eitaa logo
تحلیلگر
116 دنبال‌کننده
513 عکس
86 ویدیو
8 فایل
امر بمعروف و نهی از منکر، حوزه های گوناگونی دارد، مهمترینش ✅حوزه مسئولان است؛ مردم بایداز مسئولان کارخوب را بخواهند؛ نه بصورت خواهش وتقاضا بلکه بایدازآنها بخواهند ✅این مهمترین حوزه است (رهبر انقلاب) @tahlilgarmihan
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیلگر
🔴 پاسخی به چند دروغ آقایان شکوری راد و جلایی پور 🔰وضع نابسامان #اقتصاد پس از لغو برجام توسط آمریکا
ادامه 👇👇 ❌نکته چهارم - شکوری‌راد ادعا کرده نداشتن سیستم حزبی علت مشکلات کشور است و داشتن عامل پیشرفت! اینکه فردی تمام مشکلات کشور را با یک نگاه ساختارگرا و تقلیل‌گرا به داشتن سیستم حزبی منوط کند و نقش کارگزار و مجریان، سیاست‌های اقتصادی و سیاسی و... را نادیده بگیرد، نشانه نگاه جبرگرا و تک‌خطی این فرد است. نظام سیاسی ، نظامی است و با تاکید بر مردم اداره می‌شود؛ بر خلاف برخی کشورهای غربی که رای مردم با فیلتری به نام حزب و در نظام ، کانالیزه و جهت‌دهی می‌شود. اینکه نظام حزبی باعث پیشرفت برخی کشورها شده، ادعایی اثبات نشده و با ابهامات و مثال نقض‌های بسیار است. نظام سیاسی در لهستان و یونان حزبی است و این کشورها توسعه نیافته‌اند. شاید بتوان گفت آنچه کشورها را پیشرفته‌تر کرده، رای‌دهی بر اساس «برنامه دقیق» است، چرا که جامعه، اغلب کاندیداها را نه بر اساس کاریزمای شخصی و اصل و نسب خانوادگی و وعده و وعیدهای توخالی و... بلکه به واسطه عملی کاملا دقیق و بدون ابهام گزینش می‌کند. حزب سبز در آلمان، در لیست کاملا شفاف بیان می‌کند برنامه من «حفاظت از محیط‌زیست، افزایش اتومبیل‌های برقی، افزایش مالیات بر ثروتمندان و... است.» و حزب دموکرات مسیحی در لیست کاملا شفاف اعلام می‌کند برنامه من: «توقف افزایش اجاره مسکن تا فلان سقف، حذف مالیات مراکز تولیدی، لغو مرز سنی برای بازنشستگان و... است.» و مردم بیش از آنکه به مرکل رای دهند به برنامه‌های او رای می‌دهند. بله! این هنوز در جامعه ایران وجود ندارد؛ نه به دلیل نداشتن حزب و نداشتن تشکیلات حزبی مردم ایران، بلکه به دلیل سوءاستفاده کاندیداها از ضعف تحلیل در بخشی از جامعه و رسانه‌های پوپولیستی. ✅نکته دیگر آنکه نظام مبتنی بر حزب و تحزب در نظام‌های پارلمانی، نوعی کانالیزه کردن و سرعت‌گیر گذاشتن بر مطالبات توده مردم و در واقع نقض آزادی آنها برای انتخاب حاکمان است. اینکه نام را بگذاریم، جفا به دموکراسی و مردم هر دو است. در ، کسانی که به دو حزب اصلی تعلق نداشته باشند، یا سرمایه تبلیغاتی هنگفتی نداشته باشند، عملا حرفی برای گفتن ندارند. اما چرا امثال شکوری‌راد و همفکران او، سیستمی چنین سرمایه‌محور و کاپیتالیستی را که در آن یک فرد عادی و با اندیشه‌های آزاد از 2 حزب، هرگز نمی‌تواند بالا بیاید، نمی‌نامند ولی نظام ولایت فقیه را که در آن یک شهرداری می‌تواند عضو شورای شهر شود و یک می‌تواند نماینده مجلس شود، دیکتاتوری می‌نامند؛ آیا اینها عجیب نیست؟! ❌وی در بخشی از سخنانش، برای اثبات ادعاهای خود به تشبث می‌کند و علاقه ایشان به تشکیل و فعالیت احزاب را می‌ستاید. متاسفانه باید گفت اطلاعات ایشان در این باره هم مغالطه‌آمیز یا حداقل به دلیل ناآگاهی است. حزبی که می‌گویند و حزبی که شهید بهشتی می‌گفت، تنها دارای اشتراک لفظی هستند و بس! حزب از نگاه آنچه لیبرال‌ها در جزوه‌های دانشگاهی اساتید از فرنگ برگشته می‌خوانند، تشکیلاتی سیاسی است که صرفا با هدف کسب تلاش می‌کند و حزب در اندیشه شهید بهشتی، تشکل‌یابی و سازماندهی مردم است، نه برای کسب قدرت و شهرت، بلکه برای نیروهای انقلابی. او کسی است که می‌گوید «قدرت‌طلبی به هر شکل ممکن، حزب را حزب شیطان می‌کند؛ حزب بدون رعایت معیارهای اسلامی، خواهد بود». اما مطلب آخر اینکه شکوری‌راد، آسمان و ریسمان را برای «توجیه ناتوانی و ضعف دولت اصلاح‌طلب روحانی در اداره اقتصادی و سیاسی کشور» به هم می‌دوزد، از تا نهادهای تا تا فلان را مقصر اوضاع اقتصادی می‌داند، جز خود را و البته و دیگر ارکان لیست امید! بسیار عجیب است. دولتی با یک تریلیون چگونه می‌تواند «هیچ‌کاره کشور» باشد و عجیب اینکه برای دولتی چنین «هیچ‌کاره» چرا این همه دست و پا زدن؟! 🔴 آیا وقت آن نرسیده که پس از شکست دولت اصلاحاتی روحانی که با گره زدن تمام مسائل کشور به مذاکره و 1+5 و برجام و آمریکا، 5 سال از عمر کشور را به بی‌عملی، عدم حمایت از تولید در کشور و... برده است، جریان لیبرال، در مقصریابی و نسخه‌نویسی‌های خود اندکی بیشتر تفکر کند؟! تا کی می‌خواهند با 🔥بازی بنی‌صدری «نمی‌گذارند کار کنم»! با 🔥بازی تکراری «تقصیر همه است جز من»، با 🔥بازی فریبکارانه «رقبای من لولو هستند»، با 🔥بازی ریاکارانه «فقط من صدای مردم هستم و بقیه و پایگاه اجتماعی آنها بی‌کیفیت و نازل است»، افکار عمومی و سرمایه‌های کشور را به بازی بگیرند؟! آیا وقت نرسیده است؟! ✍متن کامل یادداشت در روزنامه وطن امروز: http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2477/1/194850/0 @tahlilgarmihan
محمد عبدالهی: 🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) با دو وجه «گفتمان» آن و «دستاوردهای» آن شناخته میشود. بسیاری در پاسخ به نقد اصلاحات، منتقدان را به اصلاحات به مثابه جوهر و هویت اصلاحات ارجاع میدهند با این استدلال که آنچه در صحنه عمل و بعنوان اصلاحات می بینید، جوهر و هویت آن نیست! جوهر و هویت آن، ایده اصلاحات از لحاظ گفتمانی و نظری است! خود یکدیگر را به «اصلاح طلبان گفتمانی» و «اصلاح طلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. ها را اصلاح طلبانی میدانند که در هستند، منصب گرفته اند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و.. و طلبان_گفتمانی را کسانی میدانند که وار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخص های اصلاح طلبی مشغولند! در آخرین تز خود، با تفکیک تلویحی این دو نوع اصلاح طلب، پیشنهاد کرده برای وا نرفتن اصلاحات، هسته سختی از اصلاح طلبان مدل گفتمانی تشکیل شود تا جامعه، اصلاحات را به چشم دومی ها نبیند و قضاوت نکند! هدف از این تز را بعدا توضیح خواهم داد. تکلیف اصلاح طلبان کانفورمیست و جذب قدرت شده مشخص است. چه در دولت 8 ساله و چه در دولت 5 ساله ، و چه حتی در دوران پشت پردگی اصلاح طلبان برای دولت ، کشور شاهد بدترین عملکرد اقتصادی، افزایش شکاف طبقاتی و پایمال شدن عدالت، رواج فسادهای مالی، و بدترین سیاست ها در عرصه خارجی بوده است. آنها خود نیز از ضعف کشورداری خود مطلع اند و به همین دلیل، تقلا میکنند خود را از دولت اعتدال، از اصلاح طلبان کانفورمیست و عملگرا و.. جدا کنند. 🔻اما اگر قرار باشد اصلاحات را با گفتمانش بشناسیم، طبعا باید مختصات فکری اصلاح طلبان گفتمانی و افرادی نظیر حجاریان را بشکافیم. آنها تعریفشان از اصلاحات چیست؟! اصلاحات را در چه میدانند؟! هدفشان از اصلاحات چیست؟! سقف و نقطه نهایی اصلاح طلبی را در کجا میدانند؟! ✅ اصلاح طلبان گفتمانی، اصلاحات را دستیابی به حکومت ، ، و میدانند. دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد: ، و مشخصا ، بت وارگی و معصومیت ، و قداست . حجاریان معتقد است " جوهر اصلاحات توسعه سیاسی با همه لوازم‌اش است" و "توسعه و نوسازی سیاسی" اصلاحات است! او صریحا در مقاله «صدای جمهور، صدای معصوم» بیان میکند: " اعتبار قانون، نه از شارع و نص بلکه از رای به دست می آید". همچنین وی در مصاحبه ای با رسانه "عصر امروز" در پاسخ به سوالی درباره ملاک قانونگذاری، صراحتا "عرف" را ملاک میداند حتی اگر روزی عرف امور ضداخلاقی مثل همجنس بازی و.. را بپذیرد. به همه اینها، کمی ایرانیت هم اضافه کنید. این پیشنهاد خود اوست. اصلاحات ترکیبی از کمی ، کمی و کمی ! اما میخواهم این خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم. 1⃣ یک. نوسازی و توسعه سیاسی تئوری توسعه، در واقع، نسخه نظریه پردازان غربی دهه 1970 برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپ های مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و.. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایه گذاران خارجی، به ویرانه ای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. لخ والسا با استراتژی دموکراسی محور نه تنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه ضعیفترین کشور اروپایی است. ، و.. با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروض های دائمی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شدند. نسخه برای ایران «توسعه سیاسی» با هدف تغییر ساختار سیاسی و تغییر جامعه و فرهنگ سیاسی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه به صورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاح طلبان ادامه یافت. ادامه دارد.. متن کامل یادداشت در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0 @tahlilgarmihan
تحلیلگر
محمد عبدالهی: 🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 2 دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز
محمد عبدالهی: 🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 3 دستگاه فکری گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر است، بر سه ستون اصلی قرار دارد: ، و مشخصا ، بت وارگی و معصومیت ، و قداست . میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم. 2⃣ دو. بت وارگی دموکراسی و معصومیت جمهور اصلاح طلبان با اصالت دادن به دموکراسی به عنوان سمبلی از و غربی شدن، اقدام به تمایزسازی از خود با دیگر جریانهای سیاسی کرده اند. آنها بدین منظور اتوپیایی ترسیم میکنند که در آن همه چیز با مردم صورت میگیرد و هیچ مانع و سرعت گیر و یا فیلتری نباید بر سر راه رای مردم باشد! اصلاح طلبان ماموریت خود را شدن بین و و صدای خود را نامیدند و شروع به حمله به نهادهای حاکمیتی از جمله و.. به این بهانه کردند. اما آنها در حالی نهایت آمال خود را «دموکراسی مطلق» دنبال میکنند که حتی در کشورهای غربی چنین دموکراسی وجود ندارد و نخواهد داشت. درحالی استصواب شورای نگهبان را به چالش میکشند و یک نوع استثنا در جهان میدانند که گویی " شورای قانون اساسی در فرانسه" برای وجود ندارد. که گویی " دادگاه قانون اساسی در آلمان" کاندیداها را دستچین نمیکند، که گویی "دادگاه ویژه در انگلستان" بر کاندیداها فیلتر نمیگذارد، که گویی "دو حزب در آمریکا" رای مردم را کانالیزه نمیکنند! چنان از آزادی در ایران اتوپیایی سخن میگویند که گویی حزب در آزاد است! که گویی احزاب در و و و و ، حق فعالیت سیاسی دارند! چنان از ردصلاحیت و در انتخابات ایران، خشمگین اند که گویی سیدحسن میتواند کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شود! اینها همه سقفهای دیگر کشورها بر سر دموکراسی است که اصلاح طلبان پاسخی برای آنها ندارند و یا حتی نمیخواهند آنها را ببینند. 🔻از طرفی، آنها بعضی نهادهای جمهوری اسلامی مثل شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و حتی مقام رهبری را حاکمیتی و در مقابل نهادهای به تعبیر خودشان یا انتخابی دسته بندی میکنند. تنها دلیل آنها برای این تفکیک آن است که نهادهای حاکمیتی با مردم انتخاب نمیشوند! این هم یک تناقض و ضعف فکری دیگر است. اینکه تنها "رای مستقیم" را ملاک مردمی بودن میدانند و هر کس با این روش انتخاب نشود برچسب "حاکمیتی" و حتی "دیکتاتور" دریافت میکند! با این توصیف، بسیاری از روسای جمهور و نخست وزیران دنیا که از طریق نظام انتخاب میشوند، حاکمیتی هستند، نه مردمی! نخست وزیر انگلستان را پارلمان انتخاب میکند نه رای مردم! صدر اعظم آلمان مستقیما توسط مردم انتخاب نمیشود! پس آیا این مقامات، هستند؟! در واقع، آنها دموکراسی را صرفا در رای مستقیم و حتی خلاصه میکنند. ✍متن کامل یادداشت در روزنامه : http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0 @tahlilgarmihan
🔴 اصلاحات مرد، زنده باد براندازی! 🔴 اخیرا سعید در گفتگویی با یک نشریه الکترونیکی (مشق نو) به ترسیم وضع ایران امروز و نسخه پیچی برای آینده پرداخته که برخلاف اظهارات سابق وی، نه تنها بوی عبور از میدهد که در واقع نسخه ای برای نظام است. وی ابتدا بدون اشاره به عملکرد دولت و اصلاح طلبان حاضر در قدرت، مدعی شده "مسئله مسئله ها" در ایران امروز، دو مسئله" بحران و " است و سپس طبق معمول با متهم کردن نظام و طیف مقابل اصلاحات به خودکامگی و تمامیت خواهی و حمله به نظارت استصوابی و.. دو راه حل و پیروی از مدل اصلاحات «آتاتورکی» (بخوانید اسلام ستیزی) را برای برون رفت از وضع فعلی ارائه کرده است! اما اظهارات او که به عنوان تئوریسین پیر و «بیرون گود» اصلاح طلبان مطرح است متضمن چند نکته است: 1⃣ سیر اظهارات حجاریان نشان میدهد او در ماه های اخیر مرتبا با ادعاهای متناقض و متشتت به خوداظهاری در رسانه ها دست زده است. کمتر از سه ماه از آخرین تز حجاریان در رابطه با «دورنمای براندازی» در مصاحبه با «عصر نو» نمی گذرد، آنجا که وی براندازان را به کیسه دوغی تشبیه کرد که توان مقابله و برانداختن جمهوری اسلامی را ندارند! او سپس در مصاحبه ای دیگر با ایسنا، تز «عبور از روحانی» را مطرح کرد و مدعی شد: «دولت اساساً عقدی با اصلاح‌طلبان منعقد نکرد که بخواهد از آن عبور کند.» باوجود این اظهارات و تلاش حجاریان برای ایجاد فاصله انتقادی با دولت وی به سرعت درک کرد که محال است افکار عمومی تفکیکی بین و دولت روحانی قائل شوند. مگر آنکه بالکل کلیپ "تکرار میکنم" و جملات قصار اصلاح طلبان برای بوسیدن دست روحانی و ظریف از صفحه اذهان پاک شود! و اینک او نومید از دولت و اصلاح طلبان هر دو، خروج از حاکمیت و براندازی با تکیه بر نافرمانی مدنی را به عنوان راه حل ایران ترسیم می کند. و با زبان بی زبانی اذعان میکند «اصلاح طلبی به پایان خود رسیده» و در یک کلام: «اصلاحات مرد، زنده باد براندازی!» اما چرا؟! 2⃣ سیر پرشتاب و مملو از تناقض حجاریان و اصلاح طلبان دیگری چون او در وهله اول، نشان از ، اضطرار و عصبانیت از بی کفایتی دولت روحانی خصوصا در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی دارد. اصلاح طلبان از دولت ناامیدند و پس از عیان شدن طبل توخالی دولت روحانی، برخی چهره های آنها از شکوری راد تا تاج زاده و عارف و جلائی پور، ادعا کردند حمایت از روحانی از سر استیصال و بوده است. علت اصلی این تغییر پی در پی راهبردها و تاکتیک ها آگاهی اصلاح طلبان از افول محبوبیت و سرخوردگی و نارضایتی مستمر پایگاه اجتماعی آنهاست. آنها به خوبی روی برگرداندن اقبال عمومی از خود را احساس می کنند و می دانند نه تنها انتخابات آتی که شاید تا سالها انتخابات و اعتماد عمومی را باخته اند. از این رو، از قرار گرفتن در کنار دولت روحانی فرار می کنند که به حدی از ضعف و ناتوانی رسیده که ماندن با آن حتی بین برخی نخبگان اصلاح طلب به یک ننگ و بدنامی تبدیل شده است. تا جایی که حتی اصلاح طلب دوآتشه ای چون الیاس حضرتی برای انتقاد آزاد از وزرای روحانی، از فراکسیون امید استعفا می دهد. ادامه دارد.. متن کامل این یادداشت را در صفحه اول مورخ 15 آذر 97 بخوانید 👉 ☑️ @abdollahy @tahlilgarmihan
🔴 آدرس غلط يا مسئوليت گريزي رندانه🔴 بعد از گذشت چند ماه از نمايش‌ ساختگي مخالفت با و مانور روي وعده‌ و وعيد‌هاي لفظي براي حفظ ، اکنون اين کشورها منفعت را درآشکارسازي همراهي با آمريکا ديده و آماده اعمال جديد عليه ايران هستند. در اين راستا مقابله با برنامه و منطقه‌اي ايران نيز وارد فاز جديدي شده است. در اين ميان مسببين اوضاع کنوني و پرونده پرابهام برجام دست پيش گرفته تا پس نيفتند. در اين باره گفتني هايي وجود دارد: 🔰 1- جريان که 5 سال چرخ کشور را بخاطر اعتماد به تعطيل کرد اکنون و بعد از آنکه پيش بيني رهبر انقلاب در عدم خوش عهدي غربي ها به وقوع پيوسته تلاش مي کند تا با متهم ساختن راهي براي فرار از کارنامه سياه خود بيابد. رسانه اي شدن نامه 8 وزير به رهبر انقلاب نيز در همين راستاست. اين جريان در يک فرافکني سنجيده و بانوعي سياست فراربه جلو در تلاش است تا حاکميت را به سنگ‌اندازي در مسير اجراي تعهدات و وعده‌هاي طرف خارجي متهم ساخته و اقدام اروپا در عدم اجراي تعهداتش را به "عدم توانايي"اين کشورها - نه بد عهدي آن ها- بخاطر آنچه "اقدامات ماجراجويانه ايران" میخواند، مرتبط سازند! 2🔰- اين سناريو تلاشي نافرجام براي فرار از واقعيت ماجرا و ظلم بزرگ در حق نظام و ملت ايران است. دولت در کنار اصلاح طلبان بي توجه به هشدارهاي رهبر انقلاب و دلسوزان، اقتصاد کشور را 5 سال با اعتماد واهي به غرب معطل نگه داشت. دکتر که روزگاري سردار ديپلماسي لقب گرفت دیروز در مجلس و در دفاع از برجام با عصبانيت از پرسش در چرايي عدم تحقق وعده هاي دولت در برجام همچون رئيس جمهور که گفته بود "برجام سايه جنگ را از سر ما دورکرد " مدعي شده: "برجام به عنوان يک دستاورد ملي را در انفعال و حتي استيصال قرار داد!" اين استدلال ها – بخوانيد مغالطات-در حالي مطرح است که بنا بر فرمايش رهبر انقلاب مسئله سايه براي کشور از اساس غلط و غيرواقعي بود. و اينکه دکتر ظريف مدعي است که برجام ترامپ را به استيصال رسانده نيز دو معني دارد ؛ يا اينکه از نظر ايشان اوباما و دموکرات‌ها نسبت به ما خوش‌نيت بودند که برجام را امضا کردند و يا اينکه سياست راهبردي آمريکا در دوره اوباما نسبت به دوره ترامپ تغيير ماهوي کرده است که هر دو اين نگرش‌ها ناشي از تلقي خام و ساده‌انگارانه نسبت به آمريکا است. 3🔰- ناگفته پيداست که قصور و تقصير در تحميل برجام بر ملت و نظام اسلامي کم‌تر از دولت نيست. اين جريان همگام و هماهنگ با دولت وعده‌هاي گشايش برجامي را به مردم مي‌دادند و با ترسيم فضايي هراس‌آلود براي کشور و طرح مشکلاتي فرضي ، برجام و رابطه با آمريکا را "هوالحل" معرفي کردند. اصلاح‌طلبان اکنون و پس از شکست مفتضحانه دولت در اعتماد به غرب تلاش مي کنند تا با فرمول "عبور از روحاني" گذشته خود را در مسئله برجام انکار کنند، غافل از اينکه نام اصلاح‌طلبان همواره با برجام عجين خواهد بود. با این همه، طرفداران برجام به سياست و همکاري با آمريکا و کشورهاي اروپايي نگاهي آرماني و نه واقع گرا داشتند و حتي باوجود خروج آمريکا از برجام و بدعهدي‌هاي اروپا همچنان به‌دنبال برجام۲و۳ و تصويب FATF وCFT هستند . 4🔰- مهم‌ترين راهبرد سياسي در برنامه اعتداليون ايجاد تعامل با کشورهاي غربي و مهم‌ترين سند اجرايي دولت هم برجام است که متاسفانه نتيجه آن چيزي جز محض نبود. تجربه برجام نشان داد گره‌زدن اقتصاد به سياست خارجي، تنها باعث از بين رفتن فرصت‌هاي کشور و طمع‌کارتر شدن دشمن مي‌شود. درحالي که اگر دو لتمردان با تاسي از فرمايشات رهبر انقلاب به اجراي سياست‌هاي همت مي‌گماردند نه‌تنها کشوردچار بحران اقتصادي نمي‌شد بلکه اکنون در دوران شکوفايي اقتصادي به‌سر مي‌برديم. ✍ متن کامل یادداشت در سرمقاله : http://www.resalat-news.com/newspaper/item/64391 👉 ☑️ @abdollahy
علیرغم شوآف های از خود و اینکه برخی را از کاندیداتوریش می ترساند، باید گفت نقش وی بیشتر به و سپر ضربه گیر می ماند، کاندیدای برای به احتمال زیاد است. ☑️ @abdollahy_moh @tahlilgarmihan