به یک کَفتار درنده میشود که قادر نیست خوی درندگی خودش را کنترل کند  یعنی چیزی شبیه یک گرگینه  بی خوابی ها و استرس های شبانه لیدیاتار و مصرف مکرر قرص های آرامش بخش نمادهایی هستند که کارگردان از آنها در نشان دادن حالت بیمارگونه‌ی زن استفاده می کند تادفیلد کارگردان فیلم تار در واقع قصه گوی شهر فرنگی است که مردمانش افسار پاره کرده‌اند و در زیر نقاب هنر اصیل و تمدن کهن در حال دریدن نوع ضعیفتر  همدیگر هستند مانند گله گرگ های گرسنه   خانم لیدیاتارِ همجنس باز خود را مرد میپندارد لذا به راحتی به زنان به چشم جنس مخالف و البته طعمه نگاه میکند و همچون عنکبوت شکارچی همنوعانش را در تارهایی گسترده و نامرئی به دام می اندازد  شاید خالی از لطف نباشد که به اشارات مستقیم و غیرمستقیم تادفیلد کارگردان فیلم تار به شباهت رفتار فاشیستی ضدقهرمان فیلمش با نازی های جنگ دوم جهانی توجه کنیم  یکی آنجا که لیدیاتار از استاد کهنسالش میپرسد آیا نازیسم و آزار جنسی را کنار هم می گذارید که یعنی آیا اینها از یک جنس هستند  و دیگر آنجا که لیدیاتار هر زمان که هیجانی میشود به زبان آلمانی صحبت میکند و  تماشاگر ناگهان هیتلری مؤنث را در قاب تصویر به تماشا مینشیند  در پایان فیلم زمانی که خانم لیدیاتار رسوا می شود و عنان و اختیار رفتارش را از دست می‌دهد و در سرزمین خودش جایی برای ادامه کار و زندگی ندارد به کشوری در شرق دور می گریزد و آنجا نیز زیر نقاب هنرمندی معروف به تلاش برای نابود کردن روح وروان زنان جوان ادامه می‌دهد  تادفیلدِ کارگردان این تداوم پلیدی را با نمایش دست گذاشتنِ لیدیاتار  بر روی شانه دختر جوان نوازنده ویالون به ذهن مخاطب نفوذ میدهد که یعنی این قصه ادامه دارد  سکانس آخر فیلم تار که شکارچی به شکارگاهی بکر و دور میگریزد چقدر شبیه بخش آخر فیلم سکوت بره ها است آنجا که دکتر هانیبال آدمخوار در بین قربانیان آینده اش در کشوری آفریقایی در حال قدم زدن است البته باید گفت این بازسازی سکانسهای فیلمهای تاریخی امری رایج است و تادفیلد هنرمندانه و بجا از این تکنیک بهره برده است  به راستی میتوان گفت فیلم تار همچون سکوت بره ها یک انتقاد سهمگین بر علیه روانشناسی نوین است و متهم اصلی  خلق  اینهمه جنایتکار با اتیکت و اتوکشیده را شخص زیگموند فروید و مکتب وین یا مکتب اتریش معرفی میکند  نظریه  زیگموند فروید می‌گفت اگر موانع رفع نیازهای جنسی آدم ها را در سنین پایین بردارید  در سنین بالاتر آنها عقده ناگشوده نخواهند داشت سربه راه خواهند بود به  عقیده تاد فیلد و همفکرانش فروید در واقع یک  دیوانه بود که صدسال پیش سنگ بزرگی را در چاه جامعه جهانی انداخت بطوریکه امروز هزاران عاقل توانایی بیرون آوردن آن سنگ و قربانیان  افتاده در آن چاه را ندارند البته نعره این انتقاد در سکوت بره ها قدرتمندتر و  گوش خراشتر بود چرا که  کاراکتر دکتر روانشناس آدمخوار یک پارادوکس بزرگ برای حمله به اصل روانشناسی است یا تمثیلی است بر اینکه روانشناسان آدمخوارانی هستند که توحش را در جامعه گسترش میدهند