eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.6هزار دنبال‌کننده
715 عکس
479 ویدیو
65 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✍علی مهدیان 🌱چرا در مقوله fatf داد ولی نکرد؟ ما از او در امور دیگری شبیه به این ورودهای جدی تری دیده ایم. مثلا در قصه اصلاح در رهبری منتظر شورای نگهبان و غیره هم نشد و دستور داد بحث اساسا از دستور کار خارج شود. 🌱شبیه به این قصه بلکه شدیدتر و عجیب تر از آن را در ماجرای مشاهده کردیم. رهبری در کوران انتخابات ناگهان این داستان را بر ملا کرد و منتظر عاقبت انتخابات و غیره هم نشد. و به جد مقابل اجرای آن ایستاد. او به همه ارکان زیر مجموعه خود مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز تذکرهای شدیدی داد. 🌱ماجرای fatf چه تفاوتی با آن موارد دارد و اساسا در چیست؟ 🌱رهبری در مواردی خواست مردم حکم حکومتی میدهد و در مواردی مقابل حکم میدهد. در مورد اصلی ترین ملاک است و شاخص اصلی در مصلحت نیز و مردم است. مراعات یعنی فهم و شناخت توان و قابلیت و فهم عمومی با توجه به اهداف جامعه. مراعات غیر از تساهل و تسامح است مراعات و مدارا است که نتیجه اش دستیابی سریعتر به اهداف باشد. چرا که باید در نهایت به و به خواست و و اراده جامعه محقق شود و . 🌱اما جایی که رهبری در مقابل نظر منتخبین مردم میایستد دو دلیل عمده دارد اول و دوم است. در موارد نظر او و نهایی کننده است. در حکم او جامعه است. 🌱موارد و رفع اختلاف عمدتا بر اساس ساز و کارهای ورودهای رهبری قابل حل و فصل است مگر اینکه باشد ورودهای خود را و مراعات خود را بیان کند مثل به ورود آقای به با اینکه شده بود. 🌱اما پرسش اصلی که در بالا بیان شد مربوط به مقوله انحراف است. واقعیت آن است که بین قضیه و اصلاح قانون با ماجرای وجود دارد. دو ماجرای اول یکی به مقوله و دومی در کشور مربوط میشدند. اولی تربیت نیروی انسانی را به میسپرد و دومی گفتمان سازی را. اگر اراده حرکت کننده در جامعه را اراده مردم میدانیم این دو انحراف در جامعه و سپردن مدیریت و هدایت جامعه به دست دشمن بودند. 🌱اما در مقوله اتفاقی که میافتد شبیه برجام است و از مقوله انحراف نیست بلکه از جنس مقوله بر کشور است. اگر چه عده ای از سر ترس یا احساس حقارت به این لایحه رای دادند اما این لایحه محصولش در جامعه و مردم تحقیر نیست انحراف هم نیست بلکه ایجاد هزینه است. دقت کنید حتی جان عزیزترین عزیزان کشور حتی تسلیحات در کشور اینها ولو عزیزند و ناموسی اما به هر حال هزینه اند نه انحراف. در سبک تصمیم گیری رهبران و قانون بر است و اراده رهبر و امام جامعه در مقوله بر_اراده_مردم مقدم است. اگر بنا باشد جامعه به انحراف کشیده شود رهبر حکم میدهد و تا زمانی که مردم بنای بر اطاعت از شریعت و حکم الهی دارند این انحراف جلوگیری خواهد شد. ملاک در تشخیص انحراف در جامعه نیز توجه به اراده مردم و رشد جامعه است. نه تسلیحات نه جان انسانها و نه هیچ چیز دیگر. 🌱 هزینه اگر به اندازه ای شود که کیان جامعه و موجودیت جامعه به خطر بیفتد البته این هزینه نیز با انحراف فرقی نمیکند چون در هر دو آنچه به خطر میافتد حرکت امت به سمت هدف است یکی اصل امت را نابود میکند یکی جهت را. 🌱در غیر این موارد رهبر میدهد راهنمایی میکند ولی تصمیم را به مسوولین و منتخبین میسپارد. او انتخاب شده به اذن خدا و به دست قدرت مردم تا مراقب جامعه و رشد جامعه باشد. برداشتن گامها با خود است. ساختار قانونی کشور در همه بخشها برای تصدی اراده جامعه به نظر میرسد. کانالی برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم برجسته ترین تحلیل گرانِ 👇 http://eitaa.com/tahlilisiyasiseraat http://sapp.ir/tahlilisiyasiseraat
✍امید - نیکو 🔰 زمانی که پیروزی سپاه اسلام بر معاویه نزدیک بود عمروعاص نیرنگ‌باز پیشنهاد سازش و را پیش کشید، فشار سپاه حضرت علی(ع) به ایشان مذاکره و سپس فرستادن اشعث بجای مالک را تحمیل کردند روایت رفتار سپاهیان حضرت در آن زمان و پس از آن، ۴ گونه و عاقبت آن را نشان میدهد: 1⃣ امثال " " ها بودند که " " داشتند و با امید به دشمن و تذبذب در اطاعت از ولی دنبال ظاهر سازی و گرفتن موافقت ولی با نظرات خود بودند. اینها در دفاع از جایگاه ولی ثابت قدم نبودند و در سوابقشان گاهی در فکر پیوستن به معاویه بودند و گاهی رشادت در سپاه حضرت نشان میدادند و با ساده‌لوحی در لحظات حساس وا میدادند و بدنبال همراه کردن ولی با نظرات خود بودند نه همراه شدن با ولی و وعده‌های پوچ دنیوی نظیر اتمام جنگ به مردم میدانند تا با تحریک آنان، مسیر مدنظر خود را به حضرت تحمیل کنند و در عمل دست حضرت را بسته و در پازل دشمن بازی میکردند؛ خیلی از این جمع بعدا به معاویه پیوستند و نفاقشان نابودشان کرد. امثال اینها در زمان ما هم گفتند باید رفت با کدخدا بست و با ساده‌لوحی دنبال توافق با آمریکا بودند و با تبلیغ و وعده پوچ بهبود اقتصاد مسیر سازش و را تحمیل کردند. 2⃣ امثال " " بودند که قبل از شکستن بیعت، " " داشتند. اینها نه تنها علیه جریان اشعث افشاگری نمیکردند بلکه زمینه‌ساز بروز آنها بودند و خود مسیر سازش را به حضرت پیشنهاد میدادند اما پس از حکمیت و گول خوردن اشعث از عمروعاص، تغییر موضع داده و بابت کوتاهی خودشان از حضرت طلبکار بودند که ما نمیدانستیم تو چرا جلوی ما را نگرفتی و حضرت را تکفیر میکردند؛ مساله سکونت ابن ملجم در منزل اشعث در شب قبل از شهادت حضرت، نشانی از پیوند پنهانی خشک مغزی با نفاق است. خوارج زمان ما هم وقتی در قدرت بودند بخاطر نفسانیت و الهامات عرفان کاذب، با رها کردن کشور و حاشیه‌سازی زمینه‌ساز حضور واداده‌ها در قدرت شدند و درحالیکه خود دنبال شکستن قبح مذاکره با آمریکا بودند و در ایام انعقاد برجام سکوت کرده بودند پس از روشن شدن ابعاد این خیانت‌نامه، وقیحانه آنرا را پروژه آقای خامنه‌ای میخوانند! خوارج فعلی در حالی به استناد سوابق خود دنبال سهمند و خود را درون انقلاب تصور میکنند که یادشان رفته خوارج صدر اسلام در ماه صفر ۳۷ ه.ق در سپاه حضرت در جنگ صفین بودند و ماه صفر ۳۸ ه.ق در نهروان مقابل حضرت بودند؛ یعنی تنها یک سال فاصله از حق محض تا ! 3⃣ یاران " " حضرت بودند که دنبال " " بودند و خود را دنباله‌روی ولی معرفی کرده و ولایت‌بسندگی را ترویج میکردند و همه چیز را به شخص ولی ارجاع میدادند؛ اگر اشعث از حکمیت میگفت به حضرت ارجاع میدادند اگر عمار از مقاومت میگفت باز به حضرت ارجاعش میدادند؛ دنبال تحلیل نبودند و به اسم اطاعت، عقل را کنار میگذاشتند و در عمل سربار حضرت میشدند؛ اینها عمدتا از ولایت حضرت خارج نشدند اما توجیه‌گر مسیر اشعث‌ها شده و تحت اثر تبلیغات آنها مقهور شده و آنرا مصلحت میخواندند! در جامعه امروز ما هم این مدل بشدت ترویج میشود و بعضی از خطبا و تریبون داران خواسته یا ناخواسته بجای اینکه خود را سپر بلای ولی کنند؛ پشت حضرت آقا پنهان میشوند؛ در منابر به تکرار جملات حضرت آقا اکتفا کرده و هیچ هزینه‌ای برای جریان انقلابی پرداخت نمیکنند. در سالهای اخیر جزء ساکتین برجام و FATF بودند و زمان انتخابات از آقا برای کسب رای مایه میگذارند اما بعدا بنام مسیر خائنانه واداده‌ها را تایید، تصویب و تکمیل میکنند. 4⃣ امثال " و " بودند که دنبال بودند. این بزرگان کُنه نظرات حضرت را درک کرده و با روشنگری دنبال جلوگیری از پذیرش حکمیت و فرستادن اشعث بودند؛ امثال مالک پس از جنگ ضمن اطاعت از حضرت در اجرای نتیجه حکمیت، وقوع آنرا نتیجه کم‌کاری خود دانستند و تماما خود را وقف روشنگری موانع حضرت در تحقق کامل حکومت اسلام میکردند و مردم را برای انتخاب مسیر مدنظر ولی تشویق کرده و آنچه حضرت در مقام امام در بیان و عملش معذوریت داشتند این بزرگواران شرح داده و تبلیغ میکردند و بدنبال ولی بودند تا عدالت و حقوق مردم احیا شود. فریاد "این عمار" حضرت علی(ع) قبل از شهادت که با یادآوری صفین به زبان آوردند و تکرار آن عبارت در زمان فعلی توسط حضرت آقا در برجام و فتنه، نشانگر آنست که اولا چگونه در لحظات تاریخی، ولایتمداری عافیت‌طلبانه، طلبکارانه و منافقانه بهم میرسد و درمقابل ولایتمداری روشنگرانه قد علم میکند ثانیا تنها راه یاری کردن امام زمانه، ولایتمداری روشنگرانه است وسایر ولایتمداری‌ها تنها تکمیل است. @tahlilisiyasiseraat
✍محسن مهدیان خانمی که به اتهام ، به دو سال حبس محکوم شده است، مجددا به جرم به پزشک زندان و با شکایت وی به 75 ضربه شلاق محکوم می شود و همین حکم، موجی از ضدانقلاب را علیه جمهوری اسلامی به راه می اندازد. 💥یک سوال ساده؛ اگر حکم این خانم شلاق نبود و مثلا جزای نقدی یا زندان بود، بازهم این میزان تبلیغ علیه جمهوری اسلامی شکل می گرفت؟ همه چیز قانونی است. اما یک ملاحظه وجود دارد که متوقف به این نمونه خاص نیست و آنهم کشور و مردم و اسلام است. این مصداق مشخص بهانه ایست برای طرح یک موضوع کلیدی تر. ☑️سوال اینست که چرا شلاق؟ آیا مجازات جایگزینی برای شلاق نیست که بهانه بدست بدخواهان ندهد؟ چه ضرورتی دارد که برای هرچیزی هزینه دهیم؟ اگر حکمی باعث شود حکومت در مظان اتهام قرار بگیرد با چه حجتی اصرار داریم همین رویه را ادامه دهیم؟ روشن است که سطح این نقد مربوط به قاضی محترم دادگاه نیست. این بحث باید در نقطه دیگری و در حل و فصل شود. ما 4 نوع مجازات داریم. 👌قصاص، 👌حد، 👌دیه 👌تعزیر که هر کدام از این مجازات‌ها برای جرایم خاصی پیش‌بینی شده‌اند. تفاوت تعزیر با دیگر مجازات این است که در شرع نیامده و مبنای آن مصالح و منافع جامعه است و تعیین آن نیز به حکومت یعنی قانونگذار واگذار شده است. بدون شک یکی از کلیدی ترین مولفه های موثر در تعیین تعزیر نیز است و مصلحت جامعه و فرد موضوعیت دارد. سوال این است چه میزان این ملاحظه مورد توجه قانون گذار است؟ عوامل مکانی و زمانی، بنای عقلا، مسائل جدید و پیشرفت های تکنیکی و روابط بین الملل و غیره قرار است چه سهمی در اصلاح قانون داشته باشد؟ در صورتیکه اجرای تعزیر به مصلحت حکومت و مردم نباشد یا بین مصالح مهمتر تزاحم ایجاد کند، چه کسی و کجا باید ورود کند؟ ✅بدتر اینکه مجریان قانون به جهت مصالح اجتماعی، ترجیح می دهند قانون را اما حاضر نمی شوند قانون را اصلاح کنند. مثلا اگر دختر و پسر نامحرمی در خیابان دستگیر شوند، مطابق قانون باید شلاق بخورند. اجرا می کنیم؟ آیا مجازات قانونی در قبال خانم بدحجاب در شهر اجرا می شود؟ چرا؟ احتمالا نگران اعتراضات اجتماعی هستیم. توجه به بازتاب اجرای این حکم در مدیریت هوشمندانه و عاقلانه عقب نشینی نیست، بلکه توجه به مصلحت است. سوال این است که چرا این مصلحت در قانون رعایت نمی شود؟ چرا مجازات را به نحوی اصلاح نمی کنیم که بی اعتنایی به قانون تلقی نشود؟ 🎯خلاصه اینکه دکترین ولایت فقیه حضرت امام است، کجا قرارست در مجازات تعزیری خودش را نشان دهد؟ ما برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم اساتید ِ برجستِه علومِ -رویدادهای روزِ ایران و جهان را برای شما و می نماییم . با افتخار در خدمت شما خواهیم بود . آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat
...؟! ✍قاسم روانبخش 💥يكي از گلايه هاي جدي مردم در نشستهاي سياسي و در فضاي مجازي كه دائم تكرار ميشود اين است كه چرا افرادي مانند آقاي روحاني را تاييد صلاحيت كرده كه امروز كشور گرفتار مديريت اينگونه افراد باشد و اين همه هزينه بدهد! براي پاسخ به اين پرسش نكاتي را متذكر ميشويم:  ✅ممكن است شوراي نگهبان نيز در برخي تاييد يا رد صلاحيتها اشتباه كند ولي ساز و كار بهتري دراختيار نيست. زيرا يا بايد ساز و كار تاييد صلاحيت نامزدها را حذف كرد و يا اينكه ساز و كار را بسيار سخت و پيچيده ساخت. اگر اين ساز و كار حذف شود اوضاع به مراتب بدتر از وضع موجود خواهد شد؛ زيرا ديگر هيچ گونه وجود نخواهد داشت. و ممكن است هر كس و ناكسي وارد مجلس يا رياست جمهوري شود. ولي اگر بخواهند ساز و كار را بسيار سخت و پيچيده كنند و بسياري از نامزدها را راه ندهند يا به صورت جناحي عمل كنند و نامزد يك جناح را حذف كنند چه بسا ممكن است در برخي حوزهها موجب سياسي گردد. بنابر اين، تاييد شوراي نگهبان به معناي تاييد كامل يك فرد يايك جريان سياسي نيست. شوراي نگهبان غالبا صلاحيتها را در نظر ميگيرد و را به خود واميگذارد. و البته در برخي موارد نيز كشور و جامعه را مد نظر قرار ميدهد؛ به عنوان مثال در انتخابات رياست جمهوري 84 آقايان و را رد صلاحيت كرد ولي با امام خامنه اي تاييد شدند؛ اين تاييد به معناي آن نبود كه شوراي نگهبان در رد صلاحيت اشتباه كرده است بلكه براي جلوگيري از نهفته اي بود كه نمونه آن در سالهاي 88 و 78 در كشور مشاهده شد. در سال 84 به رغم تاييد صلاحيت آقايان هاشمي ، ، و ؛ زماني كه در انتخابات شكست خوردند آقاي هاشمي نتيجه انتخابات رانمي پذيرفت و طي بيانيهاي شكايتش را به نزد خدا برد! بي ترديد اينگونه افراد مي توانست فتنه اي را از انتخابات براي كشور رقم بزند؛ چنان كه در انتخابات 88 نيز اگر ميرحسين و كروبي رد صلاحيت ميشدند فتنه 88 به از انتخابات ميافتد. در اين صورت جمع كردن فتنه به مراتب مشكلتر بود.  ✅بعضا ديده ميشود برخي مردم كه امروز از راي خود در سال 92 و 96 پشيمان هستند در يك فرافكني، همه را به گردن شوراي نگهبان مي اندازند و ميگويند چرا چنين افرادي تاييد صلاحيت ميشوند كه ما به آنها راي بدهيم و كشور دچار اين همه خسارت بشود؟  💥پاسخ: شوراي نگهبان بنابر مصالحي كه ذكر شد افرادي را تاييد ميكند؛ پرسش اين است كه چرا مردم در ميان چندين نفر نامزد تاييد شده، اين را انتخاب كرده اند؟ اين درحالي بود كه مقام معظم رهبري بعد از تاييد صلاحيتها مهمي ارائه كردند و از جمله اين شاخصها داشتن بود. ايشان فرمودند چنانچه به راي بدهيد ممكن است فردي بيايد كه 40 سال كشور را به برگرداند. آيا در انتخاب نماينده و رئيس جمهور براي كشور به اندازه انتخاب همسر براي فرزندمان تحقيق كرده ايم؟! ✅گاهي بر اثر تبليغات رسانه هاي بيروني و داخلي، گفتماني بر جامعه حاكم ميگردد و اينگونه وانمود ميشود كه راه حل براي خروج از مشكلات همين راه حل است. در سال 92 به دليل فشارهاي تحريمي امريكا، اينگونه وانمود شده بود كه تنها راه حل، مذاكره و بالا بردن سطح مذاكرات است. در چنين شرايطي قريب به اتفاق نامزدها حتي نامزدهاي اصولگرا شعار انتخاباتي خودشان را و بالا بردن سطح آن حتي با امريكا انتخاب كرده بودند. از اين رو اگر شوراي نگهبان آقاي روحاني را رد صلاحيت ميكرد به معناي گفتمان سازش نبود؛ اين پرچم ممكن بود توسط ولايتي يا يكي ديگر از طرفداران اين نگاه بلند شود. تنها نامزد گفتمان مقاومت در سال 92 گفتمان دكتر بود كه در آن شرايط چندان پذيرش نداشت. بنابر اين اگر روحاني هم رد صلاحيت ميشد باد به پرچم جليلي نميخورد بلكه يكي از به پيروزي ميرسيد و همين اتفاق ميافتاد، البته با هزينه اصولگرايي. ✅گاهي گفته ميشود در سال 96 چرا شوراي نگهبان حسن روحاني را تاييد كرد؟ در سال 96 كه ضعفهاي دولت روحاني بر همگان شده بود. 💥پاسخ اين است كه در سال 96 چنانچه حسن روحاني رد صلاحيت ميشد به يك تبديل ميشد؛ چون هنوز در نيمه راه برجام بوديم و مردم اميد آن داشتند كه قرار است برجام بكند. چنانچه رد صلاحيت ميشد و خروج ترامپ از برجام و فشارهاي تحريمي بيشتر امريكا و اروپا صورت ميگرفت، همه به گردن شوراي نگهبان و به عبارت ديگر به گردن رهبري ميافتاد. بهترين گزينه آن بود كه در انتخابات 96 به وي ؛ نه اينكه نظام وي را حذف كند. آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat