eitaa logo
تحلیلگر
116 دنبال‌کننده
513 عکس
86 ویدیو
8 فایل
امر بمعروف و نهی از منکر، حوزه های گوناگونی دارد، مهمترینش ✅حوزه مسئولان است؛ مردم بایداز مسئولان کارخوب را بخواهند؛ نه بصورت خواهش وتقاضا بلکه بایدازآنها بخواهند ✅این مهمترین حوزه است (رهبر انقلاب) @tahlilgarmihan
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد عبدالهی: 🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) با دو وجه «گفتمان» آن و «دستاوردهای» آن شناخته میشود. بسیاری در پاسخ به نقد اصلاحات، منتقدان را به اصلاحات به مثابه جوهر و هویت اصلاحات ارجاع میدهند با این استدلال که آنچه در صحنه عمل و بعنوان اصلاحات می بینید، جوهر و هویت آن نیست! جوهر و هویت آن، ایده اصلاحات از لحاظ گفتمانی و نظری است! خود یکدیگر را به «اصلاح طلبان گفتمانی» و «اصلاح طلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. ها را اصلاح طلبانی میدانند که در هستند، منصب گرفته اند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و.. و طلبان_گفتمانی را کسانی میدانند که وار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخص های اصلاح طلبی مشغولند! در آخرین تز خود، با تفکیک تلویحی این دو نوع اصلاح طلب، پیشنهاد کرده برای وا نرفتن اصلاحات، هسته سختی از اصلاح طلبان مدل گفتمانی تشکیل شود تا جامعه، اصلاحات را به چشم دومی ها نبیند و قضاوت نکند! هدف از این تز را بعدا توضیح خواهم داد. تکلیف اصلاح طلبان کانفورمیست و جذب قدرت شده مشخص است. چه در دولت 8 ساله و چه در دولت 5 ساله ، و چه حتی در دوران پشت پردگی اصلاح طلبان برای دولت ، کشور شاهد بدترین عملکرد اقتصادی، افزایش شکاف طبقاتی و پایمال شدن عدالت، رواج فسادهای مالی، و بدترین سیاست ها در عرصه خارجی بوده است. آنها خود نیز از ضعف کشورداری خود مطلع اند و به همین دلیل، تقلا میکنند خود را از دولت اعتدال، از اصلاح طلبان کانفورمیست و عملگرا و.. جدا کنند. 🔻اما اگر قرار باشد اصلاحات را با گفتمانش بشناسیم، طبعا باید مختصات فکری اصلاح طلبان گفتمانی و افرادی نظیر حجاریان را بشکافیم. آنها تعریفشان از اصلاحات چیست؟! اصلاحات را در چه میدانند؟! هدفشان از اصلاحات چیست؟! سقف و نقطه نهایی اصلاح طلبی را در کجا میدانند؟! ✅ اصلاح طلبان گفتمانی، اصلاحات را دستیابی به حکومت ، ، و میدانند. دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد: ، و مشخصا ، بت وارگی و معصومیت ، و قداست . حجاریان معتقد است " جوهر اصلاحات توسعه سیاسی با همه لوازم‌اش است" و "توسعه و نوسازی سیاسی" اصلاحات است! او صریحا در مقاله «صدای جمهور، صدای معصوم» بیان میکند: " اعتبار قانون، نه از شارع و نص بلکه از رای به دست می آید". همچنین وی در مصاحبه ای با رسانه "عصر امروز" در پاسخ به سوالی درباره ملاک قانونگذاری، صراحتا "عرف" را ملاک میداند حتی اگر روزی عرف امور ضداخلاقی مثل همجنس بازی و.. را بپذیرد. به همه اینها، کمی ایرانیت هم اضافه کنید. این پیشنهاد خود اوست. اصلاحات ترکیبی از کمی ، کمی و کمی ! اما میخواهم این خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم. 1⃣ یک. نوسازی و توسعه سیاسی تئوری توسعه، در واقع، نسخه نظریه پردازان غربی دهه 1970 برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپ های مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و.. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایه گذاران خارجی، به ویرانه ای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. لخ والسا با استراتژی دموکراسی محور نه تنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه ضعیفترین کشور اروپایی است. ، و.. با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروض های دائمی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شدند. نسخه برای ایران «توسعه سیاسی» با هدف تغییر ساختار سیاسی و تغییر جامعه و فرهنگ سیاسی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه به صورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاح طلبان ادامه یافت. ادامه دارد.. متن کامل یادداشت در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0 @tahlilgarmihan
۲۸ تیر ۱۳۹۷
تحلیلگر
محمد عبدالهی: 🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 2 دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز
محمد عبدالهی: 🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 3 دستگاه فکری گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر است، بر سه ستون اصلی قرار دارد: ، و مشخصا ، بت وارگی و معصومیت ، و قداست . میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم. 2⃣ دو. بت وارگی دموکراسی و معصومیت جمهور اصلاح طلبان با اصالت دادن به دموکراسی به عنوان سمبلی از و غربی شدن، اقدام به تمایزسازی از خود با دیگر جریانهای سیاسی کرده اند. آنها بدین منظور اتوپیایی ترسیم میکنند که در آن همه چیز با مردم صورت میگیرد و هیچ مانع و سرعت گیر و یا فیلتری نباید بر سر راه رای مردم باشد! اصلاح طلبان ماموریت خود را شدن بین و و صدای خود را نامیدند و شروع به حمله به نهادهای حاکمیتی از جمله و.. به این بهانه کردند. اما آنها در حالی نهایت آمال خود را «دموکراسی مطلق» دنبال میکنند که حتی در کشورهای غربی چنین دموکراسی وجود ندارد و نخواهد داشت. درحالی استصواب شورای نگهبان را به چالش میکشند و یک نوع استثنا در جهان میدانند که گویی " شورای قانون اساسی در فرانسه" برای وجود ندارد. که گویی " دادگاه قانون اساسی در آلمان" کاندیداها را دستچین نمیکند، که گویی "دادگاه ویژه در انگلستان" بر کاندیداها فیلتر نمیگذارد، که گویی "دو حزب در آمریکا" رای مردم را کانالیزه نمیکنند! چنان از آزادی در ایران اتوپیایی سخن میگویند که گویی حزب در آزاد است! که گویی احزاب در و و و و ، حق فعالیت سیاسی دارند! چنان از ردصلاحیت و در انتخابات ایران، خشمگین اند که گویی سیدحسن میتواند کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شود! اینها همه سقفهای دیگر کشورها بر سر دموکراسی است که اصلاح طلبان پاسخی برای آنها ندارند و یا حتی نمیخواهند آنها را ببینند. 🔻از طرفی، آنها بعضی نهادهای جمهوری اسلامی مثل شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و حتی مقام رهبری را حاکمیتی و در مقابل نهادهای به تعبیر خودشان یا انتخابی دسته بندی میکنند. تنها دلیل آنها برای این تفکیک آن است که نهادهای حاکمیتی با مردم انتخاب نمیشوند! این هم یک تناقض و ضعف فکری دیگر است. اینکه تنها "رای مستقیم" را ملاک مردمی بودن میدانند و هر کس با این روش انتخاب نشود برچسب "حاکمیتی" و حتی "دیکتاتور" دریافت میکند! با این توصیف، بسیاری از روسای جمهور و نخست وزیران دنیا که از طریق نظام انتخاب میشوند، حاکمیتی هستند، نه مردمی! نخست وزیر انگلستان را پارلمان انتخاب میکند نه رای مردم! صدر اعظم آلمان مستقیما توسط مردم انتخاب نمیشود! پس آیا این مقامات، هستند؟! در واقع، آنها دموکراسی را صرفا در رای مستقیم و حتی خلاصه میکنند. ✍متن کامل یادداشت در روزنامه : http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0 @tahlilgarmihan
۳۰ تیر ۱۳۹۷
🔴 ارتباط میان خاشقجی و قتل‌های زنجیره‌ای 🔰پس از قتل فجیع روزنامه نگار معروف عربستانی در سفارت ، خط رسانه ای عجیبی در رسانه های و و حتی نماینده لیست امید دنبال شد. خط رسانه ای که قتل خاشقجی را با موضوع دهه هفتاد گره زد و به نوعی تقلا میکرد در موضوعی که هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد، هم یک لگد به بزند و هم با این قیاس و تشابه سازی نوعی تشفی خاطر برای دولت سعودی ایجاد کنند. بهرحال نشستن برچسب «جنایتکاری» و «روشنفکرکشی» بر پیشانی عربستان نباید بی هزینه برای جمهوری اسلامی باشد. 🔰اما این خط رسانه ای جریان اصلاحات و اپوزیسیونی که خود در دهه هفتاد اغلب جزء جناح اصلاح طلب بودند، بسیار عجیب و فرافکنانه است. اصلاح طلبان پس از ۲۰ سال از موضوع قتل های خودسرانه ۴ فرد ( و همسرش، و ) هنوز در جایگاه این قتل ها هستند نه . 1⃣جریان در همان مقطع، دری نجف آبادی وزیر وقت اطلاعات، فلاحیان وزیر سابق اطلاعات و در راس آنها عالیجناب خاکستری رفسنجانی را آمران قتل‌های زنجیره ای معرفی میکردند. کسی که با این اتهام، در انتخابات مجلس ششم به دیوارش کوبیدند و حتی مانع انتخاب شدن وی بعنوان نفر سی ام انتخابات تهران شدند. اما اصلاح طلبان باید پاسخ دهند که چرا کسی را که اصلی قتل های زنجیره ای میدانستند، پس از مدت کوتاهی بعنوان نامزد ریاست جمهوری خود (در انتخابات ۸۴) برگزیدند؟! و تا زمان مرگش به عنوان معنوی اردوگاه خود به رسمیت شناختند؟! مگر او نبود؟! 2⃣ این دولت بود که با تشکیل کمیته حقیقت یاب، یکی از عاملین اصلی قتل ها را و متهم ردیف دوم (یا به تعبیر برخی متهم ردیف اول) را معرفی کرد: معاونت امنیت وزارتخانه، یکی از طرفداران افراطی جریان دوم خرداد از دوستان صمیمی مشاور سید محمد خاتمی که به اعتراف خود کاظمی، منتجب نیا (و بالتبع خاتمی) در جریان قتلها قرار داشته! چرا پس از ۲۰ سال هنوز جریان اصلاح طلب به این ابهام برنامه توقیف شده "چراغ " پاسخ نگفته اند؟! این جریان اگر مدعی است قتلها نبوده، و خودسرانه اعلام کردن یک شگرد رسانه ای برای "شاه کلیدها" و آمران اصلی است، پس باید درباره ارتباط عاملان با شاه کلیدها نیز شفاف سخن بگوید. پس از دو دهه هنوز زمان افشای حقیقت فرا نرسیده؟! با وجود این همه شواهد روشن، چرا این جریان همچنان جنایت دوستان خود را به پای نظام جمهوری اسلامی مینویسد؟! نه عوامل و آمران اصلاح طلب؟! 3⃣ جریان اصلاح طلب در جریان پرونده قتل های زنجیره ای مرتکب رفتاری خشونت بار و غیرانسانی فجیع دیگری نیز شد. غیرانسانی و غیراخلاقی تیم سعید (مشاور ارشد خاتمی) که توسط همان کمیته حقیقت یاب خاتمی، مسئولیت یافته بودند از متهمان قتلها و منسوبان آنها. وقتی فیلم هولناک شکنجه همسر و بازداشت شدگان دیگر منتشر شد و نشان از جنایتی دیگر علیه متهمان پرونده داشت. اینجا دیگر نه پای جمهوری اسلامی و رهبری در میان بود و نه نیروهای . بلکه بازجویی انحصاری اصلاح طلبانه و با نظر مستقیم شخص خاتمی صورت میگرفت. 🔰آیا وقت آن نرسیده جریان لیبرال به موج شفافیت بپیوندد و بجای متهم کردن نظام جمهوری اسلامی، نقش چهره های کلیدی خود در بدنام کردن جمهوری اسلامی را بدون سانسور عیان کند؟! تا چه زمانی قرار است با فرار به جلو، قتل های زنجیره ای که اصلاح طلبان متهم ردیف اول آن هستند، به نظام جمهوری اسلامی و بخش غیرلیبرال نظام متصف شود؟! تا چه زمانی قرار است با سواستفاده از فضاهای هیجانی و ضعف حافظه سیاسی جمعی، متهم ماجرای کوی دانشگاه معرفی شود که در آن هیچ نقشی نداشته و بعدها مانع کوی دانشگاه دیگری بوده و همزمان اصلاح طلبان که نگاهی آلت دست گونه به برای مقاصد سیاسی داشتند و دارند، و که در آن مقطع نقطه مقابل آن اصلاح طلبان بوده، هر دو توأمان ماجرا خوانده شوند؟! بیاییم به دور از عوام زدگی و عوام فریبی به دور از بازی پیچیده سازی و تحلیل های تاکسی وار "کار خودشونه" تاریخ و سیاست را به قضاوت بگذاریم. آنها که روزی با عالیجناب خاکستری ائتلاف کردند، بعید نیست کوس رسوایی ائتلاف شان با "بن سلاخ سعودی" نیز به همین زودی ها برملا شود. تاریخ قاضی بیرحمی است. ✍ متن کامل یادداشت در مشرق نیوز: mshrgh.ir/909520
۲۴ آبان ۱۳۹۷
🔴 اصلاحات مرد، زنده باد براندازی! 🔴 اخیرا سعید در گفتگویی با یک نشریه الکترونیکی (مشق نو) به ترسیم وضع ایران امروز و نسخه پیچی برای آینده پرداخته که برخلاف اظهارات سابق وی، نه تنها بوی عبور از میدهد که در واقع نسخه ای برای نظام است. وی ابتدا بدون اشاره به عملکرد دولت و اصلاح طلبان حاضر در قدرت، مدعی شده "مسئله مسئله ها" در ایران امروز، دو مسئله" بحران و " است و سپس طبق معمول با متهم کردن نظام و طیف مقابل اصلاحات به خودکامگی و تمامیت خواهی و حمله به نظارت استصوابی و.. دو راه حل و پیروی از مدل اصلاحات «آتاتورکی» (بخوانید اسلام ستیزی) را برای برون رفت از وضع فعلی ارائه کرده است! اما اظهارات او که به عنوان تئوریسین پیر و «بیرون گود» اصلاح طلبان مطرح است متضمن چند نکته است: 1⃣ سیر اظهارات حجاریان نشان میدهد او در ماه های اخیر مرتبا با ادعاهای متناقض و متشتت به خوداظهاری در رسانه ها دست زده است. کمتر از سه ماه از آخرین تز حجاریان در رابطه با «دورنمای براندازی» در مصاحبه با «عصر نو» نمی گذرد، آنجا که وی براندازان را به کیسه دوغی تشبیه کرد که توان مقابله و برانداختن جمهوری اسلامی را ندارند! او سپس در مصاحبه ای دیگر با ایسنا، تز «عبور از روحانی» را مطرح کرد و مدعی شد: «دولت اساساً عقدی با اصلاح‌طلبان منعقد نکرد که بخواهد از آن عبور کند.» باوجود این اظهارات و تلاش حجاریان برای ایجاد فاصله انتقادی با دولت وی به سرعت درک کرد که محال است افکار عمومی تفکیکی بین و دولت روحانی قائل شوند. مگر آنکه بالکل کلیپ "تکرار میکنم" و جملات قصار اصلاح طلبان برای بوسیدن دست روحانی و ظریف از صفحه اذهان پاک شود! و اینک او نومید از دولت و اصلاح طلبان هر دو، خروج از حاکمیت و براندازی با تکیه بر نافرمانی مدنی را به عنوان راه حل ایران ترسیم می کند. و با زبان بی زبانی اذعان میکند «اصلاح طلبی به پایان خود رسیده» و در یک کلام: «اصلاحات مرد، زنده باد براندازی!» اما چرا؟! 2⃣ سیر پرشتاب و مملو از تناقض حجاریان و اصلاح طلبان دیگری چون او در وهله اول، نشان از ، اضطرار و عصبانیت از بی کفایتی دولت روحانی خصوصا در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی دارد. اصلاح طلبان از دولت ناامیدند و پس از عیان شدن طبل توخالی دولت روحانی، برخی چهره های آنها از شکوری راد تا تاج زاده و عارف و جلائی پور، ادعا کردند حمایت از روحانی از سر استیصال و بوده است. علت اصلی این تغییر پی در پی راهبردها و تاکتیک ها آگاهی اصلاح طلبان از افول محبوبیت و سرخوردگی و نارضایتی مستمر پایگاه اجتماعی آنهاست. آنها به خوبی روی برگرداندن اقبال عمومی از خود را احساس می کنند و می دانند نه تنها انتخابات آتی که شاید تا سالها انتخابات و اعتماد عمومی را باخته اند. از این رو، از قرار گرفتن در کنار دولت روحانی فرار می کنند که به حدی از ضعف و ناتوانی رسیده که ماندن با آن حتی بین برخی نخبگان اصلاح طلب به یک ننگ و بدنامی تبدیل شده است. تا جایی که حتی اصلاح طلب دوآتشه ای چون الیاس حضرتی برای انتقاد آزاد از وزرای روحانی، از فراکسیون امید استعفا می دهد. ادامه دارد.. متن کامل این یادداشت را در صفحه اول مورخ 15 آذر 97 بخوانید 👉 ☑️ @abdollahy @tahlilgarmihan
۱۵ آذر ۱۳۹۷
🔴 اصلاحات مرد، زنده باد براندازی! 🔴 ادامه: 3⃣ هیچگاه تصویر رئالیستی و واقع بینانه ای از مشکلات کشور و راه حل ها نداشته اند. حتی در وجه تئوریک و نظری. 🔰مورد اول: درست وقتی که "نظارت استصوابی" و را علت العلل مشکلات و ناکارآمدی کشور می خواند، از او سوال می شود که "مگر انتخابات با نظارت استصوابی بوده است؟!" چرا شورای پنجم با قاطبه ، بدترین عملکرد در مدیریت شهری در کل کشور خصوصا تهران را داشته اند و حتی باعث شکل گیری نوستالژی بازگشت به عصر شده اند؟! 🔰 مورد دوم: وقتی هر سه نهاد تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور در اختیار اصلاح طلبان بوده و اینک آنها مشکلات کشور را به گردن اصولگرایان و دولت قبل و دولت پنهان و تحریم و هر آنچه جز مسئولیت خودشان می اندازند، فورا از آنها سوال می شود که " هزار میلیاردی کشور در اختیار کدام قوه است؟!" دولت با این بودجه چه کارنامه ای داشته؟! کدام سنگ را از جلوی پای مردم برداشته؟! بر فرض که سایر ارگانهای کشور بودجه های دیگری دارند، آیا بودجه های آنها باری بر دوش مردم گذاشته یا باری از دوش دولت برداشته؟! چرا قوه مجریه نباید در قبال بودجه هنگفتی که در اختیار وزارتخانه هایش قرار داده پاسخگو باشد؟! در همین حد، نه بیشتر! مشخص است که قرار نیست دولت در برابر کم کاری قوه قضائیه یا مقننه پاسخ دهد، اما آیا قرار نیست در برابر عملکرد خود نیز پاسخگو باشد؟! 🔰مورد سوم. حجاریان در حالی از حاکمیت و رقبا و دیگران می نالد که خود از اینکه و و فلان بنیاد در اختیار دولت نیست، شکوه دارد و متوقع است دولت که در نظام تفکیک قوا تنها یک رکن است، قوه قاهره باشد و دیگر قوا در ذیل ید آن! آیا این تمامیت خواهی نیست؟!و آیا این بهانه جویی برای فرار از پاسخگویی نیست؟! 🔰مورد چهارم. حجاریان و اصلاح طلبان تندرو دچار بیماری بت وارگی و هستند. در دنیای فکری آنها راه حل «بحران کارآمدی» تکیه بر مدل های بومی اقتصادی و دولت رفاه و رسیدگی به حقوق پایین دستان و طبقه متوسط نیست. راه حل از نظر آنها فقط مدلهای غربی، افسارگسیختگی سیاسی و بازی های قدرت است، حتی فراتر از دموکراسی های غربی. چرا که آنها به عنوان نمونه، نظام دوحزبی انگلستان را می ستایند و برای ایران تجویز می کنند، اما نظام پارلمانی اش برای ایران را نه و چنین نظامی را انتخاب کاندیداهای دست چین شده حاکمیت می خوانند! شورای نگهبان در ایران را دشمن اصلی خود و دموکراسی میخوانند اما سانسور می کنند که این شورا متناظر «شورای قانون اساسی فرانسه» و اصلا برگرفته از آن است! درحالی از «فرآیند ردصلاحیت» دندان بهم می فشرند که گویی نمی دانند «دادگاه قانون اساسی آلمان» یا «دیوان عالی آمریکا» یا «دادگاه ویژه انگلستان» دقیقا همان مسئولیت تائید یا ردصلاحیت کاندیداها را انجام می دهند! ردصلاحیت برای ایران نه! برای غربی ها بله! اصلاح طلبان و جریان لیبرال در ایران، حتی در تقلید از غربی ها نیز آلوده به افراط هستند و گزینشی رفتار می کنند. ✍متن کامل این یادداشت را در صفحه اول مورخ 15 آذر 97 بخوانید 👉 ☑️ @abdollahy @tahlilgarmihan
۱۸ آذر ۱۳۹۷
🔴 اصلاح طلبان طلبکار شدند🔴 ، به جای پاسخ گویی، شده اند و به جای مسئولیت پذیری، طبق معمول خود را و به گردن این و آن (این بار ) انداخته اند! که بله! نظارت استصوابی نمی گذارد اصلح ها انتخاب شوند! اما 3 سوال به وجود می آید: 👈 1. مگر در کشورهای دیگر و فرآیند نامزدها وجود ندارد؟! 👈2. مگر در نظارت استصوابی وجود دارد که خصوصا در دوره قدرت گیری اصلاح طلبان، و بیداد میکند؟! 👈 3. مگر کدامین چهره های کارآمد و برجسته و نخبه دارند که ردصلاحیت شده اند؟ کل نوابغ اصلاحات را که به کابینه فرستادند! آیا اصلاح طلبان کارآمدتر از و و.. هم دارند که شورای نگهبان آنها را کنار گذاشته است؟! 🔰علیرغم پروپاگاندای اصلاح طلبان، باید گفت شورای نگهبان در جهان یک استثنا نیست و در هیچ کجای جهان، آزادی بی قید و شرط برای انتخابات وجود ندارد. شورای قانون اساسی در ، دادگاه قانون اساسی در ، دادگاه ویژه در و دو حزب، دیوان عالی، مجلس سنا در ، همان مسئولیت شورای نگهبان در را دارند یعنی تایید یا رد صلاحیت های . وقتی در همه های دنیا چنین سازوکاری وجود دارد چرا اصرار دارند که در ایران نباشد؟! 👉 ☑️ @abdollahy_moh @tahlilgarmihan
۳ اسفند ۱۳۹۷