eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌹🌹آشنایی با 🌹🌹 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌏 🌎 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ⭕️ قسمت دوم: مراسم خواستگاری 💐در تهران قدیم، برای خواستگار‌ی رفتن، تعیین ساعت و روز برای خانواده پسر بسیار مهم بود. بسیاری بر این باور بودند که روز چهارشنبه مبارک‌ترین روز برای رفتن به خواستگاری است. از آنجا که در آن ایام رسم بر این بود که خواستگار سرزده و بدون اعلام وقت قبلی به خانه‌ دختر بیاید، همیشه یکی از اتاق‌ها برای پذیرایی آماده بود. خواستگارها (خانواده پسر بدون حضور او )به این علت سرزده می‌آمدند که از وضع خانه، پاکیزگی یا شلختگی صاحب منزل آگاه باشند.💐 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💐ناصر نجمی در کتاب طهران عهد ناصری می‌نویسد: «اگر در یک خانه چند دختر دم‌بخت بودند، صاحبخانه، دختر بزرگ‌تر را نشان می‌دادند. دختر مورد نظر با چادر نماز داخل اتاق می‌آمد و یک کاسه آب برای خواستگارها می‌آورد چون می‌گفتند آب نطلبیده مراد و علامت روشنایی است. در مقابل، خانواده پسر چادرنماز روبه‌روی مادر دختر می‌گذاشتند .همچنین به‌عنوان هدیه، نقل و نبات را در یک کیسه ریخته، همراه خود می‌آوردند و با تعارف به صاحبخانه می‌گفتند: «نقل آوردیم، نبات ببریم.» سپس کیسه نقل به وسط مجلس گذارده می‌شد و این حرکت نشان از آن داشت که باید دختر را برای دیدن بدون چادر احضار کنند. 💐 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💐با وارد‌شدن دختر، خواستگارها با تمام دقت سرتا پای دختر را ورانداز می‌کردند، به موها‌یش نگاه می‌انداختند تا طاسی یا کچلی نداشته باشد. چیزی که ابدا به آن اعتنایی نداشتند سواد دختر بود زیرا آن زمان خط و سواد را لازم نمی‌دانستند. در مقابل، به خانه‌داری وی بسیار اهمیت می‌دادند. 💐 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💐 اگر دختر، مورد پسند خواستگار واقع می‌شد، برای پسرشان از شکل و شمایل دختر مورد نظر می‌گفتند و یک تصویر خیالی برای او ترسیم می‌کردند و در صورت پاسخ مثبت پسر، بار دیگر روانه خانه دختر می‌شدند. خواستگارها در دیدار مجدد با سبزی، زغال و قلیان وارد خانه دختر شده و از او می‌خواستند سبزی پاک و قلیان چاق کند تا مهارت‌های وی را بسنجند. خانواده عروس، تا مشخص‌نشدن نتیجه خواستگاری، تحت هیچ شرایطی دختران کوچک‌تر را نشان خواستگار نمی‌دادند.💐 🔰منبع: سایت ایسنا ، به نقل از روزنامه «وقایع اتفاقیه» 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 استاد صمدی آملی در یادواره شهدای ۸۶/۳/۱۰ 🌸 🔵قدر شهدای عزیز را بدانید . بارها حضرت استادمان فرمودند : من به هر جا که برسم اگر عکس یک شهیدی را ببینم ، دست بر سینه میگذارم ، سلامش میکنم : « السلام علیک یا ولی الله » . 🔸اگر عکس چند تا شهید ببینم سلام میکنم بر آنها : « السلام علیکم یا اولیاء الله » . 🔵باز هم فرمودند : شهدای عزیز ما از بعضی از شهدای کربلا هم بالاترند ؛ البته مقام حضرت ابوالفضل ، مقام حضرت قاسم ها و علی اکبرها در جایگاه خودش محفوظ است، اما در کربلا شهیدانی داریم که وقتی بخواهیم شهیدان خودمان را نسبت به آنها قیاس کنیم، میبینیم فاصله خیلی است، شهدای ما حتی نسبت به آنها هم بالاترند . 🔴 ای فرزندان اجتماع ، زندگینامه شهدا را بخوانید ،خاطراتشان را بخوانید ، زندگینامه و آنچه که از اینها به یاد مانده را بخوانید ،ببینید چه زحمت کشیدند، که امروز به راحتی زندگی میکنید این امنیت در دست ماست . 🔴 زبان ِحال شهدا: شهدا میخواهند به محضر حضرت فاطمه زهرا (س) عرضه کنند، ای کاش بودیم مدینه ،بجای تو ما را میزدند ، ای زینب ای کاش بودیم در کربلا بجای تو مارا میزدند . @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
✨✅ خلاصه و زبده‌ی مباحث مطرح شده در جلسه نوزدهم 《 تکثیر نسل پاک شیعه 》 اول آذر ماه ۹۹ ✨💠 🌸 با افاضات استاد صمدی آملی⬇️⬇️ بخش سوم
♦️5_ برای شناخت هدف خلقت، فهم صحیح از اصول دین، بخصوص اصلِ عدل ضرورت دارد. 🔸بسیاری از اشکالات و شُبهاتی که برای انسان در رابطه با خلقت نظام هستی پیش می‌‌آید، به این دلیل است که مباحث اصول دین به خصوص "اصل عدل" به خوبی در او پیاده نشده است. 🔹انسان می‌‌بیند که در عالَم، این همه کشمکش و گرفتاری و جنگ و کشتار است و از بین این همه افرادی که روی کره زمین زندگی می‌‌کنند، تنها درصد کمی از آن‌ها خداشناس‌‌ هستند. که البته اینها هم در مقام اعتقادات و عمل، آن طوری که باید باشند، نیستند و به جای اینکه از عالَمِ به این عظمت بهره ببرند تا خودشان را بالا بکشند و به محضر حق متعال اتصال وجودی پیدا کنند، معطّل عالم طبیعت‌اند و شبانه روز مورچه‌وار می‌‌‌گردند تا دنیای خود را تأمین کنند. 🔸از این میان، تنها، تک تک افرادی هستند که به توحید می‌‌رسند و می‌‌توانند به فِنای الهی و جَناب (درگاه) حق متعال راه پیدا کنند. 📚 به تعبیر شیخ الرئیس "جَلَّ جَنابُ الحَقِّ عَن أن یَکونَ شَریعَةً لِکُلِّ وارِدٍ اَو یَطَّلِعَ علیه إلّا واحِدٌ بَعدَ واحد" 🔹علاوه بر این، کشمکش در عالم طبیعت و بین سایر موجودات هم هست. مثلاً در بین حیوانات می‌‌بینیم آهویی که با چه گرفتاری بعد از چند ماه بچه‌ای به دنیا می‌‌آورد، به راحتی گرگی، پلنگی و حیوان درنده‌ای به جان او و بچه‌اش می‌‌افتد و آنها را می‌‌خورد و این حیوان چقدر زجر می‌‌کشد. 🔸یا مثلاً خود ما شبانه روز چقدر از حیوانات حلال گوشت مثل گاو و گوسفند و ... استفاده می کنیم یا در سایر کشورها مثل چین که از انواع موجودات مثل عقرب و لاک پشت و ... برای غذای خود استفاده می‌‌کنند. 🔹انسان با مشاهده‌‌ی چنین اموری ممکن است در هدف و یا فایده‌‌ی خلقت دچار تشکیک شود و سوالاتی از این قبیل برای او پیش بیاید که اصلاً خلقت، چه فایده ای دارد؟ و نظام هستی برای چه خلق شده است؟ و ... 🔸اگر فرد نتواند چنین شبهاتی را حل کند و مدام در نظام هستی، اِشکال ببیند و ایراد بگیرد، معلوم است که اصول دین به خصوص اصل عدل، به خوبی در او پیاده نشده است. چرا که نظام هستی بر اساس عدل محض آفریده شده است. 📚 بالعَدلِ قامَتِ السَّماوات وَ الارض. لذا توجه به مباحث اصول دین و فهم درست آن‌ها امری ضروری است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️6_ مقام فاعلیّت بر مقام پذیرش و قابلیّت، تقدُّمِ رُتبی و وجودی دارد. 🔸تمام افراد انسانی از نفس واحده‌ای به نام آدم ابوالبشر، پدید آمدند و زوجِ او را هم خدای متعال از همین نفس واحده آفرید. به تعبیری خلقت زوج او، متفرّع بر اوست همانطور که در آیه‌ی اوّل سوره‌ی نساء به آن اشاره شده است: 📚 و خَلَقَ مِنها زَوجَها یا در آیات دیگری آمده است: 📚 و جَعَلَ مِنها زَوجَها 🔹لذا تحقُّق زوجِ نفس واحده، مُتفرّع بر اوست و نسبت به او تأخّر رُتبی دارد زیرا که دارای مقام قابلیّت و پذیرش است. پس باید قبل از او یک دهِشی باشد تا او بتواند آن را بپذیرد، چه این که خودِ آن دهش، حتماً یک پذیرشی می‌‌خواهد تا عنوان عطا و بخشش بر او اطلاق شود. 🔸به عنوان مثال اگر کسی سرمایه‌ای دارد اما به دیگران ندهد، عنوان جواد بر او صدق نمی‌‌کند. صفت جواد و جوُد بر کسی صادق است که ببخشد یعنی بر دیگری دهش کند و از طرفی، کسی هم باید باشد تا از او پذیرش کند. در این صورت به او جواد می‌‌گویند. اما به شخصی که دوست دارد ببخشد ولی کسی بخشش او را قبول نکند، عنوان جواد اطلاق نمی‌‌شود. 🔹لذا فرمودند بعضی از عناوین، تَضایُفی هستند یعنی حتماً باید دو طرفی باشند که به یکدیگر اضافه و اِسناد داده شوند تا عنوان هر یک از این دو طرف بر آن‌ها صدق کند. مثل مفاهیم پدر و فرزند. مفهوم پدر، زمانی معنا پیدا می‌‌کند که فرزندی باشد و بالعکس. ✨جواد هم در صورتی جواد است که در مقابل، کسی از او دهش و جود را بپذیرد✨ 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️7_ خلقت بر مبنای حُبّ ذاتی و اشتیاق حق متعال است. 🔸حق متعال، جواد است به این دلیل که مجموع ماسوای خود را طوری جَعل کرده است که همه، در مقام پذیرشِ فیض از او هستند. به تعبیری مُستَفیض یا قابل مُتفرّع بر مُفیض و فاعل است. 🔹به عبارت دیگر می‌توان گفت مُستَفیض، محتاج به مُفیض است و مُفیض هم محتاج به مُستَفیض. 🔸اما در مورد حق متعال به جهت رعایت "ادب" در پیشگاه الهی، کلمه‌ی احتیاج به کار نمی‌رود و به جای آن، لفظ اشتیاق آورده می‌شود. زیرا کلمه‌ی احتیاج در جایی به کار می‌رود که طرف، اِستکمال پیدا می‌کند یعنی به دنبال کمال می‌رود اما حق متعال، کمالِ مطلق است و تمام صفات کمالیّه را داراست و نقص و احتیاج در مورد او راه ندارد. ✨لذا خَلق، مُحتاج حق است و حق، مُشتاق خَلق✨ 🔹به تعبیری حق متعال حبّ و اشتیاق دارد که خَلق را بیافریند چنانچه در حدیث شریف آمده است: 📚 کنتُ کَنزاً مَخفیّاً فَأحبَبتُ أن أُعرَف فَخَلَقتُ الخَلقَ لِکَی أُعرَف (حدیث قدسی) حق متعال می‌فرماید "من یک گنج مخفی بودم خواستم خودم را آشکار کنم پس خلق را آفریدم تا خودم را در آینه‌ی خلق، آشکارا ببینم" 🔸لذا ربِّ مُطلقِ بی مَظاهر، راه ندارد و حق متعال که ربّ العالَمین است، حتماً مظاهر می‌خواهد چه این که علّت، حتماً معلول می‌خواهد و فاعل، مُشتاقِ قابل است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️8_ قرار گرفتن هر موجودی براساس جِبلّی‌اش در جایگاه وجودی خود، مصداق بهشت است 🔸در تفاسیر گوناگون از جمله تفسیر ابوالفتوح رازی و مَنهجُ الصّادقین، آمده است که وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد، خدای متعال او را در بهشت قرار داد. بهشت، آن جایی است که در آن کشمکش و تَنازع نباشد. ✨هر خانه ای که بین زن و مرد و همچنین اعضای آن، تَنازُع نباشد، بهشت است✨ 🔹بطور کلی در هر جایی که قواعد تکوین، به وِفق طبیعت و سرشت و جبلّی‌‌اش، پیاده شود به گونه‌‌ای که هر موجودی، در جایگاه خودش قرار گرفته باشد، بهشت اطلاق می‌شود. ✨قرار گرفتن هر موجودی در قرارگاه خود را، به عدل نیز تعبیر می‌کنند✨ 🔸بر این اساس، بدنِ ما بهشت است چرا که تمام اعضای آن از جمله چشم و گوش و قلب و ... در جایگاه خود قرار دارند و همه هم بر اساس جِبلّی و جایگاه تکوینی خود، کارشان را انجام می‌دهند بطوری که در تمام شئون خود نیز، وابسته به یک حقیقت هستند. 🔹حال اگر بچه‌ای ناقص به دنیا بیاید به این معنا که آن هیأت، بافت، مزاج و تمام شئونی را که یک شیء باید دارا باشد، ندارد. مثلاً چشم او نابینا یا گوش او ناشنواست و ... در این صورت به او اطلاق بهشت نمی‌شود بلکه اینجا یکی از مصادیقِ جهنم شده است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌹🌹آشنایی با 🌹🌹 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ⭕️ قسمت سوم: بله‌برون و نامزدی 💐 پس از پسندیدن خانواده‌ها نوبت به مراسم بله‌بران می‌رسید. در این شب، بزرگان فامیل جمع می‌شدند و درباره مهریه، شیربها، مخارج عقد، جواهرات و... بحث می‌کردند. 💐 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💐بعد از تعیین مهریه و شیربها و... زن‌ها شال و انگشتری با یک کاسه نبات، چند کله‌قند به خانه دختر می‌آوردند و به اصطلاح دختر، نشان می‌شد. مراسم نامزدی در آن روزگار چندان طول و تفضیلی نداشت. بعد از برگزاری مراسم عقد، اگر عروس نمی‌خواست تا مدتی به خانه داماد برود، از طرف خانواده دختر چند طَبَق شیرینی و میوه به اسم «جاخالی با» (یعنی جای شما خالی نباشد) به خانه داماد می‌فرستادند که با این هدیه این اجازه به داماد داده می‌شد که می‌تواند به خانه‌ عروس رفت‌وآمد داشته باشد💐 💐همچنین خانواده پسر هم وظیفه داشت در دوران عقد، در ایام عید برای دختر هل، پارچه نبریده، یک تکه جواهر یا شیرینی و میوه بفرستد💐 🔰منبع: سایت ایسنا ، به نقل از روزنامه «وقایع اتفاقیه» 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃
(84-7-21).mp3
9.88M
🌷 🌷( از دقیقه ۳۹ ) 🌺با نوای دلنشین استاد صمدی آملی 🌺 ❇️شب ِ دهم ماه رمضان ۱۴۲۶ ه.ق ------ ۲۱ مهر ۱۳۸۴ @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 زیارت صاحبنا « م ح م د » ابن العسکری امامُ زمانِنا (عج) در روز جمعه 🌸
🌸 انواع ارتباط انسان با خداوند🌸 ♦️بزرگان اهل معرفت دو نوع ارتباط بین انسان و خداوند مطرح می فرمایند: 1️⃣ یک نوع « ارتباط ترتیبی » موجودات است که جمادات از کانال وجودی نباتات و نباتات از کانال وجودی حیوانات و حیوانات از کانال وجودی انسانها و انسانها از کانال وجودی انسان کامل به خدای متعال ارتباط پیدا می کنند که سلسله موجودات از انزل مراتب تا مرتبه بالا در یک مسیر الهی اند. 🔸همین یک مسیر برای به کمال رسیدن همه موجودات کافی است و همه می توانند از همین صراط مستقیم به حضرت حق اتصال یابند. که انا لله و انا الیه راجعون. ارتباط دیگر ، 2️⃣ « ارتباط خصوصی هر موجودی با حق متعال » است که جز خداوند و مقام صادر اول کسی از این ارتباط سرّی با خبر نیست . چه بسا افرادی که ظاهراً با خداوند قطع رابطه کرده اند اما از آن راه خصوصی با خداوند مرتبط شده اند. .................................... ✅ منبع : شرح مراتب طهارت - مجلس ۲۸ ✅ استاد صمدی آملی ( حفظه الله ) @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
✨✅ خلاصه و زبده‌ی مباحث مطرح شده در جلسه نوزدهم 《 تکثیر نسل پاک شیعه 》 اول آذر ماه ۹۹ ✨💠 🌸 با افاضات استاد صمدی آملی⬇️⬇️ بخش چهارم
♦️9_ بین عالَم تکوین و عالَم انسانی، رابطه‌ی تأثير و تأثّر برقرار است 🔸نظام تکوین؛ یکپارچه بهشت است. چرا که همه موجوداتِ آن از جمله آفتاب و ماه، زمین ‌و کُراتِ محیط بر او، از آب و هوا و اِتر، همه در جایگاه وجودیِ خود قرار دارند و مشغول کارند. 📚 "کُلٌ فی فَلَکٍ یَسبَحون" (یس_۴۰) 🔹لذا در نشئه‌ی طبیعت می‌بینیم که آفتاب می‌تابد، ابرها همه روی حساب و به اندازه و در جایی که باید ببارند، می‌بارند. مثلا در زمین کشاورزی‌ای که در آن بذرافشانی کرده‌اند و نیاز به بارش باران دارد. 🔸در جایی هم که نباید ببارد، نمی‌بارد مثل زمینی که وقت درو کردن محصولات آن است و بارش باران فعلاً برای آن مضرّ است. یا مثلا کوزه‌‌گری که تعدادی کوزه ساخته و برای خشک کردن آن‌ها نیاز به آفتاب دارد. لذا هر موجودی که بر اساس جایگاه تکوینی خود، درست عمل کند، از آن تعبیر به بهشت می‌کنیم. 🔹اما گاهی اوقات، مواردی بر خلاف آنچه گفته شد، مشاهده می‌شود. مثلاً وقتی که آفتاب، نباید شدید باشد، به شدت می‌تابد یا زمانی که باران، نباید ببارد اما به شدت می‌بارد. همچنین زمانی که نیاز به بارش باران است اما باران نمی‌بارد و خشکسالی و قحطی می‌شود. 🔸در این موارد دیگر تعبیر به بهشت نمی‌کنیم بلکه لفظ جهنم به آن اطلاق می‌شود. مواردی از این قبیل، به تأثیر و تأثرات بین عالم تکوین و عالم انسانی، برمی‌گردد به این صورت که اَفعال ما، بر نظام خلقت اثر می‌گذارد و با وجود این که نظام عالم، یکپارچه بهشت است اما کارهایی از ما سرمی‌زند که عالَم را بهم می‌زند. 🔹ما با افعالِ خود بر زمین، آفتاب، ابر، ستاره‌ها و ... تأثیر می‌گذاریم. مثلاً زمانی که در اجتماع، گناه زیاد شود، از جمله تأثیرات آن، این است که ابرهای آسمان، اِمساک می‌کنند و در جایی که باید ببارند، نمی‌بارند و یا در جایی بیش از اندازه می‌بارند. یا مثلاً در جایی نیاز به تابش آفتاب داریم اما ابری حائل می‌شود و نمی‌گذارد آفتاب به ما برسد. چرا؟ به این دلیل که افعالِ ما تأثیر گذاشته است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️10_ دلیل خلقت زوجه‌ برای حضرت آدم علیه السّلام، مقام فعلیّت ایشان بود 🔸در روایت آمده است که وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد، در بهشت تنها بود و احساس تنهایی و غریبی می‌کرد. ظاهر روایت به این صورت آمده و برداشتی که عوام از آن می‌‌کنند، با فهم کسانی چون خاتم انبیاء(ص)، اهل بیت(ع) و علمای حقیقی که به علم حقیقی متنعّم اند، بسیار متفاوت است. 📚 "وَ مَا یَعْقِلُهَا إلّا العَالِمون" (عنکبوت_۴۳) 🔹وقتی خداوند حضرت آدم را تَسویه کرد دید ایشان تنهایی را دوست ندارد چون در خلقت او مقام فعلیّت خوابیده است لذا برای ایشان زوج قرار داد. 📚 فإذا سَوَّیْتُه وَ نَفَخْتُ فِیه مِن رُوحی فَقَعُوا لَه سَاجِدین" (ص_۷۲) 🔸تسویه در خلقت به این معناست که یک شیء، تمام آنچه را که در شاکله‌ی وجودیِ خود به آن نیاز دارد از اعضاء، جوارح، جوانح و همچنین قوای ظاهری و باطنی، هر یک به نحو کامل در او پدید آمده باشد. 🔹مثلاً انسان در خلقتش، قوای گوناگونی همچون باصره، سامعه، شامّه، غاذیه، نامیه، مصوّره و قوای فراوان دیگر می‌خواهد که هر قوّه‌ای باید در محدوده‌ی بدن، نحو تامّ کارایی داشته باشد. 🔸همچنین هر قوّه به آلات گوناگونی مثل چشم، گوش، زبان، بینی و .... نیاز دارد که تمام این آلات و اعضاء نیز باید با یکدیگر تناسب داشته باشند. 🔹مثلاً در صورت، باید بین بینی، ابروها، پیشانی، چشم، مژه، دهان و سایر اجزا مناسبت باشد. هر چه اینها در متن تکوین متناسب‌تر باشند زیبایی آنها بیشتر است. به تعبیری تسویه به این معناست که: ✨ شیء، به زیباترین وجه و با تمام شئون وجودی‌اش آفریده شده باشد✨ 🔸از جمله شئونی که در حضرت آدم(ع) آفریده شد، غرائز ایشان بود. انسان غرائز گوناگون دارد؛ مثل هنگامی که احساس تشنگی می‌کند آب می‌خواهد. احساس گرسنگی به او دست می‌دهد غذا می‌خواهد و غرایز دیگر. 🔹در یک مقطع سنّی هم غریزه‌ی جفت‌خواهی و جفت‌طلبی دارد. باید کسی کنار او بیاید تا جفت و قرین هم شوند و باهم اتحاد وجودی پیدا کنند تا یک طرف، مقام فاعلیّت پیدا کند و دیگری نسبت به او مقام قابلیّت داشته باشد که از آن تعبیر به "نکاح" می‌شود. 🔸همانگونه که بدن به محض اینکه احساس تشنگی یا گرسنگی کرد و دستگاه گوارش اعلام کرد که آب و غذا می‌خواهد، باید به او آب و غذا داد وگرنه آن قوّه از کار خواهد افتاد، اگر نیاز به جفت نیز پاسخ داده نشود، آن قوّه از کار می‌‌افتد. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️11_ معنا و حقیقت "نکاح" چیست؟ 🔸نکاح، مربوط به آن عمل و فعل خاصّ لقاح است. هنگامی که مرد و زن با همدیگر تلاقی می‌کنند، مرد در مقام فاعلیّت و اِفاده، آنچه را که از فیض وجودی داراست، به زن منتقل می‌کند و زن نیز با یکی از اعضای بدن مبارکش آن امانت را از او تحویل می‌گیرد. 🔹در ادبیات عرب، این نحوه تلاقی را که مرد در مقام فعلیّت است و زن در مقام قابلیّت، نکاح می‌‌گویند. 🔸لذا در خطبه‌ی عقد، زن به مرد می‌گوید: 📚 "اَنکَحْتُكَ وَ زوَّجْتُكَ نَفسى" من خودم را به نکاح تو در آوردم و زوج و جفت تو قرار دادم زیرا بناست با هم مماس شویم، همدیگر را لمس کنیم و آنچه را که تو داری از تو بپذیرم. که "زَوَّجَ" به باب تفعیل و "اَنْکَحْتُ" به باب افعال رفته است. 🔹به تعبیری دیگر وقتی زن می‌گوید من خودم را زوج تو قرار دادم و به نکاح تو در آوردم یعنی عضو مخصوص خودم را در اختیار شما قرار دادم. 🔸سایر افراد می‌توانند از اعضای دیگر پسر و دختر بهره ببرند‌. مثلاً یک مادر بچه‌ی خود را می‌بوسد، او را بغل می‌کند، لمس می‌کند و از او لذت می‌برد. فرزند نیز در آغوش مادر قرار می‌گیرد و از او شیر می‌خورد، مهر و محبت مادر شامل او می‌شود و لذّت می‌برد. یعنی هر کدام لذّت خاصّ خود را می‌برند. 🔹یک لذّتی هم هست که خدای متعال آن را برای مادر نسبت به فرزند قرار نداده است یا فرزند نسبت به پدر و مادر نمی‌تواند آن لذت را ببرد و همینطور برادر نسبت به برادر، مرد نسبت به مرد، زن نسبت به زن و همچنین برای سایر مَحارِم، چنین لذتی را قرار نداده است. 🔸این لذت فقط در جایی است که زن به مرد بگوید که خود را جفت تو قرار داده‌ام و شما می‌توانید علاوه بر لذت‌هایی که دیگران می‌توانستند از من ببرند، این لذت مخصوص را ببرید. 🔹در مقام فاعلیّت، چیزی را به نام نطفه به من تحویل دهید و من نیز آن را در زمین خود پرورش دهم زیرا خدای متعال مرا به‌گونه ای آفریده است که مقام پرورش دارم. 📚 لذا قرآن زنان را اینگونه معرفی کرده است: "نِسَاءُکُم حَرْثٌ لَکُم" (بقره_۲۲۳) زنان شما، کشتزار شمایند. این بیانِ متنِ تکوین و متنِ واقع است. 🔸همانگونه که زمین، کشتزار کشاورز است و بذرش را در آن کشتزار و زمینِ آماده می‌کارد، زنان نیز کشتزار مردان هستند. که به تعبیری قابِل؛ همیشه محلّ کشتزار فاعل و پذیرای فعل فاعل هست. لذا زن می‌گوید "اَنْکَحْتُکَ" من خود را به نکاح تو در آوردم. البته این عقد و صیغه خواندن از جنبه تشریعی است. امّا تشریعی هست که بر مبنای تکوین می‌باشد. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️12_ یکی از شئونِ انسان، غریزه‌ی جفت خواهی است 🔸وقتی حضرت آدم(ع) که قرآن از او تعبیر به "نفس واحده" کرده است، خلق شد، این نفس واحده و این آدمِ مخلوق، به صورت تسویه شده یا مُسَوّی، آفریده شد یعنی تمام شئون او کامل بود که از جمله‌ی این شئون، غریزه‌ی جفت‌طلبی اوست. 🔹یعنی به نقطه‌ای می‌رسد که می‌بیند سرمایه‌ای دارد که باید آن را در جایی بپروراند. از این امر تعبیر به "جفت‌خواهی" می‌شود. 🔸بچه‌ای که از مادر متولد می‌شود چه دختر و چه پسر نیازهای گوناگون دارد، نیاز به غذا، آب و... غذا بخواهد گریه می‌کند و به او غذا می‌دهند، آب بخواهد به او آب می‌‌دهند، اگر مشکلی، مریضی‌ای برایش پیش آید آن را رفع می‌کنند تا اینکه به مقطعی می‌رسد که نیاز به جفت، هم‌سنگ و هم‌کفو پیدا می‌کند. 🔹اگر دختر باشد جفتی می‌خواهد که از او چیزی را بگیرد و بپروراند. چه اینکه پسر هم می‌‌بیند نان و آبی را که خورده و غذای بدنش شده بود، چیزی به نام نطفه و منی را در او محقق کرده است. 🔸حال در این مقطع، جایی را می‌خواهد تا این نطفه را در آن بپروراند. خودش هیچ عضوی ندارد، در مردهای مشابه خود نیز نمی‌‌شود بلکه باید جایی باشد که مقام قابلیّت و پرورش داشته باشد لذا به دنبال جفت می‌‌گردد. 🔹کودکان در دوران کودکی وقتی در میدان بازی با هم بازی می‌کنند، اصلاً در این فضاها نیستند امّا هنگامی که به مقطع سنّی خاصی می‌رسند، دختر دنبال پسر می‌‌گردد، پسر نیز به دنبال دختر می‌رود. یعنی اینکه از نظر تکوینی به مرتبه‌ای رسیده‌اند که جفت می‌خواهند. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
6044a6bb54f99b9bf6e267b6_-7923837332187418836.mp3
1.53M
♦️1_ در مسأله خلقت، مقام قابلیّت، مُتفرّع بر مقام فاعلیّت است. ❇️جلسه ۱۹ - تکثیر نسل پاک شیعه ✅ استاد صمدی آملی
دعای سمات.mp3
9.22M
❇️ دعای سمات ✅استاد صمدی آملی⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸زیارت حضرت خاتم الأنبیاء ، محمّد مصطفی (ص) در روز شنبه 🌸